PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : موسیقی، ملی گرایی، نژادپرستی



Leon
Sunday 20 May 2007, 10:01 PM
با چند سئوال آغاز می کنیم: وطنی که همیشه در هر شرایطی از آن د?اع می کنیم یا گاهی روی آن تعصب داریم در چه نقطه جغرا?یایی واقع شده؟ وطن نقطه ای است که در آن متولد شدیم؟ چه محدوده ای از منطقه ای است که در آن زاده شدیم؟ آن بیمارستان آن محله آن شهر ؟ یا آن کشور؟ نسبت به چه قانونی این محدوده از جهان متعلق به ماست و کشور ما محسوب می شود؟ بخاطر جنگجویی و قلدری حاکمان قدیم کشورمان یا به ?رمان الهی ؟! اگر دلیلی جز زورگویی و جنگجویی حاکمان ما ندارد پس چگونه مقدس تلقی می شود ؟ خاک ما به چه منطقه ای محدود می شود؟

به موسیقی می پردازیم: آیا موسیقی ما باید از عناصر موسیقی آلمانی یا ایتالیایی دور و کاملا ایرانی خالص باشد؟ چرا؟ چون آنجا سرزمین ما نیست؟ اگر ایتالیا را زیر چکمه خود گر?ته بودیم چطور؟ (همانطور که موسیقی آذری پس از ملحق شدن آذربایجان به ایران است?اده اش حتی برای موسیقیدانان سنتگرا مشروع اعلام شد!) احتمالا اگر تا ایتالیا کشور گشایی کرده بودیم نوازندگان ما با ا?تخار پاگانینی می نواختند! چرا اینهمه شعار مبارزه با نژاد پرستی می دهیم ولی در ر?تار و کردارمان نژادپرستیم و حتی سنت آن را منتقل می کنیم؟

چرا استانهای ما در کنار هم بدون هيچ مشکلی زندگی می کنند ولی دو کشور با هم در خصومتند؟ مگر نه اين است که يک کشور استانی از کشور دنياست؟

?رهنگ چنان تحت تاثير دزدان سو است?اده گران و جاه طلبان جهانی قرار گر?ته که ساکنان جهان گروه گروه شده و هر گروه، ثروت مادی و معنوی جهان را بجای به اشتراک گذاشتن، در گروه خود نگهداری می کنند. اینجا لازم می دانم اضا?ه کنم مدینه ?اضله بنده جهانی یکدست و بدون مرز نيست! زیرا بهمان دلیل که نامها و ارقام وجود دارد تقسیم بندی های جغرا?یایی لازم است ولی نه برای جبهه گر?تن و جنگیدن بلکه برای بهتر زیستن. همچنین جهانی نگریستن معنای مصر?گرای صر? بودن و است?اده کردن از ?عالیت دیگران نیست که همه موظ? به ?عالیت و داشتن احساس مسئولیت نسبت به دیگران هستیم.

در اين خ?قان جهانی اهل ?رهنگ و هنر می توانند پيغمبر صلح و دوستی در جهان باشند و ا?سوس که در کشور ما نوک پيکان جنگجويی همين اهالی هنر علی الخصوص بسياری از موسيقيدانان ما هستند ( اهل سينما و تئاتر بخاطر اينکه خود آموخته هنر غربند کمتر، ولی اهل موسيقی دستگاهی که بسياری از آنها تصور می کنند خداوند نوعی موسيقی را برای اين نژاد برتر خلق کرده! به شدت با هرگونه موسيقی غير ايرانی- اينجا بخوانيد خاک ايران!- دشمنی می کنند) کاش کسانی که ۷۰۰ سال خوانده اند

ای بسا هندو و ترک همزبان ای بسا دو ترک چون بيگانگان
پس زبان محرمی خود ديگر است همدلی از همزبانی بهتر است

پيام تاريخی اين بزرگمرد را می شنيدند.

سجاد پورقناد.

arian
Sunday 18 January 2009, 09:25 AM
سعيد جان تاپيكت منو ياد قطعه اي زيبا از خوليو انداخت كه نه اسمش را به خاطر دارم و نه ملوديش را . فقط خاطرم هست كه پسري بود كه به سراغ دوستش در آن طرف مرز ميرفت و از مرز ها حرف ميزد و سخن ميگفت . سوار بر قطاري بود و ميگفت كه عشق را هيچ مرزي نيست و عشق را مرزي در احاطه ي خود نخواهد داشت و حرفهايي از سربازان ... تا اينكه قطار به ايستگاه ميرسيد و عشق خود را در ايستگاه ميديد در آن سوي مرز و جمله ي آخر اين بود :

به اميد روزي كه مرزي نباشد ، هيچ مرزي .

اگر اسم اهنگ و قطعه اش را داشتي برامون بگذار .

Arman_awn
Sunday 18 January 2009, 10:50 AM
این مرزبندی های مسخره فقط و فقط نتیجه انحصار طلبی انسان است.
روزی از اینشتین پرسیدند به نظر شما جنگ تا کی ادامه خواهد داشت (بحبوحه ی
جنگ جهانی دوم) اینشتین گفت: تا زمانی که انسان وجود داشته باشد جنگ هم
خواهد بود.

مرز هم به همین صورت، تا انسان باشد، این مرزهای بی معنی خواهد بود. همانطوری
که خدا در قرآن می فرماید که شما را در رنگ ها و نژاد های مختلف آفریدیم تا یکدیگر
را بازشناسید و ملاک برتری نزد خدا تقواست (حالا این تقوا می تونه هزاران معنی داشته
باشه، از جمله انسان بودن به معنای واقعی).