PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : رباعیات خیام



koronzo_piti
Friday 26 November 2010, 08:04 PM
درود به دوستان همین طور که توی عنوان معلومه اینجا رو می خوام به تفصیر و رباعیات عمر خیام اختصاص بدم

Don_Ramtin
Friday 26 November 2010, 08:34 PM
کارِ خیلی خیلی خوبیه . من که عاشقِ خیّامم و شیفته یِ نگاهِ خیّام به هستی و زندگی و ایدئولوژیِ او هستم .

mariwan
Friday 26 November 2010, 08:39 PM
حضرت خيام بعضي از شعراش رو بايد سانسور كرد
جون بخاطرش شايد اين مبحث قفل بشه

koronzo_piti
Friday 26 November 2010, 08:44 PM
مرسی رامتین جان من رو تشویق می کنید که سریع تر بیام تا این رباعیات رو بنویسم


اکنون که گل سعادت پر بار است
دست تو ز جام می چرا بیکار است

می خور که زمانه دشمنی غدار است
دریافتن روز چنین دشوار است





امروز تو را دسترس فردا نیست
واندیشه فردات بجر سودا نیست

ضایع مکن این دم ار دلت شیدا نیست
کاین باقی عمر را بها پیدا نیست

koronzo_piti
Saturday 27 November 2010, 09:45 AM
اره مریوان جان این خیامی که دارم نصفش نیست
گر پس پرده بیوفتد نه تو مانی و نه من ش نیست
نشریات ما هم قیچی هاشون خوب کار می کنه
سعی می کن مواردی رو بنویسم که با مزاجشون سازگار باشه


در خواب بدم مرا خردمندی گفت
کز خواب کسی را گل شادی نشکفت

کاری چه کنی که با اجل باشد جفت
می خور که به زیر خاک می باید خفت



در دایره ای که امد و رفتن ماست
او را نه بدایت نه نهایت پیداست

کس می نزند دمی در این معنی راست
کاین امدن از کجا و رفتن به کجاست

Don_Ramtin
Saturday 27 November 2010, 09:54 AM
ای صاحبِ فتوا ! ز تو پُرکارتریم
با این همه مستی ، ز تو هشیارتریم
تو خونِ کسان خوری و ما خونِ رزان
انصاف بده کدام خونخوارتریم ؟!

قومی متفکّرند اندر رهِ دین
جمعی متحیّرند در شک و یقین
ناگاه منادیی درآید ز کمین
کای بی خبران ، راه نه آن ست و نه این

koronzo_piti
Saturday 27 November 2010, 10:30 AM
قران که مهین کلام خوانند ان را
گه گاه نه بر دوام خوانند ان را

برگرد پیاله ایتی هست مقیم
کاندر همه جا مدام خوانند ان را



گویند کسان بهشت با حور خوش است
من می گویم که اب انگور خوش است

این تقد بگیرد و دست از ان نسیه بدار
کاواز دهل شنیدن از دور خوش اس



گویند مرا که دوزخی باشد مست
قولیست خلاف دل در ان نتوان بست

گر عاشق و میخواره به دوزخ باشند
فردا بینی بهشت همچون کف دست



دریاب که از روح جدا خواهی رفت
در پرده ی اسرار فنا خواهی رفت

می نوش ندانی از کجا امده ای
خوش باش ندانی به کجا خواهی رفت

soroosh_269
Sunday 28 November 2010, 03:37 PM
گویند مرا که دوزخی باشد مست
قولیست خلاف دل در ان نتوان بست

گر عاشق و میخواره به دوزخ باشند
فردا بینی بهشت همچون کف دست


درود
ممنون بابت تاپیک عالی
یه سوال اون مصرعی که سبز کردم همیشه تو خوندنش مشکل داشتم میشه با اعراب مشخص کنید؟

گاویست در آسمان و نامش پروین
گاوی دگر نهفته در زیر زمین
چشم خردت باز کن از روی یقین
زیر و زبر دو گاو مشتی خر بین

از دی که گذشت هیچ از او یاد مکن
فردا که نیامدست فریاد مکن
بر نامده و گذشته بنیاد مکن
حالی خوش باش و عمر بر باد مکن

koronzo_piti
Sunday 28 November 2010, 06:14 PM
قولیست خَلاف دِل دَر آن نَتوان بست

ببخشید دوست من زیاد بلد نیست اعراب بزارم روی کیبوردم نیست




چون نیست مقام ما در این دهر مقیم
پس بی می و معشوق خطایی ست عظیم

تا کی ز قدیم و محدث امیدم و بیم
چون من رفتم جهان چه محدث چه مقیم


ای دوست بیا تا غم فردا نخوریم
واین یک دم عمر را غنیمت شمریم

فردا که ازین دیر فنا درگذریم
با هفت هزار سالگان سر به سریم



در کارگه کوزه گری رفتم دوش
دیدم دوهراز کوزه گویا و خموش

ناگاه یکی کوزه براورد خروش
کو کوزه گر و کوزه خر و کوزه فروش


جامی است که عقل افرین می زندش
صد بوسه ز مهر بر جبین می زندش

این کوزه گر دهر چنین جام لطیف
می سازد و باز بر زمین می زندشُُِِِِّ

sapphire_sky
Sunday 28 November 2010, 06:15 PM
حضرت خيام بعضي از شعراش رو بايد سانسور كرد
جون بخاطرش شايد اين مبحث قفل بشه

اتفاقا شاید اینجا بهتر باشه دقیقا به همون ابیاتی اشاره کنیم که شاید سانسور بخوان. چون متاسفانه نه توی هیچ کتاب درسی به این اشعار اشاره می شه نه به ترتیب دیگری. فقط خدا رو شکر هنوز از دیوان رباعیات خیام خذف نشدن

ولی معنای این ابیات چیزی به جز ظاهر اونهاست مثلا برداشت من از بیت زیر اینکه که یه روزی همه ما از این خوابی که اسمشو گذاشتیم زندگی پا میشیم. و اونوقت می فهیم این دنیایی که این قدر براش ارزش قائل بودیم و توی اون به خاطر به دست آوردن بعضی چیزا حاضر شدیم خیلی سختی ها رو تحمل کنیم و شاید خیلی حق ضایع کنیم، هیچی نبوده. درست مثل زمانی که از یه کابوس بد بلند می شیم و به خودمون می گیم چقدر توی خواب حرص خوردیم ، اینکه فقط یه خواب بود.

خیام اگر ز باده مستی خوش باش
با ماهرخی اگر نشستی خوش باش
چون عاقبت کار جهان نیستی است
انگار که نیستی تا که هستی خوش باش

البته خیام همه رباعی هاش قشنگ هستن، ولی به نظرم بهتره همونایی رو که شاید خیلی مصطلح نیستن بیاریم،

گویند بهشت و حور و عین خواهد بود
آنجا می و شیر و انگبین خواهد بود
گر ما می و معشوق گزیدیم چه باک
چون عاقبت کار چنین خواهد بود.

***

گویند بهشت و حور و کوثر باشد
جوی می و شهد و شیر و شکر باشد
پر کن قدح باده و بر دستم نه
نقدی ز هزار نسیه خوشتر باشد.

***

گویند کسان بهشت با حور خوش است
من گویم که آب انگور خوش است
این نقد بگیر و دست از آن نسیه بدار
کاواز دهل شنیدن از دور خوش است.

نمی دونم نگاه مسئولین سایت به این موضوع چیه ولی دلم می خواد یه روزی یه تاپیک پست کنیم با عنوان اشعاری که از دیوان شعرا حذف شده اند،
مثلا بیت زیبای زیر از یکی از غزلیات حافظ است که در وصف عید فطر توسط ایشان سروده شده و متاسفانه از کلیه دیوان های حافظ حذف شده و به سختی می توان دیوانی قدیمی یافت تا بقیه اشعار حذف شده را هم بتوان پیدا کرد:

روز عید است و من امروز در آن تدبیرم
که دهم حاصل سی روزه و ساغر گیرم
دو سه روز است که دورم ز می و ساغر و جام
بس خجالت که پدید آمد از این تقصیرم (حافظ)

و بماند که دیوان شمس و کلیات سعدی بخصوص در چاپ های جدید تقریبا نصف شده اند. ما یا از عمق اشعار سر در نمی آوریم و یا به فرهنگ خودمان رحم نمی کنیم.:46: ببخشید نمی خوام تاپیک رو منحرف کنم و دیگه چیزی نمی گم فقط خواستم بگم چیزها باید گفت و نشاید خفت.

soroosh_269
Tuesday 30 November 2010, 12:09 PM
چی شد پس این تاپییک؟؟؟؟؟
**********
آمد سحری ندا ز میخانه ما
کای رند خراباتی دیوانه ما
برخیز که پر کنیم پیمانه ز می
زان پیش که پر کنند پیمانه ما
**********

koronzo_piti
Tuesday 30 November 2010, 12:26 PM
افلاک که جز غم نفرایند دگر
ننهند به جا تا بربایند دگر

ناآمدگان اگر بدانند که ما
از دهر چه می کشیم نایند دگر



ای دل غم این جهان فرسوده مخور
بیهوده نه ای غمان بیهوده مخور

چون بوده گذشت و نیست نابود پدید
خوش باش غم بوده و نابوده مخور




ای اهل قبور خاک گشتند و غبار
هر ذره ز هر ذره گرفتند کنار

اه این چه شراب است که تا روز شمار
بیخود شده و بیخبرند از همه کار




گر می نخوری طعنه مزن مستان را
بنیاد مکن تو حیله و دستان را

تو غزه بدان مشو که می می نخوری
صد لقمه خوری که می غلام است ان را




اجرام که ساکن این ایوانند
اسباب تردد خردمندانند

هان تا سر رشته ی خرد گم نکنی
کانان که مدبرند سرگردانند

ariana.
Tuesday 30 November 2010, 02:09 PM
ارش جان ممنون به خاطر شعر های قشنگی که از خیام مایه ی افتخار ما ایرانی ها می ذاری بازم ممنون

soroosh_269
Tuesday 30 November 2010, 03:13 PM
امروز ترا دسترس فردا نیست
و اندیشه فردات بجز سودا نیست
ضایع مکن این دم ار دلت شیدا نیست
کاین باقی عمر را بها پیدا نیست
******************
******************
تا چند حدیث پنج و چار ای ساقی
مشکل چه یکی چه صد هزار ای ساقی
خاکیم همه چنگ بساز ای ساقی
بادیم همه باده بیار ای ساقی

soroosh_269
Wednesday 1 December 2010, 08:41 AM
درود
_*_*_*_*_*_*_*_*_*

تا چند زنم بروی دریاها خشت
بیزار شدم ز بت‌پرستان کنشت
خیام که گفت دوزخی خواهد بود
که رفت بدوزخ و که آمد ز بهشت

_*_*_*_*_*_*_*_*_*

می خوردن و گرد نیکوان گردیدن
به زانکه بزرق زاهدی ورزیدن
گر عاشق و مست دوزخی خواهد بود
پس روی بهشت کس نخواهد دیدن

_*_*_*_*_*_*_*_*_*

soroosh_269
Thursday 2 December 2010, 09:09 AM
دوستان حیفه این تاپیک
علی الخصوص اون کسایی که شعرایی که سانسور شده است رو دارن از ما دریغ نکنن

>_>_>_>_>_>_>_>_>_>

در خواب بدم مرا خردمندی گفت
کاز خواب کسی را گل شادی نشکفت
کاری چه کنی که با اجل باشد جفت؟
می خور که به زیر خاک می‌باید خفت

>_>_>_>_>_>_>_>_>_>

آن قصر که با چرخ همیزد پهلو
بر درگه آن شهان نهادندی رو
دیدیم که بر کنگره‌اش فاخته‌ای
بنشسته همی گفت که کوکوکوکو

>_>_>_>_>_>_>_>_>_>

Mona
Thursday 9 December 2010, 02:30 PM
این قافله ی عمر عجب می گذرد
دریاب دمی که با طرب می گذرد
ساقی غم فردای حریفان چه خوری
پیش آر پیاله را که شب می گذرد


تا چند اسیر رنگ و بو خواهی شد
چند از پی هر زشت و نکو خواهی شد
گر چشمه ی زمزمی و گر آب حیات
آخر به دل خاک فرو خواهی شد


کس مشکل اسرار اجل را نگشاد
کس یک قدم از دایره بیرون ننهاد
من می نگرم ز مبتدی تا استاد
عجز است به دست هر که از مادر زاد


گر چه غم و رنج من درازی دارد
عیش و طرب تو سرفرازی دارد
بر هر دو مکن تکیه که دوران فلک
در پرده هزار گونه بازی دارد


گر یک نفست ز زندگانی گذرد
مگذار که جز به شادمانی گذرد
هشدار که سرمایه ی سودای جهان
عمرست چنان کش گذرانی گذرد


مائیم که اصل شادی و کان غمیم
سرمایه ی دادیم و نهاد ستمیم
پستیم و بلندیم و کمالیم و کمیم
آئینه ی زنگ خورده و جام جمیم

BaBak_ParSian
Thursday 9 December 2010, 04:05 PM
ای صاحبِ فتوا ! ز تو پُرکارتریم
با این همه مستی ، ز تو هشیارتریم
تو خونِ کسان خوری و ما خونِ رزان
انصاف بده کدام خونخوارتریم ؟!

قومی متفکّرند اندر رهِ دین
جمعی متحیّرند در شک و یقین
ناگاه منادیی درآید ز کمین
کای بی خبران ، راه نه آن ست و نه این
درود - رامتین جان شما هم که سانسور می کنید ( ای مفتی شهر )

Don_Ramtin
Thursday 9 December 2010, 07:37 PM
درود - رامتین جان شما هم که سانسور می کنید ( ای مفتی شهر )
نه بابک جون ، این سانسور نیست ، تفاوت در نسخ مختلفه ! من این شعر رو اینگونه خونده ام . البتّه این که تو میگی هم غلط نیست ، بلکه همون تفاوت در نسخه هایِ مختلفه .
تازه ، مگه بارِ معناییِ " صاحبِ فتوا " از " مفتیِ شهر " کمتره ؟!

iranzamin
Thursday 9 December 2010, 07:52 PM
به نظر من صاحب فتوا بیشتر بهش میخوره

morteza3164
Wednesday 24 April 2013, 08:53 AM
از تن چو برفت جان پاک من و تو

خشتی دو نهند بر مغاک من و تو


و آنگاه برای خشت گور دگران

در کالبدی کشند خاک من و تو



- - - Updated - - -



آن مایه ز دنیا که خوری یا پوشی

معذوری اگر در طلبش میکوشی


باقی همه رایگان نیرزد هشدار

تا عمر گرانبها بدان نفروشی



- - - Updated - - -



ی آنکه نتیجه‌ی چهار و هفتی

وز هفت و چهار دایم اندر تفتی


می خور که هزار بار بیشت گفتم

باز آمدنت نیست چو رفتی رفتی

morteza3164
Friday 3 May 2013, 09:56 PM
You can see links before reply

Patriote
Saturday 4 May 2013, 12:44 AM
من بی می ناب زیستن نتوانم / بی باده کشید بار تن نتوانم

من بنده ی آن دمم که ساقی گوید / یک جام دگر بگیر و من نتوانم

- - - Updated - - -


حالیست خوش هوا نه گرم است و نه سرد / ابر از رخ گلزار همی شوید گرد

بلبل به زبان پهلوی با گل زرد / فریاد همی زند که می باید خورد

amir1055
Saturday 4 May 2013, 02:52 PM
اینجا یک فروم راجع موسیقیه نه محفلی برای شعر و شاعری. نمیدانم چرا برخی دوستان همه چیز رو باهم قاطی میکنند. کم نیستن تاپیک هایی با عناوین کاملا بی ارتباط به مسائل موسیقیایی و کسی هم پاسخگو نیست. نمیدانم اصلا نظارتی هست یا نه.

Honey_Shababi
Saturday 4 May 2013, 04:56 PM
اینجا یک فروم راجع موسیقیه نه محفلی برای شعر و شاعری. نمیدانم چرا برخی دوستان همه چیز رو باهم قاطی میکنند. کم نیستن تاپیک هایی با عناوین کاملا بی ارتباط به مسائل موسیقیایی و کسی هم پاسخگو نیست. نمیدانم اصلا نظارتی هست یا نه.

بد نبود یه نیم نگاهی هم به بخش مورد نظر مینداختید! :)

انجمن شعر و ترانه - بخش بزرگان شعر و ادب.

این تاپیک سال 2010 ایجاد شده. کاملا هم در محل مناسبی قرار داره. نمیدونم دلیل این اعتراض چی هست؟!

ضمنا تاپیک های دیگری رو که فکر میکنید بی ارتباط هست، فقط از گزینه گزارش تخلف استفاده کنید تا مسئولین رسیدگی کنند.

سپاس

Yngwie_5
Saturday 4 May 2013, 06:06 PM
صانع به جهان کهنه همچون ظرفی ست---آبی ست به معنی وبه ظاهر برفی ست

بازیچه کفر و دین به طفلان بسپار -------- بگذر ز مقامی که خدا هم حرفی ست

amir1055
Sunday 5 May 2013, 07:18 AM
بد نبود یه نیم نگاهی هم به بخش مورد نظر مینداختید! :)

انجمن شعر و ترانه - بخش بزرگان شعر و ادب.

این تاپیک سال 2010 ایجاد شده. کاملا هم در محل مناسبی قرار داره. نمیدونم دلیل این اعتراض چی هست؟!

ضمنا تاپیک های دیگری رو که فکر میکنید بی ارتباط هست، فقط از گزینه گزارش تخلف استفاده کنید تا مسئولین رسیدگی کنند.

سپاس

مقصود بنده این تاپیک بخصوص نیست.
در مکانی که شعار "iranian virtual music society" رو در دستور کار خود داره اصولا وجود مکانی برای شعر و شاعری چه لزومی داره؟
اسم سایت noteahang است و بطور واضح و مشخصی گویای محتویات اون.
بگذریم
به چه کس شکایت برم که خوانده خود قاضیست.
ببخشید که وسط کامنت ها سکته ایجاد کردم.

Honey_Shababi
Sunday 5 May 2013, 05:01 PM
مقصود بنده این تاپیک بخصوص نیست.
در مکانی که شعار "iranian virtual music society" رو در دستور کار خود داره اصولا وجود مکانی برای شعر و شاعری چه لزومی داره؟
اسم سایت noteahang است و بطور واضح و مشخصی گویای محتویات اون.
بگذریم
به چه کس شکایت برم که خوانده خود قاضیست.
ببخشید که وسط کامنت ها سکته ایجاد کردم.

از شما که کاربر قدیمی این سایت هستید واقعا بعید هست!

فکر نمیکنید مطرح کردن انتقاد در تاپیکی اینچنینی نتیجه ای رو به دنبال نداره؟

با این کار تنها بین خودتون و کاربران علاقه مند به این تاپیک، کدورت ایجاد میکنید.

علاوه بر اینها، میدونم خیلی از کاربران این سایت و کلا کسانی که در زمینه موسیقی فعالیت دارند، هیچگاه شعر و ادب رو از موسیقی جدا نمیدونند!

sarveazad
Sunday 5 May 2013, 05:53 PM
اینجا یک فروم راجع موسیقیه نه محفلی برای شعر و شاعری. نمیدانم چرا برخی دوستان همه چیز رو باهم قاطی میکنند. کم نیستن تاپیک هایی با عناوین کاملا بی ارتباط به مسائل موسیقیایی و کسی هم پاسخگو نیست. نمیدانم اصلا نظارتی هست یا نه.

دوست عزیز با سلام
نظر هر کس محترمه.ولی شعر و موسیقی از دیرباز با هم رابطه مستقیم داشتند.اگر شما دقت و مطالعه کنید اغلب اساتید بزرگ موسیقی علاقه بارزی به شعر داشتند و شعرای بزرگ نیز علاوه بر شعر دستی هم بر اتش داشتند یعنی شعر و موسیقی و عرفان سه مقوله ای هستند که جدایی ناپذیرند
خواهشا با این عقاید جو انجمن و سایت رو به هم نریزید با تشکر

morteza3164
Saturday 11 May 2013, 01:21 PM
گویند هر آن کسان که با پرهیزند


زانسان که بمیرند چنان برخیزند


ما با می و معشوقه از آنیم مدام

باشد که به حشرمان چنان انگیزند

:16::10: