PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : آمیزه هایی از اصول مکتب آموزش استاد فرامرز پایور - مسیح افقه



Razoniaz
Monday 3 May 2010, 02:21 PM
فرامرز پایور یگانه معلمی بود که دامنه وسعت آموزشی آن به مرز بندی موسیقی ختم نمی شد. بلکه این گستره به پهنای انسانیت وسعت داشت. در حقیقت مکتبی را که او در موسیقی ما ایجاد نمود واجد تمامی عناصری بود که قادر است در تمامی نسل های آینده ماندگاری را تجربه کند. فی الواقع بخشی از این خواص را می توان در صفات موسیقایی این مکتب جستجو نمود. بخش دیگر آن در تفکرات انسانی است که مسیر تعامل آن را با مخاطبان میسر می سازد. این صفات آنچنان بارزند که حتی بسیاری از افرادی که توفیق ملاقات حضوری با استاد را نیز نداشتند با آن آشنایی پیدا کرده بودند. پایبندی پایور به این منش یکی از مهمترین ارکان مکتب او خصوصا در حیطه آموزش محسوب می شود. این اصول شامل وقت شناسی- نظم و ترتیب- مسئولیت پذیری- رعایت احترام و ادب خصوصا در اجتماعات فرهنگی و مراعات سلامت هستند که وی آن ها را از ضروریات زندگی یک هنرمند می دانست و همواره بر آن تاکید نموده است. در مورد برخی از این اصول پیشاپیش مطالبی در حدود اشاراتی نگاشته شده است. اعتقاد صاحب این قلم بر آن است که کالبد شکافی این اصول یکی از راه های مکتب شناسی فرامرز پایور است. شاید بتوان گفت که پرونده تحلیلی اصول یاد شده همواره مفتوح است چرا که این اصول به طرقی ریشه در فرهنگ گذشته موسیقی کشور ما دارد. برخی از ان ها نیز محصول تاثیر پذیری پایور از تفکر وزیری است. در هر صورت مبانی اینگونه تفکرات که به نحو بسیار حیرت انگیزی به منش موسیقایی این مکتب در امیخته٬ در حقیقت آمیزه ایی است که ماندگاری مکتب پایور را سبب می گردد که به موازات صفات موسیقایی آن٬ ارزشمندی مکتب وی را چندین برابر کرده است. در این مجال هر چند اندک٬ سعی شده که تا حد امکان کالبد شکافی این اصول مد نظر قرار گیرد تا اهمیت اثر فرامرز پایور خصوصا در بنیان های اموزشی موسیقی اشکارتر گردد. همین جا باید اشاره نمود که در سطوح پژوهش های دانشگاهی پایان نامه هایی در حال انجام است تا از دیدگاه های مختلف به پردازش اطلاعات موجود در رخداد آموزشی مکتب فرامرز پایور بپردازد. نباید فراموش کرد که انچه پایور به عنوان مکتب ایجاد نمود یک اکادمی همه جانبه در حوزه هنر و فرهنگ بوده است که در زمان حیات وی به باروری دست یافته بود.
استاد پایور در سیاق رفتاری خود همواره وقت شناسی که از اصول برنامه ریزی است را بکار گرفته بوده است. بخشی از نتیجه این روش٬ انتشار اثار نگارشی است که چه در زمینه کتابت و چه در حیطه اثار صوتی متعدد بوده که می توان بخوبی ان ها را مشاهده نمود. فرامرز پایور در تمامی زمینه های فعالیت های خود از چنین اصلی استفاده نموده است. مراعات این اصل سبب شده است که بطور کلی که پایور هیچ وقت بیهوده ایی نداشته باشد. انجام این اصل در بخش آموزشی مکتب او باعث ایجاد یک فضای اموزشی هدفمند شده است٬ پر بیراه نیست که بتوان استنباط کرد که استاد در مقوله اموزش به سان خلق آثار خود نگریسته است. برای وی اموزش یک مقوله کاملا جدی است و نظم را در فرایند اموزش به عنوان رکن نگاه کرده است. التزام به نظم در مکتب اموزشی استادپایور واقعیتی است که هم استاد و هم شاگرد ملزم به انجام ان بوده اند. این رخداد را در دو بخش عمده می توان مورد بررسی قرار داد:
1- نظم و ترتیب در مراعات سیلابس اموزشی همین مکتب
2- اجرای منظم سیلابس اموزشی
بعلاوه باید اذعان داشت پایور در انجام سنجش و اندازه گیری اموزشی از همین نظم تابعیت کرده است و همین امر سبب شده که استاد فرامرز پایور را به عنوان استادی بی نظیر درحوزه اموزش موسیقی مطرح کند. القای وقت شناسی و نظم اموزشی با نگرش پایورگونه دو مقوله ممزوج هستند.نکته بسیار قابل تامل در این دو آن است که هر دو اصل یاد شده از مبانی گزینش لحظه به لحظه شاگردان او در آن مکتبند.
مسئولیت پذیری فرامرزپایور یکی از مهمترین صفات او در موسیقی است. به عقیده نگارنده این کیفیت در سیر وسلوک استاد فراتر از مرزهای رایج است. او خود را در مقابل موسیقی مسئول می داند حتی در سال های کسالت نیز از این مقوله فاصله نگرفت. پایور در تمام سال های فعالیت خود در قلمرو موسیقی ایران این سلوک را نشان داده است.گستره این رفتار در حوزه اموزش یکی از امتیازات وی می باشد. در این مکتب استاد از تمامی زوایای تاثیر گذار بر روند اموزشی شاگرد اگاهی دارد و عواملی را که ایجاد کننده نارسایی در اموزش هستند با راهکار های موثر از میان راه فراگیری بر می دارد. قطع یقین هریک از شاگردان مستقیم استاد خاطراتی از مسئولیت پذیری بی حد و مرز وی ثبت شده دارند که گواهی معتبری است بر این تجزیه تحلیل اموزشی. یکی دیگر از مهمترین وجوه این اصل در واقع توجه پایور به فرایندهای موسیقایی خارج از تهران است.او همیشه حاضر در حل معضلات موسیقی در همه جای ایران است.شخصا به بسیاری از نقاط کشور مسافرت می کند تا تجربیاتش را در اختیار فعالان موسیقی کشور قرار دهد.باید به این نکته توجه داشت که بدون انجام این کار نیز هیچ چیزی از اعتبار او کاسته نمی شود وپایور کماکان پایور است. ولی او حضور دارد تا موسیقی سالم در بهترین شکلش در همه ایران جاری باشد. او عاشق موسیقی است و متعهد به ان ٬مسئولیت او در مقابل موسیقی ایجاب می کند که از تمام وقایع این پهنه اگاهی داشته باشد. این نوع مسئولیت پذیری از طرف هیچ دستگاه دولتی یا غیر دولتی از وی توقع نشده است ولی او با میل و رغبت به انجام این مهم اهتمام ورزید که می توان در حیطه اموزش انرا یک رخداد بی سابقه تلقی کرد. این فرایند حتی در جهت اگاه سازی اقشار نه چندان مرتبط با موسیقی نیز انجام شده است که نگارنده بار ها شاهد ان بوده و حتی از گفته های استاد ضبط شده هایی موجود است که در فرصت های آتی در اختیار علاقمندان قرار خواهد گرفت.
تاکیدات استاد در زمینه رعایت ادب و احترام نیازی به هیچگونه باز گویی ندارد. پیرامون این اصل در تعامل های پایور پیشتر هم در نقل قول های شفاهی از همکاران و شاگردان او ذکر شده وهم توسط برخی نوشته شده است. اما در این مورد توضیح مختصری که شخصا شاهد آن بودم را ضروری می دانم و ان این است که زمانی پیرامون کار یکی از استادان متاخر بحثی بود و ایشان فرمودند کار هر کس را باید با کار های زمان خود مقایسه نمود و از ارزیابی های افراد غیر هم زمان اجتناب کرد. این برخورد آکادمیک ترین برخورد اخلاقی وعلمی در مراعات کار گذشتگان است فی الواقع او نگاهبان حریم پیشکسوتان است. او از نوادری است که نسبت به خواص جامعه شناسی محیط خود اگاه است و نا هنجاری های آن را می شناسد و در رفع آن با علمی ترین روش کوشا ست. در مکتب اوست که گذشتگان با در نظر گرفتن واقعیات فنی همواره محترمند. در انتقال این اصل به شاگردان خود از هیچ کوششی فرو گذاری نکرده است و با وجودی که از بسیاری از نسل های پیش از خود اثر گذارتر بوده با خضوع تمام از کیان نسل های قبل موسیقی ایران تجلیل کرده. بنابراین حریم پایور در عین استقبال از تمامی نواوری های مبتنی بر اندیشه یک سنگر قابل اعتنا برای تمامی پیشکسوتان عرصه موسیقی ایران است.
واژه سلامت در قاموس فرهنگ پایور دارای طیف وسیعی است٬وگستردگی آن از بحث محتوی موسیقی تا سلامت جسمانی را شامل می گردد. از تاکیدات مهم وگویش های این مکتب٬ سلامت در تمامی پهنه یاد شده است. استاد پایور بارها در بیان٬ ذکر در اصرار اغراق امیز حفظ سلامت و عادات موسیقدان ها خصوصا به شاگردانش داشته است. نکته قابل توجه ان است که ارزش گذاری فرامرز پایور در تفکر گزینشی شاگردانش کاملا هم ارزش با دیگر اصولی است که در سطور پیشین از ان یاد شد. بنابر این یکی از بارزترین نشانه های شخصیتی مکتب پایور مراعات همین اصل است. این اصل هم یکی از تجربیات جامعه شناسی استاد بوده که وی همواره بدان توجه کرده است. تحلیل این رویه دلیلی بر این نگرشی است که پیشتر در همین نوشتار اشاره شد.بدان معنی که ارزشمندی اموزش و تمامی فرایندهای مربوط به ان با دیگر فعالیت های موسیقایی پایور تفاوتی ندارد. او همانند یک پدر به آینده موسیقایی شاگردان مستقیم و غیر مستقیم خود اندیشیده است تا حفظ و بقای آن ها در جامعه بی دغدغه صورت گیرد. او بقا ی موسیقدانان موجه را با بقای موسیقی مترادف می داند به همین جهت تاکید وی بر اصل سلامت جزئی از ملاک های شخصیت هنری است.
عناصر دیگری نیز در این مکتب وجود دارند که در تحکیم هر چه بیشتر ان نقشی فعال داشته و همواره رشته اتصالی میان گذشته وحال هستند. انچه که در رشته پژوهش های انجام شده وجود دارد که مبتنی بر شنیدار اثار ضبط شده و اظهار نظر برخی از صاحب نظران نظیر اقای بیژن عارفی( استاد سازنده سنتور) که از نقطه نظر سبک شناسی قابل تامل است٬ می توان اشاره ای جدی داشت که مکتب نوازندگی استاد پایور ارتباط بسیار محکمی با شیوه گذشتگان سنتور دارد که در حد بی نهایت ان به تعالی رسیده است. جامعیت این مکتب در حدی است که تکنیک نوازندگی و محتوی سنتور هم به جهت شنیدار و هم در بحث آموزش را جذاب نموده است. شاید یکی از دلایل بسیار مهم در طیف گستردگی مخاطبان این ساز در نظر گرفتن تمهیداتی اینچنین عالمانه بود. دانش وسیع او در زمینه موسیقی گذشته (ردیف موسیقی ایران و اثار ساخته شده موسیقدانان پیشین) ذوق ونبوغ خارق العاده وی در ساخت و اجرای قطعات بدون شک از عناصری هستند که در استحکام مکتب او دخالت دارند.
این اثر گذاری را در بسیاری بخش های جامعه سنتور نوازی ایران می توان دریافت٬ که به نوعی مبین دامنه تاثیر گذاری پایور می باشد. ساختار منطقی جمله بندی موزیکالیته در اثار فرامرز پایور از همان نوع جذبه ایی است که سبب شد جمعیت علاقمند به سنتور چندین برابر گردد. در حقیقت خود استاد به این واقعیت اشراف داشت نگارنده بارها در این باب مستقیما از کلام ایشان در این مورد شنیده ام .
در نهایت باید موکدا اظهار نظر کرد که مختصات مکتب فرمرز پایور خارج از جنبه های فنی ان که در مجالی دیگر بدان خواهیم پرداخت از دیدگاه روانشناسی و جامعه شناسی مکتبی است که به حفظ اعتبارات موسیقی وموسیقیدان نگاه اندشمندانه ایی داشته است. اصول یاد شده را ضامن بقا و درخشش موسیقیدان میداند و برای شخصیت فردی و هنری موسیقیدان حسابی دیگر باز می کند. پایور با نگاه ژرف به پیشینه جامعه شناسی موسیقی کشور ما نا هنجاری های ان ها را شناخته و اموزه های وی در جهت کسب احترام برای موسیقدانان است. این در حالی است که خود شخصا دارای احترام ویژه ایی در جامعه خود است اما از انجایئکه دارای بینشی به وسعت تاریخ هنر و فرهنگ از نظر زمان و گستره ایی در حد ایران دارد٬ این اعتبار را برای همه دست اندرکاران موسیقی می خواهد. مجموعه این صفات است که همانطور که در ابتدای این مطلب اشاره شد مکتب استاد فرامرز پایور در قلمرو انسانیت برتر از اصل موسیقی معرفی گردید. اصرار و پایمردی مکتب پایور مستدام باد.



برگرفته از وبلاگ سیاه مشق (You can see links before reply)