PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تفاوت صدای ویولن و کمانچه در چیست؟



_RoshanaK_
Wednesday 11 January 2012, 09:33 AM
کمانچه : این ساز سازی آرشه ای و جزو دسته سازهای کششی در ارکستر یا تک نوازی هست - این ساز دارای پوستی از جنس های مختلفی هست که به طور مثال پوست بره تو دلی - اگر بخوای صدای این دو ساز یعنی و کمانچه رو با ویلون مقایسه کنی و شبهتی در این دو ساز ببینی فقط و فقط در کششی بودن اون هاست و با 10000 دلیل این دو ساز با هم فرق دارند که عمده ترین این فرق ها پوست داشتن این ساز ( کمانچه ) هستش که باعث میشه صدای این ساز در برابر ویولون گرفته تر و تو دماغی تر بشه و ویلون از چنین صدایی برخوردار نیست و صدای ویلون دارای صدایی شفاف و بدون هیچ صدای های اضافه که در کمانچه هست.....که به دلیل اینه که خرک کمانچه روی پوست قرار میگیره ولی خرک ویلون نه روی چوب و همین عمر باعث میشه صدای کمانچ ه تو دماغی تر بشه ------
و فرق دیگر در نوع پوزیسیون این 2 ساز و نحوه ی انگشت گذاری و نوع دست گرفتن این دو ساز هست که زمانی که یک نوازنده کمانچه م خواد قطعه یا بداهه یا .... بزنه هیچ وقت انگشت های خودش رو نمیبینه و دسته عمودی کمانچه مانع دیدن انگشت های نوازنده میشه و شاید بشه گفت که خیلی سخته و مهم تر این که در کمانچه شما اگر روی سیم می هستی و بخوای به سیم سل بری باید ساز رو به انگشت شصت و انگشت اشارت بچرخونی که بازم این کار سخت و تمرین های بسیاری میخواد ولی در ویولون چنین پیچیدگی های دیده نمیشه و تو هم انگشهای خودت رو در حین نوازندگی میبینی و هم احتیاج به چرخواندن ساز نداری ------
و فرق دیگری که داره اینه آرشه این دو ساز با همین به طور واقعا زیادی با هم فرق دارن و آرشه ویولون که از دم اسب ساخته شده و به وسیله پیچی که در پایین و ته آرشه قرار گرفته سفت و شل میشه ولی در کمانچه چنین آرشه کمانچه هم از دم اسبه ولی دیگه دارای اون پیچ برا سفت و شل کردن نیست و خوده نوازنده با 3 یا 2 انگشت دست راست خودش اون مو ها رو سفت وشل میکنه که این کار باعث میشه که سونوریته ی نوازنده زمین تا آسمون با هم فرق داشته باشه ----
و در مورد سوال اولت بله نت هر دو یکی هست ......
ولی در کل باید بهت بگم که باید یه مرد واقعی یا یه زن واقعی باشی تا بتونی کمانچه رو بزنی و اگر بخوای فقط برای قطعه زدن و .... یاد بگیری نمیشه این ساز رو باید خيلي به خودت نزدیکش کنی تا بتونی اون رو درک کنی و در عین حال زحمت پشت کار و ..... میخواد که باید وقت زندگیت رو روی این ساز بذاری از بیرون رفتنات از ....... باید بزنی و به ساز بچسبی ویولون هم همین طوره ....

sajadviolinist
Wednesday 11 January 2012, 09:54 AM
منم با وجودي كه از كمانچه خيلي چيزي بلد نيستم ولي ميدونم كه شايد تنها وجه تشابهشون نوع نت نگاري و تكنيكهاي مشتركشون باشه...وگرنه چه از لحاظ صدا دهي و چه خيلي چيزاي ديگه اين دوتا ساز باهم خيلي خيلي فرق دارن........

white384
Wednesday 11 January 2012, 10:41 AM
چه مقایسه بی معنایی!
عین این می ماند که بگوییم تشابه میان چلو جوجه کباب و چلو کباب کوبیده در چیست؟!

- هر دو چلو دارند.
- هر دو کباب می شوند.
- هر دو خورده می شوند.

=))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))


یا مثلا بگوییم تشابه میان کره و ماست در چیست؟

- هر دو از شیر گرفته می شوند.
- هر دو مفید هستند.
- هر دو ممکن است سر سفره کوکب خانم باشند.
- هر دو خورده می شوند.

=))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))) )))


یادم باشد یک تاپیک بزنم و در مورد تفاوت میان فلوت و پیانو یک مقاله بنویسم...
=))

M_T
Wednesday 11 January 2012, 10:44 AM
سلام

جنس سیم هاشون هم فرق داره؟

آیا فقط سابقا سیم ها از روده گوسفند ساخته میشد یا الان هم این نوع سیم موجوده؟

alireza_jafarian
Wednesday 11 January 2012, 12:48 PM
چه مقایسه بی معنایی!
عین این می ماند که بگوییم تشابه میان چلو جوجه کباب و چلو کباب کوبیده در چیست؟!

- هر دو چلو دارند.
- هر دو کباب می شوند.
- هر دو خورده می شوند.

از اونجایی که ورود ویولن به ایران حواشی بسیار زیادی به همراه داشت تا جایی که اساتید کمانچه به ویولن روی اوردند ، ساز کمونچه کم کم داشت منسوخ میشد ، و البته طی سالهای اخیر دوباره این ساز احیا شد، فکر میکنم چندان مقایسه ی بی ربطی نیست. چنانچه اگر روزی ماست جای کره را در صبحانه ی ما بگیرد میتوان این دو را مقایسه نمود.



دوستان این مقایسه یعنی چی ؟ مگه برای بچه های ابتدایی دارین توضیح میدین که مثلاً تفاوت کیبورد با موس چیه ! سطح نت (You can see links before reply) آهنگ رو با این مقالات پایین نیارین ...

دوست عزیز هر کسی سطح خودش رو داره، شما به تاپیک هایی هم تراز سطح خودتون مراجعه کنید و بحث این تاپیک های سطح پایین رو مختل نکنید.

white384
Wednesday 11 January 2012, 12:59 PM
هر سازی ویژگی خاص خودش رو داره و در جایگاه خاص خودش مورد استفاده قرار میگیره.
درضمن گرایش اساتید از ساز کمانچه به ویولن و پیشروی تا منسوخ شدنش، دلیلی بر مقایسه فنی نیست! اگر ((استاد))ی چنین کاری کرده، به دانسته های خودش بی حرمتی کرده. به فرهنگی که خودش آموخته بوده بی حرمتی کرده و...
راستی کسی در هنگام صبحانه ماست نمیخوره :))))) چون از نظر پزشکی مورداتی ایجاد میکنه که نمیشه گفت...
البته اینجا اینطوریه. اونجارو نمیدونم :دی :))))))

به هر حال امیدوارم موفق باشید :)))

white384
Wednesday 11 January 2012, 01:09 PM
و فرق دیگری که داره اینه آرشه این دو ساز با همین به طور واقعا زیادی با هم فرق دارن و آرشه ویولون که از دم اسب ساخته شده و به وسیله پیچی که در پایین و ته آرشه قرار گرفته سفت و شل میشه ولی در کمانچه چنین آرشه کمانچه هم از دم اسبه ولی دیگه دارای اون پیچ برا سفت و شل کردن نیست و خوده نوازنده با 3 یا 2 انگشت دست راست خودش اون مو ها رو سفت وشل میکنه که این کار باعث میشه که سونوریته ی نوازنده زمین تا آسمون با هم فرق داشته باشه ----
....

البته آرشه های ویولن دیگه از جنس ((سم)) یا به قول شما ((دم)) اسب نیست! چندین ساله که دیگه با چنین روشی آرشه های ویولن ساخته نمی شوند. آرشه ها اکثرا از جنس ترکیبات پلاستیکی هستند...

فقط سازهای قدیمی به این شکل ساخته می شدند. البته هنوز بعضی از سازندگان از این نوع آرشه ها می سازند که تعدادشون بسیار بسیار بسیار اندکه و در کل دیگه نمیشه چنین گفت که آرشه ویولن از جنس ((سم)) اسبه.

alireza_jafarian
Wednesday 11 January 2012, 01:51 PM
هر سازی ویژگی خاص خودش رو داره و در جایگاه خاص خودش مورد استفاده قرار میگیره.
درضمن گرایش اساتید از ساز کمانچه به ویولن و پیشروی تا منسوخ شدنش، دلیلی بر مقایسه فنی نیست! اگر ((استاد))ی چنین کاری کرده، به دانسته های خودش بی حرمتی کرده. به فرهنگی که خودش آموخته بوده بی حرمتی کرده و...
راستی کسی در هنگام صبحانه ماست نمیخوره :))))) چون از نظر پزشکی مورداتی ایجاد میکنه که نمیشه گفت...
البته اینجا اینطوریه. اونجارو نمیدونم :دی :))))))

به هر حال امیدوارم موفق باشید :)))


داستان اون اساتید که طولانیه و جای بحثش اینجا نیست. بنده نگفتم با این مقایسه موافقم یا نه. اما تکاپوی شما برای اینکه ثابت کنید این مقایسه فنیست یا نه، نشان از این دارد که این مقایسه ( با فرض اینکه فنی و به جا نباشد) آنقدرها هم بی ربط نیست که شما توی کامنت اولتون حرف از ماست و کباب بزنید و مقاله ی مذکور رو مورد تمسخر قرار بدید.
ما اینجا برای اعتراض به قوانین آفرینش صبحانه ماست میخوریم، انقدر میخوریم که ثابت شه داروین راست میگفته.

white384
Wednesday 11 January 2012, 02:06 PM
داستان اون اساتید که طولانیه و جای بحثش اینجا نیست. بنده نگفتم با این مقایسه موافقم یا نه. اما تکاپوی شما برای اینکه ثابت کنید این مقایسه فنیست یا نه، نشان از این دارد که این مقایسه ( با فرض اینکه فنی و به جا نباشد) آنقدرها هم بی ربط نیست که شما توی کامنت اولتون حرف از ماست و کباب بزنید و مقاله ی مذکور رو مورد تمسخر قرار بدید.
ما اینجا برای اعتراض به قوانین آفرینش صبحانه ماست میخوریم، انقدر میخوریم که ثابت شه داروین راست میگفته.

:21: بله بله... حتما همینطوره! (البته با خوردن ماست، نظریه های علمی و تکامل داروینو بیشتر رد می کنید)!
به هر حال نظر شخصی من اینه که مقایسه سازها همچون مقایسه های ذکر شده هستند...
چون همانطور که خدمت حضور عالم شما عرض شد، هر ساز جای ویژه خودشو داره و مقایسه نمی طلبه!
البته این مورد، بستگی به دیدگاه موزیسین های محترم هم داره هاااااا! اینطوری نیست که همه یکسان فکر کنند!
چون من معلوماتم اندکه و معمولا همه چیز رو از گوگل سرچ می کنم و می یابم، مثل شما انقدر اطلاعات قبلی و آکادمیک ندارم. الان هم بسیار از نوشته های شما استفاده کردم!
بسیار ممنون
پاینده باشید

alireza_jafarian
Wednesday 11 January 2012, 02:21 PM
:21: بله بله... حتما همینطوره!
به هر حال نظر شخصی من اینه که مقایسه سازها همچون مقایسه های ذکر شده هستند...
چون همانطور که خدمت حضور عالم شما عرض شد، هر ساز جای ویژه خودشو داره و مقایسه نمی طلبه!
البته این مورد، بستگی به دیدگاه موزیسین های محترم هم داره هاااااا! اینطوری نیست که همه یکسان فکر کنند!
چون من معلوماتم اندکه و معمولا همه چیز رو از گوگل سرچ می کنم و می یابم، مثل شما انقدر اطلاعات قبلی و آکادمیک ندارم. الان هم بسیار از نوشته های شما استفاده کردم!

بسیار ممنون
پاینده باشید

با خوندن حرف شما به حافظه ی خودم شک کردم، این شد که توی پست های قبلیم دنبال اطلاعات آکادمیکی گشتم که بیان کرده باشم:

از اونجایی که ورود ویولن به ایران حواشی بسیار زیادی به همراه داشت تا جایی که اساتید کمانچه به ویولن روی اوردند ، ساز کمونچه کم کم داشت منسوخ میشد ، و البته طی سالهای اخیر دوباره این ساز احیا شد، فکر میکنم چندان مقایسه ی بی ربطی نیست. چنانچه اگر روزی ماست جای کره را در صبحانه ی ما بگیرد میتوان این دو را مقایسه نمود.
دوست عزیز هر کسی سطح خودش رو داره، شما به تاپیک هایی هم تراز سطح خودتون مراجعه کنید و بحث این تاپیک های سطح پایین رو مختل نکنید.
داستان اون اساتید که طولانیه و جای بحثش اینجا نیست. بنده نگفتم با این مقایسه موافقم یا نه. اما تکاپوی شما برای اینکه ثابت کنید این مقایسه فنیست یا نه، نشان از این دارد که این مقایسه ( با فرض اینکه فنی و به جا نباشد) آنقدرها هم بی ربط نیست که شما توی کامنت اولتون حرف از ماست و کباب بزنید و مقاله ی مذکور رو مورد تمسخر قرار بدید.
ما اینجا برای اعتراض به قوانین آفرینش صبحانه ماست میخوریم، انقدر میخوریم که ثابت شه داروین راست میگفته.
این همه ی پست های من بود! دقیقا کجا بود اطلاعات آکادمیک و اظهار فضل بنده!؟
متعجبم از قصد و هدف شما برای این اظهار فروتنی تصنعی!

به هر حال برای بحث اینجا نیومدم. منم با شما موافقم، هر سازی جایگاه خودش رو داره. نظر شخصیتون رو با ادبیات درخور تری بیان کنید که موجب تمسخر صاحب مقاله نشود. مرسی.

Mohammad_ngml
Wednesday 11 January 2012, 02:34 PM
به نظرم بی مورد نیست.. یعنی چه این حرف.. همه ی کسایی که وارد این سایت میشن که مثل شما بتهوون نیستن.. یه عده اصلا وارد دنیای موسیقی هم نشدند و فقط علاقمند هستن بدونن و واقعا پیش خودشون میگن اگه هر دو کششی هستن و آرشه ای هستن چرا یکیشون رو حذف نمیکنن.. لازمه یکم این افراد رو توجیه کرد.. اینکه آدم دم به دقیقه به همه چی اعتراض کنه زیاد صورت خوشی نداره.. سکوت هم جزئی از موسیقیه؟ نیست؟

white384
Wednesday 11 January 2012, 03:07 PM
علاقمند هستن بدونن و واقعا پیش خودشون میگن اگه هر دو کششی هستن و آرشه ای هستن چرا یکیشون رو حذف نمیکنن..

:43::21:

من من هم که حرف بدی نزدم آقای محترم. همونطور که از نظر شما عده ای اینگونه تصور می کنند، من هم به عنوان جزئی از جامعه این چنین تصور کردم! :21:
به خاطر همین آرزوی موفقیت کردم و صحنه نمایش رو به شما واگذار کردم دیگه... :5:
خب حالا شما بفرمایید میان ویولن (که سازی هست که ساختاری غربی داره) و کمانچه (که ایرانی هست و برای موسیقی شرقی ساخته شده) چه تفاوتی وجود داره؟ چرا یکیشون رو حذف نمی کنند واقعا؟
نه واقعا چرا؟

faramarzlotfy
Wednesday 11 January 2012, 04:14 PM
البته آرشه های جدید کمانچه با پیچ تنظیم ساخته شده اند که استاد کامکارو آقای شروین مهاجر از اونها استفاده میکنند و قیمتشون هم بسیار گرونه...این عکس از وبسایت آقای مهاجر میباشد..

Mohammad_ngml
Wednesday 11 January 2012, 04:35 PM
تفاوت های صداییشون رو که تو مقاله ای که شما بهش پوسخند میزنی نوشته و بهترین راه برای فهمیدن تفاوت صداشون اینه که به نوای هر دو گوش کنیم.. مطمئنا هیچ ایرانی حاضر نیست بگه حالا که ویولن هست کمانچه منسوخ بشه.. البته همونطور که میدونید عده ای ویولن نظرشونو جلب کرد و بیخیال کمانچه شدن.. ولی ایرانی صفت بودن در کمانچه و مهمترین دلیل ایرانی بودن کمانچه باعث شده هنوز هم طرفدار داشته باشه.. چه دلیلی بهتر از اینکه کمانچه صدای ایرانی داره.. میدونید چند ساز با استایل گیتار و تنبور و سه تار و امثال اینها وجود داره.. اصلا چند نوع گیتار وجود داره.. نمیتونیم که حذفشون کنیم.. مهمترین دلیلشون اینه که صداهایی که تولید میکنن متفاوته.. و برای یاد آوری میگم این مقاله برای امثال من که اطلاعاتی کلا در مورد موسیقی نداریم (و اگه صدای گیتار بشنویم میگیم آخی چه قشنگ ارگ میزنه) خیلی مفیده..

white384
Wednesday 11 January 2012, 05:32 PM
آها. حالا این شد یه بحث درست و حسابی! به قول مامان بزرگم حرف حساب، حساب و کتاب داره :دی

من کلا با ایرانی شدن ویولن مخالفم! چون استایل افتاده ای رو از نظر فنی و احساسی به افراد میده! تازه بشخصه از صداش هم لذت نمی برم (الان یکی بیاد بگه نه اینطوری نیست جوابشو نمیدم، چون این فلسفه منه! شما فلسفتونو به من تلقین نکنید)!
کمانچه آفریده شده برای موسیقی ایرانی، ویولن هم ساخته شده برای استایل های مخصوص خودش!
من که واقعا نمی فهمم چرا برخی موزیسین های سبک ایرانی اومدند یک ساز غربی رو عینا به همون شکل دستشون میگیرند (البته با این تفاوت که در هنگام نواختن قوز می کنند و آرنجشون هم به پهلوشون میچسبه) - این نکته ای که تو پرانتز ذکر شد، همه نوازندگان ویولن ایرانی میگند ما این کارو انجام نمیدیم، ولی وقتی در عمل میبینید انجام میدند. حتی اساتید به قول خودشون بزرگ هم اینکارو می کنند...
ما مشکلمون اینه که هرچی میبینیم میخوایم. درموردش هم فکر نمی کنیم!
همیشه این سوال برام مطرح بوده که چرا غربی ها کمانچه ی مارو ندزدیدند، ولی ما ویولن اونارو دزدیدیم!
(این سوالو از نظر تکامل می پرسم! چراکه ویولنی که امروزه میبینیم، حاصل تحولاتیه که چندصد سال پیش در ساز اولیه زهی هندی یا عربی یا ایرانی (هنوز اثبات نشده) که شباهت زیادی هم به کمانچه داشته رخ داده)

حالا اندوخته من تو موسیقی میگه موسیقی ایرانی نیازی به دزدیدن سازهای غربی نداره! اگه داشت امثال استاد شجریان ازش استفاده می کردند (منظورم امثال افتخاری نیست)... استاد شجریان هم تازگی ها هم عقیده من شدند. یعنی میگند که :((موسیقی سنتی، یعنی ((سنتی)) )) یعنی اینکه پیانوی مرحوم بتهوون رو ور نداریم روش سگا بنوازیم یا اینکه گیتار ویوالدی رو ورنداریم و آواز مرغ سحر بخونیم!
ما خودمون اینجا سه تار داریم، دو تار داریم، تار داریم، قانون داریم، مملکت داریم. چرا آخه؟ چرا روح الله خالقی و دوستان این چنین کردند با ما؟! نه واقعا چرا؟
الان چه کسی جوابگوی ((کرن)) های جا افتاده در هنگام نواختن پیانو هست؟! الان این شد سنتی؟ پیانو که هنوز 30 سال هم نشده ازش این چنین استفاده میشه. این کجاش سنتیه؟! ویولن هم به همین ترتیب...! حالا 50سال قبل تر از اون، 60 سال قبلتر از اون...! دیگه نادرشاه که تو قهوه خونه شاهرخ خان ویولن ندیده بود!
من الان فقط می خوام بدونم که استایشلرها کجاند؟! نه واقعا کجاند؟!

اونا هم حق دارند می خندند به ما دیگه! به خدا تو این مدت هرکشوری که مسافر بودیم، هر موزیسینی کلیپ های تصویری ویولن سنتی هنرمندان کشور مارو می دید، می خندید! حالا میبینم بنده خداها حق دارند، خب خنده داره دیگه!
یکی با ساز سه تار ما کنسرتو پیانو چایکوفسکی میزد خوب بود؟ بهش نمی خندیدیم؟! خب اونا هم می خندند وقتی با ویولنشون دشتی بزنیم دیگه...! به خدا می خندند... میگی نه؟! برو تو یوتیوب ببین از فیلم های نواختن ویولن سنتی ایرانی چندتاش توسط هنرمندان غربی لایک خورده!
دِهَ!

Mohammad_ngml
Wednesday 11 January 2012, 06:18 PM
خوب به نظر من هم کسی که میخواد سنتی بنوازه اصولا باید کمانچه یاد بگیره چون کمانچه هست که صدای سنتی میده.. ولی این چیزیه که از دست ما خارجه.. در کل من که فقط از دور موسیقی سنتی رو تشویق کرد بهتره سرم تو کار خودم باشه.. ولی در مورد بعضی چیزا بد نیست که نظر بدیم.. فقط واسه اینکه یکم از گیجی در بیایم.. اینکه چرا اونها کمانچه ما رو ندزدیدن 2تا دلیل به ذهنم میرسه.. اول اینکه ویولن یه ساز جهانی معرفی شده و به جرئت میشه گفت تو هر سبکی قدرت مانور داره و اینکه چون ویولن در حال نواختن انواع موسیقی ها دیده شده اینکه در موسیقی سنتی ایران هم از ویولن استفاده بشه برای همه مردم دنیا عادیه.. ولی معرفی کمانچه برای موسیقی سنتی بود و بس.. و فکر میکنم به دلیل مسائل فرهنگی اینطور جا افتاده و کمانچه زیاد شناخته شده نیست یا حداقل به عنوان ساز سنتی شناخته شده..
و دلیل دوم که به ذهنم میرسه و به نظر خودم منطقی تر میاد.. اینه که استایل نواختن ویولن قدرت مانور رو نسبت به کمانچه بیشتر کرده.. به نقل از دوستمون که تاپیک رو درست کردن هم اینکه محل قرار گیری انگشتها موقع نوازندگی دیده نمیشه و احتمال خطا بیشتره.. هم اینکه به نظرم چرخوندن آرشه خیلی آسون تر از چرخوندن ساز هست.. و شاید این دلیلی باشه برای اینکه چرا کمانچه ما دزدیده نشد.. چون ویولن نیازشون رو تو نوازندگی بهتر فراهم میکنه.. و اگه این درست باشه باز این سوال پیش میاد که خوب چرا استایل کمانچه رو به ویولن تغییر نمیدن.. شاید تعصب روی سنت ها.. عادت.. یا هر دلیل دیگه ای..شایدم حکمتی هست که از دید آدم عادی مثل من خارجه
شایدم هیچکدوم از این دلایل منطقی نباشن..

white384
Wednesday 11 January 2012, 06:39 PM
درسته!
چطور تعصب روی سنت ها این اجازه رو میده که پیانو در موسیقی سنتی استفاده شه، ولی این اجازه رو نمیده که تحولاتی در نحوه تکامل سازها رخ بده؟!
همین ویولنی که ما از غربی ها دزدیدیم، تحقیقات نشون میدند که نمونه های اولیه اون چندصد سال پیش در ایران وجود داشته!
این یعنی اینکه غربی ها با فرهنگ پایینی که چندصد سال پیش نسبت به ما داشتند، این ساز رو تکمیل کردند، ولی الان یک نوازنده کمانچه در ایران نمیتونه دستش رو حین نواختن ببینه!
ما همین چهارتا افتخاری هم که در سازهای زهیمون داریم، مدیون استاد قنبری هست...

نه چرا واقعا؟
چرا همش تقلید کنیم؟
آخه چرا؟!
چرا بعضی ها صبح تا شب در منزلشون ساز می زنند ولی نمی خواهند سازشوند رو با دید بهتر ببینند؟!
چرا هیچ شخصی در ایران به فکر تکامل فرهنگ هنر نیست؟!
چرا آخه؟
چرا باید همه نوازندگان ایران مطیع و برده استادشون باشند و به هیچ جنبش انحرافی (به قول خودشون) کشیده نشند؟!
چرا در ایران هنرمند آوانگارد وجود نداره؟
چرا روسیه در موسیقی سنتی خودش از ویولن به عنوان یک ساز کلاسیک استفاده می کنه و این ساز رو وارد موسیقی سنتی خودش نکرده؟
چرا ژاپنی ها و کره ای ها چنین کاری نکردند؟
چرا رومانیا و مجارستان با چنین سابقه موسیقی سنتی خودشون از ویولن به عنوان یک ساز کلاسیک استفاده می کنند و سازهای زهی سنتی خودشون رو حفظ کردند اما ما اینگونه پیش نرفتیم و خواستیم تقلید کنیم...؟!
چرا ما با ویولن رقص های ایرانی در قالب باطن کلاسیک نمی سازیم و به جای اون خواب های سگا میسازیم؟!
یعنی به جای رقص های رومانیایی بارتوک ما نمیتونستیم رقص های ایرانی خلق کنیم و اونو در قابل کلاسیک به کل جهان معرفی کنیم؟!
چرا فقط ایرانیان و عرب ها چنین کاری رو انجام میدند؟!
چرا؟!

lachiuani321
Wednesday 11 January 2012, 06:49 PM
سلام میخواستم بگم که هیچگاه سازها را نمی توان گفت خوبه با بد اما میتوان گفت کدام دلنشینتر به نظر من هر سازی زیبایی ودلنشینی خودش را داره اون کسی هم که به دشتی زدن با ویالون می خنده اون شخص در واقع به خودش می خنده قرار نیست من که از موسیقی پاپ سر در نمیارم به یه رپر که با سنتور رپ میزنه بخندم در واقع خوشحال میشم چون افتخار میکنم که این ساز تونسته پا به عرصه جدید موسیقی بذاره.........وسلام

white384
Wednesday 11 January 2012, 07:01 PM
سلام میخواستم بگم که هیچگاه سازها را نمی توان گفت خوبه با بد اما میتوان گفت کدام دلنشینتر به نظر من هر سازی زیبایی ودلنشینی خودش را داره اون کسی هم که به دشتی زدن با ویالون می خنده اون شخص در واقع به خودش می خنده قرار نیست من که از موسیقی پاپ سر در نمیارم به یه رپر که با سنتور رپ میزنه بخندم در واقع خوشحال میشم چون افتخار میکنم که این ساز تونسته پا به عرصه جدید موسیقی بذاره.........وسلام

نظرات کارشناسی شده شما خیلی هم خوب بود (به قول عنایت) :دی

هیوم: ((آنچه مربوط به هنر است در احساسات ما نهفته است، نه در ماهیت آن، داوری هایی که درباره خوب و بد بودن در هنر انجام می شوند، در واقع به هیچ روی داوری نیست))

والسلام :دی

m_rv_2008
Wednesday 11 January 2012, 08:00 PM
این دو تا ساز البته از نظر شیوه های نوازندگی و شکلو استایل نوازندگی و در هیچ زمینه دیگه ای اصلا به هم شبیه نیستن. کلا دو تا ماهیت مجزا هستن. اینه که صدای کمانچه با صدای تار چفت و بست میشه ولی صدای ویولن نه. برای همین بود که الان دیگه ویولن ایرانی تقریبا از دور خارج شده. ضمنا در جواب آواز هم ویولن نمی تونه حالات تحریر ها رو در بیاره اون جوری که این احساس از طریق کمانچه منتقل میشه. منم با انتقال ویولن به موسیقی ایرانی مخالفم. با بهتر کردن کمانچه هم مخالفم. چون دیگه بهتر کردنی وجود نداره. حالا بر فرض که شکل تاج یا نقاره خونه رو تغییر دادیم. چه فرقی می کنه؟ تمام لطف صدا به اون پوستیه که روش کشیده شده. مثلا میشه برای نی شستی گذاشت؟ اصلا نمیشه. نوازنده نی با انگشتاش حالات رو بوود میاره ولی در فلوت نمیشه. در سالهای پیش از انقلاب که استاد رحمت الله بدیعی معلومات خودشون رو از ویولن به کمانچه منتقل کردن ( بگذریم که حق بزرگی بر گردن موسیقی دارن ) ولی چون دستشون به ویولن عادت داشت و کلا صدا ها رو اون طور میپسندیدن استاد قنبری مهر براشون یه سازی ساختن که بشه یه پرده بالاتر کوکش کرد که مثلا سیم دوم به جای ان سل تقربی موسیقی ایرانی بشه لا. خب حالا لازم میشد که سنتور هم همین طور بشه و سنتور لا کوک بوجود اومد. وگرنه فی الذاته موسیقی ایرانی به این ادوات نیازمند نبود. این هم که الان موسیقی ایراین در سازها مدیون استاد قنبری مهره حرف نا درستیه. در زمینه کمونچه که من اطلاعاتی دارم این طوریه که از قدیم بهترین کمونچه های ایران رو در منطقه لرستان میساختن و الان هم بهترین سازندگان کمانچه آقای ملکی از خرم آباد هستن و آقای کردی از بروجرد. تقریبا 90 درصد نوازنده ها از سازهای ایشون و بیشتر آقای ملکی استفاده می کنن. حالا آقای قنبری مهر کجای این ماجرا هستن؟ تا اون جایی هم که من میدونم از سایر سازهای ایشون هم استقبال نشد. مثلا از سه تارهای ایشون که از پرده های فلزی استفاده کردن هیچ کدوم از نوازنده ها استفاده نکردن به جز آقای ساکت. از تارهاشون هم که اون سر دسته های گیتاری رو براش گذاشتن هم به جز آقای ساکت کسی استفاده نکرده. کلا ابداعات در موسیقی ایرانی به خاطر لحنی که سازها باید داشته باشن خیلی مشکله. یعنی باید کلی دقت کرد که لطافت ساز فدای نو آوری نشه. علی الحساب در موسیقی ایرانی از همون سازهای ایرانی استفاده بشه خوشایند تر هست. نوآوری ها هم باید در این قالب باشه مثل کنسرت سیمرغ و زال. اون والس ایرانی اشتراوس هم اصلا قشنگ نیست. در حقیقت اصلا یه شنونده رو به یاد ایران نمی اندازه.

alireza_jafarian
Wednesday 11 January 2012, 08:32 PM
در مورد صحبت های white ، به نظرم نمیشه کار امثال خالقی رو زیر سوال برد. ببینید منم علاقه ای به شنیدن ویولن سنتی ندارم. اما صحبت هایی که شد به نظرم همه ی انواع موسیقی رو توی یک سبک موسیقی سنتی خلاصه کرده بود. درسته دشتی پیانوی بدون کرن لطف دشتی سنتی رو نداره اما خود این باعث میشه یک سبک توی موسیقی ایرانی بوجود بیاد. به نظر من بزرگ ترین ضعف موسیقی ما اینه که روند ها و سبک های مختلفی رو طی نکرده. به این موسیقی اجازه داده نمیشه تجربه کنه حتی امروز. این که الان موسیقی غرب پیشرفته هستش به نظرم مدیون اینه که هزار جور سبک و فلسفه رو پشت سر گذاشته و به اصطلاح تجربه ی این موسیقی خیلی زیاد شده. اما توی موسیقی ما همیشه جلوی این کار گرفته شده.توی موسیقی ما سبک به معنای واقعی وجود نداره.و این تاسف برانگیزه.

M_T
Wednesday 11 January 2012, 11:00 PM
سلام

جنس سیم هاشون هم فرق داره؟

آیا فقط سابقا سیم ها از روده گوسفند ساخته میشد یا الان هم این نوع سیم موجوده؟

:106:

m_rv_2008
Wednesday 11 January 2012, 11:14 PM
علیرضا الان داری منو وارد در بحث پیچیده کمال گرایی و عرفان ایرانی و دِین ادبیات ایران به صوفیه و مکاتب موسیقی ایرانی و تاثیر و واداری از یا به ممالک همسایه و اینا می کنی . سبک در موسیقی ایرانی دقیقا به این عوامل بستگی داره. ولی خیلی مبحث طولانی ایه.

amir_khamse74
Thursday 12 January 2012, 08:14 AM
سلام دوستان. من به عنوان یه نوازنده ی ویولن که مدتی هم روی کمانچه تحقیق کردم باید بگم کمانچه بسیار بسیار جای رشد داره و متاسفانه امروزه به دلیل قحطی اساتید مجرب برای تحقیق علمی روی ساز کمانچه این امر بسیار کند انجام می شه. البته بسیاری ساز های دیگر هم این سیر رو در ایران به کند ترین شکل ممکن طی می کنند. به جرات می تونم بگم یک سری تغییرات علمی روی ساز کمانچه می تواند بسیاری از محدودیت های تکنیکی این ساز را رفع کند. البته که از نظر تکامل نمی توان آن را با ویولن مقایسه کرد. زیرا شرایط برای هر دو ساز در گذشته و حال مانند هم نبود و نیست.
متاسفاته امروز برخی اساتید تغییر در کمانچه و یا دیگر ساز ها را گناه کبیره می دانند.

amir_khamse74
Thursday 12 January 2012, 08:20 AM
راستی دوست عزیز white 384 اگه میشه منبع اون تحقیقاتی رو که گفته نمونه ی اولیه ی ساز ویولن در ایران وجود داشته برای من بزارید. چون من به شخصه به عنوان کسی که اندک زمانی راجع به ساز ویولن و برخی ساز های دیگر تحقیق کردم همچین چیزی رو ندیده و نشنیده ام.

alireza_jafarian
Thursday 12 January 2012, 10:37 AM
علیرضا الان داری منو وارد در بحث پیچیده کمال گرایی و عرفان ایرانی و دِین ادبیات ایران به صوفیه و مکاتب موسیقی ایرانی و تاثیر و واداری از یا به ممالک همسایه و اینا می کنی . سبک در موسیقی ایرانی دقیقا به این عوامل بستگی داره. ولی خیلی مبحث طولانی ایه.


هان؟؟؟؟؟

خب من که مشتاق این بحث های طولانی( که همیشه به بعد موکول میشه!) هستم. میخای یه تاپیک بزنیم با عنوان "تاثیر و واداری از یا به ممالک همسایه و اینا"؟ یا همینجا بحث رو ادامه میدی؟

m_rv_2008
Friday 13 January 2012, 01:04 PM
علي اين بحث خيلي خسته كننده و تقريبا تاريخيه. بيشتر هم به احوال مملكت ربط پيدا ميكنه كه روي موسيقي تاثير گذاشتن نه به خود موسيقي. اصلا كلا سبكها اين طوري به وجود ميان. براي بيان هستن ديگه. يه چيز جديد كه اتفاق ميفته اگه اون موسيقي كه موجوده نتونه خوب بيانش كنه يه سبك ديگه به وجود مياد. همين رپ كه اين همه سرش دعواس چرا به وجود اومد. اگه ميخواستن اون همه مضامين رو به سبكهاي موجود بگن بايد براي هر تكستش نيم ساعت موسيقي ميساختن. اين امكان پذير نبود. حالا بايد از منظر تاريخي ببينيم كجا ها موسيقي لازم بوده توي اين مملكت و پديده هاي نو كجاها اتفاق افتادن و ذهن مردم براي بيان اونا به كدوم سمت رفته. اينا ميشه دلايل پيدا نشدن سبك به مفهوم غربي در موسيقي ايران. به جاش مكاتب به وجود اومدن كه بيانگر هاي مناسبي نيستن و اصلا نميشه با سبك مقايسه كرد. موسيقي نواحي هم خودش يه جوري سبك محسوب ميشه. مشخصه هاي ايجاد سبك رو كه در بياريم هر اختلافي در موسيقي سبك محسوب ميشه.

alireza_jafarian
Friday 13 January 2012, 01:21 PM
به نظرم این بحث خیلی خوبیه...یه تاپیک بزنیم واسش؟

m_rv_2008
Friday 13 January 2012, 01:27 PM
بزن عمو جان.

alireza_jafarian
Friday 13 January 2012, 01:30 PM
بزن عمو جان.

عمو؟؟؟ باز تو دست گذاشتی رو نقطه ضعفه من؟ تو نمیدونی من عموم رو گم کردم؟

taal
Friday 13 January 2012, 01:43 PM
سلام.فکرکنم ویولن حجم صدایی بیشتری داره. چون مثل کمانچه پوستی نیست صدا ازش زود رد نمیشه به همین خاطر بم خون تره.اما کمانچه به قول خودمون سوز بیشتری داره.

m_rv_2008
Friday 13 January 2012, 02:17 PM
عمو؟؟؟ باز تو دست گذاشتی رو نقطه ضعفه من؟ تو نمیدونی من عموم رو گم کردم؟
راستيچيشد اون عموت؟ مامان چي شد؟ از آشپزخونه در اومد يا نه؟ شلوار رو كه رو بند اناخته بودي چي؟ خشك شد يا نه؟ تو از اونا هيچ اطلاعي ديگه نداديا.

*nvidia*
Friday 13 January 2012, 02:54 PM
سلام دوستان.
نظرات بسیار جالبی بود.
یکی از دوستان گفت که ویولن ساز غربی هست و از اون باید فقط در نواختن موسیقی غربی استفاده بشه .
خدمت این دوست خوب باید بگم چه ربطی داره؟چرا ایرانی ها کت و شلوار رو که غربی هست تنشون می کنند؟چرا سوار ماشین و هواپیمایی میشید که غرب مخترع اونها بوده؟و هزاران سوال دیگه.

دوستی گفتند که ویولن توانایی اجرای تحریرهای آواز رو نداره و بدرد موسیقی کلاسیک ایرانی نمی خوره.
سوال من اینه که ایشون این مسائل رو بهتر می دونند یا اساتیدی مثل گلپا-ایرج-محمودی خوانساری و.....؟
اگر نمی دونی بدون که دلیل حذف ویولن از موسیقی کلاسیک ایرانی اصلا هیچ ربطی به توانایی های اون نداشت بلکه بیشتر مربوط به تصمیمات عده ای بود که هیچی از موسیقی نمی فهمیدند.

ویولن اگر توانایی اجرای موسیقی ما رو نداشت هیچ وقت اونقدر فراگیر نمی شد که اکثر کمانچه نواز ها برن سمت ویولن.
در اکثر برنامه های برنامه گلها که شناسنامه ی موسیقی ملی ما هست ویولن ساز اول هست عموجان.

همین الان هم اگر آموزش ویولن ایرانی رو در هنرستان ها و دانشگاه ها آزاد کنند خواهید دید که کمانچه بیشتر طرفدار و خواهان داره یا ویولن.

کمانچه سازی هست که متعلق به این سرزمین هست و همه باید برای حفظ اون تلاش کنیم اما آیا واقعا می تونه جای ویولن رو بگیره؟!!!!

اوج موسیقی ما مربوط به دوران قبل از انقلاب هست که در اون دوره ویولن تقریبا در تمام ارکستر ها ساز اول بوده.
موسیقی الان ما به هیچ وجه قابل مقایسه با موسیقی اون دوران نیست و یکی از دلایل اون حذف ویولن ایرانی از موسیقی ماست(البته به صورت دستوری)

کدوم استاد کمانچه می تونه مثله استاد اسدالله ملک جوب ساز بده.
اگر غربی ها اینقدر از اجرای موسیقی ایرانی با ویولن بدشون میاد چرا وقتی بزرگترین استاد ویولن کلاسیک یهودی منوهین به ایران میاد به شدت از استاد ملک تعریف می کنه.شما هرچه قدر هم در موسیقی توانا باشی به گرد منوهین هم نمی رسی.شما بهتر می دونید یا منوهین.
اگر غربی ها از این کار خوششون نمیاد چرا استاد ملک در چندین فستیوال هنری شرکت کردند (قبل از انقلاب) و البته خیلی هم مورد توجه قرار گرفتند.


چرا زمانی که استاد یاحقی توی رادیو برنامه اجرا می کردند هنگام شروع برنامه ی ایشون برق شهر دچار نوسان میشد؟
(به علت تعداد زیاد رادیوهایی که برای شنیدن برنامه ی ایشون روشن میشد.)

کدوم استاد کمانچه تونست به محبوبیت استاد یاحقی و استاد ملک و استاد بدیعی برسه؟


همین شجریان که الان ویولن رو قبول نداره تعداد زیادی برنامه در رادیو گلها داره که با ویولن اجرا کرده.حالا از ویولن بدش میاد و میخواد به اصطلاح سازهای ابداعی خودش رو بیاره روی کار؟!!!

توی موسیقی جای این حرف ها نیست که فلان ساز مربوط به غربه نباید باهاش ایرانی زد یا مربوط به شرقه نباید باهاش غربی زد.الان از ویولن از چین و هند گرفته تا ایران وغرب همه استفاده می کنند اونهم برای موسیقی های خودشون.
در موسیقی فقط صدایی که تولید میشه مهمه.نه اینکه نوازنده استیلش درسته یا نه یا سازش چی هست و ...
فقط صدا مهمه همین.
دوستی که میگی توی روسیه از ویولن برای موسیقی کلاسیک استفاده می کنند نه سنتی شون.
تا اونجایی که من می دونم موسیقی کلاسیک در واقع موسیقی ملی کشورهای غربی هست. و در روسیه چیزی به اسم موسیقی سنتی نداریم.

m_rv_2008
Friday 13 January 2012, 05:02 PM
شما هرچه قدر هم در موسیقی توانا باشی به گرد منوهین هم نمی رسی.شما بهتر می دونید یا منوهین.
سراسر مطلب شما بي ادبي بود به خصوص اين قسمتش. ما كي گفتيم بهتريم يا بدتر؟ ما فقط نظر خودمون رو گفتيم. با اين حال حتي اگه آزاد هم بود ديگه نميشه پسنديد كه مثلا همه نشسته باشن رو صندلي بعد ويولونيست گروه سر پا ايستاده باشه. توي خود گروه ها هم قبول ني كنن اين مسئله رو. شايد ويولونيست بشينه و بعد هم سر ويولن رو تا روي زانوش بياره پايين و ...
اونا هم كه شما فرموديد الان همه در اون دنيا با هم جلسه گذاشتن. اگه هم تك و توكي مونده باشن الان بالاي هفتاد سال بايد سن داشته باشن و فقط ميشه گفت يادشون به خير.
اون كه من بيشتر ميفهمم يا گلپا و ايرج و اينا رو هم بايد بگم كه اون موقع كم كم سبكي از خوانندگي به خاطر نوازندگي ويلن به وجود اومد كه ازش به عنوان مدرن ياد مي شد. از اون تحرير هاي موسيقي ملي خبري نبود. اگه هم بود زنجير وار و بي معني. مثلا گلپا چند دقيقه يه بند يه نوع تحرير رو اجرا مي كرد ( يه نوع تريل ) و ايرج هم كه يه زنجيره تحريري رو مي گرفت و يا علي. حالا نزن كي بزن. كاري كه در متاخرين ديگه ديده نميشه و در قديمتر ها هم نبود مثلا استاد بنان. اون سبك هم به دليل ماهيتي ه داشت بشتر كافه اي شد و توي فيلمها و بزم و پاي بساطي شد و براي همين بود كه كنار گذاشته شد. اتفاقي كه براي كمانچه يه روزي افتاد و بعد هم گريبانگير ويولن شد. وگرنه من با ايرج و گلپا و ملك چه خصومتي دارم آخه؟ تازه ملك چيه ، همه ميدونن كه بهترين جواب آواز رو حبيب الله بديعي ميداد.
كلا با اين پيشرفتهايي كه موسيقي ايراني در بيان و خوانندگي كرده ديگه اون نوع نواختن به درد نمي خوره مثلا شما همين كار آخر آقاي قرباني رو برو گوش كن كه با ويولن همايون خرم زده شده. اصلا ويولن توي يه بارغ ديگه داره ميزنه. چون خبري ازون اي داد و اي امان و امان امان ديگه نيست. خواننده ها هم ديگه الان دوست ندارن برگردن به اون سبك. اون سبك الان فقط توي فيلمهاي فردين جالبه. شما هم اگه نظري داري بگو ما مشنويم. احتياجي به بي ادبي و اينكه ما چيزي سرمون ميشه يا نه نيست كه برادر.

*nvidia*
Friday 13 January 2012, 09:18 PM
کنسرت های یانی رو دیدید؟!!

توی اون هم بعضی از نوازندگان ایستاده می نوازند و بعضی نشسته.هیچ دلیلی نداره که تمام نوازندگان ارکستر باید بشینند.

در اون بخش که گفتید همه می دونند که ایتاد حبیب الله بدیعی بهترین حواب آواز رو می داد چند نفر از اونها رو نام ببرید.

جالبه شما جواب من رو توهین تلقی می کنی و می گویید مطلبم سراسر بی ادبی هست.اونموقع وقتی می گید اون اساتید اون دنیا با هم جلسه گذاشتند بی ادبی نیست؟!!!

درسته استاد گلپا سبکی جدید در موسیقی کلاسیک ایرانی داشتند و به همین جهت هم هواداران بسیاری پیدا کردند اکثر هنرمندان هیچ اعتقادی به این حرف شما که تحریر ها استاد گلپا و استاد ایرج حالا نزن کی بزن ندارند .این هم یک توهین دیگه.


در مورد استاد همایون خرم .ایشون بیشتر یک آهنگساز هستند تا نوازنده به همین جهت از لجاظ تکنیک وایجاد حس و حال و فضای ایرانی شرایط مناسبی ندارند.هرچند که آهنگ های بسیار زیبایی ساختند که بی نظیرند.هر چند که سن بالای ایشون هم می تونه دلیلی بر این موضوع باشه.

پیشرفت در موسیقی ایرانی(بسی خندیدیم)
چه پیشرفتی؟!چه کشکی؟!!

می تونید چندتا از اون پیشرفت ها رو نام ببرید؟!!!
موسقی ما در این 30 ساله نه تنها پیشرفتی نداشته بلکه هر روز داره عقب تر میره.

موسیقی ما پیشرفت کرده؟!!
الان کدوم استاد در سطح استاد شهناز -استاد فرهنگ شریف -استاد توکل-استاد جواد معروفی-استاد حبیب الله بدیعی-استاد اسدالله ملک-استاد پرویز یاحقی-استاد عبادی-استاد گلپا-استاد ایرج-استاد محمودی خوانساری-استاد قوامی-استاد بنان-استاد تاج اصفهانی -استاد کسایی -استاد ناهید -استاد موسوی- استاد بهاری -استاد نریمان و... دیگه پیدا میشه؟!!

الان کدوم شاعری می تونه شعرهایی مثل بیژن ترقی بگه؟!کدوم تصنیفی می تونه به سطح تصنیف های عارف قزوینی برسه؟!

چرا همین خواننده هایی که به قول شما پیشرفت کردند اکثر کارهاشون بازخوانی هست؟!!!!!!!!!!!

همین الان هم که ویولن رو در موسیقی ایرانی اینقدر محدود کردند در ارکسترهای ما ساز اول هست.


در مورد اینکه موسیقی اون زمان به قول شما پای بساطی بوده و به همین خاطر کنار گذاشته شده کاملا اشتباه می کنید.اون موسیقی رو محدود کردند و کنارش گذاشتند نه اینکه خودش رفته باشه.

استاد گلپا و استاد ایرج به کنار-(اگر بر فرض محال حرف شما درست باشه)چرا اکثر آثار استاد بنان هم با ویولن هست ؟!!!
استاد بنان هم کنار.چرا استاد شجریان با ویولن برنامه اجرا می کرد؟!!!


چه قبول کنید چه نکنید موسیقی ما دوران افول خودش رو طی می کنه که علاوه بر محدودیت هایی که براش ایحاد کردند یکی از مهمترین دلایلش کنار گذاشتن ویولن بود.

وقتی شما قبول ندارید که با ویولن موسیقی ایرانی نواخته بشه بهتره که خودتون هم آثار ایرانی رو با ویولن نزنید.چون اونموقع مردم فکر می کنند که حرف شما یه چیزه و عملتون چیزه دیگه.

m_rv_2008
Friday 13 January 2012, 09:44 PM
حرف من هميشه اين بوده كه در گروه سازهاي ايراني ا ويولن استفاده نشه بهتره. هيچ اختلالي هم كه ايجاد نكنه باعث از هم گسيختگي تركيب ميشه.
اينايي كه اسم برديد تو اون دنيا با هم جلسه دارن بي ادبيه يا چه پيشرفتي چه كشكي؟
سالهاست كه استاد شجريان با ويولن اثري رو اجرا نكرده. قبل از انقلاب هم شرايط خيلي فرق داشت. يه وقتي اين ساز دست ابوالحسن صبا بود. بعدش دست سايرين افتاد كه ايد صلاحيتش رو نداشتن. اولين كسي كه اومد به اصطلاح شيرين نوازي كنه و تقريبا عرصه رو براي مخالفين باز كرد حسين ياحقي بود و متاسفانه امثال ملك و ياحقي و ديگران و كمتر بديعي ها ادامه دادن. بيشترين حجم كار شجريان در برنامه گلهاي تازه بود كه يا با سازهاي ايراني نوازندگي كرده بود و بيشتر هم سعي داشت با كمانچه رحمت الله بديعي باشه و يا اگه ويولن بود بيشتر ساز حبيب الله بديعي و رحمت الله بديعي بود و شايد كمتر با ساز يا حقي . در مورد ساز يا حقي كه اصلا شيوه جواب آواز نيست. اون كه صبا ميزد در حقيقت همون كماچهو شيوه حسين خان اسماعيل زاده بود كه اينو از روي سي دي هايي كه اخيرا در اومده به اسم پژوهشي در كمانچه نوازي دوره قاجار ميشه فهميد . اصلا در بعضي قسمتها از اوچه كه در سي دي از نواخته شور حسين خان اسماعيل زاده ميشنويم با چيزي كه صبا در رديف شور كتاب اولش چاپ كرده برابري مي كنه. حالا چه طور ميشه اين ساز رو با ساز اون ديگري كه تقريبا صداي ميو ميو از سازش در مياد برابر كرد ؟ در اين بين بديعي ها بيشتر از همه به سبك استادشون صبا وفادار موندن و بقيه كمتر. شما برو اثر پر كن پياله را رو گوش كن در ماهوره. ببين جواب آواز بديعي چيه؟ اگه هم تونستي برو ده تا اثر هست از شجريان با حبيب الله بديعي كه در المان سال 65 پر شده. اونا رو گوش كن ببين از اين جديدا مثلا جهانشاه برومند اصلا ميتونن چنين كارايي رو اجرا كنن. سبكشون كلا فرق داره اينا. البته من اون شيوه ياحقي و غيره رو براي تكنوازي و چهار مضراب ها خوشم مياد. ولي در گروه اصلا. شما تصور كن كنسرت بم رو . به جاي كلهر يه ويولونيست بذار. تركيب كاملا به هم ميريزه. اگه هم ميگي اركستر ، خب منم موافقم. كلا ويولن ساز اركستراليه. همه اينو ميدونن. هيچ اركستري بدون ويولن كامل نيست. البته الان در موسيقي ايراني دارن يه تلاشهايي مي كنن. خوشبختانه تو اين سالها كساني مثل كامكار و فرجپوري شاگرداي خوبي تربيت كردن و حالا كه جمعيتشون داره ميره بالا ميتون يه مجموعه زهي در اركستر داير كنن با ساز كمانچه. مثل اثر سيمرغ و زال كه كلا زهي ها رو قيچك ها و كمانچه ها تشكيل دادن و انصافا صداي ژوست و تمييزي در آوردن. دست همشون درد نكنه.

*nvidia*
Saturday 14 January 2012, 12:20 PM
جواب سوال من رو ندادید و چند نمونه از اون پیشرفت ها رو ذکر نکردید؟!!

در مورد اینکه شما فقط به استاد شجریان توجه دارید و چون ایشون بعد از انقلاب با ویولن اثری اجرا نکرده پس حالا ویولن میشه بد.اولا باید بگم درسته که شجریان خواننده ی خوش صدا و خوش تکنیکی هست اما متاسفانه کارهایی که بعد از انقلاب انجام داده به هیچ وجه در سطح کارهای قبل از انقلابش نیست و به خاطر برخی مسائل شجریانی که قبل از انقلاب توفیق چندانی نداشت بعد از انقلاب به اوج شهرتش رسید.

گلهای تازه ی 42 با حضور استاد یاحقی-گلهای تازه ی 54 با حضور استاد حبیب الله بدیعی-گلهای تازه ی 60 با حضور استاد حبیب الله بدیعی-گلهای تازه ی 70 با حضور استاد حبیب الله بدیعی-گلهای تازه ی 71 با حضور استاد اسدالله ملک-
گلهای تازه ی 75 با حضور استاد حبیب الله بدیعی-گلهای تازه 77 با حضور استادحبیب الله بدیعی(پر کن پیاله را)-گلهای تازه ی 85 با حضور استاد یاحقی-گلهای تازه ی 106 با حضور استاد یاحقی-گلهای تازه ی 138 با حضور استاد تجویدی-
گلهای تازه ی 140 با حضور استاد تجویدی-گلهای تازه 154 با حضور استاد اسدالله ملک-


چطوره میشه که شجریان در اون سال ها این تعداد برنامه رو با ساز ویولن اجرا می کنه اما یهو در عرض چند سال ویولن دیگه نمی تونه انتظارات استاد رو برآورده کنه؟!!!

این حرف که در کنسرت بم بخوایم جای کمانچه از ویولن استفاده کنیم ربطی به بحث ما نداره.چون اون اجرا با اون سازها هماهنگ شده و آقای علیزاده با کمانچه نواز ها همکاری داشتند تا ویولونیست ها .
چرا استاد فرهنگ شریف-استاد فضل الله توکل-استاد گلپا-استاد ایرج و ... اکثر یا همه ی آثارشون با ویولن هست؟!!!

اینکه ساز یاحقی شیوه ی آواز نیست رو متوجه نمی شم.شیوه ی آواز سبکه؟!!!!
اگر به آثار استاد یاحقی گوش کنید متوجه می شید که نه تنها بسیار در چهارمضراب ها توانا هستند در جواب آواز هم هیچ چیزی کم ندارند.
نظر من همونی بود که گفتم.متاسفانه ما برای اینکه کمانچه رو از اون وضعیت اسفناکی که داشت دربیاریم اومدیم عقده هامون رو روی ویولن خالی کردیم.این ساز غربی هست درست.اما وقتی می تونه به موسیقی ما کمک کنه چرا نباید ازش استفاده کنیم.

m_rv_2008
Saturday 14 January 2012, 01:05 PM
والا چي بگم. من ديگه حرفي ندارم. الان اگه بخوام جواب اين چند تا سوال شما رو بدم بازم بايد برگردم همون چيزايي كه نوشتم رو باز بنويسم. موفق باشيد و خرم.

faramarzlotfy
Saturday 14 January 2012, 08:08 PM
به نظر مبدا این بحث ها این هست که استاد صبا که شاگرد اسماعیل زاده بود آموخته های خودش رو با ویولن اجرا کرد-در واقع ویولنی که استاد صبا میزدند همون کمانچه ای بود که اسماعیل زاده میزد-بعد از صبا هم به قول دوستمون بعضی از شاگردان ایشون همون سبک رو دنبال کرده و بعضی دیگر سبکی مخصوص به خودشون بنا به اقتضاء زمان ایجاد کردند مثل پرویز یاحقی...سبکی که رحمت الله بدیعی و بعضی از شاگردان دیگر دنبال کردند امروز هم میبینیم که در موسیقی استفاده میشه مثل استاد کامکار و فرجپوری و.......به نظر من در صورتی که این شیوه رو که میشه با کمانچه ادامه داد که ساز ملی خودمونه چه لزومی داره با ویولن ادامه بدیم-اگه کمانچه رو بصورت درست استفاده کنیم بهتر از ویولن هم در میاد مانند ساز استاد اردشیر کامکار...تنها مشکل ما در اینه که شیوه ی مدون واصولی برای آموزش کمانچه در کشورمون نداریم و گرنه این بحث ها هیچ وقت پیش نمیاند...مثالش کشور همسایه خودمون آذربایجانه...ببینید کمانچه ای که اونا میزنند چه قدر قدرتش از کمانچه ما بیشتره-دلیلش هم اینه که اونا از تقریبا شصت هفتاد سال قبل اومدند شیوه صحیحی رو برای آموزش این ساز مشکل طراحی کردند و الان نتیجه اونو میبینند......

m_rv_2008
Saturday 14 January 2012, 09:27 PM
بله دوست عزيز. من به جرات ميگم تمام تكنيك هايي كه ممكنه از يك ساز زهي ي آرشه اي انتظار داشت رو استاد اردشير كامكار در آلبوم بي غبار عادت ارائه كردن. حد اقل چيزايي كه مدرن باشن و تا به حال كسي انجام نداده باشه. اصلا بعضي از كارها از منظر تركيبات چند صداييش براي بار اول بود كه من ميشنيدم. خب اين اتفاق در زمينه ويولن ايراني هرگز به وقوع نپيوست. چون تا بخوان اين كار رو بكنن ناخودآگاه رنگ غربي ميگيره و از اون حالت ايرانيش در مياد. تنها در آثار خالقي و هم عصرانش ميبينيم كه از ويولن در اركستر درست استفاده شد و اون اركسترها رنگ ايراني داشتن. هر اثر ديگه اي هم با اون تركيب استفاده ميشه همچنين رنگي رو ميگيره. اما اخيرا رويكرد مناسبي در زيمنه اركستر زهي با سازهاي ملي بوجود اومده كه من اميدوارم ادامه پيدا كنه. ان شا الله. صلوات محمدي ختم كنيد. صلوات هاي بعديش هم خودتون بلندتر بفرستيد.

LiOneL999
Monday 30 July 2012, 09:07 PM
ویلن رو اروپائیها پس از دیدن کمانچه ساختند.

reza5648
Thursday 20 September 2012, 01:42 AM
هرچند دوستان همه از من بیشتر موسیقی میفهمن ولی کسی نمی تونه بگه کمانچه بهتره یا ویولن چون هردو نقاط ضعف و قوتی دارن. همین ویولنی که خیلی ها میگن هیچ مشکلی نداره بنظر من همین فرم گرفتنش خودش یک مشکله همونجور که میدونی موسیقی قدیم ایران مخصوصا محلی بیشتر در هنگام زدن میخوندن در صورتی که شما با ویولن نمیتونید زمانی که میزنید بخونید چون ساز رو با سر نگه میدارید ولی کمانچه اینجور نیست وشما میتونید در هنگام زدن بخونید . بعد اینکه شما اصلا صدایی که سیم می در کمانچه ازش در میاد رو نمیتونید با ویولن در بیارید که در موسیقی محلی مخصوصا لرستان که استاد کمانچه هستند و ماهور بیشتر میزنند بیشتر بر روی سیم می مانور میدند. به نظر من دلیلی که کمانچه زمانی که ویولن وارد ایران شد کنار گذاشته شد ضعف کمانچه نبود . بلکه اون زمان چون کسایی که کمانچه میزدند اکثرا مطرب بودن و یه جورایی کمانچه زدن بیکلاسی بود به خاطر همین خیلیها سراغ ویولن رفتن . اما حالا دوباره نگاهها داره عوض میشه هرچند تو مناطق ما با اینکه کمانچه محبوب ترین سازه و شاید از هر 10 نفر 9 نفر دوست دارند کمانچه بلد باشند ولی باز هم کمانچه کشها چون در مراسم عروسی بیشتر دیده میشوند یه جور بیکلاسی هست ولی کم کم بهتر میشه.