PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : یک بیت برای نفر بالایی



صفحه ها : [1] 2 3 4

hichnafar
Saturday 7 July 2007, 10:19 PM
سلام
لطفا"برای نفربالاییتون یک بیت شعربنویسیداین شعرمی تونه ازخودتون باشه یاازشعرای دیگه ولی سعی کنیدکه شعرتون درموردنفربالایی باشه یایه آرزوبراش(البته اجباری نیست :o !)

fanoos
Friday 13 July 2007, 09:02 PM
نام تو اگر چه بهترين سرود زندگيست
من تو را به خلوت خدايي خيال خود بهترين بهترين من خطاب ميكنم
بهترين بهترين من...

Hes_r
Friday 13 July 2007, 09:38 PM
گ?تم نرو . پر پر میشم .

گ?تی میخوام تنها بشم

گ?تم آخه عاشق شدم

گ?تی میخوام تنها باشم

fanoos
Friday 13 July 2007, 10:22 PM
ماهي هميشه تشنه ام
اي زلال تابناك
يك ن?س اگر مرا به حال خود رها كني
ماهي تو جان سپرده روي خاك ...

Majed
Saturday 14 July 2007, 09:13 AM
گ?ته بودم که اگر بوسه دهی توبه کنم
که دگر بار از این گونه خطاها نکنم

بوسه کردی و چو برخواست لبت از لب من
توبه کردم که دگر توبه بیجا نکنم..


هه هه ... جو نگیرتتون... اینو واسه حسام گ?تم ..( شکلک است?راق یاهو رو تجسم کنید..)


اما در وص? ?انوس..:

به خدا معجزه ها خواهد کرد
1 دل پر احساس
1 لب پر لبخند و کلامی که در آن
عاط?ه میبارد
و یک نوازش میتواند شکند ?اصله هایی که به اندازه ?ردا دور است
دور و نزدیک چه ?رق؟
تو بمان (منظور تو نت آهنگه ها.. باز جو نگیرتتون..هه هه)

fanoos
Saturday 14 July 2007, 03:10 PM
ميروم ز ديده ها نهان شوم
ميروم كه گريه در نهان كنم
يا مرا جدايي تو ميكشد
يا تو را دوياره مهربان كنم

....

زياد باورت نشه حالا
اين شعر و مشيري واسه معشوقش گ?ته
.....

يو هاها

fanoos
Saturday 14 July 2007, 07:43 PM
پرواز من به بال وپر توست زينهار
مشكن مرا كه ميشكني بال خويش را

shbaharehs
Saturday 14 July 2007, 08:36 PM
هميشه ميماني در يادم
اخه هستي ?انوس راهم:ى:ى


مرسي

Majed
Saturday 14 July 2007, 10:48 PM
تو را من چشم در راهم شباهنگام

که میگیرند در شاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی

moomak
Saturday 14 July 2007, 11:11 PM
مااااااااااااااااجد
بیتو تنها و غریبم
اتاق خالیم بیتو چه......

Majed
Saturday 14 July 2007, 11:28 PM
آهای آهای مومک جونم
می خوام که پیشت بمونم

نگو که دوست ندارم
به خدا طاقت ندارم

Majed
Sunday 15 July 2007, 11:04 AM
حالا تو خنده منو کجا دیدی که گریه اونو درک کرده باشی؟.... هه هه..

در آن شهری که مردانش عصا از کور میدزدند
از خوش باوری از ((تو)) محبت جستجو کردیم

هی هی.. داشتی جوابو.>؟ ... خیلی میخوامت گار?یلد جان

sara
Sunday 15 July 2007, 12:36 PM
گاهی رندیم و گاه زاهد
گاهی مستیم و گاه هشیار
گو از نظرم مرو که زین پس
جوئی و نیابیم،دگر بار
زنهار ز دست دوست گ?تن
زنهار،مگوی،هیچ،زنهار

Majed
Sunday 15 July 2007, 09:52 PM
ما که به دل عشق تو را کاشتیم
ما که به سر شوق تو پنداشتیم
بود اگر صحبت دوست داشتن
بیشتر از هر که تو را دوست داشتیم

ما هم چون دوست داریم اینو گ?تیم گار?یلد جان.... وگرنه قصد جسارت نبوده

ENDIRA
Tuesday 17 July 2007, 02:48 AM
سيصد گل سرخ يكي اش نصراني

ما را زسر بريده مي ترساني

ما گر ز سر بريده مي ترسيديم

در مح?ل عاشقان نمي رقصيديم.

Majed
Tuesday 17 July 2007, 04:48 PM
لاله از روي عطش بنهاد سر بر روي خاک //ابر بي انصا? رو بنگر که بر دريا گريست

ایشالا هیچ وقت اون ابر نباشی

fanoos
Friday 20 July 2007, 10:29 PM
غزل حا?ظ را ميخواندم
مزرع سبز ?لك ديدم وداس مه نو
تا به آنجا كه وصيت ميكرد
گر روي پاك ومجرد چو مسيحا به ?لك
از ?روغ تو به خورشيد رسد صد پرتو

Majed
Wednesday 25 July 2007, 10:12 AM
این همه رنگ برای توست
این همه رنگ
تا سبز ببالی
آبی بیندیشی
و مثل گل سرخ عاشق باشی
این همه رنگ برای تو
پیشکش دل یکرنگت
ای امید ?رداهای من
که میخواهم رنگ همه گلها را در چشمان همیشه نجیبت ببینم
پل رنگارنگ زیباییها سرازیر در قلب تو باد

جو نگیرتتون واسه ما حر? در بیارین ها... واسه اینکه شعر رو تحری? نکنم کامل گ?تم... من هنوز قصد ادامه تحصیل دارم.. باید پله های ترقی هلک هلک طی کنم

hichnafar
Sunday 29 July 2007, 09:29 AM
مواظب باشیدپله هاش پوسیده نباشه (به خاطرر?ت وآمدزیادی که درش داشتید)(شوخی کردم)
ساده باشیم چه درباجه ی یک بانک
چه درزیردرخت

Majed
Monday 30 July 2007, 07:30 PM
سارا جان منظور شعرت رو ن?همیدم که چرا برای من این شعر رو گ?تی... یا تو پی ام خصوصی یا همین جا برام بیشتر توضیح بده لط?ا


یک ن?س یاد خدا
یک سبد خاطر آسوده و شاد
یک بغل شبنم آرامش صبح
یک هزار آینه از جنس دعا
همه تقدیم تو باد

hichnafar
Monday 30 July 2007, 08:57 PM
منظورخاصی نداشت همینجوری بوددیدم معنیش جالبه نوشتم !
مادری دارم بهترازبرگ درخت و
ودوستانی بهترازآب روان
وخدایی که دراین نزدیکیست

fanoos
Wednesday 1 August 2007, 12:01 AM
در اين دنياي بي ?رداي ?اني
همش ?ردا و پس ?ردا
خدا مرگت دهد اي زندگاني

Majed
Thursday 2 August 2007, 12:26 AM
بچه ها به عنوان تاپیک یه نگاه بندازین لط?ا
تو شعرتون باید ن?ر بالایی رو خطاب قرار بدین یا چیزی بهش ب?همونین...
شعراتونو بخونین.. خدایی اصلا نمیشه ?همید چی میخواین بگین...
من که نمی?همم

یک روز رسد غمی به اندازه کوه
یک روز رسد نشاط اندازه ی دشت
آری ا?سانه زندگی چنین است عزیز
در سایه ی کوه باید از دشت گذشت

ایشالا هیچ وقت امیدتو از دست ندی

fanoos
Saturday 4 August 2007, 12:43 PM
ماجد خدايي نايس گرل خوب اومد اون بيت و (( ساده باشيم چه در باجه بانك ))
تركيدم از خنده
خوب لابد اونم قضيه بانك وميدونه كه اينجوري گ?ته ديگه ...

چرا گر?ته دلت
مثل آنكه تنهايي
چقدر هم تنها
خيال ميكنم
دچار آن رگ پنهان رنگها هستي
دچار يعني عاشق
و ?كر كن چه تنهاست
اگر كه ماهي كوچك دچار ابي درياي بيكران باشد....

Majed
Saturday 4 August 2007, 09:57 PM
یکی بود یکی نبود

زیر این سق? کبود

یه غریبه آشنا

دل و جونم و ربود

این جوری نگام نکن

گل یاس و مهربون

اون غریبه خودتی

همیشه اینجا بمون(نظور نت آهنگه ها:P

fanoos
Saturday 4 August 2007, 10:02 PM
ياد من باشد كاري نكنم كه به قانون زمين بر بخورد
ياد من باشد تنها هستم
ماه بالاي سر تنهاييست ...


ماجد جون حالا بالاي سرت ونيگا كن ب..ببين چيه ؟

nabegheh95
Sunday 5 August 2007, 03:58 PM
كوه من غصه چرا ؟؟؟
بر?ها را خورشيد،
دود خاكستريت را يك باد،
چهره ات را باران،
صبر كن تا ?ردا
ن?سي تازه كني!

fanoos
Sunday 5 August 2007, 04:21 PM
مرسی نابغه جون خیلی با حال بود

تو که در باور مهتابی عشق رنگ دریا داری
?کر امروزت مباش
به کجا مینگری
زندگی ثانیه است
وسعتش را دریاب....

diamond_sh
Sunday 5 August 2007, 04:44 PM
طبيب بي مروت خلق را رنجور مي خواهد
گدا از بحر طمع ?رزند خود را كور مي خواهد
تمام مرده شوران راضي اند بر مردن مردم
بنازم مطربان را خلق را مسرور مي خواهند

Majed
Sunday 5 August 2007, 10:31 PM
در مرام ما ر?یقان نست رسم ترک دوست
عهد با هر کس ببندیم جانمان در دست اوست


هواست به جونمون باشه ها...

fanoos
Monday 6 August 2007, 03:40 PM
نام تو اگر چه بهترین سرود زندگیست
من تو را به خلوت خدایی خیال خود

بهترین بهترین من خطاب میکنم
بهترین بهترین من ......

Majed
Wednesday 8 August 2007, 08:32 AM
هزار جهد بکردم که یار من باشی
مرادبخش دل بیقرار من باشی
چراغ دیده ی شب زنده دار من گردی
انیس خاطر امیدوار من باشی
شبی به کلبه احزان عاشقان آیی
دمی اسیر دل سوگوار من باشی
من این مراد ببینم به خود که نیمه شبی
به جای اشک روان در کنار من باشی

fanoos
Wednesday 8 August 2007, 11:36 AM
به من محبت كن ! ( الانه كه بعضيا بگن طر? كمبود محبت داره )
كه ابر رحمت اگر در كوير ميباريد
به جاي خار بيابان
بن?شه ميروييد
و بوي پونه وحشي به دشت بر ميخاست
چرا هراس ؟
چرا شك ؟
بيا
كه من
بي تو
درخت خشك كويرم كه برگ وبارم نيست
اميد بارش باران نوبهارم نيست

Majed
Wednesday 8 August 2007, 08:55 PM
morning or night, u r light...
big or small, u are all...
young or old, u are gold
far or near, u are DEAR

hichnafar
Thursday 9 August 2007, 09:05 AM
__________________________________
سخن دوستان رابشنووتأمل کن
گرنبودهیچ نکته دربرش پس آن ردکن
(اگه یه مقدارضعی�ه ببخشید:d)

Majed
Thursday 9 August 2007, 11:28 AM
------------------------------------------
گ�تی که چرا محو تماشای منی؟
آنچنان مست که یک دم مژه بر هم نزنی
مژه بر هم نزنم تا که ز دستم نرود
ناز چشمان تو به یک مژه بر هم زدنی

fanoos
Thursday 9 August 2007, 07:21 PM
ترا صدا كردم
تو ر?تي و گل و ريحان تو ا صدا كردند

و برگ برگ درختان تو را صدا كردند

صداي برگ درختان

صداي گلها را

سرشك ديده من ناله تمنا را
نه ديدي ونه شنيدي ...



آآآآآآآآآآآآآآآآآآآاخخخخخ يييييييييييييييييي

Majed
Monday 13 August 2007, 08:55 PM
شکوٿه های صورتی هدیه مهربونیهات
دار و ندارم یه دله اونم ٿدای خنده هات

fanoos
Tuesday 14 August 2007, 06:09 PM
وقتي كه با هم دل به دريا ميسپاريم

ديگر چرا نبض زمان را ميشماريم

بايد رها شد از حصار خاكي تن

تا دست در دست پرستو ها گذاريم

fanoos
Wednesday 15 August 2007, 08:13 AM
دود اگر بالا نشيند كسر شان شعله نيست

جاي چشم ابرو نگيرد گر چه او بالاتر است

Majed
Wednesday 15 August 2007, 11:43 AM
بلبلان را آرزویی جز گل و گلزار نیست

دوستان را لذتی جز لذت دیدار نیست

مشتاق دیدار همه دوستان هستیم + شما فانوس جان

fanoos
Wednesday 15 August 2007, 12:58 PM
بايد اعتراف كنم كه من

گاه نيز به آسمان نگاه ميكنم
دزدانه به ستاره ها
نه به تماميشان
به انهايي كه بيشتر شبيهند به
چشمهاي تو

fanoos
Wednesday 15 August 2007, 01:04 PM
بايد اعتراف كنم كه من
گاه نيز به آسمان نگاه ميكنم
دزدانه به ستاره ها
نه به تماميشان
به انهايي كه بيشتر شبيهند به چشمهاي تو

Majed
Saturday 18 August 2007, 11:45 PM
به حق ساقی کوثر وجوئت بی بلا باشد
سر و دست علی گیرد نگهدارت خدا باشد

fanoos
Sunday 19 August 2007, 09:59 PM
بابا شعر دعایییییییی

شعرم نمیاااااااددددددددد

آها

من از طعم تصنیف در متن ادراک یک کوچه تنها ترم

بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است

و تنهایی من شبیخون حجم تو را پیش بینی نمیکرد

و خاصیت عشق این است ...کسی نیست بیا زندگی را بدزدیم

و انگاه میان دو دیدار قسمت کنیم ...

kaka
Sunday 19 August 2007, 10:35 PM
تو از مشرق تو از آلاله هايي

تويي محراب اين ملك خدايي

fanoos
Monday 20 August 2007, 02:08 PM
کوچیکتم داداش


همون که تو عقربه های ساعت گیر میکنی

بعد عقربه ها زود تر از تو میرن

...نامرد بالاخره نخوندیش براممممممم

kaka
Monday 20 August 2007, 05:45 PM
ميان عقربه هاي ساعت گير كرده ام

و او جلوتر از منست و من دير كردهام

Majed
Monday 20 August 2007, 09:40 PM
در مکتب ما رسم فراموشی نیست
در مذهب عشق هم آغوشی نیست
مهر تو اگر بر دل خوارم افتاد
هرگز به سرش خیال خاموشی نیست


آره داداش

kaka
Tuesday 21 August 2007, 06:29 PM
رهرو منزل عشقيم و ز سر حد عدم

تا به اقليم وجود اين همه راه آمده ايم

سبزه ي خط تو ديديم و ز بستان بهشت

به طلبكاري اين مهر گياه آمده ايم

Majed
Wednesday 22 August 2007, 12:06 AM
دردا که اسیر ننگ و نامیم هنوز
در بند هوای خاص و عامیم هنوز
شد عمر تمام و نا تمامیم هنوز
صد بار بسوختیم و خامیم هنوز

zizigooloo
Wednesday 22 August 2007, 12:32 AM
دود می خیزد ز خلوتگاه من
کس خبر کی یابد از ویرانه ام؟
با درون سوخته دارم سخن
کی به پایان می رسد افسانه ام؟

kaka
Wednesday 22 August 2007, 09:18 AM
بيا تا گل بر افشانيم و مي در ساغر اندازيم

فلك را سقف بشكافيم و طرحي نو در اندازيم

اگر غم لشگر انگيزد كه خون عاشقان ريزد

من و ساقي بدو تازيم و بنيادش بر ا ندازيم

sara
Thursday 23 August 2007, 09:25 AM
گویند لحظه ایست روییدنه عشق
آن لحظه هزار بار تقدیم تو باد

fanoos
Thursday 23 August 2007, 11:14 AM
بدین افسونگری وحشی نگاهی
مزن بر چهره رنگ بی گناهی

شرابی تو شراب خانمان سوز
شبی مینوشمت خواهی نخواهی



آره عزیزم

azaditafakor
Friday 24 August 2007, 12:21 AM
تو و سايه سار نجابت
منو غربتي کهربايي
من و نقره فام ارادت
تو آن غرور طلايي

ENDIRA
Friday 24 August 2007, 02:23 AM
نبسته ام به كس دل

نبسته كس به من دل

چو تخته پاره بر موج

رها رها رها من

fanoos
Friday 24 August 2007, 10:34 AM
مه من دمی نبودت سر همصدایی من
که زچهره ام نخواندی غم بی نوایی من

fanoos
Monday 27 August 2007, 09:45 PM
گارفیلد جان این چه ربطی به من دارهههههههههههه

یاد من باشد کاری نکنم که به قانون زمین بر بخورد

یاد من باشد تنها هستم

ماه بالای سر تنهاییست

Hmd_N
Monday 27 August 2007, 10:06 PM
اهل بالاتر از این خاک و زمینی زین رو

بی سبب نیست که جویند تو را در افلاک

sara
Tuesday 28 August 2007, 07:37 AM
جز غم عشق بهر چیز که در ساخته ای
حیف و صد حیف از آن عمر که در باخته ای

fanoos
Tuesday 28 August 2007, 06:57 PM
پاییز وار میرسی از جاده های دور
بر تو چه رفته است بهار معطرم ؟

fanoos
Tuesday 28 August 2007, 08:54 PM
گر برود جان ما در طلب وصل دوست

حیف نباشد که دوست دوست تر از جان ماست

kaka
Wednesday 29 August 2007, 08:57 AM
هر كه را با خط سبزت سر سودا باشد

پاي ازين دايره بيرون ننهد تا باشد

ciity_night
Wednesday 29 August 2007, 09:09 AM
نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا؟

Majed
Wednesday 29 August 2007, 09:14 AM
روشن از پرتو رویت نظری نیست که نیست........... منت خاک درت بر بصری نیست که نیست
ناظر روی تو صاحب نظرانند آری.............. سرگیسوی تو در هیچ سری نیست که نیست
اشک غماز من ار سرخ برآمد چه عجب............ خجل از کرده خود پرده دری نیست که نیست

kaka
Wednesday 29 August 2007, 09:33 AM
گلعذاري ز گلستان جهان ما را بس
زين چمن سايه ي آن سرو روان ما را بس

fanoos
Wednesday 29 August 2007, 10:27 PM
عذاب زیستن بی تو گوشه گیرم کرد
بمان که داغ نباریدنت کویرم کرد

Majed
Thursday 30 August 2007, 02:13 PM
تا که بودیم نبودیم کسی
کشت ما را غم بی همنفسی
تا که خفتیم همه بیدار شدند
تا که مردیم همگی یار شدند
قدر آن شیشه بدانید که هست
نه در آن موقع که افتاد و شکست..


هی هی ...

kaka
Thursday 30 August 2007, 03:13 PM
الا اي طوطي گوياي اسرار

مبادا خاليت شكر ز منقار

سرت سبز و دلت خوش باد جاويد

كه خوش نقشي نمودي از خط يار

Majed
Thursday 30 August 2007, 03:58 PM
این همه رنگ برای توست
این همه رنگ
تا سبز ببالی
آبی بیندیشی
و مثل لاله سرخ عاشق باشی
این همه رنگ برای تو
پیش کش دل یکرنگت
پل رنگارنگ زیبایی ها سرازیر در قلب تو باد

fanoos
Thursday 30 August 2007, 06:57 PM
تو چه دانی که پس از هرنگه ساده من

چه جنونی چه نیازی چه غمی است >؟

یا نگاه تو که پر عصمت وناز

بر من افتد چه عذاب و ستمی است ؟

دردم این نیست

دردم این است که من بی تو دگر

از جهان دورم وبی خویشتنم ...........

Majed
Thursday 30 August 2007, 08:31 PM
من یاد تو را سجده کنم ای صنم اکنون
برخیز و بیا خود بت و بتخانه من باش
دانی که شدم خانه خراب تو حبیبا
اکنوون دگر آبادی ویرانه من باش
لطفی کن و در خلوت محزون من ای دوست
آرام و قرار دل دیوانه من باش

hichnafar
Friday 31 August 2007, 04:47 PM
دوستانی نیکو
باقلبهایی
به وسعت آب روانی
که دردل اقیانوس می جوشد
اماحیف
که اقیانوس بس دورست
ودست کوتاه
______________________
دوستان عزیزقبلا"هم فکرکنم آقاماجدتذکرداده بودن ولی لازمه بازم گفته بشه که شعرهاتون همینجوری وبرای پست زدن نباشن ویه مقدارهم به نفربالایی ربط داشته باشن(البته نمی گم خودم کاملا"این مسئله رورعایت کردم اماسعیمومی کنم )
مرسی

fanoos
Friday 31 August 2007, 05:37 PM
پیش از تو آب معنی دریا شدن نداشت

شب مانده بود و جرئت فردا شدن نداشت

fanoos
Saturday 1 September 2007, 08:18 PM
بپر پرنده من
تو ای پرنده آزاد شاد صحرا گرد
بپر فدای پرت ...

ciity_night
Sunday 2 September 2007, 08:11 AM
ای بی وفا رسم وفا از غم بیاموز......غم با همه بی مهریش هر شب به ما سر میزند

nabegheh95
Monday 3 September 2007, 10:11 AM
پیشی پیشی ملوسم
می خوام تو رو ببوسم
مامانم نمی ذاره
خدایا این چه کاره

kaka
Tuesday 4 September 2007, 12:12 PM
تاب بنفشه مي دهد طره ي مشك ساي تو

پرده ي غنچه مي درد خنده ي دلگشاي تو

fanoos
Wednesday 5 September 2007, 07:00 PM
ستاه ای بدرخشید وماه مجلس شد

دل رمیده ما را انیس و مونس شد

Majed
Thursday 6 September 2007, 01:09 PM
ما عاشق فهم و ادب و معرفتیم
ما خاک قدوم هرچه زیبا صفتیم
از زشتی کردار دگر خسته شدیم
محتاج 2 پیمانه می معرفتیم

fanoos
Thursday 6 September 2007, 08:50 PM
یادمان باشد کاری نکنیم
که به قانون زمین بر بخورد
یادمان باشد تنها هستیم
ماه بالای سر تنهاییست

MonaLisa
Friday 7 September 2007, 09:32 AM
ته این راه میتونه یه اقیانوس پیدا شه

اگه فانوس برداری اگه قصه همین باشه

kaka
Friday 7 September 2007, 10:49 AM
تنت به ناز طبيبان نيازمند مباد

وجود نازكت آزرده ي گزند مباد

MonaLisa
Friday 7 September 2007, 05:34 PM
یه جورایی نازنین خیلی میخوامت حالیته !

دل ما بد جوری افتاده تو دامت حالیته !

اون نگاهت اگه بیسته ما میگیریم بیست و یک

خودمون رو دو میخوابیم زیر خالت حالیته !

hazrate_eshgh
Saturday 8 September 2007, 06:14 AM
عاشقی آوارگی بی چارگی دارد به پیش
مرد باید بود و رفت باید گذشت از جان خویش

fanoos
Saturday 8 September 2007, 01:23 PM
شهریارا بی حبیب خود نمیکردی سفر

این سفر راه قیامت میروی تنها چرا ؟

hazrate_eshgh
Saturday 8 September 2007, 09:17 PM
من چه تنها و غریبم بی تو در دریای هستی

ساحلم شو غرق گشتم بی تو درشبهای مستی

fanoos
Sunday 9 September 2007, 10:04 PM
خاک جان یافته است ....
تو چرا سنگ شدی ؟
تو چرا این همه دلتنگ شدی ؟
باز کن پنجره هارا و بهاران را باور کن

Majed
Sunday 9 September 2007, 10:16 PM
غم زمانه خورم یا فراق یار کشم ......... به طاقتی که ندارم کدام بار کشم
نه قوتی که توانم کناره جستن از او ......... نه قدرتی که به شوخیش در کنار کشم
نه دست صبر که در آستین عقل برم ......... نه پای عقل که در دامن قرار کشم
ز دوستان به جفا سیرگشت مردی نیست ......... جفای دوست زنم گر نه مردوار کشم
چو می‌توان به صبوری کشید جور عدو .......... چرا صبور نباشم که جور یار کشم
شراب خورده ساقی ز جام صافی وصل ........ ضرورتست که درد سر خمار کشم
گلی چو روی تو گر در چمن به دست آید کمینه دیده سعدیش پیش خار کشم

hazrate_eshgh
Sunday 9 September 2007, 10:19 PM
اگر که دل سوخته ای با تو غریبه نیستم

که با تو بغض عشق را غزل غزل گریستم

akanani
Monday 10 September 2007, 10:58 AM
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها
به بوی نافه‌ای کاخر صبا زان طره بگشاید ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دل‌ها مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم جرس فریاد می‌دارد که بربندید محمل‌ها به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید که سالک بی‌خبر نبود ز راه و رسم منزل‌ها شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل کجا دانند حال ما سبکباران ساحل‌ها همه کارم ز خود کامی به بدنامی کشید آخر نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفل‌ها حضوری گر همی‌خواهی از او غایب مشو حافظ متی ما تلق من تهوی دع الدنیا و اهمله

kaka
Monday 10 September 2007, 04:03 PM
حضرت عشق خوش به حالت چقدر طرف دوستت داره

رخ بر افروز كهفارغ كني از برگ گلم
قد بر افراز كه از سرو كني آزادم

hazrate_eshgh
Monday 10 September 2007, 04:15 PM
به نگاه چشم گریون یه فرشته رو زمینی

چشمام و به روت می بندم تا که اشکامو نبینی

kaka
Monday 10 September 2007, 05:07 PM
آخه چرا

چرا وقتي كه آدم تنها مي شه
غم و غصش قد يه دنيا ميشه
ميره يه گوشه اي پنهون مي شينه
همه جا رو مث زندون مي بينه؟

Majed
Monday 10 September 2007, 11:23 PM
فکر نکن که بی کسم.
خدا به دادم میرسه ..

akanani
Tuesday 11 September 2007, 07:24 AM
یا رب سببی ساز که یارم به سلامت...بازآیدوبرهاندم ازبندملامت

kaka
Tuesday 11 September 2007, 05:17 PM
منم = تويي

تويي كه شهره ي شهري به عشق ورزيدن

تويي كه ديده نيالوده اي به بد ديدن

fanoos
Tuesday 11 September 2007, 11:34 PM
تو کیستی که من اینگونه بی تو بیتابم ؟
شب از هجوم خیالت نمیبرد خوابم

akanani
Wednesday 12 September 2007, 07:46 AM
تا عاشقان به بوی نسیمش دهند جان
بگشود نافه​ای و در آرزو ببست

hazrate_eshgh
Wednesday 12 September 2007, 11:01 PM
چه رنجی از محبت ها کشیدیم

برهنه پا به تیغستان دویدم

نگاه آشنا در این همه چشم

ندیدیم و ندیدیم و ندیدیم

akanani
Thursday 13 September 2007, 08:14 AM
ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست
منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست

hazrate_eshgh
Sunday 16 September 2007, 04:48 AM
'گر همسفر عشق شدی مرد سفر باش

هم منتظر حادثه هم فکر خطر باش

akanani
Sunday 16 September 2007, 07:20 AM
سر ارادت ما و آستان حضرت دوست
که هر چه بر سر ما می​رود ارادت اوست

hazrate_eshgh
Sunday 16 September 2007, 04:45 PM
دوباره می سازمت وطن
اگر چه با خشت جان خویش
ستون به سقف تو می زنم
اگر چه با استخوان خویش

akanani
Sunday 16 September 2007, 07:08 PM
تو را که هر چه مراد است در جهان داری
چه غم ز حال ضعیفان ناتوان داری
بخواه جان و دل از بنده و روان بستان
که حکم بر سر آزادگان روان داری

hazrate_eshgh
Sunday 16 September 2007, 10:47 PM
عشق فرمان داده که به تو فکر کنم
روز و شب زیر لبم اسم تو راذکر کنم

akanani
Monday 17 September 2007, 08:18 AM
سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت

hazrate_eshgh
Monday 17 September 2007, 06:57 PM
حضرت عشق بفرما که دلم خانه ی توست
سر عقل آمده هر بنده که دیوانه ی توست

amirsn2002
Monday 17 September 2007, 11:28 PM
معاشران گره از زلف یار باز کنید
شبی خوش است ، بدین قصه اش دراز کنید

akanani
Tuesday 18 September 2007, 08:16 AM
ساقیا آمدن عید مبارک بادت
وان مواعید که کردی مرواد از یادت
در شگفتم که در این مدت ایام فراق
برگرفتی ز حریفان دل و دل می​دادت

hazrate_eshgh
Tuesday 18 September 2007, 02:16 PM
بهاران رفت و گل از بوستان رفت
حساب روز و شب از دستمان رفت

amirsn2002
Tuesday 18 September 2007, 02:19 PM
گر می نخوری طعنه مزن مستانرا
بنیاد مکن تو حیله و دستانرا
تو غره بدان مشو که می مینخوری
صد لقمه خوری که می غلام‌ست آنرا

hazrate_eshgh
Tuesday 18 September 2007, 02:40 PM
نا رفیقان را ببین خنجر به دست
در کمین نشسته با نام رفاقت

akanani
Tuesday 18 September 2007, 09:42 PM
آن پیک نامور که رسید از دیار دوست
آورد حرز جان ز خط مشکبار دوست

hazrate_eshgh
Tuesday 18 September 2007, 11:06 PM
هر چی تو دنیا غمه مال منه
روزی هزار بار دل من می شکنه

akanani
Wednesday 19 September 2007, 10:59 AM
شکفته شد گل حمرا و گشت بلبل مست
صلای سرخوشی ای صوفیان باده پرست

hazrate_eshgh
Wednesday 19 September 2007, 06:54 PM
تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه

amirsn2002
Wednesday 19 September 2007, 08:08 PM
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من / وین حرف معما نه تو خوانی و نه من
هست از پس پرده گفتگوی من و تو / چون پرده برافتد نه تو مانی و نه من

akanani
Thursday 20 September 2007, 08:01 AM
صوفی از پرتو می راز نهانی دانست
گوهر هر کس از این لعل توانی دانست

hazrate_eshgh
Friday 21 September 2007, 09:11 PM
دیریست که از خانه خرابان جهانم
بر سقف فرو ریخته ام چلچله ای نیست

akanani
Saturday 22 September 2007, 08:18 AM
آن که از سنبل او غالیه تابی دارد
باز با دلشدگان ناز و عتابی دارد

kaka
Tuesday 2 October 2007, 08:41 PM
تو پي كدوم ستاره پشت ابرا خونه كردي

رفتي و چيزي نگفتي گريه رو بهونه كردي

fanoos
Wednesday 3 October 2007, 11:32 AM
من سوال ساده تو
تو جواب مشکل من
رد پای رفتن تو
روی صحرای دل من

kaka
Wednesday 3 October 2007, 12:09 PM
كوچه وقتي تو نباشي رگ خشكيده ي شهره

باغ تو گوش خونه گفته ديگه با پنجره قهره

akanani
Wednesday 3 October 2007, 12:46 PM
نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد
عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد

homa f
Wednesday 3 October 2007, 01:16 PM
در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد

akanani
Wednesday 3 October 2007, 01:23 PM
صوفی بیا که آینه صافیست جام را
تا بنگری صفای می لعل فام را

homa f
Thursday 4 October 2007, 01:05 PM
آری آغاز دوست داشتن است
گرچه پایان راه ناپیداست
من به پایان دگر نیاندیشم
که همین دوست داشتن زیباست.
فروغ

akanani
Thursday 4 October 2007, 04:28 PM
تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست
دل سودازده از غصه دو نیم افتادست

homa f
Thursday 4 October 2007, 09:15 PM
دلم ازقصه به تنگ اومده دنیا با من برسر جنگ اومده
رحمی نداره دل صیاد من می بده تا غم بره از یاد من
هایده

fanoos
Friday 5 October 2007, 10:47 AM
روزی که پیک مرگ مرا میبرد به گور
من شبچراغ عشق تو را نیز میبرم

homa f
Friday 5 October 2007, 12:40 PM
زمن مپرس کیم یا کجا دیار من است
زشهر عشقم و دیوانگی شعار من است.

akanani
Saturday 6 October 2007, 07:53 AM
خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است
چون کوی دوست هست به صحرا چه حاجت است

homa f
Sunday 7 October 2007, 12:50 PM
من به سیبی خوشنودم
وبه بوییدن یک بوته بابونه
من به یک آینه یک بستگی پاک قناعت دارم.

سهراب

akanani
Sunday 7 October 2007, 12:54 PM
ما را بر آستان تو بس حق خدمت است
ای خواجه بازبین به ترحم غلام را

sara
Tuesday 9 October 2007, 11:57 AM
زهی طراوت حسن کمال نور و صفا
که از جمال تو بیناست چشم نابینا

akanani
Tuesday 9 October 2007, 12:03 PM
صبا به تهنیت پیر می فروش آمد
که موسم طرب و عیش و ناز و نوش آمد

homa f
Sunday 14 October 2007, 10:15 AM
زمن مپرس کیم یا کجا دیار من است
زشهر عشقم و دیوانگی شعار من است.

akanani
Sunday 14 October 2007, 10:18 AM
ای فروغ ماه حسن از روی رخشان شما
آب روی خوبی از چاه زنخدان شما

homa f
Wednesday 17 October 2007, 09:58 AM
به من گفت بیا، به من گفت بمان، به من گفت بخند، به من گفت بمیر
آمدم، ماندم، خندیدم، مردم

akanani
Wednesday 17 October 2007, 10:22 AM
ای شاهد قدسی که کشد بند نقابت
و ای مرغ بهشتی که دهد دانه و آبت

Majed
Thursday 18 October 2007, 11:44 AM
تو مپندار که از عشق تو دل بر گیرم
ترک عشق تو کنم دلبر دیگر گیرم

homa f
Thursday 18 October 2007, 08:34 PM
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی تو بجان آمد وقت است که باز آیی

homa f
Friday 19 October 2007, 01:01 PM
ازگل واشده دورترین بوته خاک، به تو ای دوست سلام
حالت آیا خوب است؟ روزگارت آبیست؟
همه اینجا خوبند. نیلبک می خواند، قاصدک می رقصد، باد عاشق شده است.
فکر من باش که من فکر توام.

akanani
Friday 19 October 2007, 06:08 PM
صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را
که سر به کوه و بیابان تو داده​ای ما را

amirsn2002
Friday 19 October 2007, 11:16 PM
من ترک عشق شاهد و ساغر نمی کنم
صد بار توبه کردم و دیگر نمی کنم

beatbox
Friday 19 October 2007, 11:33 PM
حالا من یه رپ میگم
اگه حال میکنی نفستو سفت نگه دار
هدف ایندتو تو خیابونا بزن جار

پیشرفت توی کارت فقط واست بسه
یا که میخوای زخیره کنی واسه 7 نسل بعدت

sara
Saturday 20 October 2007, 09:05 AM
ای بسی نازک تر از گلبرگ تر
درنگاهت عالمی زیر و زبر

akanani
Saturday 20 October 2007, 11:14 AM
سوز دل بین که ز بس آتش اشکم دل شمع
دوش بر من ز سر مهر چو پروانه بسوخت

homa f
Saturday 20 October 2007, 04:07 PM
آسوده دلان را غم شوریده سران نیست
این طایفه راغصه رنج دگران نیست

fanoos
Saturday 20 October 2007, 04:22 PM
یک دم مرا به گوشه ای راحت رها مکن
با من تلاش کم که بدانم نمرده ام

akanani
Sunday 21 October 2007, 08:58 AM
دل سراپرده محبت اوست
دیده آیینه دار طلعت اوست

sara
Sunday 21 October 2007, 09:03 AM
ای آنکه ز عشق تو مرا نیست قرار
زین بیش بدست غصه خاطر مسپار

akanani
Sunday 21 October 2007, 09:08 AM
گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب
گفت در دنبال دل ره گم کند مسکین غریب

sara
Sunday 21 October 2007, 09:11 AM
تا چند بساط شادی و غم گیرم
راه و روش مردم عالم گیرم
کو زلف مشوشی که در هم پاشیم
کو شعله ی آتشی که در هم گیریم

akanani
Sunday 21 October 2007, 09:14 AM
ای فروغ ماه حسن از روی رخشان شما
آب روی خوبی از چاه زنخدان شما

sara
Sunday 21 October 2007, 09:20 AM
چه جانور کنمت نام؟مانده ام حیران
بهیچ جانوری غیر خود نمی مانی:aq

akanani
Sunday 21 October 2007, 09:26 AM
حافظ اسرار الهی کس نمی​داند خموش
از که می​پرسی که دور روزگاران را چه شد

sara
Sunday 21 October 2007, 09:30 AM
خوشتر ز بهشتی و بهاری
مجموعه لطف کردگاری

homa f
Sunday 21 October 2007, 04:12 PM
اکنون منم که در دل این خلوت و سکوت
ای شهر پر خروش ترا یاد می کنم
دل بسته ام به او وتو او را عزیز دار
من با خیال او دل خود شاد می کنم
فروغ

akanani
Sunday 21 October 2007, 09:05 PM
بلبلی خون دلی خورد و گلی حاصل کرد
باد غیرت به صدش خار پریشان دل کرد

homa f
Tuesday 23 October 2007, 09:43 PM
این مهربانتر از برگ، در بوسه های باران
بیداری ستاره در چشم جویباران
آینه نگاهت، پیوند صبح و ساحل
لبخند گاه گاهت، صبح ستاره باران

Majed
Wednesday 24 October 2007, 07:55 AM
شکوفه های صورتی هدیه مهربونیات
دار و ندارم یه دله .. اونم فدای خنده هات (F.A)

akanani
Wednesday 24 October 2007, 08:48 AM
بی مهر رخت روز مرا نور نماندست
وز عمر مرا جز شب دیجور نماندست

sara
Wednesday 24 October 2007, 08:49 AM
در عالم سود بی زیان کم دیدم
بی کینه حریف مهربان کم دیدم
یک دوست که دشمن نشود آخر کار
بسیار بجستم به جهان کم دیدم

akanani
Wednesday 24 October 2007, 08:56 AM
در این زمانه رفیقی که خالی از خلل است
صراحی می ناب و سفینه غزل است

homa f
Thursday 25 October 2007, 08:46 PM
من ندیدم دو صنوبر را با هم دشمن
من ندیدم بیدی سایه اش را بفروشد به زمین
رایگان می بخشد نارون شاخ خود را به کلاغ
سهراب

akanani
Thursday 25 October 2007, 09:49 PM
ای هدهد صبا به سبا می​فرستمت
بنگر که از کجا به کجا می​فرستمت

homa f
Friday 26 October 2007, 12:17 PM
حافظ شب هجران شد بوی خوش وصل آمد
شادیت مبارک باد ای عاشق شیدایی

akanani
Friday 26 October 2007, 09:42 PM
بی مهر رخت روز مرا نور نماندست
وز عمر مرا جز شب دیجور نماندست

sara
Monday 29 October 2007, 09:03 AM
مه نا مهربان بی گنه دامن کشید از من
چه بد کردم،چه بد رفتم،چه بد گفتم چه دید از من

Majed
Tuesday 30 October 2007, 08:20 AM
سلامت را نمیخواهند پاسخ گفت
سرها در گریبان است
کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را
مسیحای جوانمرد من
ای ترسای پیر پیرهن چرکین
هوا بس ناجوانمردانه سرد است

دمت گرم و سرت خوش باد
سلامم را تو پاسخ گوی
....
(دیگه حال نداشتم بقیش رو بنویسم)

homa f
Tuesday 30 October 2007, 12:04 PM
بیا که در غم عشقت مشوشم بی تو
بیا ببین که در این غم چه ناخوشم بی تو
شب از فراق تو می نالم ای پری رخسار
چو روز گردد گویی در آتشم بی تو

sara
Wednesday 31 October 2007, 07:34 AM
آن برو رویست یا نور است یا قرص قمر
آن لب لعل است یا جانست یا تنگ شکر

akanani
Wednesday 31 October 2007, 08:01 AM
چو پیر سالک عشقت به می حواله کند
بنوش و منتظر رحمت خدا می​باش

sara
Wednesday 31 October 2007, 08:08 AM
چند باشم همچو چشمت ناتوان
چند باشم همچو زلفت بیقرار
یا مرا یک روزگاری دست ده
یا که دست از روزگار من بدار

akanani
Wednesday 31 October 2007, 08:16 AM
چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست
سخن شناس نه​ای جان من خطا این جاست

sara
Saturday 3 November 2007, 11:38 AM
گر نقاب از رخ آن صنم گیرد
ماه و خورشید را عدم گیرد

akanani
Monday 5 November 2007, 10:45 AM
ساقی به نور باده برافروز جام ما
مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما

sara
Wednesday 7 November 2007, 08:56 AM
با این همه غم نمی شود آب
آه از دل سنگ خاره ی ما

akanani
Wednesday 7 November 2007, 09:25 AM
ای فروغ ماه حسن از روی رخشان شما
آب روی خوبی از چاه زنخدان شما

sara
Wednesday 7 November 2007, 09:29 AM
بهار عشق دل از دیده مبتلا گردید
هر آن وفا که تو بینی بلاست بر سر ما

akanani
Wednesday 7 November 2007, 09:35 AM
درد عشقی کشیده​ام که مپرس
زهر هجری چشیده​ام که مپرس

Majed
Thursday 8 November 2007, 11:28 AM
ای غایب از نظر به خدا میسپارمت
جانم بسوختی و به دل دوست میدارمت

sara
Thursday 8 November 2007, 04:44 PM
اندک اندک بر سر کوی توفندی می زنم
پیش تو پستیم و یاهوی بلندی می زنم

akanani
Saturday 10 November 2007, 07:50 AM
یا رب سببی ساز که یارم به سلامت
بازآید و برهاندم از بند ملامت

sara
Saturday 10 November 2007, 08:12 AM
کاهید ز درد هجر جسمم
پوسد ز غصه استخوانم

akanani
Saturday 10 November 2007, 08:18 AM
دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند

akanani
Saturday 10 November 2007, 09:35 AM
نه آبجی خیالت راحت

تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت آزرده گزند مباد

sara
Sunday 11 November 2007, 11:11 AM
آنانکه علم و عالم تجریدند
علامه ی دانشند و عین دیدند

Majed
Sunday 11 November 2007, 01:56 PM
خوشا آنان که در بازار گیتی
خریدار وفا بودند و هستند
خوشا آنان که در راه رفاقت
رفیق باوفا بودند و هستند

میخوامت با وفا(pass:یادت نره)

sara
Sunday 11 November 2007, 05:10 PM
نوش داروویی و بعد از مرگ سارا آمدی
سنگ دل سنگ دل این زود تر می آمدی حالا چرا؟

جدی نگیر

akanani
Monday 12 November 2007, 09:01 AM
ای فروغ ماه حسن از روی رخشان شما
آب روی خوبی از چاه زنخدان شما

sara
Tuesday 13 November 2007, 09:04 AM
بمن آن مه دگر امشب نسازد
گل نازک به تاب و تب نسازد

akanani
Tuesday 13 November 2007, 09:35 AM
گر چه ما بندگان پادشهیم
پادشاهان ملک صبحگهیم

Majed
Tuesday 13 November 2007, 12:21 PM
ببخشید ..
ولی این تاپیک باز داره مثل قبل بی ربط میشه....
به عنوان تاپیک توجه کنید.....

sara
Wednesday 14 November 2007, 05:31 PM
آدمک آخر دنیاست بخند
آدمک مرگ همین جاست بخند
دست خطی که تورا عاشق کرد
شوخی کاغذی ماست بخند
آن خدایی که بزرگش خواندی
به خدا مثل تو تنهاست بخند

akanani
Thursday 15 November 2007, 08:29 AM
ساقیا آمدن عید مبارک بادت
وان مواعید که کردی مرواد از یادت

homa f
Friday 16 November 2007, 02:38 PM
شادی مجلسیان در قدم و مقدم تست
جای غم باد مران دل که نخواهد شادت
شکر ایزد که زتاراج خزان رخنه نیافت
بوستان سمن و سروو گل و شمشادت باد

akanani
Saturday 17 November 2007, 07:52 AM
گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب
گفت در دنبال دل ره گم کند مسکین غریب

sara
Saturday 17 November 2007, 07:28 PM
بخون ما چه مدارا می کنی؟بگو ای چرخ
که دشمنی بکجا رفت؟دوستی به کنار

homa f
Sunday 18 November 2007, 08:57 AM
ذره خاکم ودر کوی توام جای خوشست
ترسم ای دوست که بادی ببرد ناگاهم

akanani
Sunday 18 November 2007, 09:56 AM
به بارگاه تو چون باد را نباشد بار
کی اتفاق مجال سلام ما افتد

sara
Monday 19 November 2007, 10:39 AM
نهنگ بحر عشقم،لیک افسوس
که از عشق تو در کام نهنگم

akanani
Monday 19 November 2007, 11:05 AM
هر چند پیر و خسته دل و ناتوان شدم
هر گه که یاد روی تو کردم جوان شدم

homa f
Tuesday 20 November 2007, 12:33 PM
نثار روی تو هربرگ و گل که در چمن است
فدای قد تو هر سروبن که بر لب جوست

akanani
Wednesday 21 November 2007, 10:53 AM
ای سرو ناز حسن که خوش می​روی به ناز
فرخنده باد طلعت خوبت که در ازل

homa f
Thursday 22 November 2007, 02:35 PM
خیال روی تو در هر طریق همره ماست
نسیم موی تو پیوند جان آگه ماست

sadeghhappy
Thursday 22 November 2007, 02:42 PM
بعد از این هم آشیانت هر کس است باش با او یاد تو مارا بس است

sara
Thursday 22 November 2007, 05:02 PM
ای سرو سهی که بر سمندی
پیشت دو جهان بگو بچندی

akanani
Thursday 22 November 2007, 08:48 PM
ساقی به نور باده برافروز جام ما
مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما

homa f
Saturday 24 November 2007, 11:57 AM
ما شبی دست برآریم و دعایی بکنیم
غم هجران تو را چاره ز جایی بکنیم

sara
Thursday 29 November 2007, 06:38 AM
جمال محالی که حاشا کنی
ببندی دو چشم و تماشا کنی

akanani
Thursday 29 November 2007, 08:13 AM
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را

ciity_night
Saturday 1 December 2007, 07:34 AM
در اين دنيا كه حتي ابر نمي گريد به حال ما
همه از من گريزانند تو هم بگذر از اين تنها

akanani
Saturday 1 December 2007, 07:43 AM
صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را
که سر به کوه و بیابان تو داده​ای ما را

sara
Sunday 2 December 2007, 08:40 AM
گر چشم ز روی او توانی برداشت
من نیز دل از غمش توانم بر کند

akanani
Sunday 2 December 2007, 09:00 AM
ندای عشق تو دیشب در اندرون دادند
فضای سینه حافظ هنوز پر ز صداست

sara
Wednesday 5 December 2007, 08:49 AM
آسوده دلی شعار ما نیست
راحت در روزگار ما نیست
زان قامت آسمان خمیده
کش طاقت حمل بار مانیست

akanani
Wednesday 5 December 2007, 08:53 AM
ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست
منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست

موفقیت online
Wednesday 5 December 2007, 01:57 PM
با دلارامی مرا خاطر خوش است
کز دلم یک باره برد آرام را

akanani
Thursday 6 December 2007, 11:30 AM
هوای کوی تو از سر نمی​رود آری
غریب را دل سرگشته با وطن باشد

sara
Thursday 6 December 2007, 01:52 PM
ای که در ره عرفان مستمند برهانی
ترسمت چو خر در گل عاقبت فرو مانی:g

homa f
Friday 7 December 2007, 01:05 PM
چون حاصل آدمی در این شورستان از خوردن غصه نیست تا کندن جان
خرم دل آنکه زین جهان زود برفت و آسوده کسی که خود نامد به جهان

sara
Saturday 8 December 2007, 08:39 AM
بی عشق مباش اگر چه محض سخن است
بی درد مزی اگر چه درد بدن است
در قید فنا مباش کازادی تو
از نیستی و نیست،مجرد شدن است

akanani
Saturday 8 December 2007, 09:52 AM
مطلب طاعت و پیمان و صلاح از من مست
که به پیمانه کشی شهره شدم روز الست

موفقیت online
Saturday 8 December 2007, 01:58 PM
سخن راست گوش بايد کرد
که گهي تلخ نوش بايد کرد

fanoos
Sunday 9 December 2007, 03:27 PM
گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم
چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی

akanani
Monday 10 December 2007, 08:20 AM
عزم دیدار تو دارد جان بر لب آمده
بازگردد یا برآید چیست فرمان شما

موفقیت online
Monday 10 December 2007, 12:49 PM
بعد از این دست و من و دامن آن سرو بلند
که به بالای چمان از بن و بیخم بر کند

sara
Tuesday 11 December 2007, 09:26 AM
جز غم عشق بهر چیز که در ساخته ای
حیف و صد حیف از آن عمر که در باخته ای

akanani
Tuesday 11 December 2007, 11:02 AM
دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند

موفقیت online
Wednesday 12 December 2007, 01:10 PM
برقی از خیمه لیلی بدرخشید سحر
وه که با خرمن مجنون دل افکار چه کرد

sara
Thursday 13 December 2007, 09:20 AM
کو؟خرابات عاشقان که دراو
هر چه دارم بباده در بازم

akanani
Thursday 13 December 2007, 10:03 AM
عزم دیدار تو دارد جان بر لب آمده
بازگردد یا برآید چیست فرمان شما

sara
Thursday 13 December 2007, 10:09 AM
دیشب به سیل اشک ره خواب می زدم
نقشی به یاد خط تو بر آب می زدم

جدی نگیر

akanani
Thursday 13 December 2007, 10:14 AM
من اصولا هیچی را جدی نمی گیرم

دل خرابی می​کند دلدار را آگه کنید
زینهار ای دوستان جان من و جان شما

fanoos
Thursday 13 December 2007, 03:57 PM
یاد من باشد کاری نکنم که به قانون زمین بر بخورد
یاد من باشد تنها هستم
ماه بالای سرتنهاییست

kaka
Thursday 13 December 2007, 05:40 PM
گر چه جاي حافظ اندر خلوت وصل تو نيست
اي همه جاي تو خوش پيش همه جا ميرمت

nabegheh95
Thursday 13 December 2007, 07:51 PM
دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم

homa f
Friday 14 December 2007, 02:03 PM
رسم بد عهدی ایام چو دید ابر بهار
گریه اش بر سمن و سنبل و نسرین آمد

sara
Saturday 15 December 2007, 08:58 AM
هر دل که رهین تن بود اودل نیست
در عالم دل خبر ز آب و گل نیست
راهی نبود که او بمنزل نرسد
جز راه محبت،که در او منزل نیست

موفقیت online
Saturday 15 December 2007, 12:19 PM
شوخی مکن که مرغ دل بی قرار من
سودای دام عاشقی از سر به در نکرد

akanani
Saturday 15 December 2007, 01:45 PM
به بال و پر مرو از ره که تیر پرتابی
هوا گرفت زمانی ولی به خاک نشست

sara
Sunday 16 December 2007, 09:15 AM
من از تو جز تو نخواهم،که در طریقت عشق
بغیر دوست تمنا ز دوست،رسوائی است

akanani
Sunday 16 December 2007, 01:40 PM
ای جان حدیث ما بر دلدار بازگو
لیکن چنان مگو که صبا را خبر شود

sara
Sunday 16 December 2007, 05:08 PM
از آن پنهان نمایم آتش خویش
که می ترسم دل آتش بسوزد

akanani
Monday 17 December 2007, 08:25 AM
گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب
گفت در دنبال دل ره گم کند مسکین غریب

sara
Tuesday 18 December 2007, 09:36 AM
در روی تو دل به ما نمی ماند
در راه تو سر زپا نمی ماند