PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : موسیقی ایران پس از ورود اعراب



Dj_MAN
Sunday 6 February 2011, 12:48 AM
You can see links before reply .jpg&width=351


سلام دوستان ....
این مطلب برای من بسیار مهم بود که چرا از موسیقی ایرانی قبل از اسلام چیز زیادی بدست نیومده ...
متاسفانه در جستجوهای اینترنتی و غیر اینترنتی به مسائلی برخورد کردم که زیاد خوشایند نبود ... و طرح این اطلاعات رو در این سایت به صلاح نمیدونم .... چون ممکنه موجب تنش و بگو مگو میان کاربران با سلایق مختلف بشه ...
بهر حال کلا برخورد اعراب با فرهنگ ایرانی از نوعی نگاه ناسیونالیستی حاکم بر جامعه عرب حکایت داره ...
البته این بر اثر برداشتهای کاملا غلطی بوده که اعراب نسبت به اسلام داشتند ... و بنده مطمئن هستم که بسیاری از اعرابی که به ایران حمله کردند کلا مسلمان نبودند وگرنه چطور یک مسلمان واقعی ( که یاد گرفته رئوف باشه و دیگران رو برادر خودش بدونه ) میتونه همچین فجایعی رو ببار بیاره ... بگذریم ..

متوجه شدم موسیقی ایران قبل از ورود اسلام بسیار بسیار پیشرفته بوده و حتی برای نوشتن موسیقی الفبایی هم موجود بوده که الحان مختلف رو با اون می نوشتند ...
متاسفانه با وجود اینکه اعراب در موسیقی هیچ حرفی برای گفتن نداشتند و به طور کلی موسیقی خودشون رو از ایران وام گرفتن هم در اون زمان و هم در دوره های بعد به دلیل همون نگاه ناسیونالیستی که به ایرانیان داشتند ( و اونها رو عجم ) مینامیدند از اعتراف به این نکته خودداری کردند و حتی با اصرار تمام برای بر عکس جلوه دادن موضوع تلاش داشتند ... تا اونجایی که تاریخ نویسان عرب موسیقی ایران رو وام گرفته از تمدن های کنار دست اون میدونستند ...

برخی نویسندگان عرب زبان, دانسته یا ندانسته میکوشیدند همه دانشها و هنرهای رایج در عصر اسلامی را از آن قوم عرب و زاده اندیشه ایشان وانمایند و هیچگاه دوست نداشتند اعتراف کنند که این دانشها و هنرها در ایران روزگار ساسانی شناخته و رایج و پیشرفته بوده است و همونها است که با دست گروهی از خود ایرانیان تازه مسلمان در قالب زبان عربی ریخته شده است . که پایه و مایه تمدن و فرهنگ عصر اسلامی شده . حتی بعضی سعی داشتند پیشینه برخی ابزار این تمدن بزرگ را به عبریان و سریانیان و یا حتی حبشیان نسبت دهد اما به ایرانیان نسبت ندهند .....

درباره پیشینه آواز خوانی در عرب ,همه تاریخ نویسان نوشته اند که ابن سریج خواننده معروف حجاز آوازه خوانی را از بنایانی یاد گرفته است که به فرمان الله بن زبیر برای نوسازی خانه کعبه از ایران به مکه آورده بودند . اینان به فارسی آواز می خواندند و ابن سریج آوازها را از آنان یاد گرفت و به عربی برگردانید.

عراق کانون فرهنگ و تمدن ایران در طول تاریخ و به خصوص در عصر ساسانی است و "دل ایرانشهر "نامیده میشده است .در اینجا بوده که نوابغی در فن موسیقی پدید آمده که بیشتر ایرانی اند. در پیشاپیش این نوابغ نام ابراهیم و پسرش اسحاق که از مردم شهر ارگان (ارجان نزدیک بهبهان کنونی) بوده اند مشهور است.
هنر موسقی ایرانی و هنرهای وابسته به آن رقص در محیط متمدن بغداد ( تیسفون مدائن ایرانیان ) تا آنجا پیش رفت که که حتی بانوانی از دودمان عباسی از این هنر بهره داشته اند.در این مورد داستان علیه دختر مهدی عباسی زبانزد همگان است.

در زمینه سازها , محمد بن نباته مصری نوشته است که نصربن حارث بن لکده پزشک مشهور عرب زبانی که در دانشگاه گنده شاپور (جندی شاپور ) خوزستان درس می خوانده است در همانجا نیز با موسیقی و آواز ایرانی آشنا شده و بربط نوازی را که یکی از وسایل درمان برخی بیماریهای درونی و روانی بوده , آموخته و چون به مکه باز میگردد در آنجا بربط نوازی را رایج میکند.

خوزستان سرزمین کهن اقوام آریایی ایران , یکی از مهم ترین مراکز تمدن ایرانی است که موجب گسترش این هنر جهانی در نزد اعراب شبه جزیره شد . در منطقه باستانی چغامیش خوزستان آثاری از نخستین ارکستر جهانی کشف شده است که به حدود پنج هزار سال پیش برمیگردد . سنگ نگاره یک گروه نوازنده به همراه آلات موسیقی مشغول نواختن نواهای یکنواخت گروهی هستند در چغامیش به روشنی دیده میشود .

You can see links before reply .jpg&width=400

پژوهشی ساده در کتابهای موسیقی که به زبان عربی نوشته شده است آشکارا نشان می دهد که نود در صد نام آوازها و نام سازها در عربی ,ایرانی است و به همان شکل ایرانی و گاهی با اندک شکستگی در زبان عربی رایج مانده است. واژه خنیاگر که در عربی به شکل( خنیاکر) و ( هنیاکر ) به کار رفته و از آن مصورهایی به شکل "خنگره "و "هنکره " و فعلها ساخته و به کار برده اند, معنی موسیقی دان به طور مطلق نداشته است , خنیاگر به خوانندگان و نوازندگانی گفته شده که در بزمها و شادیها گونه ای موسیقی سبک (به اصطلاح امروزی بزن بکوب) می نواخته اند .اینگونه آوازها در فارسی ماحوزه و ماحوزی می گفته اندکه بیشتر در میخانه و خرابات خوانده میشد,همین واژه نیز در عربی رایج بوده . واژه (ماهور) که امروز نام یکی از دستگاههای شادی آفرین موسیقی ایرانی است صورتی از واژه (ماحوز) در این معنی است.

از میان دستگاههای موسیقی اصیل ایران تا اونجا که من از اساتید شنیدم فقط دستگاه همایون هست که کاملا ایرانی هست ... به این معنی که در هیچ کجای دنیا همچین کوکی برای ساز وجود نداره ...
اونچیزی که به عنوان همایون با سازهای غربی مثل کیبورد و گیتار نواخته میشه در واقع همایون نیست .. فقط شبیه همایون هست ... کوک همایون حتی با ربع پرده های معمولی هم کاملا درست در نمیاد مگر اینکه فرد تبحر کافی و نیروی شنیداری کافی داشته باشه ...
بنده برای کوک همایون جهت اهنگسازی ( با کامپیوتر ) فقط ساز کنتاکت - Kontakt - رو میشناسم ... که میشه کوکهای دیگه رو هم با اون در اورد ... سینتی سایزر های با تیوننینگ Free هم امکان نواختن در دستگاه همایون رو دارند ...

این اطلاعات نتیجه تحقیقی در همین موضوع بود که چند روز پیش انجام دادم ... و از اطلاعات مفید سایت
You can see links before reply نیز استفاده شده ...

دوستان اگه اطلاعاتی راجع به : باربد - نکیسا - بامشاد - رامتین ... نوازندگان برجسته ایرانی و سازهای باستانی ایران دارند بزارن ... البته بعید میدونم این افراد زیاد در بین مردم شناخته شده باشند ...

digilap
Sunday 6 February 2011, 07:20 AM
خيلي زيبا و گويا نوشتيد
آنچه را كه ننوشتيد و نخواستيد كه بگوئيد متوجه شديم!
خيلي تحقيق جالبي بود
اي كاش مثل شما بيشتر ميبودند!
شادكام و خرم باشيد

yosefnejad
Sunday 6 February 2011, 09:05 AM
البته نمیشه تمام تقصیرات رو به گردن اعراب یا غریبه های مهاجم انداخت.

خیلی از کشورهای دیگه هم مثل ما مورد تاخت و تاز غریبه ها قرار گرفتند اما هویت ملی خودشون

و از جمله موسیقی ملی خودشون رو حفظ کردند.

مثل هند. چین.اذربایجان ....

اما به نظر من ما ایرانیها در زمینه حفظ این منابع ملی تنبلی کردیم.

چه در گذشته چه الان.

در شهر بیشاپور(نزدیکی کازرون) بر روی ستونی در میدان اصلی شهر تاریخچه ساخت شهر و نام موسسان

وپادشاهان اولیه به 3 زبان ایران اون زمان (1700 سال پیش) نوشته شده که ما الان هیچکدومشو نمیتونیم بخونیم!

kiasari
Sunday 6 February 2011, 09:10 AM
پژوهش بسیار سودمندی بود. خسته نباشید. روحیۀ شما ستودنی است.

mixer
Sunday 6 February 2011, 11:02 AM
البته نمیشه تمام تقصیرات رو به گردن اعراب یا غریبه های مهاجم انداخت.

خیلی از کشورهای دیگه هم مثل ما مورد تاخت و تاز غریبه ها قرار گرفتند اما هویت ملی خودشون

و از جمله موسیقی ملی خودشون رو حفظ کردند.

مثل هند. چین.اذربایجان ....

اما به نظر من ما ایرانیها در زمینه حفظ این منابع ملی تنبلی کردیم.

چه در گذشته چه الان.

در شهر بیشاپور(نزدیکی کازرون) بر روی ستونی در میدان اصلی شهر تاریخچه ساخت شهر و نام موسسان

وپادشاهان اولیه به 3 زبان ایران اون زمان (1700 سال پیش) نوشته شده که ما الان هیچکدومشو نمیتونیم بخونیم!

دوست عزیز بحث ما بر سر حمله ی اعراب بود به ایران .. . که موجب این شد که از بعد از دوره ی ساسانی به این طرف موسیقی ما کم رنگ شود (از بین نرفته که ما بایدحفظش میکردیم که ) وگرنه خیلی در همان زمان ساسانی بهرام گور دستور داد تا عده ی از افراد رو از هند به ایران بیارند که بهشون میگفتن لولی یا (کولی) و شاید این یکی از مسایلی بود که موسیقیشون پا بر جابوده و همینطور بلعکس در زمان روی آوردن مردم به اسلام و نفی دین زرتشت .خیلی از اون کسانی که نمی خواستند مسلمان شوند به هند مهاجرت کردند که به آنها گبر گفته میشد و بهشون میگفتن گبری و الان هم هستند در هند و آتش پرستی در هند شاید یک شاخش از اونجا سر چشمه گرفته . . .
-----------------------------------------------------------------------------------
بگذریم من مطالب زیادی در این رابطه دارم و جمع آوری کردم که در اختیار علاقه مندان به موسیقی قرار میدم باشد که از حالا به بعد مثل اون موقع سر موسیقی اصیل ما نیاد . .. هر چند که علم پیشرفت کرده . . .:106:

mixer
Sunday 6 February 2011, 12:51 PM
آگاهی ما از اوضاع خنیاگری در زمان ساسانیان در مقایسه با زمان هخامنشیان و پارتیان (اشکانیان ) نسبتا بیشتر است .
خدمت دوستان عزیزم توضیحی بدم در مورد خنیاگری . شاید یه عده از شما نفهمید معنی این واژه چی هست : واژه خنیاگر از واره های باستانی است که معنی نوازندگی ، آواز خوانی و مطربی را می رساند / همچنین واژه خنیاگر (جمع =خنیاگران) به معنی نوازنده ، سازنده ، خواننده ، سرودگری ، رامشگری، و رامشگر و مغنی می باشد . مرحوم دهخدا در این زمینه می نویسد :
خنیاگر [خُ ،گَ] . . . سرود گوی ، سازنده ، نوازنده ، مغنی ، آوازخوان(ناظم الاطباء) مطرب (تفلیس ) . (ز مخشری ). (غیاث اللغات) ، (قول غیاث اللغات ) ، ساز زن ، خواننده ، نوایی .

در این رابطه نیز شعری از سعدی هست که می گوید :
شنیدم که در لحن خنیاگری
برقص اندر آمد پری پیکری

آنچه مسلم است ، خنیاگری در زمان ساسانیان رونق داشته است و شاهان ساسانی این هنر را ارج مینهادند تا جایی که اردشیر بابکان بانی این سلسله در نواختن تنبور مهارت داشته است ( کارنامه اردشیر بابکان ص 37)

بنیانگذار سلسله ساسانی ، مردم را به چهار طبقه به شرح زیر تقسیم کرد :
طبقه یکم : اسواران : آنها که آزادگانند و شاهزادگان .
طبقه دوم : ناسکان و خدمتگذاران آتشکده ها .
طبقه سوم : پزشکان و نویسندگان و اختر شماران .
طبقه چهارم : برزگران و مهان و آنها که در ردیف ایشانند .

و سپس موقعیت خنیاگران را چنین توصیف کرد :
ایشان دانشمندان به علم موسیقی و رامشگران و خنیاگران را بر طبق این طبقات سه گانه تقسیم کرد و یک گروه از ایشان را که از موسیکارهای درجه اول بودند با اسواران و آزادگان [طبقه اول ] چونان دو خط متساوی ، برابر قرار داد و با نخستین طبقه درباریان نشانید .
وگروهی دیگر از نوازندگان درباری را با طبقه دوم برابر کرد . و در طبقه سوم که ناظر [لطیفه گو ] و بذله گویان درباری می بودند ،آن دستهاز رامشگران را قرار داد که چنگ می زدند و تنبور می نواختند (رک.تاج : 33-34)

تعدادی از گوشه ها در موسیقی سنتی ما از ان زما بر جای مانده که خیلی از این گوشه ها اسمشان تغییر یافته و به گونه یی در اجرا هم شاید تغیراتی کرده باشند اما متولدین همان زمان ها هستند که من اسم بعضی از انها را می گویم و به سراغ بعد از دوره ساسانی و ورود اسلام به ایران میروم و گفتگویی را هم نیز از آن زمان خدمتتان به عرض میرسانم :48:

بعضی از آهنگ ها و الحان زمان ساسانیان با توجه به کتاب تمدن ساسا نی شادروان علی سامی :
1-آیین جمشیدی 2- آرایش خورسیدی 3- آزاد وار 4- باد نوروز [ساز نوروز ]5-بوسلیک 6-پرده زنبور 7-خسروانی 8-دل انگیزان 9-خارکن 10-راست 11-سروستان 12-عراق 13-عشاق 14- مادر وسنا 15- نهاوندی 16- نوا 17- نوروز بزرگ 18-نوروز خارا 19-نوروز کیقباد 20-مهرگان خرد و ....
تعداد این الحان به 148 تا میرسه که من فاکتور گرفتم چون مردم از بس نوشتم :17:

یورش اعراب مسلمان به ایران منجر به سقوط امپراتوری ساسانی و تغییر کیش زردشت گردید :

جهان بینی و ارزش های ایرانیان نه تنها خنیاگری را ناپسندیده نمی دانست بلکه آنرا تشویق میکرد و این امر به محض ورود عرب ها ی عربستان و حکومت عباسیان به ایران موجب حسادتشان ( به تعبیر بنده چون اعراب موسیقی خاصی نداشتند ) شد و اعراب حداقل در ابتدا خنیاگری و ساز و این بند و بساط را ناپسندیده ( در زبان عربی :حرام ) می دانستند .

با این حال ، اعراب مسلمان پس از تشکیل امپراتوری عظیم اسلام و دستیابی به ثروت های کلان ایرانی ها ، سر انجام در زمان خلافت عباسیان ( 656-132هجری ) بسیاری از آیین های دربار ساسانی از جمله فراخوانی خنیاگران به دربار را اقتباس کردند . از این رو ، موسیقی و غناء در ان زمان دوباره رونق پیدا کرد ( پس کامل از بین نرفت حتی در آن زمان هم موسیقی اصیل و زحمت کشیده ما بود :26::21ox66r: )

بگذریم ...

وقوع جنبش های منطقه ای در قرن سوم و پس از آن ، منجربه تاسیس سلسله های ایرانی گردید که وجود آنها تاثیر قابل ملاحظه ای در رشد ادبیات و فرهنگ ایرانی از جمله موسیقی داشته است . هرچند اخرین خلیفه عباسی (پادشاه عباسی ) یعنی مستعصم ، در سال 656 هجری به فرمان هلاکوخان مغول کشته شد . با این حال ، در طول حکمرانی خلفای عباسی ( پادشاهان عباسی ) سلسله هایی چون طاهریان ،سامانیان ، صفاریان ،دیالمه آلزیار ، دیالمه آلبویه ، تاسیس شد . این سلسله ها به علت رفتار های غیر اسلامی (خلفا )و ستم های اعراب نسبت به ایرانیان کوشیدند تا هر چه زودتر خود را از شر آنها نجات دهند . آشکار است که این سلسله ها همه مسلمان بودند ، اما در عین حال در (حفظ میراث فرهنگی ایران نیز تعصب داشتند ) چنان که دربار های آنها به ویژه سامانیان ، مرکز گردهم آیی های شعرا و خنیاگران بود . (((دوست عزیز شما که گفتید تنبلی از ایرانیا بود که موسیقی ما از دست رفت .این تنبلی هست به نظر شما ؟! )))

بگذریم بابا کشتی ما رو آخرش چی میشه . . .:43:
الان میگم . . .

صفی الدین عبدالمومن ارموی (693-613هجری ) به سال 613 هجری در ارومیه بهدنیا آمد ئ در خردسالی راهی بغداد شد و در آنجا به تحصیل (علوم دینی )، ریاضیات ، ادبیات و تاریخ پرداخت و در (علم موسیقی ) گویی سبقت را از دیگران ربود .
این نابغه ایرانی مورد توجه مستعصم خلیفه عباسی قرار گرفت و رئیس رامشگران خلیفه شد . اما پس از نابودی خلیفه به دست هلاکوخان مغل ، صفی الدین ناگزیر به خدمت خان مغل در آ؛مد و سر انجام :46: بد بختی موسیقی شروع شد کم کم ...
و به سال 693هجری در گذشت . صفی الدین بعد از فارابی به عنوان مهمترین موسیقی دان ایران شناخته شده است ...

((خسته شدم فعلا همینا تا به اینجا بسه اگه استقبال شد بقیه ش رو بعدا واستون میگم . )) سپاس از حسن توجه شما دوستان عزیزم به این تاپیک . . . :am

منبع اصلی : کتاب خنیاگری و موسیقی در ایران نوشته ی دکتر سکندر امان اللهی بهاروندی

Dj_MAN
Sunday 6 February 2011, 09:12 PM
بسیار بسیار سپاسگزارم از دوست خوبم mixer که این دانسته های ژرف رو در این تاپیک گزاشتن ... امیدوارم تاپیک به فعالیت خودش در زمینه شناساندن موسیقی ایران باستان ادامه بده ... از دوستان دیگری هم که در این زمینه دانشی دارند دعوت به فعالیت میکنم ...
در جواب دوست ارجمندم yosefnejad که دلیل فراموش شدن موسیقی ایرانی رو در تنبلی ایرانی ها دیدند ( تا اونجا که من متوجه شدم ) باید عرض کنم در طول تاریخ بعد از هجوم اعراب ایرانیان زیادی تلاش بر خارج کردن اعراب وبازگشت به فرهنگ کهن ایران داشتند که بعضا به خاطر مشترکات دینی و مذهبی در این کار موفقیت چندانی نداشتند ... چون همیشه اعراب حاکم بر ایران از دین به عنوان حربه ای برای کنترل مردم دیندار ایران و اوضاع سیاسی موجود استفاده می کردند ...
خوشگزرانی ها و استفاده گاه و بیگاه طاغوتیان عرب از خنیاگران ایران هم موجب میشد این دسته از هنرمندان درباری تلقی بشن و میان مردم چهره مناسبی نداشته باشند ...
در ضمن دین اسلام هم کلا دیدگاه مثبتی نسبت به موسیقی نداشته .... حالا دلایلش چه قوی و چه ضعیف به کنار ...
ولی این مطلب که موسیقی آدم رو از یاد خدا باز میداره در دوره های مختلف توسط مذهبیون عنوان شده ... و دلیل اصلی به شمار میرفته ...
کلا به نظر من تقابل شدید میان مذهبیون ( دلایلش به کنار ) و چهره نامیمونی که خنیاگران دربار خلفا در میان مردم داشتند دلایل اصلی فراموشی موسیقی اصیل ایرانی به حساب میاد ...
این موضوع در میان مردم و حکومتهای اروپایی و حتی شرقی چندان به چشم نمیخوره ...
بلکه اونها برعکس از موسیقی به عنوان راهی برای جلب نظر مردم استفاده میکردند ... ( مثل کلیساها )
تقابل میان حکومت و موسیقی یا مذهب و موسیقی در میان اونها بسیار ناچیز و قابل چشم پوشی است ... البته در همه دوره ها هم چنین چیزی نداشتند ... و بلکه با دلایل بالا موسیقی رو تقویت هم میکردند ..
در ایران هم اگه ابن سینا یا فارابی و مانند اونها نبود و این نکته مهم که کلا موسیقی با جوهره روان و ساختار فطری انسان پیوند داره , موسیقی در ایران از بین میرفت ...
شما همین حال حاظر رو در نظر بگیر ... چی میبینی ... ؟ ایا راه برای ارتقای موسیقی کهن ایران زمین کاملا بازه ..؟
آیا موسیقی دانان در نظر حکومت انسانهای شریفی هستند و کاملا حمایت میشن ...؟
نه خیر اگه موسیقی ایران داره هنوز نفس میکشه به خاطر ریشه های عمیقی است که در درون دلهای مردم داره و تلاش خستگی ناپزیر اهالی اون هست . که با وجود تمام کمبودها دارن ادامه میدن . ...
پس مردم تنبل نیستند .... زمینه ها مساعد نبوده و نیست ..

yosefnejad
Monday 7 February 2011, 08:13 AM
ببینید دوست عزیز.

هر افتخاری هزینه ای داره که باید توسط شخص یا اشخاص مدعی پرداخت بشه.

موسیقی سنتی و ادبیات کهن ما هم 1001 نصیحت و دلالت برای همین افراد داشته که چه کاری

درسته و چه کاری غلط.

کسی که به هویتش به فرهنگش به اب و خاکش به چشم ناموسش نگاه کنه به هر طریق و با تحمل همه

نا ملایمات سعی میکنه اونها رو از تخریب و فراموشی حفظ کنه.

وگرنه ناله و نفرین کردن رو که هر پیرزنی هم .....

ما میخوایم با افتخار از گذشتمون یاد کنیم اما میبینیم چیز زیادی برای افتخار کردن نداریم.

چون کشت و کشتار اسکندر و تیمور و اعراب و مغول و... رو بهونه کردیم و ترسیدیم و میدون رو خالی کردیم.

چون حکومت ها ناز مارو نکشیدن ما هم موسیقی رو کنار گذاشتیم!

این باعث افتخاره یا مایه شرم؟!؟

اگر از 365 نوای باربد و نکیسا امروز فقط نام 40 قطعه باقیمونده(نه خود قطعه فقط نامش) حکومت ها مقصرن؟

ما ایرانیها اونجایی که نباید میترسیدیم ترسیدیم و به همین خاطر امروز چیزی برای افتخار کردن نداریم

چون هزینشو پرداخت نکردیم.

اینکه ایرانی امروز برای سالروز تولد کورش جشن نمیگیره یا تاریخ وفاتشو نمیدونه اما تاریخ تولد و وفات خیلیهای دیگه!

رو میدونه تقصیر هیچ سلسله و حکومتی نیست جز ایرانی ترسو و فراموشکار دیروز و امروز.

digilap
Monday 7 February 2011, 09:01 AM
موافقم!
اصولا اين نژاد در تنبلي استاده!
اگه همه زمينه ها مساعد باشه كه ديگه پيشرفت كردن هنر نيست!
حفظ و حراست در زماني مفهوم پيدا ميكنه كه دشمني وجود داشته باشه و نياز به حفظ چيزي باشه!
كه ما متاسفانه بد عمل كرديم و من بالشخصه شرمسارم!
البته ساده ازش ميگذريم!شرمساريم ميخواد چون چيزي به ابعاد فرهنگ گم شده!
نغمه هاي باربد و نكيسا! بي اهميت نيستند!
شايد اگه وجود داشتند الان موسيقي كه 70 ميليون آدم ميشنوند شكل ديگر داشت!
پس در زندگيه مردم موثر بود!
متاسفانه اجداد ما وسط اتوبان خونه ساختن!همين ميشه ديگه!

farid_64
Monday 7 February 2011, 10:40 AM
هم تاثیر گذاشتیم هم تاثیر گذاشتن
متقابل بوده
نمیشه وزن هم کرد که کی بیشتر

REZ
Monday 7 February 2011, 12:15 PM
سلام

دوستان عزیز ، شما 2 دلیل به صورت عمده برای از دست رفتن مقادیر زیادی از ریشه ها و فرهنگ موسیقایی ایران ذکر کردید.. که به طور خلاصه با اجازتون به این شکل دسته بندی می کنم .

1... تاثیر منفی حکومتها
2...کم کاری خود مردم

قبل از این که این تاپیک رو مطالعه کنم اگه کسی نظر من رو در این زمینه جویا می شد به هر دوی این موارد اشاره می کردم .
الان هم همینطور .


به اعتقاد من هر دوی این مسائل به طور چشمگیری در گم کردن ریشه ها تاثیر داشته اند .

موسیقی ای که ما در حال حاظر داریم متاسفانه چیزی است شبیه به زبان ما .
نه به این مفهوم که ما در موسیقی از الحان و حالات عربی استفاده بیشتری داشته باشیم ..نه !

ولی می شه با اطمینان گفت که موسیقی امروز ما چیز زیادی از موسیقی قبل از اعراب رو با خود به همراه ندارد.


یک بار ایرانیها از یک دانشمند مصری (اگه اشتباه نکنم زبان شناس) می پرسند چرا بعد از حمله اعراب ، ما زبان خود رو به طور کامل از دست ندادیم ولی شما مصری ها به قدری تغییر کردید که حالا مردم شما رو به طور کلی عرب می دانند .؟


ایشون جواب خیلی جالبی دادند :

گفتند اگه ما هم مثل شما فردوسی داشتیم حالا به زبان خودمون صحبت می کردیم .
بله این اتفاق بسیار خوبی بود که با تلاش گسترده جناب فردوسی برای ما افتاد ...ولی یک نفر !! فقط یک فردوسی..

بعد از اون شاخص ترین چهره های ملی ما ملیت خودشون رو زیاد مورد توجه قرار ندادند و همونطور که همه می دانیم دانشمندان ما کتابهایشان را اکثرا به زبان عربی تالیف می کردند .

در عین حال حکومتها اکثرا توجهی به موسیقی نداشتند ... و بعضا با موسیقی مشکل هم داشتند.

اصلا گذشته رو فراموش کنیم

همین امروز ، تنها کانالهای ماهواره ای که موسیقی جفنگ پخش می کنند کانالهای ایرانی هستند
هر روز بلا استثناء چهره های جدیدی رو به عنوان خواننده می بینیم که متاسفانه اکثرا در حد چندش آوری بد صدا و بد ظاهر هستند .

بدترین و بی کیفیت ترین نوع موسیقی مربوط به ایران هست ...... حتی افغانستان با سرعت داره اِلِمانهای جالبی از پیشرفت در موسیقی رو رو میکنه ولی ما متاسفانه گذاشتیم دنده عقب .
بله ..!! قبول دارم که تک و توک موسیقی خوب هم داریم ولی اینها کافی نیستند .

در حال حاضر در ایران موسیقی مکروه هست و اصلا مورد حمایت قرار نمی گیره و اینم مسلما به شدت جلوی پیشرفتش رو می گیره ...... خوب این تاثیر از بالا .
ولی سطح عمومی موسیقی هایی که در خود ایران تولید میشه به وضوح از آثار ایرانیان خارج از ایران بالا تره .....این میشه کم کاری خود ایرانیهایی که اونطرف هستند و آزادی دارند .

.
.
پی نوشت:


دوستان
از این مسائل که بگذریم یه اخلاقیاتی در حال حاضر در میان جماعت ایرانی داره روز به روز رسوخ میکنه که واقعا باعث تاسف من میشه .
در تمام نقاط دنیا مردمی وجود دارند که به غیر از سود خودشون به چیز دیگری فکر نمی کنند ولی چرا وقتی ایرانیها می خواهند به سود برسند از راههای قبیح استفاده میکنند .
با عرض معذرت از حضور همه دوستان شما در کدام شبکه خانوادگی غیر ایرانی تا به حال دیدید چیزی شبیه به ل.ا.ر.ج.ر.ب.ا.ک.س تبلیغ کنند ....اونهم در ساعات روز ...نه در شب که کودکان خواب باشند .

در خیلی از کشورها این مسائل در مدرسه تعلیم داده میشه ولی یه همچین چیزی رو هیییییییی تو تلویزیون نشون نمیدن .


حالا چرا اینو گفتم
مقصود این بود که بگم مسائل چند بُعدی است و هم خودمون باید روی خودمون در همه ابعاد کار کنیم و هم انشاءلله موقعیت برای فعالیت هم فراخ تر بشه .

yosefnejad
Monday 7 February 2011, 03:29 PM
دوست عزیز اگر اشتباه نکنم منظورتون اینه که خط و زبان ما ایرانیها چون فردوسی داشتیم هنوز فارسیه.درسته؟

ولی باور کنید بنده و شما و بقیه دوستانی که در این تاپیک مطلب نوشتیم حدود %30 زبان پارسی معرب شده +

70% عربی مخلوط رو با خطی کاملا عربی ارائه میدیم.

این کلماتی که شما درحال خوندنش هستید با الفبای 100% عربی داره نوشته میشه.

اگر صفحات تاریخ رو به عقب ورق بزنید وقتی به 1500 سال قبل میرسید دیگه چیزی نمیتونید بخونید.

چون الفبای پارسی(خطوط پهلوی اشکانی ساسانی) رو 1500 سال هست که هیچ مدرسه ای در

ایران تدریس نکرده.

حالا وضعیت مارو با چین یا روسیه یا عربستان مقایسه کنید.

کدامیک از ملتها رو در پاسداری از فرهنگ ملی بهتر میدونید؟

REZ
Monday 7 February 2011, 05:10 PM
نه اتفاقا من هم همین رو عرض کردم و با شما در این مورد هم عقیده هستم





موسیقی ای که ما در حال حاظر داریم متاسفانه چیزی است شبیه به زبان ما .

یک بار ایرانیها از یک دانشمند مصری (اگه اشتباه نکنم زبان شناس) می پرسند چرا بعد از حمله اعراب ، ما زبان خود رو به طور کامل از دست ندادیم ولی شما مصری ها به قدری تغییر کردید که حالا مردم شما رو به طور کلی عرب می دانند .؟



می شه با اطمینان گفت که موسیقی امروز ما چیز زیادی از موسیقی قبل از اعراب رو با خود به همراه ندارد.




خوشبختانه در حال حاضر به ریشه های زبان پارسی دسترسی وجود داره و اسناد تاریخی که در جای جای کشور کشف شده اند امکان احیاء مجدد این زبان رو تا حدودی فراهم می کنه .
ولی متاسفانه در مورد موسیقی این مشکل وجود داره که ما تنها میتونیم سازهای مورد استفاده در آن زمان رو تا حدودی بشناسیم اون هم از نقوش و آثار به جای مانده در حجاری ها و غیره .
اما متاسفانه شناختی از حال و هوای موسیقی اون دوران نداریم .

mixer
Monday 7 February 2011, 06:08 PM
ببینید دوست عزیز.

هر افتخاری هزینه ای داره که باید توسط شخص یا اشخاص مدعی پرداخت بشه.

موسیقی سنتی و ادبیات کهن ما هم 1001 نصیحت و دلالت برای همین افراد داشته که چه کاری

درسته و چه کاری غلط.

کسی که به هویتش به فرهنگش به اب و خاکش به چشم ناموسش نگاه کنه به هر طریق و با تحمل همه

نا ملایمات سعی میکنه اونها رو از تخریب و فراموشی حفظ کنه.

وگرنه ناله و نفرین کردن رو که هر پیرزنی هم .....

ما میخوایم با افتخار از گذشتمون یاد کنیم اما میبینیم چیز زیادی برای افتخار کردن نداریم.

چون کشت و کشتار اسکندر و تیمور و اعراب و مغول و... رو بهونه کردیم و ترسیدیم و میدون رو خالی کردیم.

چون حکومت ها ناز مارو نکشیدن ما هم موسیقی رو کنار گذاشتیم!

این باعث افتخاره یا مایه شرم؟!؟

اگر از 365 نوای باربد و نکیسا امروز فقط نام 40 قطعه باقیمونده(نه خود قطعه فقط نامش) حکومت ها مقصرن؟

ما ایرانیها اونجایی که نباید میترسیدیم ترسیدیم و به همین خاطر امروز چیزی برای افتخار کردن نداریم

چون هزینشو پرداخت نکردیم.

اینکه ایرانی امروز برای سالروز تولد کورش جشن نمیگیره یا تاریخ وفاتشو نمیدونه اما تاریخ تولد و وفات خیلیهای دیگه!

رو میدونه تقصیر هیچ سلسله و حکومتی نیست جز ایرانی ترسو و فراموشکار دیروز و امروز.

دوست عزیز من باز هم تاکید می کنم :

1- اگر امکان داره اطلاعاتت رو با ذکر منبع و ماخذ تایید شده و به ثبت رسیده بیان کن . شاید حق با شما باشه ما در اشتباه باشیم امااینجوری واسه من قابل قبول نیست حرف های شما .
2- به نظر شما ما با 7000 سال تمدن هیچ چیزی واسه افتخار نداریم ؟ ! تخت جمشید رفتید . . . می دونید اولین حقوق بشر رو یک آریایی نژاد اصیل ایرانی تصویب کرد و هنوز هم در سر در سازمان مملل به نمایش گذاشته شده ؟ ؟؟ راستی شما سنتور می زنید ؟ قدمت سنتور شما مال چند ساله ؟ ( نکنه بهش افتخار نمی کنید ؟)
3- در همیشه روی یه پاشنه نمیگرده هر چیزی یه تاریخ انقضایی داره حتی حکومت ها حتی انسان ها و حتی هنر اما چیزی که باقی هست یاد خاطراتش هست .خواه خوب و زیبا خواه زشت و زننده . . . قرار نیست همیشه ما روی یک مد باشیم . . .
با پیشرفت علم هر چیزی ممکنه تغییر کنه یا در جهت پیشرف و ترقی یا در جهت پس رفت و از میان رفتن .



موافقم!
اصولا اين نژاد در تنبلي استاده!
اگه همه زمينه ها مساعد باشه كه ديگه پيشرفت كردن هنر نيست!
حفظ و حراست در زماني مفهوم پيدا ميكنه كه دشمني وجود داشته باشه و نياز به حفظ چيزي باشه!
كه ما متاسفانه بد عمل كرديم و من بالشخصه شرمسارم!
البته ساده ازش ميگذريم!شرمساريم ميخواد چون چيزي به ابعاد فرهنگ گم شده!
نغمه هاي باربد و نكيسا! بي اهميت نيستند!
شايد اگه وجود داشتند الان موسيقي كه 70 ميليون آدم ميشنوند شكل ديگر داشت!
پس در زندگيه مردم موثر بود!
متاسفانه اجداد ما وسط اتوبان خونه ساختن!همين ميشه ديگه!

به نظر شما 70 میلیون . . .
نوزاد ها هم ترانه سنتی گوش میدن ؟؟؟ ( عجب مارمولک هایی هستند این نسل جدید )
نکته : همه سلیقه هاشون مثل هم نیست . همیشه شما روی فاز گوش دادن آهنگ مورد علاقت نیستی . همیشه اون چیزی که دوست داری از تلویزیون در حالی که مشغول دیدن فیلم مورد علاقت هستی پخش نمیشه .
نکته : من این همه توی تاپیک قبلی واسه شما شرح دادم( لطفا اگر حوصله ندارید که بخونید ) اجر مردم رو با حرف های بی سند و بدون ذکر منبع حرام نفرمایید .
نصیحت: اول تاپیک ها رو مطالعه بفرمایید به صورت کامل بعد نظر بدید ما مخلص شما هم هستیم . . .:106:

yosefnejad
Tuesday 8 February 2011, 08:57 AM
دوست عزیز من باز هم تاکید می کنم :

1- اگر امکان داره اطلاعاتت رو با ذکر منبع و ماخذ تایید شده و به ثبت رسیده بیان کن . شاید حق با شما باشه ما در اشتباه باشیم امااینجوری واسه من قابل قبول نیست حرف های شما .
2- به نظر شما ما با 7000 سال تمدن هیچ چیزی واسه افتخار نداریم ؟ ! تخت جمشید رفتید . . . می دونید اولین حقوق بشر رو یک آریایی نژاد اصیل ایرانی تصویب کرد و هنوز هم در سر در سازمان مملل به نمایش گذاشته شده ؟ ؟؟ راستی شما سنتور می زنید ؟ قدمت سنتور شما مال چند ساله ؟ ( نکنه بهش افتخار نمی کنید ؟)


.:106:

سلام دوباره.

1-درمورد کدام اطلاعات منابع رو لازم دارید.بگید تا ارائه بدم.

(البته در مورد نظرات شخصی خودم که حتما نیاز به منبع ندارید)

2-تاریخ ایران رو تا جایی که من اطلاع دارم 17000سال فقط سابقه یکجا نشینی در موردش ثبت

شده.(شهرهای کاشان و نهاوند 17000 سال پیش دارای ملکه بودند و بینشون دریا بود)

اگر در این مورد اطلاعات خواستید در تاپیکی جداگانه با ذکر منبع ارائه میدم.

تخت جمشید مورد نظر شما و مابقی ایرانیهای فراموشکار همان کاخ پارسه داریوش هست.

حالا اگر خواستید بدانید چرا نامش شده تخت جمشید به این لینک سر بزنید!

You can see links before reply (You can see links before reply)

تخت جمشید!یا همون پارسه زیاد رفتم همینطور پارسه گرد(پاسارگاد) و بیشاپور

یا فیروز اباد و ارگ اردشیربابکان من حتی خرابه های کاخ لیدوما (کاخی که داریوش

برای همسرش ارتستونه ساخت) رو هم دیدم یا غار شاپور یا خیلی جاهای دیگه

که اگر بخواید با مدرک میتونم بهتون ثابت کنم!

اما اینکه من میگم در حال حاضر چیز زیادی برای افتخار نداریم دلیلش همیناست.

خیلی از اثاری رو که خدمتتون عرض کردم خیلیا هنوز اسمشو نشنیدن در حالیکه در ایران

هست و مثلا مایه افتخار ما!

موضوع اینه که ما گذشتمون رو فقط به خاطر ترس فراموش کردیم .

اما هرجا اعتبار کم میاریم دم از کورش و تخت جمشید و ... میزنیم.

اونها اینهمه افتخار نصیب ما کردند .ایا ما هم کاری کردیم که اونها بهمون افتخار کنن؟!؟

digilap
Tuesday 8 February 2011, 10:29 AM
راستش من اصلا متوجه نشدم كه ايراد شما به عرايض بنده چي بود؟
يعني شما قبول نداريد ايراني ها تنبل هستند؟
باور كنيد نياز به آمار ندارد!
آآآآه خداي من!
آمار مطالعه كتاب در ايران رو ببينيد!
آمار راندمان كار در ايران!؟
آمار رشوه؟
آماري طلاق؟
آمار ساخت موسيقي؟
آمار ....
آمار....
اگه اين ملت اينقدر عافيت طلب نبودند
اينجور اين مملكت اتوبان ملل ديگر ميشد؟
گناه را هم بر سر نفت نيندازيد!
خوب شما يه ثروتي در منزل داريد همه هم ميدانند!
راهش اين بود كه چون توان نداريد درب منزل را باز بگذاريد تا بيايند و همه چيز را ببرند؟
من متوجه نميشوم شما به كجا عصحبتهاي من مشكل داريد
در كل من با صحبتهاي yosefnejad و REZ تواما موافقم!
هر دوي عزيزان از نظر اين حقير نكات مثبتي در گفته هايشان وجود دارد!
ممنون عزيزان!

mixer
Tuesday 8 February 2011, 01:20 PM
عبد القادر غیبی (مراغی ) آخرین موسیقی دان برجسته در موسیقی کلاسیک ایران می باشد . متاسفانه موسیقی ایران در زمان صفویه چندان پیشرفتی نداشت و دانشمندی چون عبدالقادر در صحنه ظاهر نشد ، اما دکتر سپنتا مشخصات کلی موسیقی ایران پیش از صفویه را چنین توصیف کرده است .

1- موسیقی به نحو چشمگیری تابع شعر گشت و طبیعتا وزن های بحور شعر در وزن موسیقی تاثیر نهاد ، و برخی از شعرا اشعار خود را با آواز و نواختن ساز اجرا می کرده اند .

2- نواهای دوران باستان و مایه ها (دستان ها ) که منسوب به باربد بود تاثیر زیادی بر آثار موسیقی داشت .

3- بر اثر دقت در پرده بندی و کوک های مختلف ساز هایی مانند تنبور خراسانی و تنبور بغدادی و فواصل موسیقی و درجات گام معمول تا حدی روشن می شود که ضوابطی در کتاب های معتبر موسیقی پدید آمده است

4- نحوه ی اجرای گوشه ها و مایه ها و تناسب حال هر مقام با حال شنوندگان در مجلس استماع ،مطرح گشت .

5- ساز های متنوعی در همنوازی به کار رفت و برخی ساز های جدید مانند مغنی ( نوعی عود ) و نزهه (نوعی قانون ) اختراع شد .

6- ابتکارات برخی موسیقی دانان و نوازندگان باعث ایجاد گوشه های جدید گشت که به ردیف موسیقی ایرانی اضافه گشت مانند بوسلیک (در نوا) و ابراهیمی در عشاق و غیره .

7- ضوابطی برای انواع تصنیف و مشخصات ملودی و آواز تعیین شد مانند چهر قطعه نوبه ، قول (شعر عربی )، غزل (شعر فارسی ) ، ترانه ( در بحر رباعی ) و بقیه قسمت های تصنیف که عبد القادر در کتاب خود به نام جامع الالحان ذکر کرده است .



دوره صفویه و موسیقی (1148-905 هجری )

سلسله صفویه پس از گذشت قرن ها ، برای اولین بار وحدت ملی را در ایران بر قرار ساخت و مرز های این سر زمین را تقریبا به مرز های دوران ساسانی رسانید و همچنین در زملن صفویه مذهب تشیع به عنوان دین رسمی پذیرفته شد و بدین سان ، برای سومین بار پس از ساسانیان ، دین و سیاست با هم در آمیخت . بالاخره ، در زمان حکمرانی صفویه ، اقتصاد شکوفا شد و صنعت و هنر ترقی کرد ، اما با این حال در موسیقی و به ویزه موسیقی نظری چندان پیشرفتی حاصل نشد .

جالب اینجاست که بدانید بعضی از سلاطین صفویه چون شاه عباس کبیر (1038-996 هجری ) اهل هنر و موسیقی دان بودند و به قول اسکندر بیک ترکمان ((به هر طایفه به لغت آن طایفه تکلم می فرمایند و با اشعار فارسی دانا بوده . شعر ار خوب می فهمند و تصرفات می نمایند و گاهی به نظم اشعار زبان می گشایند و در موسیقی و علم ادوار و قول و عمل سر امد روزگاراند و بعضی از تصنیفات آن حضرت در میانه ارباب طرب مشهور و معروف است و زبانزد اهل ساز)) (عالم آرای عباسی ، جلد 2 مقاله دهم )

اما همه مثل شاه عباس کبیر نبودند در کتاب ها نوشته است که یکی از شاهان صفوی یک نفر از موسیقی دانان زمان خود را به جرم همنشینی با فرزندش سلطان حیدر میرزا به دار آویخت و به دستور او تمام خنیاگران (درباری ) را به قتل رسانید و در این باب از مسائل باز هم در دوران صفویه پیش آمد . . .

شاردن فرانسوی که در زمان سلطنت شاه سلیمان صفوی یعنی ( 1106-1077 هجری ) به ایران مسافرت کرده و چند سال در اصفهان مشغول پژو هش درباره جامعه و فرهنگ ایران بوده است ، به علل عدم پیشرفت فن موسیقی در ایران و نیز وضع رقت بار خنیاگران و موسیقی دانان اشاره کرده م می نویسد :

(وضعیت اجتماعی ) الات طرب در مشرق زمین همانند خود صنعت موسیقی است : یعنی نواختن اینها خلاف ادب ، و حتی بد تر شمرده می شود ، زیرا روحانیون و مذهب استعمال آنها را حرام شمرده است ، روحانیون و اشخاص مومن حتی از شنیدن اواز الات طرب نیز امتناع می ورزند و به همین جهت این فن در ایران به مانند اروپا صیقل نیافته و پیشرفتی پیدا نکرده است .
سازندگان و نوازندگان در ایران تهیدست و بد پوشاکان ، فقط گروهی که از طرف شاهنشاه نگهداری می شوند ، شایان توجه می باشند . (وضعیت این دسته تا اندازه ای خوب است و آن را چالغی باشی نامند که به معنی سرگروه سازندگان و نوازندگان می باشد (سیاحتنامه شاردن ، جلد پنج ، ص 144-115 )



موسیقی مذهبی در زمان صفویه

بین موسیقی و دین پیوند بسیار نزدیکی است و مطالعات انسان شناسی این واقعیت را آشکار ساخته است که پیوند بین دین و موسیقی نه تنها در جوامع پیشرفته بلکه در جوامع ابتدایی انکار ناپذیر است . ترالینگسون درباره ی پیوند موسیقی و دین مطالب ارزنده ای ارایه کرده است که در اینجا پاره ای از گفته های او را نقل می کنیم :

مومنان به دین ، موسیقی را صدای خدایان یا تنافر از اصوات شیاطین دانسته اند ، گاه آن را به منزله ی پاک ترین نمونه روحانیت ستوده اند و زمانی همانند نهایت تباهی های نفسانی ، مورد نفرت قرار داده اند ؛ در هر دومورد ،اشتیاق انان برای ترفیع آن در عبادت و یا از ریشه کندن ان ، هم در دین و هم در زندگی دنیی یکسان بوده است . . .

همچنین وی می گوید : متون دینی ، در سراسر جهان در بیشترین بخش تاریخی انسانی ، به جای اینکه ابتدا نوشته شده باشند ، سروده و خوانده شده اند ، و رفتار های مبتنی بر دین ، در تقریبا تمامی سنن مذهبی الفاظ موسیقی را دریافت داشته است .
روحانیان ناواژو [ناوایو] خواننده اند ، نخستین گروندگان مذهب سنتی مردم سزیلانکا ، طبل زن و رقاص بوده اند ؛ شمن های شمال اروپا / آسیا و اسیای میانه ، موسیقی را اساسی ترین واسطه برای برقراری ارتباط با جهان روحانی دانسته اند . (فرهنگ و دین ، ویراسته میر چاه الیاده ، صص444-443)


:18:خسته شدم . . . فعلا داشته باشید تا بعد . . .
منابع و منبع اصلی رو هم که قبلا گفتم خدمتتون . . . مرسی :am

mixer
Tuesday 8 February 2011, 03:39 PM
راستش من اصلا متوجه نشدم كه ايراد شما به عرايض بنده چي بود؟
يعني شما قبول نداريد ايراني ها تنبل هستند؟
باور كنيد نياز به آمار ندارد!
آآآآه خداي من!
آمار مطالعه كتاب در ايران رو ببينيد!
آمار راندمان كار در ايران!؟
آمار رشوه؟
آماري طلاق؟
آمار ساخت موسيقي؟
آمار ....
آمار....
اگه اين ملت اينقدر عافيت طلب نبودند
اينجور اين مملكت اتوبان ملل ديگر ميشد؟
گناه را هم بر سر نفت نيندازيد!
خوب شما يه ثروتي در منزل داريد همه هم ميدانند!
راهش اين بود كه چون توان نداريد درب منزل را باز بگذاريد تا بيايند و همه چيز را ببرند؟
من متوجه نميشوم شما به كجا عصحبتهاي من مشكل داريد
در كل من با صحبتهاي yosefnejad و REZ تواما موافقم!
هر دوي عزيزان از نظر اين حقير نكات مثبتي در گفته هايشان وجود دارد!
ممنون عزيزان!

__ ایراد من این هست که ایرانیا تنبل نیستند در هر زمینه ای . لطفا تاپیک قبلی من اون قسمت که با رنگ قرمز نوشته شده هست رو با دقت بخونید .

__آمار مطالعه کتاب در ایران و کار و رشوه و طلاق معقولش چیز دیگه هست دوست داشتید با ایمیل خصوصی واستون توضیح میدم چون در سایت جای صحبت کردن در این رابطه نیست . در مورد موسیقی هم علتش کم سوادی مردم از موسیقی می تونه باشه . در ثانی هر شخصیتی ممکنه از یک آهنگ خوشش بیاد در صورتی که امکان داره به عقیده شما همان آهنگ بسیار بسیار پیش پا افتاده و دارای هیچ سبک و سیاق خاصی نباشه و صرفا یک آهنگ ریتمیک و بی اساس هست .

__منظورت رو از اتوبان ملل دیگه نفهمیدم . اما می دونم ایران اتوبان نیست . . .

__ نقل قول از نفت برمیگرده به دوره ی مرد های نصف سیبیل که من در اون زمان ها نبودم اما می دونم _مصدق_ نامی بوده که خیلی واسش احترام قائل هستند خیلی ها و می تونید در مورد نفت تحقیق کنید . . . به هر حال این معقوله هم به بحث ما(موسیقی ) ربطی نداره . . .

-بنده حقیرم و هیچ ثروتی هم ندارم در منزلم باور کنید دوست عزیز

__ شما اگر خدایی ناکرده با یکی دعوا و جدال کنی و با دست خالی هم باشی و بعد شخص مقابل قاتل حرفه ی باشه که اسلحه در دست داره آیا ایستادگی خواهید کرد و اون رو به مبارزه دعوت می کنید یا فرار رو بر قرار ترجیح میدید ؟
(( بازم منظورتون رو نفهمیدم اما تنها چیزی که به ذهنم اومد بهتون بگم همین بود ))

__من نیتم این هس که از بحث نتیجه بگیریم .

__همه ی ما به گفته های دیگران احترام میذاریم به شرطه این که با سند محکمی پیش بیان .

__ من هم متقابلا از رفقایی که مطالبی رو در جهت پیشرفت دانستنی ها بازگو میکنند کمال تشکر رو دارم .

Alireza00
Tuesday 8 February 2011, 09:21 PM
دوست عزیز شما اول باید مشخص کنید منظور شما در چه زمینه ای است؟
از لحاظ ریتمیک موسیقی ملل به دسته های مختلفی تقسیم میشه مثل شرق ، اروپای شرقی و ... . ایران در قسمت شرق قرار داره که ایران و هند و سرزمین های چین باستان در این دسته نمایشگر قدرت موسیقی شرق هستند و صادر کننده این علم.
اما اگر از لحاظ ملودی دارید صحبت می کنید که در کل باید گفت ما چیزی به نام ملودی های عربی نداریم. ملودی ها دو دسته هستند : 1-موسیقی اقوام و تمدن ها 2- سبک های new age.
در زمینه سبکهای new age که هیچ بحثی نیست چون از اونجایی که دنیا به سمت تبدیل شدن به دهکده جهانی داره پیش میره این سبک تعلق به عده خاصی نداره.
اما در اون قسمت اول باید گفت این چیزی که به نام موسیقی عربی شناخته میشه در اصل موسیقی و ملودی آفریقایی هست که با مهاجرت ها و تبادلات فرهنگی به اعراب رسیده.

اما در زمینه صحبتی که شما داشتید:
اول احساس می کنم جا داره که این قول رو واسه شما نقل کنم که یکی از اساتید می گه:
" شما به هر نحوی بخواهید جلوی پیشرفت موسیقی رو بگیرید موسیقی مثل آب روانی که نمیشه جلوش رو گرفت و اگه هم بتونی بگیری با حجم سنگین تری باز هم به خودت بر می گرده."

موسیقی ما ( فلات ایران شامل افغانستان و قسمت های غربی افغانستان) تارخ مشخص شده و افراد مشهوری مانند باربد یا نکیسا رو داره. موسیقی در این قسمت کره زمین تاریخ مشخص خودش رو داره و در طول زمان هم به وضوح میشه دید که هم در طول حکومت های ضد موسیقی و هم بعد از آنها ( به طور خاص) عرصه های موسیقی وجود داشته و حتی ما کاخی تاریخی داریم که درباره اش می گن موسیقیدانان کارشون رو اجرا می کردن و بعد خانواده پادشاهی می اومدند و اون رو گوش می دادن. این نوشونه چیه؟ نوشونه اهمیت و توجه خاص مردم این فلات به موسیقیه دیگه. درسته شما احسا می کنید در قسمتی تاریخ خالی از ایفای نقش موسیقیه اما دقیقا شما تصور کنید حرف هایی رو که اهالی هنر 1400 سال دیگه درباره می میزنن و می گن که کم کاری بوده. اما در اختناق باید موسیقی رو مخفی کرد که بهش آسیب وارد نشه و حکومتی نشه. شرایطی که ما در اون زمان داشتیم مثل آلان هست اما با این تفاوت که الان وسیله های بروز موسیقیتون هست و شما می تونید در خفا اون رو بیرن بدید و شناخته نشید اما در دورانی که می گفتند کتاب فقط قرآن و راهی برای کارهای موسیقایی نبوده به نظر شما امکانی بوده برای این که هنر رو از خفا خارج کرد؟

ایرانی ها تنبلی نکردند فقط در زمان های خاصی مجبور به سکوت بودند.
و اما در جواب به اولین خطی که نوشتید و سوال مرذح کردید باید بگم :
اسلام پس از ظهورش در ایران به دست نا کسان افتاد و همون طور که گفتم کتاب فقط شد قرآن (برای ریا) و موسیقی شد ملعبه ای برای خوشگذرانی های حکمران. در این جا بود که با موسیقی مخالفت شد. (موسیقی اون چیزیه که یتونه بیانی از رو داشته باشه و به مردم حرفی رو برسونه و مخالفت با این بخش بود وگرنه موسیقی های مجالس فقط ملعبه است و با اصل موسیقی مخالفت شد تا مردم در جهل بمونند.) و مردمی که قدرت ابراز وجود موسیقایی رو نداشتن کم کم نا امید شدن و این موقعیتی شد برای این که شعله موسیقی ماندگار برای مدتی خاموش بشه. اما در ادمه تاریه می بینیم که موسیقی ایران هم از لحاظ ملودی و هم از لحاظ ریتم رو به پیشرفت میره و کار به جایی می رسه که اولین موسیقی تاریخ با ریتم لنگ در ایران ساخته میشه و چند سال بعد می بینیم که ارکستر سمفونی اکراین از ریتم لینگ تو کارهاش استفاده میکنه.



این ها ادامه پیدا می کنه تا می رسه به دوره دوم حمله اسلام به ایران که میشه عصر حاضر. به همین دلیله که شما که الان خودتون رو در این عصر می بینید و کمبود هایی در بعضی جاها احساس میشه که شما با توجه به مشابهت های تاریخی فکر می کنید این ها از اون دوره مشابه بهوبد پبدا نکرده.



در کل من هرچیزی که گفتم اظهار نظر شخصی بود و خوش حال می شم اگه جایی اشتباه کردم بهم گفته بشه.
از بحثی که راه انداختی هم واقعا خوشم اومد. دستت درد نکنه. به جا بود و واقعا جا داشت یکی به همچین چیزهایی نا رو برگردونه تا یادمون باشه.
ممنون

Alireza00
Tuesday 8 February 2011, 09:24 PM
البته بهتره اینو بگم منظورم از حمله اسلام حمله ی کسانی بود که خودشون رو به نام اسلام بالا می کشن اما در اصل با سخن های اسلام دشمنی پیشه می کنن. وگرنه بنده هیچ مشکلی با اسلام ندارم و خودم هم مسلمان هستم.

اینو گفتم که یه وقت سو تفاهمی پیش نیاد

REZ
Tuesday 8 February 2011, 09:38 PM
ببخشید دوست عزیز بر چه مبنایی می گید ریتم لنگ برای اولین بار در ایران بوجود اومده ؟
پس هند چی
چین و ژاپن و کره چی؟

Punk
Wednesday 9 February 2011, 07:13 AM
موافقم!
اصولا اين نژاد در تنبلي استاده!
اگه همه زمينه ها مساعد باشه كه ديگه پيشرفت كردن هنر نيست!
حفظ و حراست در زماني مفهوم پيدا ميكنه كه دشمني وجود داشته باشه و نياز به حفظ چيزي باشه!
كه ما متاسفانه بد عمل كرديم و من بالشخصه شرمسارم!
البته ساده ازش ميگذريم!شرمساريم ميخواد چون چيزي به ابعاد فرهنگ گم شده!
نغمه هاي باربد و نكيسا! بي اهميت نيستند!
شايد اگه وجود داشتند الان موسيقي كه 70 ميليون آدم ميشنوند شكل ديگر داشت!
پس در زندگيه مردم موثر بود!
متاسفانه اجداد ما وسط اتوبان خونه ساختن!همين ميشه ديگه!

من این بحث نژاد رو سر در نمیارم ما سه تا نژاد کلی داریم سفید - زرد - سیاه که ما ایرانیان و اروپا و آمریکای شمالی از نژاد سفید هستیم .... اصلا راسیست نظریه اشتباهیه به نظر من قبلا هم تو یه تاپیک دیگه بهتون گفته بودم تحولات و پیشرفت های اقتصادی که زیر بنای جامعه هستن باعث دگرگونی هنر میشن البته عوامل دیگه هم بیشماره از جمله *****.
اگه نسل امروز سنتی گوش نمیده یه دلیل عمداش اینه که نیاز نسل جدید تغییر کرده اون موزیک جواب گوی کامل نیاز ما نیست البته خیلی دلایل دیگه ای هم داره ....
مثلا من پانک و راک غربی گوش میدم چون با اونا ارضا میشم اون چیزی که اونا با اشعار و موزیکشون میگن بدرد من میخوره و با عقایدم همسوء و ... مثلا اشعار سنتی ایرانی عملا چیز جالبی برای من نداره

digilap
Wednesday 9 February 2011, 07:44 AM
سلام

اول اجازه بديد از پديد آورنده اين بحث تشكرم كنم! خيلي بحث لازمي بود و البته خيلي مطالب آموختني داشت وداره!دستتون درد نكنه كاشكي همه مثل شما به خودشون زحمت ميدادن آموزش مطلبي رو به طور كامل (مثل شما كه از تايپ كردن خسته نميشي) براي ارتقا دانش ديگران به عهده ميگرفتن!
در هر صورت اگه از شما چيزي ياد نگرفته باشم همين رو ياد گرفتم كه همت بايد!

اما در خصوص بحث كم كاري و تنبلي جماعت ايراني! من هنوز سر حرفم هستم!

فقط يه خط مينويسم

اگر در دوراني از تاريخ اين مملكت با موسيقي مشكل دشته اند ، اين دليل ميشود كه ثمره آنهمه زحمت موسيقيداناني مانند نكيسا و باربد از دست برود ، گم شود يا به دست فراموشي سپرده شود؟
در ضمن شما اين نسل رو در همه جا ميتونيد مطالعه كنيد!در ادارات ، در مكانيكي در خيابان !
از ديگران بپرسيد!از پدرانتون از كساني كه در اجتماع بيشتر زندگي ميكنند!
تنبلي اين قوم (يا نژاد! حالا طرف ميگه راسيسم! بي خيال برادر) بر همه واضح است! برام عجيبه كه شما تا حالا باهاش برخورد نكرده ايد؟
به هر صورت در كمال احترام به عقايد دوستان مخالف بنده چون خودم اين معضل را لمس كرده ام و البتهبه همراه بسيار معضلات ديگر مانند دروغگويي و عدم احترام به ديگران! و ... هنوز بر عقيده ام هستم!
اما جالبه برام كه ميفرمائيد ايران اتوبان نبوده!يه نگاهي به تاريخ بندازيد!راستش نميشه بيشتر از اين بحث كرد!
اما از بحث لذت ميبرم
دست همه دوستان چه مخالف چه موافق خصوصا پديد آورنده محترم بحث درد نكنه!
استفاده ميكنم
ممنون

REZ
Wednesday 9 February 2011, 09:02 AM
تفاوتهای ملیتی با تفاوت نژادی و رنگ پوست و این ایسم ها که ظاهرا ما ایرانیها خیلی بهشون علاقه داریم ربط مستقیم نداره .
آریایی عرب زبان ...فارس زبان.. و اروپایی شبیه به هم فکر نمی کنند
آریایی مسلمان و مسیحی و یهودی هم ، شبیه به هم فکر نمی کنند.
نه شبیه به هم فکر می کنند و نه رفتار .
به هزاران هزار دلیل
از تفاوت های اقلیمی گرفته تا اتفاقات تاریخی و مسائل اعتقادی و اقتصادی و یا نوع اغذیه .


من با نظریه "تنبل بودن ایرانیان امروز" در نهایت تاسف کاملا موافقم .
مسلما این بدین مفهوم نیست که کلیه ایرانیها تنبل هستند .نخیر افراد بسیار زیادی هم داریم که افتخاراتی برای ایرانیها ثبت کردند .
ولی سطح عمومی تنبلی در میان مردم ما متاسفانه بسیار بالاست و با پافشاری عکسش ثابت نمیشه .

من تا به حال هنرجو تا دلتون بخواد داشته ام .
شرایط آمار گیری در این زمینه برای من مهیا بوده و به نظر من نتیجه فاجعه بوده .ملت دارن میمیرن از تنبلی .
بیش از 70 درصد آهنگسازهای امروز 2 کلمه از علم موسیقی خبر ندارند ...... به این بهونه که خودشون رو نابغه می دونن و می گن علم موسیقی برای بی استعداد ها است ....به حق چیزهای ندیده و نشنیده .
خواننده های پاپ حاظر نیستند از کلاسهای معتبر استفاده کنند و یا اگه دسترسی نیست از مستر کلاسهای رایگان اینترنتی استفاده کنند.
شاعر ها اگه موسیقی رو از روی شعرشون بردارید می بینید اصلا از ابتدا حرفی برای گفتن نداشتند .
به قول دوستمون آمار مطالعه در ایران به شدت پایینه .
من یه نت ساده دادم به دانشجوها که آماده کنند از کلاس 35 نفری تنها 1 نفرآماده کرده بود با اینکه اون نت به شدت ساده بود و خودشون هم قبول داشتند که یادگیریش 30 دقیقه زمان نمی بره .
اینها که دیگه مثلا دارن در رشته موسیقی تحصیل می کنندو این جزو دروسشون بود .
و صد ها مورد دیگه .....

ما به جای اینکه بگیم نه این حرفا اشتباهه باید سعی کنیم مشکل رو ببینیم . چون تا مشکل دیده نشه قابل حل شدن نخواهد بود .
تنبلی هم چیزی نیست که بخواهیم بگیم در نژاد ایرانی هست .... نه
چون بچه های ایرانی که در خارج از ایران بزرگ میشوند معمولا اصلا این معضل رو ندارند .

مهم
100 البته ما آهنگساز خوب هم داریم
100 البته ما خواننده خوب هم داریم
100 البته ما شاعر خوب هم داریم
100 البته من به کار هیچ کس توهین نکرده ام ...لطفا برای دوستان سوء تفاهم نشه

و از همه مهمتر این که من مشکل تنبلی رو به موازات نگون بختی های تاریخی باعث بروز مشکلات می دانم و هر 2 مقوله از نظر من بسیار تاثیر گذار بوده اند .

mixer
Wednesday 9 February 2011, 11:49 AM
اول اجازه بديد از پديد آورنده اين بحث تشكرم كنم!
اما در خصوص بحث كم كاري و تنبلي جماعت ايراني! من هنوز سر حرفم هستم!

ثمره آنهمه زحمت موسيقيداناني مانند نكيسا و باربد از دست برود ، گم شود يا به دست فراموشي سپرده شود؟
در ضمن شما اين نسل رو در همه جا ميتونيد مطالعه كنيد!در ادارات ، در مكانيكي در خيابان !
تنبلي اين قوم (يا نژاد! حالا طرف ميگه راسيسم! بي خيال برادر) بر همه واضح است! برام عجيبه كه شما تا حالا باهاش برخورد نكرده ايد؟
اما جالبه برام كه ميفرمائيد ايران اتوبان نبوده!يه نگاهي به تاريخ بندازيد!راستش نميشه بيشتر از اين بحث كرد!



_خواهش میکنم قابل شما رو نداره ...

_ اشکال نداره صلاح مملکت خویش خسروان دانند . هر کسی مسئول خودشه .اما از قول خودم می گم که سخت در اشتباهی دوست عزیز ...

_ثمره از دست نرفته (باز هم تاکید می کنم به تاپیک اول من در همین بحث یعنی حمله اعراب به ایران رجوع کنید و با دقت بخونید:45:بی سند حرفت خریدار نداره دوست عزیز )
گم هم نشده.
شما به ردیف یه نگاهی بنداز . تعدادی هنور در ردیف موجود هست .
در ضمن 148 تاش اسم برده شده (قبلا توضیح دادم)

_ هر کس مشغله فکری خودش رو داره شما هیچ وقت مسایل احساساتی خودت رو با کار خودت مخلوت نمیکنی ( در ضمن ربطی به موسیقی نداره خارج از بحث نروید )

_ راستی راسیسم چی هست ؟ من نمی دونم میشه توضیح بدید ؟ !

_ایران چه اتوبانی هست که ما نمیدونیم ؟ و همچنین باز هم رابطش با موسیقی چی هست ؟

Punk
Wednesday 9 February 2011, 12:32 PM
راسیسم یعنی نژاد پرست ... فاشیست ... تبعیض گر ... هیتلریسم

REZ
Wednesday 9 February 2011, 01:32 PM
آقای پانک
شما به چه اجازه ای به نظر مخالف توهین می کنی ؟
خر؟
این منطق جنابعالیه ..... ؟

Khashayar
Wednesday 9 February 2011, 01:59 PM
درود
دوستان نمیدونم چرا تا موضوع و بحثی میاد وسط که کمی موضوع ملی و یا اعتقادی هم چاشنیش داره آخرش کار به فحاشی و لحن تند و دعوا و این چیز ها می کشه...
چرا سعی نمیکنیم حالا که همه هنر مند هستیم و همه از یک خانواده هستیم با احترام و بزرگ منشانه بحث کنیم؟
چرا همش باید به اعتقادات هم توهین کنیم و خوب اخرش هم تاپیک به خاطر همین موضوع ها قفل بشه؟؟؟
لطفا و خواهشا بیاید با آرامش و در کمال احترام نسبت به همدیگه حتی مخالف ترین فرد نسبت به عقاید ما برخورد کنیم و پاسخ بدیم...
لطفا رعایت کنید و قوانین سایت را نیز رعایت کنید
پاینده باشید

mixer
Wednesday 9 February 2011, 02:22 PM
آلات موسیقی

بر اساس سیاحتنامه شاردن (جلد پنج ،صص 113-111 ) ،آلات موسیقی زمان صفویه عبارت است از : طبل ، تبیره ، دایره ، سرنا ، کرنا ، شیپور ، قره نی ، نای ، نی لبک ، بلبان ، رباب ، چنگ ، سنتور ، شش سیم ( گیتار ) ، چهار سیم (عود ) چهار زه (ویلن ) تنبوره ، کنگره و سنج .

چنان که در قبل هم برایتان شرح دادم ، پایگاه خنیاگران در زمان صفویه تضعیف شد و موسیقی نظری ایران آسیب دید . متاسفانه عدم توجه به این هنر ، سبب گردید تا بر خلاف سده های پیش از صفویه ، موسیقی دانان برجسته ای چون عبد القادر مراغی ودیگران دوباره ظاهر نشوند .

خنیاگری و موسیقی در دوره افشاریه

با آنکه خنیاگری از زمان افشاریه ، زندیه قاجاریه به روال گذشته ادامه داشت ،و خنیاگران در دربار و در بین مردم شهر ها ، روستا ها و عشایر همچنان به فعالیت خود ادامه می دادند ، با این حال ، تا اواسط حکومت قاجار هیچ گونه تحولی در موسیقی ایران صورت نگرفت .

محمد کاظم وقایع نگار دربار نادر شاه ، از شرکت خنیاگران در جشن انتخاب ولیعهد خبر داده و می نویسد :
مجلس آراستین امیر صاحبقران و ولیعهد ساختن خود رضا قلی میرزا به مملکت ایران :

. . . مقارن این مقال ، وصف حال نواب کامیاب سپهر رکاب شاهزاده عالیجناب رضا قلی میرزاست که چون سه روز از ورود آن گذشت ، حسب الفرمان دارای زمان وآن خسرو گیتی ستان حضرت صاحبقران چنان به نفاذ پیوست که در آن نواحی به جهت جشن پادشاهی سبزه زار دلگشا و چمن فرح افزایی معین نمایند ، که بعد از نزول رایات جاه و جلال بدان نواحی ، در حضور اهالی و اعیان ممالک ایران نایب الایاله ای جهت آن مملکت معین نموده ، و عنان همت به صوب تسخیر هندوستان انعطاف فرمایند .

در آن مجلس خلد آیین به ترتیب بساط عشرت و کامرانی و نوشیدن جام طرب از راح ریحانی دایر ساخته ، لاله رخان را از تاب می چهره ی ارغوانی معدن یاقوت رمانی ، و نوش لبان را از تواتر اقداح پی در پی استمداد حرارت با مسرت روز جوانی ، مغنیان خوش آواز به الحان مسرت طراز با عناد دمساز ، و سازندگان (ساز زن ها ) نغمه پرداز به نواها ی گونه گون ساز با غزالان زهره جبین هم آواز . لمولفه :



زهر جانبی نغمه ای ساز شد
نوا و مخالف هم آواز شد
مغنی چنان نغمه ای جوش کرد
رهاب از حسینی فراموش کرد
بیات و عراق به هم جنگجو
چو روز عشیران به هم روبه رو
همه ساز ها شد و هم راست راست
فغان از دل چرخ چاچی بخاست
مغنی هزار و مصنف هزار
حجاز بزرگ و بزنگوله بار


((عالم آرای نادری ))



چنانکه میبینید مولف با موسیقی آشنایی داشته و تعدادی از آهنگ های قدیمی را که در آن زمان رایج بوده ، نام برده است .
و همچنین مولف از فعالیت خنیاگران در مجلس تاج بخشی نادر به محمد شاه در سال 1151 سخن رانده است .

از این گونه وقایع دگر بار های دیگر هم اتفاق افتاده است که من در همین جا بسنده می کنم و به ادامه می پردازم .

بدون تردید نادر شاه به خنیاگران درباری توجه داشته است و از نغمات دلپذیر انها لذت می برده است . پادری بازن فرانسوی ، پزسک نادرشاه ، در تویری که از اردوگاه این جهانگشای بزرگ ترسیم کرده ، موقعیت چادر های خنیاگران در کنار حرمسرای مخصوص قرار دارد (ر ک . نامه های طبیب نادر شاه ، پس از صفحه 70 )

--------------------------------------------------------------------------------------
برای این تاپیک هم کافیست . . .
در تاپیک بعدی به سراغ وضعیت موسیقی در دوران زندیه میرویم و بعد از آن از دوره قاجاریه برایتان می نویسم . وبعد از آن را منابع زیادی در دست دارید که می تونید مطالعه کنید در رابطه با موسیقی تا به امروز . اما احتمالا بعد دوران قاجاریه دوباره بر خواهم گشت به زمان ساسانیان تا به قاجار و مطالب ریزکاری بیشتر و نکته به نکته ای را برای شما سروران گرامی شرح خواهم داد . موفق باشید :am

منابع قبلا گفته شده ___

r_a_m_i_n
Wednesday 9 February 2011, 02:45 PM
درود
به به چه تاپیک خوب و عالی و چقدر میتونه مفید باشه
از دوست عزیزی که دعوتم کرد تشکر میکنم
اما متاسفانه از هر طریقی و هر راهی که میخوام در بحث شرکت کنم و جواب بدم....باز میبینم که مشکل ایجاد میشه
کلا موضوع تاپیک نیازمند مکانی برای آزادی کامل بیانه
که متاسفانه بنا به دلایلی و بنا به قوانین سایت و غیره نمیشه اینجا آزاد صحبت کرد
پس من با تشکر از همه ی اونهایی که در بحث شرکت کردند...فقط صحبتهای شما رو دنبال میکنم:am

Alireza00
Wednesday 9 February 2011, 03:04 PM
ببخشید دوست عزیز بر چه مبنایی می گید ریتم لنگ برای اولین بار در ایران بوجود اومده ؟
پس هند چی
چین و ژاپن و کره چی؟


از اونجایی که هنوز هیچ کشوری ادعایی روی این مطلب نگذاشته و هیچ موسیقی قدیمی تری هم (تا جایی که من تونستم تو اینترنت بگردم) پیدا نشده که قبل از کار پریسا تولید شده باشه و در کل بگم این بحث بین اهالی موسیقی قبول شده است. یعنی من زیاد از این و اون هم شنیدم.

ژاپن و کره موسیقیشون آن چنان قدرتی نیست از لحاظ پشتوانه تاریخی و فولکلوری. شما می تونید با رجوعی به اساتید موسیقی شرق ( من اون ها رو رو فیس بوک پیدا کردم) با اون ها صحبتی داشته باشید و ببینید که قبول دارن این حرف رو. من حتی یکی رو دیدم که این رو می گفت کج روی توی موسیقی.

البته اگه شما کاری قدیمی تر از اجرای پریسا که فکر کنم سال 1320 تا 1330 بوده بوده پیدا کنید من هم خوش حال می شم اگه از اشتباه بیرون بیام.:am

REZ
Wednesday 9 February 2011, 04:48 PM
چه عرض کنم
راستش این تاپیک مربوط به مسئله دیگری هست . ولی خوشحال میشم به طور خصوصی یا در تاپیکی جداگانه در این مورد بیشتر صحبت می کنیم .

Punk
Thursday 10 February 2011, 10:24 AM
می خاین اصلا یه کاری کنیم تمام پست های منو پاک کنین خودمم پاک کنین اینجوری بهتر نیست آخه ظاهرا اینجا باند بازیه یسری باهمن ما موندیم تنها من این همه حرف بدرد بخور زده بودن آقایون فقط کلمه "خر" رو فهمیده بودن و درباره این کلمه بحث کرده بودن در حالی که چیزی که من نوشته بودم به همه پست های تاپیک میارزید چون حقیقت عینی رو میگم به چرندیاتو و ... هم اعتقاد ندارم ...

آقا خشایار خان من بیجا کردم هنرمندم من هیچی نیستم فقط چیزی که تو مغزم رو میگم به هیچ کس هم توهین نکردم مثل اینکه امروز روز توی این جامعه معنای هنرمند هم عوض شده البته فرقی بحال من نمیکنه چون من پانک ام نه موزیسین ...
اگر جنبه بحث سنگین رو ندارین کلا بگین ازین تاپیک ها ننویسن و مثلا درباره ساسی مانکن و ترانه زیبای سوسن خانوم و پنگول و ... که شاخ موسیقی روز ایران هستند مطلب بنویسند

mixer
Thursday 10 February 2011, 01:30 PM
خنیاگری وموسیقی در زمان زندیه (1209-1163 هجری )


کریم خان زند ، بنیانگذار سلسله زندیه ، به گواهی تاریخ نویسان ایرانی و خارجی مردی بسیار نیک ، زنده دل ، عادل و یکی از سلاطین برجسته ایران بود که مدت سی سال حکومت کرد .

چنانکه آشکار است ، در زمان سلطنت کریم خان زند ،سخت گیری های مذهبی عهد صفویه فروکش کرده بود ، و از طرفی دیگر ، این پادشاه مردم دوست میل داشت مردم ایران در رفاه و خوشی و خرمی زندگی کنند .

از این رو در زمان حکمرانی کریم خان زند ، موسیقی رونق پیدا کرد و خنیاگران در مقایسه با زمان صفویه ، از آزادی فراوانی برخوردار بودند و کسب و کار آنها پر رونق بود . مولف کتاب رستم التواریخ که خود را رستم الحکمای آصف نامیده است مطلب جالبی درباره زندیه نگاشته است . نامبرده درباره ی کریم خان زند می نویسد :

وکیلی که بد فخر جمله ملوک
به فرمانروایی ز حسن سلوک
در ایامش ایران طربخانه بود
ز عهدش غم و غصه بیگانه بود

و نیز همین مولف که خدمت سروران گرامی عرض کردم در جای دیگر از تجمع لولیان یا کولیان (که در تاپیک های اول در موردشان برای یکی از دوستان شرح دادم ) رامشگر در شیراز گزارش داده است :

غرض آنکه والاحاه کریم خان جم اقتدار وکیل الدوله در حضر و سفر با موکب خود ، بر سبیل ضرورت افواج فیوج [کولیان] . . .
بسیار به جهت لشگریان می داشت و لولیان شهر اشوب دلربا وارباب طرب با اردوی خود در همه جا میبرد . (همان : ص 231 )

همچنین جناب رستم الحکماء آصف ، از بزم الاجاه علی مراد خان زند ، که به خاطر ایلچی روم (دولت عثمانی ) در اصفهان برگزار شده بود سخن به میان آورده و مینویسد :

... و و بازار ها و دکاین را از افروختن چراغان بسیار و مشعل ها و شمع های بی شمار ، مانند سپهر لاجوردی چراغستان نمودند و در همه جا بزم و طرب آراسته و دف و ناقاره و عود و رود و چنگ و رباب و بربط و سرنای و نی و چار تار ( منظور همون چهار سیم در زمان صفویه ) و تنبور و سنطور(سنتور در نگارش قدیم ) و موسیقار با آهنگ ونوا و دستان و ارباب و جد و رقص و لهو و لعل و مطربان خوش ساز نغمه پرداز خوش آواز زهره را بی هوش ، مانند مستان و در شب ها از آتش بازی های بسیار گوناگون ، فلک لاجوردی را از افکندن شهاب خجل و منفعل و حیران نمودند . (همان ،ص441) .

در گفتار بالا مولف از 13 ساز ایرانی نام برده و در جاهای دیگر کتاب ، از الات دیگر چون ارغنون ، تنبک چغانه ، سرنای ، سنج ، صور ، طبل ، کرنا ، کوس کورگه ، گفتگو کرده است ، که روی هم رفته بیش از 26 ساز ایرانی معرفی شده است .

با آنکه بازار خنیاگری در زمان زندیه داغ بود ، با این حال ، همانند زمان صفویه و افشاریه پیشرفتی در موسیقی نظری حاصل نشد .

----------------------------------------------------------------------------------------------------
برای گفتن مقدمه از دوره قاجاریه که در واقع بحث بعدی ما در عرصه تاریخ موسیقی ایران مباشد در این تاپیک فقط یادی از شادروران حسن مشحون ، می کنم که از گسیختگی شیرازه موسیقی و عدم رعایت اصول فنی پیشنهاد و دگرگونی در روش عملی آن را در آستانه تشکیل سلسله قاجاریه سخن رانده است .



مرسی از توجه همه سروران گرامی و همراهان این تاپیک که منت میذارن و مطالب رو مطالعه می فرمایند . بی نهایت سپاسگذارم . . .

منبع اصلی این موضوعات در تاپیک های قبلی ذکر شده ____

nina
Thursday 10 February 2011, 02:58 PM
هر دوي عزيزان از نظر اين حقير ...


فرهنگ ایران 1 چیزایی داره که ادم واقعا دلایل پیدایش اونا رو نمیدونه
1 کیس کوچیک همین بکار بردن " من حقیر..." تو کدوم فرهنگ و زبان
دیگه اینطوری حرف میزنن؟ من و شما هم بدون توجه به معانی اونا رو
بکار میبریم ! توی تاریخ هم همینطور بوده! همیشه تا مرز تحقیر خودمون پیش رفتیم
همیشه 1 شاهی داشتیم که حکومت میکرده به القاب مختلف..و بقیه حقیر بودن... دیگه بماند باقی حرف ها! حتی اجازه نداریم یه بحث منطقی را ه بندازیم! بحث سیاسی ممنوع
بحث مذهبی ممنوع اوکی چه بهتر ولی بحث علمی هم نیاز به انالیز داره اخه که اونهم
محتملا ممنوع

mixer
Thursday 10 February 2011, 10:28 PM
عجب دوره زمونه ای شده . . .:21:
برام جالب هست که مطلب به این مفیدی ، وقت به این با ارزشی ، 2 ساعت تایپ می کنم هیچ کس نمی خونه دریغ از یه تشکر (از برای دلگرمی و خسته نباشید ) :106:... یا شاید اصلا مطلب رو میخونید ، اما کافی هست بحث دین و سیاست و عقاید بیاد وسط ، اونوقت باید تاپیک رو دید ثانیه ای یک پست داره . . . آخرشم توسط دوستان تاپیک قفل میشه :12:
بابا نکنید این کارا رو :22: حیفه به خدا . سایت به این آموزندگی . . . اونوقت . . . :18:

Dj_MAN
Friday 11 February 2011, 02:32 AM
درودی دوباره به همه ...
مدتی نبودم تاپیک از دستم در رفته ... از دوست خوبم Mixer تشکر میکنم که این همه مطالب خوب و بدرد بخور به تاپیک اضافه کردند ... هم دستت درد نکنه هم ایشاله کیبوردت صد سال عمر کنه ... !

یه سری مطالب دیگه جمع آوری کردم .. که امیدوارم خوشتون بیاد ...

اونطور که من دیدم توی بررسی هام حمله ای که اعراب به ایران کردند بسیار بسیار ضربه سنگینتری نسبت به تمام جنگهای دیگر تاریخ ایران داره ....
اعراب میدونستند که با چه کشوری طرف هستند و پی به حقارت ابدی خودشون در مقابل فرهنگ و تمدن ابدی ایرانیان برده بودند ....
بنابراین هم با خشونت و هم با از بین بردن نشانه های تمدت ایران سعی کردند که آهسته مردم ایران میراث گذشته خودشون رو از یاد ببرند ...
این کار با از بین بردن مراکز علمی - دانشگاهها و کتابخانه های ایران همراه بود ...


کتاب سوزی به دست اعراب
ابن خلدون درباره کتاب سوزی به دست اعراب چنین میگوید : ایرانیان به سبب عظمت کشورشان که کوله بار چندین قرن تسط بر جهان را در برداشتند و تمدنی کهن را در خود جای داده بودند و به سبب استمرار پادشاهی شان علوم عقلی نزدشان بسیار بزرگ و دامنه اش گسترده بود. در زمانی که ایران فتح شد کتابهای بسیاری از کتابخانه ها بدست آمد در نتیجه سعد ابی وقاص به عمر ابن خطاب نامه نوشت تا درباره کتابها تصمیم گرفته شود که در اختیار اعراب قرار گیرد. عمر پاسخ داد که همه کتابها را در آب بریزید و یا آنکه آتش بزنید زیرا اگر چیزهایی در آنها باشد که برای راهنمایی و هدایت انسانها باشد خداوند ما را هدایت کرده است و نیازی به آنان نیست اگر هم گمراهی باشد که خدا ما را از اینها نجات بدهد پس به دستور عمر همه کتابها نابود گشت و هیچ برای ایرانیان باقی نماند.


کتاب دو قرن سکوت نوشته دکتر عبدالحسین زرینکوب ( برگ 114 زیر عنوان کتاب سوزی ): بدینگونه شک نیست که در هجوم تازیان بسیاری از کتابها و کتابخانه های ایران دستخوش آسیب و فنا گشته است. این دعوی را از تاریخ ها می توان حجت آورد و قرائن بسیار نیز از خارج آنرا تایید می کند. تردیدی در این زمینه لازم نیست زیرا برای عربی که جز کلام خدا هیچ سخن را قدر نمی دانست کتابهایی که از آن مجوس بود و البته نزد وی دست کم مایه ضلال بود چه فایده داشت که به حفظ آنها عنایت کند؟ ....


وحشی گری اعراب
ابوبکر نرشخی ( تاریخ بخارا ): بیکند شهری بود از سغد و سغد مرکز تجاری بین المللی در شرق ایران در زمان ساسانیان بود و شهری بسیار زیبا و ثروتمند . "اندربیکند" مردی بود که دو دختر با جمال زیبا داشت. " ورقا ابن نصر " فرمانده سپاه اعراب هر دو دختر را از خانه بیرون کشید. مرد ایرانی گفت : در میان این شهر بزرگ چرا دختران مرا میبری؟ ورقا پاسخی نداد مرد بجست و کاردی بر وی بزد ورقا زخمی شد ولی کشته نشد چون خبر به قتیبه رسید گفته شد که همه شهر "حرب" هستند در نتیجه شهر به کلی منهدم گشت مردان قتل عام گشتند و اموال شهر به تصرف در آمد سپس کشتار سمرقند و خوارزم شد بعد از آن گرگان به محاصره "یزید مهلب" در آمد و طبری مینویسد او با خدا پیمان بست که به مناسبت این مبارزه طولانی ایرانیان طبرستان با اعراب و کشتن عده زیادی از اعراب در آنجا آنقدر از مردمان آنها خواهد کشت که خونشان به جریان بیافتد و آسیاب ها بگردش درافتد و با خون آنها گندم و نان بپزند. محاصره بعد از 7ماه به پایان رسید. یزید مهلب 1000 نفر را در دره ای برد و همگان را قتل عام نمود ولی خونشان به جریان نیافتاد. لیکن دستور داد آب را به خونها ببندند تا جریان بیافتد گزارش این نبرد حاکی از آن است که 14000 هزار ترک در شبه جزیره و 40000 تن ایرانی در نبرد گرگان کشته شدند و هزاران اسیر بدست آمد و 30 میلیون درهم غنائم بدست آمد. که یک پنجم آن به مبلغ 6 میلیون درهم راهی دمشق شد.

آری این چنین بود که قومی با این درجه از توحش و بربریت بر ایران چیره گشت و با همه ناتوانی و درماندگی که داشت بر اوضاع مسلط گشت. زبان پهلوی جای خود را به زبان تازی (عربی) داد. مردمانی که مدتها از ترانه های طرب انگیز باربد و نکیسا لذت برده بودند رفته رفته با صدای زنگ شتر مانوس شدند و نیز یکی از اثر گذارترین این آسیبها به زبان و فرهنگ ایران بود. و این گوشه کوچکی از تاریخی است که اعراب به آن افتخار می کنند... فردوسی بزرگ می فرماید:

ز شیر شتر خوردن و سوسمار / عرب را به جایی رسیدست کار که تاج کیانی کند آرزو / تفو بر تو ای چرخ گردون تفو




برگرفته از : You can see links before reply

A_Cops_2
Friday 11 February 2011, 04:07 AM
ما اصلا مایل نیستیم تاپیکی را حذف یا قفل کنیم

لطفا برای ارسال مطلب همه جوانب را در نظر بگیرید

...

delasa
Friday 11 February 2011, 02:45 PM
mixer و Dj_MAN ممنون بابت مطالب مفیدتون
خسته نباشید

Dj_MAN
Friday 11 February 2011, 08:21 PM
ما اصلا مایل نیستیم تاپیکی را حذف یا قفل کنیم
لطفا برای ارسال مطلب همه جوانب را در نظر بگیرید
...

سلام ... تشکر میکنم ....
ببخشید منظورتون مسائل و بحث های قبلی بود یا آخرین پست من مشکل داشت ..؟

mixer
Friday 11 February 2011, 10:45 PM
سلام ... تشکر میکنم ....
ببخشید منظورتون مسائل و بحث های قبلی بود یا آخرین پست من مشکل داشت ..؟

فکرکنم منظورشون من بودم چون اگه شما بودید که پستتون نبود !
آقای A_Cope با کی بودی ؟

digilap
Saturday 12 February 2011, 09:39 AM
فرهنگ ایران 1 چیزایی داره که ادم واقعا دلایل پیدایش اونا رو نمیدونه
1 کیس کوچیک همین بکار بردن " من حقیر..." تو کدوم فرهنگ و زبان
دیگه اینطوری حرف میزنن؟ من و شما هم بدون توجه به معانی اونا رو
بکار میبریم ! توی تاریخ هم همینطور بوده! همیشه تا مرز تحقیر خودمون پیش رفتیم
همیشه 1 شاهی داشتیم که حکومت میکرده به القاب مختلف..و بقیه حقیر بودن... دیگه بماند باقی حرف ها! حتی اجازه نداریم یه بحث منطقی را ه بندازیم! بحث سیاسی ممنوع
بحث مذهبی ممنوع اوکی چه بهتر ولی بحث علمی هم نیاز به انالیز داره اخه که اونهم
محتملا ممنوع


با سلام
صحبت شما از برخي لحظ درسته
اما فرهنگ ما اصالتا فرهنگ فروتنيست چرا كه انسان در آن خالي از اصالت و لذا فاقد غرور است و اصالت و غرور از آن ذات باريتعالي است!

اين در تربيت و نوع برخورد ماست! و شما (شماي نوعي منظور است)كه در حال گذار هستيد! به نوعي در ميان قرار گرفته ايد از طرفي خود را صاحب غرور ميدانيد و از طرفي اگر كسي با اعتماد به نفس با شما صحبت كند يا منتظز سلام از طرف شما بمامد شما قطعا در دل خوشحال نخواهيد شد!

به بيراه نرويم

موسيقيه ما هم خالي از اين معاني نيست!

digilap
Saturday 12 February 2011, 09:43 AM
عجب دوره زمونه ای شده . . .:21:
برام جالب هست که مطلب به این مفیدی ، وقت به این با ارزشی ، 2 ساعت تایپ می کنم هیچ کس نمی خونه دریغ از یه تشکر (از برای دلگرمی و خسته نباشید ) :106:... یا شاید اصلا مطلب رو میخونید ، اما کافی هست بحث دین و سیاست و عقاید بیاد وسط ، اونوقت باید تاپیک رو دید ثانیه ای یک پست داره . . . آخرشم توسط دوستان تاپیک قفل میشه :12:
بابا نکنید این کارا رو :22: حیفه به خدا . سایت به این آموزندگی . . . اونوقت . . . :18:

برادر جان
راستش شما در آموختن علم به بنده (منظور همان من است!) هستيد!
چيزي ندارم در مورد موضوع بگويم!كامل است و از دانش بنده بالاتر!
چيزهاييست كه نميدانستم و سپاسگذارم!

A_Cops_2
Saturday 12 February 2011, 09:54 AM
منظور شخص خاصی نبود
کلا عرض شد
با تشکر

vesall
Saturday 12 February 2011, 10:07 AM
برید اون بالا رو نگاه کنید. نوشته :

" vesall (You can see links before reply) اين نوشته به وسيله A_Cops.2 (You can see links before reply) پاک شده است. دليل: لطفا رعایت کنید"

تا وقتی اینطوری هستیم و هیچ رقمه نمیتونیم حرف راست بزنیم، همین آش و همین کاسه است. اینم الان پاک میشه!!!

مگه حرفی که زدم دروغ بود ؟

Punk
Saturday 12 February 2011, 10:47 AM
اما فرهنگ ما اصالتا فرهنگ فروتنيست چرا كه انسان در آن خالي از اصالت و لذا فاقد غرور است و اصالت و غرور از آن ذات باريتعالي است!




100 % با این جمله مخالفم اصلا معنایی نداره برای من البت مخصوصا اینجاش: "و لذا فاقد غرور است"

Acoustic
Saturday 12 February 2011, 11:50 AM
برید اون بالا رو نگاه کنید. نوشته :

" vesall (You can see links before reply) اين نوشته به وسيله A_Cops.2 (You can see links before reply) پاک شده است. دليل: لطفا رعایت کنید"

تا وقتی اینطوری هستیم و هیچ رقمه نمیتونیم حرف راست بزنیم، همین آش و همین کاسه است. اینم الان پاک میشه!!!

مگه حرفی که زدم دروغ بود ؟


دوست عزیز من از پاک کردن یا پاک نکردن پست دفاع نمیکنم ...

فقط شما خودتون فکر کنید که اگر چشم یکی از همونایی که خودتون میدونید به این مطالب بخوره و بهانه دستشون بیفته . اونوقت که مینوسی NoteAhang.com صفحه ی پیوند های مفید باز بشه خوبه ؟؟؟

digilap
Saturday 12 February 2011, 12:59 PM
100 % با این جمله مخالفم اصلا معنایی نداره برای من البت مخصوصا اینجاش: "و لذا فاقد غرور است"

والا من نميدونم چرا همه جملات رو پاك كردي و فقط اون قسمتي رو كه دوست داشتي گذاشتي بعدم نتيجه اخلاقي گرفتي دوست عزيز!
اما به دوستان پيشنهاد ميكنم به اصل عرايض بنده در پست خودم مراجعه فرمايند! و نتيجه گيري كنند

در ثاني من از ديدگاه يك موافق به موضوع نگاه نكردم بلكه موضوع رو توضيح دادم

در آخر بايد عرض كنم : مخالفت شما رو هم كاملا پذيرا هستم . و مشكلي نميبينم!

yosefnejad
Saturday 12 February 2011, 03:31 PM
برید اون بالا رو نگاه کنید. نوشته :

" vesall (You can see links before reply) اين نوشته به وسيله A_Cops.2 (You can see links before reply) پاک شده است. دليل: لطفا رعایت کنید"

تا وقتی اینطوری هستیم و هیچ رقمه نمیتونیم حرف راست بزنیم، همین آش و همین کاسه است. اینم الان پاک میشه!!!

مگه حرفی که زدم دروغ بود ؟



جزراست نباید گفت هرراست نشاید گفت

اين نوشتهyosefnejad به وسيله A_Cops.2 (You can see links before reply) پاک شده است. دليل: نقض قوانین سایت

البته من در این پست براتون نوشته بودم که بعضی از پستها چرا پاک میشن که پست خودم

هم به دلیل بالا حذف شد ! ولی من ناراحت نیستم چون:

یکی از نشونه های اخرالزمان اینه که پستهای مردم به دلایل جورواجور حذف میشه!:32: