PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تمرین گیتار، یک یا ده ساعت در روز ؟ !!!



coocooli
Wednesday 22 February 2012, 08:58 PM
این سؤال یکی ازپرسشهائیست که هنرجو را به خود مشغول کرده و جواب دادن به آن از اهمیت خاصی برخوردار است!

قبل از هر گفتگوئی فرض را منطقاً بر این قرار میگذاریم، مسیری که هنرجو در آن در حرکت است کما بیش صحیح بوده وعمیقاً وی خواستار یادگیری و پیشرفتش در گیتار میباشد. در صورت ناصحیح بودن مسیر، طبیعتاً با افزایش یا کاهش ساعات تمرینهای خود نتایج مطلوب حاصل نخواهد شد.





خوشبختانه نمیشود این سؤال را با یک جواب پاسخ داد، چرا که در شروع یادگیریه این یا هرهنری، شرائط هنرجویان یکسان نبوده و هر کسی با یک سن و گذشته ای متفاوت با آن روبرو و آشنا میگردد.
به عنوان مثال کودکی که گیتار را در سن هفت سالگی آغاز کرده است، هیچگونه مسئولیتی در قبال زندگی اعم از پرداخت کرایه خانه، قبض تلفن، تهیه شام و نهار وغیره و غیره را نداشته، او در زمان حال زندگی کرده، سن پائین، کنجکاوی، هوش سرشار و شرائط حاضر به او اجازه میدهد که وی حداکثر استفاده را از وقت آزاد خود بکند و همین خاطر آسوده است که تمرکزش را افزایش و قدرت فراگیری او را بالا میبرد.




آیا تمرکز یک کودک فقیر ولی پر احساس و عاری از امکانات اولیه زندگی چه رسد به خرید و نواختن یک گیتار با جوانی که پشتوانه های خوبی در زندگی دارد یکسان است؟ آیا شخصی که والدینش موزیسین و شخصی دیگر که خود به تنهائی با موزیک آشنا شده است در یک سن و یک شرائط بصورت یکسان پیشرفت خواهند کرد؟


با توجه به چند نمونه ای که در بالا به عنوان مثال ذکر کردم و خود شما دوستان هم میتوانید صدها مورد دیگر را در این رابطه لمس و تجربه کنید، متوجه ناعادلانه بودن شرائط زندگی ما انسانها شده، ولی با پذیرفتن این واقعیات میتوان به جای یاس و نا امیدی یا غرور بیجا بالاخره به سؤال مد نظر پاسخ داد و با خیال راحت رابطه خوب و زیبائی با گیتار برقرار کرد.


برای شروع یادگیری میبایست در مرحله اول، در هر سن و هر مقطعی که در زندگیتان هستید دست از مقایسه خود با دیگران برداشته و انرژی و تمرکز خود را صد در صد روی خود خرج و سرمایه گذاری کنید. اینکه فلانی یا بهمانی شرائطش از شما بهتر یا بدتر بوده، گیتارش را پاکو امضاء کرده یا ماکو، از شما باهوشتر یا کند هوشتر، جوان یا پیرتر،انگشتانش درازتر یا کوتاهتر،... این مقایسه های رایج بین هنرجویان این سبک نه تنها به شما هیچ کمکی نمیکند بلکه تمرکزتان را به هنگام تمرین شدیداً کاهش میدهد.


در مرحله دوم میبایست نسبت به شرائطتان که شما بهتر از هر کس از آن آگاهی دارید، از تمرکز یاد شده، بیشترین استفاده را کرده و از بیهوده نواختن گیتار حدالمقدور خودداری کنید. بر فرض مثال اگر در روز فقط یک ساعت وقت دارید، اگر با تمرکز از آن یک ساعت استفاده و کار کنید، نتیجه آن در آینده بمراتب مطلوبتر از کسیست که ده ساعت به گیتار ور میرود و با آن به قول معروف بازی بازی میکند.او فکر میکند که در کارش جدی بوده است!!! ولی...


مسلماً کسی که ده ساعت وقت در روز دارد وبا تمرکز از آن استفاده میکند به شرط آنکه به استخوانها وعضلات انگشتانش آسیبی نرساند، بسرعت پیشرفت خواهد کرد! تصور نکنید که این ده ساعت کار بصورت یک ضرب و بی وقفه هست، ده ساعت در بیست و چهار ساعت. این کار به هیچ عنوان ساده نیست و صد در صد نیاز به شناخت یک برنامه صحیص روزانه که از طرف استادتان به شما داده شده است را دارد و به علت همین سختیست که تعداد نوازندگان سطح بالا انگشت شمار و نادرند.این افراد که ده یا چهارده ساعت خود را در روز فقط و فقط به گیتار اختصاص میدهند، یقیناً بسیاری از مشکلات اولیه زندگی را نداشته و بعد از فدا کردن چهارده ساعت وقت خود در روز، برای امرار معاش خود به سر کار نمیروند! میروند؟


پشتوانه آنها در کودکی خانواده و در بزرگی کنسرتها و دیگر فعالیتهای هنریشان میباشد.


خلاصه مطلب اینکه در درجه اول گیتار را بخاطر نفس علاقه ای که به آن دارید بنوازید، و مقیاس آن برای پیشرفت ساعاتی که با آن در تماس بوده اید نبوده، بلکه مسیر درست و تمرکزی که به هنگام تمرین از وقتی که در اختیار داشته اید، هر چند ناچیر از اهمیت بالائی برخوردار است!!!


اگر در سنی بالا گیتار را شروع کرده یا میکنید، سعی کنید از این هنر عمیق لذت برده و آن را به یک مشغله فکری تبدیل نکنید چرا که این جاده جادوئی انتها ندارد.


حال جوانیکه گیتار را در سن سی سالگی آغاز میکند بیشتر با زندگی درگیر بوده و کسی ناز و منتش را مانند آن پسر هفت ساله نمیکشد! وقت او بمراتب کمتر بوده، التهابات و مشکلات زندگی مانع تمرکزش شده و مابین هر نتی که مینوازد فکرش به صد جا میرود و میآید.

منبع: You can see links before reply

metal-militia
Saturday 3 March 2012, 11:19 AM
اگر تمریناتتون مناسب نباشه و بی دقت و بدون تمرکز انجامشون بدین حتی 25 ساعت در روز هم فایده ای نخواهد داشت

coocooli
Saturday 3 March 2012, 11:30 AM
,,, و یک چیز دیگه ساعت های تمرین باید یکسان باشد یعنی ....

اگه شما امروز 3 ساعت تمرین میکنید باید فردا هم 3 ساعت تمرین کنید اگر امروز 1 ساعت فردا هم یک ساعت برای اینکه ماهیچه های سر انگشت درست شکل بگیرن ...

metal-militia
Saturday 3 March 2012, 11:37 AM
من معمولا منظم تمرین میکنم.اما بعضی اوقات چند روز تمرین نمیکنم تا به دستم استراحت میدم.

Yngwie_5
Saturday 3 March 2012, 11:46 AM
من معمولا منظم تمرین میکنم.اما بعضی اوقات چند روز تمرین نمیکنم تا به دستم استراحت میدم.


aaaمیتونی تحمل کنی چند روز گیتار نزنی؟:43:من که یه روز تمرین نکنم ناراحتی روحی میگیرم!

metal-militia
Saturday 3 March 2012, 11:50 AM
استراحت دادن به عضلات انگشت از نظره من لازمه.درضمن وقتی یه تمرین رو میزنم و بعد از چند روز روی تمرکز روی اون یکی دو روز استراحت میکنم و دوباره سراغش میرم پیشرفتم بیشتر شده.حتی تراکتور هم نیاز به استراحت داره چه برسه به بدن انسان

alimetallica_2
Sunday 4 March 2012, 01:18 PM
من که الان تمرین نمیکنم، اما پارسال این موقع ها تا روزی 14 ساعت نوازندگی داشتم که حداقلش 2 ساعت تمرین بود.
این 2 ساعت خیلی بهم کمک کرد که هم گوش خیلی خیلی آماده ای پیدا کنم هم بتونم خیلی از تکنیک هایی که قبلا یاد گرفته بودم رو تو آهنگ ها پیاده کنم.

akerfeldt
Sunday 4 March 2012, 08:24 PM
مهم كيفيت تمرينه با روزي 6 ساعت تمرين ميشه يه غول شد خيلي ها مثل من فكر ميكنن مثلا براي مالمستين يا راستي كولي شدن بايد 24 ساعته گيتار زد !!!!!!!
جالبه يكي مثل راستي كولي و استفان فورت روزي 5 ساعت تمرين داشتن و روزهاي تعطيل تايم تمرينشون بيشتر بوده ولي اين 5 ساعت رو حتما تمرين مفيد داشتن ....پس با همين 5 ساعت ببينيد چي شدن !!!

coocooli
Friday 9 March 2012, 04:45 PM
,,, خوب اینم یه مطلب دیگه در مورد تمرین کردن

تقریباً برای تمام کسانی که نوازندگی میکنند پیش آمده که با دیگر دوستان نوازنده خود دور هم جمع شده اند و خواسته اند که قطعه ای را با هم اجرا کنند . تک تک اعضا به آن قطعه خاص کاملاً آشنایی دارند و به تنهایی آنرا خوب اجرا می کنند . ولی هنگامی که می خواهند گروه نوازی کنند به مشکل می خورند و این در حالیست که همگی به تنهایی نوازندگان خوبی هستند. ایراد در کجاست ؟ مشکل در اینجاست که شانس تمرین گروهی خیلی کم پیش می آید ( به دلائل دوری راه و کمی وقت و غیره غیره که همه با آن دست به گریبانند ) برای همه ما پیش می آید که ترانه ای می نویسیم . روی آن آکورد و ملودی می گذاریم و می نوازیم ولی برای پاسخهای جملات به مشکل می خوریم و مسائلی اینچنینی که همه با روبرو هستیم . مقاله زیر راهکار بسیا بسیار سودمندی است برای تمرین درست و اصولی که بسیاری از نوازندگان و آهنگسازان بزرگ آنرا قویاً توصیه می کنند. ( حتماً آنرا بخوانید ........ چیزی از دست نمی دهید ) از روشهای بسیار کارآمد برای فراگیری و کسب مهارت بیشتر در بداهه نوازی همراهی با موسیقی است که قبلآ اجرا و ضبط شده است. کمتر کسی است که امروزه در منزل ساز داشته باشد اما نوار یا CD سبک مورد علاقه موسیقی اش را نداشته باشد، پس می توانیم به راحتی شروع به کار کنیم. قطعه موسیقی را باید خوب بشناسید قبل از آنکه موسیقی مورد علاقه خود را در دستگاه پخش قرار دهید باید توجه داشته باشید که شما هرگز نمی توانید روی یک قطعه موسیقی بداهه نوازی کنید مگر آنکه ساختار هارمونی و ملودی آنرا خوب بشناسید. بنابراین لازم است قبل از همراهی با موسیقی روی کاغذ بدون آنکه نت یا نوشته ای داشته باشید سعی کنید ساختار هارمونی قطعه، ملودی و نیز ریتم اصلی را خیلی ساده بنویسید. دانستن هارمونی برای این مهم است که شما با توجه به آن خواهید توانست در هر میزان خیلی ساده تر بداهه نوازی کنید و بسادگی می توانید جهت حرکت ملودی خود را پیش بینی کنید و آنرا به سمت هارمونی مورد نظر هدایت کنید. از طرف دیگر دانست ملودی قطعه موسیقی می تواند به شما یادآوری کند که قطعه در کدام میزانها شروع می شود و در کجا فرود می آید، با توجه به این می توانید به راحتی در زمانهایی که قطعه فرود آمده است با جسارت بیشتری خودنمایی کنید. بدون دانستن و درک ریتم و کشش نتهای ملودی، بداهه نوازی و همراهی شما باوجود آنکه به موقع است (فراز و نشیب ملودی را می شناسید) و مشکل بد صدایی ندارد (هارمونی را می دانید)، شما نمی توانید بداهه نوازی کنید. چرا که ممکن است ریتم همراهی شما با آنچه موسیقی اصلی می زند هماهنگ نباشد و نتیجه بد آهنگ و یا حتی منجر به تغییر ریتم قطعه اصلی شود. بنابراین باید کشش نت ها یا ریتم هایی را برای همراهی انتخاب کنید که با ریتم اصلی هم آهنگی لازم را داشته باشد. بنابراین شما باید آنقدر با قطعه موسیقی مورد نظر آشنا باشید که بتوانید هر قسمت آن وارد موسیقی شده با آن همراهی کنید. به بیان دیگر باید بتوانید مثلآ هنگام استراحت بسادگی آنرا از لحاظ هندسی در ذهن خود مجسم کنید که 8 میزان اول مقدمه است، با هارمونی x, y و z پس از آن ملودی 4 میزان ادامه دارد و ... اگر بخواهیم مثال ملموس تری بزنیم باید همانند آن باشد که یک فیلم را آنقدر دیده اید که با صحنه به صحنه آن آشنا هستنید و دیالوگ هنرپیشه ها را می دانید و قرار بر این است که نه به جای هنرپیشه ها بلکه بجای شخصیت جدیدی در فیلم ظاهر شده و صحبت هایی را انجام دهید که زیبا و تکمیل کنند فیلم اصلی باشد. ساز را برداشته و موسیقی را پخش کنید هراس به دل خود راه ندهید و سعی کنید در یک اتاق خلوت و تنها کار خود را آغاز کنید. از اینکه از موسیقی عقب بیفتید هم نگران نباشید، فراموش نکنید که باید آنقدر مهارت داشته باشید که پس از عقب افتادن از موسیقی، فوری موقعیت خود را تشخیص دهید و وارد همراهی با موسیقی شوید. برای ابتدای کار نواختن عین ملودی قطعه موسیقی اصلی می تواند مفید باشد، بنابراین عینآ با موسیقی بصورت یونسون بنوازید. بتدریج که ترس خود را از دست دادید می توانید بخصوص در فضاهای خالی یا هنگامی که خواننده می خواند ملودی های دیگری را بنوازید. نواختن آکوردها هنگام پخش موسیقی نیز می تواند شروع خوبی برای غلبه بر ترس باشد. فراموش نکنید که در هیچ سبک موسیقی - بخصوص Jazz - چیزی بنام نت اشتباه نداریم، بلکه تنها ممکن است انتخاب شما یک نت ضعیف باشد. بنابراین پس از مدتی انجام تمرینات بالا - نواختن ملودی اصلی و گرفتن آکورد - شروع به همراهی کنید. برای شروع بداهه نوازی یا همراهی سعی کنید در زمانهایی که ملودی اصلی یا خواننده فرود می آید و سکوت اختیار می کند وارد موسیقی شده بداهه نوازی کنید. از هارمونی این قسمت از موسیقی کمک بگیرد، اگر ملودی اصلی خاموش است در انتخاب ریتم ملودی بداهه، آزادی بیشتری دارید. اما اگر ملودی در حال نواخته شدن است سعی کنید ریتمی را انتخاب کنید که با موسیقی هماهنگی داشته باشد و به نوعی تکمیل کننده ریتم اصلی باشد. (به شکل دوم دقت کنید.) هرگز همانند ریتم ملودی اصلی، همراهی نکنید چرا که این ضعیفترین نوع همراهی است که می توان اجرا کرد. در ابتدای کار سعی کنید در دو یا سه قسمت از موسیقی داخل شده با آن همراهی کنید. پس از آنکه با مهارت و اعتماد بنفس کافی توانستید این کار را انجام دهید، بتدریج مدت زمان حضور خود در میان قطعه موسیقی را افزایش دهید. نکات مهمی که همواره باید بخاطر داشت 1 - خود را به همراهی در ابتدای شروع جملات ملودی با یک حرکت و ریتم خاص محدود نکنید. روشهای دیگر در مکانهای مختلف را آزمایش کنید. 2 - خود را به قسمت میانی ساز یا بخشهایی از ساز که به آن تسلط بیشتری دارید محدود نکنید. از همه وسعت ساز خود استفاده کنید. اتفاقآ کاملآ برعکس است قسمتهایی از ساز که اغلب کمتر استفاده می شود زیبایی بیشتری به همراهی شما با موسیقی می دهند. 3 - گام یا گامهای (احتمالآ اگر مدولاسیونی وجود دارد) قطعه موسیقی مورد نظر خود را باید بدانید و بتوانید خوب آنرا اجرا کنید. چرا که شناخت گام باعث می شود فرد بتواند راحت تر حرکات رفت و برگشت که برای همراهی لازم است را اجرا کند. 4 - دینامیک همراهی خود را ثابت نگاه ندارید و همواره با احساس های متفاوت و منطبق با قطعه، همراهی را اجرا کنید. 5 - از آرتیکولاسیون (Articulation) یکنواخت استفاده نکنید. بسیاری از مبتدی ها همواره یا لگاتو می زنند یا استکاتو و ... که این بر یکنواختی کار شما می افزاید. از تمام روشهای ممکن برای تغییر لحن نوازندگی و بیان ملودی استفاده کنید. 6 - به دستگاه پخش خوب باید گوش کنید و موزیک را بشنوید بعد اقدام به نواختن کنید. ضعف بزرگ بسیاری از افراد آن است که آنقدر حواسشان را متوجه نواختن خود می کنند که به کل، گروه و موسیقی آنها را فراموش می کنند. 7 - به موسیقی نواخته شده توسط خود هم توجه داشته باشید. ببینید که آیا فراز و نشیب های ملودی شما با ساختار قطعه موسیقی اصلی هم خوانی دارد یا خیر. 8 - برای یک مبتدی بسیار مهم هست که در ضرب های قوی میزان از نت های آکورد استفاده کند. پس اگر خواستید در ابتدای ضرب قوی نتی را بزنید حتی المقدور آنرا از نتهای آکورد آن قسمت انتخاب کنید. 9 - مغز شما ماهرتر از زبان شماست و زبان شما ماهر تر از دست شما است. شما با گوش دادن به یک موسیقی در ذهن بسادگی می توانید با آن همراهی کنید و پس از آن با زبان خود می توانید با آن بخوانید. بنابراین اگر برای شما امکان دارد بداهه نوازی خود را ضبط کنید و سپس با موسیقی اصلی گوش دهید. اینکار به پیداکردن اشکال ها و نیز ظهور ایده های جدید در بداهه نوازی کمک می کند. حتی اگر در اجرا آنقدر مهارت ندارید می توانید جملات موسیقایی را که به ذهن می رسد با دهان ادا کرده و ضبط کنید ( برای جلوگیری از فراموشی ) و سر وقت و حوصله آنها را با ساز پیاده و رکورد بکیرید . حتی برای ساخت یک قطعه کامل می توانید با پایه ریتم و مترونوم تمام قطعه را با دهان ادا کنید بارها و بارها آنرا گوش کنید و هر بار آنرا کامل تر کنید ( تمام این مراحل با دهان است ) در آخر می توانید تصمیم بگیرید که این قطعه ای که به ذهن شما رسیده است اصلا ارزش کار و صرف وقت را دارد و یا باید دوباره شروع کنید . اگر مجبور شدید دوباره شروع کنید زیاد اذیت نمی شوید چون زیاد وقت نذاشتید چون وقت ماکت کار را ساخته اید . مثل خیلی از کارهای مهندسی. قبل از شروع هر کاری ماکت و دمو آنرا پیاده کنید.امتحان کنید.

منبع:You can see links before reply