هارمونیکا و احساس تو!

[mohsen741]

سلام دوستان.
تا حالا شده هارمونیکاتونو بردارین و حس کنین سازتون نمیخواد باهاش بنوازین؟؟

در اون لحظه.


تا حالا باهاتون قهر کرده؟؟؟:17:

[Brilliant]

اوهوم.. تا دلت بخواد.. ماله من خیلی حسوده.. چش نداره ساز دیگه ایو دستم ببینه پدر سوخته..سریع قهر میکنه...!

[mohsen741]

اوهوم.. تا دلت بخواد.. ماله من خیلی حسوده.. چش نداره ساز دیگه ایو دستم ببینه پدر سوخته..سریع قهر میکنه...!


واااااااا:12:

پس موضوع حسادته؟!!!
تازگي يه ريكوردر خريدم...:9:
پس بگووو...:46:

حالا چيكار كنم؟.....:17:

[Brilliant]

خووووب... ازاونجایی که ریکوردر و هارمونیکا مثه هوو میمونن اول نظار چشو گوش این ریکوردره باز شه بعدم وقتی میخوای با این یکی بزنی چشو گوش اون یکی رو بگیر که یه وقت صحنه یا صدای دلخراشی نبینه یا نشنوه..!

[mohsen741]

خاك عالم...
سكسي جنايي شد كه.....
ميدونيي
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

يه كيف استيل دارم كه توش تماما با فوم پر شده.جاي ساز يا وسيله اي كه ميخواي توش بزاري رو توي فوم در مياري.

3 تا هارمونيكا رو تو اون ميزارم.
و
....
./.......
به تازگي ريكوردرمم اظافه شده...
پس يني گيس به سرش نميزارن..

آره؟!

[nina]

اره .اولش که شروع کردم چند روز چسبیدم بهش یعنی رسما چند روز ویولنم متاسفانه خاک خورد ولی بعد دیدم
فقط یه هوس بود الانم هروقت رو مودش باشم که مودش برای من خیلی دیر میاد مثلا همینکه the man with harmonica از ennio moriccone رو میتونم صداشو درارم خیلی حال میکنم ولی برای پیک نیک خیلی خوبه
چند تا اهنگ بلد باشی باهاش بزنی

[mohsen741]

خيلي لطف داري شما ....

گذاشتيش براي پيكنيك ميخواي قهر نكنه؟
البته ميشه گفت چون قهره فقط پيكنيك ميبريش....

بيچاره هارمونيكا.
ساز درك نشده هارمونيكا..
حساس و لطيف هارمونيكا...

مظلوووووووووووووووووووووم اين هارمونيكا....

[mohsen741]

البته اگه هارمونيكا با ويولون دوست بشه كه كلي شيطنت ميكنن....

بابام عاشق شيطنت اين دو تا با همه...

[mohsen741]

يه اتفاق جالب اين بود كه ديشب فرشته (اسم هارمونيكام فرشته هست:9:) رو تو دستم گرفته بودم .
نه با پزيشن نواختن.
خيلي معمولي.
بالاش روي لبم بود.
ساعت فك كنم 3.5-4 بود...

تو خودم بودم كه بغض گلومو گرفت ولي نزاشتم اشكم بياد.:17:
گفتم شايد اگه نفسمو بدم به فرشته آروم شم.:39:
فوت كردن همانا و انگار يه مشت خاك رو زبونه هاش بود.
صداش خش داشت.
گفتم اخه چطور ميشه هر 24 تا سوراخش ؟!!!

امروز صبح بازش كردم كه تميزش كنم.هيچي توش نبود و وقتي بستمش...:ad

صداش قشنگ تر از هميشه بود....:5:

[nina]

چه رومنتیک!خب مگه هر بار وقتی کارت تموم میشه توی جاش نمیزاریش خب معلومه خاک میخوره و خاک خوردنشم مکافاته !خب میدونی اخه این هارمونیکا صداش یه جورایی واسه ی من سادگی و پاکی دوران بچگیو تداعی میکنه سادگی و پاکی محض

[meteor_n]

تو خودم بودم كه بغض گلومو گرفت ولي نزاشتم اشكم بياد.:17:
گفتم شايد اگه نفسمو بدم به فرشته آروم شم.:39:

وقتی غم و بغض ت رو با هارمونیکا نفس بکشی صداش محشر میشه!

[mohsen741]

آره نينا خانوم دقت كردي؟؟
كه چه شور و انرژي اي داره؟
بازيگوش هم هست.درست مثل بچگي...

آخ گفتي...
من تو بچگي لالايي نشنيدم.
بابام برام هارمونيكا ميزد يا ملوديكا.
تا خوابم ببره.....
راستي همين سادگي و بچگي رو .رو مودش نيستيو كم پيش مياد؟؟؟






(آره.اما امان از وقتي كه خود هارمونيكات بغض كنه...)

[mohsen741]

چرا ميزارمش تو كيف.
قبلشم هم خشكش ميكنم.
هم خاكشو ميگيرم...

يه وقت هم ممكنه من درست فوت نميكردم.چون حالم خوب نبوده.
هوم؟

[nina]

چه پدر باحالی داری! حتما هنوزم که بزرگ شدی با هم خیلی بهتون خوش میگذره!
من چرا رو مود سادگی و بچگی هستم و هیچوقت نمیخوام از اون مود بیرون بیام ولی به هر حال یه ادم بزرگم و ادم بزرگ با مسایل مختلفی دست به گریبانه! وقتی بچه بودم توی طبیعت فقط به طبیعت محض فکر میکردم لابلای
گل های همیشه بهار گل های سفید وحشی و پیدا کردن یه قورباغه یا جمع کردن کلکسیون پروانه های خشک یا گرفتن یه پروانه یا پرنده و بعد از کلی کلنجار بر هوس زندانی کردن چیره شدن و بعد رها کردنش !همه ی لذتی بود که میتونست باشه !به سادگی همه ی لذت! و فوق العاده بود!

[mohsen741]

آره بابا دنيايي هست واسه خودش.
ميدونيي؟
وقتي دارم مينوازم حتي يه ملودي ساده.
ميفهمه حسم چيه.
مياد دقيقا در مورد اون چيزي كه تو ذهنمه باهام حرف ميزنه.
ميرفتيم تو كوه و بابا (بهش ميگم بابايي.حتي الان) ميگفت كنار من 4زانو بزنو بشينو چشماتو ببند.
بشنو ولي گوش نده.
آوا ها رو ببين!
سعي نكن.
منتظر هم نباش.
فقط آروم و وانهاده باش...

واي نينا منو كجا ها بردي...
براي يه پسر بعضي وقتا فكر ميكنم زياده اين احساسات...

از دنبال قورباغه بودن هم معلومه كمي پسرونه و شيطونين.چه با مزه.

وقتي طاقتم تموم ميشد و ميخواستم چشامو باز كنم.بابايي هارمونيكاشو پرواز ميداد.
هميشه هم وقتي ميزد نسيم ميومدو ميخورد به صورتم.ميگفتم ببين بابايي اين بار هم اومد .
بابايي ميخنديد.
به دور نگاه ميكرد.ميگفت: معلومه كه مياد. هميشه مياد....

راز اين نسيمو هنوز هم نفهميدم.

[nina]

وای چه قدر قشنگ :_) من بابایی خوب و اهل دلی دارم ولی هیچوقت این کارو انجام نداد فقط بهم دوچرخه سواری با ماشین سواری با کولی سواری و درس خوندن و شیطنت و قلدر بودن و کله شق بودن وقوی بودن و احساساتی بودن یاد داد! پر از تضاد!ولی من دوست دارم برای بچه اینده ام از دوران جنینی ویولن بزنم با پیانو با سازدهنی و بعد توی طبیعت بهش ریلاکسیشن یاد بدم و بعد مدیتیشن با یه شاخه رز سفید و بعد یه ساز دهنی کروماتیک بدم دستش ازش بپرسم فکر میکنی این چطوری کار میکنه!ازش بخوام اون ساز دهنیو خودش کشف کنه و بعد با هم پیش بریم. بهش بگم مجبور نیست بخواد دنیا رو فتح کنه و ستاره ها رو نشون بگیره !و بهش بگم که همه ی دنیا تو دل خودشه!و مجبور نیست نمره ی بیست بگیره!بهش بگم مهم نیست بهش بگم مهم نیست که موهای قشنگی داره!و میتونه جلب توجه کنه! اصلا من دوست دارم یه بار نمره ی صفر بگیره و بعد با هم کلی بخندیم و ازش بپرسم "خب حالا تو چی دوست داری؟؟"

[mohsen741]

كلي خوبه.باباييه من صبح كه رفت سر كار گفت بعد از ظهر كه اومدم بايد بتوني عرض حياط خونه آقاجونو بري و زمين نخوري...
انقدر زمين خورم تا تونستم.
نينا نگي حسوديم شده اينو ميگمااااا...
اما من يه ني بلند كه 7 بند داشته باشه و شكننده باشه رو بهش ميدم و ميگم اين ني 8 تكه داره.
ازش يه ساز درست كن...

-مجبور نبودن...
-رز سفيد...
-اون چي دوست داره...
-اول ريلكسيشن .بعد مديتيشن...
خوش بحال اون بچه...

منم دلم خواست...
چون مامانم ارتباط عاطفي چنداني با من نداره.
بابايي هم نداره.جفتشون خواهرمو دوست دارن.
اما بابايي يه نگاه ديگه اي به من داره.
حس ميكنم من رو ثمره ي يه خودسازي ميدونه.
مثل نگاهي كه استاد به شاگرد داره...

ولي من از حيث مامان به بچت حسوديم شد...

[mohsen741]

راستي من مديتيتور هم هستما.
سوال داشتي يا هرچي در خدمتم.
reiki master هستم.

[mohsen741]

سلام.
من فكر ميكردم اگه شاد فوت كني شاده.
اگه غمگين فوت كني غمداره...

اما اين ساز هاي من سر خود شدن...
هرچي سعي كردم غمگين و لايت بزنم نشد!!!!!
شيطنت ميكرد براي خودش....

[mohsen741]

احساس ميكنم يه ترمولو با جنس عالي.
از يه دياتونيك معمولي با جنس عالي بهتره و كامل تره.
نظر شما چيه؟

[SOBHANTOTo3]

منم دقیقا همین نظرو دارم
چون دیاتونیک معمولا باهاش بلوز می زنن و بلوز موسیقی ما نیست ما سخت درکش می کنیم
خوب معمولا ایرانی ها ترملو عادی با گام عادی رو بیشتر دوست دارن

[lakshemi]

بيچاره هارمونيكا.
ساز درك نشده هارمونيكا..
حساس و لطيف هارمونيكا...
مظلوووووووووووووووووووووم اين هارمونيكا....

چه دل پر خونی داری پدرو جان!!!!
چرا فکر می کنی سازدهنی بیچاره س؟خیلی هم موش موشکه!!! خیلی باحاله!!! هر کی می گه سازدهنی به درد نخوره خیلی شکر خورده!!!!:45: پدرو جان دلتو باید بذاری پیش دل سلیست ها! اونا هم می گن سلو رو کسی درک نمی کنه! ولی من از همینجا خدمت همه ی کسانی که فکر می کنن کسی سازشونو نمی فهمه عرض می کنم که:
اگر کسی سازی رو نفهمید(قابل توجه خودم که هرگز گیتار الکتریک رو درک نکرده و نخواهم کرد!!!) حتماً اون قسمت از احساسش لنگ می زنه.مثلاً در این مورد، کسی که سازدهنی رو درک نمی کنه حتماً فاقد حس کودکیه و آدم نوستالژیکی نیست! پس زنده باد سازدهنی،زنده باد ریکوردر و زنده باد همه ی سازهای زیبای عالم!!!!:am:am:am

[mohsen741]

آره.
وقتي ميگفتم ساز تخصصيم هارمونيكاست ميخنديدن همه.

اما الان مثل گيتار همه يه هارمونيكا جيبشونه ميگن موسيقي كار ميكنيم....
آآآآآآآه ه ه ه.... لاكشمي جان.....
چي بگم...

[Princess_P]

هیچی دیگه چیزی نمونده والا شما از جد و اباد و کودکی تون نگفته باشیددد دیگه چی میخواید بگید؟؟؟؟؟؟ حالا حتما منم باید بشینم بگممم چه کودکی رویایی داشتمم هییییی پدرم بچه که بودم میبردم مغازه هر لباسی مردونه زنونه بزرگ سایز خودشون انتخاب میکردم می اوردیم خونه مامان غر میزد :)) البته رویایی بودنش واقعا رویایی بود چقدر تاج گل یاس برای خوم درست میکردم شاهزاده میشدم

[Princess_P]

آره.
وقتي ميگفتم ساز تخصصيم هارمونيكاست ميخنديدن همه.

اما الان مثل گيتار همه يه هارمونيكا جيبشونه ميگن موسيقي كار ميكنيم....
آآآآآآآه ه ه ه.... لاكشمي جان.....
چي بگم...

راستش اره منم اولین بار که یکی بهم گفت هارمونیکا میزدم خنده ام گرفت ولی بعد مثل ویلون و پیانو یه ساز عاشقانه شد برامممم :21ox66r: و خیلی با کلاسسسسسس

[Princess_P]

واااااااا:12:

پس موضوع حسادته؟!!!
تازگي يه ريكوردر خريدم...:9:
پس بگووو...:46:

حالا چيكار كنم؟.....:17:

وای خوش بحال همسرتون شما که انقدر ناز هارمونیکا تون رو میکشید ناز زنتون رو دیگه چطور میکشیدددددددددد خدا نصیبمون کنه ایشالا خدایا لطفا یه هنرمند مهندس :bd بهترهههه

[Princess_P]

[quote=mohsen741;190383]راستي من مديتيتور هم هستما.
سوال داشتي يا هرچي در خدمتم.
reiki master هستم.[/

veramente?????????? Puoi insegnare a me?????? per favoreeeeeee, amoo reikiiiiiiii

[mohsen741]

ناز همسرمو نمیکشم.
همسرم یا آشتیه یا قهر.
(قربونش برم)...

شما دوست عزیز چه موسیقی ای کار میکنید؟
بله آزاد هستید از حستون بگید.اسم تاپیک اینه...

[mohsen741]

هارمونیکام نوای غم بر سر مزار دایی ام را سر داد...
دایی که پسری اهنگساز دارد....
دایی که هنوز بعد از مرگ شوق موسیقی دارد...

[mohsen741]

حس ميكنم هارمونيكام همش ميگه :
هيچكس جز من رو نداري...
سازت فقط منم...

[mohsen741]

اركستري خواهم ساخت...

به جاي هورن و توبا از هارمونيكا و بجاي پيانو از هارپ و بجاي گروه ويولونيست از ساز باديه جديد به اسم (ايليا) بهره ميجويم.

و هارموني هايم بدون صداي ملوديكا نخواهد بود....

ملوديكا كه خود ملودي را به بازي ميگيره و فلوت و هارمونيكا پروازشون رو به همه نشون ميدن.همون موقعي كه كلارينت اشك رو در چشم همه جاري ميكنه....

اركستري خواهم ساخت...

[dobaare]

هیچی دیگه چیزی نمونده والا شما از جد و اباد و کودکی تون نگفته باشیددد دیگه چی میخواید بگید؟؟؟؟؟؟ حالا حتما منم باید بشینم بگممم چه کودکی رویایی داشتمم هییییی پدرم بچه که بودم میبردم مغازه هر لباسی مردونه زنونه بزرگ سایز خودشون انتخاب میکردم می اوردیم خونه مامان غر میزد :)) البته رویایی بودنش واقعا رویایی بود چقدر تاج گل یاس برای خوم درست میکردم شاهزاده میشدم

چيه به شما ربطي داره؟؟؟؟/دخترم كه هستي ماشا ا.../روو رو برم/

[dobaare]

محسن..../ميخوام احساستو بغل كنم/اما بدونه هارمونيكا///

[mohsen741]

من از هارمونيكام جدا نميشم...

اين چه مدله حرف زدنه؟؟؟!!!!

من زن دارماااااااااااا !!!!!!!!!!!!!

[mohsen741]

هارمونیکام بهم میگه هیچ چیز بدتر از هوو نیست که آوردی سر من...

[dobaare]

فقط هارمونيكات ميفهمه من چي كشيدم/

[mohsen741]

حس هارپ با هارمونيكا فرق داره..
بعيد ميدونم!

[bazras82]

آخ هارمونیکا عاشقتم از روزی که شروع کردم هر روز حس میکنم بهش نزدیکتر شدم کاش میتونستم تو شهر خودمون یه استاد پیدا کنم . ولی دارم تمام تلاش خودمو میکنم خدا کنه زودتر پولام جمع بشه شما هم دعا کنین یه کم از قسطام کم بشه بتونم برم یا مشهد یا تهران کلاس

[mohsen741]

ایشالا که هرچه زودتر درست بشه مسائل....بهترین آرزو ها رو دارم برات....

[vviolinn]

محسن اومد.هورااااااااااااااااا� �اااااااااااااااااااااااا� �اااااااا.......
منم یه هارمونیکا له و لورده دارم،اسمشو نمیگم.خیلی له هستش.و بد صدا.
اما خیلی دوسش دارم.چون منو یاد یکی از دوستام میندازه.تا میبینمش بهم میگه روانی!!!!چون اون دوستم هم به من همینو میگفت.:21:

- - - Updated - - -

محسن اومد.هورااااااااااااااااا� �اااااااااااااااااااااااا� �اااااااا.......
منم یه هارمونیکا له و لورده دارم،اسمشو نمیگم.خیلی له هستش.و بد صدا.
اما خیلی دوسش دارم.چون منو یاد یکی از دوستام میندازه.تا میبینمش بهم میگه روانی!!!!چون اون دوستم هم به من همینو میگفت.:21:

[mohsen741]

sholugh nakon...
dehaaaaa
:-p

[dobaare]

چه غريب مانده اي اي دل/

[Erfan_bigboss]

سلام!
یکی بگه من از کجا شروع کنم!؟!؟!؟بنده برام سوال ایجاد شده!که چطور رفتم سراغ ویولن و هارمونیکا؟!!!؟!
منی که تو خونواده ای بزرگ شدم که تار و سه تار و سنتور و کمانچه و تنبک و تنبور و ... توش حکومت میکرد!!!
چطور رفتم سراغ موسیقی کلاسیک!؟!!؟!؟!یکی یه جواب منطقی بده به من!

[Patriote]

آووو...عجب فضای رمانتیکی...هارمونیکا رو خیلیا درک نمی کنن.وقتی شما کارهای یک نوازنده ی قهار و ویرتئوز رو با هارمونیکا میشنوید تازه میفهمید چه ساز پر رمز و راز و شیواییه...
Zigeunerweisen_Franz Chmel (You can see links before reply)
هروقت این آهنگ رو میشنوم غم تمام وجودمو میگیره ویاد اون بچه های یتیمی میفتم که چشم انتظار یه نفر هستن که پناهشون باشه:17::f:h...

[ac120]

راستش من هر ساز منو میبره به یک محیط توی فانتزی هام
مثلا پیانو منو یاد هوای بارونی میندازه
یا ویلن حس پاییز رو بهم منتقل میکنه
ساکسفن حس بودن توی یک هوای برفی توی خیابون یا کافه
ساز دهنی هم برای من نماد غروبه وقتی میزنم یاد غروب میفتم ...

[mohsen741]

چه جالب...
هارمونيكا هاي من يا خاطره برام تعريف ميكنن...
يا منو تو حس مسافرت ميبرن..

[SOBHANTOTo3]

اقای ac120 (You can see links before reply)
بسیار احساسات جالب و به نظر من درستی داشتی .

راستی من بیشتر کلاسیک می نوازم و هر وقت قطعه کلاسیک می زنم خودمو سلو یک کنسرتو می بینم که در اروپا اجراء داره
اونم تو یک فضای باز سبز روبه روی یک کلیسای قدیمی ترجیحا در اتریش

[ac120]

با تشکر از آقای سبحان فقط اضافه کنم که ساکسفون توی هوای برفی و اینا توی یک خیابون مثل انگلیس باشه سنگ فرش شده :46:
ولی فانتزی های شما خیلی با کلاس تره
--------------------------------------------
راستی من اضافه کنم که سجاد هستم کوچیک شما 21 سال ...

[mohsen741]

آقا ترومپت لب سخره هاي كنار دريا رو بگوووووووووو......

هارمونيكام حسوديش شد....

[SOBHANTOTo3]

از بیان احساستون ممنون
ولی شرمنده باید بگم با ترومپت لب دریا هیچ ارتباطی برقرار نمی کنم :D

دوستان چند روزی مرخصی هستم تا 6 فروردین در این مدت کامل در خدمتتونیم

[mohsen741]

شاید چون قطعاتی که لب دریا نواخته شده رو بهمراه صدای موج نشنیدی سبحان عزیز...


باعث خوشحالیه که کنارمون هستی و استفاده میکنیم از تجربیاتت..

[SOBHANTOTo3]

نظر لطفته

شاید همینطور باشه . نشنیده باشم

[mohsen741]

البته سبحان احساسات بسیار وابسته به شرایط است..
شاید هم یه سری شرایط باید کنار هم باشه تا آدم از صدای ترومپت کنار دریا لذت ببره..

میدونی چرا اینو میگم؟
چون صدای ترومپت رو مثلا کنار رود اصلا دوست ندارم...
صدای ضربه های آب که محکم به صخره کوبیده میشه محشره....

[SOBHANTOTo3]

کاملا تایید می شه .

شاید من برعکس همه وقتی سازدهنی می نوازم فقط احساسات موسیقیای دارم مثلا احساس می کنم مستر کلاس فرانس اشمل نشستم
یا توی تمرین یک گروه ارکستر بزرگ توی یک سالن خالی از بیننده

[mohsen741]

یه روز میرسه که مستر کلاس میگذاری میایم وقت میگیریم ازت ......
میبینم اون روزووووو....
:am

[ac120]

یه نکته ای بگم که خیلیا توی این سایت و خیلی جاهای دیگه موسیقی رو با این فانتزی پیش میرن که یه روزی کنسرت بدن و .... سمفونی وو ازین چیزا
اما من فانتزیم برعکسه وقتی که تنهام و حال و حوصله هیچیو ندارم موسیقی کار میکنم کلا اخلاقم اجتماع گریزه :دی زیاد شلوغ پلوغ نیستم

[SOBHANTOTo3]

یه روز میرسه که مستر کلاس میگذاری میایم وقت میگیریم ازت ......
میبینم اون روزووووو....
:am

شما خیلی لطف داری به بنده
حقیقت اینه که پیشرفت یک پیش نیاز های هم نیاز داره که برای همه هموار نیست
مهمترینش اینه که حاضرباشی زندگیتو بخواطر هدفت که موسیقی باشه به خطر بندازی
اگه این باشه مطمئن باشید یکم اراده و پشتکار شما رو به هدفتون می رسونه البته شاید دیر شاید زود
اینی که می گم تجربه کردم
و امتحان
به خدا قسم اجراء داشتیم که با اینکه متاهل هستم اینقدر تمرین کردم که لبهام زخم شده

دومین پیش نیاز برای موفقیت شرایطی هست که انسان خودش می سازه و کاملا دست خودشه

و کمک می کنه به پیشرفت مثلا :

دوست های موزیسین داشتن
موسیقی درست گوش دادن
ایجاد انگیزه کردن با دیدن فیلم و . . . در مورد موسیقی
و . . . !

امیدوارم همه شرایط خانوادگی محیا باشه براشون .

این دو شرط رو داشته باشی دیر یا زود به موفقیت می رسی .

[ac120]

شما خیلی لطف داری به بنده
حقیقت اینه که پیشرفت یک پیش نیاز های هم نیاز داره که برای همه هموار نیست
مهمترینش اینه که حاضرباشی زندگیتو بخواطر هدفت که موسیقی باشه به خطر بندازی
اگه این باشه مطمئن باشید یکم اراده و پشتکار شما رو به هدفتون می رسونه البته شاید دیر شاید زود
اینی که می گم تجربه کردم
و امتحان
به خدا قسم اجراء داشتیم که با اینکه متاهل هستم اینقدر تمرین کردم که لبهام زخم شده

دومین پیش نیاز برای موفقیت شرایطی هست که انسان خودش می سازه و کاملا دست خودشه

و کمک می کنه به پیشرفت مثلا :

دوست های موزیسین داشتن
موسیقی درست گوش دادن
ایجاد انگیزه کردن با دیدن فیلم و . . . در مورد موسیقی
و . . . !

امیدوارم همه شرایط خانوادگی محیا باشه براشون .

این دو شرط رو داشته باشی دیر یا زود به موفقیت می رسی .

درمورد شرایط خانوادگی :دی که مشکل اصلی همینه تا صدای این بی زبونا میره هوا خانواده حمله میکنن سمت ما یکی میگه میخوام درس بخونم
یکی میگه میخوام بخوابم
اون یکی داره برنامه مورد علاقشو میبینه
ولی کسی علاقه داره که با تمام این غر غرا نا امید نشه و پیروز بشه :دی
----------------------------------
ولی میگم خارج از بحث تاپیک چه شاعرانه شدا
خیال میکردم خودم تو فانتزی زندگی میکنم
ولی فک کنم با فانتزیای بچه های اینجا هم میشه فیلم ساخت :دی

[Patriote]

وای پسر گفتی فیلم موسیقی،یه فیلم چند وقت پیشا درمورد Udo Jorgens پخش کردن،خودش بازی میکرد نقش خودشو، چقدر قشنگ بود،واقعا پر از احساس بود،نشون میداد وقتی که یه موسیقی دان با مشکلات سر راهش مبارزه کنه به کجا ها میرسه،واقعا قشنگ بود.

[tirdokht]

سازهای من خیلی خوبن اصلا حسود نیستن
وقتی ناراحتم و ساز میزنم سبک میشم رها میشم دیگه boghizi نیست که نتونم نفس بکشم
حسی که هارمونیکا به من میده مثل حسی که آقا سبحان از ساکسیفون میگره میگیرمبودن توی خیابون یا کافه توی هوای سرد
هارمونیکا برا من ساز تنهایی هست و هیچی بدتر از این نبود برا من که این ساز رو دست ........

[Patriote]

وای نگو که وقتی از آزمون و کنکور و اینا کلافه ام فقط هارمونیکام حال منو میفهمه...

[mohsen741]

هارمونیکا برا من ساز تنهایی هست و هیچی بدتر از این نبود برا من که این ساز رو دست...
دست؟
هوم؟

[tirdokht]

دست؟
هوم؟


داستانش mofasale خیلی مختصر بخوام بگم اینه که من نسبت به سازم احساس مالکیت داشتم و یه جور راز بود برام (آخه کسی خبر نداشت تو خانواده و هنوزم kheilia ندارن که کمی بلدم ساز بزنم)وقتی دختر عموم رو تو کلاس دیدم chot کردم بعدشم تا صبح گریه میکردم و خواهرم دلداریم میداد:ag

[mohsen741]

:12:
آخي......

[site1]

برای من وقتی چند روز نمیزنم اصلا کلا قهر میکنه