موزيكاليته چيست؟

[s_guitar]

بقيه بچه ها نمي خواهيد يك كمي در مورد موزيكاليته صحبت كنيم ؟
سينا جان از لينكتم ممنونم.

[Amir]

با سلام

از صنم جان بابت این تاپیک سودمند تشکر می کنم

من استارت می زنم دوستان ب�?رمایید جواب بدید

موزیکاله شامل موارد زیر می باشد آیا شما چیزی از اینها می دانید ؟؟

1- جمله بندي

2- روباتو

3- آرشه كشي و سونوريته (كي�?يت صدا)

4- سبك و مكتب موسيقي

5- ارزيابي شخصي و بازنگري اجرا

[Sina_Eftekhari]

خب همونطو كه حدس زدم مثل اينكه اين كلمه چند تا معني داره, اول ترجمه دو خط اول لينكي رو كه گذاشتم مينويسم:

"موزيكاليته يعني هماهنگ كردن رقص با موسيقي با هد�? مرتبط كردن رقص با ريتم ,ملودي و مود(mood) موسيقي.رقاصها معمولا هماهنگ با ضرب موسيقي قدم بر ميدارند و ميزان حركت خود را با حجم صداي موسيقي هماهنگ ميكنند"

اما در مورد پنج موردي كه امير نوشته من دو مورد اول رو توضيح ميدم:

1-جمله بندي يا همون آرتيكولاسيون(articulation) :توضيحي رو كه آقاي حسين مهراني در "كتاب سرايش" نوشتن توضيح مختصر و كارامديه و من اون رو عينا نقل ميكنم: "آرتيكولاسيون در لغت به معني طرز تل�?ظاست و در عمل موسيقي به حالت شروع و خاتمه يك نت يا گروهي از نتها از حيث شدت يا رنگ اطلاق ميشود. �?نون اجرايي استكاتو لگاتو دراب و نظاير آن براي تعيين آرتيكولاسيون دلخواه به كار مي روند. در واقع اين نشانه هاي سجاوندي(نقطه گذاري) در زبان نوشتاري به عنوان راهنمايي براي جمله بندي صحيح به كار ميروند"
لينك زير آرتيكولاسيون و نشانه هاي مربوط بهش
رو خيلي خوب توضيح داده :

You can see links before reply

2- باز هم توضيح آقاي مهراني رو راجع يه روباتو عينا مينويسم:
"در تمپو اين اصطلاح به معني "ربودن" زمان است يا مقداري از ديرند نتهاي طولاني تر به كوتاه تر بدهيم بي آنكه ريتم تغيير كند.
روباتو بر دو نوع است.در نوع اول ضربان ثابت مي ماند در حالي كه ارزشهاي ريتميك به طور جزئي تغيير ميكند.اين نوع روباتو به طور گسترده اي در قرن هجدهم به عنوان ابزار نوانس انجام ميشد بخصوص در بخش تكنواز ملودي موومان آهسته(adagio ). اين در حالي است كه بخش همراهي (آكومپانيمان) ضرب را ثابت نگه مي دارد.
نوع دوم عمومي تر است و امروز روباتو را دراين م�?هوم ميشناسند. دراين نوع روباتو تغييرات تمپو و شكلبندي ريتميك(آچه له راندو و ريتارداندو-تند و كند كردن) در تمام بخشها و همزمان اجرا ميشوند بدون آنكه ت�?اوت زماني جبران شود. بنابراين تمپوي اصلي به صلاحد يد اجرا كننده ميتواند تغيير كند.اگر چه اين شيوه بياني آزادي ريتميك گهگاه به سبكهاي نوازندگي ويرتوئوز هاي قرن نوزدهم مانند �?رانتس ليست پيوند دارد اما به وسيله آهنگسازان قرنهاي ه�?دهم و هجدهم مثل �?رسكو بالدي و كارل �?يليپ امانوئل باخ و ... مورد بحث قرار گر�?ته است"

اميدوارم اين توضيحات م�?يد باشه.

[Leon]

musicality حس ،هوش،استعداد و قدرت درک يه انسان از موسيقی هست،که از موقع�? تولد در انسان وجود داره،

در علم اعصاب و روان درمانی اين موضوع خيلی مورده تحقيق قرار گر�?ته،و ثابت شده که musicality بستگی�? زيادی به تعداد و نوع�? selol های خاکستری در مغز انسان دارد،

در هنگام شنيدن موسيقی قسمت هی از مغز به اسم Heschl-Gyrus و p-۵۰ aktivity انسان �?عال ميشه که،،اين نشان ميدهد که ميشود musicality رو در مغز انسان ها اندازه گر�?ت،

حتی انتخاب ساز هم بستگی به اين داره که قدرت درک مغز انسان و توده های feshordeh مغز در سمت�? چپ بيشتر هست يا قسمت راست،اينکه انسان تن های پايه رو بيشتر مورد توجه قرار ميده يا تن های بالا رو،


You can see links before reply[/img]]. (You can see links before reply (.

[s_guitar]

آرشه كشي و سونوريته 3 Bowing and tone quality

در نوازندگي سازهاي زهي آرشه اي، موزيكاليته همچنين شامل انتخاب نازه هاي4 مناسب آرشه و توليد صدايي ش�?ا�? و رسا از ساز خواهد بود. براي آموزش اصول و قوانين سبك هاي مختل�? موسيقي و ت�?اوت آثار آهنگسازان نيازي به تجربه اي وسيع در اجراي روايتهاي موثق از مكتب هاي موسيقي نمي باشد. عموما موسيقي قرون 17 و 18، بايد با صدايي ش�?ا�? و ثقيل و ويبراتو هاي تحت كنترل و نازه هايي كه بر روي خطوط اتصال در جملات تاكيد مي كنند اجرا شوند .ضمنا ديناميك بسيار معتدل و به دور از هر گونه اغراقي ست. نازه هاي سنگين و مؤكد نامناسب هستند، مثلااز اسپيكاتوهاي زمخت و خش دار بايد اجتناب كرد . ريتارداندو ها نيز بايد معتدل و گذرا اجرا شوند.

بر عكس در موسيقي دوران رمانتيك، هنرجويان مي آموزند كه با صدايي غني تر و پرتر بنوازند و از ويبراتو هاي اغراق آميز است�?اده كنند. بيان نرم تري در لگاتو ها بكار برند و وسعت ديناميك را ا�?زايش داده و با حساسيت بيشتري اجرا كنند ( �?ورته هاي قوي تر و پيانو هاي ضعي�? تر ). ريتارداندوها ممكن است طولاني تر و واضح تر از ريتارداندوهاي موسيقي قرون 17 و 18 باشد.

سر انجام در موسيقي امپرسيونيستي وموسيقي معاصر، ت�?اوت در تمبر صدا مثل sul ponticello و يا sul tasto در برنامه تمرينات هنرجويان قرار مي گيرد تا آنها به شناسايي بيشتر امكانات صوتي ساز خود پرداخته و در نوازندگي به سبك شخصي نزديك تر شده و اعتماد به ن�?س پيدا كنند.

هنرجويان مي توانند گونه هاي مختل�? pizzicato �?از نظر ت�?اوت در زاويه زخمه، نقطه تماس و انتخاب انگشت�? و گونه هاي مت�?اوت ويبراتو5 را تحت نظر معلم خود تجربه كنند و از اين طريق با دنياي بزرگ بيان موسيقايي آشنا شده و دريچه هاي تازه اي از موزيكاليته را بروي خود بگشايند.