PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : آیا شما هم این مسئله روانی را در نوازندگی سه تار یا هر ساز دیگر دارید؟



s.zareie
Sunday 11 July 2010, 07:34 AM
سلام دوستان
با اینکه تو طول یادگیری سه تار ؛ خیلی قطعات خوب و زیبایی را زدم، اما هر موقع تو جمع دوستان از من می خواند یک چیزی را بزنم،تو انتخاب می مونم و به هر کدام از قطعات که نگاه می کنم یک جاش می لنگه.
این موضوع از لحاظ روانی خیلی منو اذیت می کنه، میگم این همه وقت و انرژی گذاشتی نمی تونی یک قطعه را تمیز بزنی.اما موقعی که خودم تمرین میکنم یا یک آهنگو میزنم با اجرای خودم حال می کنم ولو اینکه اجرام پر از توپوق باشه.
یکی از علتهایی که خودم فهمیدم اینه که استادم هرجلسه درس جدید میده و با توجه به محدودیت وقتی که من دارم نمی تونم درسهای قبلی را تمرین کنم و همین هنر کنم درس جدید تحویل بدم
بعضی وقتها می خوام به استادم بگم که درس جدید نده ، اما نمی دونم فکر خوبیه یا نه؟ و یا این مواقع خود استاد باید سختگیری کنه و درس جدید تحویل نده و یا شاید من خیلی ایده ال گرا هستم و …..
آیا این مسئله برای شما هم آشناست؟ چه راه حل کارآمدی براش پیدا کردید؟
ممنون میشم منو در تجربیاتتون شریک کنید.
سع

HamedSedighi
Sunday 11 July 2010, 08:19 AM
سلام دوستان
با اینکه تو طول یادگیری سه تار ؛ خیلی قطعات خوب و زیبایی را زدم، اما هر موقع تو جمع دوستان از من می خواند یک چیزی را بزنم،تو انتخاب می مونم و به هر کدام از قطعات که نگاه می کنم یک جاش می لنگه.
این موضوع از لحاظ روانی خیلی منو اذیت می کنه، میگم این همه وقت و انرژی گذاشتی نمی تونی یک قطعه را تمیز بزنی.اما موقعی که خودم تمرین میکنم یا یک آهنگو میزنم با اجرای خودم حال می کنم ولو اینکه اجرام پر از توپوق باشه.
یکی از علتهایی که خودم فهمیدم اینه که استادم هرجلسه درس جدید میده و با توجه به محدودیت وقتی که من دارم نمی تونم درسهای قبلی را تمرین کنم و همین هنر کنم درس جدید تحویل بدم
بعضی وقتها می خوام به استادم بگم که درس جدید نده ، اما نمی دونم فکر خوبیه یا نه؟ و یا این مواقع خود استاد باید سختگیری کنه و درس جدید تحویل نده و یا شاید من خیلی ایده ال گرا هستم و …..
آیا این مسئله برای شما هم آشناست؟ چه راه حل کارآمدی براش پیدا کردید؟
ممنون میشم منو در تجربیاتتون شریک کنید.
سع

درود
وقتی که عنوان تاپیک رو خوندم فکر کردم چه مسئله حادی است !!1

به نظرم اگر عنوان تاپیک را چیز دیگری بنویسید بهتر باشد .

زیاد نگران نباش اگه همین الان کسی بیاد به من بگه یک آهنگ بزن من هیچ چیزی براش نمی زنم به جز texture هایی از قطعات مختلف که دوست داشتم بنوازم

یه جورایی نکات بارز و اوج انتقال حس یک قطعه

چونکه من اصلا دنبال این نبودم آهنگ دیگران رو بنوازم من همیشه و همه وقت در پی تولید چیز های جدید هستم نه چیز های موجود (ملودی ، هارمونی ، ریتم ، صدا ، تکنیک ... )

اما خیلی ها می نوازند برای اینکه اگر کسی گفت فلان چیز بزن سریع و بی نقص بنوازه

شما که برای دیگران نواختن رو فرا نمی گیرید ؛ بلکه برای لذتی که نصیب خودتان می شود می نوازید

فکر کنم با من هم عقیده باشید :39:

Lonely3tar
Sunday 11 July 2010, 10:18 AM
دوست عزیز به نظر من شما برای اجرا مقابل دیگران همیشه باید قطعاتی رو مورد نظر داشته باشید
مثلا به شخصه من تو طول ادواری که تمرین هارو فرا می گرفتم و می زدم برخی از قطعات چنان به دلم می نشستن که بار ها و بارها اون هارو مییزدم و هر دفعه سعی می کردم بهتر از قبل باشه و عیب و نقص ها برطرف بشه . اگر هدف صرفا تقدیم چیزی که استاد درس می ده به استاد باشه این کار که به درد نمی خوره بعد از چند هفته قطعه کله پا می شه و از یاد آدم می ره . مثلا من چهار مضراب ابوعطای استاد علیزاده یا دخترک ژولیده یا ساحل استاد جنگوک و یا چهار مضراب ماهور درویش خان رو بار ها و بارها هر وقت می خوام دستم رو گرم کنم می زنم تا هم یاد آوری بشه و هم خودم با اون انرژی لذت بخش اولیه ساز زدنم رو شروع کنم . از پیش در آمد ها هم که خیلی خوب می شه تو این مواقع استفاده کرد . مسئله روانی که شما اشاره کردی به نظر من چیز حائز اهمیتی نیست . شما ببین کدوم قطعات رو خودت دوست داری و با جون و دل تمام مضراب ها رو دقیق می زنی , بعد اونها رو بیشتر از همه تمرین کن که تا شاید اگر فامیلی دوستی آشنایی خواستن تو با آرامش تمام قطعه تو اجرا کنی ... شک نکن ... به سازت اعتماد داشته باش !

r_a_m_i_n
Sunday 11 July 2010, 01:13 PM
درود
اين خيلي مسئله مهميه كه آدم بدونه كجا چه آهنگيو بزنه
حتما اجباري نيست كه از آهنگاي سخت و قطعات سخت كتاب واسشون بزني كه فكر كنن خيلي بلدي
اگه دوستات خودشون ساز نميزنن و با موسيقي اونقدرا آشنايي ندارن...بايد آهنگاي معروف رو كه قبلا شنيدن واسشون بزني
اينطوري بهتره

Mohsen_M
Sunday 11 July 2010, 03:33 PM
درود عزیزم،
من هم خیلی وقت نمی کنم تمرین کنم!
بعضی آهنگ ها رو خوب می زنم ولی اگه کسی ازم بخواد بزنم، معمولا اینکارو نمی کنم!
آخه 3 حالت به وجود میاد: 1_ یا طرف خیلی از موسیقی سرش می شه که باعث بسی خجالت می شه!
2- یا چیزی نمی دونه! که هر چی بزنی با دنگ دنگ واسش فرقی نمی کنه!
3- یا در حد خودم می دونه که اونم با چند تا آهنگ معمولی حل می شه!
اما برای حل این مشکل، می تونی یکی 2تا آهنگ رو واسه همچین موقعیتی آماده داشته باشی!
بدرود

endvb6
Wednesday 14 July 2010, 05:59 PM
سوال جالبیه دوست عزیز.منم تا حدود زیادی با این مشکل روبرو بودم.اما این فقط یه مسئله روانی هستش اونم موقع اجرا حالا مثلن جلوی خونواده.مهم اینه که وقتی که توپوق زدی بتونی حالت روانیت رو نگه داری و بهم نریزی.من بارها شده که وسط مثلن مرغ سحر زدن یهو دستم کج رفته و سری ازش یه آواز و فرود ساختم.بالاخره ما بشریم.امکان خطا هست.من وقتی می خوام واسه کسی ساز بزنم اصلن یادم نمیاد تا حالا چه گوشه ای یا قطعه ای زدم.فقط کوک مناسب حالم رو می کنم و شروع می کنم به زدن احساساتم.دوستی میگفت هر چی که از دل بربیاد مطمئنن به دل میشینه.یادم نمی ره ترم قبل توی خوابگاه رفتم پیش دوستام.همه گرفته بودن.گمنم همینطور.گفتن ساز بزن.بی معطلی ر کوک کردم و زدم.کلی سوتی دادم.اما آخرش همشون داشتن گریه میکردن...
موفق باشی دوست

J.D.M
Sunday 22 January 2012, 07:00 PM
s.zareie (You can see links before reply) عزیز، من هم این مشکل رو دارم ...
دقیقا اینکه میگن با این همه که رفتی نمیتونی یه آهنگ رو تمیز بزنی.
و استاد بنده هم همینطور هستن و هر هفته هم درس جدید میدند
میتونم قسم بخورم از درس های کتاب اول هیچ چیزی یادم نیست و اگه بخوام بزنم باید دوباره بشینم از روی نت بزنم
و هر وقت هم تصمیم میگیرم که از کتاب های اول شروع کنم به زدن تا برسم به جای حال، یه مشکلی پیش میاد و یادم میره.
در کل واسه اجرا کردن باید چند قطعه مورد نظر آدم باشه ولی بازم به قول شما آدم به هر آهنگی نگاه میکنه یه جاییش میلنگه
عزیزان دیگه هم نظراتشون رو بگن تا بتونیم یه راهی واسه حل این مشکل پیدا کنیم ... (ان شاء الله)
ما منتــظریما‼

sefarius
Sunday 22 January 2012, 08:00 PM
وای من هرررر وقت جلو یکی بخام بزنم حتی جلو مامانم بازم خراب میکنم.ولی عجیبه تنها میزنم اینجور نیست.
به خودمم شک کردم گفتم شاید بد میزنم ولی چون تو حال خودمم نمیفهمم ولی ضبظ کردم صدای سازو و تنهایی واقعا درست میزنم.
چرا اینجوری میشم؟

Gilda
Sunday 22 January 2012, 09:09 PM
خب یکی ازعلتهاش میتونه این باشه که زمان ساززدن به همه ی چی فکرمیکنی
الا ساززدنت!!یعنی اینقدرمهمه که بدونی دیگران الان چه فکری میکنن ,خلاصه به سراغ موجهای منفی میری وواین
باعث تحلیل توی نوازندگیت میشه!بنظرم خودتو باورداشته باش وبااعتمادبه نفس وتمرکزحواس کارتو ادامه بده واینقدربزن تا واست عادی بشه جلوی آینه نشستن هم هنگام ساززدنت هم بی تاثیرنیست.
توصیه ی بقیه دوستان هم خیلی خوب بود.منم به عنوان تجربه عرض کردم امیدوارم مفیدواقع بشه.
موفق باشی.

mixer
Sunday 22 January 2012, 10:12 PM
واقعا اگر یه نفر پیدا بشه در مورد این مشکل راهنمایی کنه و واقعا هم اصولی بگه ممنون میشم چون خود منم با این مشکل مواجه هستم و بارها و بارها هم اعصابم رو به هم ریخته ...
واقعا نمی دونم باید چکار کرد . . .

تمام حیثیت آدم میره زیر سوال ... یعنی هر چی زحمت کشیدی پشم میشه !

Mohammad_ngml
Monday 23 January 2012, 09:48 AM
من جدیدا موفق شدم خودمو ارتقا بدم و جلوی کسایی که خیلی با هم صمیمی هستیم میزنم خراب نمیکنم چون هیچ فکر انحرافی سراغم نمیاد.. ولی درمورد اجرا جلوی افراد جدید یا رودر بایستی دار هنوز مشکل دارم و از اون مهم تر هنوز هم موقع ضبط اجرا خراب میشه. با اینکه موقع ضبط استرس ندارم ولی نمیدونم چرا اینطوریه.

J.D.M
Monday 23 January 2012, 03:00 PM
Gilda (You can see links before reply) عزیز، خب دقیقا همون لحظه ای به خودم میگم که فقط به ساز زدن فکر کن، داغون میکنم ...
همچنین من اصلا به بقیه فکر نمیکنم و به نت های بعدی فکر میکنم که درست بزنم ولی با اینکه مثلا اشکال هایی که توی اون قطعه رو داشتم، برطرف میکنم باز هم همون آش و همون کاسه میشه.
خصوصا موقع اجرا کردن میزان هایی که توش تریللو دارن (اصلا اینکه کابوسی هست جلوی کسی بزنی یکی درمیون درست از آّب درمیاد)
به نظر من دلیل اصلیش ضعف توی نوازندگی هست و مطمئن نبودن به اینکه چه نتی، چه جوری و کجا اجرا میشه.
دقیقا عین خوانندگی هست اگه مطمئن نباشی توی اجرات همه چی بهم میریزه‼
خب به نظرم دوستان اگه یه برنامه واسه مدت زمان تمرین مفید توی یه روز رو به ما بگن این مشکل حل میشه ...
ما منتظر نظر AliB عزیز هم هستیم.

مازيار كنعاني
Monday 23 January 2012, 07:00 PM
دوستان این رو که به اسم مشکل ازش نام می برید مشکل نیست،طبیعت انسانه. حتی نوازنده های خیلی بزرگ هم با همچین مشکلی روبرو هستن،این که آدم یه قطعه رو بدون تپق اجرا کنه مثل این می مونه که مثلا بتونید 3 دقیقه ذهنتون رو کاملا روی یه چیز متمرکز کنید بدون اینکه یک لحظه هم حواستون پرت بشه ! این غیر ممکنه مگه نه؟ اما کسایی که موفق می شن اجرایی رو بدون تپق داشته باشن چیه؟
اول که همون افزایش اعتماد به نفس به شکلای مختلف
دوم که خیلی مهمه اینه که تمریناتتون باید اونقدر زیاد باشه بازم تاکید اونقدر زیاد باشه که به طور مثال بتونید 5 بار یا بیشتر قطعه رو واسه ی خودتون تو تنهایی بدون هیچ اشکالی بزنید. اینو یادتون باشه که توانایی موقع اجرا بعضی وقتا تا نصف حالت تنهایی و راحتی پایین میاد،پس باید اونقدر روی قطعه مسلط باشید که این نصف شدن تاثیر کمتری روی اجراتون بذاره،حتی اگه شده 1000 بار یه قطعه تمرین بشه تا ملکه ی ذهن بشه و دیگه نیازی به تمرکز کامل نداشته باشه
اینکه گفتم نوازنده های بزرگ هم این مشکل رو دارن باید بگم که قبلا من هم فکر می کردم که ندارن اما وقتی خودم توانایی فهمیدن اشتباهات در نوازندگی بیشتری پیدا کردم فهمیدم که تو زندگیم حتی یه دونه کنسرت بدون اشتباه (هرچند خیلی خیلی کوچک) ندیدم و نبوده
من یه کتاب رو به کسایی که این موضوع واقعا واسشون مهمه معرفی می کنم تا بیشتر باش کنار بیان
"پیشگیری از وحشت و اضطراب در اجرای کنسرت" نوشته ی داون گرین-ترجمه ی کارینا کیمیایی - چاپ پرگار
یک کتاب روانشناسی برای موسیقی داناست و فقط به اضطراب مربوط نمیشه،حالت داستان گونه هم داره این می تونه کمک کنه که خوندنش جذابتر بشه

مازيار كنعاني
Monday 23 January 2012, 07:23 PM
درود عزیزم،
من هم خیلی وقت نمی کنم تمرین کنم!
بعضی آهنگ ها رو خوب می زنم ولی اگه کسی ازم بخواد بزنم، معمولا اینکارو نمی کنم!
آخه 3 حالت به وجود میاد: 1_ یا طرف خیلی از موسیقی سرش می شه که باعث بسی خجالت می شه!
2- یا چیزی نمی دونه! که هر چی بزنی با دنگ دنگ واسش فرقی نمی کنه!
3- یا در حد خودم می دونه که اونم با چند تا آهنگ معمولی حل می شه!
اما برای حل این مشکل، می تونی یکی 2تا آهنگ رو واسه همچین موقعیتی آماده داشته باشی!
بدرود

:30: ببخشید اما به نظر من حرفتون اشتباهه
استدلالتون شبیه ملانصرالدیین بود که میگن میره یه جا سخنرانی بکنه میگه کی میدونه من چی می خوام بگم؟هیچکس جواب نمی ده!میگه خوب شما که هیچی نمی دونید من براجی خودمو خسته کنم!فراداش همه میگن بزار بگیم می دونیم،میادو دوباره می پرسه کیا میدونن راجه به چی می خوام بگم؟ همه می گن ما می دونیم،میگه خوب واسه چی بهتون بگم شما که همه چیزو می دونید،روز عد می گن بیاین نصف نصفش کنیم،یه عده بگیم می دونیم یه عده بگیم نمی دونیم،ملا سوالشو می پرسه و مردمم این کارو می کنن، ملا میگه خوب پس اونایی که می دونن برا اونا که نمی دونن بگن!!!
ببینید وقتی واقعا یه نفر می خواد موسیقی کار کنه یه سری وظایف در قبال خودش داره یه سری وظیفه هم در قبال مخاطبانش،هرچند این مخاطبین فقط مامانو بابش باشن!! وظیفش در قبال مخاطبش اینه که موسیقی رو بش بشناسونه با موسیقی با کیفیت آشناش کنه،من کاری به سبک ندارم،هرسبکی،اما الان آدم یک چیزایی میشنوه که حالش بد میشه و مردم به اینا گوش می دنو لذت می برن!طرف فالش می خونه سازا که هرکدوم یه کاری می کنن هارمونی که تعطیل یا حتی توی رپ طرف از ریتم میندازه،روی صداش کنترل نداره اما میبینی کلی آدم به کاراش گوش می دن. باید از همینجاها یعنی مخاطبای کم گوش مردم رو پرورش داد. هیچ راه حل دیگه ای ام جز این نداره
شرمنده زیاد حرف زدم :9:

AliB
Monday 23 January 2012, 07:30 PM
دوستان محبت کردن و نظر من رو هم جویا شدن که به عنوان یک هنرجو مطالبی چند رو بیان میکنم محضر دوستان عزیز.
در مورد این مساله باید بگم الان که دارم بعد از 13 14 سال وضعیت خودم رو در این زمینه مورد بررسی قرار میدم ، به طور خلاصه به این نکته می رسم که اعتماد به نفس ، نقش بسیار کلیدی و اساسی در این مورد بازی می کنه . ببینید ، شما برای ارائه ی اونچه در چنته دارید بطور تمام و کمال و بدون نقصان باید معتمد به نفس یا به تعبیر عامیانه جسور و پر رو باشید (کمی) چون اجرای موسیقی با کمرویی نسبتی نداره و یک نوازنده باید اهل پرفورمنس (نمایش) و جسور باشه . البته در حواشی این نکته و در تجزیه تحلیلش به عوامل فراوانی میشه اشاره کرد . ببینید حالا این اعتماد به نفس به چه چیزهایی بستگی داره : اول به تربیت و شخصیت فردی ای که شما بطور عام دروجودتون هست اینکه به ذاته آدم کم رو و خجالتی هستید و یا اینکه در امور جاری و روزمره ی زندگی جسور و بی باک هستید ؟! باز اینکه در انجام و نشون دادن مهارت های خودتون در جمع ، چگونه واکنش احساسی رو ، در درون خودتون احساس می کنید آیا پروایی از دیده شدن و مورد تایید (یا شاید تکذیب) قرار گرفتن دارید؟ مورد دومی که در این اعتماد بنفس نوازندگی شما وجود داره اون تصویر ذهنی ایست که از توانایی خودتون در نوازندگی دارید که می تونه مثلا به عواملی چون : نحوه ی برخورد معلم و یا استاد شما و بازخوردی که در کلاس ها به شما میده از کارتون (اینکه مورد تشویق و تایید قرار می گیرید یا نه و یا بالعکس ) همچنین اسم و رسم استاد اینکه آیا شما شاگرد یک معلم و یا استاد بنام هستید(این می تونه در شما اعتماد بنفس موسیقایی ایجاد کنه هرچند کاذب :دی :)) ) مورد سوم در ادامه ی موارد کلی که عرض می کردم خدمت شما شاید عمقی تر و عملی تر از دو مورد قبل باشه ، میزان مهارت حقیقی شما در امر نوازندگی هست و این امریست که با تمرین و تمرین و تمرین حاصل میشه! در واقع شما در خلوت و تنهایی خودتون باید از سطح کمال مطلوب هم گذر کنید تا در هنگام ارائه ی کار برای جمع ، با وجود کاهش کاراریی (که توضیح می دم مکانیزمش رو) بتونید کاری تقریبا بدون عیب و نقص ارائه بدید مورد بعدی داشتن تجربه است که در واقع پاسخگوی مورد اعتماد بنفس هم می باشد! یعنی هر چه تجربه ی اجرای زنده (در جمع های کوچک و حتی اجراهای صحنه ای که خیلی در افزایش اعتماد بنفس و ریختن شرم و ترس ساز زدن در برابر دیگران موثره) شما بیشتر باشه بالطبع اعتماد بنفس و در نتیجه تسلط شما در اجرا بیشتره .
و اما مکانیزم اثر اعتماد بنفس و دلیل نهایی کاهش کاراریی چیست من تنها یک عامل رو می تونم نام ببرم : «استرس»
ببینید زمانی که شما به هر دلیلی و با هر فکر جانبی ای (خواه سعی و تلاش آگاهانه برای جمع نگه داشتن حواس و منحرف نشدن آن باشد و خواه ترس از آبروریزی و خرابکاری و شاید فکر به نشون دادن هنرتون و اینکه بقیه رو شگفتزده کنید و از این دست افکار...) ذهنتون رو مشغول می کنید در واقع این امر باعث افزایش استرس در شما می شود و زمانی که مغز تحت اثر سیگنال های استرسی قرار گرفت بلافاصله کارایی آن تا حد چشمگیری پایین خواهد آمد و تمام امورات آن از جمله تمرکز ، حافظه ، شنوایی و بینایی و ... با کاهش معنی دار کارایی مواجه خواند شد . عامل اعتماد به نفس که به عواملی که اشاره کردم از نظر من ارتباط داره ، مثل یک سد در برابر حالت استرسی عمل خواهد کرد و اجازه می ده ذهن و مغز شما در نهایت آرامش بهترینی که ازش ممکنه رو به نمایش بگذاره.
و اما راه های کنترل استرس و بالا بردن اعتماد بنفس رو شاید اشاراتی در بالا بهش کردم ببینید یکی از راه ها تمرین زیاد هست و افزایش بیش از پیش مهارت که هم بطور عملی مهارت ما افزایش پیدا می کنه و بطور ذهنی وقتی از تسلط عملی خودمون آگاه باشیم و نگران عدم توانایی خودمون نباشیم بالطبع استرسی هم نخواهیم داشت .
راه دیگر استفاده از هر فرصتی برای ساز زدن در جمع هست . از جمع های خانوادگی شروع کنید و جمع های دوستی و بعد ان شاالله اگر دست داد در شب شعری در دانشگاه و ووو از این دست...
ره دیگر استفاده از ضمیر ناخودآگاه هست! دوستانی که با این تکنینک آشنایی دارن می دونن روش برنامه ریزیش رو . می تونید هر شب قبل از خواب به پشت دارز بکشید و چندین نفس عمیق بکشید و بعد چشمها رو ببندید و تصویر خودتون رو در هنگام ساز زدن برای یک جمع بزرگ رو تصور کنید در حالی که هیچ استرسی ندارید و خیلی مسلط و با تبهر دارید قطعه ای رو اجرا می کنید ! این خیلی به مهار استرس در موقعیت های مشابه کمک خواهد کرد.
در راستای تمریناتتون در مقابل آینه ساز بزنید و خودتون رو و حالات خودتون رو در آینه رصد کنید و سعی کنید خودتون رو در هنگام ساز زدن برای جمع تصور کنید در برابر آینه و از دید ناظر سوم به خودتون نگاه کنید .
در نهایت ترکیبی از این عوامل می تونه به شما اعتماد به نفس کاملی بده که مثل شیر اطمینان برای جلوگیری از سیلان استرس عمل می کنه و در نهایت منجر به این میشه که نهایت تمرکز رو در حین ساز زدن داشته باشید. چون ببینید ساز زدن هم باید مثل حرف زدن باشه ، ایا شما در حین حرف زدن جز به مفهومی که در ذهن داریم و قراره اون رو بیان کنید فکر می کنید؟ ایا به دستور زبان و اینکه تلفظ هاتون درسته هم فکر می کنید (منظور در زبان مادری هست ) ؟ ساز زدن هم باید همینطور باشه ، ما نباید تلاشی آگاهانه برای جمع نگه داشتن حواس و یا خراب نکردن در حین اجرا داشته باشیم بلکه باید اونقدر مهارت عملی و تجربه کسب کرده باشیم که با اطمینان از سوار بودن بر تکنیک های اجرایی ساز تنها به مفهومی که در ذهن داریم وقراره با ساز بیانش کنیم فکر کنیم (البته این توضیح یک توضیح مفهومی در این باره است و هر کس به قدر وسع و سطح کارش می تونه از اون در کار نوازندگیش استفاده کنه)
امیدوارم این مطالبی که خیلی هاش البته بطور تجربی و از موضعی غیر تخصصی بیان شد ، مورد استفاده ی شما عزیزان قرار بگیره
به امید موفقیت روز افزون برای همه ی دوستان عیز

mixer
Tuesday 24 January 2012, 12:23 PM
علی آقا در مورد این که هر جا رسید و هر جمعی بود ساز زد به نظر شما اگر به هنرت اهمیت ندن چقدر زیر سوال میبری کار رو !

یه جا بودم اصلا قصد ساز زدن نداشتم فقط داشتم از کلاس بر میگشتم و ساز با من بود ...
یکی گفت آقا حمید میشه یه کمی بزنی ( جمع 6 نفره که با من شد 7 تا )
خلاصه ما تا ساز رو بیرون آوردیم : یکی گفت بندری بزن برقصیم ...
باور کنید چنان به من برخورد که می خواستم از شدت خشم بزنم تو گوش طرف . . .

(( به هر حال این مشکلات هم هست ، هر جار رسید بخوای ساز بزنی به شرطی که درک کنند و از خودت باشند ))
البته خود من دارم همین کار رو می کنم و تقریبا در اکثر جمع ها ساز می زنم ولی به شرطی که ببینم قدرت درک و شعورش رو دارند . . . و برای هنر من ارزش قائل باشند ...
وگرنه اینکه یه نفر ساز بزنه ( حالا هر سازی ) ملت بخوان چایی و شیرینی میل کنند و با هم خوش و بش کنند که ...

یه چیز دیگه هم هست کسی که ساز میزنه یا باید اونقدر مسلط باشه که با چشم بسته ساز بزنه یا سرش فقط رو سازش باشه و به هیچی فکر کنه !!! مثلا یکی مثل من که خیلی حواسم به دور و برم هست وقتی که ساز میزنم یکی تخمه هم بشکنه متوجه می شم و خلاصه کل کار از حواسم خارج میشه ...

بعضی وقتا خیلی به خودم می خندم که چرا اینطوره ...
البته همیشه اینطور نیست ، بعضی وقتا جمع اینقدر به انسان انرژی میدن که خود به خود غیر از آن چیزی که بلدی خلاقیت رو هم مایه کار میکنی و بسیار از کارت راضی هستی .. . هم خودت راضی و هم مستمع ...

AliB
Tuesday 24 January 2012, 01:33 PM
بله حمید جان ، منظور از هر «فرصت» ای استفاده کنید برای ساز زدن دقیقا هر موقعیتیست که بشه اسمش رو گذاشت یک «فرصت» برای ساز زدن! و زمانیست که جمع ، جمع مناسبی برای ساز زدن باشه و به اصطلاح شنونده و خریدار ساز زدن شما باشه! وگرنه در هر جمعی و برای هر کسی نمیشه ساز زد! و منوط به تقاضای شندوندگان خواهد بود! البته ، مطلب دیگه ای که باید بگم اینه که ، باید روی خودمون هم کار کنیم و عصبی و تعصبی نباشیم! زیاد به بازخورد شنونده ها کار نداشته باشیم و اینکه اگر تو باغ نیستن! اگر گفتن بندری بزن ، نباید ناراحت بشی ، اولا مگه بندری چه اشکالی داره؟ مگه بندری زدن و خوندن و رقصیدن اصلا می تونه اهانتی به ما تلقی بشه؟ مگر موسیقی بندری یکی از موسیقی های محلی مردم سرزمین ما نیست! حتی تو وجه شاد و تفریحانه اش هم ، چیز بدی نیست به جای خود کارکرد و استفاده ی خودش رو داره ! و اینکه کسی به شوخی و یا به جدی و از روی دانایی و نادانی همچین خواسته ای از ما داشته باشه نباید باعث ناراحتی ما بشه ، خیلی راحت باید جواب داد که این ساز مناسب بندری زدن نیست و من هم بلد نیستم بندری بزنم ، این ساز مخصوص موسیقی سنتی ایرانیه و اگر دوست دارید بشنوید من خوشحال می شم براتون بزنم! کلا این قسمت هم یکی از قسمت های قوی کردن روحیه و اعتماد بنفسه ، اینکه این فکر که جمع نمی فهمه من دارم چکار می کنم و یا ارزشی برای کار من قائل نیست ، روی کار ما و احساساتمون اثر نذاره (البته این یه تمرینه ، بعضی جاها ممکنه خود من هم در بدایت امر واکنش احساسی در درونم داشته باشم نسبت به این مسایل ، اما سریع ف ی ل ت ر و پالایشش می کنم و با تفکرات منطقی، از بین می برم این احساس رو و بطور منطقی پاسخ طرف رو میدم.

J.D.M
Tuesday 24 January 2012, 03:34 PM
آره دقیقا ...
منم زیاد خوشم نمیاد هرجا و توی هرجمعی ساز بزنم (البته زیاد یاد ندارم فقط در حد مبتدی)
مثلا وقتی فک و فامیل میگن این سازت رو بیار، من به زور قبول میکنم که بیارم و بزنم
تا قبل از اینکه ساز بزنم هم ساکت هستن و منتظر
وقتی ساز رو در میاری همه شروع میکنن به صحبت کردن ...
اصلا ارزش قائل نمیشن وقتی هم میبینن که بدجور عصبی شدم میگن تو ساز زدنت باید اونقد قوی باشه که هرکی هم داره صحبت میکنه رو تحت تاثیر قرار بده و ناچار به گوش دادن به آهنگت بکنه.
بعضی وقتا به این فکر میکنم که شاید ساز زدن من واقعا ضعیف هست ولی با خودم میگم مگه سه تار چه حجم صدایی داره که بتونه صدای قوی از خودش توی مهمونی نشون بده که حداقل 10 نفر توش هستن ...
حالا ایناکه قابل تحمل هستن، بعد از اینکه سازت رو میزنی یکی بلند میشه سازت رو ازت میگیره با انگشت (نه با ناخن) میوفته به جون سه تار که ازش صدا دربیاره
حالا با چه رویی هم ساز رو ازش بگیری، درکل باید وقتی ساز رو ازت میگیرن همه چی رو به دلت بخونی متاسفانه چون به احترام اون فرد بزرگتر هیچ کاری نمیتونی بکنی
حالا یه صداهایی هم به صورت گوش خراش از اون وسط در میاد همه هم به اون طرف میگن دمت گرم بابا، ایول چه قشنگ میزنی بعد طرف هم جوگیر رو به تو میکنه میگه دیدی باید اینطوری بزنی
آقا مگه دوتاره که اونجوری بزنم؟
اه اعصابم داغون میشه بعضی وقتا بخدا

AliB
Tuesday 24 January 2012, 04:36 PM
نه دیگه! اعصابتون رو خورد نکنین بچه ها! این نکته که اشاره کردی جمال جان خیلی موثره در برابر شنونده ی عامی ، یعنی حجم صدای کم و حجم صدا در جلب توجه مخاطب خیلی موثره از این روست که داشتن یک اکو همراه :دی _به سبک خوانندگان محترم روضه _ بسیار واجب است اگرچه من خودم هنوز ندارم ولی داشتنش خوبه بدون شوخی و می تونه کمک کنه!

lonelyoblivious
Thursday 26 January 2012, 10:56 AM
فرمولش فقط اینه:
اا: تمرین تمرین تمرین تمرین ا تمرین تمرین تمرین تمرین ا تمرین تمرین تمرین تمرین ا تمرین تمرین ... :اا

پیشنهاد من اینه که تا مجبور نشدی تو جمعی که حرمتی برای موسیقی قایل نیست ساز نزنی از اون گذشته سه تار به خاطر وسعت صدایی کم مناسب برای جمع نیست،یه جمع فامیلی رو فرض کن که مثلا تلویزیونم در کنارش روشنه و تو می خوای نوازندگی کنی
ولی اگر مجبور شدی همیشه سعی کن یه قطعه آوازی(مثلا گوشه یه دستگاهی که دوست داری) رو بنوازی؛به چند دلیل:
1-قطعات آوازی تاثیر گذار ترند(به نظر من)
2-به خاطر نداشتن وزن و ریتم احتمال خطا بسیار پایین میاد
3-می تونی هر جا که گیر گردی بداهه نوازی کنی البته اگه جمع متوجه نشه
4-احتمال رخ دادن فجایعی نظیر دست زدن،رقصیدن و ... وجود نداره

در مورد اعتماد به نفس همیشه موقعی که می خوای توی جمع نوازندگی کنی(یا هر کار حرفه ای دیگه) این رو بدون و مطمئن باش که تو از لحاظ روان شناختی در موضع قدرت هستی و بقیه در موضع ضعف.

mehdi m
Sunday 29 January 2012, 04:06 PM
حالا که همه دوستان نظرشون را گفتن و من خیلی استفاده کردم دوست دارم نظر خودم را در مورد ساز زدن توی جمع بگم.به نظر من(همنطورکه دوستان گفتن) باید ساز زد ولی نه برای هر کسی....ببینید من سال پیش یه کنسرتی رفتم (تکنوازی تار استاد لطفی) باور کنید وقتی کنسرت شروع شد و استاد شروع کرد همه محو این کنسرت بودن بدون اینکه کسی تکون بخوره.......آقا و خانمی کنار من نشسته بودن وسط کنسرت به اون بزرگی ناگهان این دو نفر مشغول باز کردن پفک شدن آنچنان این صدا زجرآور بود که من فکر میکنم که خود استاد هم متوجه شد حالا باز شدن پفک یک طرف صدای خش خش خوردن اون یک طرف تمام حس و حال از من و اطرافیانم گرفته شد...........
هدفم از این خاطره تلخ این بود که ما نباید انتظار زیادی داشته باشیم و همه ی افراد همفکر نیستن در کل برای کسانی که درک موسیقی ندارن ساز زدن حرام است

nava10
Sunday 29 January 2012, 05:26 PM
کسی اینو نپرسید
درس یا قطعه ای که هر جلسه به شما میدن چه قدر یا چند دقیقه هس ؟ به ظاهر که زیاده

shoorideh
Monday 30 January 2012, 12:37 AM
درود

البته یک نکته ای هم در سخنان این دوست گرامی بود.دوست عزیز شما خودت میگی هنگامی که میخوام برای دوستام بزنم می بینم یه جای کار می لنگه.این مسئله نشانگر در درجه نخست کمبود تمرین است و در ادامه گفته اید که هنگامی که در خلوت برای خود می نوازید با نواخته های خود حال می کنید حتی اگر اشتباه یا توپوق هم داشته باشید.خب مسئله کاملا روشن است وقتی شما با توپوق های خود و در خلوت خود حال می کنید وقتی به یک عرصه ی جدی تر می رسید دیگر چیزی برای عرضه ندارید مگر اینکه در خلوت خود دائما در پی کاهش اشتباهات خود باشید.اگر هم نه کلا اهل اضطراب و این جور مسائل هستید که دوستان بهتر از من راهنمایی کردند.
یک نکته ی دیگر اینکه حتما زمان برای دوره درسها کنار بگذارید.اگر شما به فرض مثال فقط دستگاه شور را خوب بنوازید بسیار بهتر از ان است که شور را نصفه و نیمه بزنی.ماهور را شکسته بسته بزنی و...