PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : لغتنامه موسيقي



fanoos
Saturday 5 May 2007, 05:48 AM
سلا م


توي اين تاپيك ميتونيم اصطلاحات موسيقي رو درحدي كه خودمون ميدونيم تعري? كنيم .
در ضمن اين اصطلاحات اگر مربوط به ساز خاصي ميشه لط?ا اسم اون ساز وبگيد


لط?ا همگي كمك كنيد
اگه حتي روزي يه اصطلاح اينجا تعري? بشه تا يه مدت ديگه اين تاپيك يه ديكشنري كامل براي موسيقي محسوب ميشه

ممنونم از شما :d

fanoos
Saturday 5 May 2007, 05:52 AM
ميزان:

دسته بندي نتها از نظر زماني را ميزان ميگويند .به خطوطي كه اين ميزانها را از هم جدا ميكند خطوط ميزان گ?ته

ميشود

1-ميزان ساده : 4/4 . 4/2 و...

2-ترتيبي :8/12و...

3-لنگ(مختلط) :8/5و...

Hes_r
Saturday 5 May 2007, 09:22 AM
اینم در مورد حالت های نواختن موسیقی ( البته مقاله ی کاملش رو ویومن گذاشته و من اینو از اون گر?تم و کپی کردم برای کمک به اینجا )

َAffectuoso مهر امیز -مهربانانه

allegramento با نشاط و شادی

amabile جاندار -باروح-سرزنده

amoroso عاشقانه-عاط?ه انگیز

َanimato جاندار

apassionata با اشتیاقی درد الود

ardite جسورانه -گستاخ

Brillante درخشان-درخشنده

brioso نمایان-برجسته-با درخشندگی

capriccioso هوس الود-هوس ناک

comodo به راحتی-بی گر?ت و گیر

con allegrezza با چابکی

con amore با عشق

con bravura با مهارت

con dellicatezza با ظرل?ت و لطا?ت

con dolore با غم و اندوه

con grazia سپاسگزارانه-با زیبایی و وقار

con passion با درد و غمی مشتاقانه

con tenerezza با ?ریبندگی-گیرایی

con tristezza با غم -غمبار-یاس الود

delicatamente با شیرینی-با ظرا?ت و لطا?ت

delicato ظری? و لطی?

delizioso شیرین

disperato مایوس-با نامیدی-بی امید

dolce شیرین و نرم

dolcissimo هر چه ممکن است شیرین و نرم تر

doloroso امیخته با غم و اندوه

dramatico دراماتیک

energico توانمند و پر توان

esperessivo رسا و بلیغ به مقصود

furioso خشمناک و با عشقی ملتهب

gioroso بازیگرانه-شاددلانه

imperioso امرانه-مبتکر

lagrimoso اشک ا?شان-غم بار

melinconico مالیخولیایی

mesto گله امیز-شکوه انگیز

nobileبا نجابت-اصیل-شرا?تبار

patetico با شوق و رقت-با احساس

pomposo با شکوه -با کبکبه و دبدبه

piu بیشتر -کمی بیشتر

religioso روحانی -مذهبی

rustico روستایی

semplice به سادگی

teneramente با دلسوزی مش?قانه

trianquillo به اسایش-به راحت

tristamente با غم و اندوه-غمبار-اندوهناک

:ak

......


منبع:تئوری بنیادی موسیقی نوشته استاد پرو یز منصوری

fanoos
Saturday 5 May 2007, 08:49 PM
باره :

در ساز گيتار ودر آكوردهايي كه در آن انگشت اشاره بيش از 4 سيم را بگيرد باره گويند

همچنين هر گاه انگشت اشاره كمتر از 4 سيم را بگيرد نيم باره گويند.

fanoos
Saturday 5 May 2007, 08:53 PM
سل?ژ :


علمي است براي تربيت صداي موسيقي دانها .

اين علم براي تمام تمام كساني كه ساز ميزنند ويا علم موسيقي دارند لازم است .

سل?ژ به دو دسته است :

1. كانتاني

2. پارلاتي

Hes_r
Saturday 5 May 2007, 09:07 PM
کلید یل : کلیدی است که در ابتدای قطعه قرار گر?ته و نت ها بر اساس آن ?صا میابند

fanoos
Saturday 5 May 2007, 11:04 PM
سل :

كلمه ايست ?رانسوي و پنجمين نت موسيقي

اين نت معرو? است به نت بيمار ودر زبان لاتين آن را به صورت G نشان ميدهند .

كليد سل متداول ترين كليد در موسيقي است.

Hes_r
Monday 7 May 2007, 02:12 AM
زیرایی

یکی از خواص صدا است . هر نت هر چه کل?ت تر بشه میگیم بم شده و هر چقد نازک تر بشه میگیم زیر شده که به این خاصیت آن زیرایی گ?ته میشود.

fanoos
Monday 7 May 2007, 10:16 AM
ار? :


آماده سازي كودكان براي يادگر?تن ساز .

در كلاسهاي ار? كودكان 4تا 8 سال .با ياد دادن سازهاي خيلي ساده آنها را براي ياد گر?تن سازهاي مشكل تر و

تخصصي آماده ميكنند .

Hes_r
Monday 7 May 2007, 11:07 PM
1- له مشخصات زیر و بمی صدا زیرایی هم گ?ته میشه

fanoos
Tuesday 8 May 2007, 01:14 AM
پنتاتونيك :


به گامهايي گ?ته ميشود كه به جاي 7 نت از 5 نت است?اده ميشود در مهمترين ومعمولترين شكل آن اين است كه

بين هيچ كدام از اصوات آن ?اصله نيم پرده اي وجود ندارد پنتاتونيك بيشتر در موسيقي بلوز و جز يا?ت ميشود .

Leon
Wednesday 9 May 2007, 04:23 AM
انواع صداهاي انسان از لحاظ جنسيّت و وسعت:


چنانچه ميدانيم صداي انسان كه كانون توليد آن حنجره (كه خود يك نوع آلت موسيقي است و بنا به گ?ته ?ارابي، حنجره اكمل ترين سازهاست)است، بر اساس قوانين و اصول موسيقي ‌« آواز » ناميده مي شود.صوتي كه به آن آواز گ?ته مي شود بصورت اصولي در ا?رادي ديده ميشود كه دوره ي تعليمات آوازرا گذرانده باشند كه عدّه اين ا?راد بسيار كم و انگشت شمار مي باشد. ولي بصورت غير اصولي و تربيت نشده در اكثر ا?راد ( قريب به ات?اق ) وجود دارد و كمتر كسي يا?ت مي شود كه در دوران عمر خود هيچوقت زمزمه اي با خود نكرده باشد و يا بيتي را با آواز نخوانده باشد. پس مي توان گ?ت كه به علّت داشتن صوت و قدرت توليد صدا ، همه ي انسانها خواننده اند با اين ت?اوت كه يكي بد مي خواند و ديگري صوتي خوشايند دارد ، ولي در مجموع همه از صوت خود اگر چه نا خوشايند باشد، لـذت مي برند.

در موسيقي ايراني تاكنون دو نوع صدا مرسوم بوده «1- صداي مردان 2- صداي زنان» كه هركدام از اين صداها بر روي ساز بترتيب با اصطلاح مايه ي راست كوك و چپ كوك مشخص مي شوند.

انواع صداهاي انسان از لحاظ جنسيّت و وسعت : 1- صوت زنان و بچّه ها -2- صوت مردان

تقسيم بندي اصوات زنان و بچّه ها از لحاظ وسعت و جنسيّت :

1- س?پرانو(soprano) : زير ترين نوع صدا در زنان و خردسالان است كه دامنه ي آن از do زيرخط اول حامل تا do بالاي پنج خط حامل مي باشد.شاخه ي سپرانوبه چندين شاخه تقسيم مي شود كه نازكترين آنها كه بسيار ضعي? و سبك نيز هست سپرانو كلراتورناميده ميشود و بعد از آن لژر، ليريك و دراماتيك قرار دارند.سپرانو در موسیقي آوازي اهميت ?راوان و بيش از ساير صورتهاي ديگر صدا دارد.

2-متسو س?پرانو(mezzo soprano) : به صداي متوسط زنان گ?ته مي شود كمي بم تر از سپرانو است( دو نت بم تر) و گستره ي آن از Laزير خط اول حامل تا La بالاي خط پنجم حامل مي باشد.بعنوان مثال صداي قمر و روح انگيز از زنان و صداي ابوالحسن خان اقبال آذر از مردان در اين محدوده بوده است(در كاست- كمانچه دوره قاجار-دستگاه نوا با صداي اقبال آذر را بشنويد.).

در موسيقي غربي به معناي سپرانوي مياني است كه از صداهاي پايين و بسيار قوي تشكيل مي شود و متعلق به نقش هاي بسيار محكم و شاخص ا?پراست.

3- كنترآلتو(contr alto)يا آلتو : بم ترين نوع صداي زنان را گويند كه وسعت آن از نت Faزير خط اول حامل تا Fa روي خط پنجم حامل مي باشد. بيشتر زنان آوازخوان در ايران صدايي از نوع آلتودارند كه براي مثال ميتوان از مرضيه و دلكش نام برد.

تقسيم بندي اصوات مردان از لحاظ وسعت و جنسيّت :

1- تنور(Tenor) : به زيرترين نوع صداي مردان گ?ته مي شود كه دامنه ي آن بر اساس كليد Sol، ازنت Doزيرخط اول تا Do بالاي خط پنجم است با اين ت?اوت كه صدا دهندگي آن يك ا?كتاو بم تر ( از سپرانو) مي باشد.اين نوع صدا در آواز مردان در موسيقي ايراني اهميت ?وق العاده اي دارد و ميتوان گ?ت كه بيشتر آوازخوانهاي ايراني صدايي از همين نوع را دارند كه بعنوان مثال از استادان : طاهر زاده - دردشتي - تاج اص?هاني و شجريان مي توان نام برد.

2- باريتون(Baryton) : صداي متوسط مردان را گويند كه گستره ي آن از نت La زير خط اول حامل تا La بالاي خط پنجم حامل بوده و صدا دهندگي آن يك اكتاو بم تر (از متسو سپرانو) است.

3- باس(Basse) : بم ترين نوع صداي مردان را گويندكه وسعت آن از نت Fa زير خط اول حامل تا Fa روي خط پنجم حامل بوده و صدا دهندگي آن يك اكتاو بم تر (از آلتو ) است. براي مثال ميتوان گ?ت كه صداي استاد محمد نوري از نوع صداي باس مي باشد.

نكته : ?رق اساسي ميان نوعيت صداي مردان اينست كه صداهايي از نوع باريتون و باس قدرت خوانندگي نت هاي بم را دارند( نغمات موسيقايي را بيشتر در مايه هاي بم اجرا مي كنند ) و در اوج كمتر مانور مي دهند در حاليكه اين عمل در صداي تنور برعكس است.

نویسنده : [ محمـــــود مونسي ســـــردرود ]

Leon
Wednesday 9 May 2007, 04:23 AM
مراحل بوجود آمدن آواز :


1- ونگ (veng) : پيش درآمد زمزمه را گويند. صداي توليد شده از تارهاي صوتي تا هنگامي كه دهان بسته است تمايل به ح?ره هاي بيني دارد و در آنجا متمركز مي شود (صوت ايجاد شده از راه بيني شنيده مي شود) و الزاما" كلامي نيز بدنبال ندارد.

موارد است?اده : آواز خوان براي شروع آواز و تسلط و يادآوري ملودي مورد نظر از اين مرحله تصميم گيري مي نمايد.

2- قنه : ونگ با دهان بازرا گويند. در اين مرحله ، ونگ با كلام همراه است و سخن و گ?تار در بسياري از موارد م?هوم نيست.

موارد است?اده : در بين ا?رادي كه تعليمات صحيح آواز را نياموخته اند و بصورت علاقه و تمايل شخصي و تقليد از ديگران به آواز مي پردازند، ديده مي شود.خوانندگان مسلط و ماهر از اينگونه تغنّي بسيار كم است?اده مي كنند.

3- زمزمه : آهسته چيزي را خواندن- در اين مرحله ، دهان باز شده ولبها بصورت نيمه محسوس حركاتي را به خود اختصاص مي دهند و اين حركات به منظور اداي كلام و گ?تار مي باشد ( كلامي نه چندان معلوم و قابل شنيدن براي شنونده).

موارد است?اده : ميان اكثر طبقات مردم بخصوص هنگام كار، بطور طبيعي ديده و شنيده مي شود.

4- ترنّم : ?ركانس صدا از مرحله زمزمه ?راتر ر?ته ، لبها براي اداي كامل لحن ، حركات صحيح نموده و كلام بطور واضح شنيده مي شود و كاملا"م?هوم است. در واقع آواز وارد مرحله اصلي خود مي شود(شـــــروع آواز)

5- بانگ : ?رياد و خروش از سر شادي يا غم را گويند. در اين مرحله ، خوانندگان تمايل بيشتري به اجراي مانورهاي تكنيكي و تحريري از خود نشان مي دهند - اجراي اين مرحله ، مستلزم داشتن صدايي توانا و داراي گستره غني مي باشد-

در اين قسمت ، بهتر است آواز خوان حجم صدا را كم كند و اين كار با كم كردن ?شاري كه هواي داخل ريه ها را بيرون مي دهد امكانپذير است در غير اينصورت صدايي گوشخراش حاصل شده ( بخصوص در محيط بسته ) و براي شنونده مطبوع نخواهد بود.

6- عربده ( نعـــره ) : بانگ و ?رياد خيلي قوي را گويند چنانچه بيشتر از آن ?ركانس براي حنجره ي آوازخوان امكان نداشته باشد. دراين مرحله به علت وارد شدن ?شار زياد به حنجره و ماكزيمم ?ركانس توليدي از حنجره ، صدا بطور نسبي لطا?ت خود را از دست مي دهد و براي آسيب نرسيدن به تارهاي صوتي، بهتر است اشاره اي به اين قسمت شده و سپس ?رود انجام پذيرد.

علت وجود چنين حالتي(عربده) در ردي? موسيقي : 1-الهام از طبيعت(خروش رودخانه ها ، غرّش حيوانات وحشي،صداي رعد و ..) - 2- در مواقع يورش و حملات ناگهاني براي د?اع و مبارزه به جهت كاستن و تضعي? روحيه دشمنان ، احتياج به صوتي با ?ركانس بالا بوده تا توأما" با حربه هاي ديگر بتواند بر حسّ غلبه خويشتن ا?زوده و بر دشمن ?ائق آيد .چنانچه قديما" درنبردهاي ملّـــي با دشمنان و منازعات تن به تن ، رجز مي خواندند كه بدينصورت انجام مي گر?ته است.
نویسنده : [ محمـــــود مونسي ســـــردرود ]

Leon
Wednesday 9 May 2007, 05:15 AM
اصطلاحات مربوط به beat یا ضرب :
--------------------------------------------------------------------------------

بیت - beat : همان ضرب در اصطلاح ?ارسی است که معیاری برای شمارش گذشت زمان در یک میزان است. معمولاً ?اصله زمانی هر ر?ت و برگشت عقربه مترونوم معادل یک بیت یا ضرب محاسبه می شود. در یک میزان چهار ضربی موسیقی، نوازنده معمولاً بر روی ضرب اول بیشترین تاکید را می کند و پس از آن بر روی ضرب سوم و ضربهای دوم و چهارم عموماً ضربهای ضعی? بشمار می آیند.

داون بیت - down beat : به ضرب اول هر میزان گ?ته می شود که معمولا رهبر ارکستر چوب خود (baton) را به سمت پایین حرکت می دهد و شروع میزان را مشخص می کند. نوازندگان موسیقی معمولا در اجرای داون بیت بیشترین تاکید (accent) را اعمال می کنند.

بک بیت - back beat : اصطلاحی است در موسیقی برای ضربهای شماره دو و چهار در میزانهای چهار ضربی، به همین دلیل از این اصطلاح برای میزانهای 12/8 - معادل 4/4 ضربدر 3/2 - نیز است?اده می شود. این اصطلاح در مقابل down beat که به ضرب اول میزان گ?ته می شود کاربرد دارد.

آپ بیت - up beat : ضربی است که بدون تاکید (accent) قبل از ضرب اول میزان بعدی اجرا می شود. بعنوان مثال در یک میزان 4/4 به ضرب سوم آپ بیت گ?ته می شود. توجه کنید که در بسیاری از قطعات موسیقی از ضرب چهارم یک میزان ناقص قطعه شروع می شود به این ضرب یا نت پیک آپ (pick up) یا آناکروسیس (anacrusis) هم گ?ته می شود. در اینجا نیز اصطلاح آپ (up) از جهت حرکت چوب رهبر ارکتسر گر?ته شده است.

ا?تر بیت - after beat : ضربی است که بر خلا? حالتهای عادی نوازنده به آن تاکید می کند. این اصطلاح بیشتر توسط نوازندگان پرکاشن و درامز بکار برده می شود. بنابراین چنانچه نوازنده روی ضربهای سه و چهار در میزان چهار ضربی (یا هر ضرب ضعی? دیگر) تاکید کند، در اصطلاح او after beat می زند.

آ? بیت - off beat : اصطلاحی است در موسیقی و به حالتی گ?ته می شود که در آن داون بیت ها - یا همان ضربهای قوی - با سکوت جایگزین می شوند و یا به ضرب ضعی? قبل متصل می شوند. اصطلاح هنگامی بکار برده می شود که در یک ریتم موسیقی در غالب موارد ضرب قوی به صورتی که گ?ته شد اجرا شود.

اصطلاح beat در موسیقی و نوازندگی درامز و پرکاشن کاربردهای دیگری - غیر از تئوری موسیقی - نیز دارد که در زیر به مواردی از آن اشاره می شود.

برک بیت - break beat : اصطلاحی است که بیشتر در موسیقی معاصر (پاپ، راک ، هاوس و ...) بکار برده می شود و منظور ضربی است از هنگامی که همه سازها در اجرای موسیقی بجز درامز و پرکاشن سکوت می کنند.

بلست بیت - blast beat : به حالتی گ?ته می شود که نوازنده درامز طبل یا سنج یا های هت (snare,cymbal,hi-hat) های خود را بطور متناوب به لرزه در می آود.
harmonytalk.
بیت - beat : همان ضرب در اصطلاح ?ارسی است که معیاری برای شمارش گذشت زمان در یک میزان است. معمولاً ?اصله زمانی هر ر?ت و برگشت عقربه مترونوم معادل یک بیت یا ضرب محاسبه می شود. در یک میزان چهار ضربی موسیقی، نوازنده معمولاً بر روی ضرب اول بیشترین تاکید را می کند و پس از آن بر روی ضرب سوم و ضربهای دوم و چهارم عموماً ضربهای ضعی? بشمار می آیند.

داون بیت - down beat : به ضرب اول هر میزان گ?ته می شود که معمولا رهبر ارکستر چوب خود (baton) را به سمت پایین حرکت می دهد و شروع میزان را مشخص می کند. نوازندگان موسیقی معمولا در اجرای داون بیت بیشترین تاکید (accent) را اعمال می کنند.

بک بیت - back beat : اصطلاحی است در موسیقی برای ضربهای شماره دو و چهار در میزانهای چهار ضربی، به همین دلیل از این اصطلاح برای میزانهای 12/8 - معادل 4/4 ضربدر 3/2 - نیز است?اده می شود. این اصطلاح در مقابل down beat که به ضرب اول میزان گ?ته می شود کاربرد دارد.

آپ بیت - up beat : ضربی است که بدون تاکید (accent) قبل از ضرب اول میزان بعدی اجرا می شود. بعنوان مثال در یک میزان 4/4 به ضرب سوم آپ بیت گ?ته می شود. توجه کنید که در بسیاری از قطعات موسیقی از ضرب چهارم یک میزان ناقص قطعه شروع می شود به این ضرب یا نت پیک آپ (pick up) یا آناکروسیس (anacrusis) هم گ?ته می شود. در اینجا نیز اصطلاح آپ (up) از جهت حرکت چوب رهبر ارکتسر گر?ته شده است.

ا?تر بیت - after beat : ضربی است که بر خلا? حالتهای عادی نوازنده به آن تاکید می کند. این اصطلاح بیشتر توسط نوازندگان پرکاشن و درامز بکار برده می شود. بنابراین چنانچه نوازنده روی ضربهای سه و چهار در میزان چهار ضربی (یا هر ضرب ضعی? دیگر) تاکید کند، در اصطلاح او after beat می زند.

آ? بیت - off beat : اصطلاحی است در موسیقی و به حالتی گ?ته می شود که در آن داون بیت ها - یا همان ضربهای قوی - با سکوت جایگزین می شوند و یا به ضرب ضعی? قبل متصل می شوند. اصطلاح هنگامی بکار برده می شود که در یک ریتم موسیقی در غالب موارد ضرب قوی به صورتی که گ?ته شد اجرا شود.

اصطلاح beat در موسیقی و نوازندگی درامز و پرکاشن کاربردهای دیگری - غیر از تئوری موسیقی - نیز دارد که در زیر به مواردی از آن اشاره می شود.

برک بیت - break beat : اصطلاحی است که بیشتر در موسیقی معاصر (پاپ، راک ، هاوس و ...) بکار برده می شود و منظور ضربی است از هنگامی که همه سازها در اجرای موسیقی بجز درامز و پرکاشن سکوت می کنند.

بلست بیت - blast beat : به حالتی گ?ته می شود که نوازنده درامز طبل یا سنج یا های هت (snare,cymbal,hi-hat) های خود را بطور متناوب به لرزه در می آود.
harmonytalk.بیت - beat : همان ضرب در اصطلاح ?ارسی است که معیاری برای شمارش گذشت زمان در یک میزان است. معمولاً ?اصله زمانی هر ر?ت و برگشت عقربه مترونوم معادل یک بیت یا ضرب محاسبه می شود. در یک میزان چهار ضربی موسیقی، نوازنده معمولاً بر روی ضرب اول بیشترین تاکید را می کند و پس از آن بر روی ضرب سوم و ضربهای دوم و چهارم عموماً ضربهای ضعی? بشمار می آیند.

داون بیت - down beat : به ضرب اول هر میزان گ?ته می شود که معمولا رهبر ارکستر چوب خود (baton) را به سمت پایین حرکت می دهد و شروع میزان را مشخص می کند. نوازندگان موسیقی معمولا در اجرای داون بیت بیشترین تاکید (accent) را اعمال می کنند.

بک بیت - back beat : اصطلاحی است در موسیقی برای ضربهای شماره دو و چهار در میزانهای چهار ضربی، به همین دلیل از این اصطلاح برای میزانهای 12/8 - معادل 4/4 ضربدر 3/2 - نیز است?اده می شود. این اصطلاح در مقابل down beat که به ضرب اول میزان گ?ته می شود کاربرد دارد.

آپ بیت - up beat : ضربی است که بدون تاکید (accent) قبل از ضرب اول میزان بعدی اجرا می شود. بعنوان مثال در یک میزان 4/4 به ضرب سوم آپ بیت گ?ته می شود. توجه کنید که در بسیاری از قطعات موسیقی از ضرب چهارم یک میزان ناقص قطعه شروع می شود به این ضرب یا نت پیک آپ (pick up) یا آناکروسیس (anacrusis) هم گ?ته می شود. در اینجا نیز اصطلاح آپ (up) از جهت حرکت چوب رهبر ارکتسر گر?ته شده است.

ا?تر بیت - after beat : ضربی است که بر خلا? حالتهای عادی نوازنده به آن تاکید می کند. این اصطلاح بیشتر توسط نوازندگان پرکاشن و درامز بکار برده می شود. بنابراین چنانچه نوازنده روی ضربهای سه و چهار در میزان چهار ضربی (یا هر ضرب ضعی? دیگر) تاکید کند، در اصطلاح او after beat می زند.

آ? بیت - off beat : اصطلاحی است در موسیقی و به حالتی گ?ته می شود که در آن داون بیت ها - یا همان ضربهای قوی - با سکوت جایگزین می شوند و یا به ضرب ضعی? قبل متصل می شوند. اصطلاح هنگامی بکار برده می شود که در یک ریتم موسیقی در غالب موارد ضرب قوی به صورتی که گ?ته شد اجرا شود.

اصطلاح beat در موسیقی و نوازندگی درامز و پرکاشن کاربردهای دیگری - غیر از تئوری موسیقی - نیز دارد که در زیر به مواردی از آن اشاره می شود.

برک بیت - break beat : اصطلاحی است که بیشتر در موسیقی معاصر (پاپ، راک ، هاوس و ...) بکار برده می شود و منظور ضربی است از هنگامی که همه سازها در اجرای موسیقی بجز درامز و پرکاشن سکوت می کنند.

بلست بیت - blast beat : به حالتی گ?ته می شود که نوازنده درامز طبل یا سنج یا های هت (snare,cymbal,hi-hat) های خود را بطور متناوب به لرزه در می آود.
harmonytalk.

Leon
Wednesday 9 May 2007, 05:42 AM
--------------------------------------------------------------------------------

در موسیقی برای نت نویسی روش و اصول ویژه‌ای تعری? شده که برای آشنایی با آن اصول، آموختن مبانی زیر گام نخست است:

خطوط حامل کلان
حامل (ب?ردار) کلان، نگاره‌ای است برای نوشتن وخواندن خط موسیقی و دقیق تر از آن برای تعیین زیر و بمی نت‌های موسیقی که متشکل از چند خط (در خط امروزی پنج خط) همراستا با ?اصله‌های برابر. هر یک از خطها و هر ?اصله بین دو خط جایگاه یک نت معینی است و نام نت‌ها ازروی نشانه‌ای به نام کلید معین می‌شود که درابتدای سمت چپ بردار قرار می‌گیرد. نت‌ها هرچه در محل پایین تری از بردار قرار بگیرند، صوتشان بم تر است.

خط میزان: (barline)
خط میزان،خطی که عمود برخطوط بردار، همه پهنای بردار را قطع می‌کند و میزان‌ها را از یکدیگر جدا می‌کند.

کلید: (clef):
نشانه‌هایی که در آغاز خطهای بردار جای میگیرند تا نام و سطح زیر و بمی نت‌ها را مشخص کند.

مایه نما (key signature) :
مجموعه نشانه‌هایی که پس از کلید می‌‌آیند و مایه (تن موسیقی) را مشخص می‌کنند.

میزان نما (time signature):
شماره‌هایی که پس از کلید و مایه نما نوشته می‌شوند و مشخص کننده تعداد ضرب در هر میزان و ارزش زمانی نسبی نت‌ها هستند.

خطوط ا?زوده (ledger lines):
خطهای کوتاه در بالا یا پایین بردار تا نتهای خیلی زیر یا خیلی بم روی آنها نوشته شود.

(برابرها برگر?ته از ?رهنگستان زبان ?ارسی هستند).

Leon
Wednesday 9 May 2007, 05:45 AM
تعری? یک قطعه موسیقی:
هرگاه یک سری نت با اسم ها و شکل های مختل? پشت سر هم قرار گیرند یک قطعه موسیقی را
تشکیل میدهند . خطی که قطعه را به قطعات کوچکتری تقسیم کند خط میزان گ?ته می شود .
به قسمت های کوچک یک میزان گ?ته میشود. در داخل میزان ها نت وجود دارد .
میزان به سه قسمت تقسیم می شود :
۱-میزان دو ضربی :در این میزان بعد از کلید عدد کسری دو چهارم ۴/۲نشان می دهد به اندازه دو ضرب نت داشته باشیم.
۲-میزان سه ضربی: در این میزان بعد از کلید عدد کسری ۴/۳ نوشته می شود و نشان می دهد در هر میزان به اندازه سه ضرب نت داشته باشیم .
۳- میزان چهار ضربی : در این میزان بعد از کلید عدد کسری ۴/۴ نوشته میشود و نشان می دهد در هر میزان به اندازه چهار ضرب نت داشته باشیم.
از:S-guitar

Leon
Wednesday 9 May 2007, 08:13 AM
منبع : خانه موسيقي

مختصری از موسیقی


موسیقی هنری است که به منظور انتقال حالت روحی خاصی که موسیقیدانان آن را تجربه کرده اند، به بهترین و گویاترین نحو به کار می رود . موسیقی به خودی خود گویاست و از دیدگاه صر? زیبایی شناسی چیزی ورای موسیقی را بیان نمی کند ولی از دیدگاه روانشناسی گنجایش ?کری بشر همان اندازه که محدود است نامحدود نیز هست بنابراین هر موضوع عادی م?اهیم موسیقائی را تحریک کرده و یا برعکس موسیقی می تواند معانی و یا موضوعاتی ورای موسیقی را تحریک کند . موسیقی توصی?ی می تواند تا آنجا پیش برود که کل داستان را با سمبلهای موسیقایی نقل کند . قطعات کاراکتریستیک زیادی وجود دارند که هر حالتی را که قابل تصویرکردن باشد بیان می کنند مانند نوکتورن ها ، بالادها ، مارش های عزا ، رمانس ها ، خاطرات کودکی و ...... از شوپن و شومان ، سم?ونی اروئیکای چایکو?سکی و سم?ونی پاستورال او ، رومن کارناوال برلیوز ، رومئو و ژولیت چایکو?سکی ، چنین گ?ت زرتشت ریشارد اشتراوس ، دریای دوبوسی و دریاچه قوی توانلای( Swan of Tounela ) سیبلیوس و بسیاری از موسیقی های کر ، اپرا ، ملودرامها ، باله ها و موسیقی های متن ?یلم ، تمام این مقولات نه تنها م?اهیم موسیقایی را بیان می کنند بلکه تاثیرات ثانویه ای را که مورد نظر آهنگساز است توام با تداعی کاراکتری خاص نیز به وجود می آورند؛ واژه کاراکتر در موسیقی نه تنها به هیجانات و حالاتی که بایستی قطعه ایجادکندمنحصر نمی گردد بلکه در اصل شیوه اجرا را بیان می کند . تمپو به تنهایی کاراکتر را مشخص نمی کند ( بخصوص که در موسیقی کلاسیک این موضوع حقیقت ندارد ) چون برای آداجیو صدها و برای اسکرتسو هزاران کاراکتر وجود دارد . تمپو در واقع بعضی از ویژگیهای کاراکتر را مشخص می کند نه همه چیز را .
م.ک. پورتراب

از : S-Guitar

Leon
Wednesday 9 May 2007, 08:20 AM
آکورد چیست؟

آکورد از همزمانی چند نت بوجود می آید که بنا به ?واصل میانشان دارای گوناگونی زیادی هستند.

گونه های آکورد:

آکوردهای تریاد( از ?واصل سوم ساخته می شود)

آکوردهای کوارتال ( از ?واصل چهارم ساخته می شود)

آکوردهای سکوندال (از ?واصل دوم ساخته می شود)

چند آکوردی ها پلی کورد

99 درسد آکوردهایی که ما بکار می گیریم تریاد هستند پس ما به آنها می پردازیم. گونه های آکورد تریاد:

آکوردهای تریاد 3 نتی

آکوردهای تریاد 4 نتی( آکوردهای ه?تم)

آکوردهای تریاد 5 نتی(آکوردهای نهم)

آکوردهای تریاد 6 نتی(آکوردهای یازدهم)

آکوردهای تریاد 7 نتی(آکوردهای سیزدهم)

آکوردهای تریاد 3 نتی :

آکورد ماژور Major

آکورد مینور Minor

آکورد کاسته Diminished

آکورد ا?زوده Augment



گونه ی دیگری از آکورد نیز وجود دارد که میتوان آن را در همه ی گونه های بالا ساخت

آکوردهای با نت ا?زوده
از : shbahareh

Leon
Wednesday 9 May 2007, 08:25 AM
برای همه صداهای موسیقایی, از بم ترین تا زیرترین آنها, ?قط ه?ت نام وجود دارد. این نام های ه?تگانه در برخی کشورهای غربی با کلمات تک هجایی , و در برخی به صورت ال?بایی, به شرح زیر تل?ظ می شوند:

Do Re Mi Fa Sol La Si نامگذاری هجایی

سی لا سل ?ا می ر دو



نامگذاری ال?بایی C D E F G A B



توضیح اینکه نامگذاری هجایی با نت Do و نامگذاری ال?بایی با حر? A ( نت La ) آغاز می شود.

در نظام قدیمی تر هجایی به جای Do , هجای اوت ( Ut ) به کار می ر?ته است. در برخی از روش های نت خوانی جدید, هجای سی را تی می گویند.



ریشه تاریخی نظام های هجایی و ال?بایی:

نظام هجایی, همان که در کشورهای ایتالیا و ?رانسه ( و نیز در ایران به پیروی از نظام ?رانسوی ) معمول است, در قدیم بر اساس تئوری موسیقی قرون وسطایی از شش هجا تشکیل می شده :

Ut Re Mi Fa Sol La


هجاهای ششگانه را کشیشی موسیقی دان, از اهالی ?رانسه و مقیم ایتالیا, به نام گوییدو د, آرتسو ( Arezzo ‘Guido d , 990 – 1050 ) از شعر مناجات گونه زیر, که آهنگ آنرا احتمالاً خود ساخته بود, برگزید و آنرا به خاطر سهولت از بر کردن اصوات موسیقی و درک زیر و بمی شان نسبت به هم, به شاگردان و سرایندگان خویش می آموخت :

Ut queant laxis resonare fibris Mira gestorum famuli tuorum Solve

Ut re Mi fa Sol

poluti labireatum Sancte Johannes.

la

ترجمه ?ارسی شعر :

اینکه خادمان تو با آوازی رسا کارهای معجزه آسایت را باز می سرایند, باشد که به امید پاک شدن گناهانشان از لب های ناپاکشان باشد, ای ژان قدیس.



در قرن های بعد که نظام شش نتی گسترش یا?ت و به ه?ت نت امروزی رسید, هجای سی بر آن ا?زوده شد, و نیز هجای اوت که در نت خوانی دشوار بود به هجای دو بدل گشت.

در نظام ال?بایی به تبعیت از تئوری موسیقی یونان باستان, و کوک سازهای آن زمان, نت لا مبدا مبدا قرار گر?ت و نت ها بر طبق همان تئوری با ه?ت حر? آغازین ال?بای لاتین, نامگذاری شدند:

A B C D E F G
سل ?ا می ر دو سی لا



این نظام را کشورهای انگلیسی زبان ( انگلستان و آمریکا ) و آلمانی زبان ( آلمان و اتریش ) پذیر?ته اند و به کار می برند. اما میان این دو گروه کشورها, اختلا? هایی در نحوه نامگذاری به چشم می خورد :
در کشورهای انگلیسی زبان نت سی با حر? B نمایش داده می شود ولی در کشورهای آلمانی زبان نت سی بمل با B و نت سی با حر? H نمایش داده می شود. بنابراین نظام ال?بایی نت ها در کشورهای آلمانی زبان به صورت زیر است:

A B C D E F G H
سی سل ?ا می ر دو سی بمل لا



در زبان انگلیسی, مانند ?رانسه و ?ارسی , نام نشانه های تغییر دهنده را جدا از نام نت و پس از آن ادا می کنند. در این زبان دیز را Sharp , بمل را Flat , بکار را Natural , دوبل دیز را Double Sharp و دوبل بکار را Double flat گویند.

در زبان آلمانی نشانه های تغییر دهنده به صورت پسوند ( و بنابراین هجایی ) تل?ظ می شوند و به این ترتیب که اگر جلوی نتی قرار گیرند. اگر نت دیز باشد هجای is – پس از نام ال?بایی نت ادا می شود. ( مثلاً ?ا دیز : Fis ادا می شود ) و اگر بمل باشد هجای es – پس از نام نت قرار می گیرد. ( مثلا می بمل : Es و ر بمل : Des ادا می شود )

نکته اینکه در زبان آلمانی سی بمل هیچ گاه Hes نامیده نمی شود و B نامیده می شود.
از : Amir

fanoos
Thursday 28 June 2007, 11:28 PM
سينتي سايزر

سازي است الكترونيكي كه از نظر ?ركانس صدايي با ارنجر كه سازي كلاويه اي است ?رق ميكند .معمولا سازي است كه بايد به يك مولد صدا مثل آمپلي ?اير وصل شود .
از ريتمهاي ارنجر است?اده نمي شود
صداي الكترونيكي دارد نه طبيعي
سازي است شبيه كيبورد ( ارگ) .

Hes_r
Thursday 28 June 2007, 11:57 PM
?انوس جان اگه منظورت از این تاپیک اینه که لغتنامه بزاریم باید تئووری باشه

پس بهتره که این جا در مورد ساز صحبت نکنیم

fanoos
Friday 29 June 2007, 12:25 AM
نه عزيزم
اصطلاح موسيقي شامل همه چيزايي كه به موسيقي ربط داشته باشن ميشه اما اگه اشكال داره .باشه ديگه در مورد ساز نمينويسم

مثل يه ?رهنگ لغت ?ارسي

akanani
Saturday 15 September 2007, 10:54 AM
سازگان یا ارکستر

مجموعه واحدی است از نوازندگان سازهای (You can see links before reply) گوناگون که باهم به اجرای قطعات موسیقی (You can see links before reply =25DB=258C) میپردازند.
یک سازگان کوچک را معمولاً سازگان مجلسی (You can see links before reply =25DA=25AF=25D8=25A7=25D9=2586_=25D9=2585=25D8=25A C=25D9=2584=25D8=25B3=25DB=258C&action=3dedit) (chamber orchestra) مینامند.

ارکسترهای کامل و دارای همه سازهای لازم را با نامهایی مانند سازگان سمفونیک (You can see links before reply =25D9=2588=25D9=2586=25DB=258C=25DA=25A9&action=3dedit) (همآوا)، یا سازگان فیلارمونیک (You can see links before reply =25D8=25A7=25D8=25B1=25D9=2585=25D9=2588=25D9=2586 =25DB=258C=25DA=25A9&action=3dedit) (نوادوستان) نیز مینامند. این صفت‌ها اشاره‌ای به نوع سازهای بکاررفته یا نقش و سبک ارکستر ندارند و بیشتر برای نامگذاری‌های گوناگون بر روی ارکسترهای چندگانه‌ای که در یک شهر قرار دارند سودمند می‌‌افتند. برای نمونه برای نامگذاری گروه‌هایی مانند ارکستر موسیقی ملی ایران (You can see links before reply =25D8=25B3=25D8=25AA=25D8=25B1_=25D9=2585=25D9=258 8=25D8=25B3=25DB=258C=25D9=2582=25DB=258C_=25D9=25 85=25D9=2584=25DB=258C_=25D8=25A7=25DB=258C=25D8=2 5B1=25D8=25A7=25D9=2586&action=3dedit)، ارکستر سمفونیک تهران (You can see links before reply =25D8=25B3=25D8=25AA=25D8=25B1_=25D8=25B3=25D9=258 5=25D9=2581=25D9=2588=25D9=2586=25DB=258C=25DA=25A 9_=25D8=25AA=25D9=2587=25D8=25B1=25D8=25A7=25D9=25 86&action=3dedit) و ارکستر فیلارمونیک تهران (You can see links before reply =25D8=25B3=25D8=25AA=25D8=25B1_=25D9=2581=25DB=258 C=25D9=2584=25D8=25A7=25D8=25B1=25D9=2585=25D9=258 8=25D9=2586=25DB=258C=25DA=25A9_=25D8=25AA=25D9=25 87=25D8=25B1=25D8=25A7=25D9=2586&action=3dedit) که کار هر سه همان اجرای آثار موسیقی است.
سازگان‌های فیلارمونیک معمولاً از سوی یک انجمن دوستداران موسیقی (انجمن فیلارمونیک) پشتیبانی می‌‌گردند مانند انجمن فیلارمونیک تهران (You can see links before reply =25D9=2585=25D9=2586_=25D9=2581=25DB=258C=25D9=258 4=25D8=25A7=25D8=25B1=25D9=2585=25D9=2588=25D9=258 6=25DB=258C=25DA=25A9_=25D8=25AA=25D9=2587=25D8=25 B1=25D8=25A7=25D9=2586&action=3dedit).
واژه سازگان از برابرنهاده‌های فرهنگستان زبان و ادب فارسی (You can see links before reply =25D8=25B3=25D8=25AA=25D8=25A7=25D9=2586_=25D8=25B 2=25D8=25A8=25D8=25A7=25D9=2586_=25D9=2588_=25D8=2 5A7=25D8=25AF=25D8=25A8_=25D9=2581=25D8=25A7=25D8= 25B1=25D8=25B3=25DB=258C) است.

منبع : کتاب فرهنگ بزرگ موسیقی

akanani
Sunday 16 September 2007, 07:41 AM
آرانژمان :



آهنگی كه برای ارکستر (You can see links before reply =25D8=25B1) یا ساز (You can see links before reply) مشخصی ساخته شود را آرانژمان می‌گويند.


اکتاو :

به زبان لاتین یعنی عدد هشت. و اما در موسیقی نشان دهنده ۷ نت پایه‌ای موسیقی: Do,Re,Mi,Fa,Sol,La,Si و نت هشتم که تکرار نت Do اول با فاصله ۷ نت است میباشد. هر ساز دارای دامنه خاصی از لحاظ تکرار این نت های نامبرده میباشدو دامنه سازها رااغلب با شمارش مجموع این هشت نت که برابر با یک اکتاو میباشد میسنجند. بدیهیست که سازهای مختلف دارای تعداد اکتاوهای مختلف میباشند.

akanani
Sunday 16 September 2007, 07:43 AM
اُورتور


قطعه‌ای سازی است که به عنوان مقدمه برای اپرا (You can see links before reply)، اوراتوریو (You can see links before reply =25D8=25A7=25D8=25AA=25D9=2588=25D8=25B1=25DB=258C =25D9=2588&action=3dedit)، باله (You can see links before reply =25D9=2587&action=3dedit) و سایر آثار دراماتیک یا به عنوان یک قطعه مستقل اجرا می‌شود و معمولاً شامل نغمه‌های اصلی آن اثر است. این قطعه در اجراهای نمایشی زمانی که هنوز پردهٔ نمایش بالا نرفته‌است، توسط ارکستر اجرا می‌شود.
در موسیقی ایرانی، از اواخر دوره قاجار (You can see links before reply )،برای اولین بار توسط درویش خان (You can see links before reply _=25D8=25AE=25D8=25A7=25D9=2586) مقدمه‌ای بنام پیش‌درآمد (You can see links before reply =25E2=2580=258C=25D8=25AF=25D8=25B1=25D8=25A2=25D9 =2585=25D8=25AF&action=3dedit) قبل از درآمد (You can see links before reply ) اجرا می‌شود.
واژهٔ معادل پیش‌نوا از سوی فرهنگستان زبان و ادب فارسی (You can see links before reply =25D8=25B3=25D8=25AA=25D8=25A7=25D9=2586_=25D8=25B 2=25D8=25A8=25D8=25A7=25D9=2586_=25D9=2588_=25D8=2 5A7=25D8=25AF=25D8=25A8_=25D9=2581=25D8=25A7=25D8= 25B1=25D8=25B3=25DB=258C)‌ برای اورتور پیشنهاد شده‌است.

akanani
Sunday 16 September 2007, 07:46 AM
بمل

به نتهایی (You can see links before reply) که با فاصله نیم پرده عقب تر از نتهای اصلی قرار دارند بمل می‌گویند



چند صدائی

کلمه ی پلی فنیک به معنای چند صدایی است و یکی از بافت های موسیقی کلاسیک را به خود اختصاص میدهد. موسیقی چند صدایی:چند ملودی مستقل که هر کدام حرکت اختصاصی خود را دارند به طور همزمان اجرا و شنیده میشوند.مانند کنسرتو و فوگ و ....

akanani
Sunday 16 September 2007, 07:49 AM
دیز:


در موسیقی (You can see links before reply =25DB=258C) به نت (You can see links before reply)هایی که با فاصله نیم پرده (You can see links before reply =25D9=2587_=2528=25D9=2585=25D9=2588=25D8=25B3=25D B=258C=25D9=2582=25DB=258C=2529&action=3dedit) جلوتر از نتهای اصلی قرار گرفته اند دیز می گویند.


سمفونی :

قطعه معمولا ارکسترال (You can see links before reply =25D8=25B3=25D8=25AA=25D8=25B1=25D8=25A7=25D9=2584&action=3dedit) در موسیقی کلاسیک است که از چند موومان تشکیل شده است . در فارسی بصورت سمفونی و سنفنی نیز نوشته شده است . شروع آن به قرن هیجدهم میلادی باز می گردد.سنفونی های اولیه در ابتدا همان اورتورهای (You can see links before reply =25D8=25B1)اپرایی (You can see links before reply) بودند . زمانی که سنفونی فرم مستقلی پیدا کرد موومان (You can see links before reply =25D9=2585=25D8=25A7=25D9=2586&action=3dedit) چهارمی به آن افزوده شد. یوهان کریستیان باخ (You can see links before reply _=25D8=258C=25DB=258C=25D9=2588=25D9=2587=25D8=25A 7=25D9=2586_=25DA=25A9=25D8=25B1=25DB=258C=25D8=25 B3=25D8=25AA=25DB=258C=25D8=25A7=25D9=2586&action=3dedit) و موتزارت (You can see links before reply =25D8=25B1=25D8=25AA) در هایدن (You can see links before reply 7=25D8=25A7=25DB=258C=25D8=25AF=25D9=2586) و بتهوون (You can see links before reply =25D9=2586) در شکل گیری آن تاثیر به سزایی داشته اند

akanani
Sunday 16 September 2007, 07:53 AM
کانن :

کانن به قطعه ای گفته میشود که برای دو یا چند ساز نوشته میشود و نوازندگان آنرا یکی پس از دیگری با فاصله چند میزان از هم اجرا میکنند.


گام کروماتيک:

گامی (You can see links before reply) است که تمامی ۱۲ نت (You can see links before reply)گام معتدل (You can see links before reply _=25D9=2585=25D8=25B9=25D8=25AA=25D8=25AF=25D9=258 4&action=3dedit) غربی را شامل ميشود. تمام نت‌های اين گام نيم پرده (You can see links before reply =25D9=2587_=2528=25D9=2585=25D9=2588=25D8=25B3=25D B=258C=25D9=2582=25DB=258C=2529&action=3dedit) با يکديگر فاصله دارند.

تمام گام‌های دیگر در سنت موسیقی غربی زیرمجموعه این گام هستند.

akanani
Sunday 16 September 2007, 07:55 AM
کنترپوئن :

کنترپوئن از لحاظ لغوی به معنای نت در مقابل نت میباشد. در این فن تاکید بر روند افقی نت ها میباشد تا بر روند عمودی . و هر یک از نت هایی که با هم نواخته میشونتد دارای ریتم و تم مستقل از هم بوده ولی در کلیت آهنگ دارای هارمونی میباشند .

نت :

نُت یا نوت، در موسیقی (You can see links before reply =25DB=258C) به دو معنی بکار می‌رود: یکی به معنی واحد صدائی با فرکانس (You can see links before reply =25D8=25B3) ثابت که نامی بر آن گذاشته شده که در متون کهن فارسی به آن نغمه می‌گویند و دیگری به معنی نمایش یا نشانه نوشتاری هر یک از این صداها.
در معنی اول نت‌ها هفت نام برای نوشتن اصوات موسیقایی هستند. در ایران به پیروی از فرانسه و ایتالیا نت‌ها به این صورت نام گذاری می‌شوند: دو-ر-می-فا-سل-لا-سی (do, re, mi, fa, sol, la, si). در روش نام‌گذاری الفبایی که در کشورهای انگلیسی و آلمانی زبان رایج بوده است نت‌ها به ترتیب "A, B, C, D, E, F, G" نام می‌گیرند، که نت A در این روش برابر با نت «لا» (la) در روش قبلی است.
در معنی دوم، برای مکتوب کردن اصوات موسیقی، این صداها را طبق قواعد خاصی بین یا روی پنچ خط افقی می‌نویسند که به نام خطوط حامل (You can see links before reply D=25D8=25A7=25D9=2585=25D9=2584) شناخته می‌شوند. خطوط حامل از پایین به بالا شمرده می‌شوند، به این معنی که نتی که روی خط پایین‌تر نوشته شود، صدایی بم‌تر از نتی دارد که بر روی خط بالاتر نوشته شده است. به این ترتیب نام نت از روی جائی‌که روی خط‌های حامل قراردارد مشخص می‌شود. دیگر مشخصات نت مانند طول آن (مدت زمان امتداد یافتن آن صدا) و غیره را نیز با شکل‌های قراردادی که برای نت طرح شده نمایش می‌دهند. نت‌های متوالی را از چپ به راست می‌نویسند. دانشی که به قواعد نوشتن نت‌های موسیقی و مقولات مرتبط با آن می‌پردازد، تئوری موسیقی (You can see links before reply =25D8=25B1=25DB=258C_=25D9=2585=25D9=2588=25D8=25B 3=25DB=258C=25D9=2582=25DB=258C&action=3dedit) نام دارد.

hichnafar
Sunday 16 September 2007, 09:05 AM
سلام
ممنون ازتعاریف
فقط درمورد اکتاویه چیزی رواضافه کنم که فرکانس نت آخر(هشتم )به نسبت نت اول دوبرابر میشه
یعنی مثلا"اگه می خط اول فرکانسش 100 (hz)باشه فرکانس می بین چهارم و پنجم می شه 200 هرتز.

bahare
Sunday 16 September 2007, 10:57 AM
کادانس کامل:
نقطه سکونی واضحکه در پایان یک عبارت از ملود حس خاتمه ایجاد مکند.
کادانس ناقص:
نقطه سکون پایان یک عبارت بدون حس خاتمه که شنونده را برای شنیدن عبارات بعدی منتظر نگه میدارد.
کادنتسا:
بخشی از کنسرتو که تکنواز بدون همراهیه ارکستر به نمایش مهارت خود می پردازد و اغلب در نزدیکیه پایان موومان اول گاه موومان اخر ظاهر میشود.
پولونز:
اثری تک موومانی با وزن سه تایی که حالتی با وقار دارد و اغلب برای پیانو نوشته شده و در اصل رقصی لهستانی و درباری بوده.(شوپن پولنز در لا بمل ماژور اوپوس 13 <پاتتیک>)
بالاد:
فرمی فرانسوی در شعر و موسیقی در قرون وسطی که تروبادورها رواج دهنده این فرم بودند.
موتت:
اثری کرال و پلی فونیک که بر مبنای متنی مذهبی به زبان لاتین متفاوت با متن مس ساخته شده و یکی از دو فرم اصلی در موسیقی مذهبی رنسانس است.
مایستر:
دستیار رهبر ارکسترکه اغلب نوازنده ویولون اول در هر ارکستر سمفونیک است.
ترمولو:
تکرار سریع یک نت در سازهای زهی با حرکت تند و ریز ارشه روی سیم.
رتروگراد:
شکلی دگرگون شده از سوژه فوگ(یا هر ایده ملودیک دیگه) که اجرای ان از اخرین نت به اولین نت ساخته شده(اجرای پس رونده).
سولفور:
شخصی که اوازخوانان را در یاداوری کلام و نت های اوازشان هنگام اجرا کمک میکند.سولفور در اتاقکی بالای میانه صحنه و پنهان از دید شنوندگانقرار دارد.

akanani
Sunday 16 September 2007, 11:15 AM
گام ماژور :

از صداهای اصلی سازنده یک قطعه موسیقی زیر و بم های متفاوت دارند و به ترتیب از بم به زیر و یا از زیر به بم مرتب شده اند ساخته شده است . گامهای اساسی موسیقی کلاسیک غرب از قرن هفدهم تا بیستم گامهای ماژور و مینور بوده اند .
گامهای آشنای ( دو -ر-می-فا-سل-لا-سی-دو) نمونه ای از گام ماژور است .

گام ماژور میان صداهای متوالی خود الگوی معینی از فاصله ها دارد میان صداهای متوالی یک گام غربی دونوع فاصله یافت می شود . پرده و نیم پرده

یادآور می گردد فاصله پرده دو برابر نیم پرده است .

Sina_Eftekhari
Sunday 16 September 2007, 11:20 AM
اول از همه از akanini عزيز بابت اين تاپيك خوب تشكر مي كنم.فكر كنم بتوانيم يك glossaryخوب و مفصل از اصطلاحات موسيقي در سايت ايجاد كنيم و از اطلاعات اين تاپيك نيز در آن استفاده كنيم.
فقط در مورد اصطلاح بمل و ديز اين نكته را در ادامه فرمايشات دوستان اضافه كنم كه فقط در نظام فواصل تعديل يافته غربي (12 نيم پرده مساوي در هر اكتاو) همه نيم پرده ها با هم برابر هستند و بنابراين مثلا دو ديز و ربمل همصداهستند. اما كوكها و نظامهاي مختلفي غير از اين نظام وجود دارند كه در آن بين اين نتهاي به اصطلاح مترادف آنارمونيك اندكي اختلاف صدا وجو دارد.

akanani
Sunday 16 September 2007, 11:22 AM
سنجش فواصل از روی گام :

واحد بنیادی موسیقی فاصله می باشد . این اصطلاح برای سنجش نسبت زیر و بمی دو نت بکار می رود . اگر دو نت به صورت همزمان به صدا در آیند آنرا فاصله هارمونیک و در صورتیکه بدنبال هم بیایند ، فاصله ملودیک می نامیم .

نت های تشکیل دهنده یک فاصله از گام ها مشتق می شوند که رایج ترین آنها گام های دیاتنیک هفت نتی ماژور (major) و مینور (minor) می باشند . موسیقی تنال که بیشترین آثار بین سال های 1700 و 1900 میلادی را در بر می گیرد ، مبنی بر گام دیاتنیک است .
تفاوت میان گام های مینور و ماژر به چگونگی توزیع فواصل یک پرده ای و نیم پرده ای در آنها مربوط می گردد . گام ماژوری که بر پایه نت دو بنا گردد گام دو_ماژور (c_major) نامیده می شود

سه شکل متقاوت از گام مینور وجود دارد . گام مینور طبیعی ( natural minor ) به سه نت متفاوت نسبت به گام ماژور ، گام مینور هارمونیک ( harmonic minor) و گام مینور ملودیک ( melodic minor)

مجموعه همه نت هایی که معمولا در محدوده یک اکتاو مورد استفاده قرار می گیرند گام کروماتیک ( chromatic scale ) را تشکیل می دهند . این گام کلا از فواصل نیم پرده ای ، که کوچکترین فاصله مورد استفاده در موسیقی غرب می باشند تشکیل می شوند

از هر نت ، تا نت همنام پس از آن یک اکتاو ( octave ) نامیده می شود . هر اکتاو در برگیرنده 12 نیم پرده می باشد که بوسیله شستی های سفید و سیاه نشان داده می شوند
در نتیجه ، گام کروماتیک نماینده مجموعه همه نت های مورد نیاز در یک اکتاو می باشد
هر گام دیاتنیک ، زیر مجموعه ای هفت نتی از گام کرومانیک بشمار می رود . همه گام های ماژور ، نابسته به نت پایه یا تنیک آنها ، دارای توزیع مشابهی از فواصل یک پرده ای و نیم پرده ای می باشند .
شکلی که مشاهده خواهید کرد مجموعه همه گام های ماژور را که هر یک بر مبنای یکی ار نت های دوازده گانه گام کروماتیک تشکیل شده اند نشان می دهد
این ترتیب ویژه گام ها را که بر اساس شمار افزایشی دیزها ، و یا شمارش کاهشی بمل های آنها سازمان یافته است ، دایره پنجم ها می نامند که در آن تنیک هر گام نسبت به تنیک گام پیشین یا پسین خود به فاصله پنجم قرار دارد
ملودی مشخصه یک گام ماژور معمولا تنها با کاربرد نت های همان گام ساخته می شود . از این رو میتوان نت های یک گام را چون الفبائی در نظر گرفت که هر کدام از حروف آن را میتوان هر چند بار و به هر ترتیبی که لازم باشد برای تشکیل یک ملودی به کار برد .

هفت نت تشکیل دهنده گام دیاتنیک را درجه های گام می نامند که معمولا با اعداد رومی از I تا VII نمایش داده می شوند و با نام های زیر مشخص میگردند

– تنیک ( tonic ) ( نت مرکزی ، نت مایگی )
– روتنیک ( supertonic ) ( یک درجه بالاتر از تنیک )
– میانی ( medihnt ) ( میان تنیک و نمایان )
– زیر نمایان ( subdominant ) ( نمایان پائینی ، به فاصله نمایان از تنیک اما در جهت عکس آن )
– نمایان ( dominant) ( نت برجسته و چیره گام )
– زیرمیانی ( submediant) ( میان تنیک و زیر نمایان )
– محسوس ( leading tone ) ( نت راهنما با گرایش بسوی تنیک )

باید توجه داشت که اصطلاح محسوس تنها هنگامی به کار می رود که فاصله درجه هفتم تا تنیک نیم پرده باشد ، مثلا در گام ماژور یا مینور ملودیک بالارونده . در صورتیکه این فاصله یک پرده باشد .
مثلا در گام مینور ملودیک پائین رونده ( چون گرایش آن به سوی تنیک کاهش می یابد ) درجه هفتم دیگر محسوس خوانده نمی شود ، بلکه به آن درجه هفتم مینور و یا زیرتنیک ( subtonic) می گویند

akanani
Sunday 16 September 2007, 11:31 AM
دوستان گرامی

منبع تمامی مطالب گفته شده در این تاپیک از طرف بنده کتاب تاریخ موسیقی، اثر لوست مارتیروسیان، ترجمه سیروس کرباسی است من باید اول تاپیک اعلام می کردم فراموش کردم . این را گفتم تا مدیران سایت از بنده ایراد نگیرند .



:ak

Hes_r
Sunday 16 September 2007, 12:30 PM
آکانی جان دیز عملگری که یه نت رو نیم پرده ( از نوع کرماتیک ) زیر تر و بمل نیم پرده ی کروماتیک بم تر میکنه .

ولی من اشکالی تو تعریفت مشاهده نکردم .

یا علی

hichnafar
Saturday 15 December 2007, 03:52 PM
سلام
امیدوارم که تکراری نداشته باشه .
_________________________
ترمولو (tremolo):به معنای به لرزش درآوردن است ودرموسیقی چندکاربرددارد: 1. درسازهای رشته ای کمانه ای مانند ویولن ،به پس وپیش کردن سریع بخش کوتاهی ازآرشه راروی سازترمولومی گویند.2.درپیانو،ارگ وکلاوسن اجرای پی درِپی وسریع یک نت یایک فاصله اکتاو یاهنگام راترمولومی نامند.3. درآواز ،به ارتعاش درآوردن ولرزاندن یک صدای واحدراترمولومی گوبند.

تریل : درانگلیسی trill (تریل) ودرفرانسه trille (تری) تلفظ می شود که به معنای نگه داشتن یک نت وتکرارپی دری نت دیگری درفاصله ی ربع ویانیم پرده زیرتراست .تفاوت ترومولوباتریل دراین است که درترمولو یک نت تکرارمی شود ودردومی یک نت ثابت می ماندونت زیرترمکررمی گردد.

ارکسترفانفار :به گروهی ازسازهای مسی وبادی چوبی گفته می شود ،نوازندگان این ارکستر درهوای آزادوگاهی درحین حرکت قطعاتی مارش گونه رامی نوازند.نام این ارکستر درآغاز«باند»بوده وفقط سازهای بادی مسی وطبل راشامل می شده است ،بعدهاکه فانفارنامیده شد فلوت وکلارینت هم به آن اضافه گردید.

sina_sb2008
Monday 11 February 2008, 10:09 PM
چند واژه در موسیقی (You can see links before reply)
موسیقی از هنرهای ظریف و هفتگانه دنیاست . سه عامل اساسی به طور کلی در موسیقی نهفته است که عبارت از ملودی ، ریتم و هارمونی می باشد .
ملودی ، که همان << نوا >> می باشد از احساس و روان هنرمند سر چشمه می گیرد و معرف غم ها و شادی های درونی وی می باشد که به شنونده اواز و موسیقی انتقال می یابد .
ریتم ، برای موزون و یکنواخت کردن نوای موسیقی و پشت سر هم بودن و تداوم اهنگ به وجود امده ، هماهنگ کردن موسیقی را هارمونی می نامند و موسیقی خوب جهانی امروز ان موسیقی است که دارای هارمونی ، ریتم و ملودی تکمیلی باشد .
اپرا ، نمایشی است توام با اواز و همراه با ارکستر . اپرت به برنامه های کوچکی گفته می شود که از زندگی و اهنگ های عامیانه و به اصطلاح مردم کوچه و بازار الهام می گیرند .
پیش درامد اهنگ ها را اورتور یا مقدمه می نامند .
سویت ، به یک رشته موسیقی کلاسیک گفته می شود که پیاپی نواخته می شود . سونات ، قسمتی از موسیقی است که به وسیله یک یا دو ساز نواخته می شود .
موسیقی اوازی ، موسیقی است که همراه ساز با صدای زن یا مرد همراه شود و این بهترین موسیقی جهان است . زیرا انسان به خوبی می تواند از طریق صوت خدادادی احساسات شادی یا غم را بیان نماید .
موسیقی مذهبی ، در مساجد ، کلیساها ، معابد و خلاصه مکان های مقدس اجرا می گردد . انسان بدین وسیله احساسات پاک و بی الایش خود را خالی از هر شائبه با خالق بی همتا در میان می گذارد .
سمفونی ، اهنگ هایی است که برای ارکسترهای بزرگ نوشته می شود .
کنسرتو ، به گروه نوازندگانی اطلاق می گردد که به اتفاق اهنگی را اجرا می کنند

mersedes
Sunday 6 June 2010, 11:44 AM
اكرد:4نت مختلف با فواصل معين(به نسبت اول,سوم,پنجم و هشتم)كه در ان واحد,به صدا درايند.
البته 1نكته كه دوست عزيزمون فانوس فراموش كردن كه بگن:براي تركيبي كردن ميزلن ها,ما بايد صورت كسرميزان هاي ساده ي خودمان را در عدد3و مخرجشان را در عدد2 ضرب كنيم

r_a_m_i_n
Sunday 6 June 2010, 10:31 PM
درود دوستان......نميدونم من سطح علميم پايينه يا شما سطحتتون خيلي بالاست...
ولي بعضي از تعريفاتون از موسيقي كمي سنگينه.....من اكثر اصطلاحات رو شنيده بودم...اما بعضياش دركش سخت ميشه
شايدم بخاطر اينه كه من موسيقي سنتي كار كردم و با اركستر و فوت و فنهاي كلاسيك آشنايي ندارم
ولي فكر ميكنم اگه از بحث هاي ساده تري شروع ميكرديد اين تاپيك خيييلي شلوغ ميشد

sh.sahraei
Monday 7 June 2010, 08:38 AM
من فکر کنم کتاب درک و دریافت موسیقی نوشته راجر کمیی ین ترجمه حسین یاسینی هم اطلاعات خوب و جامعی راجع به بحثمون داشته باشه یه کتاب دیگه هم هست به اسم زبان موسیقی نویسندش یادم نیست ولی اونم توی قسمت گام دیز و بمل هم اطلاعات خوبی میتونه بده .

sh.sahraei
Monday 7 June 2010, 08:48 AM
من فکر کنم اون دوستمون در تعریف ترمولو در ویولن یکم اشتباه میکنه چون در ویولن اگه آرشه رو سریع پس و پیش بکشی توی گام نت تاثیر میزاره نه روی صدا .
اون لرزش ارادی انگشت دست چپ روی سیمه که باعث ایجاد صدای خاصی در ویولن می شه نه آرشه کشی خاص چون آرشه کشی فقط در صداگیری تاثیر زیاد میزاره البته نباید به نقش اون در طول عمر و حتی صدای اصلی ساز توجه نداشت .
که میتونین در اجرا های Heifetz , ..... به حرکت انگشت های دست چپ نگاه کنین که بهتر درکش کنین .
مرسی

r_a_m_i_n
Monday 7 June 2010, 12:14 PM
من در مورد ويلن اطلاع چنداني ندارم.....ولي ميدونم حركت انگشت كه vibration ناميده ميشه....و مسلما بايد ترمولو رو با آرشه امجام داد.....درست نميگم؟
همون اصطلاح آرشه پرون اين نيست؟ يا به استگاتو ميگن آرشه پرون؟