PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : نقد و بررسی نوازندگان تار



Khashayar
Saturday 3 July 2010, 06:57 AM
درود
خوا حالا که تعداد تار نوازان تو سایت داره روز به روز بیشتر میشه و فعالیت خوبی هم دارند به نظر من بیایم و همگی نوازندگان تار رو از نظر سبک ،نوازندگی،تکنیک،محتوا،اصا لت،آثار و ... مورد نقد و بررسی قرار بدیم...
هر کدوم ما سبکی رو دنبال میکنیم و بهش علاقه مندیم مطالعاتی داریم و ... به همین خاطر این نقد و بررسی ها ما رو کمک میکنه برای شناخت و درک بیشتر و بالا رفتن اطلاعات و سوادمون که به بهبود نوازندگیمون هم کمک میکنه...
من خودم سبکم شهنازه و دنبال میکنم...تمام دوستان هم که تار مینوازند سبکشون رو هم بگند،و دوستانی هم که تار نمی نوازند ولی در بحث میخوان شرکت کنند سبک مورد علاقشون رو بگند.
فکر میکنم از آقای ساکت که این روزها هم تاپیک هائی ازشون ایجاد شده و طرفدارانی داره مثل رامین عزیز شروع کنیم...
اگر شخص دیگری رو برای شروع مناسب تر میبینید بگید از اون شخص شروع کنیم...
شروع و استارت بحث رو میسپرم به دوستان تا استارت بزنیم و ادامه بدیم...
منتظر هستم پست ها و نقد و بررسی های خوب شما هستیم...
پاینده باشید

r_a_m_i_n
Sunday 4 July 2010, 09:31 PM
درود
من اول از همه از خشايار بابت ايجاد اين تاپيك تشكر ميكنم
در مورد آقاي ساكت.....من شيفته ي اخلاق و هنر ايشون هستم...و نميشه اين حقيقت رو كتمان كرد كه هنرمندي بس خوش سليقه و خوش دست هست
البته قبول دارم.....كه بعضيا سبكشو دوست ندارن....و اين طبيعيه...چون من خودم از عليزاده هم خوشم مياد
اما از اونايي كه كلا ساكت رو زير سوال ميبرن لجم ميگيره...چون هرچقدر هم از نظر يكي سبكش زشت باشه و قابل گوش كردن نباشه...بازم شخصيت هنرمند و قابل احترامي داره....و صاحب سبك هست
من 4 جلسه شاگردي ايشون رو كردم....و اميدوارم در آينده بتونم تعدادشو بيشتر كنم
چون فعلا وقتم پره
اما من برعكس بقيه...از صداي موسيقيه لطفي و عليزاده هم به وجد ميام و هرگز هنر اونا رو زير سوال نميبرم.....
كلا من همه سبكي ميپسندم.....و به هرنوع موسيقي احترام ميذارم
و همه چي گوش ميكنم...چرا دروغ بگم رپ هم گوش ميكنم
اما هيچوقت نميگم سبك الكيه.......چون اگه الكي بود اينقدر در دنيا اسمو رسمي در نميكرد.....
به هر حال علف بايد به دهن بزي شيرين بياد......
هركس بايد هرچي دوست داره گوش كنه.........
هنر همه چيزش قشنگه

music6808
Sunday 4 July 2010, 09:44 PM
من هم با جناب رامین موفق هستم
هیچ وقت نمی تونیم بگیم یک سبک از نسبت به سبک دیگری برتری داره
هرکس یک جور سلیقه داره
ممکنه من عاشق سبک شهناز باشم ولی یک نفر دیگه حتی حاضر نباشه 5 دقیقه هم شهناز گوش بده
در کل سلیقه ها متفاوت هستن

ممنون جناب Ashoo واسه این تاپیک

Lonely3tar
Sunday 4 July 2010, 10:15 PM
وقتی استاد لطفی تار می زنه آدم می خواد فقط ساکت بشینه و به حرکت پنجه های ایشون گوش کنه ... تو بداهه نوازی رودست ندارن واقعا ... حتی تو کارهایی که با استاد شجریان هم دارن بعضی مواقع ادم می خواد استاد نخونن و فقط دست و پنجه ی طلایی محمد رضا لطفی باشه که پرده ی گوشو برقصونه ......... گرچه در این اواخر خیلی کمرنگ شدن و دیگه اون استاد سابق نیستن و سیر صعودی چون استاد علیزاده نداشتن .
از طرفی استاد ساکت پنجه های سریع و ذهن خلاقی دارن و به قول استادم " تار رو می خورن !! " و بسیار فرض تار می نوازن ( به سه تار نوازیشون داخل نمی شم که اون یه بحث جداست ) . اما کیوان ساکت در بداهه نوازی ها در سبک اصیل بسیار از بقیه تار نوازها عقب ترن و به قولی تنها برای ارکستر و تلفیق مناسبن ... و بداهه نوازی قوی ندارن .
از طرفی استادانی مثل استاد متبسم و استاد طهماسبی بسیار در شیوه های قدما استاد هستن و بخوبی از عهده ی کارهای گروهی نو در گروه دستان بر اومدن و تنظیم های شیرینی به تار در گروه دادن .
و اما استادی که هیچ حرفی تو سبکشون نمی زنم استاد استادان علیزاده است ... به نظر من تکمیل ترین استاد تار و همینطور سه تار هستن و بسیار به این دوساز علی الخصوص تار کمک کردن . ایشون با انرژی خاص و قطعات نو و سختی که می سازن واقعا تو تار ایران حرف اول رو می زنن و سیر پیشرفتیشون هم قابل قیاس با بقیه نیست . یعنی نمی تونیم بگیم علیزاده ی انقلاب دیگه تموم شد ... استاد تو هر دهه کارهای جدیدی با هر دوسازشون کردن و دل تمامی مخاطبی ایرانی رو بدست آوردن که هیچ صدای سازشون شاید بیشتر از تمامی استادان به گوش خارجی ها هم رسیده باشه .....
اما جوونی که به نظرم کمتر بهش توجه شده و بسیار متبهر و مسلط تار می نوازه علی قمصری هستش . من از کار اولی که با همایون شجریان " در خیال " انجام دادن به نبوغ و استعدادشون پی بردم و منتظر کارهای بعدی ایشون بودم ... سرو روان و آب نان آواز ایشون با همکاری علیرضا قربانی و همایون شجریان نشان تسلط شدید ایشون به ساز تار و نوآوری در صدا دهی و تنظیم هستش ... دو نوازی که به نام " تنیده در خطوط موازی " هم منتظر کردن دیگه واقعا ارادت من به ایشون رو تکمیل کرد ... فوق العاده تار می زنن .

Khashayar
Sunday 4 July 2010, 10:43 PM
درود
خوب دوستان بحث سلیقه و این حرف ها کاملا جداست و بحث نقد و بررسی کاملا جدا است...
ما میخوایم این نوازندگان تار به عنوان نوازنده ی تار معاصر مورد نقد و بررسی قرار بدیم...آثارشون رو و نوازندگیشون رو و ....
البته مثل همیشه تاکید میکنم در کمال احترام به این بزرگواران...نقد و بررسی همیشه راه گشای خیلی خوبی برای همه بوده که به پیشرفت برسن....
و نکته دیگه فکر میکنم بهتر باشه همه ی این تار نوازان رو یکجا راجع بهشون صحبت نکنیم و یکی یکی مورد نقد و بررسی قرار بدیم....

قرار شد اول از کیوان ساکت شروع کنیم...
ببینید دلایل اینکه نوازندگی آقای ساکت رو دوست دارید بگید آثارشون رو ...رند نزولی یا صعودیشون و حرکتشون رو و...
حتی از نظر اخلاقی و شیوه ی تدریس تا جائی که وارد مسائل خصوصیشون نشیم...
از همین الان بحث در مورد کیوان ساکت رو شروع میکنیم به دور از تعصب و طرفداری و کاملا بی طرف یا حداقل کمی بیطرف.لووول...
منتظرم من هم از فردا نظرات خودم رو و نقد ها ئو بررسی هام رو ارائه خواهم داد..
پاینده باشید

arashzarin
Sunday 4 July 2010, 10:54 PM
من هنرجو ساكتم و عاشق سازش چون هم تكنيك داره هم حس ولي نميتونم اينو نگم كه سلطان واقعي تار شهناز

Khashayar
Sunday 4 July 2010, 11:02 PM
درود
دوست عزیز arashzarin (You can see links before reply) خوش اومدین...اقای ساکت حالشون خوبه؟انگار یه کسالت کوچکی داشتند...

خوب شما تکنی رو چی تعریف میکنید؟؟؟
اگر منظورتون از تکنیک فقط سرعت ایشون هست من اینطور تعریف نمیکنم و سرعت یک مهارت از هزارات مهارت نوازندگی هست و بخشی از کل تکنیک ها است...
آقای ساکت سریع ترین نوازنده ی تار عصر حاضر هستند و میشه گفت سریع تر از ایشون نداریم...اما در تمام دنیا اینطور هست که سرعت خیلی بالا باعث میشه یک سری تکنیک ها رو نشه به درستی در اون سرعت اجرا کرد نظر شما چیه؟
پاینده باشید

DesironnA
Sunday 4 July 2010, 11:39 PM
در تمام دنیا اینطور هست که سرعت خیلی بالا باعث میشه یک سری تکنیک ها رو نشه به درستی در اون سرعت اجرا کرد ...

درود
میدونم که ساز من هیچ ربطی به این انجمن و تاپیک هاش نداره. اما از اونجا که خیلی کنجکاوم و همه جا سرک میکشم، اینجا هم اومدم و با پست خشایار مواجه شدم.
دقیقا موافقم. سرعت یکی از هزاران تکنیک در نوازندگی در تمامی سازهاست.
بر فرض مثال در درامز. یکی از دوستان نزدیکم درامر فوق العاده سرعتی و خوبیست که میتونم بگم سرعت دوبل پدال زدن این بشر، در ایران بیشترینه! اما زمانی که میخواد در تمپوی پائین ساز بزنه از ریتم خارج میشه و اصلا تسلطی بروی ریتم نمیتونه داشته باشه!
یا در گیتار الکتریک. سرعت پیکینگ در گیتار الکتریک یکی از مهم ترین تکنیکهای این سازه. اما در حین اجرای این تکنیک نمیتوان ویبریت کرد و به قولی شاد، غمگین، عصبانی یا هیجانی بودن سولو رو نشون داد.
بسیاری نوازنده سرعتی در دنیا داریم مثل راستی کولی که سرعت پیکینگش در دنیا نظیر نداره. اما در دنیا همه دیوید گیلمور رو به راستی کولی ترجیح میدند. دیوید گیلمور سوییپ هم بلد نیست! سرعت دستش از یک نوازنده مبتدی هم کمتره! اما چنان احساسی ساز میزنه و ملودی میسازه که جسم و روح شنونده رو به تصرف خودش در میاره!
درست در سازهای دیگر هم به همین منوال هست.
پر حرفی کردم عذر میخوام.
سپاس

AliB
Sunday 4 July 2010, 11:56 PM
من تار نواز نیستم پس به عنوان تار دوست نظر می دم !
به نظر من آقای ساکت هم خوبه که هست و باید باشه و برای خودش سازی میزنه! اما در بسیاری از فاکتورهای مربوط به موسیقی ایرانی نمره ی خیلی پایینی میگیره از نظر من. عقیده ی من این هست که به کارهایی که ایشون میکنه نمیشه گفت نو آوری ! چون هیچ ربطی به موسیقی و بیان موسیقایی ایرانی نداره ! اینکه فلان قطعه ی کلاسیک رو روی تار بزنی و مثل فشنگ از بالا دسته بری پایین دسته و برگردی ! مزیتی برای یک نوازنده ی موسیقی ایرانی نیست! مهم اون درک موسیقیست که به نظر من جناب ساکت ازش بی بهره است . این مساله کاملا در شیوه ی نوازندگی ایشون و صدایی که از تار در میارن و همینطور محتوایی که ارایه میدن مشهود هست ! معیار و ملاک موسیقی ایرانی در تار نوازی (به واقع از نظر شناخت و ادراک و احساس و کمال بیان و تعالی سونوریته و جمله پردازی و بداهه نوازی) استاد شهناز هست! که! خیلی ها برای یاد گرفتن این درک بالای موسیقی و این جمله پردازی های جادویی سعی می کنن به قدر وسعشون بهره ببرن. حتی کسانی مثل استاد طلایی(به نقل از شاگرد مستقیم ایشون جناب آقای حسن ادیب که به خود من عرض کرده بودند) . جناب ساکت هر وقت تونست 5 دقیقه ساز بزنه و صدای درست از ساز در بیاره و چار تا جمله ی سر و ته دار بزنه که واقعا مربوط به موسیقی ایرانی باشه اونوقت!
این نظر شخصی من بود به عنوان یک تار دوست و نقد کار جناب ساکت از دید شخصیم و در مورد شخصیت و برخورد ایشون هم چون از نزدیک خودم ندیدمشون ، از نقل قول شنیده هام خود داری می کنم.
سپاسگزارم.

r_a_m_i_n
Tuesday 6 July 2010, 10:02 AM
درود
دوستان چرا اينقدر دوست داريد همه چيو زنونه مردونه كنيد؟
چرا اييييينقدر فاصله بين موسيقي شرغي و غربي ميبينيد؟
حلا چون شهناز مطابق سبك قديم خودش ميزنه ديگه تمومه؟
با اين حساب استاد وزيري هم چيزي بلد نبود....چون نوازندگي اوشون هم با بهره گيري از غرب بود
و تعجب ميكنم كه علي ميگه اينكه مثله فشنگ بالا پايين بپري مزيت حساب نميشه.....
ديگه انصافا مزيت حساب ميشه
و علي جان....چرا فكر ميكني ساكت از رديف و غيره بهره اي نبرده؟ چون بنظرت بي حس ميزنه؟
اون رديفو با سبك خودش ميزنه ...ولييييييييي تمام اين قطعاتي كه بقيه اساتيد زدنو اونم زده
من يه دفعه سر كلاس واسش با اينكه از قطعات خودش بهم درس داده بود....واسش 4 مضراب از عليزاده زدم
بهم گفت فكر كردي من اينها رو نزدم كه اينا رو واسم ميزني؟.....گفت من تمام اينا رو زدم...و همشونم قشنگه...اما من سبكه خودمو دارم
و كلا بنظرم كسي كه بره تو فستيوال فرانسه سازهاي تار و 3تار رو با اجراي قطعات خودشون اينقدر محكم به دنيا معرفي كنه ....از ارزش هنري بهره منده.......
به هر حال هركس نظر شخصيشو داره......منم نظر خودمو گفتم

و كلا وقتي انتقاد يكيو مبني بر اينكه اين قطعات مال ما نيستن قبول ميكنم ...كه خودش بتونه اين قطعات رو مثل ساكت بزنه....نه اينكه چون نميتونن بزنن ميگن اينا مال ما نيست
اين مثال رو بارها زدم....:
يكي قدش كوتاهه دستش به تور واليبال نميرسه.....ميگه تور بلنده...نميگه من قدم كوتاهه
حالا هم همينه....1نفر بياد اين قطعات رو مثل ساكت بزنه..بعد بياد بگه آقا من زدم....حلا كه زدم ميگم به نظر من بدرد موسيقي ما نميخوره....اونوقت ما قبول ميكنيم.....ولي اينطوري كه از روي حسادت و نا تواني ميگن مال ما نيست ....اصلا حرف قابل قبولي نيست

البته يكي ميتونه بگه من از سبكش خوشم نمياد....اين عاديه.....چون سليقه ايه.....اما ديگه اينطوري زير سوال نبريدش

Khashayar
Tuesday 6 July 2010, 10:28 AM
درود

البته يكي ميتونه بگه من از سبكش خوشم نمياد....اين عاديه.....چون سليقه ايه.....اما ديگه اينطوري زير سوال نبريدشرامین جان مرسی از نظراتت...
ولی بزار باز یک موضوع رو بگم...این کار زیر سوال بردن کسی نیست اصولا نقد همینه...ببین حرفا های علی از روی حسادت نبود به هیچ وجه من علی رو خوب میشناسم...و حرفائی هم که زد منطقی هست...نقد یعنی همین دیگه که چند نفر با افکار مختلف و دیدگاه های مختلف میان و از نظر تخصصی و موسیقی و .. یکی رو نقد و بررسی میکنند قرار هم نیست کسی پیروز بشه...همه فقط نقدشون رو میگن اون خواننده هست که با خوندن تمام این نقد ها تشخیص میده کدوم بهتره و مناسب تر و اصولی تر هست...
پس با دید بهتری به نقد نگاه کنید ....

در ضمن به قول شهناز یک بار میگفت احمقانه ترین کار تو موسیقی ایرانی اینه که بدون هدف و از روی عادت و رسم بشینی ردیف بزنی و حفظش کنی...
ردیف زدن کار خیلی مهمی نیست بر عکس اون چیزی که همه فکر میکنند اون درک و حس موسیقی ایرانی هست که خیلی خیلی مهمه...
نقد هام رو در پست های بعدی نسبت به آقای ساکت ادامه میدم..
پاینده باشید

r_a_m_i_n
Tuesday 6 July 2010, 10:37 PM
مرسي خشايار
من نگفتم علي بهش حسادت ميكنه...من فقط قسمت اول صحبتم...مخاطبم علي بود...بعدش كلي صحبت كردم
اصلا اگه يكي مثل علي پيدا نميشد و اينطوري نظرشو نميگفت من تعجب ميكردم
در مورد رديف..من خودم رديفم خيييلي ضعيفه......اما در عوض قطعات ايراني و خارجي ضربي رو به نسبت ميزان تجربه ي نوازندگيم خوب ميزنم....چون به قطعات خيلي بيشتر علاقه دارم
و 1 چيز ديگه هم ميخواستم بگم
در جواب اونايي كه ميگن اين قطعات مال ما نيست
عزيزان...اگه ميگيد چرا با ساز ايراني قطعات غربي ميزنه.........
آقا چرا نميگيد چرا ما با ساز غربي ( ويلن و پيانو ) قطعات ايراني ميزنيم؟
مگه ويلن مال اونا نيست؟ مگه پيانو مال اونا نيست؟ پس چرا امروزه چيزي بنام ويلن ايراني و پيانو ايراني وجود داره؟
و با اين سازها در دستگاهها و گوشه هاي ايراني مينوازند و كسي هم ايراد نميگيره؟
تازه اين كه بدتره....چون پيانوي پيچاره اصلا ربع پرده نداره ...و اينهمه ميشينيم كوكش ميكنيم كه بتونبم باش ايراني بزنيم
حالا چرا كسي اين سوالات رو نميپرسه؟
چون ويلن ايراني رو ابولحسن صبا ميزده و پيانو ايراني رو هم جواد معروفي...چون كسي نميتونه اونا رو زير سوال ببره
ولي زورشون به ساكت بيچاره ميرسه....من قبول دارم كه بسياري از قطعاتش بي حسه.....اما واقعا اينو بايد قبول كرد كه درك خاص خودشو از موسيقي داره
و آهنگاي تركيبيه تار و پيانوي زيادي داره كه سرشار از حسه

Khashayar
Tuesday 6 July 2010, 11:02 PM
درود
ببین رامین جان مشکل اصلی این نیست که چرا ساکت قطعات غربی رو با تار اجرا میکنه و چرا صبا و معروفی با ویولون و پیانو ایرانی زدند این ها اصلا مهم نیست...
ببین صبا با ویولون موسیقی ایرانی رو جوری زد که ویولون در موسیقی ایرانی ماندگار شد و به نوعی ویولون برای موسیقی ایرانی با ساز صبا بهینه شد...
یا معروفی و محجوبی هم همینطور...
این ها کار اصلی رو باز ساز انجام دادند...حالا کاری به نوع موسیقی نداریم...که ایرانی هست یا غربی یا سازش همینطور...
علی حرف خوبی زد و گفت چه خوبه آدم گاهی کار اصلی رو هم با سازش انجام بده...
من برای آقای ساکت احترام زیادی قائل هستم و اصلا نمیخوام ایشون رو ببرم زیر سوال فقط داریم نقدشون میکنیم همونطور که علی زاده و ... رو هم نقد خواهیم کرد...
ببینید به نظر من ما یک چیز رو در مورد اقای ساکت اشتباه برداشت کردیم و اون هنر و مهارت هست...
نظر من اینه که آقای ساکت بیشتر از اینکه هنر داشته باشند مهارت دارند...
ایشون در 90 درصد از اجراهاشون نتونستن اون حس موسیقی رو القا کنند و فقط و فقط میخواستن مهارتشون رو به رخ بکشند و نشون بدن..
احساس موسیقی ایشون هم در موسیقی ایرانی و هم در موسیقی غربی که اجرا کردند بسیار پائین هست...
و یکی از دلایلش اینه که تمرکز آقای ساکت در این بوده که مهارتشون رو نشون بدن نه هنرشون رو....
تا همینجا فعلا کافی تا دوستان دیگه هم نظراتشون رو بگن...و بعد ادامه بدیم بحث رو
منتظرم..
پاینده باشید

r_a_m_i_n
Tuesday 6 July 2010, 11:53 PM
درود
خشايار جان دليل اينكه معروفي و غيره معروف شدن اينه كه.......كلا گوش ما ايرانيا به شنيدن قطعات خودمون عادت داره
ولي واسه مثال....قطعه ي اتود فا مينور از شوپن...كه ساكت زده......ديگه هرچي حس كه اون قطعه داشته رو ساكت زده...ولي اگه كلي بنگريم...آخه خوده اين قطعات هم قرار نيست حس ايراني داشته باشن....و مثلا همون زنبور عسل....نهايت حس قطعه اكسپرسيونشه....يا همون ديناميك صداشه كه كمو زياد ميشه....منظورم اينه كه بعضي از قطعات هستن كه قرار نيست مطابق گوش ما و علاقه ي ما صدا بدن........ممكنه حتي واسه خود غربي ها هم قطعات قشنگي نباشن...اما جز قطعات معروفن
مثلا همين قطعه ي سمفوني 5 از بتهوون.....حاضرم قسم بخورم...از نظر اكثر ايراني ها قطعه جالبي نيست...و فقط چون معروفه ميشناسنش.......و واقعا هم بدرد همون جنگ جهاني دوم ميخوره كه اونجا مورد استفاده قرار گرفته بود
نميدونم تونستم منظورمو برسونم يا نه
اما گوش ما هم آماده ي شنيدن همه ي قطعات نيست
و اين حرفتو قبول دارم كه ميخواد سرعتشو به رخ بكشه...ولي اگه هركس ديگه اي هم بود اينكارو نميكرد؟
اين حقيقت مسلمه كه هركس تو هرچيزي كه توانايي داره خودشو نشون ميده....اما خداييش اگه از نزديك باهاش برخورد داشته باشين.....آز نظر اخلاقي انسان بسيار فروتن و خوش آخلاقيه و اصلا اهل ادعا كردن نيست

Avazekhan
Wednesday 7 July 2010, 12:23 AM
سلام دوستان
لطف کنید درباره ی سه تار جدیدی که استاد ساکت میزنن و دسته ی عجیبش و اینکه میگن توی کوک حتی کما رو هم میگیره و قیمت 1/5 ملیونیش!! توضیح بدین
اینم عکسش
You can see links before reply

mojtaba110
Wednesday 7 July 2010, 01:05 AM
سلام
آقای ساکت تار نواز بسیار عالی هستن ولی به نظر من برای گروه نوازی ، مخصوصا کار های استاد مشکاتیان . در تک نوازی من استاد علیزاده را از همه سر تر میدونم ودر آهنگ سازی استاد لطفی و حمید متبسم حرف اول رو میزنند .آقای ساکت در تک نوازی فقط سرعت را در دستور خود قرار میدهد مثل دوران جوانی استاد علیزاده .
پایدار باشید

Moory
Wednesday 7 July 2010, 07:25 AM
درود به دوستان عزیز
از چندتا استاد شنیدم که میگفتند این تار مثل یک خانم زیبایی هستش که همش ناز میکنه .واقعا همینطور هستش و اینو بخاطر این میگن که این ساز خیلی حساس هستش وتنظیم تار خودش یک هنر هستش .اینو بخاطر این گفتم خود من صدای تار هایی که میشنوم اصلا جالب نیست یک موقع ها مثل تار اذری هستش اصلا هیچ حالتی نداره و کاملا یک نواخت است این همه حالتی که از صدای تار میشه ایجاد نمود دیگه وجود نداره .تنوع مضراب نیست فقط ریز یکنواخت و دوراب های بسیار خشن و خیلی بیهوده توی سر تار میزنن و شلوغ میکنن .حالت پنجه که اصلا وجود نداره به نظر من تار نسبت به نسل گذشته بسیار پس رفت داشته .تکنیک مضرابی این نیست شما یک جا مضراب بزنی و مرتب ریز بزنی تکنیک مضرابی این هستش که شما 10 رقم صدا با مضراب دربیاری .البته با این ملودیها که اجرا میکنند چاره ای ندارند تمام تکنیک ها ولطیف بودن و حالت پنجه رو از بین بردند افتخار هم میکنند جنس صدای تار خیلی مهمه اینها گوششون عادت کرده به صدای نا هنجار اصلا براشون مهم نیست چی میزنند یا سازشون چه صدایی میده چون تسلط ندارند که صدای تار رو در بیارن شما 100 تا نوار از این نوازندگان گوش بدید همش مثل همه بدونه کوچکترین تغییر یا حالتی فقط دستگاه عوض میشه .البته من به این نتیجه رسیدم اصلا قابلیت های تار بدرد اینها نمیخوره 100 کیلومتر ریز بگیر برو بالا بیا پایین اگر بجز این هستش بفرمایید ما هم استفاده کنیم .من نمیدونم اینها استاد چی هستند.من حاضرم قدم به قدم از نظر فنی اینهارو ارزیابی کنیم با دلیل با منطق بدون هیچ گونه تعصب شاید من اشتباه میکنم بیایید ببینیم مظراب زدن یعنی چی حالت های پنجه چی هستند صدا در اوردن از تار چیه مرکب نوازی چیه تا حالا چه کوکهایی ابداع کردند یا مثلا اقای ساکت زنبور عسل و درست اجرا کرده شاید من اشتباه میکنم یا چرا با اقای ساکت بیشتر وقتها باید پیانو کنار ش باشه اقای ساکت برای استاد شدن همه چیز دارد اصلا تکنوازی چیه منطق اینها برای یک نوازنده خوب چی هستش روی چه معیاری یک نوازنده رو تایید میکنند یعنی با اجرای چند تا قطعه کلاسیک با تار کسی استاد موسیقی سنتی ایرانی میشه بعدش هم میگن حسودی میکنه اگر میتونی بزن خیلی سخته شما هم 10 ثانیه مثل استاد شهناز اجرا کن اینکه شما قطعه ای رو زده باشی که مهم نیست چطور زدنش مهمه شما یک ملودی ساده رو بخواهی زیبا اجرا کنی شاید سالها زحمت بکشی اخرش هم نتیجه نگیری نکته اخر اینکه هرکسی به یک سبکی علاقه داره و باید سبکهای متفاوت باشه و هر کسی هر جور دوست داره ساز بزنه مسئله اینجا هستش که یک چیزهایی گفته میشه که اینگار تاری که اینها اجرا میکنند اول و اخر تار است و بی خودی میخوان استاد بخورد مردم بدهند و میخواهند با سبکهای دیگر مبارزه کنند من خودم علاقه ای به نوازندگی دوران قاجار ندارم اما این هم جزیی از تاریخ موسیقی ایران است هی میگن کلاسیک زدیم شما اول موسیقی مملکت خودت رو درست اجرا کن بعد برو کلاسیک بزن تمام این قطعات کلاسیک زیبا هستند و من عاشق این قطعات هستم هر روز هم در ماهواره از شنیدنشون واقعا لذت میبرم اما بعضی ها با تاربقدر ی بد اجرا میکنند که اینگار مجبور هستند در هر صورت حرف برای گفتن بسیار است امیدوارم کسی از من نرنجیده باشد من فقط خواستم با شما دوستان این بحث را سهیم باشم...باتشکر

Khashayar
Wednesday 7 July 2010, 09:47 AM
درود
مرسی موری جان نظراتت جالب و خوب بود...
رامین جان از شما هم تشکر میکنم...
اما یک چیز رو اشتباه متوجه شدی...مگه من گفتم قطعات کلاسیک آقای ساکت حس ایرانی داشته باشه؟؟؟
من خودم سالهاست قبل از موسیقی ایرانی و سنتی کلاسیک کار میکردم و میکنم به صورت جدی و شغلی...تمام قطعاتی که آقای ساکت اجرا کرده من اجراهای مختلفش رو با ساز های مختلف و نوازندگان مختلف و تنظیم های مختلف شنیدم...اما اجرای آقای ساکت واقعا فقط و فقط سرعت بود و بس،نه تکنیک نوازندگی کلاسیک داره،نه حس نوازندگی کلاسیک داره،تنظیمش ساده تر شده برای اینکه با تار بتونه اجرا کنه و و و و در اخر هم تنها چیزی که مشاهده میشه فقط و فقط سرعت هست و خود شما هم قبول کردی که ایشون میخواد سرعت خودش رو به نمایش بزاره نه هنرش رو...
در موسیقی ایرانی هم که همه غریب به اتفاق قبول داریم اجراهی آقای ساکت اون حس و حال و هوای موسیقی ایرانی رو واقعا نداره و یک چیز جالبی که هست هر وقت هر کس به آقای ساکت از این نظرات انتقاد کرده ایشون گفته این سبک منه،در صورتی که این چیز ها واقعا مربوط به سبک نمیشه...

در مورد سرعت هم بگم آقای ساکت برای رسیدن به این سرعت زحمات زیادی کشیده ولی در مقابل این سرعت خیلی چیز ها رو از دست داده که ارزششون واقعا بیشتر از سرعت بوده...
شما هم اگر سرعت برات مهم باشه و بمدت یک یا دوسال روزانه 5 ساعت بشینی و از بالای دسته به پائین دسته و برعکس حرکت کنی و کم کم سرعتت رو افزایش بدی به همین سرعت میرسی....اما شما هم خیلی چیز ها از دست خواهی داد...
اما میخوام از شما سوال کنم شما میتونی با 10 سال تمرین و روزانه 5 ساعت به نوازندگی شهناز و یا حتی شریف برسی؟

پاینده باشید

r_a_m_i_n
Wednesday 7 July 2010, 10:40 AM
درود
نكته دقيقا همينجاست
من هرگز نگفتم چرا شهناز يا شريف نميتونن اينقدر سرعتي بزنن.....چون اونا سبكشون اينه
ولي بقيه ميگن چرا ساكت مثل اونا نميزنه
مسئله اينه كه ساكت هم نميخواسته مثل شهناز و شريف ساز بزنه.......چيزي كه مسلمه اينه كه نشسته تمرين كرده كه مثل اونا نزنه ديگه.....بقول خودت اگه روزي 10 ساعت تمرين ميكرد ...مسلما اگه ميخواست اون سبكو بزنه الان كه 49 سالش بود به هدفش رسيده.بود...اونم نشسته ساز زده كه طوري كه خودش ميخواد بشه
و در مورد سرعت هم.......كلا بالاخره هركس در اجراهاش هر هنري كه داره رو ميكنه ديگه...اينكه يه چيزه عاديه...
مثلا عليزاده در اجراهاش نمياد كه هي از پايين دسته به بالا دسته بپره....اونم ميره هنر خودشو و چيزي كه توش مسلط تره اجرا ميكنه
البته ساكت خصوصياتي هم داره......كه در موردش صحبت نميشه
مثلا اينكه بسيار تميز ساز ميزنه....و امكان نداره نتي رو بخوره....و از سيم سفيد بيشتر استفاده ميكنه...و از تكنيك دراب چپ خييلي استفاده ميكنه كه من در بقيه نوازندگان كمتر ديدم....تقريبا اصلا نديدم....
در آهنگ افسوس نمونه ي كامل يك قطعه با پنجه كاري رو ميبينيد....و كلا حتي واسه تدريس به شاگردان هم روي تميز بودن تكنيك ها خيلي گير ميده....مثلا ميگه بايد 30 ثانيه تريل بزني...با سرعت بالا و صداي تك تك نتها بياد ....يا حتي اگه در پرشهاش دقت كنيد...با وجود سرعت بالا ولي هيچوقت نتي خرده نميشه
ولي مثلا سبك عليزاده شلوغه....و از استفاده ي مكرر از سيم بم خيلي لذت ميره
البته چيزي كه هست ..اين واقعيت انكار ناپذيره كه تمام نوازندگان يه عيبي دارن... و نميشه گفت يكي بدون عيب و كامله
در مورد تكنيك و سرعت هم قبول دارم كه 2مقوله ي جدا هستند......مثلا به نظر من نوازندگان ويلن ايراني سرعتي تر هستن ولي نسبت به كلاسيك ها فاقد تكنيك هستن

AliB
Wednesday 7 July 2010, 02:05 PM
درود
دوستان چرا اينقدر دوست داريد همه چيو زنونه مردونه كنيد؟
چرا اييييينقدر فاصله بين موسيقي شرغي و غربي ميبينيد؟
حلا چون شهناز مطابق سبك قديم خودش ميزنه ديگه تمومه؟
با اين حساب استاد وزيري هم چيزي بلد نبود....چون نوازندگي اوشون هم با بهره گيري از غرب بود
و تعجب ميكنم كه علي ميگه اينكه مثله فشنگ بالا پايين بپري مزيت حساب نميشه.....
ديگه انصافا مزيت حساب ميشه
و علي جان....چرا فكر ميكني ساكت از رديف و غيره بهره اي نبرده؟ چون بنظرت بي حس ميزنه؟
اون رديفو با سبك خودش ميزنه ...ولييييييييي تمام اين قطعاتي كه بقيه اساتيد زدنو اونم زده
من يه دفعه سر كلاس واسش با اينكه از قطعات خودش بهم درس داده بود....واسش 4 مضراب از عليزاده زدم
بهم گفت فكر كردي من اينها رو نزدم كه اينا رو واسم ميزني؟.....گفت من تمام اينا رو زدم...و همشونم قشنگه...اما من سبكه خودمو دارم
و كلا بنظرم كسي كه بره تو فستيوال فرانسه سازهاي تار و 3تار رو با اجراي قطعات خودشون اينقدر محكم به دنيا معرفي كنه ....از ارزش هنري بهره منده.......
به هر حال هركس نظر شخصيشو داره......منم نظر خودمو گفتم

و كلا وقتي انتقاد يكيو مبني بر اينكه اين قطعات مال ما نيستن قبول ميكنم ...كه خودش بتونه اين قطعات رو مثل ساكت بزنه....نه اينكه چون نميتونن بزنن ميگن اينا مال ما نيست
اين مثال رو بارها زدم....:
يكي قدش كوتاهه دستش به تور واليبال نميرسه.....ميگه تور بلنده...نميگه من قدم كوتاهه
حالا هم همينه....1نفر بياد اين قطعات رو مثل ساكت بزنه..بعد بياد بگه آقا من زدم....حلا كه زدم ميگم به نظر من بدرد موسيقي ما نميخوره....اونوقت ما قبول ميكنيم.....ولي اينطوري كه از روي حسادت و نا تواني ميگن مال ما نيست ....اصلا حرف قابل قبولي نيست

البته يكي ميتونه بگه من از سبكش خوشم نمياد....اين عاديه.....چون سليقه ايه.....اما ديگه اينطوري زير سوال نبريدش


درود

رامين جان مرسي از نظراتت...
ولي بزار باز يک موضوع رو بگم...اين کار زير سوال بردن کسي نيست اصولا نقد همينه...ببين حرفا هاي علي از روي حسادت نبود به هيچ وجه من علي رو خوب ميشناسم...و حرفائي هم که زد تا حدودي منطقي هست...نقد يعني همين ديگه که چند نفر با افکار مختلف و ديدگاه هاي مختلف ميان و از نظر تخصصي و موسيقي و .. يکي رو نقد و بررسي ميکنند قرار هم نيست کسي پيروز بشه...همه فقط نقدشون رو ميگن اون خواننده هست که با خوندن تمام اين نقد ها تشخيص ميده کدوم بهتره و مناسب تر و اصولي تر هست...
پس با ديد بهتري به نقد نگاه کنيد ....

در ضمن به قول شهناز يک بار ميگفت احمقانه ترين کار تو موسيقي ايراني اينه که بدون هدف و از روي عادت و رسم بشيني رديف بزني و حفظش کني...
رديف زدن کار خيلي مهمي نيست بر عکس اون چيزي که همه فکر ميکنند اون درک و حس موسيقي ايراني هست که خيلي خيلي مهمه...
نقد هام رو در پست هاي بعدي نسبت به آقاي ساکت ادامه ميدم..
پاينده باشيد

دوستان خوبم سلام
رامين عزيزم ، خشايار جان به نکات خوبي اشاره کرد که منظور نظر من هم بود و هست . اما بهتر ديدم شايد يک کم دقيق تر به نکاتي که شما اشاره کردي جواب بدم تا روشن بشه چرا من اين نظر رو دارم .
پس از ابتداي نوشته ات شروع مي کنم و اونچه به نظرم ميرسه ميگم .
در ابتدا در مورد جدا کردن موسيقي ها گفته بودي و اينکه چرا جدا مي کنيم! رامين جان ، ما جدا نمي کنيم ، اين تفاوتي هست که وجود داره و اتفاقا بايد وجود داشته باشه و زيبايي دنياي انسان ها هم به همين تفاوت هاست . درسته که ما اعتقاد داريم که موسيقي يک زبان جهانيست و من هم واقعا و بطور دروني بهش معتقدم ، ولي اين دليل بر اين نميشه که چون زبان جهانيست ، لهجه ي خودم رو رها کنم و برم با لهجه ی ديگران سخن بگم . چيزي که در مورد دهکده ي جهاني بودن دنياي امروز هم مطرح ميشه و بحث هاي فراوان پيرامونش هست! اينکه ايا ما بايد استحاله ي فرهنگي بشيم کاملا براي اينکه به دهکده ي جهاني بپيونديم؟ بايد تمام نشانه هاي فرهنگيمون رو کنار بگذاريم و به اون رنگي که غربي ها دوست دارن و تعريفش کردن به عنوان رنگ دهکده ي جهاني در بيايم؟ يا اينکه بايد قدرت گفتگو کنیم و فهممون رو از فرهنگ خودمون بالا ببريم و ضمنا با قدرت نشانه هاي فرهنگيمون رو که زيباست و منحصر بفرده حفظ کنيم و به دنيا معرفي کنيم تا ديگران از اين فرهنگ غني بهره مند بشن؟
پس وقتي ما ايراني هستيم و فارسي حرف مي زنيم ، لاجرم ، موسيقي خودمون رو داريم و بايد حفظش کنيم و بايد در چارچوب همين زبان سخن بگيم و همين رو تقويتش کنيم . در غیر اینصورت ، فکر می کنم هر راهی که خارج از این جوهر و درون مایه ی زیبایی شناختی و جهان بینی سعی در پیش رفتن بکنه ، تولیدانی ناصور و ناهمگون با فرهنگ و ذائقه ی ایرانی خواهد داشت و محکوم به فناست!
در مورد استاد شهناز رامين جان ، اصلا مساله جدا از اين حرفهاست، دليل اينکه اسم از استاد شهناز مي برم براي اينکه واقعا خنياگر دورانه ! مثل سعدي و حافظ در شعر! مساله ی ایشون فارغ از ظاهر و فرمه کاره (که البته باید عرض کنم که ظاهر و فرمی که ایشون ارایه میدن هم بی نظیر و غیر قابل تقلید بوده تا امروز) مساله محتوا و ادارک عمیقیست که ایشون از جانمایه ی موسیقی ایران پیدا کردند ! دست یافتن به فرم متعالی بیان هنری در موسیقی ایرانی ! ببینید من با توجه به فهم و شعور خودم و آموخته هام می تونم به این ها اشاره کنم :
درک موسیقایی یک نوازنده از نحوه ی ارایه ی کارش قابل تشخیصه(که امری بدیهیست) المان هایی که مطرح هست اینهاست : فهم عمیق از مایه و مدی که نوازنده اجرا می کنه شامل حرکت ملودی ، مکث ها و توقف ها بر روی نت ها ، سیر حرکت جملات ، ارتباط منطقی جملات با هم ، در عین حال خلاقانه و بداهه پردازانه بودن جمله بندی ها .
در فرم ، نحوه ی اجرای تکنیک ها که نحوه ی صدادهی اونها متناسب با موسیقی ایرانی باشه مثلا اجرای ریز ها ، تک مضراب ها ، پنجه کاری ها ، و بطور کل نوانس هایی که از ساز بدست میاد! یکی از دوستان باسوادم در موسیقی(فوق لیسانس موسیقی از دانشگاه هنر تهران با ساز تخصصی نی که از شاگردان استاد کیانی نژاد بوده سال ها و مسلط به بسیاری سازهای دگه که میشه گفت محضر خیلی اساتید رو درک کرده از جمله استاد کسایی و استاد شهناز و سایر اساتیدی که در دانشگاه رفت و آمد داشتن و ورای اینها با درک موسیقی بسیار بالا)حرف جالبی به من زد ! گفت میزان شعور یک نوازنده در موسیقی ایرانی از ریز زدنش معلوم میشه به سادگی ! پرسیدم چطور! گفت : نوازنده ای که مثل موتور ریز بزنه بدون مکث معلوم میشه چیزی از موسیقی ایرانی نمیفهمه ! ریز در موسیقی ایرانی ، بصورت تک ریز اجرا میشه مگر در قطعاتی بنا بر اقتضای قطعه! این یک کد هست برای فهم خیلی ظرافت ها ! ممکنه به ظاهر نکته ی ساده ای باشه ولی مفهوم مهمی بدست ما میده!
ما باید ببینیم ، چه فاکتورهایی واجد ارزش هنری هستند در موسیقی ایرانی! که من در حد وسعم به برخیشون در بالا اشاره کردم.
در مورد استاد وزیری گفتی رامین جان ، من تمایز بسیار بین استاد وزیری و کیوان ساکت می بینم! کیوان ساکت به هیچ وجه ادامه ی مسیر استاد وزیری نیست به اعتقاد من ، کافیه شما به قطعاتی که استاد وزیری ساخته برای مثلا تار دقت کنید! درسته که برگرفته از تکنیک و متد موسیقی غربی هست اما کاملا هضم شده و از اونطرف با ادراکی از موسیقی ایرانی اومده بیرون! کارهای استاد وزیری نه از سر بی اعتنایی و یا ناکارآمد دونستن موسیقی ایران و رها کردنش و پرداختن صرف به موسیقی غربی بوده ، بلکه به خاطر علاقه و عرقی که ایشون به موسیقی ایران داشتن و این آرمان که موسیقی ایران رو بلند کنن (از دید خودشون در اون دوران که البته زحمات فراوان و بسیار موثری هم کشیدند) سعی در بهره گیری از دانشی موسیقی روز اون دوران که در غرب بدست آورده بودن برای به اصطلاح بروز کردن و آپ تو دیت کردن موسیقی ایرانی با تمام فاکتورهاش داشتن . به عقیده ی من کیوان ساکت بسی بیراهه رفته اگر ادعای ادامه ی مسیر استاد وزیری رو داشته باشه!
در مورد اینکه چرا من مثل فشنگ از بالا تا پایین دسته ی ساز رو گز کردن ، مزیت نمی دونم برای یک نوازنده ی موسیقی ایرانی فکر می کنم در بالا و در بحث استاد شهناز توضیح دادم که چه مواردی برای یک نوازنده ی موسیقی ایرانی در درجه اول اهمیت هست ، موسیقی ایرانی با طمانینه ای که در درون داره ، با اون بیان شاعرانه و ریتم درونی ای که درش موج میزنه (هماهنگ با معماری و هنرهای تزیینی مون و مهمتر از همه شعرمون ) با اون حرکت مواج و دوارش شناخته میشه (مثل تفاوت معماری مدرن غربی و معماری سنتی ایرانی ، که اون یکی کاملا زمخت و بی روح و این یکی سرشار از لطافت و انحنا ها و زیبایی ) ! مهم این هست که چه محتوایی ارایه میشه این حرکات محیر العقول جایگاهی در موسیقی ایرانی نداره به اعتقاد من! نقل می کنند که استاد بهاری ، سیگاری رو آتش میکرده و گوشه ی لبش میگذاشته و شروع به نواختن میکرده ، کل سیگار می سوخته تا ته بدون اینکه خاکسترش بر زمین بیافته :) (این یک توصیف ظاهریست برای بیان مفهومی درونی که همون آرامش و طمانینه ی نوازنده است که بالطبع متناسب با روح موسیقی ایرانی و محتوایی که ارایه خواد داد نیز هست) !
من نمی دونم چرا ما فکر می کنم اگر کسی قطعات موسیقی غربی رو روی ساز ایرانی زد دیگه فتح الفتوح کرده و اعجاز کرده! در حالی که همون غربیه که این قطعات از اونجا اومده 1- امروز خودش به بن بست حسی و معنایی رسیده و به دنبال از نو یابی مفاهیم گمشده در فرهنگش در بن مایه های موسیقی و فرهنگ مشرق زمین میگرده و 2- در همین راستا میگه ، من اشکم درمیاد وقتی می بینم شما روی سازهاتون پاساژ و آرپژ و هارمونی های غربی میزنید ، کاری که ما صد ها سال پیش کردیم و امروز به بن بست خوردیم ! شما چه دارید که بکر مونده و راهگشای دوباره ی امروز فرهنگ جهانی خواهد بود ، همون رو بی کم و کاست ارایه کنید!
و ، ((چرا فکر می کنم ساکت از ردیف بی بهره است ؟ ))
فکر می کنم این سوال بطور کامل دربرگیرنده ی منظور نظر من نباشه در باره ی کاستی کار آقای ساکت ، بطور کامل تر که پاسخ این سوال هم درش هست در بالا توضیح دادم. مساله فقط ردیف موسیقی نیست و خیلی کلی تره .
در مورد فستیوال هم! باید بگم عجب داستانیست ... یک نقل قول مجدد از دوست موسیقیدانم : گفت در محضر استاد کسایی بودیم با بچه های دانشگاه هنر اولین دوره ی فوق لیسانس ، مراسمی بود به منظور فارغ الحصیلی بچه های نی ... همه ساز زدند و ایشون هم سازی زد و در پایان چند جمله ی فالش و خارج و درهم بر هم زد و با اون رحیه ی طناز فرمودن رو به بچه ها که : این رو هم زدم که نگید فستیوال خارجی نرفتم ... فکر می کنم همین داستان به نقل از استاد کسایی تبیین کننده ی خیلی مسایل باشه !
خیلی ها الان به اصطلاح مشغول معرفی به اصطلاح موسیقی ایرانی هستند در چنین فستیوال هایی و جالب اینجاست که میزان ارزش و اهمیت جامعه ی جوان موسیقی ما و هنر جو های جوان به فلان آدم اینه که در فلا فستیوال و یا کشور خارجی اجرا و کنسرت داشته طرف ... دریغ که مثل همیشه درگیر ظاهر بشیم و از معنا باز بمونیم و باز هم در این برهه ی تاریخی کلاه گشادی بر سر مون بره از نظر فرهنگی ...
رامین جان , دوست خوب و عزیزم و همه ی دوستانی که که این مبحث رو می خونن ، بنده و یا هر منتقد دیگری ، پدر کشتگی با آقای ساکت و امثال او نداریم! و هر کسی هم که انتقاد میکنه از کسی و یا کاری ، این خیلی کوته نظرانه است که بگیم از روی حب و بغض و یا حسادت داره انتقاد میکنه ، چون اساس و روح انتقاد اتفاقا شدیدا سازنده و مثبته و از روحیه ای بخشنده و تعالی خواه نشات می گیره . بحث من و امثال من ، باقی موندن بر اصل و ذات فرهنگ و هنر ایرانیه و تولید و زایندگی با استفاده از همین چشمه ی جوشان! مگر فردوسی و حافظ و سعدی و مولانا که چنین کردند که تا به امروز نه تنها در فرهنگ ما باقی موندن بلکه مردم جهان رو بهت زده کردند_از عمق اندیشه و زیبایی و کمال در هنرشون_ ، از خارج از این فرهنگ وام گرفتند؟ ما هر چه کنیم در تقلید کورکورانه از غرب ، چیزی تولید نخواهیم کرد که هم مایه ی دوام و قوام فرهنگ خودمون بشه و هم بتونه چیزی رو به دیگران ارایه بده که قابل استفاده باشه ...
و راجع به استدلال همیشگیت رامین جان که اینجا هم بکارش بردی ، توضیح دادم که نباید انتقاد و منتقد رو به این دید نگاه کرد که چون خود طرف این کار رو نکرده و یا نمی خواد بکنه و یا نمی تونه بکنه ، داره انتقاد میکنه! چون اساسا گاهی هست که دیگران کاری رو مناسب نمی دونن که انجامش نمی دن! من اشکالی با اتود و تمرین های آقای ساکت ندارم و خودم هم در گذشته از برخیش بهره بردم برای تقویت مضراب و حرکت پنجم ، و الان هم ممکنه اگر لازم باشه ، باز هم قطعاتی از ایشون بزنم ، ولی این کار رو فقط در جهت اهداف خودم انجام می دم و اصلا دوست ندارم با شیوه ای که ایشون ساز میزنه ساز بزنم ! یعنی توضیح دادم که چرا برام واجد ارزش نیست تو موسیقی ایرانی!
ضمن اینکه همون اول گفتم ، خوبه که آقای ساکت هست و یک سری فعالیت ها انجام میده و در جای خودش ارزشمند و قابل تقدیره اما باید بگم که جای بسی تاسف خواهد بود که سمت و سوی موسیقی ایرانی به سمتی که امثال او حر کت می کنن بره! اونوقته که یک فاجعه ی فرهنگی خواهد بود ... اتفاقی مثل انقراض شیر ایرانی ...روز انقراض روح زیبا و شاعرانه و بیان موسیقی ایرانی خواهد بود آن روز...
"""""توضیح اینکه این نوشته رو من دیشب و قبل از چندین پست اخیر دوستان اقدام به نوشتنش کرده بودم که کاری پیش آمدو امکان تکمیل و ارسالش رو نیافتم و بعد از دو نقل قولی که از رامین و خشایار در ابتدا قرار دادم ، باید محسوبش کرد ... """"""
پوزش از طولانی شدن نوشتم
امیدوارم دوستان بدور از پیش داوری بخونن و کمی تاثیر مثبت در نحوه ی نگرششون به مسایل جاری ایجاد کنه.
پاینده باشید.

r_a_m_i_n
Wednesday 7 July 2010, 04:22 PM
مرسي علي جان از نظراتت
من نگفتم بايد همه مثل ساكت بشن
من ميگم بايد افرادي مثل عليزاده و لطفي وجود داشته باشن....ولي بايد افرادي مثل ساكت هم وجود داشته باشن
شما ميگي حيف فرهنگ موسيقي كشوري بخاطر اين چيزا از بين بره
اگه قرار باشه به اين راحتي فرهنگ هنري كشوري از بين بزه...همون بهتر كه از بين بره
و اگه نوار ديدار شرق و غرب ساكتو گوش كني...ميبيني 1 سمت نوار مارش ترك و كاپريس و دنس 5 زده....ولي اون طرف نوار آهنگ مرغ سحر رو زده.....پس در نتيجه اون موسيقيه خودمونو ول نكرده و كامل به غرب نچسبيده
و در مورد آقاي كسايي ...اگه از نزديك با ايشون ملاقات داشته باشيد متوجه ميشيد كه از نظر اخلاقي چيزي كم از بهمن رجبي نداره....بگذريم...چون نميخوام حالا طرفدارانش بيان و انتقاد كنن
و كلا در مورد فستيوال.....به نظر من مثلا اگه يه گروه آلماني بيان و تو تالار وحدت با پيانو و ويلن قطعه ي مرغ سحر رو اجرا كنن ...ما به وجد نميايم؟
خب همين حالت برعكسش هم همينطوره

123123
Saturday 7 August 2010, 11:21 PM
سلام دوستان عزیز
من طرفدار استاد ساکت نیستم ولی اینو میدونم که هر کسی نمیتونه از لحاظ سرعت با ایشون رقابت کنن
کسی هم اگه بخواد باید یه اعصاب فولادی داشته باشه
از شماها کسی هست که روزی 8 الی 10 ساعت بشینه این قطعات خشنو تمرین کنه ؟
من از زبون ایشون شنیدم که میگفتن ردیف اینقدر زیباست که آدما رو تو خودش محصور میکنه و ادم باید خودشو از این حصار ازاد کنه و پیله ردیف خارج بشه تا پیشرفت کنه
البته نظر شخصی من با نظر استاد مغایره(حالا درسته که اونقدر تجربه ندارم اما نظر شخصیمو که میتونم بگم)
من میگم ردیف اینقدر ناگفته داره که وقتی واسه ادم نمیمونه که به چیزای دیگه بپردازه
اما من از خیلی از اساتید شنیدم که میگن حضور استاد ساکت و سبکشون مفیده
اینم یه تنوعه دیگه
شاید به واسطه همین نوع موسیقی خیلی ها جذب تار و سه تار میشن حالا درسته که استاد کلاسیک اروپایی هم کار میکنن ولی هیچ وقت اصالت خودشونو و سنتی بودنشونو فراموش نمیکنن

r_a_m_i_n
Sunday 8 August 2010, 01:40 PM
درسته ......هرچیزی به تمرین نیاز داره....
آقای ساکت هفته ی پیش اصفهان یه کنسرت پژوهشی داشتند....
گفت من از 35 سالگی تا 45 سالگیم هر روز....روزی 15 ساعت نمرین داشتم

hossein_wanted
Sunday 8 August 2010, 03:02 PM
از نظرات همه دوستان ممنونم
قصدم اين نيس كه بحث رو عوض كنم اما به نقل از يكي از دوستان اهنكساز و تار نوازم يه داستان كوتاه و واقعي و جالب كه در مقال اين تاپك كه باز شده ميكنجه براتون تعريف ميكنم:
دركردهمايي كه در اون هم جناب شهناز و هم اقاي ساكت حضور ىاشتن اقاي ساكت ساز ميزنه و بعد از اتمام نظر استاد شهناز رو در مورد قطعه اش ميپرسه جواب شهناز اين بود:
من شهنازم.بايد شهناز باشم.شما ساكتي,بايد ساكت باشي!!!

Blue_Danube
Sunday 8 August 2010, 03:37 PM
در زیبا و دلنشین نواختن شهناز . شریف . ظریف . علیزاده و لطفی شکی نیست ولی مطمعنم استاد کیوان ساکت هم میتونه از اونا زیبا تر و دلنشین تر بزنه مثلا یه ابو عطا زده به نظر من شاهکاره . در مورد کار های کلاسیکشم باید بگم که خداییش اگه همه نوازندگان تار مخصوصا اونایی که اسم بردم دور هم جمع بشن نمیتونن یک میزان از پرواز زنبور عسل یا کاپریس 24 پاگانینی یا رقص مجار 5 یا ترکیش مارش و ....... بزنن . بعدشم نمیشه گفت که استاد کیوان ساکت از موسیقی ایرانی چیزی نمیدونن چون
دستگاها . گوشه ها .ردیف ها و ... رو کار کرده و فقط با سبک خودشون اجرا میکنن .

tonbaknavaz
Sunday 22 August 2010, 06:18 PM
درود بر دوستان هنرمند و هنر دوست
به نظر من سبک در نوازندگی بر میگرده به میزان حسی که اون نوازنده نسبت به نواختن ساز داره مثلا اقای لطفی در نواختن تار خیلی لطافت به خرج میدن و بلاعکس اقای شهناز اشک ساز را درمیارن قواعد فرق نمیکنن همه از یه اصولی پیروی مکنند ولی اون حس در نوازندگی که یکی میشه استاد شهناز یکی هم میشه استاد ساکت اگر صدای ساز این اساتید به دل میشینه به خاطر حس زیبایی که به ساز منتقل میکنند.
با تشکر از همه دوستان.

rahim_nikzad550
Saturday 11 September 2010, 09:26 AM
درود بر همه یاران،
در مورد استاد ساکت باید اینو بگم که لطفا اگه امکان داره یه سری به کلاس هاش بزنید، دیدن و شنیدن ساز ایشون از نزدیک ضرر نداره....
فقط اینو بگم که چه کسی رو شما میشناسید که در آستانه 50 سالگی با این شور و حال و انرژی ساز بزنه و این انرژی و سرزندگی رو به شنونده منتقل کنه....

Moory
Sunday 12 September 2010, 04:42 AM
واقعا همينطور هستش استاد ساكت بي نظير هستش شما اگر به مظرابهاي استاد ساكت دقت كنيد از تنوع بسياري برخوردار هستش و از تمام قابليتهاي مظرابي استفاده مينمايد و از نظر پنجه هر صدايي كه تار قابليت ان را داشته باشد در مياورد البته بزرگترين كار استاد تغييراتي فراوان در نوازندگي هستش كه تا بحال هيچ كس نتوانسته در تار بوجود اورد و اين ساز را به جهان معرفي نمايد الان در دنيا تار به اسم استاد ساكت شناخته ميشود به خاطر ملوديهاي بسيار پيچيده كلاسيك كه استاد اجرا نموده و كنسرتهاي زيادي كه داشته در كل استاد هم در اجراي قطعات كلاسيك و هم در اجراي قطعات ايراني بسيار موفق بوده چون هر دو حس را با هم دارند شايد سالها بگذرد كسي مانند استاد ساكت با اين تكنيك سرسام اور و قدرت نوازندگي بوجود نيايد اميد وار هستم مدت بسيار طولاني سلامت باشند و با صداي سازش انرژي بگيريم.

r_a_m_i_n
Sunday 12 September 2010, 01:29 PM
بچه ها فکر نمیکنید دیگه وقتشه که یه استاد دیگرو مورد نقد قرار بدیم و در موردش صحبت کنیم؟
همونطور که هدف اصلی این تاپیک هم همین بوده ...و خشایار در ابتدا توضیح داد
نظرتون راجع به استاد علیزاده چیه؟ که شروع کنیم در مورد ایشون صحبت کنیم؟

Khashayar
Sunday 12 September 2010, 01:35 PM
درود
موافق هستم که نوازنده دیگری مورد نقد قرار بگیره...
آقای علیزاده هم انتخاب خوبی هست برای نقد بعدی..
فقط اگر یکی از دوستان از روی کل گفته های دوستان یک جمع بگیره و در یک پست قرار بده خیلی عالی میشه.
منتظر نظرات و نقد ها و بررسی های دوستان در مورد آقای علیزاده از هر نظر هستیم.
پاینده باشید

rahim_nikzad550
Sunday 12 September 2010, 04:35 PM
درود بر یاران،
استاد علیزاده بزرگ مرد تاریخ موسیقی ایرانه...خدمتی که استاد به فرهنگ و هنر این مرز و بوم کردن کمتر کسی انجام داده...در زمانی که خیلی از اساتید موسیقی ایران از مملکت رفتن استاد موند و زحمت کشید...کارهایی هم که استاد کردن و همه شنیدیم مبین این مساله هست....

Khashayar
Sunday 12 September 2010, 05:09 PM
درود

درود بر یاران،
استاد علیزاده بزرگ مرد تاریخ موسیقی ایرانه...خدمتی که استاد به فرهنگ و هنر این مرز و بوم کردن کمتر کسی انجام داده...در زمانی که خیلی از اساتید موسیقی ایران از مملکت رفتن استاد موند و زحمت کشید...کارهایی هم که استاد کردن و همه شنیدیم مبین این مساله هست....
خوب هدف همینه که این خدماتی که شما میگید رو بیان کنیم نام ببریم و اسنادی که داریم بیاریم در کل این آثار رو نقد کنیم..
در این مورد من نظری خلاف شما داریم البته برای آقای علیزاده بسیار احترام قائل هستم و دوستشون میدارم اما خوب با این شدتی که شما میگید خدمت کردند مخالفم...که بجای خودش بیان میکنم.


دوستان دیگر نوازندگان تار و سه تار و در کل موزیسین های ایرانی (موسیقی ملی-سنتی) هم لطفا شرکت کنید.بحث خیلی داغ و جالبی میشه.
پاینده باشید

rahim_nikzad550
Sunday 12 September 2010, 05:24 PM
درود،
بزرگترین نمونه این خدمات کتابهای آموزشی استاد هست که در این مدت چاپ شده...
کارهای شنیداری زیادی هم هستن که استاد انجام داده....این همه کنسرت و کاست که هرکدومش یه دنیاییه (من از کار دلشدگان خیلی خوشم میاد)....
اگه بخایم اینجوری نظر بدیم باید یکی دو تا نوازنده دیگه هم بیان وسط تا با هم مقایسه بشن...البته با رعایت ادب و ااحترام...

r_a_m_i_n
Sunday 12 September 2010, 11:12 PM
کاملا موافقم.....
الان دیروقته...در فرصت مناسب منم نظرمو میگم

r_a_m_i_n
Sunday 3 October 2010, 02:38 PM
کسی نمیخواد این تاپیک رو راه بندازه؟ بحثای جالبی ممکنه پیش بیاد
نظرتون با این چیه که استاد علیزاده زیاد از سیم بم استفاده میکنه و برعکس آقای ساکت خییلی شلوغ ساز میزنه......آرپژ های زیاد ...خراش ها....و غیره

fattahimehdi
Saturday 18 October 2014, 04:25 AM
با عرض سلام خدمت دوستان با احترام به تمام اساتید من از ساز استاد شریف مست می شم و از ساز استاد شهناز لذت می برم . اما در مورد استاد ساکت باید بگم ایشون روش خودشون رو دارن به نظر من یکی از راههای معرفی ساز تار و توانایی های اون به کشورهای دیگه اینکه آهنگهای خودشون را با این ساز اجرا کنی که باعث میشه علاقمندانی در کشورهای دیگه هم این ساز پیدا کنه اما روح ایرانی جملات ایرانی می خواد.

bambos
Saturday 18 October 2014, 09:05 AM
خالی بودن قطعات از تکنیک های زیبا شناسی مانند پنجه کاری ها ، اشاره ها ، تکیه ها ، کندن ها و . . . نقدی ست که بر ساکت میتوان گرفت، به همین خاطر ایشان در کارهای ارکستری و تلفیقی بسیار قوی تر عمل می کند ( برای نمونه نوازندگی ایشان در آلبوم زیبای یادگار خون سرو و ارکستر ملی با آواز سالار عقیلی ) در عوض از لحاظ سرعت و پرده گردانیدن بسیار توانا عمل می کند

اما اینکه ما توقع داشته باشیم همه نوازندگان تار در یک دایره ی شناخته شده به فعالیت بپردازند اشتباهه

seyyed97
Saturday 18 October 2014, 05:25 PM
با درود به تمامی دوستان و عزیزان علی الخصوص خشایار جان که این مبحث رو راه انداخت تا فتح بابی شود برای دوستداران موسیقی ایرانی
به نظر بنده حقیر هر دلی نگاری را می پسندد
بله هر کسی از سبکی و راه و روشی برای موسیقی برای خودش جستجو می نماید و اون رو ادامه میدهد حال چه راه و روش ساکت باشد و یا خداوند گار تار حضرت استاد جلیل شهناز و یا اساتیدی همچون ظریف و شریف و ...... در اصل من و تو هستیم که راه و طریقه آنان را انتخاب و دنبال میکنیم در اصل می بایست ما سعی کنیم با درس گرفتن از تمامی اساتید نام برده شده در تاپیک کسب تجربه نموده و بیاییم نواقص را حذف و محاسن را تقویت و تلفیق نماییم و بهترین را ارائه بدهیم
بله استاد ساکت شاید بی حس و ... نوازندگی کنه ولی پرشهای روی دسته ساز رو انصافا بسیار متبحر انجام میده
حضرت استاد شهناز بسیار ملیح و دلنشین ساز میزدنند غرق در زیبایی موسیقی( خدایش رحمت کند )
استاد هوشنگ ظریف چنان تار میزنند که هیچگونه حرکتی از انگشتان ایشون نمی توانی حس کنی بسیار آرام و دلنشین
استاد فرهنگ شریف با جان و روح شنونده بازی می کنه
استاد علیزاده خوب ساز میزنه ولی شلوغه برای درک نیاز به تبحر زیادی داره و......
از اینکه وقت دوستان رو گرفتم عذر خواهی می نمایم

hamed8624
Wednesday 22 October 2014, 05:16 PM
البته من جسارت می کنم که در میان اساتید عزیز نظر میدم، چون خیلی بی تجربه ام.
برای همین صرفا به عنوان شنونده نظر میدم.

به نظر من کاری که استاد ساکت در مورد نواختن قطعات کلاسیک کردن، اصلا و ابدا بی ارزش و یا کم ارزش نیست.
چون اولا به دنیا نشون دادن که ساز تار چنین قابلیتی داره که قطعا موجب توجه جهانی بیشتر به ساز تار میشه.
دوما خیلی از جوانان این سرزمین رو جذب ساز تار (و سه تار) کردند که خودش یه کار بزرگه به نظر من.

اما، ترجیح شخصی بسیاری از علاقه مندان به موسیقی ایرانی و از جمله خودم، این هست که قطعات ایرانی
لطیف تر، با مکث های بیشتر نواخته بشه. تفسیر من این هست که نوازنده باید با سازش طنازی کنه تا ساز هم با طنازی جوابشو بده.
مثل عاشق و معشوق. اون موقع هست که شنونده موسیقی سنتی ایرانی، مست میشه .
من در مورد تار نمیتونم مثال خاصی بزنم برای این چیزی که گفتم، چون زیاد تار گوش نمیدم.
اما در مورد سه تار، کارهای استاد عبادی، واقعا مست کنندست. چون اینقدر لطافت و ظرافت در کارهای ایشون ادم میشنوه که مست نشدن غیر ممکنه.

آقای ساکت از این لحاظ، اصلا باب میل شنونده موسیقی ایرانی نیست. و این یه ضعف برای نوازنده موسیقی سنتی ایرانی هست.
به نظر من نمیشه اسم این رو سبک گذاشت. چون وقتی من دارم موسیقی سنتی ایرانی می زنم، باید شنونده موسیقی سنتی ایرانی از کار من لذت ببره. و وقتی که به نظر قریب به اتفاق این شنوندگان، کار من لذت بخش نیست. پس یه جای کارم می لنگه.
نمیتونم بگم سبک من اینطوریه که هیشکی لذت نبره.
درمورد قطعات کلاسیک، اینکه ایشون تونسته باب میل شنونده کلاسیک ساز بزنه، باید شنوندگان کلاسیک نظر بدن که من جزء این شنوندگان نیستم.

و اما استاد علیزاده دوست داشتنی
من فکر می کنم، استاد علیزاده در حدی که من شنیدم نواخته هاشون، از لحاظ حسی یکنواخته.
یعنی حسی که در همه کارهای ایشون هست، تا حد زیادی یکسانه. اگر چه حسش زیباست و باب میل شنونده موسیقی ایرانی.
و این به نظر من بزرگترین ایراد ایشون هست.
شلوغی هایی که ایشون در صدای ساز ایجاد می کنن هم، به نظر من زیبا و شنیدنی هستند.

جذابترین نکته در استاد علیزاده برای من، اینه که یه ارامش بسیار زیبایی در ساز زدن ایشون هست که برای من همیشه حیرت انگیزه. یعنی وقتی کارهای ایشون رو گوش می کنم، احساس می کنم این ادم، ذره ای نارامی در وجودش نیست. واقعا عجیب منتقل می کنه استاد علیزاده این ارامش رو.

hl1360
Wednesday 29 October 2014, 11:49 AM
من به شخصه با صدای ساز استاد لطفی و آواز استاد شجریان عشق موسیقی ایرانی شدم.
اساتید دیگه مثل شهناز،علیزاده و بخصوص فرهنگ شریفم دوست دارم اما به نظرم حسی رو که استاد لطفی به آدم منتقل میکنه هیچ کس دیگه ای نمیکنه.بخصوص تو کارهای قدیمشون مثل عشق داند که کل آلبوم رو با یک تار و دیگه هیچ در آورده.عالیه عالی.یا معمای هستی یا ....
من چند باری هم خدمتشون رسیدم،یه خصوصیت دیگه ای که داشتن،رو راست و رک بودن،دورو و ... نبودن.
مثلا یه بار بحثی شد راجع به استاد شجریان،همه میدونیم که با هم این اواخر مشکل داشتن،کلی از خاطرات جوونیهاشون گفت،که به هم حتی میگفتن داداش و .... بعد انتقاد و دست آخر گفت با همه این حرفها صداش یه استثناست.مثل ا.ن نمیاد.
حالا الان خیلیها رو میبینی که تو رو با هم خوبن اما پشت سر میکوبن.به نظرم این حس خوبی که از ساز منتقل میشه،از خود نوازنده،از دل و ذات اون نشات میگیره.

r_a_m_i_n
Tuesday 4 November 2014, 11:30 AM
خالی بودن قطعات از تکنیک های زیبا شناسی مانند پنجه کاری ها ، اشاره ها ، تکیه ها ، کندن ها و . . . نقدی ست که بر ساکت میتوان گرفت، به همین خاطر ایشان در کارهای ارکستری و تلفیقی بسیار قوی تر عمل می کند ( برای نمونه نوازندگی ایشان در آلبوم زیبای یادگار خون سرو و ارکستر ملی با آواز سالار عقیلی ) در عوض از لحاظ سرعت و پرده گردانیدن بسیار توانا عمل می کند

اما اینکه ما توقع داشته باشیم همه نوازندگان تار در یک دایره ی شناخته شده به فعالیت بپردازند اشتباهه

این نقدی که میفرمایید شاید زیاد بر ایشون وارد نباشه...چون من از نزدیک دیدم که چطوری و به چه شدتی از این تکنیک ها استفاده میکنه...من پیشنهاد میکنم آلبوم : رقص انگشتان....رو گوش کنید که تکنوازی سه تار هست...و ببینید چطوری اون قطعه ی افشاری رو زیبا اجرا میکنه

- - - Updated - - -


البته من جسارت می کنم که در میان اساتید عزیز نظر میدم، چون خیلی بی تجربه ام.
برای همین صرفا به عنوان شنونده نظر میدم.

به نظر من کاری که استاد ساکت در مورد نواختن قطعات کلاسیک کردن، اصلا و ابدا بی ارزش و یا کم ارزش نیست.
چون اولا به دنیا نشون دادن که ساز تار چنین قابلیتی داره که قطعا موجب توجه جهانی بیشتر به ساز تار میشه.
دوما خیلی از جوانان این سرزمین رو جذب ساز تار (و سه تار) کردند که خودش یه کار بزرگه به نظر من.

اما، ترجیح شخصی بسیاری از علاقه مندان به موسیقی ایرانی و از جمله خودم، این هست که قطعات ایرانی
لطیف تر، با مکث های بیشتر نواخته بشه. تفسیر من این هست که نوازنده باید با سازش طنازی کنه تا ساز هم با طنازی جوابشو بده.
مثل عاشق و معشوق. اون موقع هست که شنونده موسیقی سنتی ایرانی، مست میشه .
من در مورد تار نمیتونم مثال خاصی بزنم برای این چیزی که گفتم، چون زیاد تار گوش نمیدم.
اما در مورد سه تار، کارهای استاد عبادی، واقعا مست کنندست. چون اینقدر لطافت و ظرافت در کارهای ایشون ادم میشنوه که مست نشدن غیر ممکنه.

آقای ساکت از این لحاظ، اصلا باب میل شنونده موسیقی ایرانی نیست. و این یه ضعف برای نوازنده موسیقی سنتی ایرانی هست.
به نظر من نمیشه اسم این رو سبک گذاشت. چون وقتی من دارم موسیقی سنتی ایرانی می زنم، باید شنونده موسیقی سنتی ایرانی از کار من لذت ببره. و وقتی که به نظر قریب به اتفاق این شنوندگان، کار من لذت بخش نیست. پس یه جای کارم می لنگه.
نمیتونم بگم سبک من اینطوریه که هیشکی لذت نبره.
درمورد قطعات کلاسیک، اینکه ایشون تونسته باب میل شنونده کلاسیک ساز بزنه، باید شنوندگان کلاسیک نظر بدن که من جزء این شنوندگان نیستم.

و اما استاد علیزاده دوست داشتنی
من فکر می کنم، استاد علیزاده در حدی که من شنیدم نواخته هاشون، از لحاظ حسی یکنواخته.
یعنی حسی که در همه کارهای ایشون هست، تا حد زیادی یکسانه. اگر چه حسش زیباست و باب میل شنونده موسیقی ایرانی.
و این به نظر من بزرگترین ایراد ایشون هست.
شلوغی هایی که ایشون در صدای ساز ایجاد می کنن هم، به نظر من زیبا و شنیدنی هستند.

جذابترین نکته در استاد علیزاده برای من، اینه که یه ارامش بسیار زیبایی در ساز زدن ایشون هست که برای من همیشه حیرت انگیزه. یعنی وقتی کارهای ایشون رو گوش می کنم، احساس می کنم این ادم، ذره ای نارامی در وجودش نیست. واقعا عجیب منتقل می کنه استاد علیزاده این ارامش رو.


نکته ای که توجه ام رو جلب میکنه اینه که....کیوان ساکت حدود 15 تا آلبوم داره.....و فقط دو تا از اون آلبوم ها اجرای قطعات کلاسیک هستند....
اما اکثر افراد ایشون رو به عنوان نوازنده ی قطعات کلاسیک میشناسن....
گویا بقیه کارهای ایشون رو نشنیدن اصلا

hamed8624
Tuesday 4 November 2014, 12:18 PM
نکته ای که توجه ام رو جلب میکنه اینه که....کیوان ساکت حدود 15 تا آلبوم داره.....و فقط دو تا از اون آلبوم ها اجرای قطعات کلاسیک هستند....
اما اکثر افراد ایشون رو به عنوان نوازنده ی قطعات کلاسیک میشناسن....
گویا بقیه کارهای ایشون رو نشنیدن اصلا

من اصلا منظورم این نبود که ایشون فقط کلاسیک زده و اصلا هم همچین حرفی نزدم. نمیدونم چرا این تصور برای شما ایجاد شد. در مورد البوم هاشون هم من 3 یا 4 تا البوم از ایشون گوش دادم که یکی کلاسیک بوده.

r_a_m_i_n
Wednesday 5 November 2014, 07:14 PM
من اصلا منظورم این نبود که ایشون فقط کلاسیک زده و اصلا هم همچین حرفی نزدم. نمیدونم چرا این تصور برای شما ایجاد شد. در مورد البوم هاشون هم من 3 یا 4 تا البوم از ایشون گوش دادم که یکی کلاسیک بوده.

شما رو عرض نکردم..کلی گفتم ..که بعضی از افراد شهرت ایشون رو فقط و فقط یخاطر کارهای کلاسیک ایشون میدونن...اگر اینگونه بود: ایشون بارها و بارها دعوت به داوری در جشنواره ها و گزینش های امتحان مربیگری برای هنرجویان نمیشد....