PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : پاواروتی، پاپ و افتخاری



sohrabdinyari
Saturday 29 May 2010, 01:56 PM
وقتی پیش از انقلاب، جریان «پاپ سازی» به راه افتاد، خیلی ها نگران بودند چهره هایی چون محمدرضا شجریان و افرادی در سطح او وارد ماجرا بشوند و این نگرانی بی مورد هم نبود، زیرا شكارچیان عرصه پاپ تا آن موقع، یكی دو ماهی قزل آلا از رودخانه خروشان موسیقی اصیل گرفته بودند. این ذهنیت وجود داشته و تا امروز هم كماكان وجود دارد. بسیاری از علاقه مندان موسیقی همیشه پیگیر بودند مبادا یكی از چهره های اصیل موسیقی ایرانی مثل استاد شجریان، روزی پاپ بخواند تا اینكه وقتی بنده فیلمی از اجراهای لوچیانو پاواروتی، خواننده شهیر جهان را دیدم، كمی نظرم عوض شد. شخصیت برجسته ای چون پاواروتی با صدای آسمانی اش در كنار گروه پاپ و در عین حال جلفی قرار می گیرد و برنامه اجرا می كند. ابتدا به نظر سخیف می آید كه چرا پاواروتی خودش را پایین آورده است، اما خوب كه دقت كنیم، می بینیم قضیه برعكس می شود. ایشان لطف كردند و كوتوله های موسیقایی مذكور را ارتقاء داده اند، هم در موسیقی و هم در حركات ظاهری و نمایشی. به عبارتی شأن هنری جناب پاواروتی آنقدر بالا هست كه اگر در چنین گروه های حقیری هم ظاهر شود، نه تنها اعتبار آوازی اش از دست نمی رود، بلكه دست كوتوله ها را می گیرد تا بالا بیایند.
پس از این قضیه با خود اندیشیدم، آیا امكان دارد استاد شجریان با همین نگاه، چندی وارد موسیقی پاپ ایرانی شود تا شاید از دریای هنر اصیل شان، جرعه ای به كام پاپ نوشان ریخته شود و در عین حال لطمه ای هم به جایگاه هنری ایشان وارد نشود. این انتظار سرانجام به سر آمد و به جای اینكه شخص استاد وارد معركه بلاخیز پاپ گردند، یكی از شاگردان قدیمی و به ظاهر محبوبشان، جلودار شد تا اگر مسیر حركت، خطری داشت، نخستین قربانی، او باشد. در هر حال، تقدیر بود یا تدبیر، قرعه به نام علیرضا افتخاری درآمد. ابتدا از فواصل و آوازهای سنتی دوری گرفت و شروع به خواندن گام های ماژور و مینور كرد. بعد از آن در لابلای آثار پیشنهادی شركت ها و تاجران موسیقی، چند تایی ترانه پاپ هم سر داد و سرانجام در قالب «شكوه عشق» دل به دریا زد و وارد دریای متلاطم پاپ شد.

You can see links before reply

افتخاری در روی اول نوار جدید خود، با چهار ترانه و تنظیم های ویژه اركستری متفاوتی ظاهر شده است. غالب فواصل مورد استفاده غیر ایرانی است: ترجیحاً غربی - به احترام كیبورد! - و گاهی نیز عربی. البته كلام فارسی و از نوع شعر كلاسیك (غیر محاوره) انتخاب شده است. حال و هوای این روی نوار به لحاظ اركستری و بیان موسیقایی شباهت زیادی به آثار خواننده تركیه، ابراهیم تاتلی سس دارد. روی دوم آلبوم را دو ترانه با شعر محاوره و دو دیگر با شعر كلاسیك تشكیل می دهند. فواصل موسیقایی در اینجا هم به جز دو مورد، غیر وطنی است. در ترانه های سوم و چهارم، نغمه هایی از نوا، عراق و دشتی به گوش می رسد. نمونه سازی صدای آقای افتخاری توسط دستگاه های الكترونیك هم پدیده نسبتاً نوظهوری است تا به اصطلاح هر جا خواننده كم آورد، به همت دستگاه های مدرن، هرگونه اوج و تحریر را بتوان انجام داد.
«شكوه عشق» برخلاف آثار متأخر علیرضا افتخاری سفارش شركت های سود اندیش نیست، بلكه برعكس با نیت تجلیل از حماسه های رزمندگان ایرانی در طول هشت سال نبرد نابرابر با متجاوزین بعثی، توسط مركز موسیقی حوزه هنری و بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس حمایت و پشتیبانی شده است. اگرچه حفظ و پاسداری از میراث ملی، مذهبی، فرهنگی و غیره در هر كشوری اندیشه ای درست و منطقی به حساب می آید، ولی نوع نگاه و نحوه استفاده از امكانات موجود است كه در نهایت میزان توفیق میراث داران را تعیین می كند.
در این نوشتار اگر از آقای افتخاری بگذریم كه چرا و چگونه وارد عرصه پاپ شده است، از حامیان مالی «شكوه عشق» نیز باید پرسید شما چرا و چگونه به این نتیجه رسیدید؟ آیا تصور می كنید، واژگان زیبا و مربوط به دفاع مقدس در تلفیق با موسیقی های اینچنینی، جاودانه می شوند؟ یا از این بالاتر، آیا هر واژه بی جانی به صرف آمیزش با موسیقی، جان می گیرد؟ به نظر شما اگر دوباره در شرایط شور و حماسه قرار بگیریم، آیا ترانه های «شكوه عشق» این قابلیت را دارند تا ورد زبان سربازان و رزمندگان شوند؟ حال بیست سال به عقب برگردیم و از خود بپرسیم چه رازی در آثار موسیقایی آن دوران - منظور آنهایی كه با ساز همراه بودند- وجود داشت كه رزمندگان ایرانی، دسته دسته در حركت های كاروانی، یك دل و یك صدا می خواندند:
ما عاشق و سرمست و علمدار و سلحشور
او بی خبر ز عالم یار آمده امروز
مست رخ جانانه ز بیگانه نترسد
كاین شعله به مرگ شب به كار آمده امروز
آنگاه كه بلندگوهای تبلیغاتی جبهه های جنگ چه به صورت ثابت و چه سیار بر روی خودروهای نظامی، فضای منطقه را با «كاروان شهید» پر می كردند، چقدر با مقوله پاپ آشنا بودند؟ آیا موسیقی پاپ امروز ما، می تواند حس و مفهوم این واژگان را بر دلها جاری كند، همان طور كه بیست سال پیش موسیقی سنتی و اصیل این كار را می كرد:
می گذرد كاروان / برگ گل ارغوان...
در دلها جاویدی ای شهید...
می گرید در سوگت آسمان...
جان فدای وطنم /
خاك ایران كفنم...
آیا می دانید آهنگ ساز این تصانیف زیبا كیست؟ خواننده اش كجاست؟ آیا می توانید راز موفقیت آثار ماندگار را پیدا كنید؟ و سرانجام آیا علیرضا افتخاری می تواند صدای «تاج اصفهانی» را زنده كند و آن گاه به خدمت جنگ درآید؟


این مطلب 22 آبان 1382 در روزنامه همشهری چاپ شد