PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : کارگاه تخصصی پیوند شعر و موسیقی



karamghalavand
Thursday 14 April 2011, 06:00 AM
بایسته های شایسته ی احترام در پیوند شعر و موسیقی را بشناسیم

در این کنونه که هستیم برخی فرنام های ارجمند گستره ی موسیقی ، چندان که شایسته است نتوانسته اند به همان وزن روزگار پیشین خویش بمانند و گاهی برخی افراد، بی هیچ تلاش و کوششی بهترین فرنام را برای خود برمی گزینند و با این کار به گونه ای اسمی خود را همتای بزرگان موسیقی ایران و جهان معرفی می کنند . یکی از این فرنام های منحصر به فرد «آهنگساز» است که امروز شاگردانی که هنوز کتاب نخست ساز خویش را به پایان نرسانده اند ، با سر هم کردن چند نت و چند بیت شعر خود را وارد جرگه ی آهنگسازان می کنند ... در این کارگاه با ارایه ی نمونه های تحلیلی پی خواهیم برد که چه ابزار و لوازمی باید احترام شوند تا یک کار هنری در عرصه ی پیوند شعر و موسیقی پروانه دار شود

karamghalavand
Thursday 14 April 2011, 06:10 AM
پیوند شعر و موسیقی در آلبوم عاشقانه ها
نگاه عاشقانه ی مولانا ـ زیباشناسی علی اکبر شکارچی


هین کج و راست می روی ! باز چه خورده ای ؟ بگو !
مست و خراب می روی خانه به خانه کو به کو
با که حریف بوده ای ؟ بوسه ز که ربوده ای ؟
زلف که را گشوده ای حلقه به حلقه مو به مو ؟
پیش از هر چیز سزاتر می بینم تا نگرانی خویش را از کنونه ی بازار نقد و بررسی تولیدات هنری به ویژه موسیقی در ایران ابراز نمایم . شوند این نگرانی ریشه های ژرفی دارد که بررسیدن شان را درازنامه ای شایسته است و در گستره ی این نوشتار نمی گنجد اما به کوتاه سخن ، شاید صرف نظر از نگاه تنگ به موسیقی از سوی مراکزی که موجب شده است تا ارباب رسانه کمتر خویش را درگیر این موضوع نمایند ، بتوان به سطحی نگری منتقدان کم شمار این گستره اشاره کرد که به هر شوند ، چندان به کارهای ارجمند و فربه در انبوه تولیدات موسیقایی کشور نمی پردازند و اغلب به نمونه های فرودست و میان نشین اهتمام می کنند . صد اندوه که شبکه ی دوستی نیز در این میانه یکی از آسیب های نمایان بازار نقد است و گاهی دیده می شود که روند ستاره سازی بر بنیاد داشته هایی ناچیز، افرادی را به مردمان عرضه می کند که تاریخ انقضای زودرس داشته و می شود آنها را نمودینه ی نقدهای ژورنالیستی نام نهاد ...
«عاشقانه ها» یکی از کارهای ارجمند و رهاورد تجربه و کند و کاو استاد علی اکبر شکارچی ردیف دان و نوازنده ی برجسته ی کمانچه در لابلای ردیف های موسیقی ایرانی است که با گذشت افزون بر دو سال از انتشار ، آنگونه که شایسته است بدان پرداخته نشده است ! در این میانه ، شاید عذر منتقدان رسانه ای پذیرفته باشد چراکه داوری در باره ی کاری بدین ظرافت که همگان را پروانه ی اظهار نظر در حوزه ی مضمونی آن نیست ، بیشتر به استادان و ردیف شناسان خبره ی موسیقی دستگاهی ایران باز می گردد که بهر روی انتظار آن است که نگاه شان را پای این اثر زیرساختی ، ترجمه و جاری نمایند .
این کمینه در این نوشتار ، به فراخور دانش اندک در حوزه ی ادبیات و نیز موسیقی ، تنها به نمودن جلوه ای از نگاه زیباشناسانه ی استاد شکارچی در آمیزش شعر و موسیقی اهتمام و به مضمون فنی آواز «راست افشار» که پس از «داد و بیداد» حسین علیزاده ، دومین ریختاری است که به گنجینه ی موسیقی دستگاهی ایران افزوده شده است ، نزدیک نخواهم شد که کار مهان ، و دانسته است که ارایه ی چنین آثاری فاخر نمود بارز رسیدن به مقام اجتهاد و صاحب فتوا بودن صاحبان این آثار است که هر دو از شاگردان نورعلی خان برومند هستند . دگرش پدید آمده در ساختار موسیقی سازی و آوازی امروز ایران زمین برآیند پسند هنرمندانه و تلاش دلسوزانه ی شاگردان برجسته ی این بزرگمرد موسیقی است که بر هیچ کسی پوشیده نیست .
هین کج و راست می روی ...
آلبوم عاشقانه ها / علی اکبر شکارچی
آواز : راست افشار
شعر : غزل مولانا جلال الدین محمد بلخی
ساخته ی : علی اکبر شکارچی (بنا به گفته ی جناب شکارچی ، این کار برای بخشی از موسیقی نمایش پیر چنگی به کارگردانی هادی مرزبان ساخته شده است)
اجرا : کمانچه و آواز از علی اکبر شکارچی / تنبک : آساره شکارچی
در آمیزش شعر و موسیقی بایسته هایی هست که شایسته ی احترام هستند و نادیده گرفتن آن پارامترها شوندی می شود تا آهنگ ساخته شده در دشت پسند مردمان و اهل نظر بی پروانه بماند .
وزن عروضی شعر
بی گمان آهنگساز وقتی شعری را پسند می کند و یا به او پیشنهاد می شود نخستین شاخصه ای که در همان خوانش اول در ذهن خویش ارزیابی می کند وزن عروضی کلام است که بر بنیاد آن ریتم تصنیف یا ترانه پی ریزی خواهد شد . اینکه گفته می شود ریتم بر بنیاد وزن عروضی شعر طراحی می شود بدین معنی نیست که آهنگساز الزامن باید پیرو ضرباهنگ شعر ریتم تصنیف و ترانه را آنکادره کند ! در این مواجهه آهنگساز شایسته است تا شاخص هایی چون مضمون و موضوع ، ساختار ، زبان و طبقه ی مخاطبین را در نظر داشته باشد . چنانکه ممکن است شعری دارای مضمون حماسی (اپیک) باشد اما وزن عروضی و ریتم استخراج شده دارای شاخص های حماسی نباشد و یا غزلی عارفانه در بحر رمل مشکول گفته شده باشد که در آمیزش با موسیقی چندان زیبنده نیست که آهنگساز وفادار و پیرو وزن عروضی شعر باشد . بایسته های شایسته ی احترام آمیزش شعر و موسیقی را دریغ است تا در این نوشتار گزیده ، به گونه ای جسته و گریخته بررسیم .
گاهی در شعر المان هایی هست که بر سراسر آن سایه می افکنند و درک و بهره گیری از این ویژگی ها که چه در دینامیک و چه لحن و لهجه ی موسیقی می توانند تاثیر بگذارند ، بسته به توان آهنگساز است . چنانکه در همین راستا ، نگاه ظریف علی اکبر شکارچی به غزل مولانا نمونه ی برجسته ایست که در آلبوم عاشقانه ها منتشر شده است و این آهنگساز به زیبایی پیوندی هوشمندانه بین موسیقی و شعر استوار کرده است .
هین کج و راست می روی ، باز چه خورده ای بگو
مست و خراب می روی خانه به خانه کو به کو
چنانکه می دانیم غزلیات شورانگیز مولوی برای شمس سروده شده که معشوق مجازی و آیینه ی برای دیدن صفات معشوق حقیقی بوده است و این عارف توفنده ، این غزلیات عاشقانه را دیوان شمس تبریزی نام نهاده است . شمس تبریزی به هر شوند لنگ لنگان پویه می کرد و از آنجا که عاشق هرگز کاستی و عیب در معشوق نمی بیند و خطای اورا عین صواب می داند ، مولوی حتی در این مورد بدیهی که همه لنگیدن شمس را می دانستند نیز نمی پذیرد که پای معشوقش آسیب دیده است و علت این لنگیدن را مستی شمس می خواند و ...
وزن این غزل دوری و در بحر رجز مثمن مطوی مخبون سروده شده است :
هین ـ ک ـ ج ـ راس ـ ت ـ می ـ ر ـ وی ـ با ـ ز ـ چ ـ خور ـ د ـ ای ـ ب ـ گو
ــــ ن ن ــــ / ن ــــ ن ــــ / ــــ ن ن ــــ / ن ــــ ن ــــ
مفتعلن / مفاعلن / مفتعلن / مفاعلن
تن تننن / تنن تنن / تن تننن / تنن تنن
شناسایی و استخراج ریتم :
هر هجای بلند (ــــ) برابر است با یک ضرب (یک نت سیاه) و هر هجای کوتاه (ن) نیمی از هجای بلند و برابر است با یک نت چنگ و نیز هجای کشیده (ــــن) برابر است با یک نت سیاه و یک نت چنگ ...
تن تننن / مفتعلن
ــــ / ن / ن / ــــ = سیاه / چنگ / چنگ/ سیاه
برای آنکه ضرب ها شکل واحدی داشته باشند هرکدام از ضرب های سیاه را به دو چنگ تبدیل می کنیم : ــــ / ن / ن / ــــــ ... ن / ــــــ / ن / ــــــ
ن ن / ن / ن / ن ن ... ن / ن ن / ن / ن ن
چنانکه می بینیم در هر دو رکن (مفتعلن و مفاعلن) صورت کسر میزان برابر با 6 ضرب است که نشان می دهد ریتم اصلی غزل مولانا یک ریتم لنگ نیست چراکه صورت کسر عدد فرد نیست . موسیقی این جوهره را در خود نهفته دارد که بتواند هر ریتم را طبق مرام خود تغییر دهد و به دلخواه آنکادره کند اما باید دید در این میانه آیا به شعر آسیب وارد می شود یا موجب فرازش شعر خواهد شد .
میزان تعریف شده از سوی استاد شکارچی 5 ضربی (لنگ) است که با آمیزش یک میزان 2 ضربی + یک میزان 3 ضربی آمیغ شده است : 1. 2 . 1 . 2 . 3
همانگونه که شاعر در مواجهه با قواعد عروض شعر ، دارای اختیارات زبانی و وزنی است ؛ نواساز نیز دارای اختیارات نواساز باید باشد . بدیهی است که دامنه ی اختیارات نواساز گسترده تر از اختیارات شاعری می تواند باشد ؛ بدان شوند که علم عروض اگر شاعر را در تنگنا قرار می دهد و سخت گیرانه از کوچکترین خطایی چشم پوشی نمی کند برای پاسبانی از موسیقی و خوش آهنگی کلام است . پس علم عروض که نماینده ی رسمی موسیقی در ایالت شعر است در مواجهه با ارباب خویش تنها دست به سینه می ماند و احترام می کند . بیشترین بهره برداری از اختیارات نواساز در دهه های اخیر را بی گمان حسین علیزاده انجام داده است و ارجمندان دیگر نیز بهره مند شده اند اما نه به اندازه ی ایشان . در میان جوانان امروز موسیقی ایران نیز گناهکارم اگر به کارهای علی قمصری احترام نکنم که با سن کم اما به گونه ای پیرانه با شعر تعامل می کند .
استاد شکارچی نیز در این کار از اختیارات نواساز بهره می گیرد و در رکن مفتعلن ، هجای اول را که هجای بلند است ، کوتاه می خواند که در این صورت از مجموع 2 چنگ یکی حذف می شود و رکن مفتعلن در محدوده ی 5 ضرب آنکادره می شود . همچنین در رکن دوم (مفاعلن) نیز هجای دوم را که هجای بلند است کوتاه می خواند و از 2 چنگ این هجا نیز یکی را حذف می کند تا برآیند این دگرش ، از آغاز تا پایان ترانه ریتم 5 ضربی لنگ حاکم شود و تداعی کننده ی لنگیدن پای شمس تبریزی باشد .
این نمونه ی ارجمند بی گمان بدین شوند است که استاد شکارچی هنرمندی اهل مطالعه ی ادبی و صاحب اندیشه و رای است و با اجازه ی ایشان باید بگویم گاهی شعر نیز می گوید !
این کار نموده شد تا چراغ راه رهروان ، خاصه جوانان باشد که اگر می خواهند موسیقی کار کنند ناگزیر باید یک دست شان به ساز و دست دیگرشان ادبیات را ورق بزند ! حتا اگر آهنگساز هم نباشند مطالعه ی ادبیات بسیار کمک می کند تا نوازنده در جواب آواز موفق عمل کند .

ناسازگار روزگار در ناکامی کام تان کامگار مباد ...
کرم قلاوند

karamghalavand
Thursday 14 April 2011, 06:20 AM
از دوستان ارجمندی که در حوزه ی پیوند شعر و موسیقی کار می کنند ، خواستار است تا با ارایه ی نظر و گفتگو به رونق این کارگاه که متعلق به هرآنکسی است که می خواهد بداند ، شوند .

karamghalavand
Saturday 16 April 2011, 05:07 AM
آهنگسازان و خوانندگان ارجمند چنانچه علاقه مند به تحلیل و نقد تخصصی کارشان در حوزه ی پیوند شعر و موسیقی هستند ، لینک کارهای محترم شان را به همراه شناخت نامه ی اثر ، در کارگاه تخصصی پیوند شعر و موسیقی فرار دهند .

mixer
Saturday 16 April 2011, 10:25 AM
دوست عزیز و ارجمند اکنون که افتخار آشنایی با شما و همچنین محتوای پر ارزش این تاپیک را مشاهده نمودم بسیار خرسند شدم از خدای متعال برای شما ارزوی موفقیت روز افزون را خواستارم . . .

من بسیار عاشق پیگیری اینگونه مسائل هستم و از هم اکنون طرفدار پر و پا قرص این تاپیک . . .
باشد که رفقای خواننده و سازنده نیز از این تاپیک بی نصیب نمانند و کمال استفاده را ببرند .

در ابتدا اشاره کوچکی به وزن های عروضی شعر در اشعار زیبای مولانا داشتید . . .
من پیشنهاد میکنم که برای شروع کمی در مورد وزن های عروضی ، بحر و . . .
توضیحاتی را ارائه دهید و در شعر های مختلف (غیر از مولانا که شعر های آهنگین دارد) مثال هایی زده شود و به مرور و یاری رفقا پیش برویم .

سپاسگذار از مطالب بسیار مفید و سودمندتان .

karamghalavand
Saturday 16 April 2011, 03:47 PM
دوست عزیز و ارجمند اکنون که افتخار آشنایی با شما و همچنین محتوای پر ارزش این تاپیک را مشاهده نمودم بسیار خرسند شدم از خدای متعال برای شما ارزوی موفقیت روز افزون را خواستارم . . .

من بسیار عاشق پیگیری اینگونه مسائل هستم و از هم اکنون طرفدار پر و پا قرص این تاپیک . . .
باشد که رفقای خواننده و سازنده نیز از این تاپیک بی نصیب نمانند و کمال استفاده را ببرند .

در ابتدا اشاره کوچکی به وزن های عروضی شعر در اشعار زیبای مولانا داشتید . . .
من پیشنهاد میکنم که برای شروع کمی در مورد وزن های عروضی ، بحر و . . .
توضیحاتی را ارائه دهید و در شعر های مختلف (غیر از مولانا که شعر های آهنگین دارد) مثال هایی زده شود و به مرور و یاری رفقا پیش برویم .

سپاسگذار از مطالب بسیار مفید و سودمندتان .


با درود به پیشگاه بیشگاه تان دوست عزیز
نخست اینکه برای من پرسش است که چرا در یک انجمن وطنی که سراسر گفتگو پیرامون هنر و زیبایی و زیباشناسی است که لطیف و حریری ترین صفات خداوند مهربان هستند ، دوستان دلبندم باید از نام زیبای خویش دوری کنند و نام های شگفت انگیز برگزینند !؟ ... من حاضر نیستم شما عزیز دلم را «آقا یا خانم میکسر»! صدا کنم و به فرنام دوست بسنده می کنم ...
دوست عزیز خدارا ستایش می کنم که بالاخره پس از گذشت 2 روز به جستار خودتان قدم رنجه فرمودید و براستی که نخستین نفر و این همه انرژی + جای سپاس دارد و رست به سینه روبرویان احترام می کنم .

با نگاه شما هم رای و همراهم و می پذیرم که نخست باید عروض را پاس کنیم و عروض هم علمی است که نمی توان خلاصه ای از آن را جداکرد و آموزش داد چراکه سرفصل ها به گونه ای ضربدری به هم پیوسته اند .... انتظار این است ، شما که آشنایی بیشتری با این انجمن محترم و کاربران دارید اطلاع رسانی فرمایید تا از آرا و نگاه علاقه مندان دیگر نیز بهرمند شویم و با خرد جمعی ، بزرگترین چالش موسیقی ایرانی در حوزه ی آواز ، تصنیف و ترانه را در اندازه ی توان بررسی و پردازش نماییم ... سپاسگزارم

karamghalavand
Saturday 16 April 2011, 04:14 PM
دوستان ارجمندم ، زین سپس ، اگر خدا خواهد ، در این جستار در دارازای هفته ، یک یا دو برش از علم عروض و قافیه ، برگرفته از کتاب «وزن و قافیه ی شعرفارسی» دکتر تقی وحیدیان کامیار ، که از منابع دانشگاهی است ، به گونه ای کوتاه شده که همساز با آموزش در فضای مجازی باشد ، آورده می شود و نمونه هایی نیز آنالیز می شوند . افزون برآن پس از فراگیری فن تقطیع ، نمونه ای نیز برای تقطیع توسط دوستان آورده می شود که دوست دارم همگان در این کارگاه شرکت کنند و انرژی و رغبت برای ادامه ایجاد نمایند .
بخش نخستین
شعر ، وزن ، حرف
شعر : سخنی خیال انگیز است که در روح و دل ، شور و هیجانی راستین بر می انگیزد . تخیل ، وزن و قافیه (موسیقی) ، احساس و اندیشه ی بشری جانمایه های شعر می باشند .
وزن : وزن در علم موسیقی ضرباهنگ و ریتم گفته می شود که از توالی شدت و ضعف ها پدید می آید . به کوتاه سخن : از تکرار صداهای قوی و ضعیف ریتم یا وزن پدید می آید .
برای نمونه:
تَن تَن تَنَن تَن تَن تَنَن
تَنَنَن تَنَن تَنَنَن تَنَن
تَن تَنَن تَن تَن تَن تَنَن تَن تَن
حرف
ابزار کار شاعر در سرودن کلمه است و کلمه از اجزا و واحد های کوچکتری به نام حرف ساخته شده است .
نکته : در علم عروض صورت شنیداری و تلفظ حروف مدنظر است نه صورت نوشتاری و مکتوب ، چراکه موسیقی و وزن شعر شنیداری است .
حروف بر دو گونه اند : واکه (مصوت)و همخوان( صامت )
مصوت : در زبان فارسی سه واکه ی کوتاه و سه واکه ی بلند وجود دارد .
واکه های کوتاه : ــــَـــ ، ـــــِـــ ، ـــــُــــ به ترتیب در کلمات سَر ، دِل ، پُل .
هرکدام از این حرکت ها (واکه های کوتاه) یک حرف محسوب می شوند اما به دلیل نقص خط فارسی ، به شکل علامت یا اِعراب در بالا یا پایین حروف مکتوب قرار می گیرند .
واکه های بلند : (و ، ا ، ی) که دراینجا برای مشخص شدن در پایان کلمات آورده می شود : کو ، پا ، سی
واکه های بلند تقریبا به اندازه ی دو برابر واکه های کوتاه ، کشیده و تلفظ می شوند.
همخوان : زبان فارسی دارای 23 همخوان است . علامت (=) بین همخوان های درون پرانتز و همخوان قبل در زبان فارسی به یک صورت تلفط می شوند
اء (=ع) ـ ب ـ پ ـ ت (=ط) ـ ج ـ چ ـ خ ـ د ـ ر ـ ز (= ذ = ض = ظ) ـ ژ ـ س (= ث = ص) ـ ش ـ غ (= ق) ف ـ ک ـ گ ـ ل ـ م ـ ن ـ و (دراول کلمه وصل) ـ هـ (= ح) ـ ی (در اول کلمه یاد) . دقت شود حرف «ی» در کلمات «یاد» و «نای» همخوان است ولی در کلمه ی «سی» واکه ی بلند است .
پایان بخش اول

karamghalavand
Saturday 16 April 2011, 06:52 PM
دوستان عزیز ...

اگر نقطه ی مبهمی وجود دارد پست بفرمایید تا بیشتر بازنمایی شود . من عروض را سعی کردم از بن و به اصطلاح عامیانه از صفر آغاز کنم که یقینن اگر با علاثه و پشتکار دنبال شود هوده ی سرشاری برای هنرمندان ارجمند به ویژه خوانندگان محترم و آهنگ سازان عزیز ... البته دانسته است که نوازنده ای که به علم عروض اشراف داشته باشد بهترین جواب آواز ها را به خواننده خواهد داد برای نمونه : به جواب آوازهای بی بدیل زنده یاد پرویز مشکاتیان و نیز جناب حسین علیزاده می توان اشاره کرد .

z_m
Monday 18 April 2011, 07:02 PM
درود.....:5:

آقا منم هستم ولی متاسفانه هنوز وقت نکردم بخونم....:17:
فقط میشه قبلش یه چیزی بگم....:30:

جناب karamghalavand (You can see links before reply) میشه فونتتونو عوض کنین والا یه خورده خوندنش سخته :10:

ایشالا سر فرصت بیام بخونم..... راستش من همیشه دنبال این موضوع بودم....

سپاسگزار...:am
زینب....

alireza_jafarian
Tuesday 19 April 2011, 12:12 AM
با سلام به شما دوست متعهد

هرچند که من به اختیار کامل و آنارشیستی آهنگ ساز معتقدم اما دانستن عروض و پیوند موسیقی با اون رو بر خودم لازم میدونم.تشکر میکنم از شما که پیش قدم بودید در این زمینه. مطالب این تاپیک رو دنبال میکنم و در مورد ارسال نمونه کار ها هم چشم من موافقم/

karamghalavand
Tuesday 19 April 2011, 02:37 PM
درود.....:5:

آقا منم هستم ولی متاسفانه هنوز وقت نکردم بخونم....:17:
فقط میشه قبلش یه چیزی بگم....:30:

جناب karamghalavand (You can see links before reply) میشه فونتتونو عوض کنین والا یه خورده خوندنش سخته :10:

ایشالا سر فرصت بیام بخونم..... راستش من همیشه دنبال این موضوع بودم....

سپاسگزار...:am
زینب....

با درود

سپاسگزارم از مهربانی تان . به روی دیده فونت نوشتار بی هیچ هزینه و سوبسیدی تغییر خواهد کرد ... پاینده باشید

karamghalavand
Tuesday 19 April 2011, 02:44 PM
با سلام به شما دوست متعهد

هرچند که من به اختیار کامل و آنارشیستی آهنگ ساز معتقدم اما دانستن عروض و پیوند موسیقی با اون رو بر خودم لازم میدونم.تشکر میکنم از شما که پیش قدم بودید در این زمینه. مطالب این تاپیک رو دنبال میکنم و در مورد ارسال نمونه کار ها هم چشم من موافقم/

با درود به جناب جغفریان

در پیوند شعر و موسیقی آهنگساز بیشتر از شاعر دارای اختیار است و پاسخی است به نظر محترم حضرت عالی . اما در این آمیزش باید دید چه اندازه دست و پای موسیقی برای بیان مفهوم شعر بسته می شود و در مقابل چه اندازه به شخصیت واژه آسیب وارد نمی شود ! یک ترازمندی نرم از سوی آهنگساز می تواند به هردو سر رشته احترام کند .
چشم به راه تان هستم

karamghalavand
Wednesday 20 April 2011, 12:10 PM
عروض و قافیه
بخش دوم
هجا ، هجای کوتاه ، هجای بلند ، هجای کشیده
هجا :
هجا یک واحد گفتار است که با هرضربه ی هوای ریه ، به بیرون رانده می شود .
نکته : در هرکلمه به تعداد واکه ها (چه کوتاه و چه بلند) هجا وجود دارد
برای آنکه آسان تر دریافت شود ، ذهن تان را به روزهای کودکی و کلاس اول دبستان برمی گردانم :
آب ... چند بخش است ؟
یک بخش ... چرا یک بخش ؟
برای اینکه دستمان یکبار از بالا به پایین آمد
بابا ... چند بخش است ؟
دو بخش ... چرا دو بخش ؟
برای اینکه دستمان دوبار از بالا به پایین آمد ... بخش اول = با بخش دوم = با
یقینا معنای هجا کاملا برای تان جا افتاد که : هجا همان بخش کردن کلمه است ! در عروض هم کلمات بخش می شوند و به هربخش یک هجا می گویند که بر سه گونه است :
هجای کوتاه
هجای کوتاه از یک همخوان (حرف) + یک واکه ی کوتاه (ــــَــ ـــِــ ـــُــــ) تشکیل می شود که واکه همیشه دومین حرف هجاست .
برای نمونه : نه (نَ) ، تو (تُ) هجای کوتاه هستند . این دو نمونه را گفتیم که مثلا «نَه» به اشتباه سه حرف شناخته نشود .
در این جستار ، هجای کوتاه با این نشانه (ن )مشخص می شود
هجای بلند :
هجای بلند از سه حرف تشکیل می شود که یا اینگونه است : همخوان + واکه ی کوتاه +همخوان ... مانند : نَر ، گُل ، دِل
گونه ی دیگر : همخوان + واکه بلند ... مانند : با ، آّب ، سی ، بو
نکته : هر واکه بلند درحقیقت از دو واکه ی هم جنس ساخته شده است : آ = ــــَـــَـــ ، و = ـــــُــــُـــ ، ی = ـــِـــِـــ
هجای بلند را با این نشانه =(ـــــ) مشخص می کنیم که بهترین گزینه در کیبورد رایانه ، شیفت + چهار بار «ت» توصیه می شود .
هجای کشیده :
هجای کشیده دارای چهار یا پنج حرف است مانند : نرم ، نور ، پارس ، کاشت
هجای کشیده با این نشانه =(ــــن) مشخص می شود که همانگونه که از نشانه ی آن پیداست معادل یک هجای بلند + یک هجای کوتاه است .
تمرین برای اعضای کارگاه و همه ی علاقه مندان
1 . کلمه های زیر دارای چند هجا می باشد ؟ نوع هجا مشخص گردد .
پروانه =
شب =
شعر =
پنجره =
حافظ =
راست =
سایه =
یک =
ابر =
دوستان عزیز ، اگر یک نفر پاسخ داد ، به معنی پایان کار نیست ! چراکه هیچ گونه اظهار نظری مبنی بر درستی یا نادرستی پاسخ ها تا گذاشتن درس بعدی انجام نمی شود . لطفا همگان در حل کردن تمرین ها مشارکت کنند . سپاسگزارم
پایان بخش دوم عروض و قافیه

z_m
Thursday 21 April 2011, 04:19 PM
درود...:5:
بالاخره رسیدم تاپیک رو بخونم... ممنون آقای قلاوند که وقتتونو صرف این تاپیک پربار میکنید.... :am

ممنون که فونتتونو بدون هیچ هزینه و سوبسیدی تعویض کردین...:10:
و بازم ممنون که از اول همه چی رو توضیح میدین ... چون من واقعا صفرم و خیلی خیلی دوست دارم یاد بگیرم.... :5:

ببخشید من اون قسمت تن تنن تنننن تن تن ..... رو اصلا نفهمیدم میشه واضحتر توضیح بدین...:39:

این هم جوابای من....

پروانه = 3 هجا... هجای کشیده
شب = 1 هجا ... هجای بلند
شعر = 1 هجا ... هجای کشیده
پنجره = 3 هجا ... هجای کشیده
حافظ = 2 هجا ... هجای کشیده
راست = 1 هجا ... هجای کشیده
سایه = 2 هجا ... هجای کشیده
یک = 1 هجا... هجای بلند
ابر = 1 هجا ... هجای کشیده

سپاسگزار....
زینب....

karamghalavand
Thursday 21 April 2011, 08:37 PM
درود...:5:
بالاخره رسیدم تاپیک رو بخونم... ممنون آقای قلاوند که وقتتونو صرف این تاپیک پربار میکنید.... :am

ممنون که فونتتونو بدون هیچ هزینه و سوبسیدی تعویض کردین...:10:
و بازم ممنون که از اول همه چی رو توضیح میدین ... چون من واقعا صفرم و خیلی خیلی دوست دارم یاد بگیرم.... :5:

ببخشید من اون قسمت تن تنن تنننن تن تن ..... رو اصلا نفهمیدم میشه واضحتر توضیح بدین...:39:

این هم جوابای من....

پروانه = 3 هجا... هجای کشیده
شب = 1 هجا ... هجای بلند
شعر = 1 هجا ... هجای کشیده
پنجره = 3 هجا ... هجای کشیده
حافظ = 2 هجا ... هجای کشیده
راست = 1 هجا ... هجای کشیده
سایه = 2 هجا ... هجای کشیده
یک = 1 هجا... هجای بلند
ابر = 1 هجا ... هجای کشیده

سپاسگزار....
زینب....


درود بر زینب عزیز ...

این کار شما به من انرژی فراوان می دهد پس سپاسگزارم ...
اما در پاسخ اینکه «تن تن تنن » یعنی چه و چه کاربردی دارد باید بگویم : در عروض به این نشانه ها «تنانین» می گویند که همانند «افاعیل» در عروض عرب و همچنین عروض فارسی ، ریتم و وزن کلام را مشخص می کند . در بخش های واپسین به این موضوع خواهیم رسید و بیشتر توضیح خواهم داد اما برای رها شدن از سرگردانی به این شیوه حل کنید در ذهن تان : ت / تن دو نشانه یا پیمانه و یا اندازه ی معین هستند برای تعیین دیرند و کشش در وزن خوانی . «ت» معادل نیم ضرب یا یک نت چنگ و «تن» برابر است با یک نت سیاه یا یک ضرب . توجه داشته باشید که «ت »هرگز به تنهایی به کار گرفته نمی شود و معمولن به ضرب پس از خود پیوند می خورد و هنگام پیوند شکل نوشتاری ضربی که بدان پیوسته است را تغییر می دهد اینگونه : ت + تن = ت + نن / تنن .... ت + تنن = ت + ننن / تننن ...
پاینده باشید

mixer
Saturday 23 April 2011, 10:24 PM
احساس می کنم در بین مطالب جناب قلاوند که زحمت می کشند و با صرف وقت ،اشتراک گذاری این مطالب مفید را متحمل میشوند بد نیست برای به روز رسانی تاپیک ، بنده هم مطالبی را هر چند غیرعلمی بلکه بیشتر جنبه ی مطالعاتی برای دوستان گرامی اینجا بنویسم . . .



در کتاب سر گذشت سرود و ترانه سرایی در ایران به کوشش آقای حبیب الله نصیری فر مطالعه کردم که :

شادروان استاد حسینعلی ملاح می نویسد : (( چامه که اعراب آن را غزل یا (قول و غزل) گویند تصنیفی است عاشقانه ، اشعارش بنابر معمول دوازده هجایی بوده و آهنگ آن نیز وزنی نسبتا سبک داشته است .
اگر در اشعار متقدمان که از الفاظ ((قول)) و ((غزل)) و ((چامه)) مدد گرفته اند به تعمق بنگریم ، در این زمینه نیز به وجود انواع مختلف این نوع تصنیف پی خواهیم برد ، یعنی اعتقاد پیدا می کنیم که چامه نیز به انواع زیر تقسیم می شود :
الف : ممکن است عاشقانه یا ناصحانه بوده باشد ؛ در این صورت درست نیست که وزن آن را سبک بدانیم مانند ، برخی از دوبیتی ها .

ب: ممکن است وصفی بوده باشد چنانکه ملک الشعرای بهار می نویسد :
چامه به نظر می رسد که مختص شرح روایات و داستان های کوتاهی از پهلوانی سواران ، یا غرائب کار شهنشهان در جنگ یا شکار یا حالات و حکایت عشق بازی بزرگان با دوشیزگان ، و نقل قول زنان و دختران درباره مردان دلیر و جوانان شجاع بالعکس ان بوده است . . .

در این صورت حالات نغمات و وزن چامه نیز به مقتضای محتوای آن تغییر خواهد کرد .
در مجموعه ی آهنگ های محلی مناطق جنوب ایران (از انتشارات اداره کل هنر های زیبا ) ترانه ای هست به نام " سوزه جان" که در مایه ماهور ( Re بزرگ ) می باشد و این توضیح را همراه دارد :
"این ترانه در لرستان شنیده شده و مخصوص رقص است و از نظر شباهتی که این ترانه با آهنگ های قشقایی دارد نباید آنرا به اهنگ های ترکی نسبت داد ، بلکه این ترانه که در مایه ماهور ایرانی می باشد آهنگ مخصوصی است به نام فردوسی که اشعار شاهنامه را اغلب با آن می خوانند .

و اما لفظه ترانه در فرهنگ ها به وجوه مختلف معنا شده است : " برهان قاطع " می نویسد : ترانه به اصطلاح اهل نغمه ، تصنیفی است که سه گوشه داشته باشد . ، هر کدام به طرزی ، یکی : دوبیتی – و دیگر تلاوتلالا ."


. . . ادامه دارد . با سپاس

alireza_jafarian
Sunday 24 April 2011, 12:28 AM
پروانه =3 هجا ، بلند،بلند،کوتاه
شب = 1 ، بلند
شعر=1 ، کشیده
پنجره =3، بلند،کوتاه،کوتاه
حافظ =2، بلند،بلند
راست =1،کشیده
سایه =2،بلند،کوتاه
یک =1،بلند
ابر =1، کشیده



با تشکر.

karamghalavand
Monday 25 April 2011, 12:40 AM
درود...:5:
بالاخره رسیدم تاپیک رو بخونم... ممنون آقای قلاوند که وقتتونو صرف این تاپیک پربار میکنید.... :am

ممنون که فونتتونو بدون هیچ هزینه و سوبسیدی تعویض کردین...:10:
و بازم ممنون که از اول همه چی رو توضیح میدین ... چون من واقعا صفرم و خیلی خیلی دوست دارم یاد بگیرم.... :5:

ببخشید من اون قسمت تن تنن تنننن تن تن ..... رو اصلا نفهمیدم میشه واضحتر توضیح بدین...:39:

این هم جوابای من....

پروانه = 3 هجا... هجای کشیده
شب = 1 هجا ... هجای بلند
شعر = 1 هجا ... هجای کشیده
پنجره = 3 هجا ... هجای کشیده
حافظ = 2 هجا ... هجای کشیده
راست = 1 هجا ... هجای کشیده
سایه = 2 هجا ... هجای کشیده
یک = 1 هجا... هجای بلند
ابر = 1 هجا ... هجای کشیده

سپاسگزار....
زینب....


درود بر زینب ارجمند

سپاسگزارم که با علاقه و خواهندگی پی گیر نوشتار و یادگیری بخش لازم اما نامرئی در موسیقی هستید . پاسخ های شما در بخش تجزیه ی واژه به هجا و شمارش هجا ها کاملن درست است و جای سپاس دارد . اما در یافتن گونه ی هجا ، به گمانم درست برای تان جا نیفتاده است و اینکه گفته ایم هجای کشیده چهار یا پنج حرف دارد را شما اینگونه دریافته اید که هر واژه ای که به این تعداد حرف داشته باشد هجای کشیده است ! و بدین شوند ، تنها در نوشتن گونه ی هجا ها چند خطا دیده می شود که شاید بر اثر همین چیزی است که گفتم . سپاسگزارم از مهربانی تان

karamghalavand
Monday 25 April 2011, 12:43 AM
پروانه =3 هجا ، بلند،بلند،کوتاه
شب = 1 ، بلند
شعر=1 ، کشیده
پنجره =3، بلند،کوتاه،کوتاه
حافظ =2، بلند،بلند
راست =1،کشیده
سایه =2،بلند،کوتاه
یک =1،بلند
ابر =1، کشیده



با تشکر.

درود بر جناب حعفریان

سپاسگزارم از مهربانی تان و اینکه به پیوند شعر و موسیقی اهمیت می دهید ... پاسخ های شما همگی تندرست است و سپاسگزام . پاینده باشید

Razoniaz
Monday 25 April 2011, 01:17 PM
بایسته های شایسته ی احترام در پیوند شعر و موسیقی را بشناسیم

در این کنونه که هستیم برخی فرنام های ارجمند گستره ی موسیقی ، چندان که شایسته است نتوانسته اند به همان وزن روزگار پیشین خویش بمانند و گاهی برخی افراد، بی هیچ تلاش و کوششی بهترین فرنام را برای خود برمی گزینند و با این کار به گونه ای اسمی خود را همتای بزرگان موسیقی ایران و جهان معرفی می کنند . یکی از این فرنام های منحصر به فرد «آهنگساز» است که امروز شاگردانی که هنوز کتاب نخست ساز خویش را به پایان نرسانده اند ، با سر هم کردن چند نت و چند بیت شعر خود را وارد جرگه ی آهنگسازان می کنند ... در این کارگاه با ارایه ی نمونه های تحلیلی پی خواهیم برد که چه ابزار و لوازمی باید احترام شوند تا یک کار هنری در عرصه ی پیوند شعر و موسیقی پروانه دار شود

سلام دوست عزیزم
بنده از طرف خودم و همه دوستان عزیز نت آهنگ ورود شما را به نت آهنگ خوش آمد می گویم و صمیمانه به خاطر ایجاد بحث بسیار زیبا و مهم "پیوند شعر و موسیقی" از شما سپاسگزاری می کنم. امیدوارم که بتوانیم به نحو احس از تجربیات گرانبهای شما بهره مند گردیم.
آرزوی شادمانی و شادکامی برای شما دوست عزیز دارم. امیدوارم این بحث با جدیت دنبال گردد.
سپاسگزارم

karamghalavand
Tuesday 26 April 2011, 12:38 AM
سلام دوست عزیزم
بنده از طرف خودم و همه دوستان عزیز نت آهنگ ورود شما را به نت آهنگ خوش آمد می گویم و صمیمانه به خاطر ایجاد بحث بسیار زیبا و مهم "پیوند شعر و موسیقی" از شما سپاسگزاری می کنم. امیدوارم که بتوانیم به نحو احس از تجربیات گرانبهای شما بهره مند گردیم.
آرزوی شادمانی و شادکامی برای شما دوست عزیز دارم. امیدوارم این بحث با جدیت دنبال گردد.
سپاسگزارم

درود بر شما و سپاسگزارم از نگاه مهربان و میهمان نوازتان ...

امیدوارم خداوند مهربان توانی بخشد تا به کمک همه ی دوستان بتوانیم در این جستار ، داشته های مان را روی هم بریزیم و احترام کنیم به پیوند سنجیده ی شعر و موسیقی که کنونه ی بسیار نگران کننده ای دارد ...سپاسگزارم

karamghalavand
Tuesday 26 April 2011, 07:42 PM
عروض و قافیه
بخش سوم
قواعد تعیین وزن . خط عروضی . تقطیع


نكات بسیار مهم:
١- گفتیم كه امتداد هر حرف صدادار بلند دو برابر حرف صدادار كوتاه است از این رو در وزن شعر فارسی هر حرف صدادار بلند دو حرفی به شمار می آید. مثلن كلمه ی (سی) سه حرفی است. هر یك از حرف های دیگر؛ چه صدادار كوتاه و چه بی صدا، یك حرف به شمار می آیند.
٢- در وزن شعر، حرف "ن" پس از یک حرف صدادار بلند در یك هجا (یعنی نون ساكن)، به شمار نمی آید. مانند: برین = بری، خون = خو.
ولی اگر حرف "ن" به هجای بعد منتقل گردد، آن گاه در این هجای جدید، پس از حرف صدادار بلند قرار نمی گیرد و از این رو به شمار می آید. مثلن اگر "دوان آمد" را به صورت "دوانامد" تلفظ كنیم، یعنی حرف "ن" به صورت "نا" در هجای جدید قرار بگیرد، پس دیگر پس از حرف صدادار بلند نیست، لذا به شمار آمده و تلفظ می شود.
۳- " آ " در خط برابر است با همزه ی صدادار و حرف صدادار بلند " ا "، از این رو سه حرف به شمار می آید. مثل: "آباد" كه نخستین هجایش سه حرفی است و هجای دومش چهار حرفی.


وزن شعر فارسی:
وزن شعر عبارت است از نظمی در اصوات گفتار، مثل وزن شعر فارسی كه بر پایه ی كمیت هجاها و نظم میان هجاهای كوتاه و بلند قرار دارد.
عروض:
علمی است كه قواعد تعیین وزن های شعر (تقطیع) و طبقه بندی وزن ها را از جنبه ی نظری و عملی به دست می دهد.
واحد وزن:
واحد وزن در شعر فارسی و بسیاری از زبان های دیگر، مصراع است. از این رو وزن هر مصراع از یك شعر، نمودار وزن مصراع های دیگر است. هنگامی که شاعر مصراع نخست شعر را سرود به ناچار باید دیگر مصراع ها را هم در همان وزن بسراید.
واحد وزن در شعر عرب بیت است. در نام گذاری وزن های شعر فارسی نیز، بر پایه ی سنت دیرینه، واحد وزن را بیت می گیرند.
قواعد تعیین وزن:
برای تعیین وزن یک شعر سه قاعده ی زیر را به دقت باید به کار برد:
قاعده ییک - درست خواندن و درست نوشتن شعر (خط عروضی)
برای یافتن وزن یک شعر، نخست باید آن را درست و روان و فصیح خواند. در خواندن نباید خط فارسی ما را دچار اشتباه کند. به عنوان مثال در شعر:
طاعت آن نیست که بر خاک نهی پیشانی / صدق پیش آر که اخلاص به پیشانی نیست
وقتی این شعر را درست می خوانیم "طاعت آن" به صورت "طاعتان" و "پیش آر" به صورت "پیشار" تلفظ می شود. پس از این که شعر را درست و فصیح خواندیم، باید عین تلفظ را واضح بنویسیم. به عبارت دیگر در تعیین وزن شعر باید خط را تا حد امکان به صورت ملفوظ شعر نزدیک کرد. این خط را "خط عروضی" می نامند.
در نوشتن شعر به خط عروضی رعایت چند نکته لازم است:
١- اگر در فصیح خوانی شعر، همزه ی آغاز هجا (وقتی پیش از آن حرف بی صدایی باشد) تلفظ نشود، در خط عروضی نیز همزه را باید حذف کرد، مثلن در شعر بالا "طاعت آن" با حذف همزه به صورت "طاعتان" تلفظ می شود. همچنین مصراع "بنی آدم اعضای یک پیکرند" با حذف همزه ی "اعضا" به صورت "بنی آدمعضای" خوانده می شود.
٢- در خط عروضی باید حرکت حروف صداردار کوتاه را گذاشت و لازم به یادآوری است که حرکت ها مانند حروف صدادار بلند همیشه دومین حرف هجا هستند.
اِی چَشمُ چِراغِ اَهلِ بینش / مَقصودِ وُجودِ آفَرینِش
روشن است کلماتی مانند "تو" ، "دو" و "و" ربط (عطف) و به صورتی که تلفظ می شوند باید نوشته شوند. یعنی به صورت "تُ " ، "دُ " و " ُ- ". معمولن واو عطف در شعر به صورت ضمه تلفظ می شود، مانند" من و او " که به صورت " منُ او " تلفظ می شود.
۳- حروفی که در خط فارسی هست اما تلفظ نمی شود، در خط عروضی حذف می شود. مثلن کلمات "خویش"، "خواهر" ، "نامه" ، و "چه" به صورت "خیش"، "خاهر"، "نام ِِ" و "چِ ِ " در خط عروضی نوشته می شوند.
هرچ ِِ بر نفس خیش نَپسَندی / نیز بَر نَفس دیگَری نَپَسَند
٤- پیش از این گفتیم که حرف صدادار بلند دومین حرف هجاست، لذا حرف های "و" ، "ا" و "ی" فقط هنگامی که دومین حرف هجا باشند، صدادار هستند و دو حرف به شمار می آیند. مثلن در کلمات "کو" ، "سار" ، "ریخت". ولی در کلمه ای مانند "نُو" که دومین حرفش ضمه (حرف صدادار کوتاه) است، حرف "واو" بی صدا است چون دیگر حرف دوم هجا نیست.
قاعده ی دو - تقطیع:
تقطیع یعنی تجزیه ی شعر به هجاها و ارکان عروضی.
منظور از تقطیع هجایی و تقطیع ارکانی مشخص کردن هجاهای شعر اعم از کوتاه، بلند و کشیده، سپس جدا کردن هجاها و نوشتن شعر به خط عروضی و سرانجام مشخص کردن مرز دسته هجاهای تکرار شونده با / است.
دقت کنید که به تعداد حرف های صدادار هجا وجود دارد. هجای کشیده را نیز به یک هجای بلند (سه حرف نخست) و یک هجای کوتاه (یک یا دو حرف بعد) تقسیم می کنیم.
تقطیع هجایی و ارکانی:
علامت هجای دو حرفی (کوتاه) " ن" است.
علامت هجای سه حرفی (بلند) " __ "است.
علامت هجاهای چهار یا پنج حرفی (کشیده) " __ن " است.
نخست شعر را به خط عروضی می نویسیم. به عنوان مثال شعر :
ای ساربان آهسته ران کارام جانم می رود
وان دل که با خود داشتم با دلستانم می رود
در خط عروضی به این شکل در می آید:
اِی سا رِ با آ هِس تِ را کا را مِ جا نَم می رَ وَد
ای (__) سا (__) رِ (U) با (__) آ (__) هِس (__) تِ (U) را (__) کا (__) را (__) مِ (U) جا (__) نَم (__) می (__) رَ (U) وَد (__)
که مرتب آن می شود:
__ __ ن __ /__ __ن_/ __ __ ن __/ __ __ ن __
هجاهای مصراع شعر بالا را اگر سه تا سه تا از هم جدا کنید، خواهید دید که هیچ نظمی نخواهد داشت، ولی اگر چهار تا چهار تا جدا کنید می بینید که دارای نظم می شود، که از تکرار __ __ ن __ تشکیل شده است.
تمرین برای اعضای کارگاه
اگر غم لشگر انگیزد که خون عاشقان ریزد / من و ساقی به هم سازیم و بنیادش براندازیم
***
با این همه دلواپسی وین درد بی هنگام من / جان می دهم جان می دهم تا بر نیاید کام من
***
الف . بیت های بالا را به خط عروضی بنویسید .
ب . بیت های بالا را تقطیع هجایی کنید .
پایان بخش سوم عروض و قافیه

z_m
Thursday 28 April 2011, 05:10 PM
درود بر زینب ارجمند

سپاسگزارم که با علاقه و خواهندگی پی گیر نوشتار و یادگیری بخش لازم اما نامرئی در موسیقی هستید . پاسخ های شما در بخش تجزیه ی واژه به هجا و شمارش هجا ها کاملن درست است و جای سپاس دارد . اما در یافتن گونه ی هجا ، به گمانم درست برای تان جا نیفتاده است و اینکه گفته ایم هجای کشیده چهار یا پنج حرف دارد را شما اینگونه دریافته اید که هر واژه ای که به این تعداد حرف داشته باشد هجای کشیده است ! و بدین شوند ، تنها در نوشتن گونه ی هجا ها چند خطا دیده می شود که شاید بر اثر همین چیزی است که گفتم . سپاسگزارم از مهربانی تان


ممنون آقای قلاوند بله اشتباهمو فهمیدم.... من باید هر هجا رو جداگانه نوعشو میگفتم...

چه خرابکاری کردما.... نیگاه کن فکر کنم باید برگردم اول دبستان...:42:

STNHZ
Thursday 28 April 2011, 06:21 PM
تمرین برای اعضای کارگاه
اگر غم لشگر انگیزد که خون عاشقان ریزد / من و ساقی به هم سازیم و بنیادش براندازیم
***
با این همه دلواپسی وین درد بی هنگام من / جان می دهم جان می دهم تا بر نیاید کام من
***
الف . بیت های بالا را به خط عروضی بنویسید .
ب . بیت های بالا را تقطیع هجایی کنید .

ءَگَر غَم لَشگَرَنگیزَد کِ خونِ عاشِقان ریزَد
مَنُسساقی بِ هَم سازیمُ بُنیادَش بَرَندازیم

ن__ __ __/ ن__ __ __/ ن__ __ __/ن__ __ __
ن__ __ __/ن__ __ __/ن__ __ __/ن__ __ __

(اون "__" که قرمز کردم توی خوندنم کشیده تلفظ می شد اما هجای کوتاه بود نمی دونستم ن بذارم یا __ ؛
اون دو تا س رو هم واسه این گذاشتم که توی خوندن "ساقی" رو با تشدید خوندم. هجاش رو هم به خاطر همین کشیده گذاشتم):106::42:
***
با این هَمِ دِلواپَسی وین دَردِ بی هِنگامِ مَن
جان می دَهَم جان می دَهَم تا بَرنَیایَد کامِ مَن

__ __ ن __/ __ __ ن __/ __ __ ن __/ __ __ ن __
__ __ ن __/ __ __ ن __/ __ __ ن __/ __ __ ن __

(اینجا هم همون مشکل بالا... قرمزش کردم)

alireza_jafarian
Saturday 30 April 2011, 08:24 PM
ء (ن ) گر(__) غم( __) لش (__) گ(ن) رن( __) گی( __) زد( __) ک (ن) خو( __) نه( __) عا( __ ) ش(ن) قا( __) ری ( __) زد( __)
م (ن ) نو( __) سا( __) قی( __) ب (ن) هم( __) سا( __) زیم(__) ک( ن ) بن(__) یا( __ ) دش(__) ب( ن ) رن(__) دا ( __) زیم ( __)

ن _ _ _/ن_ _ _/ ن_ _ _/ ن _ _ _/
ن _ _ _/ن_ _ _/ ن_ _ _/ ن _ _ _/






با(__) ای(__) ه(ن) مه(__) دل(__) وا(__) پ(ن) سی(__) وی(__) در(__) د(ن) بی(__) هن(__) گا(__) م(ن) من(ن)

جا(__) می(__) د(ن) هم(__) جا(__) می(__) د(ن) هم(__) تا(__) بر(__) ن(ن) یا(__) ید(__) کا(__) ر(ن) من(__)
_ _ ن _ / _ _ ن _ / _ _ ن _ / _ _ ن _/
_ _ ن _/ _ _ ن _/ _ _ ن _ / _ _ ن _/

karamghalavand
Sunday 1 May 2011, 01:08 AM
سپاسگزارم از دوستانی که پاسخ می دهند و از همه ی علاقه مندان دعوت می کنم تا به کارگاه گرمای بیشتری ببخشند

karamghalavand
Sunday 1 May 2011, 06:01 PM
ءَگَر غَم لَشگَرَنگیزَد کِ خونِ عاشِقان ریزَد
مَنُسساقی بِ هَم سازیمُ بُنیادَش بَرَندازیم

ن__ __ __/ ن__ __ __/ ن__ __ __/ن__ __ __
ن__ __ __/ن__ __ __/ن__ __ __/ن__ __ __

(اون "__" که قرمز کردم توی خوندنم کشیده تلفظ می شد اما هجای کوتاه بود نمی دونستم ن بذارم یا __ ؛
اون دو تا س رو هم واسه این گذاشتم که توی خوندن "ساقی" رو با تشدید خوندم. هجاش رو هم به خاطر همین کشیده گذاشتم):106::42:
***
با این هَمِ دِلواپَسی وین دَردِ بی هِنگامِ مَن
جان می دَهَم جان می دَهَم تا بَرنَیایَد کامِ مَن

__ __ ن __/ __ __ ن __/ __ __ ن __/ __ __ ن __
__ __ ن __/ __ __ ن __/ __ __ ن __/ __ __ ن __

(اینجا هم همون مشکل بالا... قرمزش کردم)


درود بر شما دوست عزیز (من این نام های کاربری را نمی توانم بخوانم ! پوزش)
آفرین بر شما بسیار خوب هجا بندی کرده اید و به خط عروضی نگاشته اید . اگر همچون جناب جعفریان هر هجا را جداگانه می نوشتید سزاتر بود آنهم تنها برای این که بار آموزشی همچنان احترام شود و دیگران با خواندن پاسخ های شما برای شان جا می افتد .
اما در باره ی : من و ساقی ... در این مصراع از اختیارات شاعری بهره می گیریم و هجای کوتاه را بلند می خوانیم به این شیوه : مَ ــ (نُ=ن) = (نــــو = ـــــ) سا ـ قی
برای این کار «نو» را سرشار تلفظ می کنیم تا به اندازه ی یک هجای بلند درآید . ولی اضافه کردن یک «سین» به آغاز ساقی تندرست نیست . سپاسگزارم

karamghalavand
Friday 6 May 2011, 10:53 AM
ء (ن ) گر(__) غم( __) لش (__) گ(ن) رن( __) گی( __) زد( __) ک (ن) خو( __) نه( __) عا( __ ) ش(ن) قا( __) ری ( __) زد( __)
م (ن ) نو( __) سا( __) قی( __) ب (ن) هم( __) سا( __) زیم(__) ک( ن ) بن(__) یا( __ ) دش(__) ب( ن ) رن(__) دا ( __) زیم ( __)

ن _ _ _/ن_ _ _/ ن_ _ _/ ن _ _ _/
ن _ _ _/ن_ _ _/ ن_ _ _/ ن _ _ _/






با(__) ای(__) ه(ن) مه(__) دل(__) وا(__) پ(ن) سی(__) وی(__) در(__) د(ن) بی(__) هن(__) گا(__) م(ن) من(ن)

جا(__) می(__) د(ن) هم(__) جا(__) می(__) د(ن) هم(__) تا(__) بر(__) ن(ن) یا(__) ید(__) کا(__) ر(ن) من(__)
_ _ ن _ / _ _ ن _ / _ _ ن _ / _ _ ن _/
_ _ ن _/ _ _ ن _/ _ _ ن _ / _ _ ن _/

درود بر جناب جعغریان

سپاسگزارم از تلاش تان ... پاسخ شما تندرست است و به درستی از اختیار شاعری (سرشار خواندن هجای کوتاه) ، حدف نون ساکن پس از هجای بلند و حذف همزه بهره گرفته اید ... پاینده باشید

karamghalavand
Friday 6 May 2011, 11:25 AM
عروض و قافیه
بخش چهارم
ارکان عروضی . بخش بندی ارکان عروضی بر حسب جای آنها در مصراع
ارکان عروضی:
وقتی هجای شعری را به اجزای چهار تا چهار تا یا سه تا سه تا و یا غیره جدا کردیم به شکلی که نشان دهنده ی نظمی در آن ها باشد. ساده تر ان است که به جای آن که بگوییم وزن فلان شعر از دو هجای بلند و یک هجای کوتاه در چهار بار تکرار تشکیل شده است، نام ارکانی ان را بگوییم.
به عنوان مثال در شعر بالا که تقطیع کردیم و از چار بار تکرار ــــ ن ـــ ـــ تشکیل گردید، به جای آن که بگوییم این شعر دارای دو هجای بلند در آغاز و یک هجای کوتاه و در پایان یک هجای بلند دیگر است که چهار بار تکرار می شود، بگوییم از رکن "فاعلاتن" است.
ارکانٍٍٍ عروضی، مدل"افاعیل" را به وجود می آورند و تمام این ارکان بر مبنای ۳ حرف ف و ع و ل ساخته می شوند.
مهم ترین ارکان عروضی بر حسب تعداد هجا به قرار زیرند:
نوع نوع هجا رکن عروضی
یک هجایی
ــــ فَع

دو هجایی

ن ــــ فَعَل
ــــ ــــ فَع لَن

سه
هجایی

ن ن ــــ فعلُن
ــــ ن ــــ فاعَلَن
ن ــــ ـــــ فعولن
ــــ ــــ ـــــ مفعولن
ــــ ـــــ ن مفعولُ

چهار هجایی

ـــ ن ــــ ـــــ فاعلاتن
ــــ ن ــــ ن فاعلاتُ
ن ن ــــ ــــ فعلاتن
ن ن ــــ ن فعلاتُ
ن ــــ ـــــ ـــــ مفاعیلن
ن ــــ ـــــ ن مفاعیلُ
ن ـــ ن ــــ مفاعلن
ــــ ــــ ن ــــ مستفعلن
ــــ ــــ ن ن مستفعِلُ
ــــ ن ن ــــ مفتعلن


پنج
هجایی

ـــ ـــ ن ــــ ــــ مستفعلاتن
ن ن ـــ ن ـــ متفاعلن


تقسیم بندی ارکان عروضی بر حسب جای آن ها در مصراع:
الف - ارکانی، که در آغاز، میان و پایان مصراع می آیند:
١- فاعلاتن
٢- فاعلن
۳- مفاعیلن
٤- فعولن
۵- مستفعلن
٦- مفعولن
۷- فَعَلاتن
٨- فَعَلن
٩- مَفاعلن
١٠- مفتعلن
ب - ارکان غیر پایانی که در پایان مصراع قرار نمی گیرند:
١- فاعلاتُ
٢- فَعَلاتُ
۳- مَفاعیلُ
٤- مُستفعِلُ
۵- مَفعولُ
٦- مَفاعِلُ
ج - ارکان پایانی که فقط در پایان مصراع می آیند:
١- فَعَل
٢- فَع
آرایش ارکان عروضی گوناگون در کنار یکدیگر، "وزن ها" یا "بحرهای عروضی" را ایجاد می کند (که در دنباله ی این بحث به تفصیل معرفی خواهند شد). مثلن این مصراع شعر حافظ :" که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها" دارای وزن "مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن" است که از تکرار رکن "مفاعیلن" ایجاد شده است.
مثال های زیر از جمله وزن های پرکاربرد شعر کلاسیک فارسی هستند:
� فـَعـولـُن فـَعـولـُن فـَعـولـُن فَعَل (وزن حماسی شاهنامه ) :
کنون گر به دریا چو ماهی شوی / و یا همچو شب در سیاهی شوی
� مـَفاعیلـُن مـَفاعیلـُن مـَفاعیلـُن مـَفاعیلـُن :
سحر با باد می گفتم حدیث آرزومندی / خطاب آمد که واثق شو به الطاف خداوندی
� مـَفاعیلـُن‏ مـَفاعیلـُن ‏فـَعولُن (وزن دوبیتی و فرهاد و شیرین از نظامی):
بگفتا جان‏فروشی از ادب نیست / بگفت از عشق‏بازان این عجب نیست
� فاعـِلاتـُن فاعـِلاتـُن فاعـِلاتـُن فاعـِلـُن :
بر نیامد از تمنای لبت کامم هنوز / بر امید جام لعلت دردی ‏آشامم هنوز

تمرین برای اعضای تالار
نام ارکانی که نشانه های هجایی آن آورده شده است را بنویسید .
ــــ ــــ ن ـــــ
ــــ ن ــــ ـــــ
ن ــــ ــــ
ــــ ن ــــ
رکن های زیر را با نشانه های هجایی نشان دهید .
مفعولن
مفتعلن
مفاعلن
فعلاتن

alireza_jafarian
Wednesday 11 May 2011, 09:59 AM
جناب قلاوند قسمت تک هجایی ها و دو هجایی ها رو اگه امکان داره یک بار دیگه بنویسید. شاید به خاطر نوع تایپ زیاد واضح نبود. به خاطر سپردن این اسامی یه کمی زمان بر هست/

karamghalavand
Wednesday 11 May 2011, 05:48 PM
جناب قلاوند قسمت تک هجایی ها و دو هجایی ها رو اگه امکان داره یک بار دیگه بنویسید. شاید به خاطر نوع تایپ زیاد واضح نبود. به خاطر سپردن این اسامی یه کمی زمان بر هست/

با درود به جناب جعفریان

بنا به دستور تفکیک انجام شد و یک اشتباه از سوی بنده در بخش دو هجایی وجود داشت که تندرست شد و از شما سپاسگزارم که شوند این بازنگری و تندرستی شدید ... جناب جعفریان این رکن ها را چندان نیازی نمی بینم که بخواهید از بر کنید با چند بیت تقطیع کردن راه خواهید افتاد مهم این است که هجای کوتاه و بلند درست شناسایی شوند و در ادامه بر اساس نشانه ها رکن آن شناسایی خواهد شد . من هم چون شما به زمان بر بودن یادسپاری این ارکان معتقدم و برای همین هم همیشه از ارکان فارسی بهره می گیرم که بسیار سر راست و آسان و از تکامل و روزآمدی بیشتری برخوردارند ... اما این ارکان به دلیل آنکه در مدرسه و دانشگاه تدریس نمی شوند به گونه ی همگانی از آن بهره گیری نمی شود ! .... این روش را در گفتار پسین خواهم آورد ... سپاسگزارم

alireza_jafarian
Sunday 15 May 2011, 10:45 PM
ــــ ــــ ن ـــــ مستفعلن
ــــ ن ــــ ـــــ فاعلاتن
ن ــــ ــــ فعولن
ــــ ن ــــ فاعلن

مفعولن _ _ _
مفتعلن _ ن ن _
مفاعلن ن _ ن _
فعلاتن ن ن _ _

r_a_m_i_n
Monday 16 May 2011, 10:07 AM
آقا بسیار بسیار ممنون.....من خیلی دوست داشتم این مفاعلن ها رو یاد بگیرم.........
اما الان رکن ها رو به نشانه ی هجای نشون بدم واسم خیلی راحت تره...تا اینکه واسه نشانه های هجایی رکن فعل بنویسم.....
همونطور که خودتون هم گفتید حفظ کردنشون آسون نیست

karamghalavand
Tuesday 17 May 2011, 09:23 AM
آقا بسیار بسیار ممنون.....من خیلی دوست داشتم این مفاعلن ها رو یاد بگیرم.........
اما الان رکن ها رو به نشانه ی هجای نشون بدم واسم خیلی راحت تره...تا اینکه واسه نشانه های هجایی رکن فعل بنویسم.....
همونطور که خودتون هم گفتید حفظ کردنشون آسون نیست

درود بر رامین عزیز ...
سپاسگزارم که تلاش می کنید و جوینده اید ... در هر کاری دشواری هایی هست و شما حتمن به یاد دارید که روز نخست که به دبستان رفتید هرگز نمی دانستید بابا را چگونه می نویسند و یا روز نخست که به کلاس موسیقی رفتید نمی دانستید که الفبای موسیقی چه هستند و نمی توانستید این الفبای هفت تایی را پشت سر هم تکرار کنید اما امروز همه ی این کارها را به آسانی انجام می دهید ! ... هر کاری تا سختی نداشته باشه دارای ارزش و پایگاه نخواهد بود ... من تلاش می کنم که رکن های عروض فارسی را نیز بیاورم که بسیار ساده تر از رکن های تازی هستند ... سپاسگزارم

r_a_m_i_n
Tuesday 17 May 2011, 11:45 AM
درود بر رامین عزیز ...
سپاسگزارم که تلاش می کنید و جوینده اید ... در هر کاری دشواری هایی هست و شما حتمن به یاد دارید که روز نخست که به دبستان رفتید هرگز نمی دانستید بابا را چگونه می نویسند و یا روز نخست که به کلاس موسیقی رفتید نمی دانستید که الفبای موسیقی چه هستند و نمی توانستید این الفبای هفت تایی را پشت سر هم تکرار کنید اما امروز همه ی این کارها را به آسانی انجام می دهید ! ... هر کاری تا سختی نداشته باشه دارای ارزش و پایگاه نخواهد بود ... من تلاش می کنم که رکن های عروض فارسی را نیز بیاورم که بسیار ساده تر از رکن های تازی هستند ... سپاسگزارم


سپاسگذارم...از زحمت و وقتی که میذارید واسه ی ما.....مطمئن باشید مفید خواهد بود....


ا...پس به اینها میگن : رکن های تازی ؟ نمیدونستم.......یه توضیحی میدید؟ تازی یعنی کجایی؟

ebiramrb
Saturday 14 September 2013, 03:23 PM
یاد موسیقی های اصیل ایرانی به خیر !

shahparak
Sunday 24 November 2013, 11:41 PM
سلام ودرود به استادکارگاه پیوندشعروموسیقی بنده تازه به انجمن اومدم ونوشته های شماروازاول دنبال کردم وخوندم
اگه لطف کنید این پست روادامه بدیدتاهمگان استفاده کنیم که بسیارمفیدوسودمنداست باسپاس ازتلاش شما

r_a_m_i_n
Monday 25 November 2013, 09:02 PM
سلام ودرود به استادکارگاه پیوندشعروموسیقی بنده تازه به انجمن اومدم ونوشته های شماروازاول دنبال کردم وخوندماگه لطف کنید این پست روادامه بدیدتاهمگان استفاده کنیم که بسیارمفیدوسودمنداست باسپاس ازتلاش شمادرود....ایشون دیگه توی این سایت فعالیت نمیکنن...اما توی فیس بوک میتونید پیداشون کنید و سوالاتتون رو ازشون بپرسید