PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : لیلی افشار ( تاپیک اختصاصی لیلی افشار )



moomak
Sunday 1 July 2007, 09:22 PM
مصاحبه بی بی سی
لیلی افشار برای اجرای رسيتالی در "ويگمور هال" يکی از معروفترين سالن های اجرای کنسرت در لندن چند روزی در اين شهر بود. به هميت مناسبت محمود تهرانی از او (البته با گيتارش) دعوت کرد تا به استوديو بيان تا با هم گفتگويی داشته باشن.

محمود تهرانی در ابتدا از خانم لی لی افشار خواست تا به دوران کودکيش برگرده و از شروع علاقش به گيتار تعريف کنه. خانم افشار گفت:
"من از ده سالگی نواختن گيتار رو شروع کردم اما در سن ۱۷ سالگی رفتم به آمريکا و از اون موقع تا حالا در اونجا زندگی می کنم. در تهران هم گيتار رو اول با آقای کافی شروع کردم و بعد با آقای افراسيابی. قبل از اينکه به آمريکا مهاجرت کنم سه کنسرت در تهران اجرا کردم."

شما علاوه بر تدريس موسيقی و نوازندگی گيتار در دانشگاه ممفيس، شنيدم که اوقات فراغتتون رو با تماشای فيلم و کوهنوردی و شنا می گذرونين. می دونم که به شنا علاقه زيادی دارين، علت بخصوصی داره؟
شنا ورزش خوبيه به خصوص برای نوازنده های گيتار چون به همه ماهيچه ها کمک می کنه و به هيچ جا صدمه نمی زنه. به فيلم و سينما خيلی علاقه دارم ولی من بايد روزی ۵ – ۶ ساعت تمريم کنم و با کار تدريس در دانشگاه و برنامه ريزی برای کنسرت ها، خيلی وقت خالی برام باقی نمی مونه.

ايرانی بودن شما تا چه حد روی روحيه و کارتون تاثير گذاشته. آيا اصولا خصوصيت ايرانی بودن رو در کارهاتون حس می کنيد؟
بيشتر در موسيقيم حس می کنم، مخصوصا الان که سه تار هم می زنم. من دارم سعی می کنم موسيقی ايرانی رو برای تماشاچی های خارجی ،روی صحنه ببرم. مثلا اخيرا در ممفيس کنسرتی داشتم. خوب اونجا هيچکس راجع به سه تار چيزی نمی دونه و من هر بار گفتم می خوام سه تار بزنم همه فکر کردن می گم "سی تار"، يعنی همون سی تار هندی. خلاصه برداشتم اين سه تار رو بردم روی صحنه و "مرغ صحر" رو زدم تا همه بفهمن اين چه نوع سازيه. اينکار برای من خيلی کيف داشت چون می دونين تنها خانم گيتاريست ايرانی هستم که دارم در سطح جهانی گيتار می زنم و می تونم سه تار رو برای تماشاچی های گيتار دوست معروف کنم.

چيز ديگه ای هم که دوست دارم شعره. ما در ممفيس با جمعی از ايرانی ها شب شعر داريم و من هم هميشه شرکت می کنم، شعری می خونم و با گيتارم يا سه تارم خواننده ای رو همراهی می کنم.
چطور شد که به سه تار علاقه مند شديد؟
پدرم هميشه می گفتن که خوبه من سه تار هم بزنم و اين هميشه تو گوشم بود. چند سال پيش که رفتم ايران يک سه تار گرفتم و مدتی طول کشيد تا وقت کنم و نواختن او رو به خودم ياد بدم، ولی بالاخره يک چيزهايی ياد گرفتم.
می دونم که چندين بار به ايران سفر کرديد و برنامه هايی هم داشتيد. ممکنه جزييات بيشتری در اينباره در اختيار ما قرار بدين.
در اين سه سال اخير در تالار وحدت يا "تالار رودکی" خودمون ، "خانه هنرمندان" و "فرهنگسرای نياوران" برنامه داشتم. با آقای چکناواريان اجرا داشتم. هم به صورت تکنوازی و هم در کنسرتو نواختم.

با توجه به اينکه گيتار يک ساز غربيه، در داخل ايران تا چه حد محبوبيت داره و آيا از نواختن اون استقبال می شه.
از گيتار خيلی استقبال می شه، حتی من يادمه اون موقعی که ايران بودم مردم خيلی به گيتار علاقه داشتن. کنسرت های گيتار هميشه پر می شد. يادمه يک بار "جولين بيزنتاين" اومده بود و مردم حتی روی صحنه هم نشسته بودن.
الان هم که من می رم کنسرت هام پر می شه و اصلا ديگه بليط نيست. شاگردهام از اصفهان، شيراز، مشهد، تبريز، خرم آباد و خلاصه همه جا ميان که با من سه روز درس فشرده بخونن. علاقه زياده اما طبق معمول کمبود نت و سی دی هست که من با خودم می برم.
آيا فکر می کنين در آينده تعداد اين سفرها به ايران و مدت اقامتتون بيشتر بشه؟
دلم می خواد بيشتر بشه، بله. در حال حاضر يکبار در سال می رم و يک ماه بيشتر نمی مونم. اما دلم می خواد ۵- ۶ ماه برم، البته بايد از دانشگاه اجازه بگيرم.

You can see links before reply


You can see links before reply


You can see links before reply


You can see links before reply

moomak
Sunday 1 July 2007, 09:23 PM
ليلي افشار، نوازنده گيتار در گفت و گو با ايسنا
واحد مركزي خبر، ايسنا: ليلي افشار، نوازنده، داراي دكتراي نوازندگي گيتار كلاسيك، طي نشستي در خبرگزاري دانشجويان ايران، ايسنا به پرسش هاي خبرنگاران فرهنگي هنري پاسخ داد. وي در ابتداي اين نشست، با اشاره به پيشرفت هاي گيتار كلاسيك در بيست سال اخير گفت: اين پيشرفت ها، به گونه اي است كه گيتار كلاسيك از نظر نوازندگي در سطح پيانو و ويلون كلاسيك قرار گرفته است. تكنيك ها نيز به همين دليل بالا رفته و آهنگسازان بزرگ، قطعات مختلفي را براي اين ساز به نگارش درآوره اند.

استاد موسيقي دانشگاه ممفيس اضافه كرد: آهنگسازاني چون آندره سگويا، كه از او به عنوان پدر گيتار كلاسيك نام برده مي شود در نحوه نوازندگي من تاثير گذارده اند. به گفته وي، تكنيك هاي نوازندگي گيتار كلاسيك قابل تقسيم به تك نوازي و كنسرتو با اركستر است كه امروزه در اكثر دانشگاه هاي آمريكا و اروپا تدريس مي شود.

وي همچنين در خصوص نقش موسيقي در زندگي غرب خاطرنشان كرد: اين اهميت به گونه اي است كه در ايتاليا و اروپا از طفولت به كودكان موسيقي ياد مي دهند لذا زماني كه اين ها به كنسرواتوار مي رسند به خوبي با موسيقي آشنا هستند. در آمريكا هم با سازهاي الكترونيك و موسيقي راك آموزش را شروع مي كنند.

افشار با اشاره به عقب ماندگي موسيقي ايران به خصوص در حوزه كلاسيك تصريح كرد: تصميم گرفته ام كه در ايران نيز با آموزش اصولي نوازندگي گيتار كلاسيك تا حدي به حل اين مساله كمك كنم. وي همچنين در ادامه از تنظيم پنج ترانه ايراني و ارائه سه سي دي از آثار خود به بازار خبر داد. او گفت سي دي نخست شامل قطعاتي است كه يك آهنگساز ايتاليائي بر روي نقاشي هاي گويا نوشته است و موضوع دكتراي من هم در اين مقوله بوده است. افشار تصريح كرد: سي دي دوم هم با جمله اي از خيام آغاز مي شود.

در اين سي دي پنج قطعه تنظيم شده ايراني به اضافه قطعات تركي، اسپانيولي و جنوب آمريكا به چشم مي خورد. وي گفت: سي دي سوم هم داراي سه قطعه مدرن به نام پوزيشن است كه براي نخستين بار نوشته شده و من آن ها را ضبط كرده ام. افشار در ادامه دليل اصلي سكونت خود در خارج از كشور را مبحث كاري و اجراهاي بين‌المللي ذكر كرد و گفت:

با اين حال هر وقت فرصت پيش آمده براي اجرا و آموزش موسيقي به ايران آمده ام. وي همچنين با اظهار اميدواري نسبت به يادگيري موسيقي ايراني تصريح كرد: موسيقي هنري است كه روح را خالص مي كند و دل را تسلي مي دهد. توجه كنيم كه مردم‌ زيبايي ها را دوست دارند و موسيقي نيز جز زيبايي هاست كه مردم آن را دوست دارند. افشار همچنين، در خصوص گرايش افراد به گونه هاي موسيقي گفت:

موسيقي پاپ معمولا در اكثر كشورها بيشتر معمول است. چرا كه فهم آن، راحت تر بوده و تشكيل گروه هاي مربوطه آن نيز آسان است در حاليكه موسيقي كلاسيك به مطالعه و پژوهش نياز داشته و شنونده بايد از انواع دوره هاي كلاسيك يعني رنسانس، باروك، كلاسيك، رمانتيك، نئوكلاسيك، مدرن و آوانگارد شناخت داشته باشد.

moomak
Sunday 1 July 2007, 09:23 PM
توصيف شده توسط واشنگتن پست به عنوان ؛عالي-بي عيب و نقص .از سالهای کودکی شروع به فراگيری گيتار نمود و پس از پايان هنرستان موسيقی در سال 1356 به آمريکا عزيمت نمود او ليسانس خود را در رشته موسيقي از كنسرواتوار موسيقي بوستون و فوق ليسانس را در نوازندگي گيتار لز كنسرواتوار موسيقي نيوانگلند اخذ نموده است. ايشان اولين خانم نوازنده گيتار مي‌باشند كه موفق به دريافت دكترا در رشته موسيقي و گيتار شده‌اند.
لی لی افشار جوايز بين المللی بسياری را در طول زندگی هنری خود کسب کرده است كه مي توان به جايزه عالي مسابقات بنياد گيتار كلاسيك آمريكا، جايزه ممتاز جشنواره مسابقات گيتار موسيقي اسپن، جوايز اول مسابقات گيتار انجمن ملي استادان موسيقي و انجمن استادان سازهاي زهي آمريكا جايزه كميته انجمن هنرمندان تكنواز موسيقي و جايزه كميته انجمن هنرمندان تكنواز موسيقي و برنده جايزه بهترين گيتاريست کلاسيک زن در سال 2000 توسطOrville h. Gibson اشاره كرد
او بعنوان نوازنده مستر كلاسهاي آندرس سگوويا (بنيانگذار گيتار کلاسيک نوين) که دردانشگاه کاليفرنيای جنوبی برگزيده شد و در همان زمان بود که سگوويا در يک مصاحبه تلويزيونی در NBC در مورد او گفت :
او بی شک يکی از مشاهير گيتار کلاسيک در جهان خواهد شد
دکتر ليلی افشار کرسی پرفسوری خود را در دانشگاه ممفيس در سال ۲۰۰۰ بدست آورد و بيش از ۱۴ كه سال است برنامه ليسانس و فوق ليسانس نوازندگي گيتار را در دانشگاه ممفيس اداره مي كند
وي اجراهاي متعددي در سالن‌هاي مشهور اروپا، آسيا، شمال و جنوب آمريكا، آفريقا و استراليا داشته است كه چندی پيش شاهد (۱۳ - ۱۴ مرداد ) اجرای اين نوازنده برجسته در فرهنگسرای نياوران بوديم
و چند سالی هست كه وي علاوه بر اجرای كنسرت -مستر كلاسهايی را برای علاقمندان به گيتار كلاسيك در ايران برگذار مينمايند كه بايد بجرات گفت پيشرفت و ارتقای گيتار كلاسيك در كشورمان در اين چند سال اخير مرهون زحمات و فعاليتهای آموزشی ايشان بوده است

moomak
Sunday 1 July 2007, 09:24 PM
نوازنده برجسته گيتار، ليلي افشار: سفر به ايران و اجراي آثار آهنگسازان معاصر
بهنام ناطقي (راديوفردا): كنسرتهائي كه چند ماه گذشته آقاي لوريس چكناواريان از موسيقي خود با اركستر سمفونيك ايروان در تالار وحدت تهران اجرا كرد نمونه اي اين بده بستان فرهنگي است ميان موسيقيدانان داخل و خارج از كشور.
خانم ليلي افشار، نوازنده برجسته گيتار، از جمله هنرمنداني بود كه براي همكاري با آقاي چكناواريان به ايران رفته بود و اخيرا پس از برگزاري كلاس هائي براي نوازندگان پيشرفته گيتار در ايران به آمريكا مراجعت كرد.
خانم ليلي افشار در مصاحبه با راديوفردا مي گويد:
ليلي افشار:
آدمهائي كه آمده بودند به كنسرت خيلي با ديد باز آمده بودند و براشان جالب بود و آمده بودند كه چيز هاي جديد بشنوند. استقبال محشر بود. در هيچ كجاي دنيا من چنين چيزي نديده بودم. تماس كنسرت هاي پربودند مخصوصا كنسرتي كه با اركستر مي زدم آن را يك سانس ديگر هم اضافه كرديم.
ب.ن.:
خانم افشار در صفحه هاي متعددي كه از قطعات آهنگسازان كلاسيك، معاصر و ايراني در آمريكا منتشر كرده است، گاهي اجرائي مي گنجاند از موسيقي محلي ايران كه براي گيتار كلاسيك تنظيم شده است، از جمله ترانه مشهور گل گندم.
ليلي افشار: بعد از اينكه قطعه آقاي چكناواريان را زدم، قطعه مدرني بود. براي آنكور، قطعه گل گندم را زدم و روز بعدش كه برگشتم تالار وحدت ديدم همان گل گندم را كه ضبط كرده بودند، آقاي صدا بردار داش پخش مي كرد و همه داشتند به آن گوش مي كردند و پيدا بود كه خيلي روي آنها اثر گذاشته بود.
ب.ن.: صداي خانم ليلي افشار نوازنده بين المللي گيتار را مي شنويم ، كه 13 سال است برنامه ليسانس و فوق ليسانس نوازندگي گيتار را در دانشگاه ممفيس اداره مي كند، شاگردهاي موسيقي در ايران را در مقايسه با شاگردهاي آمريكائي با استعداد و جوينده مي داند.
ليلي افشار: شاگردها خيلي با استعداد هستند و تنها مسئله اي كه هست اين است كه معلم خوب خيلي كم پيدا مي شود آنجا و دسترسي به نت موسيقي و آخرين انتشارات ندارند.
ب.ن.: خانم افشار در صفحه ها و كنسرت هاي خود، ازجمله كنسرتي كه اكتبر گذشته در نيويورك اجرا كرد، مي كوشد نمونه هائي از قطعات پيشرفته آهنگسازان معاصر براي گيتار را براي نخستين بار به شنوندگان عرضه كند.
ليلي افشار: سعي مي كنم از آهنگساز هائي كه از كارشان خوشم مي آيد، با آنها كار كنم و معمولا قطاتي كه براي من مي نويسند، با هم روش كار مي كنيم و من هم يك مقدار ايده هاي خودم را درش مي گذارم و با هم همكاري مي كمنيم و دوست دارم آهنگسازهائي را كه تكنيك هاي جديد پياده مي كنند و صداهاي جديد مثلا يك آهنگسازي هست به نام دوشان باگدانوويج كه موسيقي اش به نظر آسيائي مي آيد و به گوش من خيلي جالب است يا يك آهنگساز ترك به نام كامران اينس كه در دانشگاه من درس مي دهد.
قطعه اش خيلي به گوش من دلچسب است يك وقت هائي صداي باخ مي دهد و يك وقت هائي مدرن مي شود.
ب.ن.: خانم ليلي افشار كه در ايران بزرگ شده ودر دانشگاه باستون تحصيل كرده است، مي گويد ايراني بودن وخارجي بودن مانعي براي پيشرفت او در رشته موسيقي كلاسيك در آمريكا نبود.
ليلي افشار: وقتي به موسيقي مي رسيم، آنچه آدم مي زند مهم است نه اينكه از كجاي دنيا باشيم. اين مهم است. اگر بودن از ايران طوري كمك كرده آن است كه بتوانم موسيقي آسيائي را بهتر بفهمم و عرضه كنم و مهم اين است كه آدم با تمرين و پشتكار كار را خوب كند و مهم نيست از كجا آمده است

moomak
Sunday 1 July 2007, 09:26 PM
دوستان اگر کسی هست که می خواد در مستر کلاس های خانم افشار در ایران شرکت کنه حتما ظرف کی دو روز آینده پیام خصوصی بزاره تا راهنماییش کنم کلاس ها در تیر ماه برگزار می شه و قیمتش واقعا نازله
با احترام
moomak

Amir
Saturday 17 November 2007, 04:16 PM
دوستان عزیز این تاپیک مخصوصی خانم افشار هست

بحث کنید , خبر بدید , بررسی کنید , نقد کنید و خلاصه هر کاری در راستای موضوع تاپیک خواستید انجام بدید

ببینیم و تعریف کنیم و به شما افتخار کنیم

:ak

Amir
Sunday 18 November 2007, 08:13 AM
حرف جلوه رو قبول دارم کار خاصی نکرده

خب خاص بودن خیلی سخته

Hes_r
Sunday 18 November 2007, 01:49 PM
منم موافقم

نوازنده گی خوبی داره ولی نمیشه به جز در نوازندگی براش چیز خاصی در نظر گرفت .

shbaharehs
Sunday 18 November 2007, 09:55 PM
نه كار بزرگي نيست ولي كاره! هركسي نميتونه هر اهنگي رو به هر سازي تنظيم كنه!

moomak
Sunday 18 November 2007, 11:14 PM
هر كدومتون كه ميگين كار بزرگي نكرده چرا شما ليلي افشار نشدين؟
چرا تو دنيا يه ليلي افشار هست؟
اگه مي تونين يكي از كاراشو بزنين ضبط كنين ( تصويري ) بزارين توي سايت
به ويژه با شما هستم جلوه جان
اقا امير و اق حسام كه گفتن ميزاريم حالا كي ؟ نميدونم
اما شما همت كن
اگرم مي خواي تو سبك خودت
ياالله يا علي

Hes_r
Monday 19 November 2007, 05:51 AM
اولا" این که هومن جان اینجا نظر هر کسی محترمه و دلیل نمیشه برای اینکه بخواد نظرش رو بگه بیاد و خودش رو استاد جلوه بده . ما تو این دنیای هنر هیچی نیستیم و یه شاگردیم .

هیچ کی اینجا نوازنده بودن لیلی افشار رو زیر سوال نبرده

بدون شک ایشون یکی از بهترین نوازنده هاست ولی ما در مورد چیزهای دیگه صحبت میکنیم همه چیز دز موسیقی نوازندگی نیست .

Amir
Monday 19 November 2007, 07:42 AM
هر كدومتون كه ميگين كار بزرگي نكرده چرا شما ليلي افشار نشدين؟
چرا تو دنيا يه ليلي افشار هست؟
اگه مي تونين يكي از كاراشو بزنين ضبط كنين ( تصويري ) بزارين توي سايت
به ويژه با شما هستم جلوه جان
اقا امير و اق حسام كه گفتن ميزاريم حالا كي ؟ نميدونم
اما شما همت كن
اگرم مي خواي تو سبك خودت
ياالله يا علي


شرمنده پا برهنه می پرم وسط بحث

هومن جون من اصلا موسیقی کار نمی کنم بیشتر فوتبال بازی می کنم :ak

moomak
Monday 19 November 2007, 09:20 AM
اولا" این که هومن جان اینجا نظر هر کسی محترمه و دلیل نمیشه برای اینکه بخواد نظرش رو بگه بیاد و خودش رو استاد جلوه بده . ما تو این دنیای هنر هیچی نیستیم و یه شاگردیم .

هیچ کی اینجا نوازنده بودن لیلی افشار رو زیر سوال نبرده

بدون شک ایشون یکی از بهترین نوازنده هاست ولی ما در مورد چیزهای دیگه صحبت میکنیم همه چیز دز موسیقی نوازندگی نیست .



من به نظر همه احترام ميزارم داش حسام
اما كسي كه بياد بگه خانم ليلي افشار در موسيقي ايران بي تاثير بوده قطعا بايد خودش تاثيرات زيادي روي موسيقي گذاشته باشه
ديگه خانم افشار بعد از تربيت ان همه شاگرد و بالا بردن اسم اين مملكت چيكار بايد بكنه كه نكرده؟
چون آهنگسازي نكرده بي تاثير بوده؟
مگه همه بايد آهنگساز باشن؟
نه اداش ايشون در كاره خودشون يكي از موثر ترين ها بودن و به نظر من در گيتار كلاسيك ايران هيچ كسي مثل ايشون نيست حداقل ايران رو به جوامعي كه مارو حساب نمي كردن نشون دادن
راستي آهنگسازي هم همه چيز موسيقي نيست
فعلا

moomak
Monday 19 November 2007, 09:27 AM
شرمنده پا برهنه می پرم وسط بحث

هومن جون من اصلا موسیقی کار نمی کنم بیشتر فوتبال بازی می کنم :ak




:e:g:bh


:t

Hes_r
Monday 19 November 2007, 01:16 PM
نوازندگی صرفا تاثیری روی موسیقی نداره .

بلکه باید یه ابداعی صورت گرفته باشه .

البته شاید من از روی بی اطلاعی از گیتار این حرف رو میزنم ولی شما میتونی چند نمونه از کاراشون رو که به نظرت تاثر داشته رو بگی تا بنده هم با شما هم نظر شم .

Amir
Monday 19 November 2007, 10:09 PM
به نظر من هومن راست میگه

جلوه جون شما حرفت قبول ولی باید قبول کرد افراد خاص در هر زمینه ای خیلی کم هستند .

بحث شما در مورد آهنگسازی و ابتکار عمل کاملا صحیح هست

ولی نمی تونیم بگیم چون ابتکار عمل اونچنانی نداشته پس کلا به درد نمی خوره

به نظر من خانم افشار مایه افتخار ایرانی هستند لااقل در نوازندگی


در ضمن هومن جان نقد یک اثر از طرف یک شخص حتما نیاز به این نداره که خود اون شخص در مورد مطلبی که داره نقدش میکنه استاد باشه به نظر من اطلاعات علمی و تئوریک و تجربیات دیده شده و شنیده شده گاهی اوقات کفاف امر رو میده

دوستان اینها صرفا نظرات من بود

با تشکر

Amir
Tuesday 20 November 2007, 07:30 PM
با نظر جلوه در بحث تاثیر گذاشتن موافقم

البته دوستان باید بررسی بشه که تاثیر را برای چه چیزی می توان تعریف کرد

مثلا می تونیم در مبحث تاثیر بگوییم که خانم افشار در رشد فراگیری گیتار کلاسیک بین جوانان تاثیر بسازایی داشت

ولی نمی توانیم بگوییم در رشد و تغییر خود گیتار کلاسیک تاثیری داشت

اینها فقط مثال و نظرات من بود

با تشکر

moomak
Friday 23 November 2007, 01:10 AM
دوستان نه گیتار سازه ایرانیه و نه کلاسیک یک سبک ایرانی
پس نباید انتظار نوآوری داشت البته به این زودی ها چون موسیقی کلاسیک به معنای امروزی تقریبا 30 ساله که در ایران را افتاده و حالا حالا جای کار داره
اما با وجود اساتیدی مثل لیلی افشار می تونیم امیدواریم که کسانی بیان که حتی سبک جدیدی رو پایه بزارن و این با تلاش بدست میاد
حسام جان با نظرت مخالفم ولی چون نه گیتاریستا رو می شناسی و نه به کارهاشون عمقی گوش کردی پس نمیتونی یک صاحب نظر در مورد گیتار باشی ( شرمنده رک میگم قصد جسارت ندارم داداش)
امیر جون مرسی باهات موافقم
جلوه جان تا حدودی باهات موافقم داش اما نظرت رو عوض کن چون داداشه من تا امثا لیلی افشار نیان نوازندگان بزرگ برای ترتیب دادن سبک های جدید هم نخواهند امد و این یعنی تاثیر
میدونی این ساز ایرانی نیست پس نواوری از اونایی که شما انتظارشو داری زیاد نزدیک و در دسترس نیست
دوستان فعلا

Hes_r
Friday 23 November 2007, 05:06 AM
دوستان نه گیتار سازه ایرانیه و نه کلاسیک یک سبک ایرانی
پس نباید انتظار نوآوری داشت البته به این زودی ها چون موسیقی کلاسیک به معنای امروزی تقریبا 30 ساله که در ایران را افتاده و حالا حالا جای کار داره
اما با وجود اساتیدی مثل لیلی افشار می تونیم امیدواریم که کسانی بیان که حتی سبک جدیدی رو پایه بزارن و این با تلاش بدست میاد
حسام جان با نظرت مخالفم ولی چون نه گیتاریستا رو می شناسی و نه به کارهاشون عمقی گوش کردی پس نمیتونی یک صاحب نظر در مورد گیتار باشی ( شرمنده رک میگم قصد جسارت ندارم داداش)
امیر جون مرسی باهات موافقم
جلوه جان تا حدودی باهات موافقم داش اما نظرت رو عوض کن چون داداشه من تا امثا لیلی افشار نیان نوازندگان بزرگ برای ترتیب دادن سبک های جدید هم نخواهند امد و این یعنی تاثیر
میدونی این ساز ایرانی نیست پس نواوری از اونایی که شما انتظارشو داری زیاد نزدیک و در دسترس نیست
دوستان فعلا

فقط شما کارای گیتار رو گوش میدی من آهنگ تام و جری رو بیشتر گوش میدم .

Amir
Friday 23 November 2007, 09:43 AM
دو تا مطلب

هومن جون به نظر من تشخیص صدای یک ساز حتما نیاز نداره که طرف خودش اون ساز رو زده باشه برای نمونه می تونم امیرحاج رضایی رو در برنامه نود مثال بزنم که فوتبال بازی نکرده ولی روی بازی فابیو کاناوارو نظر علمی و دقیق میده:g


دوم اینکه

حسام جون آهنگ های تام و جری رو دست کم نگیر , بعضی هاشون خیلی خفلنگند

:ak

Amir
Friday 23 November 2007, 09:33 PM
البته نه همه

مثلا صبا هم آموزش می داد ولی همه شاهد بودیم که نقش بسیار زیادی در رشد موسیقی کلاسیک ایران داشت یا علینقی وزیری

در مورد خانوم افشار من هنوز بر این اعتقادم که صرفا نوازنده و مدرس خوبی هستند و در این دو امر حتی باعث افتخار ما هم شدند

ولی متفاوت از بقیه نبودند فقط کمی بیشتر کار کردند و نتیجه گرفتند

با تشکر

moomak
Saturday 24 November 2007, 12:26 PM
البته نه همه

مثلا صبا هم آموزش می داد ولی همه شاهد بودیم که نقش بسیار زیادی در رشد موسیقی کلاسیک ایران داشت یا علینقی وزیری

در مورد خانوم افشار من هنوز بر این اعتقادم که صرفا نوازنده و مدرس خوبی هستند و در این دو امر حتی باعث افتخار ما هم شدند

ولی متفاوت از بقیه نبودند فقط کمی بیشتر کار کردند و نتیجه گرفتند

با تشکر

مرسی داش امیر باهات موافقم
آخه جلوه جون چرا این حرفم می زنی؟
ببین عزیزم اولین بار که الکتریک گرفتی دستت چی می تونستی بزنی؟
بعد از اینکه کلاس رفتی چی؟
داداش من اگر استادت نبود که الان جایی که الان ایستادی نبودی!
نیوتن مگه من اگه الان می تونم دنیا رو این طوری:bg ببینم به خاطر اینه که روی شاخ های غولی مثل ارشمیدس وایسادم
آخه اگه معلم نباشه چطوری علم انتقال پیدا می کنه
تاثیر مثلا صبا بر روی موسیق ایران مثل تاثیر نیوتن بر روی فیزیک دنیاست

داش حسام نمیدونی بدون آهنگ معروف تام و جری از زمان ساخت تا ضبط سه ماه طول کشیده و حاصل کار 70 تا نوازنده است پیشنهاد می کنم همونی که گوش میدی درست گوش بدی
خواهشی که از دوستان دارم در این تالار از زدن پست بیهوده جدا پرهز کنین
با احترام
moomak

Hes_r
Saturday 24 November 2007, 02:12 PM
مرسی داش امیر باهات موافقم
آخه جلوه جون چرا این حرفم می زنی؟
ببین عزیزم اولین بار که الکتریک گرفتی دستت چی می تونستی بزنی؟
بعد از اینکه کلاس رفتی چی؟
داداش من اگر استادت نبود که الان جایی که الان ایستادی نبودی!
نیوتن مگه من اگه الان می تونم دنیا رو این طوری:bg ببینم به خاطر اینه که روی شاخ های غولی مثل ارشمیدس وایسادم
آخه اگه معلم نباشه چطوری علم انتقال پیدا می کنه
تاثیر مثلا صبا بر روی موسیق ایران مثل تاثیر نیوتن بر روی فیزیک دنیاست

داش حسام نمیدونی بدون آهنگ معروف تام و جری از زمان ساخت تا ضبط سه ماه طول کشیده و حاصل کار 70 تا نوازنده است پیشنهاد می کنم همونی که گوش میدی درست گوش بدی
خواهشی که از دوستان دارم در این تالار از زدن پست بیهوده جدا پرهز کنین
با احترام
moomak

اولا این که نریمان کلاس نمیره . دوما این که شرمنده من تمرکزی رو که شما رو برنامه های کودک داری ندارم واسه همین این اطلاع رو نداشتم .

در ضمن حرفی که امیر الان زد همون حرفی بود که من زدم پس اگه از اول با دقت میخوندی الان میدونستی که باید چی بگی و انقد هم پست بیهوده نمیزدیم . من هم همون اول گفتم که در نوازندگی واقعا کارش عالیه و همه بهش افتخار میکنن .

moomak
Saturday 24 November 2007, 02:40 PM
اولا این که نریمان کلاس نمیره . دوما این که شرمنده من تمرکزی رو که شما رو برنامه های کودک داری ندارم واسه همین این اطلاع رو نداشتم .

در ضمن حرفی که امیر الان زد همون حرفی بود که من زدم پس اگه از اول با دقت میخوندی الان میدونستی که باید چی بگی و انقد هم پست بیهوده نمیزدیم . من هم همون اول گفتم که در نوازندگی واقعا کارش عالیه و همه بهش افتخار میکنن .


کلاس نمیره یعنی از اول عمرش با گیتار به دنیا آمده؟ از اولش که چشماشو باز کرده متالیکا میزده؟
در ضمن اگر تمرکز نداری بهتره چیزی ننویسی و ارزش یه کار با یک حرف بی منطق پایین نیاری
راستی بهتر بود در مورد تاثیر خانم افشار بر موسیقی ایران صحبت می کردی نه نوازندگی ایشون

Hes_r
Saturday 24 November 2007, 05:03 PM
منم در مورد نوازندگیش صحبت کردم فک کنم اگه با دقت پستارو بخونی خیلی چیزها دستت بیاد .

shbaharehs
Saturday 24 November 2007, 05:53 PM
فكر كنم مشكل از اين باشه كه ايشون كار خاصي "نكردن"! ولي به نظر من از هر لحاظ يه كار جديدي ارائه داده. شما اگه يكي از اهنگاي ايشون رو با كار يكي ديگه كه همون قطعه رو زده مقايسه كنيد قشنگ متوجه فرق بين صداها و تكنيكهاي استفاده شده ميشين, يعني كلا حس اهنگها رو عوض ميكنه. خب اين خودش خيلي نيست؟ به نظر من كه هست!
ممنون

moomak
Saturday 24 November 2007, 10:53 PM
یعنی استاد تو در نوازندگی کاملا بی تاثیر بودن
حتی نوار یا کتاب و... انواع این تیریپ ابزار های کمکی استفاده نکردی؟
حتی به موسیقی هم گوش نکردی و این نوازندگی جزئی از غریزه تو بوده؟
نگو داداش
همون نگاه کردن یا گوش دادن میتونه غیر مستقیم تاثیر آموزشی زیادی روی هنر جو داشته باشه چه برسه به آموزش face to face
میشه بگی چیو ملاک میدونی؟

Hmd_N
Saturday 24 November 2007, 11:22 PM
من تو بحث نبودم ولی تا اینجایی رو که خوندم:

میشه بگین تاثیر تو موسیقی تعریفش چیه ؟ حتما باید چند تا پشتک وارو بزنن تا بگن که کاری کرده واسه موسیقیه مملکت ؟ افشار اونوره دنیا داره کارای ایرانیو واسه جهان تنظیم میکنه و میزنه، همه هم قبولش دارن. در ضمن اگه ایشون کسی نبودن الان نمیگفتن لیلی افشار... ! خیلی از کسایی که واسه موسیقیه ما حتی نوازندگیه خفن داشتن الان اسمشون همه جا هست. اردشیر فرح رو میشناسی ؟؟؟ میدونی اصلا کیه ؟؟؟ این آقا نوازندگیش خفنه، با خیلی از نوازندگان بزرگ دنیا مثل پاکو دلوسیا برنامه اجرا کرده ! این یعنی چی ؟ اگه ایشون کاره ای نبودن یا نوازندگیشون خفن نبود که این همه تو دنیا مشهور نمیشدن یا با این بزرگا برنامه اجرا نمیکردن ! پس میشه گفت نوازندگی هم جزئی از کارایی هست که میتونیم ما واسه موسیقیه مملکتمون داشته باشیم.

یعنی شما میگین که نوازندگی هیچ تاثیری نمیتونه توی مهم شدن یا کلا اینکه بگیم ایشون نوازندگیش خوبه یعنی کاره خاصی واسه موسیقیه ما انجام نداده ؟؟؟؟

Leon
Sunday 25 November 2007, 10:11 AM
ببينيد،کمی فکر کنيد و ببينيد که چه طور ی ميشه تو دنيای موزيک امروز ،اون هم در خارج از کشور به شهرت رسيد،دوستان اکثراً از نوازندگی خيلی راحت صحبت ميکنن،ولی فکر نميکنن که معنی دقيق يه نوازنده حرفه ی چی هست ،و چه تفاوت های با ديگر نوازندگان ميتونه داشته باشه،،يا تنظيم يه آهنگ به صورت حرفه ی،خيلی از بزرگان موسيقی کلاسيک هستن،که اصلاً نه آهنگ ساز هستن و نه دارايه سبک،بلکه فقط به خاطره نوازندگی عجاب انگيزشون در دنيا ی موسيقی مطرح هستن،اونها ميتونن قطعات ی رو در دنيای موسيقی اجرا کنن،و اون هم به شکلی که از کار کسی ساخته نيست،و مهم تر از همه انتقال اون حس به شنونده،که اين هم خودش يه استعداد خاص ميخواد,
پس يه نوازنده ميتونه با نو ع خاص اجرا که متعلق به خودش هست هم يه سبکی رو به وجود بياره،يه دوستی داشتم که 10 سال گيتار ميزد،ميگفت آهنگ هی هست در دنيا که شايد فقط 10 نفر بتونن اون ها رو درست و حسابی بزنن،پس يه نوازنده رو ،اون هم در سطح حرفه ی هيچ وقت دسته کم نگيريد .

You can see links before reply


You can see links before reply


You can see links before reply


You can see links before reply

moomak
Sunday 25 November 2007, 12:16 PM
مرسی داداش لئون جان دمت گرم
منم همینو میگم
راستی نمونه این آهنگا قطعه کو یومبابا هه به معنای پدربزرگ
این آهنگ در ترکیه ساخته شده و قطعه ای واقعا خوفه که هر کسی حتی جرئت تمرین کردنش رو هم به خودش نمیده

Babak_mix
Wednesday 23 July 2008, 10:54 AM
You can see links before reply


عقیده ایست که میگوید سگوویا زیباترین طنین را در نوازندگی داراست و گیتار را شاعرانه مینوازد این عقیده از کجا منشا میگیرد وچرا؟
این حرف تنها در اسپانیا نیست بلکه در سایر نقاط جهان نیز این گفته وجود دارد و بخاطر همین هم سگوویا به این شهرت جهانی رسید بخاطر جنس صدایی که داشت و ویبراتو هایی که انجام میداد و واقها گیتار به اواز در می آمد.
در سن 94 سالگی که من با ایشان درس خواندم در همان سن و سال نیز آواز میخواند و هر موقع نکته ای را میخواست به من یاد بدهد با آوازش نشان میداد و با چه احساسی میخواند و من ندیدم نوازنده ای که چنین گیتار را شاعرانه بنوازد هرچند برخی از شاگردانش نیز بدنبال روش او گیتار را همراه با آواز یاد میدهند .
پس این نوع نوازندگی به دل همه مینشیند و من هم در همان بچگی که صفحه ای از سگویا را شنیدم عاشق گیتار و این ساز شدم.


بعد از سگوویا جان ویلیامز و جولیان بریم بنوعی راه او را ادامه دادند بنظر شما بعد از اینها دنیای گیتار دچار فقدان شخصیتی قوی همانند این نوازنگان نمیشود؟
این ها همیشه جاودانه اند . سگوویا همیشه هست و همینطور جان ویلیامز و جولیان بریم نیز جایگاهشان ابدی خواهد بوداما الان نوازنده های جدیدی پا به عرضه گذاشته اند که باید به آنها اجازه فعالیت داد آنها حتی چند قدم جلوتر از سگوویا خواهد رفت الان نوازندگان گیتار بسیار زیاد تر از آن دوران هست و دنیای گیتارکلاسیک رشد بسیار خوبی داشته است .
رپرتوارهای جدید و آهنگسازان جدیدی برای گیتار کلاسیک پا به عرضه گذاشته اند و اینکه میبینیم علاقمندی برای آهنگسازی برای گیتار زیاد شده است و واقعا چقدر قطعه و کنسرتو برای گیتار نوشته شده نه فقط در اسپانیا بلکه در تمامی دنیا.


آیا صحیح است نوازنده گیتار کلاسیک در کارهایش به سراغ نوازندگی جز و یا راک برود؟ مثلا میبینیم جان ویلیامز در گروه- اسکای- موسیقی را مینوازد که کلاسیک نیست و بوعی راک و پاپ گونه هست با جولیان بریم که گاهی جز مینوازد یا کنسرت اخیر جان ویلیامز که با یک نوازنده جز بود آیا این امر تداخلی در نوازندگی حرفه ای ایجاد نمیکند و اصلا این کار صحیح میباشد که نوازنده ای با این اعتبار و سطح از موسیقی به سراغ چنین کارهایی برود؟
این ها به جایی از تکنیک و موسیقی رسیده اند که می توانند سبکهای دیگر را نیز تجربه کنند
جان ویلیا مز و بریم تمامی رپرتوار گیتار کلاسیک را نواخته اند.
ببینید شما باید به سطحی از تکنیک و موزیک برسید که برای اجرای سبک دیگری تناقض ایجاد نشود و مثلا اگر فردا بلوز زدید تکنیکتان خراب نشود
ولی اگر الان هنرجوی گیتار کلاسیک باشد و بخواهید کمی جز هم بزنید و یا سبکی دیگرمسلما دچار مشکل میشوید.
و در مورد جان ویلیامز بگویم که از جمله نوازندگانیست که علاقمند است تا سبکهای دیگر را نیز تجربه کنه و خود را محدود نمیکند و برای او که در جایگاه بالایی است این مورد هیچ اشکالی ندارد.




You can see links before reply
لیلی افشار در مستر کلاس سگوویا



آیا بداهه نوازی در گیتار کلاسیک وجود دارد ؟ نوازنده گیتار کلاسیک خلاقیت خود را باید چگونه فعال نماید ؟
و اینکه برخی از هنرجویان شما امسال در قطعات تغییراتی را داده بودند که مورد پسند شما نبود و به آنها اجازه ادامه این کار را ندادید چزا؟
در برخی از قطعات مدرن قسمتی و جود دارد که آهنگساز نوشته است Ad Lib
که این اجازه بداهه نوازی را برای نوازنده میدهد البته باتوجه به ساختار هارمونیک قطعه
یا مثلا در قطعات پاگانینی برای گیتار و ویولن در برخی از قسمتها این امکان وجود دارد اما بیش از این وجود ندارد
بلکه این بداهه بیشتر در تفسیر موسیقی است که این همان نکته است که خلاقیت یک نوازنده را نشان میدهد
زیرا بحد کافی کار برای نوازنده گیتار کلاسیک وجود دارد انند خواندن ملودی قطعه - ریتم خوانی - رهبری قطعه و غیره و حق ندارند برای خودشان در قطعه چیزهایی اضافه کنند مگر با اجازه آهنگساز .


اتودهای گیتار کلاسیک بسیارند مانند اتودهای سور - جولیانی - آگوادو - پوخول - کاروالرو - کارکاسی - ویلا لوبوس و … بنظر شما مفید ترین این اتودها کدامند ؟
من اتود های سور - جولیانی - آگوادو و کارکاسی را توصیه میکنم و سعی کنید تمامی اتودهای سور را بزنید چون همه از نظر موزیک بسیار قوی میباشد هم از نظر تکنیکی اما برای دست راست اتودهای جولیانی بسیار مفید میباشد.


منبع : گيتار براي همه

arian
Saturday 23 August 2008, 05:09 PM
خبر لغو کنسرت لی لی افشار، گیتاریست برجسته ایرانی در کرمان هم چون دیگر اخبار این چنینی خیلی زود به همه جای کشور رسید.
بهانه این خبر باعث شد به گفت وگو با او بنشینیم. لی لی افشار که کنسرت های مختلفی تاکنون در تهران برگزار کرده، در سال ۱۳۳۸ در تهران متولد شد و نواختن گیتار را از ۱۰ سالگی آغاز کرد. پس از آن در سال ۱۳۵۶ به آمریکا رفت و لیسانس خود را از کنسرواتوار بوستون و فوق لیسانس خود را در نوازندگی گیتار از کنسرواتوار نیوانگلند دریافت کرد. در سال ۱۳۶۵ او یکی از ۱۲ گیتاریستی بود که برای نواختن در کلاس های پیشرفته «مائستروسگوویا» در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی انتخاب شد. لی لی افشار کرسی پروفسوری خود را از دانشگاه ممفیس در سال ۱۹۹۸ به دست آورد و هم اکنون ۱۸ سال است که دوره لیسانس، فوق لیسانس و دکترای نوازندگی گیتار در دانشگاه ممفیس را اداره می کند.
او در سال ۲۰۰۰ جایزه استاد برجسته دانشگاه ممفیس را به دست آورد. خانم افشار سالانه حداقل یک سفر به ایران دارد و کلاس هایی برای علاقه مندان به نواختن گیتار برگزار می کند. لی لی افشار با اجرای کنسرت های موسیقی در کشورهای مختلف جهان از جمله: فرانسه، دانمارک، ایتالیا، آمریکا، انگلستان، ایرلند، کانادا، استرالیا، ایران و ... توانسته خود را به عنوان یک چهره سرشناس موسیقی و یک نوازنده بین المللی معرفی کند. لی لی افشار درحال حاضر ساکن آمریکاست و در دانشگاه ممفیس به تدریس هنر موسیقی می پردازد.
● اول از خودتان بگویید. چه طور شد که رفتید دنبال گیتار؟ یعنی زمینه ای که باعث شد این فعالیت را شروع کنید چه بود؟
من از بچگی عاشق گیتار کلاسیک شدم و البته صدای آن و تصمیم گرفتم تمام زندگیم را صرف این ساز کنم. من تحصیلاتم را در این رشته ادامه دادم و دکترای گیتار را از آمریکا گرفتم.
● اشاره کردید به تحصیلات آکادمیک، به نظر خودتان اگر کار تجربی نوازندگی را با تحصیلات تئوریک همراه نمی کردید، این قدر پیشرفت حاصل می شد؟ منظورم این است که درجه علمی را چقدر در پیشرفت، یادگیری و در آخر جهانی شدن دخیل می دانید؟
خیلی مهم است. برای این که در موسیقی هیچ وقت همه چیز را نمی شود یاد گرفت چراکه دنیای موسیقی بی انتهاست. ولی در تحصیلات آکادمیک اگر شرایط برای اخذ درجه دکترا فراهم باشد، و شما خواهان تخصصی کار کردن هستید باید این مدرک را بگیرید. این روزها هرکسی هر کاری را که انجام می دهد واقعا باید تخصصی باشد. در موسیقی هم حرفه ای بودن، تخصص داشتن است. من هم در دانشگاه تمام واحدهای درسی ام در ارتباط با گیتار کلاسیک بوده است که تخصص و حرفه ای من محسوب می شود.
● صدای ساز کدام نوازنده بود که روی شما تاثیر زیادی گذاشت؟ یادتان هست؟!
بله. ممکن نیست فراموش کنم Segovia Anbres. که از اسپانیا آمده بود و پدربزرگ گیتار کلاسیک نام گرفته است.
● من یادم می آید آقایSegovia جایی در سال ۱۹۸۶ گفته که «لیلی افشار» قرار است یکی از شاهکارهای موسیقی در زمینه گیتار کلاسیک باشد. می خواهم بدانم آن موقع مردم، نوازنده های مطرح و حتی خودتان این سخن را باور داشتید؟
بله Segovia بیخود از کسی تعریف نمی کرد، لزومی نداشت این کار را بکند. او آن زمان ۹۴ سالش بود و مدت زمان زیادی در این عرصه حضور داشت و نوازندگان زیادی را هم تعلیم داده بود. حرفی که او می زد، امضایی که می کرد، و هر نتی که با گیتارش می نواخت ارزشمند بود. وقتی که او باسخنانش از من تقدیر کرد، هیچ کس شک نکرد. من خودم هم زمانی که پا در این عرصه گذاشتم عقیده داشتم که به سطح بالایی می رسم و همیشه هم این اعتماد به نفس را داشتم. حتماSegovia هم این خصیصه را در من دیده بود که این حرف را زد!
● خاطرتان هست Segovia بعد از نواختن چه قطعه ای احساس خودش را در مورد شما صادقانه بیان کرد؟
بله; من همه قطعاتم را خوب یادم هست. به مدت ۱۰ روز تعداد ۱۲ نوازنده از سراسر دنیا برای یک کلاس، انتخاب شده بودند تا برای Segovia بنوازند و ما هر کدام ۴ تا درس در طی این ۱۰ روز از ایشان می گرفتیم. من چند قطعه نواختم مثلاSevia: اثرzAldani Isac که قطعه ای اسپانیولی بود. در حین اجرای همین قطعه بودم که وسط قطعه کار مرا متوقف کرد و گفت : «شما از کجا می آیید؟ کجایی هستید؟!» و من گفتم «ایرانی». گفت: «پیداست که خون ایرانی در رگا نت جریان دارد.» خب او این طوری از من تعریف کرد، او خیلی شاعرانه حرف می زد. نمی گفت مثلا «کارت خوب است»، او به سبک خودش از من تعریف کرد و همین برای من بسیار لذت بخش بود.
● و استادان شما؟ چه در ایران، چه در آمریکا.
در ایران که با آقای داریوش افراسیابی گیتار را شروع کردم، در هنرستان موسیقی و وقتی به آمریکا رفتم ۲ معلم اصلی داشتم. یکی آقای هولدمن در دانشگاه ایالتی فلوریدا بود، که تکنیسین خوبی بود و دیگری اسکار گیلیا که ایتالیایی بود و من ایشان را دور و بر دنیا دنبال می کردم. از خود ایتالیا گرفته تا کانادا و آمریکا چون درس دادن و نحوه تدریس ایشان با سایرین خیلی فرق داشت اوهم شاگرد Segovia بودند و به همین دلیل خیلی به موزیکالیته اهمیت می داد. من فرصت یافتم تا از مخلوط کار دو معلمم در نواختن و تدریس استفاده بکنم.
ادامه دارد....

arian
Saturday 23 August 2008, 05:12 PM
● یعنی تکنیک و حس؟
بله دقیقا; و من الان هم به شاگردانم هر دو را درس می دهم و هر دو برای من خیلی مهم و حیاتی اند.
● زمانی که از ایران رفتید در نواختن گیتار چه قدر پیشرفت کرده بودید ؟یعنی می خواهم بدانم آموزش تکنیک ایرانی در ساز گیتار چه قدر پیشرفته و بالا بود و توانست شمارا در آنجا مطرح کند؟
بله; من به اندازه کافی خوب گیتار می زدم که در کنسرواتوار بوستون قبول بشوم و این افتخار بزرگی بود. اما مشکل این جا بود که به من گفته شد باید بیشتر تمرین کنم و من از آن روز به بعد روزی ۱۰ ساعت تمرین داشتم. کار سختی بود اما در تمام این مدت همچنان با علاقه کار می کردم و اشتیاقم را از دست ندادم.
● انگیزه اصلی و کشش ذهنی شما برای گیتاریست شدن و رفتن به سوی گیتار چه بود؟
دو اتفاق در کودکی من افتاد که مرا عاشق موسیقی و البته گیتار کلاسیک کرد: اولین اتفاق مربوط به وقتی می شود که یک روز به تئاتر شهر رفتم و یک خانم ویولونیست با یک لباس سبز را روی صحنه دیدم که سلو می زد. من آنجا خودم را جای آن زن می دیدم که دارم برای یک جمع اجرا می کنم. تمام وجودم را اشتیاق پر کرده بود. اتفاق دوم مشاهده آموزش دختر عمه ام که یک روز داشت درس گیتار می گرفت و من به دیدنش رفتم و دیدم هر چیزی که معلم به او می گفت نمی توانست انجام بدهد، من می خواستم همان لحظه گیتار را از دستش بگیرم و خودم بزنم. این موضوع را به پدرم گفتم و فردای آن روز همان گیتار را برای من خرید و همین اتفاقات ساده شد شروع کار من. این انگیزه و شوق که آن موقع داشتم هنوز هم ادامه دارد، اصلا اگرگیتار همیشه با من نباشد فکر می کنم چیزی کم دارم.
● گیتاری که الان با آن می نوازید ساز منحصر به فردیست; چند سال است که آن را دارید؟
قریب به بیست سالش است. چوب و وسایل این ساز را خودم انتخاب کردم و از یک آقای آمریکایی ماهر خواستم که آن را بسازد. این گیتار حالا دیگر جزئی از وجود من است. با آن خیلی خاطره دارم.
● اصولا به کار زنده و صحنه بیش تر مایلید یا ضبط؟
مطمئنا کار روی صحنه. بیشتر حس و حال نوازندگی من از انرژی مثبتی است که مخاطبان و مردم به من منتقل می کنند. انگار روی صحنه من نت ها را زنده می کنم و به آنها جان می بخشم. خلاقیت نوازنده روی صحنه به بالاترین حد ممکن می رسد. من حتی در کنسرت هایی که چند روز پشت سر هم دایر است، هر اجرا با اجرای قبلی ام متفاوت است و هیچ روزی را تکراری نمی نوازم. برای من هیچ چیز را نمی توان در صحنه اجرا مخفی کرد. من روی صحنه بسیار احساس زنده بودن می کنم. بنظر من صحنه جایی است که می توان در آن تمام تجربیات و احساساتم را با دیگران قسمت کنم. علت آن هم این است که هر روز احساس متفاوتی با روز پیش دارم و همین عوامل همواره باعث تازگی اجراهایم می شود. هیچ چیز برای من مثل انرژی و هیجان روی صحنه نیست!
اما در استودیو بجز مهندس ضبط و چند میکروفون چیزی نیست. انرژی ای در کار نیست. فشار و تعهدی وجود ندارد. همین فشار احساسی روی صحنه است که از کار شما یک شاهکار عجیب می سازد. ولی فرقش این است که اگر بخواهیم اثری را ماندگار کنیم ضبط کردن آنقدر ها هم بد نیست!
● در زمینه آهنگ سازی هم دستی دارید یا فقط نوازندگی می کنید.
من آهنگ سازی را هم دوست دارم، اما فعلا فقط موفق به کار تنظیم شده ام. مثلا من ترانه های ایرانی را برای گیتار تنظیم کردم که البته در آن کمی آهنگسازی هم هست.
● به نظر شما نوازنده چه قدر حق ورود به عرصه تفکر آهنگساز دارد؟
به طور کامل ا ولین وظیفه نوازنده این است که تفکر و خواست آهنگساز را دریابد و در مرحله بعد علاوه بر برآورده کردن خواسته آهنگساز باید بتواند چند گام هم فراتر از او بردارد. فرض کنید نوازنده می خواهد قطعه ای را اجرا کند، اینکه فقط بداند این قطعه به توصیف چه چیز می پردازد و بعد از آن نت را مقابل خود بگذارد و نوازندگی را شروع کند، کافی نیست. نوازنده باید بتواند تصاویر موسیقی نوشته شده را ببیند و در مقابل چیزی که آهنگساز نوشته، دست به کشف و شهود بزند.
● ما در سی دی های شما پنج تراک موسیقی محلی ایرانی را شنیده ایم. در این مورد توضیح دهید.
بله من این کار را کرده ام چون بسیار علاقه مند بوده و هستم که در کارهایم موسیقی محلی و اصیل ایرانی را دخیل کنم. این نوع موسیقی بسیار غنی و محکم است و تنوع آن در شهرهای ایران بسیار زیاد است. این موسیقی علی رغم استقبال مردم در غرب بسیار مهجور مانده است; من چند مورد از این نوع موسیقی را تنظیم کرده ام مثلا: آهنگ «درنه جان» را با گیتار تک تنظیم کردم. بدون آواز خواندن هم هارمونی اش را می زنم و هم ملودی اش را.
● به نظر شما می شود ما نواهای موسیقی ایرانی را با گیتار کلاسیک اجرا کنیم؟ این کار نیاز به چه تکنیک هایی دارد؟ مثلا ربع پرده هایی که در تار و سه تار داریم در گیتار هم می شود داشت؟
ما دو نوع موسیقی در ایران داریم، یکی موسیقی محلی است که ربع پرده در آن نیست. موسیقی محلی مثل همان موسیقی غربی است و می شود راحت آن را با گیتار نواخت. اما موسیقی سنتی ایرانی را هم داریم که دارای دستگاه است، که این نوع موسیقی ربع پرده دارد. مثلا من یکی دو تا قطعه در دستگاه نوا می زنم ، در این قطعات مجبور شدم به گیتارم ربع پرده اضافه کنم.
● فکر می کنید می توانید گیتاری را منحصرا و برای اولین بار با این ربع پرده ها به نام خودتان ثبت کنید یا کسی قبلا این کار را کرده است؟
فقط یک نفر را می شناسم به نام فرد او این کار را کرده اما نه برای این که موسیقی ایرانی بزند. اوچند تا دسته مختلف دارد و به دسته های گیتارش ربع پرده اضافه کرده است که به نوبت آنها را به کار می گیرد. اما من نمی خواهم این کار را بکنم، من می خواهم گیتار همان گیتار کلاسیک باقی بماند و در ضمن مهارت خودم را هم داشته باشم. من نمی خواهم اصالت گیتار کلاسیک از بین برود، اما دوست دارم هر وقت که می خواهم بتوانم با آن ایرانی بزنم، آن وقت تفاوت ها معلوم می شود. فرد حالا فقط گیتار مدرن می زند اما، من هنوز هم می توانم روی گیتار خودم باخ بزنم، اسپانیولی بزنم، در ضمن ایرانی هم به خاطر ربع پرده ها امکان دارد.
● با توجه به اینکه همیشه شنیده ام سازهای زهی ایرانی مورد توجه گیتاریست ها و کلاسیک کار های غربی بوده است می خواهم بپرسم برای ساز های کوبه ای هم جایگاهی هست؟ چقدر می شود سازهایی مثل دف، تنبک و ... را دخالت داد؟
من معتقد به نوآوری و زیبایی های تجربه نشده هستم. تنوع زیاد موسیقی در ایران باعث می شود نتوانم در این مدت کمی که در ایران هستم تمام قابلیت های آن را در یابم و امتحان کنم. من اگر مدت زیادتری را در ایران زندگی کنم به خاطر علاقه خودم به این نوع سازها می توانم با موزیسین های کوبه ای و دف زن ها ارتباط خوبی برقرار کنم. هر بار که به ایران می آیم سعی می کنم بهتر و بیش تر به این فکر جامه ی عمل بپوشانم. اتفاقا این کار یک بار در آمریکا با یک خانم دف زن آمریکایی به صورت بداهه انجام شد و تجربه بسیار شیرینی بود.
● در مورد علاقه شما به نسل جوانتر نوازنده های ایرانی: تا حالا چه کسانی مورد قبول شما بوده اند؟ جایی گفته بودید محسن نامجو، به خاطر سبک جدید او یا این که صرفا نوازنده خوبی است؟
من از نوآوری خوشم می آید، من در همان حدی که در سیدی هایشان شنیده ام، فهمیده ام که ایشان تار و گیتار و سه تار را قاطی می کنند و در آن بلوز هست، راک هست، سنتی هست و ... چیزهای مختلف و در نتیجه نوآوری. البته این ها باید جهت مثبت خودش را داشته باشد من هم سعی دارم به همین سو بروم. من از ایده های جدید خوشم می آید واز کسانی که به جلو می روند.
● خود شما تا به حال تار یا سه تار را امتحان کرده اید؟
تار نه. اما به خاطر علاقه زیاد به سه تار آن را روی صحنه برده ام.
● چرا آهنگسازها و نوازندگان بزرگ که هر کدامشان یک چیز نو ارائه کردند، ابتدا با مخالفت روبه رو شد؟
مثل این که طبیعت بشر است که از هر چیز جدیدی اول انتقاد بکند و بعد آن را قبول کند. هر چیز جدید و نویی که به مردم ارائه شود اول با جبهه گیری مواجه است، مثل یک غذای جدید. این دلیل بر بد بودن آن نیست فقط باید ذائقه مردم عادت کند. اما با وجود این مشکل هم یک نوازنده و یک آهنگساز باید فکرش باز باشد تا پیشرفت کند. نباید درگیر مخالفت ها بشود و از نوآوری باز بماند.
● در مستر کلاس هایی که شما هر از گاهی در ایران برگزار می کنید سطح نوازنده های جوان را چه طور ارزیابی کردید؟ شخصا علاقه دارم بدانم زن های نوازنده در چه سطحی از پیشرفت هستند، آیا باید مثل شما ادامه این راه را در جای دیگری دنبال کنند؟
به نظر من خانم ها هم مثل آقایان می نوازند و گاهی هم بهتر. این جا کار چند خانم را شنیدم که خیلی عالی بود. شاید خانم ها حس قوی تری دارند و شاید دیسیپلین آنها برای تمرین بهتر باشد. در مورد ادامه یادگیری هم اعتقاد ندارم که حتما جای خاصی از دنیا باید راهت را دنبال کنی، موضوع این است که باید از هر کسی که می توانیم یاد بگیریم. به نظر من باید از موزیسین های مختلف درس گرفت. نه تنها در ساز تخصصی خود بلکه در هر زمینه مرتبط با موسیقی. زیاد کنسرت رفتن در این زمینه گام موثری است. در ایران تنوع موسیقی زیادتر است.
● اصول تمرین های شما چیست؟ اگر در به اصطلاح «در آوردن» یک قطعه به مشکلی بر بخورید، چه می کنید؟
من یادم می آید که همیشه دلم می خواست قطعه های مشکل تر را بنوازم. اما اگر اصلا از پس آنها بر نمی آمدم به زور نمی زدم و می گذاشتم برای زمانی که آمادگی بیشتری به دست آوردم. اما در ضمن معتقدم قطعات باید در آن حد سخت باشند که نوازنده چیز جدیدی یاد بگیرد. اصول برای من در تمرین کردن یک قطعه که تا به حال نواخته نشده شامل: جز» به جز و خط به خط خواندن، مرور کردن، ضبط کردن و چندین بار شنیدن آن است. هر قطعه برای من یک پروژه است که من باید برنده آن باشم. نکته مهم در تمرین های آخر من آوازی خواندن نت هاست. اگر غیر از این باشد کار تکه تکه و ماشینی می شود باید اثر ملودیک را با آواز خواند که بتوان تمپو و سرعت را دریافت و همچنین فراز و فرود قطعه را پیدا کرد. ما همیشه دنبال این هستیم که آواز را تقلید کنیم و درست در این موقع است که آدم انگشت هایش را فراموش می کند.
● می خواهم در مورد نقاشی صحبت کنیم. آیا دومین هنر مورد علاقه شما نقاشی است؟ با توجه به اینکه تز دکتری شما رابطه بین موسیقی و نقاشی بود، می خواهم بدانم رابطه این دو هنر را چقدر می دانید؟
بله من خیلی به نقاشی علاقه داشتم و دارم. قبل از گیتار من رنگ روغن کار می کردم، اما پدرم اصرار داشت که من گیتار را به صورت حرفه ای دنبال کنم و وقت بیشتری را صرف آن کنم. فکر می کنم درست می گفت. چون من در نقاشی باید حتما الهام می گرفتم که ممکن بود چند ماه می گذشت و من نقاشی نمی کردم. اما در گیتار من همواره در حال الهام گرفتن هستم. به هر حال به نظر من این دو هنر بسیار به هم نزدیک اند. برای تز هم من روی ۲۴اثر از آثار «گویا» نقاش و «تدسکه » آهنگساز و ارتباط آثار آنها تحقیق کردم.
● برنامه های آتی شما چیست؟
الان دارم روی یک سی دی جدید کار می کنم که یک قطعه جدید از آقای رضا والیز در آن هست که در دستگاه بیات ترک نوشته شده و لازم است که من باز هم به دسته گیتارم پرده اضافه کنم.
● این کار با تصنیف است یا سلو؟
نه فقط سلو است.
● در ایران ضبط می شود؟
هنوز به مرحله ضبط کردن نرسیده است. اول باید طریقه انگشت گذاری ها یم را مشخص کنم و سپس نت ها چاپ شوند. هنوز در مورد مکان ضبط تصمیمی گرفته نشده است اما حتما در هر دو کشور توزیع خواهد شد.
● در این مدتی که در ایران هستید کنسرتی دارید؟
بله، در تالار رودکی تهران کنسرت دارم. اما در شهرستان ها نه. اما خوشحال هستم که چند روزی در یکی از قوی ترین شهرستان های ایران از نظر فرهنگ و هنر هستم و توانستم با تشکیل چند کلاس چیزهایی را به هنرمندان این شهر یادآوری کنم.
● شما امروز کار چند هنرجوی کرمانی را دیدید. نظرتان در مورد کار آنها با توجه به امکانات شهرستان ها چیست؟
خیلی راضی بودم از بچه ها و طرز نواختن آنها .خیلی خوب به آنها یاد داده شده است. نکته خیلی مهمی این است که چیز غلط و اشتباهی به آنها آموخته نشده و با تمرین بیشتر بهتر هم می شوند.
مشکل اینجاست که گاهی وقتها که با فارغ التحصیلان گیتار در ایران ملاقات می کنم متوجه می شوم مقدمات کار به آنها آموزش داده نشده است. این دسته از هنرجویان از یک سو می توانند قطعات دشوار را اجرا کنند، اما از سوی دیگر فقدان درک و تفسیر در صدای سازشان قابل تشخیص است. گاهی نوازندگان درکی از کاری که می کنند، ندارند.

نویسنده : میترا فردوسی
مصاحبه : روزنامه مردم سالاری

montreux
Tuesday 26 August 2008, 12:59 PM
ایین تایپیک رو من تازه دیدم خیلی جالب بود


یک مطلب بگم که کسی گیتار کلاسیک بزنه و به چنین درجه ای برسه خیلی خیلی سخت و حتی میشه گفت نشدنی


به جرات میگم گیتار کلاسیک زدند واقعا از هر سازه دیگه ای سخت تره (البته به غیر از ارشه ای)

arian
Tuesday 13 January 2009, 12:50 PM
چند فايل تصويري از هنرنمايي ليلي افشار :


Lily Afshar-Dareneh Jaan/ Aziz Joon (You can see links before reply)


Lily Afshar short interview and playing guitar (You can see links before reply)


LILY AFSHAR - Virtuoso Guitar - Five Popular Persian Ballads (You can see links before reply)

shbaharehs
Sunday 18 January 2009, 06:00 PM
سلام,

نمیدونم تا به حال به خود گیتار خانوم افشار دقت کردین یا نه, یه عکس از یکی از ویدیوهاشون گذاشتم که توش یه قسمت از گیتارش رو نشون میده و یه فرت اضافه داره. میخواستم ببینم کسی راجبه این موضوع اطلاعی داره؟ چون مدتی پیش (تابستون!) توی یکی از مجله های ایران (چلچراغ؟) با ایشون مصاحبه ای داشتن که فکر میکنم راجبه این موضوع توضیح دادن که متاسفانه من نخوندم. حالا کسی اطلاعاتی داره راجبش؟


(راستی توی عکسهای بالا هم که دوستان گذاشتن این فرته قشنگ پیداست!)

You can see links before reply

مرسی:ilovemusic:

arian
Tuesday 20 January 2009, 01:43 PM
Lily Afshar: "Una Limosna por el Amor de Dios" by A. Barrios (You can see links before reply)