PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : شعر های من "آوازه خوان"



Avazekhan
Tuesday 19 October 2010, 01:17 PM
سلام چند وقت بود ک می خواستم یه تاپیک شعر داشته باشم اما از اونجایی که اینجا شاعرای خیلی خوبی داره و شعرهای من زیره به کرمون بردنه و اینکه اصلا خودمو در حدی نمیدونم که به خودم بگم "شاعر" به همین خاطر تا به حال این کارو نکرده بودم
اما دوستان عزیز من خیلی لطف دارن و با اینکه از من خیلی بهترن ولی به من این پیشنهاد رو دادن
و یه سری دلایل شخصی باعث شد من این تاپیک رو بزنم...

امیدوارم که دوستان با نظراتشون این خسته ی جا مانده رو راهنمایی کنن...
با سپاس قبلی!

Avazekhan
Tuesday 19 October 2010, 01:18 PM
این هم از شعر اول ...
چون الهام دهنده اش یک دوست خوب و یک انسان دوست داشتنیه با این شروع میکنم..
دوبیته و کمی نزدیک به وزن اصلی دوبیتی هست
مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن

زدم از باده ی مستی دمی مستور و پنهانی
شدم مست و خراب آن شراب ناب عرفانی
بدیدم من در آن عالم گهی رویای آن ره که
به عشقت می روم من در پی آن آب حیوانی

Gilda
Tuesday 19 October 2010, 03:17 PM
به به!!
آق داداش شاعرم که هستی
به امید موفقیتت
و دیدن آثاربیشتر از شما

Avazekhan
Tuesday 19 October 2010, 03:26 PM
سپاس از همه ی دوستان
نه بابا کدوم شاعر...؟
شعر های بعدیمو که بنویسم عیب هام بیشتر پیدا میشه
به قول شاعر ...: تا مرد سخن نگفته باشد.....عیب و هنرش نهفته باشد

Avazekhan
Tuesday 19 October 2010, 03:28 PM
این هم یه دوبیتی دیگه که بعد از ادعای گزاف اعراب مبنی بر عرب بودن بو علی سینا بزبانم جاری شد...

بو علی سینا اگر از خطه ی اعراب بود...
حال و روز و وضع اعراب این چنین بر آب بود؟
بو علی کز علم او دنیا بسی آباد شد
مطمئنأ در رگش شیرازه ی سهراب بود

2HM
Tuesday 19 October 2010, 03:54 PM
براوو دوست من
عالی بود پس معلومه همه فن حریفی.
خیلی زیبا بود.
منتظر شعرهای بعدیت هستم.

Avazekhan
Tuesday 19 October 2010, 03:56 PM
براوو دوست من
عالی بود پس معلومه همه فن حریفی.
خیلی زیبا بود.
منتظر شعرهای بعدیت هستم.
ممنون از لطفت دوست من...
این نظر لطف توئه...!

Don_Ramtin
Tuesday 19 October 2010, 04:49 PM
سلام محمد جون . می بینم که شعر هم میگی !
شعرِ دوّمت خوب بود امّا تویِ شعرِ اوّل ، یکی دو تا مورد بود که بهت میگم .


زدم از باده ی مستی دمی مستور و پنهانی
شدم مست و خراب آن شراب ناب عرفانی
بدیدم من در آن عالم گهی رویای آن ره که
به عشق تو روم من در پی آن آب حیوانی
یکی زبانِ شعرت بود که با زبانِ امروز من و تو متفاوت و غریبه ست . البتّه این نظرِ شخصیِ منه و می تونه اینجوری نباشه ، امّا بهتر نیست به زبانِ امروز شعر بگیم ؟ این شعرِ تو بویِ زمانِ عراقی و حافظ رو داره ، نه امروز رو اینجا رو . بازم میگم ، شاید کسی دوست داشته باشه به اون حال و هوا شعر بگه و اصلا هم اشکالی نداره ، من فقط سلیقه یِ شخصی و نظرِ خودم رو گفتم .
و دیگه اینکه در بیت دوّم ، در هر دو مصرع مشکل وزن داری . تو مصرعِ اوّلِ بیتِ دوّم ، اون " که " که در آخر مصرع آوردی ، وزن رو ثقیل و لایتچسبک کرده . تویِ مصرعِ بعدیِ همین بیت هم اون عبارتِ " به عشقِ تو روم من " ، وزنی ثقیل و مقطّع و نادرست داره و اگه به جایِ اون بگی " به عشقت می روم من ... " ، روان و موزون میشه .
ببخشید که فضولی کردم امّا من یه توهّمی دارم که فکر می کنم اگه حرف نزنم ، شاید بقیه بگن " رامتین لاله و زبون نداره " !
شاید منم هوس کنم و یکی دو تا از چرندیاتی که به اسمِ شعر مرتکب میشم رو اینجا بنویسم . خدا به دور !
خوش باشی . فعلا ، یا حق !

Avazekhan
Tuesday 19 October 2010, 05:53 PM
سلام محمد جون . می بینم که شعر هم میگی !
شعرِ دوّمت خوب بود امّا تویِ شعرِ اوّل ، یکی دو تا مورد بود که بهت میگم .

یکی زبانِ شعرت بود که با زبانِ امروز من و تو متفاوت و غریبه ست . البتّه این نظرِ شخصیِ منه و می تونه اینجوری نباشه ، امّا بهتر نیست به زبانِ امروز شعر بگیم ؟ این شعرِ تو بویِ زمانِ عراقی و حافظ رو داره ، نه امروز رو اینجا رو . بازم میگم ، شاید کسی دوست داشته باشه به اون حال و هوا شعر بگه و اصلا هم اشکالی نداره ، من فقط سلیقه یِ شخصی و نظرِ خودم رو گفتم .

و دیگه اینکه در بیت دوّم ، در هر دو مصرع مشکل وزن داری . تو مصرعِ اوّلِ بیتِ دوّم ، اون " که " که در آخر مصرع آوردی ، وزن رو ثقیل و لایتچسبک کرده . تویِ مصرعِ بعدیِ همین بیت هم اون عبارتِ " به عشقِ تو روم من " ، وزنی ثقیل و مقطّع و نادرست داره و اگه به جایِ اون بگی " به عشقت می روم من ... " ، روان و موزون میشه .
ببخشید که فضولی کردم امّا من یه توهّمی دارم که فکر می کنم اگه حرف نزنم ، شاید بقیه بگن " رامتین لاله و زبون نداره " !
شاید منم هوس کنم و یکی دو تا از چرندیاتی که به اسمِ شعر مرتکب میشم رو اینجا بنویسم . خدا به دور !
خوش باشی . فعلا ، یا حق !

به به ! سلام رامتین جان...
داداش سرافراز کردین... این تعارفها چیه؟ ما که با هم ازین حرفا نداریم...
نمیدونی چقدر خوشحالم کردی...!

در مورد اول کاملا قبول دارم... خیلی قدیمی ام! یعنی بعضی وقتها خیلی قدیمی می شم!
اون هم به علت وابستگی شدید و علاقه ی شدید بنده به حافظ و اشعارشه! که نه فقط توی شعر که توی همه ی عرصه های زندگی من ریشه دوونده...
اما گاهی هم شعر جدید میگم یه مدت مداوم پیش یکی از شاعران امروزی انجمن شعر شیراز می رفتم تا با شعر روز آشنا بشم...
حالا ان شاء الله الرحمان! ازون چرندیات هم براتون مینویسم تا شما هم بهم بگید "تو همون شعر زمان عراقی بگی بهتره!!"

ممنون ازینکه شعرو نقد کردی ...
درسته ...
مصرع آخر رو ویراستاری کردم ...

فقط این واژه ی لایتچسبک رو از کجا آوردی ؟؟؟؟ هی یادش میفتم...هی میزنم زیر خنده!:21:
اما درکش کردم که منظورت چیه و کمی متوجه عیبش شده بودم.... اما توی لغت معادلش گیر کرده بودم که اون هم خدا رو شکر جور شد!!!:26::am

MEHRNAM
Tuesday 19 October 2010, 06:44 PM
آفرين محمد جان (خدا كنه اسمت همين باشه! نگين كه فراموشي گرفتم!)... دست به يكي كردين ما رو از نون خوردن بندازين؟! همه خيلي با استعدادن/ خوب شعر ميگن مثل شما! ولي چرا جسارتشو نداشتن زود تر بذارن كه ما هم بيشتر استفاده كنيم نميدونم؟! الان كه خوندم خيلي خوشم اومد... مرسي.

Avazekhan
Tuesday 19 October 2010, 06:51 PM
آفرين محمد جان (خدا كنه اسمت همين باشه! نگين كه فراموشي گرفتم!)... دست به يكي كردين ما رو از نون خوردن بندازين؟! همه خيلي با استعدادن/ خوب شعر ميگن مثل شما! ولي چرا جسارتشو نداشتن زود تر بذارن كه ما هم بيشتر استفاده كنيم نميدونم؟! الان كه خوندم خيلي خوشم اومد... مرسي.
به به سلااااااااااام
ببین کیا اینجا هستن!
آره محمدم...هنوز میتونی روحافظت حساب کنی!
بابا شما که غوغا کردین... ما که دیگه چیزی نداریم که به چشم بیایم...
والا خیلی با خودم کلنجار رفتم تا راضی شدم این کارو بکنم!!!
امیدوارم شما هم چند تا ایراد بگیری تا شاید یه فرجی شد و ما هم یه چیزایی یاد گرفتیم از شماها...!:26:

morteza3164
Tuesday 19 October 2010, 06:57 PM
مرسی داداش گلم برام جالب بود این دوتا دوبیتی .اما شما در زمینه شعر نو و سپید هم دستی در کار دارید پس ما رو بی نصیب نگذار
موفق وپیروز
یا حق

Don_Ramtin
Tuesday 19 October 2010, 09:36 PM
شاید منم هوس کنم و یکی دو تا از چرندیاتی که به اسمِ شعر مرتکب میشم رو اینجا بنویسم . خدا به دور !


این جمله رو من در آخرِ پستِ خودم ( در بالا ) نوشته بودم . یهو به این فکر افتادم نکنه کسی با خوندنش دچار سوء تفاهم بشه و فکر کنه منظورِ من اینه که شعرِ محمّدِ عزیزم چرنده ها ! نه ، منظورم به چرندیاتیه که گه گاه به اسم شعر برایِ برخی از رفقا می سرایم ! والّا من همچین جسارتی نسبت به محمّد و شعرش نمی کنم .

Sina_Yanni
Tuesday 19 October 2010, 09:42 PM
سلااااام !

محمد تو از اول کجا بودی کاکو ؟؟ بابا این هنرت رو هر کسی نداره به خدا ... .

ولی خداییش نمیدونم چرا با اون دو بیتی که واسه شیخ الرئیس سرودی حالم جا اومد اوضاع ... . دمت سشوار :)

Mehraneh
Tuesday 19 October 2010, 09:48 PM
مرسی استاد محد دمت گرم بابا
شما اینکاره بودی رو نمی کردی؟؟؟؟
دو بیتی دوم واقعا حس و موضوع جالبی داشت واقعا کیف کردم
اولی هم فقط بیت آخرش یه کم قافیه وزنش با بقیه یه کوچولو فرق داره(البته این نظرمنه شاید اشتبه باشه)
خیییلیی کار خوبی کردی که کاراتو می ذاری اینجا...آفرین
(خدا به ما هم از این جرئتا بده یه توپ دارم قلقلیه های خودمونو بذاریم مردم بخندن بهمون ما کیف کنیم ههه)
منتظر خوندن کارای بعدیت هستم اساسیییییییی

Avazekhan
Tuesday 19 October 2010, 10:07 PM
رامتین جون....محبت داری... بنده را نام خویشتن نبود ... حسن ظن شما ثابت شدس اگرم بگی چرند... لابد یه چیزی توش دیدی (شایدم هیچی توش ندیدی...!)

سینا جون ...چاکریم...
مهرانه ...اول استاد خودتی! (دیالوگ همیشگی رامتین!)
ثانیا ممنون از همه ی لطفت ، نظرت، و نقدت...
پاینده باشید...

morteza3164
Saturday 20 November 2010, 08:45 PM
کاکو پس کجایی .چرا شعر جدید نمیگذاری .دوست داشتیم بیشتر از شما بخونیم .نیستی .هستی .

Avazekhan
Saturday 20 November 2010, 09:38 PM
چاکریم مرتضی جون
ولک دمت گرم !
کوکا بزار سایت باز بشه ، بعد فعالیت کن!
دمت گرم که به یاد مو بودی!
اگه حوصله تایپ کردن داشتوم چنتاشو مینویسوم!

morteza3164
Sunday 21 November 2010, 08:24 PM
پس من شافتک میزنم تا شعر جدیدتو بگذاری و لذت ببریم
زود باش حوصلمون سر رفت بابا