PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : موسیقی کلاسیک چیست



kastorvapolux
Wednesday 25 August 2010, 03:15 PM
سلام.موسیقی کلاسیک چیست؟میتوانم ان را به راحتی از دیگر موسیقی ها تشخیص دهم اما از نظر ساختاری چه فرقی با دیگر موسیقی ها دارد؟

BaBak_ParSian
Wednesday 25 August 2010, 03:36 PM
درود - اگه تو گوگل هم سرچ بزنی واست میاد - موسیقی کلاسیک که با گوش هم می تونی تشخیص بودی تو ساز من که ویلن باشه موسیقی کلاسیک فاصله هاش بیشتر نیم پرده است مثل موسیقی سنتی نیست مثل کرن - سری و این چیزاش زیاد باشه یه لغتی بود که فکر کنم اسمش نت های کروماتیک بود که دوازده نت معتدل به فاصله نیم پرده را کروماتیک می گفتند که در فضای موسیقی کلاسیک است

Bide_Majnoon
Thursday 26 August 2010, 03:13 PM
بابک جان این چیزی که شما می گید درست ولی موضوع تفاوت دستگاه های غربی و ایرانی نیست
ما تو سبک های دیگه مثل پاپ هم از دستگاه های موسیقی کلاسیک استفاده می کنیم من فکر میکنم تفات سبک کلاسیک با سایر سبک ها بیشتر به دلیل قواعد ساختاری و هارمونی اون هست
البته من خیلی در این باره اطلاعاتی ندارم ولی اینو می دونم که یه چهار چوب خاصی برای آهنگسازی در سبک کلاسیک وجود داره که البته برای هر یک از دوران سبک کلاسیک متفاوت هست
مثلا کارهای دوره باروک و با دوره رمانتیک خیلی تفاوت داره.

ببخشید اگه پر حرفی کردم اگر هم اشتباه گفتم لطفا دوستان حرفه تر اصلاح کنند.

Blue_Danube
Thursday 26 August 2010, 03:18 PM
موسیقی کلاسیک نامی است که به سنت موسیقی هنری غرب داده شده‌است. این نام‌گذاری دقتی ندارد و کوشش‌ها و بحث‌های زیادی برای مشخص کردن معنی آن صورت می‌گیرد. معمولاً شروع این موسیقی را از سده های میانی می‌دانند.

موسیقی کلاسیک را از نظر سبک و تحول تاریخی آن به چند دوره کوچک‌تر تقسیم کرده‌اند:
دوره سده‌های میانه
دوره نوزائی

در این دوره موسیقی‌دانان بیشتر از ادرکات حسی و تمایلات روحی خود در ساخت موسیقی و شکل دادن به سبکها بهره می‌‌بردند.
دوره باروک
دوره کلاسیک
دوره رومانتیک
دوره مدرن

نوگرایی یا مُدرنیسم به معنی گرایش فکری و رفتاری به پدیده‌های فرهنگی نو و پیشرفته‌تر و کنار گذاردن برخی از سنت‌های قدیمی است.

تقسیم بندی دوره های هنری - از جمله موسیقی - بعد از رونسانس چهار دوره اصلی در نظر گرفته میشود. اول سبک باروک (Baroque) که بطور تقریبی بین سالهای 1600 تا 1750 میلادی ادامه داشته، دوم دوره کلاسیک بین سالهای 1750 تا 1820 ، سوم رمانتیک بین سالهای 1820 تا 1910 و بالآخره موسیقی مدرن یا همین موسیقی عصر حاضر از 1910 تا به امروز.

طبیعی است که این تاریخ ها تقریبی هستند و انتقال سبک موسیقی از یک دوره به دوره بعد طی یک دوران گذر اتفاق بوده است که در آن مدت هنرمندانی بوده اند که با سبک هایی بینابین ، آثار هنری خود را خلق میکردند.

دوره رونسانس و قبل از آن هم برای خود تقسیم بندی های خاص دارد که در اینجا وارد آن مطالب نمیشویم و تنها به توضیح مختصر سه دوره باروک، کلاسیک و رمانتیکمیپردازیم.

دوران باروک
لغت باروک در عالم هنر (نه فقط موسیقی) تقریبا" معادل استادانه زینت دادن و یا ماهرانه درست کردن بکار میرود که از خصایص هنر این سالها بوده است. موسیقی این دوره همانند سایر هنر های هم عصر خود یکسره بیانگر اشرافیت و قدرت حکومت های اروپایی بوده است.

اگر به کارهای رامبرانت نقاش معروف هلندی که متعلق به این دوره بوده نگاه کنید یا حتی کاخ مشهور ورسای که مقر لویی چهاردهم در فرانسه بوده است را ملاحظه کنید میتوانید حسی بصری از هنر این دوران بگیرد.

موسیقی باروک هم درست مانند سایر هنرها از این تزئینات بهره برده است، شاخص بزرگ و مشهور این دوره، یوهان سباستین باخ است. از دیگر بزرگان موسیقی این دوره می توان به فردریک هندل، کلودیو مونتوردی، آرکانجلو کورلی یا حتی آنتونیو ویوالدی آهنگسازقطعه مشهور چهار فصل اشاره کرد.
یوهان سباستین باخ

فردریک هندل

کلودیو مونتوردی

آرکانجلو کورلی

آنتونیو ویوالدی

ز ویژگیهای موسیقی این دوره بطور قطع می توان از یگانگی - یا به بیانی یکنواختی - حالت موسیقی اشاره کرد. موسیقی دوران باروک اگر شاد شروع شود تا آخر شاد خواهد ماند یا اگر آرام و ملایم آغاز شود تا به انتها اینگونه خواهد بود.

ریتم در موسیقی باروک نیز اغلب یگانه است و بندرت پیش می آید که در موسیقی ریتم تغییر کند. ساختار ملودی نیز از همین قانون پیروی میکند و معمولا" تم اولیه بارها در طول موسیقی به صور و در سطوح مختلف، مثلا" حالتهای سئوالی و جوابی تکرارمیشود.

موسیقی این دوره اغلب بافت پلی فنیک دارد و اقلا" دو یا چند خط ملودی همواره توجه شنونده را بخود جلب میکند. به همین علت اغلب اگر شنوده حرفه ای نباشید، این موسیقی ها را شبیه به هم خواهید یافت .

موسیقی دوره کلاسیک (۱۸۰۰ - ۱۷۰۰)

واژه کلاسیک و کلاسیسم، معمولاً به یک دوره از موسیقی اطلاق شده‌است اما اغلب با معانی مختلف، در اصل عنوان سبک یک دوره خاص یا سبک مشخصی از موسیقی نیست. ولی از سوی دیگر، واژه کلاسیک بر پدیده‌ای اطلاق می‌شود که می‌تواند در اکثر دوره‌های مختلف تاریخ موسیقی با کار برود و تکرار شود. مثلاً آوازهای شوبرت در آلمان نسبت به قرن نوزدهم نمونه کلاسیک به شمار می‌آید در حالی که شوبرت از نظر تاریخی آهنگساز دوره رمانتیک محسوب می‌شود و افکار و عقایدش نیز رمانتیک است. بنابراین معنی واژه کلاسیک در ارتباط با یک قطعه مشخص یا اصولاً مقوله آهنگسازی می‌تواند کاملاً با معنی آن در رابطه با سبک یک دوره از تاریخ موسیقی متفاوت باشد. با چنین برداشت مشابهی می‌توان گفت که پالسترینا (آهنگساز قرن شانزدهم) قرن‌ها به عنوان نمونه کلاسیک موسیقی کلیسایی مد نظر قرار داشته و آثارش مدل اصیلی برای دیگر آهنگسازان بوده‌است.

پالسترینا

اژه کلاسیک در موارد استعمال کلی آن، هنگامی مفهوم بهتر و مفیدتر خواهد داشت که در ارتباط با نوع به خصوصی از آثار موسیقیایی (مانند نمونه‌هایی که از شوبرت و پالسترینا ذکر شد) قرار گیرد. در این مفهوم می‌توان بتهون را استاد کلاسیک در خلق سمفونی، سونات پیانو، کوارتت زهی محسوب کرد. بدون این که هیچ قضاوتی راجع به موقعیتش در تاریخ سبک‌های موسیقی انجام گیرد. فرق میان کلاسیک به عنوان یک راه حل قاطع و استوار برای مسئله نقش خلاق در یک اثر هنری یا مقوله آهنگسازی از یک طرف و به عنوان یک مفهوم در تاریخ سبک‌ها از طرف دیگر، همیشه ستیز و اختلاف دایمی به وجود می‌آورد که آثار آن نیز امروزه وجود دارد. آیا بتهون کلاسیک است یا رمانتیک او نسبت به این که چه مفهومی به کلمات داده شوند می‌تواند هر دوی آنها باشد.

تاریخ نویسان قرن نوزدهم، کلمه کلاسیک را در آلمان به سبک دوره‌ای که با نسل کوانتس و هانس و بعداً پسران باخ و معاصرین آنها شروع شد، اطلاق می‌کنند و در ایتالیا به سبک موسیقی دمینیکو اسکارلاتی و معاصرینش. اواخر این دوره را به طور واضح نمی‌توان معین کرد، زیرا جدال بین کلاسیک رمانتیک تا قرن نوزدهم و حتی قرن بیستم (با جریان نئوکلاسیسم) ادامه داشت. این که چه وقت و در کجا کلمه کلاسیک وارد فرهنگ موسیقی شد نیز به طور کامل روشن نیست. تعریف کلاسیک در ادبیات تا حدی بغرنج و گنگ است ولی این تعریف در موسیقی پیچیده تر می‌شود. (تاریخ موسیقی، تالیف لوست مارتیروسیان، ترجمه سیروس کرباسی)