PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : دستگاه های موسیقی ایرانی



ac120
Tuesday 29 January 2013, 01:29 PM
به نظرم اومد که جای این مقاله توی این انجمن خالی باشه و من وقتی که خوندم واقعا کلی به اطلاعاتم افزوده شد درحالی که قبلا کسی میگفت دستگاه همایونی اصلا منظورش رونمیفهمیدم! پس شمارو دعوت میکنم به خوندن این مقاله :
دستگاه های موسیقی ایرانی

You can see links before reply
بانگ گردشهای چرخ است اینکه خلق
می نوازندش به تنبور و به حلق
ما همه اجزای عالم بوده ایم
در بهشت آن لحن ها بشنوده ایم.
(مولانا)
● دستگاهها و نغمه های موسیقی ایرانی
موسیقی ایرانی فواصل فیزیکی و گردشهای ملودیک خاصی دارد که شخصیت منحصر به فرد، بافت یگانه و ویژگی ملی خاصی به آن می بخشد.انسجام،یکپارچگی و خصوصیات ویژه الگوها و زینت ها آن را از موسیقی دیگر ملل بارز و متفاوت ساخته است.
اصل و اساس موسیقی ایرانی ردیف است.ردیف موسیقی ایرانی با حدود ۳۰۰ گوشه زیبا و دلنشین،سرچشمه و منبع الهام،ابتکار و تخیل بارز موسیقیدان است.نوازنده مبتکر بر مبنای گوشه های رنگارنگ،نغمه ها ،الحان و قطعات گوناگونی می سازد که طبعی جذاب و آرامش بخش دارد.
تار پود مستقل ردیف موسیقی ،با احساسات،عواطف،روحیه ایرانی،وضع اقلیمی و فصول و حالت های زمانی،یگانگی و وحدت یافته است.
موسیقی ایرانی،یکی از افتخارات فرهنگی ماست و بزرگان شعر ادب با استفاده از آن زندگی عرفانی و ریشه های الهامی خود را غنا بخشیده اند.چنانکه مولانا زخمهموسیقی را به لطفهای رحمانی تعبیر می کند.
من هم رباب عشقم و عشقم ربابی است
آن لطفهای زخمه رحمانم آرزوست
دانشمندان بزرگ ایرانی علوم موسیقی را جزء علوم عالی به حساب آورده اند و درک زیر و بم دانشآن را شایسته هر فردی نمی دانستند.ابن سینا پزشک و فیلسوف برجسته ایرانی در طلب علم موسیقی(مرد ) می جوید.او می گوید :هذا العلم،این المرء؟ یعنی این علم،مردش کو؟ در صورتیکه در مورد علوم دیگر می گوید:هذا المرء،این العلم؟
بنابراین موسیقی در سیر تحولی علمی خود همانند دیگر علوم بنیادی همگام با پیشرفت فیزیک ،پزشکی ،روانشناسی و جامعه شناسی مراحل توسعه و تکامل خود را پیموده است.
بطور کلی موسیقی هر دیار واجد ویژگیهای فرهنگی و سرشتی خود است و که با شرایط زمان، مکان، فضا،سرشت، ژنتیک و تمایلات عاطفی آن مردم رشد و هماهنگی می یابد.
از این رو برای درک دقایق موسیقی ایرانی باید شرایط کلی این سرزمین را مورد نظر داشت تا اهمیت این هنر متعالی و سهم آن در سازگاری و آرامش روحی مردم این دیلر روشن شود.ردیف موسیقی ایرانی و دستگاهها و نغمه های آنجلوه تحول و تکامل یافته موسیقی مقامی گذشته است.مقامهایی که تنها تار و پود و اسامی بعضی از گوشه های ردیف های آنها در ردیف کنونی مشاهده می شود.
نخستین کتابی که تقسیم بندی هفت دستگاهی در آن ثبت شده است کتاب بحور الالحانا از فرصت شیرازی است که در حدود صد سال پیش به نگارش در آمده است.بنابراین حدس بر این است که پایه گذاری موسیقی ایرانی و انسجام و ابتکار در شکل دستگاهی به دو یا سه قرن اخیر مربوط می شود.
در حال حاضر ردیف موسیقی ایرانی به هفت دستگاه ماهور،شور،همایون،چهارگاه، سه گاه،راست پنجگاه و نوا،و پنج نغمه ابوعطا،افشاری،بیات ترک(بیات زند)،دشتی و اصفهان تقسیم شده است که چهار نغمه ابوعطا، افشاری ،بیات ترک و دشتی از ملحقات دستگاه شور و نغمه اصفهان منشعب از دستگاه همایون است.این تقسیم بندی مورد قبول بسیاری از نوازندگان و موسیقی دانان معاصر است.هردستگاه و یا دستگاه فرعی(نغمه)بطور تقریبی حدود ده تا سی گوشه دارد.
هر گوشه را می توان مانند ملودی قابل گسترش دانست هر چند که به سبب انعطاف و آزادی ساختاری،طبیعتی فعالتر و وسیعتر از ملودی و مفهومی برتر از آن دارد.به نظر می رسد ابتکار تقسیم بندی ردیف موسیقی ایرانی بر اساس ساختار عاطفی و احساس گوشه ها صورت گرفته باشد.از نظر حالات مختلف عاطفی و روانی می توان دستگاههاو نغمه ها را در دوازده حالت مختلف به سر زیر مجموعه متمایز با حالات عاطفی کم و بیش مشترک تقسیم نمود.در این نوع تقسیم بندی چهار دستگاه (ماهور،شور ،همایون،چهارگاه)در یک زیرمجموعه،سه دستگاه(راست پنجگاه،سه گاه و نوا)در یک زیر مجموعه و نهایتا پنج حال فرعی یا نغمه های(ابو عطا،افشاری،بیات ترک،دشتی و اصفهان)در زیر مجموعه دیگری قرار می گیرند که تاثیرات عاطفی هریک در جای خود بحث خواهد شد.
دریاب مرا كه بی تو برخواست چون رود زهر رگم فغانی
نی نی چو بابم از غم تو یعنی كه رگی و استخوانی !
● مفهوم دستگاه
▪ دستگاه موسیقی عبارت است از : توالی نظام یافته قراردادی نمونه های قالبی موسیقائی به نام نغمه یا گوشه كه در حوزه تونال آن دستگاه ترتیب یافته است . سابقا آهنگهایی كه مطابق با سیستم هفت نغمه ای (هفت نتی) نواخته می شد خسروانی می گفتند . كلمه خسروانی در لغت به معنای " سرود خوش " است ولی در اصل ، خسروانی معنای ائم همه آهنگها و آوازهای خوش می باشد . به تدریج واژه خسروانی به دستان و سپس به دستگاه تغییر یافت . طبقه بندی هفت دستگاهی كه در قسمت قبل ذكر شد از حدود چهل سال قبل معمول بوده و ردیف های گوناگون موسیقی دانان دوره اخیر از قبیل درویش خان ، میرزا عبدالله و حسینعلی میرزا از روی همین ترتیب است .
● مفهوم گوشه
گوشه ها بافتهای موسیقیائی هستند كه اجرا كننده به بكار بردن آنها به عنوان دستمایه طبق ردیف و سبك و روش روایت شده ، ایجاد قطعاتی مانند پیش درآمد ، تصنیف ، رنگ ، چهار مضراب و غیره را می نماید .
بنابراین جایگاه و نقش آن بیشتر از ملودی است . هر گوشه در هر دستگاهی دارای اسمی خاص است . همانقدر كه یك گوشه می تواند دارای شخصیت وزنی یا ملودی متفاوتی شود نامی احراز می نماید . ردیف در واقع نظم و نواختن گوشه ها را می رساند و برای آفرینش ملودی ها تازه و بداهه نوازی و داهه سرائی بعنوان الگو مورد استفاده قرار می گیرد .
● مفهوم ردیف
ردیف در لغت به معنای چند تن یا چند چیز كه پشت سر هم قرار می گیرند می باشد و در اصطلاح موسیقی ترتیب پیوستگی گوشه هاست كه شامل درآمد آواز و گوشه های اصلی است و در واقع نظم نواختن گوشه ها را می رساند . ردیف ، مظهر اصلی و قلب موسیقی ایرانی و شاهكار نبوغ موسیقیائی ملت ایران است و شاخصی است كه بواسطه آن موسیقی ایرانی از تمام موسیقی های دیگر تمایز می یابد .
● تصنیف
معمولترین و رایج ترین قطعات ساخته شده تصنیف است . اصطلاح تصنیف در سده های هشتم و نهم هجری قمری بجای قول و غزل به كار می رفته است . قول و غزل از انواع اشعاری كه دارای وزن عروضی بوده اند تشكیل شده كه با الحان موسیقی می توانستند آنها را بخوانند . در موسیقی تصنیف عبارت است از آهنگهای كوتاهی كه همواره با شعر توام بوده و كلمات روی مضامین و معانی خاص ساخته شده باشد .
خواندن تصنیف همانند آواز به تخصص نیاز دارد و مستلزم آشنایی خوانند . با میزانهای ضرب می باشد .
● چهار مضراب
قطعه ای است كه برای نوازندگی ساز ساخته می شود و معمولا نوازنده آن را به تنهایی اجرا می كند و غالبا برای ایجاد تنوع و احتراز از یكنواختی اجرای آوازها و برای نشان دادن مهارت نوازنده ساخته می شود .
● پیش درآمد (اورتور)
فرم پیش درآمد تا حدودی شبیه به تصنیف است لیكن بدون كلام می باشد . این فرم نسبتا جدید بوده و بر مبنای چند گوشه از دستگاه یا آواز خاصی ساخته می شود . مبتكر پیش درآمد زنده یاد درویش خان می باشد .
● رنگ
قطعه ای است مخصوص رقص كه در انتهای اجرای دستگاهی موسیقی نواخته می شود و شامل قطعه ضربی مهیج و شادی آفرینی است و این قطعات زیبا هر یك دارای اسم خاصی می باشد .
مطالب فوق توصیف مفاهیم اساسی بكار رفته در موسیقی ایرانی بود كه جهت آشنایی دوستان و سروران ارجمند ارائه شد . در مقالات بعدی در مورد هر یك از دستگاههای موسیقی ایرانی و تاثیرات آنها به تفصیل سخن خواهیم گفت .این مطرب از کجاست که ساز عراق
وآهنگ بازگشت به راه حجاز کرد
حافظ
● تاثیر دستگاههاو آوازها
دستگاههاو آوازهای ایرانی ،تاثیرات مختلفی بر روحیات انسان دارند.فارابی از این لحاظ موسیقی را به سه دسته تقسیم کرده است:
۱-ملذ ّه:یعنی آهنگهایی که روان انسان را به لذت و خوشی وا می دارد.
۲-مخیّله:آهنگهایی است که انسان را به اندیشه فرو می برد.
۳-انفعالیّه:نواهایی که در انسان عکس العمل ایجاد می کند و او را به حرکتی متناسب با آهنگ وا می دارد.
براین اساس هر دستگاه و نغمه ای در ردیف موسیقی ایرانی به لحاظ فواصل فیزیکی و نوع گردش ملودیک دارای حال و احوال خاصی است که از این پس به این حالات به تفکیک می پردازیم.
● دستگاه شور و ملحّفّات آن
بین دستگاههای هفت گانه "شور"از همه بزرگتر است و به آن "ام الآواز" یعنی مادر همه آوازها گفته می شود .دستگاه شور سابقه بسیارقدیمی دارد و بیشتر موسیقی های محلی و آنچه در ایلات نواخته و خوانده می شود جزء این دستگاه محسوب می گردد.
شور آواز متداول میان مردم است ،بخصوص متعلقات این آواز بیشتربین عامه مردم معمول می باشد و حتی اشخاصی که موسیقی نمی دانند گهگاه در زمزمه هایشان نا خودآگاه یکی از متعلقات شور را می خوانند.
یکی از متعلقات مهم دستگاه شور ،حجاز است که آهنگ و لحن مخصوص عربهاست و در کشور ما از این گوشه برای خواندن وقرائت قرآن مجید و مناجاتهای دینی و مذهبی استفاده می شود.آواز شور نمونه کاملی از احساسات و اخلاق ملی گذشتگان ما است و گویی روح عارفانه ایرانی را به خوبی نمایان می سازد . ملحقات شور عبارتند از :آواز بیات ترک(بیات زند)-آواز دشتی -آواز ابوعطا و آواز افشاری .
● حالات عاطفی دستگاه شور:
این آواز برای ابراز احساسات درونی از قبیل عشق و محبت،عاطفه ، ترحم و مانند آن بسیار مناسب است .می توان آواز شور را به انسان سالخورده با تجربه ای تشبیه کرد که در مقابل نا سازگاری روزگار به عوض آنکه سر به زانوی غم بگذارد با کمال بردباری ،تاَمل و تفکر می کند و درس بی توجهی به عالم مادی و فانی را به انسان می دهد.شور تمایل زیادی به دقت و شرح و بسط جزییات داشته و در گردش و توجه به احساسات و جزییات ،دقیق و موشکافانه سیر می کند.مایه های شور نوازنده و شنونده را محو دقایق و حقایق درونی می کند و عواطف عمیق و حساس را بر می انگیزد . ویژگیها ی اصلی مایه های شور شامل حساسیت ،حزن و ظرافت نگری است .استفاده بهنگام از مایه های شور به خوبی اندوه را تخلیه می کند واز شدت نگرانی می کاهد .بین نغمات شور ،دشتی از نظر حزن ،عمیقتر و جانسوزتراست.مستعدترین ماهها از نظر ارتعاشی برای این فواصل فشرده تری نیاز دارد.
از گوشه های مشهور این دستگاه می توان به شهناز،گریلی،شهر آشوب ،حسینی ،خارا،سلمک ،کرشمه رهاب،حزین،ضرب اصول و قرچه اشاره نمود.
مطرب عشق عجب سازونوائی دارد
نقش هر پرده که زد راه به جایی دارد
آواز یا نغمات دستگاه شور
آواز یا نغمه ابوعطا
ابوعطا آوازی است که میان توده ملت رواج دارد.با این وجود دارای لطف و زیبائی خاصی است و در عین حال ،حالتش با دستگاه شور هم بی تفاوت نیست.حجاز یکی از گوشه های آواز ابوعطا می باشد.از مهمترین گوشه های این آواز می توان به خسرو و شیرین ،چهارباغ،و سَیَخی اشاره کرد.
● آواز یا نغمه بیت ترک یا بیات زند
این آواز مانند آواز ابوعطا نغمه ای بازاری و مرسوم میان عموم مردم می باشد.آواز مذکور بسیار یکنواخت می باشد و برخی از گوش ها زود از شنیدن آن خسته می شوند.اغلب گوشه هایی که در دستگاه ماهور به کار می روند در اواز بیات ترک نیز وجود دارند مانند دلکش و شکسته که در جای خود بحث خواهند شد.از مهمترین گوشه های این آواز می توان به خسروانی ،بسته نگار ،شکسته ،زنگوله ،شهابی و جامه دران اشاره کرد.
● آواز یا نغمه دشتی
دشتی یکی از زیباترین متعلقات دستگاه شور است.آوازی است حزین و غم انگیز ولی در عین حال لطیف و ظریف و می توان آن را آواز چوپانی ایرانی نامید.چون زندگانی پاس و بی آلایش چوپانان و صحرانشینان را وصف می کند . این آواز در عین سادگی گاه چنان تاثیر پذیر و دلرباست که شنونده اشک حسرت برگونه می افشاند .اصل این آواز از ناحیه دشتستان فارس می باشد.در قسمت شمال ایران در شهرهای مازندران و گیلان این آواز تغییر شکل داده و بصورت نغمه گیلکی در آمده است. گیلکی آواز بومی سواحل جنوبی بحر خزر بخصوص منطقه گیلان است .سادگی و بی تکلفی آواز دشتی و زیبائی خاص آن انسان را به تامل وا می دارد.گویی آواز دشتی از حنجره ای خارج می شود که صاحب آن از مکروحیله و تزویر آگاه نیست و راستی و درستی پیشه ی دیرینه و یادگار نیاکان او می باشد.این آواز از مناظر گوناگون و زیبای طبیعت و دشتهای سر سبز و خرم وجویبارهای روان و آسمان آبی و ستارگان پر نور و درخشان و گلهای معطر خودرو و زندگی بی دغدغه و آرام مردم ساده ایلاتی گفتگو می کند .از مهمترین گوشه های این آواز می توان به بیدکانی ،گیلکی،دیلمان،غم انگیز،مثنوی و حاجیانی اشاره کرد.آهنگ زیبای "زرد ملیجه"ساخته استاد ابولحسن صبا در مایه دشتی می باشد.
● آواز یا نغمه افشاری
افشاری آوازی است مغموم و حزین که حکایاتی از هجران و فراق یار دارد.عاشقی است ناامید با حال نزار و افسرده که از شدت درد و غصه می نالد و آه و زاری می کند .بطورکلی این آواز برای نشان دادن حالاتی نظیر هجران ،درد و اندوه و ناکامیها ،خاطرات جانگداز و شکایت از بی وفایی یار مناسب است.از از مهمترین گوشه های این آواز می توان به عراق،بسته نگار،صدری حصار ،جامه دران،حزین ،رهاوی،نهیب و مثنوی اشاره کرد.
نه ساز توست نه آواز نی نه شعر منیر
به هوش باش مغنی كه این صدای خداست
همایون آوازی است با شكوه و مجلل و آرام و در عین حال موثر و جذاب و زیبا ، گفتار پر از عظمت و پند و اندرزش از روی كمال مهارت و پختگی است . بیانش گویا و سحرانگیز است و شنونده بی اختیار در برابر این آواز سكوت می كند . همایون ناصحی مهربان و دلسوز است و با شنونده خود درد دل می كند و با بیانی بسیار زیبا و با ملاحت زیاد چنان نصیحت می كند كه از عهده هیچ سخنران و استادی بر نی آید . همایون مجموعه ای است از احساسات روحانی و لطیف ، گاه شخص را مواخذه میكند و گاه با غرور و خودخواهی سخن می گوید . گاه فریاد و ناله ای دردناك از دل داغدار بر میكشد و اشك از دیده می افشاند ولی بزودی جهت خود را تغییر داده و طرز كلام را عوض می كند و پند صبوری می دهد و قلوب افسرده و دلتنگ را تسلی و آرامش می بخشد . همایون همانند دشتی ناله و زاری نمی كند و ضجه نمی زند بلكه چون تجربه دیدگان و زحمت كشیدگان تحمل و بردباری و شكیبائی دارد و حسرت و تاسفش درونی و نهانی است .
انسان در اثر شنیدن این آواز غرق تفكر می شود .
مایه های دستگاه همایون از تلفیق دو دانگ متفاوت بوجود آمده و حالت جدیدی می سازد . این دستگاه حاصل تلفیق دانگهای اصلی شور و چهارگاه است .
احساس همایونی میل درونی به دلدادگی و تالمات عاشقانه را به خوبی پاسخ می دهد و معرف حالت شیدایی است . شیدایی حالتی از شیفتگی و از خود بی خودی توام با عشق و دلدادگی بوده كه بیتابی آن توام با امید می باشد .گاهی مایه های این دستگاه بهترین جلوه تمناهای عارفانه وانعكاس دلدادگی روحیه شرقی است . خوبی شیدایی همایون می تواند درد و سوی اندوه و نشاط گسترش یابد . اما در دو حالت سرخوش و دلبسته است . احساس همایونی در نهایت طلب یار و دلدادگی را تحریك و با وجد و سرخوشی به اندوه فراق جان می بخشد .
دستگاه همایون را قدما مالیخولیائی می دانستند . واژه مالیخولیا بیشتر به قصد عاشقان اندوهگین بكار می رفته است . امروز واژه دقیق تری با عنوان " سیكوتمی" یا ادوار خویی برای تظاهرات روانی آن بكار می رود كه ترجمه فارسی آن حالت شیدایی می باشد . روحیه شیدا در دل بستن بی پروا و عاشق پیشه و دراز دست دادن و هجر و فراق نیز مستعد و گرفتار است . خلاصه كلام آنكه همایون ، عاشق و دلداده ای است كه گاه در گوشه هایی با فواصل وسیع به احساس نشاط و بزرگ منشی میرسد و گاه در گوشه هایی حزین و گرفته است . اما در هر دو حالت یاد آور خاطرات هجران یار و دیار است و از بیان احساس فراق عاشقانه لذت می برد و با مرور خاطرات عاشقانه دل غمگین و ناكام را تسكین می دهد . میل به مایه های همایونی در ماههای تیر ، آبان و اسفند بیشتر می باشد . در این ایام مایه های همایونی اندیشه های خیالی گوناگون را به ذهن می رساند .
از مهمترین گوشه های دستگاه همایون می توان به بیداد ، چكاوك ، لیلی و مجنون ، نی داوود ، جامه دران ، شوشتری ، بیات راجع و زنگ شتر اشاره كرد .

فرهاد کتیرایی
منبع : You can see links before reply

shabnamj
Sunday 31 March 2013, 05:50 PM
از نظر اصولی برای امثال من که ابتدای این مسیر هستند نیازی هست تمام دستگاه ها رو با جزییات بشناسن؟
یا اگر اجازه بدیم در گذر زمان این اتفاق بیفته بهتره
می خوام بدونم دونستنش مثمر ثمر هست یا نه؟

alireza_jafarian
Sunday 31 March 2013, 06:32 PM
از نظر اصولی برای امثال من که ابتدای این مسیر هستند نیازی هست تمام دستگاه ها رو با جزییات بشناسن؟
یا اگر اجازه بدیم در گذر زمان این اتفاق بیفته بهتره
می خوام بدونم دونستنش مثمر ثمر هست یا نه؟


بستگی داره شما کجای این مسیر باشی. اما از همین الان متناسب با سطحی که خودت هستی باید اطلاعات داشته باشی و تلاش کنی براش.وقتی سطحت بالاتر رفت شناختت از ردیف هم متناسب با اون بالاتر باید بره.