Armin-daf
Tuesday 15 June 2010, 03:50 PM
دف در موسیقی ایرانی
در موسیقی ایرانی، دفنوازی را میتوان در سه گروه دستهبندی كرد.
الف) در موسیقی عرفانی ایران
دف به عنوان یك ساز باستانی و مقدس، بخش جداییناپذیر مراسم ذكر و سماع است، مخصوصاً در طریقت قادریه در كردستان و سلسلهی نعمتاللهیه شاخه نورعلیشاهی در كرمان. در برخی مناطق ایران كه سلسلههای دیگری مانند اهلحق، نقشبندیه، خاكسار و ... وجود دارند در دف در مراسم ذكر و سماع خودشان استفاده میكنند.
ب) در موسیقی دستگاهی ایران
دف در قرون متمادی، همواره در كنج تكایا و خانقاهها و در مراسم مذهبی و عبادی صوفیان و درویشان مورد استفاده واقع میشده است. اما از چند دههی پیش آقای بیژن كامكار كه سالها شیوهی اصیل دفنوازی را در كردستان تجربه كرده بود، در گروه شیدا ضمن رعایت شیوههای كهن این ساز، توانست خود را با محتوای متفاوتی كه در سازبندی گروه شیدا وجود داشت هماهنگ كند و از اینرو نقش بهسزایی در خارج كردن دف از كنج خانقاه و شناسانیدن آن به اقشار مختلف مردم را ایفا نماید. پس از گروه شیدا، گروهها و افراد بسیار دیگری هم از ساز دف در رپرتوار موسیقی خود استفاده كردند. به هر ترتیب، امروز دف توانسته است خویش را در كنار سازهای ایرانی تعریف كند و حضوری دائمی داشته باشد. حتی این روزها شاهد حضور این ساز، در كنار سازهای موسیقی كلاسیك غرب نیز هستیم.
ج) در گروهنوازی سازهای ضربی و گروهنوازی دف
در طول دو دههی گذشته، با تشكیل گروههای سازهای ضربی كه عمدتاً از تنبك، دهل، طاس و دایره تشكیل شدهاند، دف همواره در این گروهنوازیها جای ثابتی داشته است؛ گاهی در نقش ساز اصلی و گاهی در نقش سازی نمایشی و تزئینی.
و گاه شاهد نقش اصلی این ساز، به تنهایی، در گروههای نوازندهی دف هستیم، كه تنوع و حركت ریتمیك بسیار درخشانی از این ساز را به نمایش میگذارند، نمایشی شگفتانگیز از حال خاص این ساز. در این نوع، بالغ بر چهل نوازندهی دف به زیرگروههای كوچكتر تقسیم شده و هر گروه نوازندهی بخش خاصی از كل ریتم موسیقایی هستند كه با همنوازی با یكدیگر، رپرتوار كل را میسازند.
You can see links before reply
در موسیقی ایرانی، دفنوازی را میتوان در سه گروه دستهبندی كرد.
الف) در موسیقی عرفانی ایران
دف به عنوان یك ساز باستانی و مقدس، بخش جداییناپذیر مراسم ذكر و سماع است، مخصوصاً در طریقت قادریه در كردستان و سلسلهی نعمتاللهیه شاخه نورعلیشاهی در كرمان. در برخی مناطق ایران كه سلسلههای دیگری مانند اهلحق، نقشبندیه، خاكسار و ... وجود دارند در دف در مراسم ذكر و سماع خودشان استفاده میكنند.
ب) در موسیقی دستگاهی ایران
دف در قرون متمادی، همواره در كنج تكایا و خانقاهها و در مراسم مذهبی و عبادی صوفیان و درویشان مورد استفاده واقع میشده است. اما از چند دههی پیش آقای بیژن كامكار كه سالها شیوهی اصیل دفنوازی را در كردستان تجربه كرده بود، در گروه شیدا ضمن رعایت شیوههای كهن این ساز، توانست خود را با محتوای متفاوتی كه در سازبندی گروه شیدا وجود داشت هماهنگ كند و از اینرو نقش بهسزایی در خارج كردن دف از كنج خانقاه و شناسانیدن آن به اقشار مختلف مردم را ایفا نماید. پس از گروه شیدا، گروهها و افراد بسیار دیگری هم از ساز دف در رپرتوار موسیقی خود استفاده كردند. به هر ترتیب، امروز دف توانسته است خویش را در كنار سازهای ایرانی تعریف كند و حضوری دائمی داشته باشد. حتی این روزها شاهد حضور این ساز، در كنار سازهای موسیقی كلاسیك غرب نیز هستیم.
ج) در گروهنوازی سازهای ضربی و گروهنوازی دف
در طول دو دههی گذشته، با تشكیل گروههای سازهای ضربی كه عمدتاً از تنبك، دهل، طاس و دایره تشكیل شدهاند، دف همواره در این گروهنوازیها جای ثابتی داشته است؛ گاهی در نقش ساز اصلی و گاهی در نقش سازی نمایشی و تزئینی.
و گاه شاهد نقش اصلی این ساز، به تنهایی، در گروههای نوازندهی دف هستیم، كه تنوع و حركت ریتمیك بسیار درخشانی از این ساز را به نمایش میگذارند، نمایشی شگفتانگیز از حال خاص این ساز. در این نوع، بالغ بر چهل نوازندهی دف به زیرگروههای كوچكتر تقسیم شده و هر گروه نوازندهی بخش خاصی از كل ریتم موسیقایی هستند كه با همنوازی با یكدیگر، رپرتوار كل را میسازند.
You can see links before reply