PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مباحثي پيرامون شعر و موسيقي



fatemeh.1994
Tuesday 31 August 2010, 02:51 AM
درود

دوستان لطفا اين مطالب رو مطالعه بفرماييد . و اگر نكته اي به ذهنتون ميرسه ديگران رو بي نصيب نذاريد !
هرجا هم از نظر شما نياز به بحث داره بگيد تا دربارش گفتگو و تبادل اطلاعات كنيم!

سپاس...


__________________________________________________
انواع موسیقی شعر

۱- موسیقی بیرونی: منظور از موسیقی بیرونی شعر جانب عروضی وزن شعر است که برهمه شعرهایی که در یک وزن سروده شده اند قابل تطبیق است.مثلا تمام شعرهایی که در بحر متقارب (وزن شاهنامه فردوسی)سروده شده اند به لحاظ موسیقی بیرونی یکسانند یعنی می توان آنها را بر این نظام آوایی:

فعولن فعولن فعولن فعل (یا فعول)

تطبیق داد و درین قلمرو هیچ شاعری بر شاعری دیگر برتری ندارد مگر به تنوع اوزان یا به هماهنگی اوزان با تجارب روحی و دیگر جوانب موسیقایی شعرش.

۲- موسیقی کناری: منظور از موسیقی کناری عواملی است که در نظام موسیقایی شعر دارای تاثیراست ولی ظهور آن در سراسر بیت یا مصراع قابل مشاهده نیست.برعکس موسیقی بیرونی که تجلی آن در سراسر بیت و مصراع یکسان است و به طور مساوی در همه جا به یک اندازه حضور دارد.جلوه های موسیقی کناری بسیار است و آشکارترین نمونه آن قافیه و ردیف است و دیگر تکرارها و ترجیعها.مثلا درین بیتها:

ای یوسف خوشنام ما خوش می روی بر بام ما
ای در شکسته جام ما ای بردریده دام ما

تکرار " ام ما" در چهار مقطع این بیت از جلوه های موسیقی کناری است که دومی و چهارمی را در اصطلاح قافیه و ردیف می نامند.

۳- موسیقی درونی : از آنجا که مدار موسیقی (به معنی عام کلمه)بر تنوع و تکرار استوار است هرکدام از جلوه های تنوع و تکرار در نظام آواها که از مقوله موسیقی بیرونی و کناری نباشد در حوزه مفهومی این نوع موسیقی قرار می گیرد.یعنی مجموعه هماهنگی هایی که از رهگذر وحدت یا تشابه یا تضاد صامتها و مصوتها در کلمات یک شعر پدید می آید جلوه های این نوع موسیقی است و اگر بخواهیم از انواع شناخته شده آن نام ببریم انواع جناسها را باید یادآور شویم و نیز باید یادآور شویم که این قلمرو موسیقی شعر مهمترین قلمرو موسیقی موسیقی است و استواری و انسجام و مبانی جمال شناسی بسیاری از شاهکارهای ادبی در همین نوع از موسیقی نهفته است.ناقدان شعر در تبیین جلوه های آن از اصطلاحاتی نظیر خوشنوایی و تنالیتی و موسیقاییت که هر کدام در دانش موسیقی مفهومی خاص دارد استفاده میکنند و صورتگرایان روسی آن را ارکستراسیون می خوانند.

۴- موسیقی معنوی : همانگونه که تقارنها و تضادها و تشابهات در حوزه آواهای زبان موسیقی اصوات را پدید می آورد همین تقارنها و تشابهات و تضادها در حوزه امور معنایی و ذهنی موسیقی معنوی را سامان می بخشد بنابراین همه ارتباط های پنهان عناصر یک بیت یا یک مصراع و از سوی دیگر همه عناصر معنوی یک واحد هنری اجزای موسیقی معنوی آن اثرند و اگر بخواهیم از جلوه های شناخته شده اینگونه موسیقی چیزی را نام ببریم بخشی از صنایع معنوی بدیع - ازقبیل تضاذ و طباق و ایهام و مراعات نظیر - از معروفترین نمونه هاست.

منبع: کتاب موسیقی شعر
نوشته دکتر شفیعی کدکنی

صفحات۳۹۳-۳۹۱

ادامه دارد... (احتمالا D: )

STNHZ
Tuesday 31 August 2010, 09:07 AM
یا پیغمبر چقدر پیچیده!!!!
حتی من که شاعرم تو این باغها نیستم همینجوری شعر می گم!!!
دونستن اینا خوبه اما شاید توجه بهشون دست و پای شاعر رو ببنده و اون رو "بنده ی قافیه" کنه و محدودیت به وجود بیاره.

fatemeh.1994
Tuesday 31 August 2010, 12:59 PM
ساناز جان حرفتو تا حدودي قبول دارم
اما بايد يادمون باشه كه آرايش كلام و وزن و موسيقي شعر تا حد زيادي در تاثير گذاري هر شعري اهميت داره

يك شاعر بايد انقدر لم كار دستش باشه كه هر شعري (كوششي يا جوششي) كه ميگه وزن و آهنگ درست و بقاعده اي داشته باشه.


و علاوه بر آگاهي از علم عروض ، خوندن اشعاري كه اوزان و عروض قوي و درستي دارن ميتونه كمك بزرگي باشه.

ali_salemon
Friday 3 September 2010, 03:13 AM
ساناز جان حرفتو تا حدودي قبول دارم
اما بايد يادمون باشه كه آرايش كلام و وزن و موسيقي شعر تا حد زيادي در تاثير گذاري هر شعري اهميت داره

يك شاعر بايد انقدر لم كار دستش باشه كه هر شعري (كوششي يا جوششي) كه ميگه وزن و آهنگ درست و بقاعده اي داشته باشه.


و علاوه بر آگاهي از علم عروض ، خوندن اشعاري كه اوزان و عروض قوي و درستي دارن ميتونه كمك بزرگي باشه.

حرف شما درسته دوست عزیز ولی بعد از اینکه چند تا شعر بگی قواعد کار به طور تجربی میاد دستت

یعنی تمام چیزایی که شما گفتین رعایت میشه بدون این همه بازی کردن با کلمات.

ولی به خاطر زحمتی که واسه این پست کشیدین ازتون تشکر میکنم