PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تاريخ موسيقي سنتي



fanoos
Wednesday 4 July 2007, 10:47 PM
موسيقي سنتي ايران



راجع به چگونگي موسيقي سنتي از نظر كمي و كي?ي و جايگاه آن ، از طر? صاحب نظران مطالبي عنوان شده است ، كه هر كدام به نوعي ، بر حزن و درون گرايي آن تاكيد دارند . از طر? ديگر شنونده موسيقي سنتي است كه بيشتر از هر كس ديگري اين « حزن و درون گرايي » را با احساس خويش درك كرده و آن را به عنوان « اساس » موسيقي سنتي مي شناسد .

نوازنده در اين نوع موسيقي علاوه بر ?راگيري ?نون موسيقي ( نظري و علمي ) مي بايست از مشخصه موسيقي سنتي يعني درون گرايي ?ردي نيز برخوردار باشد . ( زمينه شناخت موسيقي ايراني ، ?ريدون جنيدي ص 220 ) تا بتوانند نغمات دستگاه هاي ايراني را با همان « حال و هواي » سنتي اش ( به قولي اصيل ) اجرا كند . اين نوع موسيقي از قدمت تاريخي برخوردار است كه ناشي از شرايط اقتصادي ـ اجتماعي گذشته مي باشد . ( منظور دوره قاجار به بعد است . )

از اوايل سلطنت ناصرالدين شاه ، شاهد شكل گيري و تنظيم موسيقي اي مي شويم كه امروزه آن را سنتي مي نامند . آقا علي اكبر يكي از دست اندر كاران و از اولين موسيقيدانان در دربار ناصرالدين شاه بود كه او را « سر سلسله خاندان هنر » ناميده اند . ( سرگذشت موسيقي ايراني ، روح الله خالقي ص 37 ) مجموعه دستگاه ها و گوشه هاي آوازي كه امروزه آن را « ردي? » مي ناميم ؛ به روايت همين حاج علي اكبر است . ( همان كتاب ، ص 71 ) پسران آقا علي اكبر ، « ميرزا عبدالله » و « آقا حسينقلي » نيز راه پدر را در پيش گر?تند و هر كدام به استادي در موسيقي ايراني دست پيدا كردند . اين روند در موسيقي همچنان در حيطه طبقات اجتماعي هيئت حاكمان ادامه مي يا?ت و به ديگر طبقات جامعه رسوخ نمي كرد .

بنا بر همين رويه ، خصلت « خواص بودن » و « ?ردي بودن » بر نغمات موسيقي ايراني تاثير گذار بوده است . با شكل گيري شرايط نوين اقتصادي ـ اجتماعي كه نمود آن از 1300 به بعد بود ، نزديكي به غرب و دستيابي به عوامل تكنيكي آن به همراه رشد شهر نشيني ، منجر به تحركي در اين نوع موسيقي شد . شروع كار علينقي وزيري و همراهان ( سرگذشت موسيقي ايراني روح الله خالقي جلد دوم ) ـ در اينجا براي توضيح بيشتر بر مسائل مطرح شده در بالا از نمونه اي كمك مي گيريم كه از زبان يكي از استادان موسيقي سنتي بيان شده است . خالقي با اينكه پدرش سرسختانه با ?راگيري موسيقي وي مخال?ت مي كرد اما او به هر صورتي كه بود به يادگيري موسيقي ادامه مي داد . حال با انگيزه هايي كه استاد براي ادامه ?عاليت در حيطه موسيقي بيان مي كند ، آشنا مي شويم . خالقي مي نويسد : « شايد اگر در آن موقع مادرم بود ميان پدر و ?رزند را مي گر?ت و قضيه را بطور مطلوب حل مي كرد ولي متاس?اته او چند ماه قبل در گذشته بود و من هم در مقابل از دست دادن مهر مادري عشق موسيقي را به دل گر?ته بودم . اين بود كه ترك موسيقي بسيار سخت مي نمود . من به مادر خود بسيار علاقمند بودم و وقتي او را از دست دادم تنها و بي پناه ماندم . به موسيقي دل بستم تا يك مادر معنوي ، يك محبوب ابدي و يك عشق ?نا ناپذير روحاني پيدا كنم . چگونه مي توانستم آنرا ترك كنم ؟ من روزي كه دست از همه چيز شستم و به قا?له هنر جويان پيوستم با خود عهد بستم كه هرگز از اين راه باز نمانم . پند و اندرز پدر هر چند مش?قانه و از روي كمال حسن نيت بود ولي در من اثر نداشت . من واله و شيداي هنر بودم . من ساز را بهترين معشوق خود مي دانستم ، من به استادم بي نهايت مهر مي ورزيدم ، من و ترك اين همه آرزو ؟ بسا شبها كه در مرگ مادر به تنهايي گريستم . چيزي كه مرا تسلي داد ساز و موسيقي بود . آهنگي كه قلبم را آرامش بخشيد ، نواي غم مخور بود . شعر حا?ظ و موسيقي وزيري :



اين دل غم ديده حالش به شود دل بد مكن وين سر شوريده با آيد به سامان غم مخور



ـ به همراه تاسيس هنرستان موسيقي خود نمايانگر كوششي در جهت تدوين موسيقي سنتي به شمار مي آيد . اما موسيقي سنتي همچنان در محدوده سنتي خويش باقي ماند و با تغييرات اجتماعي كه صورت مي گر?ت همراه نبود و در پوسته تنگ گذشته باقي مانده و به باز توليد ويژگي گذشته مشخص خود يعني « درون گرايي ?ردي » ادامه مي داد .

حالات و روحياتي كه محود موسيقي سنتي ايراني بوده است ، بيانگر نوعي « ا?سردگي ?ردي » مي باشد. نغمات « غم ا?زا » به همراه « آواز حزين » بعنوان يك نواي تاثير گذار ، به شنونده در « خود ?رو ر?تن» را القا مي كند و شنونده متاثر از شرايط نابسامان اجتماعي ( هر يك به ?راخور موقعيت اجتماعي اشان و بنابر نياز ذهني اشان ) به دنبال بياني مي رود كه « زبان حال » وي شود . از اين روست كه به موسيقي سنتي روي مي آورد ، كه با تامين « حال و هواي » خاص كه همان در خود ?رو ر?تگي ( درون گرايي ) است ، « خويشتن خويش » را بطور موقت هم كه شده راضي كرده و در نتيجه از برخورد با مسائل و مشكلات اجتماعي كه بصورت يك عامل ?شار ( Stress ) بر ذهنش اثر گذارده ، دوري گزيند .

ناگ?ته پيداست مسائل اجتماعي ?رد خود عامل تعيين كننده اي در پذيرش وي براي اين « درون گرايي» مي باشد ، كه موسيقي سنتي با كي?يتي كه در اين زمينه دارد و با ناثيري كه بر شنونده مي گذارد اثرات مسائل اجتماعي را تشديد مي كند .


منبع :سايت

:o You can see links before reply

alireza_amirsamimi
Thursday 5 July 2007, 09:46 AM
دستت درد نکنه ولی به نظر من اسم سنتی بهتره به اصیل تبدیل شه.موسیقی سنتی به موسیقی میگن که یک سنت رو یاد بیاره.مثلا آهنگ امشب چه شبیست ... . یک آهنگ سنتی هست چون عروسی رو یاد آوری میکنه.البته خودم هم گاهی به اشتباه این کلمه رو میگم چون عادت کردیم و غلط مصطلح شده.ولی بهتره به جای اون اسم ملی یا اصیل رو بیاریم