مشاعره

[fatemeh.1994]

در این زمانه ی بی های و هوی لال پرست
خوشا به حال کلاغان قیل و قال پرست
چگونه شرح دهم لحظه لحظه ی خود را
برای این همه ناباور خیال پرست؟

[khooro]

تنور لاله چنان بر فروخت باد بهار====که غنچه غرق عرق گشت و گل به جوش امد

[fatemeh.1994]

دركوي خيال خود چه مي پويي تو ؟
وين ديده به خون دل چه ميشويي تو ؟
از فرق سرت تا به قدم حق دارد
اي بي خبر از خويش چه مي جويي تو؟

[khooro]

وجود ما معماییست حافظ====که تحقیقش فسون است و فسانه

[Hmd_N]

هر وقت خوش که دست دهد مغتنم شمار

کس را وقوف نیست که انجام کار چیست

[khooro]

تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن=====که دوست خود روش بنده پروری داند

[Hmd_N]

در مذهب ما باده حلالست و لیکن

بی روی تو ای سرو گلندام حرامست

[fatemeh.1994]

تو عمر خواه و صبوری که چرخ شعبده باز / هزار بازی طرفه تر از این بر انگیزد

[hichnafar]

دست ازطلب ندارم تاكام من برآيد
ياتن رسد به جانان ياجان زتن برآيد
(بالايي خوب مي پيچونيا)

[fatemeh.1994]

دیریست که دلدار پیامی نفرستاد

ننوشت سلامی و کلامی نفرستاد

.......................................
(بالایی ، اصلا به قیافه ی من پیچوندن میخوره؟)
ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــ

[khooro]

دلم ز حلقه ی زلفش به جان خرید اشوب=====چه سود دید ندانم که این تجارت کرد

[محمد شفیعی]

با سلام خدمت همه دوستان...
دل من درس عشق و عاشقی را
شبی در محفل پروانه آموخت
سحر پروانه را دیدم در آتش
که میخندید و جان می داد و می سوخت
ز کار شمع خندیدم چو دیدم
میان گریه کردن ناز می کرد
ولی پروانه بی پروا در آتش
بدون بال و پر پرواز می کرد...
(ببخشید که طولانی شد)

[fatemeh.1994]

دلا در عاشقی ثابت قدم باش

که در این ره نباشد کار بی اجر

________________________

[khooro]

روزگاریست که ما را نگران میداری====مخلصان را نه به وضع دگران می داری

[kaka]

یک عمر پریشانی دل بسته به مویی است
تنها سر مویی ز سر موی تو دورم ...

[fatemeh.1994]

ما محرمان خلوت انسیم غم مخور

با یار آشنا سخن آشنا بگو

:)

[محمد شفیعی]

واعظ مکن نصیحت شوریدگان که ما
با خاک کوی دوست به فردوس ننگریم...

[khooro]

ملک در سجده ادم زمین بوس تو نیت کرد====که در حسن تو لطفی دید بیش از حد انسانی

[fatemeh.1994]

یک نظر کرده به مشتاقان ز روی دوستی / در سر هریک ز عشقت صد فغان انداخته

[khooro]

هر کو نکاشت مهروز خوبی گلی نچید====در رهگذار باد نگهبان لاله بود

[Hmd_N]

در حکمت سلیمان هر کس که شک نماید

بر عقل و دانش او خندند مرغ و ماهی

[fatemeh.1994]

یا رب آن زاهد خودبین که به جز عیب ندید

دود آهیش در آیینه ی ادراک انداز

[Hmd_N]

ز من چو باد صبا بوی خود دریغ مدار

چرا که بی سر زلف توام بسر نرود

[fanoos]

دمي با دوست در خلوت،به از صد سال در عشرت
مـن آزادي نـمي خواهم كـه با يـوسف بـه زنـدانـم.

[fatemeh.1994]

ما کار و دکان و پیشه را سوخته ایم

شعر و غزل و دو بیتی آموخته ایم

با عشق که او جان و دل و دیده ی ماست

جان و دل و دیده هر سه را سوخته ایم

[محمد شفیعی]

محمد کافرینش هست خاکش
هزاران آفرین بر جان پاکش
چراغ افروز چشم اهل بینش
تراز کارگاه آفرینش...
(میلاد مفخر موجودات و سرور کائنات رو به همهء دوستان تبریک عرض می کنم)

[fatemeh.1994]

شاد باش ای عشق خوش سودای ما

ای طبیب جمله علت های ما...
_____________________

[hichnafar]

امضام

[محمد شفیعی]

دل دردمند ما را که اسیر توست یارا
به وصال مرهمی نه چو به انتظار خستی...

[fatemeh.1994]

یک لحظه غمت از دل من می نشود دور

گویی که غمت را جز ازین رای دگر نیست

(عراقی)

[Hmd_N]

تو کز مکارم اخلاق عالمی دگری

وفای عهد من از خاطرت بدر نرود

[khooro]

دوای تو دوای توست حافظ=====لب نوشش لب نوشش لب نوش

[fatemeh.1994]

شرب مرا پیمانه شو ، وز خویشتن بیگانه شو

با درد من همخانه شو ، باشد که با ما خو کنی

[kaka]

يک چند پشيمان شدم از رندي و مستي
عمريست پشيمان ز پشيماني خويشم

[Hmd_N]

منم که گوشه ی میخانه خانقاه منست

دعای پیر مغان ورد صبحگاه منست

[محمد شفیعی]

تا به جفایت خوشم,ترک جفا کرده ای
این روش تازه را,تازه بنا کرده ای...

[fatemeh.1994]

یارب به وقت گل گنه بنده عفو کن / وین ماجرا به سرو لب جویبار بخش

[kaka]

شيدا از آن شدم که نگارم چو ماه نو
ابرو نمود و جلوه گري کرد و رو ببست

[fatemeh.1994]

تا نگری در زمین ، هیچ نبینی فلک

یکدمه خود را مبین،خلعت دیدار بین

"مولانا"

[محمد شفیعی]

با سلام و تبریک مجدد نوروز به دوستان همدل:

ناله مرغ اسير اين همه بهر وطن است
مسلك مرغ گرفتار قفس همچو من است
همت از باد سحر مي طلبم گر ببرد
خبر از من به رفيقي كه به طرف چمن است
فكري اي هموطنان! در ره آزادي خويش
بنماييد كه هر كس نكند، مثل من است
خانه اي كوشود از دست اجانب آباد
زاشك ويران كنش آن خانه كه بيت الحزن است
جامه اي كونشود غرقه به خون بهر وطن
بدر آن جامه كه ننگ تن و كم از كفن است
همه اشراف به وصلت خوش همچون خسرو
رنجبر در غم هجران تو چون كوهكن است.(عارف)
(ببخشید واقعا من بازم نتونستم جلوی خودم رو بگیرم)

[Hmd_N]

تنت بناز طبیبان نیازمند مباد

وجود نازکت آزرده گزند مباد

[محمد شفیعی]

دارد به سحر دعا اثرها
دست من و دامن سحرها
هرشب به امید وعدهء تو
چشمم شده فرش رهگذرها...

[Hmd_N]

امتحان کن که بسی گنج مرادت بدهند

گر خرابی چو مرا لطف تو آباد کند

[fatemeh.1994]

دل می رود ز دستم ، صاحبدلان خدا را
دردا که راز پنهان ، خواهد شد آشکارا

[محمد شفیعی]

آتش عشق است کاندر نی فتاد
جوشش عشق است کاندر می فتاد

[fatemeh.1994]

امضا ...

[Hmd_N]

دریغ مدت عمرم که بر امید وصال

بسر رسید و نیامد بسر زمان فراق

[fatemeh.1994]

قطره کز دریا برون آید همـــــــی

چون سوی دریا شود ، دریا شود

*عراقی*

[marzi_a1732]

در این درگه که کَه کُه کَه شود ناگه
مشو غرّه به امروزت که فردایی نیی آگه

[elykak]

هله عاشقان بشارت كه نماند اين جدايي
برسد به يار دلدار بكند خدا خدايي

[fatemeh.1994]

یاد نیاورد زمن و هیچ نپرسید مرا

باز یک بارگیم پست نسازد چه کنم؟

[elykak]

مرا مي بيني و هر دم زيادت مي كني دردم
تو را مي بينم و ميلم زيادت مي شود هر دم

[hichnafar]

من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید
قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید

بهار

[elykak]

دل من در دل شب ، خواب پروانه شدن مي بيند
مهر در صبحدمان داس به دست ،‌خرمن خواب مرا مي چيند ...

[محمد شفیعی]

سلام به همه دوستان همدل,یک شعری همین امرروز از دوستی شنیدم به نظرم زیبا اومد,حالا که د اومده خالی از لطف نیست که برا شما هم بگم...
دل عاشق به پیغامی بسازه
خمار آلوده با جامی بسازه
مرا کیفیت چشم تو کافی است
ریاضت کش به بادامی بسازه...

[elykak]

قشنگ بود

هین سخن تازه بگو تا دو جهان تازه شود
وا رهد از حد جهان ، بی حد و اندازه شود ...

[kaka]

در چشم تو التماس را ميبينم
گلهاي سپيد ياس را ميبينم
پژواک صداي عشق در چشم توبود
من چهره انعکاس را ميبينم

[elykak]

من درد تو را ز دست آسان ندهم
دل بر نکنم ز دوست تا جان ندهم

[kaka]

ماییم و موج سودا شب تا به روز تنها
خواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا کن

[helenmortazavi]

نکن باور تو هر حرف و نشونه

که گرداب بدی هست این زمونه

[محمد شفیعی]

هر کسی گوید که درمانی کن آخر درد را
چون به دردم دائما مشغول درمان چون کنم...

[kaka]

من ازدرمان و درد و وصل و هجران
پسندم آن چه را جانان پسندد

[helenmortazavi]

دیشب جمال رویت تشبیه به ماه کردم

تو بهتر از ماه بودی من اشتباه کردم

[elykak]

من مست و تو ديوانه ،‌مارا كه برد خانه ؟
صد بار تو را گفتم :‌كم خور دو سه پيمانه ...

[marzi_a1732]

هان ای پسر عزیز و دلبند
بشنو ز پدر نصیحتی چند

[elykak]

داني كه چنگ و عود چه تقرير مي كند ؟!
پنهان خوريد باده كه تعزير مي كند ... !

[kaka]

دلتنگم و دیدار تو درمان من است
بی رنگ رخت زمانه زندان من است

[fatemeh.1994]

تا تو پيدا آمدي پنهان شدم

زانكه با معشوق پنهان خوشتر است

[kaka]

تو هم درد مرا درمان نخواهی داد، می دانم
فقط آرامشم را می دهی بر باد، می دانم

[Hmd_N]

من که ملول گشتمی از نفس فرشتگان

قال و مقال عالمی می کشم از برای تو

[fatemeh.1994]

وقت آن شیرین قلندر خوش که در اطوار سیر

ذکر تسبیح ملک در حلقه ی زنّار داشت

[mos167]

سلام به دوستان قدیمی
.....
تا کی در انتظار گذاری به زاری ام
بازآی بعد از اینهمه چشم انتظاری ام

[fatemeh.1994]

ماند به سینه ام غم تو یادگار تو

هرگز غمت مباد و خدا با تو یار باد

[kaka]

دل گفت وصالش به دعا باز توان یافت
عمریست که عمرم همه در کار دعا رفت ...

[violin-m]

تکیه بر تقوی و دانش در طریقت کافریست
راهرو گر صد هزار دارد توکل بایدش

[fatemeh.1994]

شد ز غمت خانه ی سودا دلم
در طلبت رفت به هرجا دلم
در طلب زهره رخ ماه رو
می نگرد جانب بالا دلم

[kaka]

مهربانی صفت بارز عشاق خداست
یادمان باشد از این کار ابایی نکنیم ...

[violin-m]

ما را که به جز توبه شکستن هنری نیست
ما باده فروشیم
ما خانه به دوشیم

[arashe_kamangir]

مدامم دل بر آذر ديده تر بي
جام عيشم پر از خون جگر بي
زبويت زندگي يابم پس از مرگ
ترا گر بر سر خاكم گذر بي

[fatemeh.1994]

یار مرا ، غار مرا ، عشق جگر خوار مرا

یار تویی، غار تویی، خواجه نگهدار مرا

[nabegheh95]

اين منم پنهانترين افسانه‌يِ شبهاي تو
آنکه در مهتاب باران شوقِ پيدايي نداشت

[kaka]

تو به صد نغمه ، زبان بودی و دلها همه گوش
چه شنفتی که زبان بستی و خاموش شدی ؟!

[fatemeh.1994]

یارب این مستی شبانه ، این تب و تاب عاشقانه

در وجودم شعله ها می کند به پا،می کشد زبانه

[محمد شفیعی]

با سلام خدمت همهء همراهان موافق,گله دارم از خودم اول,چندم هم از دوستان که نمی دونم چرا از نوروز به این طرف یه کم این تاپیک از تب و تاب افتاده و همه کم کاری می کنیم,از همه بیشترم خودم...
همای گو مفکن سایهء شرف هرگز
بر آن دیار که طوطی کم از زغن باشد...

[fatemeh.1994]

سلام.ممنون از توجه شما...
اما متاسفانه فقط این تاپیک نیست که کم تب و تاب شده ...کل شعر و ترانه کم تب و تاب و حتی بی تب و تاب شده!!!!
شاید اگر برای این بخش مسئولی انتخاب بشه ، تا حدودی ازین حالت در بیاد!

ـــــــــــــــــــ

در حسرت دیدار تو آواره ترینم

هرچند که تا خانه ی تو فاصله ای نیست

[محمد شفیعی]

تا با غم عشق تو مرا کار افتاد
بیچاره دلم در غم بسیار افتاد
بسیار فتاده بود اندر غم عشق
اما نه چنین زار که این بار افتاد

[nabegheh95]

در گريز از خلوت شبهايِ بي‌پايان خود
بي تو اما خوابِ چشمم هيچ لالايي نداشت

[arashe_kamangir]

تکیه بر تقوی و دانش در طریقت کافریستراهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش

[fatemeh.1994]

شراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورش

که تا یکدم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش

[nabegheh95]

شرم از آن چشم سیه بادش و مژگان دراز
هرکه دل بردن او دید و در انکار من است

[kaka]

ترسم که اشک در غم ما پرده در شود
وین راز سر به مهر به عالم سمر شود

[arashe_kamangir]

در آن آتش نداری طاقت سوز

به صبر، آبی برین آتش، زن امروز

[marzi_a1732]

زمانه، با دلم دیدی چه ها کرد؟
مرا در اوج حسرتها رها کرد ...

[fatemeh.1994]

در صفات او صفاتم نیست شد

هم صفا و هم صفاتم می دهد

[Hmd_N]

در آن زمین که نسیمی وزد ز طره ی دوست

چه جای دم زدن نافه های تاتاریست

[fatemeh.1994]

تو را هرکس به سوی خویش خواند
تو را من جز به سوی تو نخوانم

[fanoos]

مه من دمي نبودت غم همصدايي من
كه ز چهره ام نخواندي غم بي نوايي من

[nabegheh95]

نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد
بخت ار یار شود رختم از این جا ببرد

[helenmortazavi]

در خرقه چو آتش زدی ، ای عارف سالک
جهدی کن و سر حلقه رندان جهان باش

[محمد شفیعی]

شکوه ای نیست ز توفان حوادث ما را
دل به دریا زدگان,خنده به سیلاب زنند

[fatemeh.1994]

دیده ی سیر است مرا ، جان دلیر است مرا

زَهره ی شیر است مرا ، زُهره ی تابنده شدم

[Hmd_N]

میترسم از خرابی ایمان که میبرد

محراب ابروی تو حضور ز نماز من

[kaka]

نيست رنگي كه بگويد با من
اندكي صبر سحر نزديك است
هر دم اين بانگ برآرم از دل
واي اين شب چه قدر تاريك است

[fatemeh.1994]

تو هر خیال که کشف حجاب پنداری

بیفکنش که تو را خود همان حجاب کند

[محمد شفیعی]

در جست و جوی اهل دلی عمر ما گذشت
جان در هوای گوهر نایاب داده ایم...

[kaka]

من اناری ، می کنم دانه ، به دل می گویم
خوب بود این مردم ، دانه های دلشان پیدا بود

[marzi_a1732]

دارم دلکی غمین و خسته
کز بهر غمت به خون نشسته

[kaka]

هر که شد محرم دل در حرم يار بماند
وان که اين کار ندانست در انکار بماند

[fatemeh.1994]

دیده از خلق ببستم چو جمالش دیدم

مست بخشایش او گشتم و جان بخشیدم

[nabegheh95]

من ره به خلوت عشق، هرگز نبرده بودم
پیدا نمی شدی تو ، شاید که مرده بودم

[kaka]

مرا می بینی و هر دم زیارت می کنی دردم
تو را می بینم و میلم زیادت می شود هر دم

[elykak]

من نه آنم كه زبوني كشم از چرخ فلك
چرخ بر هم زنم ار غير مرادم باشد ...

[kaka]

در شبان غم تنهايي خويش
عابر چشم سخنگوي توام .
من در اين تاريكي
من در اين تيره شب جانفرسا
زائر ظلمت گيسوي توام .

[marzi_a1732]

ما ز یاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بود آنچه می پنداشتیم

[kaka]

می خواهی از این کلبه ی تارم بروی ؟
این گونه غریب از کنارم بروی ؟

[محمد شفیعی]

یاران به مرافقت چو دیدار کنید
شاید که ز دوست یاد بسیار کنید
چون بادهء خوشگوار نوشید به هم
نوبت چو به ما رسد نگونسار کنید

[marzi_a1732]

دیدار یار غایب دانی چه شوقی دارد؟
ابری که در بیابان بر تشنه ای ببارد

[elykak]

دل من در دل شب خواب پروانه شدن مي بيند
مهر در صبحدمان داس به دست ، خرمن خواب مرا مي چيند ...

[Atta-Flamenco]

داني چرا از ميوه ها سيب نيكوست
نيمش رخ عاشق است و نيمش رخ دوست
ان زردي و سرخي كه در ان مي بيني
زردي رخ عاشق است و سرخي روي دوست

[fatemeh.1994]

تو بگشا چشم تا مهتاب ببینی
تو مه را نور بخشیدن میاموز

[Atta-Flamenco]

(You can see links before reply)[/URL]ز دریچه چشمم نظری به ماه داری
چه بلند بختی ای دل که به دوست راه داری [URL="You can see links before reply"] (You can see links before reply)

[marzi_a1732]

یارب این نوگل خندان که سپردی به منش
می سپارم به تو از دست حسود چمنش

[Atta-Flamenco]

(You can see links before reply)شمعی فروخت چهره که پروانه ی تو بود
عقلی درید پرده که دیوانه ی تو بود



(You can see links before reply)

[HamedSedighi]

دوش وفت سحر از غصه نجاتم دادند
وندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند

[Atta-Flamenco]

ديگري چون تو مرا آزار نکرد



آنچه تو کردي با من هيچ ستم کار نکرد.

[HamedSedighi]

درآ در خلوت خاص الهی
طلب کن در دل ما گنج شاهی

[elykak]

يكي درد و يكي درمان پسندد
يكي وصل و يكي هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را يارم پسندد ...

[kaka]

دور از تو مرا هجر تو کرده ست بحالي
کز مويه چو موئي شدم از ناله چو نالي

[HamedSedighi]

یا بخت من طریق مروت فرو گذاشت
یا او به شاهراه طریقت گذر نکرد

[marzi_a1732]

در این درگه که کَه کُه کَه شود ناگه
مشو غره به امروزت که فردایی نئی آگه

[elykak]

هين سخن تازه بگو تا دو جهان تازه شود
وارهد از حد جهان ،‌بي حد و اندازه شود ...

[Atta-Flamenco]

دل را به زلف پرچین،تسخیر می توان کرد
این شیر را به موئی، زنجیر می توان کرد

[HamedSedighi]

دود آه سینه سوزان من
سوخت این افسردگان خام را

[elykak]

الا اي پير فرزانه ، مكن منعم ز ميخانه
كه من در ترك پيمانه ،‌دلي پيمان شكن دارم ...

[E_N]

مرده بدم زنده شدم گریه بدم خنده شدم
دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم

[elykak]

ميخواره و سرگشته و رنديم و نظر باز
وآنكس كه چو ما نيست در اين شهر كدام است ؟

[Atta-Flamenco]

تا هستم اي رفيق نداني که کيستم

روزي سراغ وقت من آئي که نيستم

[elykak]

من مست و تو ديوانه مارا كه برد خانه ؟
صد بار تو را گفتم : كم خور دو سه پيمانه ...

[eiman01]

همبندی های خسته و رنجورم
پوسیدنی ست بند شما،دانم
فردا گل امید بروید باز
در قبل دردمند شما،دانم

[elykak]

من درد تو را ز دست آسان ندهم
دل بر نكنم ز دوست تا جان ندهم ...

[Atta-Flamenco]

ما گذشتيم و گذشت آنچه تو با ما کردي
**تو بمان و دگران واي به حال دگران

[helenmortazavi]

نمیدونم که گناهم چی بوده؟ که نصیبم یه مداد کبوده

من با اون مداد واست مینویسم این سزا سزای کارم نبوده

[Atta-Flamenco]

هرکه در رنجير آن مشکين سلاسل ماند،ماند
عقده اي کز پيچ و تاب زلف در دل ماند،ماند


helenmortazavi (You can see links before reply) از ارسالتون واقعا ممنونم چون برام خاطراتيو زنده کرد.يه جورائيم احساس کردم از تو دلتون گفتين براي همين تو جوابش اينو نوشتم. اميد وارم موفق و سر بلند باشين.

[eiman01]

در این چمن،به نوایی سری رَوَد بر باد
وگرنه ذوق سرودن همیشه در سر ماست

[Atta-Flamenco]

تا عشق تو در ميان جان است
جان بر همه چيز کامران است

[elykak]

تو دوري از برم ،‌ دل در برم نيست
هواي ديگري اندر سرم نيست ...

[fanoos]

تو دوري، از برم دل در برم نيست هواي ديگري اندر سرم نيست



به جان دلبرم كز هر دو عالم تمناي دگر جز دلبرم نيست

[Atta-Flamenco]

تيره گون شد کوکب بخت همايون فال من
واژگون گشت از سپهر واژگان اقبال من

[HamedSedighi]

ناز پرورد تنعم نبرد راه به دوست
عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد

[helenmortazavi]

دل من فدای چشمای تو بود دلخوشی هام همه حرفای تو بود

دل من میخواست باهات یار باشه همدم و مونس و غمخوار باشه

در ضمن این ترانه ها از کتاب خودم میباشد

[HamedSedighi]

هزار جهد بکردم که یار من باشی
مراد بخش دل بی قرار من باشی
----------------------------------------
ترانه های زیبایی می سرایید

[kaka]

یک سبد عاطفه دارم همه ارزانی تو
همه اش پیشکش جلوه روحانی تو

[HamedSedighi]

وضع دوران بنگر ساغر عشرت برگیر
که به هر حالتی اینست بهین_اوضاع

[eiman01]

عالم و اندیشمند راستین،کشته شد از تیغ ماموران دین
سرفرازان،جان به مفتی باختند؛سربداران را ز پای انداختند

[Atta-Flamenco]

در کدامين چمن اي سرو به بار آمده اي؟
که رباينده تر از خواب بهار آمده اي
(You can see links before reply)

[HamedSedighi]

یک روز از هم میدرم این حلقه زنجیر را
یک روز می پیچم به هم سر رشته تقدیر را

[eiman01]

ای سرنوشت،از تو کجا میتوان گریخت؟
من راه آشیان خود از یاد برده ام
یک دم مرا به گوشه ی راحت رها مکن
با من تلاش کن که بدانم نمرده ام

[elykak]

مي خور كه شيخ و حافظ و مفتي و محتسب
چون نيك بنگري همه تزوير مي كنند ...

[HamedSedighi]

مي خور كه شيخ و حافظ و مفتي و محتسب
چون نيك بنگري همه تزوير مي كنند ...

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
وندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند

[elykak]

دوش در حلقه ي ما قصه ي گيسوي تو بود
تا دل شب سخن از سلسله ي موي تو بود

[Atta-Flamenco]

(شهريار)
دستي که گاه خنده بن خال مي بري
اي شوخ سنگدل دلم از حال مي بري

[marzi_a1732]

یکی روبهی دید بی دست و پای
فرو ماند در لطف و صنع خدای

[eiman01]

یک دم به درون خود سفر باید کرد
بر رفته و آینده نظر باید کرد
باید که چو مهر و مه به عالم نگریست
وز فتنه کفر و دین گذر باید کرد

[HamedSedighi]

درآ در خلوت حاص الهی
طلب کن در دل ما گنچ شاهی

[arashe_kamangir]

یک دسته گل کو اگر آن باغ بدیدید
یک گوهر جان کو اگر از بحر خدایید

[elykak]

در بن چاهي همي بودم نگون
در دو عالم هم نمي گنجم كنون ...

[nabegheh95]

نی قوس ماند نی قزح نی باده ماند نی قدح
نی عیش ماند نی فرح نی زخم بر مرهم زند

[helenmortazavi]

دیگه لطفی نداره خنده هامون
شده کار شبامون گریه هامون
شدم تنها و خسته عین مجنون
از این قول و قرار و عهد و پیمون

[HamedSedighi]

نه عمر خضر بماند نه ملک اسکندر
نزاع سر دنیای دون مکن درویش

[arashe_kamangir]

شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل

کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها

[HamedSedighi]

از سر کوی تو هر کو به ملامت برود
نرود کارش و آخر به خجالت برود
----------------------------------------
دوستانی که در این تاپیک با ترانه ها مشاعره می کنند.من فکر مشاعره با ترانه ها در تاپیک دیگری باشد که عنوانش همونه.اگه که اینجا هم میشه بگویید منم با ترانه جواب بدم

[m_vilon]

دل از من برد و روی از من نهان کرد
خدا را، با که این بازی توان کرد

[kaka]

دنیا همه بندیست بر درگه او
در بند قبول باش تا رد نشوی

[HamedSedighi]

یا رب به خدایی خداییت
وان گه به کمال پادشاهیت

[fanoos]

تا ساحل قرار تو چون موج بی قرار
با رود رو به سوی تو دارم که جاریم

[HamedSedighi]

مشکوکم مشکوکم به تو
نمی تونم بمونم با تو
مشکوکم مشکوکم به تو
نمی دونم با کی هستی تو

[arashe_kamangir]

واله و شیداست دایم همچو بلبل در قفس

طوطی طبعم زعشق شکر و بادام دوست

[HamedSedighi]

تو کویر خشک قلبم من تو رو ستاره دیدم

با دو تا دستای سردم تو رو من دوباره چیدم
----------------------------------------------------
شاعرش دانشجوی دانشگاه تکنولوژی سیرجان
اسمش رو نمیدونم

[sara]

مرا کار تو کرد آلوده دامن
تو اول دیدی،آنگه خواستم من

[HamedSedighi]

نگو باید برید از عشق
نه میتونی نه میتونم

[nabegheh95]

من رباب عشقم و ٫ عشقم ربابی است
وان لطف های زخمه رحمانم آرزوست

[HamedSedighi]

تا کی از سیم و زرت کیسه تهی خواهد بود
بنده من شو و بر خور ز همه سیم تنان

[sara]

مرا با روشنایی نیست کاری
که ماندم در سیاهی روزگاری

[HamedSedighi]

یک دم از خیال من
نمی روی ای غزال من
دگر چه پرسی ز حال من

[arashe_kamangir]

ناگهان پرده بر انداخته ای یعنی چه

مست از خانه برون تاخته ای یعنی چه

[HamedSedighi]

همیشه از نگاه تو با تو عبور می كنم
از این كه عاشق توام حس غرور می كنم

[fanoos]

می خواهمت چنان که شب خسته خواب را
می جویمت چنان که لب تشنه ؟آب را

[kaka]

اين دل شبگرد بي سامان من تقديم تو
يك بغل شعر پراز باران من تقديم تو

[fanoos]

وقتی تو نیستی
نه هست های ما
چونان که بایدند
نه بایدها
هر روز بی تو روز مبادا است

[arashe_kamangir]

تا درخت دوستی کی بر دهد

حالیا رفتیم و تختی کاشتیــم

[HamedSedighi]

من از روز ازل دیوانه بودم
دیوانه روی تو

[kaka]

وقت را غنیمت دان آنقدر که بتوانی
حاصل از حیات ای جان این دمست تا دانی

[elykak]

يك روز به شيدايي در زلف تو آميزم
خود را چو فرو ريزم با خاك در آميزم

[Atta-Flamenco]

ما همه عشق به مولاي يتيمان داريم

بر خدا و به رسولش همه ايمان داريم

[kaka]

ما را چو کردی امتحان ، ناچار گردی مهربان
رحم آخر ای آرام جان ، بر این دل زارم کنی

[HamedSedighi]

یا رب کی آن صبا بوزد کز نسیم آن
گردد شمامه کرمش کار ساز من

[موفقیت online]

با سلام به همه دوستان عزیز پس ازمدتی غیبت

نیست زعشق تو مرا بهره به غیر انتظار
عمر گذشت و من ه ره مانده هنوز غافلم

[fanoos]

مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو
یادم از کشته ی خویش آمد هنگام درو

[موفقیت online]

وجود ما معماییست حافظ
که تحقیقش فسون است و فسانه

[HamedSedighi]

هر دم از این باغ بری می رسد
تازه تر از تازه تری می رسد

[kaka]

دریای تو پناه نگاه شکسته است
هر دل که مثل قلب تو دریا نمی شود

[fanoos]

ديگران قرعه قسمت همه بر عيش زدند
دل غمديده ما بود که هم بر غم زد

[fatemeh.1994]

دانی که چنگ و عود چه تقریر میکنند
پنهان خورید باده که تعزیز می کنند

[arashe_kamangir]

دوش رفتـم به در میکـده خواب آلوده

خرقه تر دامن و سجاده شراب آلوده

[محمد شفیعی]

سلام به همهء دوستان نیکو سرشت,غیبت های من بیش از کمی طولانی شده,راستش این روزها همچین دل و دماغی برا شعر و موسیقی ندارم...می دونید که...
همای گو مفکن سایهء شرف هرگز
برآن دیار که طوطی کم از زغن باشد...

[fanoos]

هر کجا هستم باشم
آسمان مال من است
پنجره فکر هوا عشق زمین
مال من است
چه اهمیت دارد گاه اگر میرویند قارچ های غربت

[fatemeh.1994]

تا که از جانب معشوق نباشد کششی
کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد

[محمد شفیعی]

در کمند موی او دادم زکف آزادگی را
وز دو عالم بر گزیدم مستی و دلدادگی را

[HamedSedighi]

از سر کوی تو هر کو به ملامت برود
نرود کارش و آخر به خجالت برود

[fanoos]

دانم که درد و غم را به خود نمی پسندی
بر عاشقان خود نیز اندوه و غصه مپسند

[HamedSedighi]

دوش مرغی به سحر می نالید
عقل و صبرم ببرد طاقت و هوش

[محمد شفیعی]

(دوش مرغی به صبح می نالید...)
شاهدان گر دلبری زینسان کنند
زاهدان را رخنه در ایمان کنند...

[nabegheh95]

دوش در حلقه ما قصه گیسوی تو بود
تا دل شب سخن از سلسله موی تو بود

[kaka]

در انتظار تو شب را بسی سحر کردم
بیا که وصل پس از انتظار شیرین است

[fatemeh.1994]

تو را چنانکه تویی هر نظر کجا بیند
بقدر دانش خود هرکسی کند ادراک

[nabegheh95]

کسی نیست،
بیا زندگی را بدزدیم
آنگاه میان دو دیدار قسمت کنیم

[محمد شفیعی]

مجو درستی عهد از جهان سست نهاد
که این عجوزه عروس هزار داماد است...

[kaka]

تو از منی و من از تو چرا که درد یکیست
که آنچه با من و تو روزگار کرد یکیست

[HamedSedighi]

تو از منی و من از تو چرا که درد یکیست
که آنچه با من و تو روزگار کرد یکیست
توانا بود هر که دانا بود
ز دانش دل پیر برنا بود

[fanoos]

در وفاي عشق تو مشهور خوبانم چو شمع
شب نشين کوي سربازان و رندانم چو شمع

[HamedSedighi]

عمر گران می گذرد خواهی نخواهی
سعی بر آن کن نرود رو به تباهی

[محمد شفیعی]

یار اگر ننشست با ما نیست جای اعتراض
پادشاهی کامران بود از گدایی عار داشت...

[fanoos]

تو خود ای گوهر یکدانه کجایی آخر
کز غمت دیده مردم همه دریا باشد

[kaka]

ديدم به خواب خوش که به دستم پياله بود
تعبير رفت و کار به دولت حواله بود
چهل سال رنج و غصه کشيديم و عاقبت
تدبير ما به دست شراب دوساله بود !

[fanoos]

در شهر شما باری اگر عشق فروشی است
هم غیرت آبادی ما را نفروشید

[sara]

دوش سنگی چند پنهان کردم اندر آستین
ای عجب آن سنگ ها را هم زمن دزدیده اند

[محمد شفیعی]

دلبرم شاهد و طفل است و به بازی روزی
بکشد زارم و در شرع گناهش نبود...

[fanoos]

دلم میان دو دریای سرخ مانده سیاه
همیشه برزخ دل تنگه ی پریشانی است

[fatemeh.1994]

تنها نه ز راز دل من پرده برافتاد
تا بود فلك شيوه ي او پرده دري بود

[fanoos]

چه قدر ((د))!!!

دیگران گر ز بی خودی مستند
من از این خود از این خودی مستم

[kaka]

من چه گویم یک رگم هوشیار نیست
مستم اما جام می در كار نیست !

[vdod]

تا دل هرزه گرد من رفت به چین زلف او
زان سفر دراز خود عزم وطن نمیکند.

[محمد شفیعی]

دردا و حسرتا که عنانم زدست رفت
دستم نمی رسد که بگیرم عنان دوست

[HamedSedighi]

تو دستگیر شو ای خضرپی خجسته که من
پیاده میروم و همرهان سوارانند

[Atta-Flamenco]

در کـهــکشان چـشم تو گم می شود دلم
سرگـشتـــه در نــــهایــتی از بی نشانیم

زیــبـــاترین ردیف غـــزلهای من توئی
ای یـــــار ســــرو قـــامت ابـرو کمانیم

حـــالا بیـــا و غــربت ما را مرور کن
ای یــــادگــــــار وســعت سبـز جوانیم



یا علی.

[HamedSedighi]

مروت گرچه نامی بی نشان است
نیازی عرضه کن بر نازنینی

[Atta-Flamenco]

یک روز می گویی که از خاطر ببر مارا
یک روز می گویی که از یادت نمی کاهم
تو می توانی تا کنی با دیگران هر جور
باور ندارم نازنین حالا تو باما هم ......


یا حق.

[fanoos]

مگر سماجت پولادی سکوت مرا
درون کوره ی فریاد مذاب کنید

[arashe_kamangir]

دیدی ای دل که غم عشق دگر بار چه کرد

چو بشـــد دلبــــر و با با یــار وفـادار چه کرد

[محمد شفیعی]

دورشو از برم ای واعظ و بیهوده مگوی
من نه آنم که دگر گوش به تزویر کنم...

[HamedSedighi]

دورشو از برم ای واعظ و بیهوده مگوی
من نه آنم که دگر گوش به تزویر کنم...

میازار موری که دانه کش است
که جان دارد و جان شیرین خوش است

[nabegheh95]

تا تو نگاه می کنی، کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو، این چه نگاه کردن است

[HamedSedighi]

تا توانی دلی بدست آور
دل شکستن هنر نمی باشد

[kaka]

دل خراب من دگر خراب تر نمي شود
كه خنجر غمت ازين خراب تر نمي زند

[HamedSedighi]

درد عشقی کشیده ام که مپرس
زهر هجری چشیده ام که مپرس

[sara]

ساحر،فسون و شعبده انگارد
نور تجلی و ید بیضا را

[fanoos]

اگر نه در خم چوگان او رود سر من
ز سر نگويم و سر خود چه کار بازآيد

[Amirrelax]

دیگر چو شدم عاشق، من راه وصالت را

از پای چو بنشینم، آنجاست که نامردم

[arashe_kamangir]

محتسب مستی به ره دید و گریبانش گرفت

مست گفت ای دوست این پیراهن است افسار نیست



*مطمئن نیستم کاملا درست باشه؟؟؟!!!

[Amirrelax]

تو یک ساعت، چو افریدون، به میدان باش، تازان پس
به هر جانب که روی آری درفش کاویان بینی