PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بیو گرافی اساتید نامدار تنبور



badssoss
Monday 14 May 2012, 09:58 AM
درویش امِیر حیاتی

You can see links before reply

نخستین تنبورنوازى است که توانست اشعار فارسى را بر روى قطعات ساز تنبور استفاده کند. ایشان یکی از پرآوازه ترین نوازندگان تنبور و یکی از نامدارترین مداحان مولا علی (ع) است. نواختن تنبور را از 12 سالگی نزد پدرش آغاز نمود و سپس در خدمت سید نصرالدین جیحون آبادی مدت چندین سال به تکمیل آموخته های خود پرداخت و مقام هاى باستانى و حقانى تنبور را فراگرفت.شخصیت او در عین سادگی ، آمیزه ای از عشق و شورو جنون است و همین ویژیگی ها باعث تفاوت عمده ی شیوه ی او در نواختن تنبور و خواندن آواز در مقایسه با دیگر استادان تنبور شده است.همین شوریدگی بود که باعث شد در جوانی 14 مرتبه به زیارت نجف اشراف برود.پس از این دوران از اوایل دهه سی بنا به تقاضای دوستانش به تهران آمد و تا قبل از مرگش در تهران اقامت کرد.او با وجود اقامت طولانی در تهران و دوری از مراکز اصلی رواج موسیقی و مقام های تنبور ، توانست نه تنها ارتباط عمیق خود را با موسیقی و مقام های زادگاهش حفظ نماید بلکه بر بستر ذوق ، ظرافت و شوریدگی خویش ، شیوه ای منحصر به فرد را در اجرای مقام های باستانی و حقانی تنبور ازخود به یادگار گذارد. در سال 1339 به دعوت مسئولان وقت رادیو ایران ، آهنگ ماندگار(علی جویم علی گویم) و چند آهنگ دیگر را اجرا و ضبط نمود که این امر عامل مهمی در شناساندن تنبور به خارج از منطقه کرمانشاهان گردید. روش مضراب کاری او نیز با استادان دیگر تنبور متفاوت بود. . بى شک بسیارى از نوازندگان برجسته تنبور کشور در نیم قرن گذشته از شیوه نوازندگى حیاتى بهره جستند. شیوه سحرانگیز زنده یاد حیاتى در «مضراب کارى» باعث تفاوت او با سایر اساتید بنام تنبور بوده است. حیاتى ساز خود را «نداالحق» مى نامید. تنبور خاص او، «نداءالحق» ، کاسه ای طنینی به مراتب بزرگتر از سایر تنبورها دارد.
امیر حیاتی در سرودن شعرهای کردی و فارسی نیز صاحب ذوق بود. تنها اثر او با عنوان (علی جویم علی گویم) که در آن به نواختن مقام های باستانی تنبور هم می پردازد. به همت آقای محمدرضا درویشی و مرحوم سید خلیل عالی نژاد توسط موسسه فرهنگی-هنری ماهورمنتشر شده است. درویش امیر حیاتی در دوشنبه 24 بهمن ماه 1384 درگذشت.
محمدرضا درویشی در مورد ایشان می گوید:
او صرفا یک نوازنده تنبور نبود ، بلکه بر موسیقی مقامی تسلط کامل داشت و به صورت معنوی این مقام ها را به طور کامل درک کرده بود .امیدوارم که جوان ها مانند حیاتی و عالی نژاد صرفا در نوازندگی مرعوب تکنیک نشوند.
کیخسرو پورناظری نیز در مورد درویش امیر حیاتی چنین گفته:
ما باید افتخار کنیم که هنر موسیقی ما می تواند روح و روان انسان را صیقل و تراش دهد.

badssoss
Monday 14 May 2012, 10:00 AM
سیدامر اله شاه ابراهیمی

You can see links before reply
متولد 1320 در صحنه و فرزند سید لطف اله شاه ابراهیمی (نوازنده بزرگ تنبور) است . وی نواختن تنبور و آشنایی با مقام های باستانی و مذهبی را ابتدا نزد پدر آغاز کرد و سپس در خدمت تنبور نوازانی چون درویش سعدی ، سید هادی اجاق ، سید آقا عزیز زنوری و سید روخنافی به تکمیل اندوخته های خود پرداخت . او جز آن که شیوه های استادان گذشته تنبور را دریافته و روایت گر صدیق مقام های باستانی و حقانی تنبور است ، بر بستر ذوق و قدرت آفرینش گری فردی نیز توانسته است این مقام ها را با جلوه ای دیگر اجرا نماید و به شاگردان خود انتقال دهد . علاوه بر این ، انضباط و دقت وی در درک و انتقال مقامه های تنبور باعث شده تا اجراهای او از تشخص و فردیت قابل ملاحظه ای برخوردار باشد .
شاه ابراهیمی از معدود استادان تنبور است که از سالها پیش به تربیت منظم شاگردان همت گماشته و بسیاری از تنبورنوازان معاصر از شاگردان او محسوب می شوند . شاه ابراهیمی برای نخستین بار در سال 1353 گروه تنبور نوازان را _ متشکل از شاگردان خویش _ تشکیل داد . این گروه به همراه او در سال 1354 نخستین برنامه گروه نوازی تنبور را در تالار رودکی اجرا کردند . پس از آن برخی از اعضای این گروه ، خود به تشکیل گروههای دیگری همت گماشتند که گروه تنبور نوازان شمس به سرپرستی کیخسرو پورناظری و گروه تنبور نوازان باباطاهر به سرپرستی سید خلیل عالی نژاد در این زمره اند .
شیوه ی نوازندگی ، ظرافت های اجرایی و صدادهی تنبور شاه ابراهیمی از ویژگی های ممتازی برخوردار بوده و همین ویژگی هاست که او را در زمره ی استادان صاحب سبک و یکی از بزرگترین تنبور نوازان معاصر قرار داده است . سید امراله شاه ابراهیمی ، علاوه بر تسلط بر مقام های باستانی و حقانی تنبور ، به ردیف دستگاهی موسیقی ایران نیز مسلط است . او ردیف و نواختن تار و سه تار را از سیذ احمد اعتضادی_از شاگردان بر جسته ی غلامحسین درویش_فرا گرفته است

badssoss
Monday 14 May 2012, 10:01 AM
طاهر یارویسی

You can see links before reply
در سال 1319 در گهواره گوران به دنیا آمد. و از سنین کودکی به فراگیری مقامهای تنبور نزد استاد چنگیز فرمانی نوازنده و سازنده تنبور که نخستین استادش بود پرداخت. سپس به تکمیل هنر خود نزد استاد سید ولی حسینی پرداخت و از این استاد بهره های فراوانی برد. طاهر یارویسی علاوه بر تنبور در خواندن مقاهای تنبور نیز شهرت داشته و از او به عنوان یکی از برجسته ترین خوانندگان مقامات تنبور ذکر می شود. وی در چندین جشنواره داخلی و خارجی به اجرای برنامه پرداخته است

badssoss
Monday 14 May 2012, 10:03 AM
سید خلیل عالی نژاد
You can see links before reply
سید خلیل عالی نژاد در سال ۱۳۳۶ و در صحنه كرمانشاه متولد شد. پدرش مرحوم سید شاهمراد عالی نژاد، نوازنده تنبور بود .
سید خلیل مشق تنبور را باسید نادر طاهری آغاز کرد و پس از ۲ سال نزد سید امرالّه شاه ابراهیمی رفت. همچنین از درویش امیر حیاتی نیز بهره برد و بعدها به محضر استاد عابدین خادمی راه یافت؛ در این دوره و به صورت همزمان سرپرستی گروه تنبورنوازان صحنه را نیز بر عهده گرفت. وی در اواخر دهه پنجاه در رشته موسیقی از دانشگاه هنر فارغ التحصیل شد .
در اوایل دهه ۶۰ گروه تنبور شمس به سرپرستی کیخسرو پورناظری تشکیل شد و عالی نژاد به جمع این گروه پیوست. حاصل همکاری با گروه تنبور شمس، تکنوازی و جواب آواز ماندگار سید خلیل در کاست صدای سخن عشق بود که با صدای شهرام ناظری انتشار یافت .
در اواسط دهه ۶۰ سید خلیل خود گروه بابا طاهر را تشکیل داد و اعضای گروه باباطاهر کاستی بیرون دادند به نام زمزمه قلندری . اواخر همین دهه سیدخلیل به وصیت مرحوم عبادی برای شرکت در مراسم خاکسپاری او به تهران رفت و دیگر هیچ گاه به دیار خود باز نگشت .
عالی نژاد پس از چند سال ماندگاری در تهران سرانجام ترک وطن کرد و به سوئد مهاجرت کرد. علت این مهاجرت هنوز دقیقا مشخص نیست، اما سرانجام آن قتل فجبع سید خلیل بود .
در ۲۷ آبان ۱۳۸۰ در شهر گوتنبرگ سوئد، سید خلیل به دست افراد ناشناس به قتل رسید و خانه وجسم بی جانش به آتش کشیده شد. از ولی آثار زیادی همانند آئین قلندری، ثنای علی، زمزمه قلندری و شکرانه به جای مانده است. کتابهای وی نیز شامل:تنبور از دیر باز تاکنون که رساله پایان نامه عالی نژاد جهت دریافت درجه کارشناسی از دانشکده موسیقی دانشگاه هنر تهران بود.
ترجمه و تفسیر دقیق کلامهایی همچون بخشی از کلام حضرت شیخ امیر و کلام حضرت تیمور بانیاران و مقابله نسخ و ترجمه کلام حضرت خان الماس.

badssoss
Monday 14 May 2012, 10:04 AM
کیخسرو پورناظری
You can see links before reply
در سال ۱۳۲۳ در کرمانشاه متولد شد. پدرش، پرویز پورناظری، معروف به حاجی خان از شاگردان کلنل علینقی وزیری درویش خان و مادرش، پورانداخت سرحددار، موسس نخستین دبیرستان ملی دختران و اولین زن دیپلمه در کرمانشاه بود. کیخسرو از کودکی موسیقی را با ساز تار شروع کرد و نزد پدر کتاب‌های هنرستان موسیقی، آثار وزیری و ردیف موسیقی سنتی ایران را فرا گرفت. شعر و ادبیات کهن فارسی را از مادر آموخت و محضر بزرگانی چون کیوان سمیعی و بهزاد کرمانشاهی را درک نمود. وی در رشته مهندسی راه و ساختمان به تحصیل پرداخت و در سال سوم آن را رها کرد، چرا که آن را با حال و هوای خود هماهنگ ندید. پس از آن وارد رشته موسیقی در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد. وی بعدها با حضور در محضر استاد دادبه، به مدت ۱۲ سال تاریخ و فرهنگ ایران باستان را نزدش آموخت.
پورناظری درسال ۱۳۵۱ به عنوان کارشناس موسیقی در وزارت فرهنگ و هنر وقت به گردآوری و بازسازی نغمه‌های موسیقی کردی و سنتی پرداخت و سرپرستی ارکستر کردی و سنتی را تا سال ۱۳۵۷ به عهده داشت. در سال ۱۳۵۹ گروه تنبور شمس را بنیان نهاد که این کار، راهی نوین را برای نگاه به گروه نوازی موسیقی تنبور پیش اهل موسیقی نهاد. از این منظر کاری را که کیخسرو پورناظری با ساز تنبور کرد می‌توان بعدها با تجربه گروه کامکارها در شهری کردن موسیقی کردی مقایسه نمود. شناخت پورناظری از از ساز تنبور و آشنایی عمیق‌اش با موسیقی نواحی منطقه کرمانشاه و علاوه بر آن استفاده ظریف و متناسب از ساز دف در ساختار گروه فضایی را فراهم آورد تا نگاه به گروه نوازی تنبور صورت و صبغه‌ای متفاوت پیدا کندو بعدها گروه‌های دیگری هم به تاسی از کار وی در این زمینه شکل بگیرد. حاصل این گروه آلبوم«صدای سخن عشق»با صدای شهرام ناظری بود. بعدها پورناظری آثاری چون «حیرانی» ،«مهتاب رو» را با ناظری کار کرد و البته در این میان برخی از آثار همانند تصنیف مردان خدا را هم با جلاالدین محمدیان به صحنه برد.
پورناظری در سال‌های میانی دهه ۷۰ به اتقاق فرزندانش، تهمورس و سهراب تحولی جدی‌تر در گروه شمس را کلید زد که حاصل آن اجرای بیش از ۳۰۰ کنسرت در داخل و خارج از ایران بود. هم اکنون دو فرزند پورناظری خود به چهره‌هایی شناخته شده در موسیقی ایران تبدیل شده‌اند و علاوه بر زدن ساز در گروه در آهنگسازی و دانش‌های دیگر موسیقایی نیز دستی چیره دارند. این گروه آثاری چون «مستان سلامت می‌کنند» با صدای بیژن کامکار، و پنهان چودل با صدای حمید رضا نوربخش را هم انتشار عمومی داده است.

pooria83
Wednesday 18 September 2013, 07:55 AM
سید خلیل عالی نژاد
You can see links before reply
سید خلیل عالی نژاد در سال ۱۳۳۶ و در صحنه كرمانشاه متولد شد. پدرش مرحوم سید شاهمراد عالی نژاد، نوازنده تنبور بود .
سید خلیل مشق تنبور را باسید نادر طاهری آغاز کرد و پس از ۲ سال نزد سید امرالّه شاه ابراهیمی رفت. همچنین از درویش امیر حیاتی نیز بهره برد و بعدها به محضر استاد عابدین خادمی راه یافت؛ در این دوره و به صورت همزمان سرپرستی گروه تنبورنوازان صحنه را نیز بر عهده گرفت. وی در اواخر دهه پنجاه در رشته موسیقی از دانشگاه هنر فارغ التحصیل شد .
در اوایل دهه ۶۰ گروه تنبور شمس به سرپرستی کیخسرو پورناظری تشکیل شد و عالی نژاد به جمع این گروه پیوست. حاصل همکاری با گروه تنبور شمس، تکنوازی و جواب آواز ماندگار سید خلیل در کاست صدای سخن عشق بود که با صدای شهرام ناظری انتشار یافت .
در اواسط دهه ۶۰ سید خلیل خود گروه بابا طاهر را تشکیل داد و اعضای گروه باباطاهر کاستی بیرون دادند به نام زمزمه قلندری . اواخر همین دهه سیدخلیل به وصیت مرحوم عبادی برای شرکت در مراسم خاکسپاری او به تهران رفت و دیگر هیچ گاه به دیار خود باز نگشت .
عالی نژاد پس از چند سال ماندگاری در تهران سرانجام ترک وطن کرد و به سوئد مهاجرت کرد. علت این مهاجرت هنوز دقیقا مشخص نیست، اما سرانجام آن قتل فجبع سید خلیل بود .
در ۲۷ آبان ۱۳۸۰ در شهر گوتنبرگ سوئد، سید خلیل به دست افراد ناشناس به قتل رسید و خانه وجسم بی جانش به آتش کشیده شد. از ولی آثار زیادی همانند آئین قلندری، ثنای علی، زمزمه قلندری و شکرانه به جای مانده است. کتابهای وی نیز شامل:تنبور از دیر باز تاکنون که رساله پایان نامه عالی نژاد جهت دریافت درجه کارشناسی از دانشکده موسیقی دانشگاه هنر تهران بود.
ترجمه و تفسیر دقیق کلامهایی همچون بخشی از کلام حضرت شیخ امیر و کلام حضرت تیمور بانیاران و مقابله نسخ و ترجمه کلام حضرت خان الماس.


شوق وصل هم یکی از کارهای بسیار نایاب ایشون هست.