|
[ ارسال نمونه کار ]
|
فریادرس
|
قول بده گريه نخواهي کرد
شيون ميکشند و محاصره ام ميکنند
اي سرباز از دست رفته کمکم کن
اي خلبان نااميد کمکم کن
اي ميله هاي موازي کمکم کنيد
انگاه که خطوط خوانايي براي نجاتم وجود ندارد
انگاه که مرزي مشخص براي
بيان دروغ وجود ندارد
حتي کلمات با من دروغ ميگويند
چيزي براي نمايش ندارد
و هيچ ها تماشا شده گانند
سقوط شياطين نزديک است
اي بارگاه به تاراج رفته
گريه نکن
دنيا پر شده است از صليب ها
و اين نسل کشي تاوان بزرگي خواهد داشت
اري براستي لحظات بين ما قضاوت خواهند کرد
|
|
|
|
Tap Hat for loee
|
احضار دوباره روح دوباره زجر حضور دوباره ملودی مرگ می نوازند سمفونی ها ...
سمفونی صندلی ها حضور مدیوم ها در کوچه های شهر نواختن گیتار مرگ
وای اهنگ ها رفته رفته بیس تر می شوند خفه تر و سنگین تر ...
گویی لیوان هنوز و هنوز حرکت میکند این حرکت انقدر ادامه میابد تا لیوان تکه تکه شود...
هر تکه از ان می تواند به سمتی پرتاب شود...
نشستن روی صندلی گذاشتن دست روی لیوان ها به امید احضارم...
ترک خوردن لیوان ها لحظه اخراج روح از بدن
روح تا بی نهایت زجر ها خواهد رفت ...
دیگر امیدی برای احضار ان وجود ندارد لحظه اخراج روح از بدن
شکستن صندلی ها تردید از درد نواختن سمفونی مرگ ارکستری از درد ...
|
|
|
|
گریه یک اسکیزوفرنی
|
کار مال چن سال قبل این روزا حوصله کار جدید ندارم...
سبک : النترو راک
فضای کار سورال
|
|
|
|
|