PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مشاعره



صفحه ها : 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 [12] 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57

محمد شفیعی
Friday 14 August 2009, 10:05 PM
یا من رسانم لب بر لب او
یا او رساند جان بر لب من...

Amirrelax
Saturday 15 August 2009, 04:02 PM
نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت
متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را

sara
Saturday 15 August 2009, 06:06 PM
آسمان از ابر غم پوشیده است
چشمه سار لاله ها خوشیده است

Amirrelax
Saturday 15 August 2009, 09:56 PM
تویی که بر سر خوبان کشوری چون تاج
سزد اگر همه دلبران دهندت باج

nabegheh95
Sunday 16 August 2009, 10:50 AM
جنون بودآن شب وآئينه ای صد پاره دردستم

ومن حل می شدم با آيه ی تكثير در باران

Amirrelax
Sunday 16 August 2009, 03:21 PM
نشسته ام در انتظار این غبار بی سوار
دریغ کز شبی چنین سپیده سر نمی زند

sara
Sunday 16 August 2009, 06:12 PM
داغ بر دل دارم از این سرگذشت
داغ بر دل دارم از مردان دشت

Amirrelax
Sunday 16 August 2009, 06:27 PM
تن ز جان و جان ز تن مستور نیست
لیک کس را دید جان دستور نیست

sara
Sunday 16 August 2009, 06:42 PM
تصویر رنگ مرده ی از یاد رفته ها
رخسار خاک خورده ی در خاک خفته ها
چشمان بی تفاوتشان چشمه ی ملال
لب های بی تبسم شان قصه ی زوال
بگسسته از وجود
پیوسته با خیال

Amirrelax
Sunday 16 August 2009, 06:48 PM
لاله و گل زخمی خمیازه اند
عیش این گلشن خماری بیش نیست

mos167
Monday 17 August 2009, 10:25 AM
سلام به دوستان قدیمی مدتی بود نبودم ! حالا اومدم.

تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار
که رحم اگر نکند مدعی خدا بکند..

Amirrelax
Monday 17 August 2009, 01:38 PM
دل من نه مرد آن است که باغمش بر آید
مگسی کجا تواند که بیفکند عقابی؟

arashe_kamangir
Tuesday 18 August 2009, 10:09 AM
یا رب به که شاید گفت این نکته که در عالم

رخساره به کس ننمود آن شــاهد هر جایی

Amirrelax
Tuesday 18 August 2009, 10:21 AM
یاری اندر کس نمی​بینیم یاران را چه شد
دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

nabegheh95
Tuesday 18 August 2009, 11:08 AM
درد عشقی کشیده ام که مپرس
زجر هجری چشیده ام که مپرس

Amirrelax
Tuesday 18 August 2009, 11:54 AM
ساقیا لطف نمودی، قدحت پر می باد
که به تدبیر تو تشویش خمار آخر شد

sara
Tuesday 18 August 2009, 04:14 PM
دلم خون شد از این افسرده پاییز
از این افسرده پاییز غم انگیز

Amirrelax
Tuesday 18 August 2009, 04:46 PM
زان یار دلنوازم شکری است با شکایت
گر نکته دان عشقی، بشنو تو این حکایت

sara
Wednesday 19 August 2009, 06:06 PM
تا گردن سپید تو گرداب رازهاست
سرگشتگی به سینه ی گردابم آرزوست

Amirrelax
Wednesday 19 August 2009, 06:12 PM
تا رفتنش ببینم و گفتنش بشنوم
از پای تا به سر همه سمع و بصر شدم

arashe_kamangir
Saturday 22 August 2009, 09:32 AM
من و همصحبتی اهل ریــا دورم باد

از گرانان جهان رطل گران ما را بس

Amirrelax
Saturday 22 August 2009, 12:22 PM
سر آن ندارد امشب که بر آید آفتابی
چه خیال ها گذر کرد و گذر نکرد خوابی

sara
Sunday 30 August 2009, 10:44 AM
یاد باد آن زما وقت سفر یاد نکرد
به وداعی دل غمدیده ی ما شاد نکرد

Amirrelax
Monday 31 August 2009, 10:48 AM
درون دلت شهر بندست راز
نگر تا نبيند در شهر باز

sara
Monday 31 August 2009, 12:21 PM
ز چشم انداز بی پایان گردون
در آویزم به دنیایی طربناک

arashe_kamangir
Wednesday 2 September 2009, 10:42 AM
کشتـــه ی چـــاه زنخدان توام کـز هـــر طرف

صد هزارش گردن جان زیر طوق غبغب است

nabegheh95
Wednesday 2 September 2009, 02:14 PM
تو را من چشم در راهم
شباهنگام

Amirrelax
Wednesday 2 September 2009, 03:40 PM
مكن پيش ديوار غيبت بسي
بود كز پسش گوش دارد كسي

Peddy
Wednesday 2 September 2009, 05:36 PM
یک شبی پروانگان جمع آمدند
در مضیفـی طالب شمع آمدند

AmonAmath
Saturday 5 September 2009, 11:09 PM
دلم را در غمت کردم زهر ویرانه ویران تر
چو دیدم دوست میدارد دلت دلهای ویران را
( خرم اصفهانی )

Amirrelax
Sunday 6 September 2009, 11:38 AM
اگر پاي در دامن آري چو كوه
سرت ز آسمان بگذرد در شكوه

sara
Sunday 6 September 2009, 12:31 PM
هر صبح از دامان خود خاکسترم را
برگیرو در چشمان بخت بی هنر کن

Amirrelax
Sunday 6 September 2009, 01:05 PM
نفس خروس بگرفت كه نوبتي بخواند
همه بلبلان بمردند و نماند جز غرابي

kaka
Sunday 6 September 2009, 01:33 PM
يا رب اندر کنف سايه آن سرو بلند
گر من سوخته يک دم بنشينم چه شود

Amirrelax
Sunday 6 September 2009, 05:42 PM
دم بر نيارد و دفتر بيهوده پاره كن
تا كي كلام بيهده گفتار ناصواب

Peddy
Sunday 6 September 2009, 06:09 PM
بی وفا نگار من می کند به کار من
خنده های زیر لب عشوه های پنهانی

AmonAmath
Thursday 10 September 2009, 12:47 AM
یک بوسه از رخت ده و یک بوسه از لبت
تا هر دو را چشیده ، بگویم کدام به

arashe_kamangir
Monday 21 September 2009, 06:29 PM
هوا آرام، شب خاموش، راه آسمان ها باز ...

خیالم چون کبوترهای وحشی می کند پرواز ...

Peddy
Monday 21 September 2009, 11:00 PM
زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست
پیرهـــن چاک و غزلخوان و صراحی در دســت

nabegheh95
Tuesday 22 September 2009, 08:15 AM
تو پیک خلوت رازی و دیده بر سر راهت
به مردمی نه به فرمان چنان بران که تو دانی

faezeh
Tuesday 29 September 2009, 08:27 AM
یکی مثل ما پیاده یکی صد ساله سواره

یک نفر خونه بدوشو یکی دوتا قلعه داره

sara
Wednesday 30 September 2009, 05:29 PM
هر نقش که دست عقل بندد
جز نقش نگار خوش نباشد

Peddy
Wednesday 30 September 2009, 08:40 PM
دین و دل به یک دیدن باختیم و خرسندیم
در قمار عشق ای دل کی بود پشیمانی؟

nabegheh95
Saturday 3 October 2009, 10:52 AM
یار بیگانه مشو تا نبری از خویشم
غم اغیار مخور تا نکنی ناشادم

arashe_kamangir
Monday 12 October 2009, 05:57 PM
من ارچه عاشقم و رند و مست و نامه سیاه

هزار شکر که یاران شهر بی گنهند

rumour
Tuesday 13 October 2009, 08:14 PM
دین من آن است که خود خواهم و خود گوییم
دیگران را چه که من به کدام سوی خواهم رفت؟

fatemeh.1994
Wednesday 14 October 2009, 03:07 PM
تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی
گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش

nabegheh95
Thursday 15 October 2009, 08:56 AM
شمشاد خرامان کن و آهنگ گلستان کن
تا سرو بیاموزد از قد تو دلجویی

fanoos
Thursday 15 October 2009, 03:26 PM
يادم آيد كه دگر از تو جوابي نشنيدم
پاي در دامن اندوه كشيدم

HamedSedighi
Thursday 15 October 2009, 05:22 PM
در هوای آفتاب روی او
در به در گشتیم از وی گرد نیست

nabegheh95
Saturday 24 October 2009, 11:36 AM
از میم باید می گفتی arch (You can see links before reply) عزیز!

تا تو نگاه می کنی، کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است

merh1367
Saturday 24 October 2009, 05:10 PM
ما را به چوب و رخت شبانی فریفته است .... این گرگ ! سالهاست که با گله آشناست

merh1367
Saturday 24 October 2009, 05:19 PM
چرا سایت قاطی کرده یه دفه صفحه مشاعره زیرو رو شد !

از خون جوانان وطن لاله دمیده وز ماتم سرو قدشان سرو خمیده

nabegheh95
Sunday 25 October 2009, 09:04 AM
همه کس طالب یارند چه هشیار و چه مست
همه جا خانه عشق است چه مسجد چه کنشت

بعدی از ت بگه لطفا ...

merh1367
Sunday 25 October 2009, 10:09 PM
تا داشتیم چون سرو ، یک پیرهن در این باغ

از گرم و سرد عالم ، پروا نبود ما را

nabegheh95
Monday 26 October 2009, 07:57 AM
از بس که چشم مست در این شهر دیده ام
حقا که می نمی خورم اکنون و سرخوشم

maryam21
Monday 26 October 2009, 03:51 PM
مرا تا زنده ام شاهم تو باشي
ميان برج دل ماهم تو باشي

water12city
Tuesday 27 October 2009, 04:00 PM
یا بفرما به سرایم یا بفرما بسر آیم
غرضم دیدن رویت چه بیایی چه بیایم

water12city
Tuesday 27 October 2009, 04:02 PM
معاشران گره از زلف یار باز کنید
شبی خوش است بدین قصه اش دراز کنید

water12city
Tuesday 27 October 2009, 04:02 PM
دلا بسوز که سوز تو کارها بکند
دعای نیمه شبی رفع صد بلا بکند

water12city
Tuesday 27 October 2009, 04:03 PM
دانی که چنگ و عود چه تقریر می کنند
پنهان خورید باده که تعزیر می کنند

water12city
Tuesday 27 October 2009, 04:04 PM
دوستان به که ز وی یاد کنند
دل بی دوست دلی غمگین است

merh1367
Tuesday 27 October 2009, 05:48 PM
تا داده ام عنان توکل ز دست خویش
کارم همیشه درگره از استخاره هاست
******
نادان دلش خوش است به تدبیر ناخدا
غافل که ناخدا هم ازین تخته پاره هاست

arashe_kamangir
Tuesday 27 October 2009, 08:05 PM
تو بدری و خورشید تو را بنده شده ست
تا بنده ی تو شده ست تابنده شده ست

زان روی که از شعاع نور رخ تو
خورشید منیر و ماه تابنده شده ست

maryam21
Wednesday 28 October 2009, 02:24 PM
تو را اي يوسف مصر ارمغاني***چنين ايينه ي روشن خريدم

kaka
Wednesday 28 October 2009, 03:37 PM
ما ز گریه چون نمک بگداختیم
تو ز خنده شکرستانی هنوز

maryam21
Wednesday 28 October 2009, 06:29 PM
ز حسن يوسفي سرمست بودم
كه حسنش هر دمي گويد الستم

merh1367
Wednesday 28 October 2009, 09:22 PM
****************مستانه كاش در حرم و دير بگذرى
**********
****************تا قبله گاه مؤمن و ترسا كنم تو را

farhadstarsat
Thursday 29 October 2009, 02:12 AM
ای با جمال ....با یاران وفا کن
در کلبه زیبای خود ما را صدا کن
ای برای با تو بودن ای مرحم جان
با تو هستم همچنان تا آخر راه

nabegheh95
Thursday 29 October 2009, 08:24 AM
هزار سال بمان كامران كه دولت تو
بدانچه راي كني كامكار مي آيد

maryam21
Saturday 31 October 2009, 12:43 PM
ديدي اي دل كه غم عشق دگربار چه كرد؟
چون بشد دلبر و با يار وفادار چه كرد

nabegheh95
Saturday 31 October 2009, 02:01 PM
درد خواهم دوا نمی خواهم غصه خواهم نوا نمی خواهم
عاشقم عاشقم مریض تو ام زین مرض من شفا نمی خواهم

Nassim_Agha
Saturday 31 October 2009, 02:56 PM
من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفائی
عهد نابستن از آن به که ببندی و نپائی

maryam21
Saturday 31 October 2009, 04:41 PM
يار مرا غار مرا عشق جگر خوار مرا
يار تويي غار تويي خواجه نگهدار مرا

Nassim_Agha
Saturday 31 October 2009, 06:35 PM
آمد شبی برهنه ام از در چو روح آب
بر سینه اش دو ماهی و در دستش آینه

nabegheh95
Sunday 1 November 2009, 08:17 AM
هر دم از روي تو نقشي زندم راه خيال
با كه گويم كه در اين پرده چه ها مي بينم

گل دختر
Sunday 1 November 2009, 02:32 PM
مکن پیش دیوار غیبت بسی
بود کز پسش گوش دارد کسی

درون دلت شهر بندست راز
نگر تا نبیند در شهر باز

kaka
Monday 2 November 2009, 10:27 AM
ز دو ديده خون فشانم ز غـمت شب جدايي
چه كنم كه هست اينها گـل باغ آشنايي

گل دختر
Monday 2 November 2009, 01:57 PM
یکی پیش شوریده حالی بنشست
که دوزخ تمنا کنی با بهشت؟

بگفتا مپرس از من این ماجرا
پسندیدم آنچ او پسندد مرا

maryam21
Monday 2 November 2009, 02:40 PM
اي دليل دل گم گشته خدارا مددي
كه غريب ار نبرد ره به دلالت برود

kaka
Monday 2 November 2009, 04:35 PM
مرا مهر تو در دل جاودانیست
وگر عمرم به ناکامی سرآید،
تو را دارم که مرگم زندگانیست

maryam21
Monday 2 November 2009, 06:06 PM
تو را چنانكه تويي هر نظر كجا بيند
به قدر دانش خود هر كس كند ادراك

Nassim_Agha
Monday 2 November 2009, 10:18 PM
کاغذین جامه بخوناب بشویم که فلک
رهنمنیم به پای علم داد نکرد

nabegheh95
Tuesday 3 November 2009, 09:06 AM
دردیست درد عشق که هیچش کناره نیست
آنجا جز انکه جان بستانند چاره نیست

گل دختر
Tuesday 3 November 2009, 12:46 PM
تو را آتش عشق اگر پر بسوخت
مرا بین که از پای تا سر بسوخت

Mehraneh
Tuesday 3 November 2009, 10:03 PM
تو چشمات مال من نیست و
نگات دنبال من نیست و
چشاتو دزدکی دیدم
تو قهوه ات فال من نیست و
نمی دونی دیگه حالی
توی احوال من نیست و
نمی دونی .....
((پسر پهلوان آواز*احسان خواجه امیری*))

nabegheh95
Wednesday 4 November 2009, 08:57 AM
*mehraneh$an* جان سعي كن ترانه ها رو در تاپيك مشاعره با ترانه ها بنويسي،

يك دم غريق بحرخدا شو گمان مبر
كز آب هفت بحر به يك موي تر شوي

گل دختر
Wednesday 4 November 2009, 02:53 PM
یکی خویشتن را بیاراستی
دگر مرگ خویش از خدا خواستی

Peddy
Wednesday 4 November 2009, 03:13 PM
یار بی پرده از در و دیوار
در تجلی است یا اولی الابصار

Nassim_Agha
Wednesday 4 November 2009, 11:07 PM
رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
چنان نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند

گل دختر
Thursday 5 November 2009, 01:16 PM
دلارام در بر دلارام جوی
لب از تشنگی خشک برطرف جوی

forever
Thursday 5 November 2009, 01:54 PM
یادمان باشد اگر خاطرمان تنها ماند

طلب عشق ز هر بی‌سروپائی نکنیم

آوا69
Thursday 5 November 2009, 02:42 PM
مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید
که ز انفاس خوشش بوی کسی می آید

گل دختر
Thursday 5 November 2009, 03:59 PM
در او فضل دیدند و فقر و تمیز
نهادند رختش به جایی عزیز

forever
Thursday 5 November 2009, 04:08 PM
ز نیرو بود مرد را راستی
ز سستی کژی آید و کاستی

Nassim_Agha
Thursday 5 November 2009, 08:52 PM
یاد باد آنکه چو یاقوت قدح خنده زدی
در میان من و لعل تو حکایتها بود

forever
Friday 6 November 2009, 06:27 AM
دل اگر بی غم بود
گل اگر خار نداشت
اگر از بهر پرستو قفس تنگ نبود
زندگی، عشق، اسارت همه بی معنا بود

گل دختر
Friday 6 November 2009, 07:18 AM
دیگر به کجا میرود این سرو خرامان
چندین دل صاحبنظرش دست بدامان

مردست که چون شمع سراپای وجودش
میسوزد و آتش نرسیدست بخامان

ham-nafas
Friday 6 November 2009, 09:29 AM
نوایی نوایی نوایی نوایی
جوانی بگذرد تو قدرش ندانی

Nassim_Agha
Friday 6 November 2009, 10:37 PM
یارب این نو دولتان را بر خر خودشان نشان
کینهمه ناز از غلام ترک و استر می کنند

nabegheh95
Saturday 7 November 2009, 07:53 AM
در خرابات طريقت ما به هم منزل شويم
كاين چنين رفته ست در عهد ازل تقدير ما

ham-nafas
Saturday 7 November 2009, 09:54 AM
آن قوی سپیدی که پروبال مرا سوخت
هر لحظه نگاهش به نگاه دگران دوخت
((همنفس))

گل دختر
Saturday 7 November 2009, 02:01 PM
ترا عشق همچون خودی ز آب و گل
رباید همی صبر و آرام دل

Nassim_Agha
Saturday 7 November 2009, 04:03 PM
لابه بسیار نمودم که مرا سود نداشت
زآنکه کار از نظر رحمت سلطان می رفت

mos167
Saturday 7 November 2009, 07:03 PM
تو خود وصال دگر بودی ای نسیم وصال
خطا نگر که دل امید در وفای تو بست

Nassim_Agha
Saturday 7 November 2009, 07:47 PM
تا زدم لاف هنر خواجه به هیچم نخرید
بی هنر شو که هنرهاست در این بی هنری

forever
Saturday 7 November 2009, 08:09 PM
یاد باد آنکه ز ما وقت سفر یاد نکرد
به وداعی دل غمدیده ما شاد نکرد

Nassim_Agha
Saturday 7 November 2009, 09:02 PM
یاد باد آنکه نهانت نظری با ما بود
رقم مهر تو بر چهره ما پیدا بود
:-)

forever
Saturday 7 November 2009, 09:14 PM
دانی که چنگ و عود چه تقریر می کنند
پنهان خورید باده که تکفیر می کنند

Nassim_Agha
Saturday 7 November 2009, 09:20 PM
دردم نهفته به ز طبیبان مدعی
باشد که از خزانه غیبش دوا کنم

forever
Saturday 7 November 2009, 09:36 PM
من ملک بودم و فردوس برین جایم بود

آدم آورد در این دیر خراب آبادم

Nassim_Agha
Saturday 7 November 2009, 09:44 PM
اون شعری رو هم که اول نوشتید بسیار زیبا بود :-)

من اگر خوبم اگر بد تو برو خود را باش
که گناه دگری بر تو نخواهند نوشت

محمد شفیعی
Saturday 7 November 2009, 09:58 PM
تو هم ای دل به ره اهل زمان راهی شو
دست بردار ز دل بستن و پابند شدن....

forever
Saturday 7 November 2009, 10:01 PM
نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد
عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد

Nassim_Agha
Saturday 7 November 2009, 10:44 PM
در نظر بازی ما بی خبران حیرانند
من چنینم که نمودم دگر ایشان دانند

mos167
Sunday 8 November 2009, 10:07 PM
دردم نهفته به ز طبیبان مدعی
باشد که از خزانه ی غیبش دوا کنند

محمد شفیعی
Sunday 8 November 2009, 10:09 PM
دیگه دوستان زدن تو خط حضرت حافظ,ما هم سنت شکنی نکنیم
در خرابات مغان گر گذر افتد بازم
حاصل خرقه و سجاده روان در بازم
حلقهء توبه گر امروز چو زهاد زنم
خازن میکده فردا نکند در بازم...

nabegheh95
Monday 9 November 2009, 08:21 AM
مرگ در هر حالتي تلخ است
اما من
دوستت دارم كه چون از ره در آيد مرگ
درشبي آرام چون شمعي شوم خاموش

fanoos
Monday 9 November 2009, 09:42 AM
شهريارا بي حبيب خود نميكردي سفر
اين سفر راه قيامت ميروي تنها چرا؟

گل دختر
Monday 9 November 2009, 02:22 PM
اگر مرد عشقی کم خویش گیر
وگر نه ره عافیت پیش گیر

مترس از محبت که خاکت کند
که باقی شوی گر هلاکت کند

mos167
Monday 9 November 2009, 06:13 PM
دو یار زیرک و از باده کهن دومنی
فراغتی و کتابی و گوشه چمنی

من این مقام به دنیا و آخرت ندهم
اگر چه در پی ام افتند هر دم انجمنی

ham-nafas
Monday 9 November 2009, 06:42 PM
دلا خو کن به تنهایی که از تن ها بلا خیزد
نه از تنهای تنهایی , که از تن,ها بلا خیزد

forever
Monday 9 November 2009, 09:29 PM
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند

arashe_kamangir
Tuesday 10 November 2009, 08:34 PM
دوش بیماری چشم تو ببرد از دستم

لیکن از لطف لبت صورت جان می بستم

forever
Tuesday 10 November 2009, 09:38 PM
من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب
مستحق بودم و اینها به زکاتم دادند

Nassim_Agha
Tuesday 10 November 2009, 10:27 PM
دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرس
که چنان زو شده ام بی سر و سامان که مپرس

HamedSedighi
Tuesday 10 November 2009, 10:33 PM
سالها دل طلب جام جم از ما می کرد

وانچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد

ham-nafas
Tuesday 10 November 2009, 10:57 PM
دیدی آن راکه تو خواندی به جهان یارترین
چه دل ازار ترین شد چه دل ازار ترین

Nassim_Agha
Tuesday 10 November 2009, 11:06 PM
نه من خام طمع عشق تو می ورزم و بس
که چو من سوخته در عشق تو بسیاری هست

obvious
Wednesday 11 November 2009, 10:35 AM
توانا بود هركه دانا بود
ز دانش دل پير برنا بود

خوب اينم يه بيت ديگه!!

mos167
Wednesday 11 November 2009, 10:21 PM
دوستان شرح پریشانی من گوش کنید
داستان غم پنهانی من گوش کنید

nabegheh95
Thursday 12 November 2009, 07:54 AM
ديده دريا كنم و صبر به صحرا فكنم
و اندر اين كار دل خويش به دريا فكنم

ham-nafas
Thursday 12 November 2009, 09:35 AM
من نگویم که مرا از قفس ازاد کنید
قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید

obvious
Thursday 12 November 2009, 10:34 AM
ببخشيد!
در كنج دلم عشق كسي جاي ندارد
كس جاي در اين خانه ويرانه ندارد

obvious
Thursday 12 November 2009, 11:02 AM
در عاشقي گريز نباشد ز ساز و سوز
استاده ام چو شمع، مترسان ز آتشم

گل دختر
Thursday 12 November 2009, 12:10 PM
مزن بر سر ناتوان دست زور
که روزی در افتی به پایش چو مور

sara
Thursday 12 November 2009, 03:58 PM
ره سپردم روزها و ماه ها
اوفتادم بارها در راه ها

ham-nafas
Thursday 12 November 2009, 06:15 PM
الا یا ایها الساقی ادر کاسا ونا ولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها

HamedSedighi
Friday 13 November 2009, 01:23 AM
از سر کوی تو هر کو به ملامت برود

نرود کارش و آخر به خجالت برود

Nassim_Agha
Saturday 14 November 2009, 12:53 AM
در این بازار اگر سودیست با درویش خرسند است
خدایا منعمم گردان به درویشی و خرسندی

obvious
Saturday 14 November 2009, 07:39 AM
یوسف گم گشته باز ید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور

Nassim_Agha
Saturday 14 November 2009, 11:13 PM
رهرو منزل عشقیم و ز سر حد عدم
تا به اقلیم وجود اینهمه راه آمده ایم

fanoos
Sunday 15 November 2009, 10:15 AM
مه من دمي نبودت سر همصدايي من
كه ز چهره ام نخواندي غم بي نوايي من

Nassim_Agha
Sunday 15 November 2009, 02:55 PM
نه من خام طمع عشق تو می ورزم و بس
که چو من سوخته در عشق تو بسیاری هست

forever
Sunday 15 November 2009, 06:41 PM
تا دم از شام سر زلف تو هرجا نزنند
با صبا گفت و شنیدم سحری نیست که نیست

maryam21
Sunday 15 November 2009, 08:58 PM
تا به غايت ره ميخانه نميدانستم
ورنه مستوري ماتا به چه غايت باشد

mos167
Sunday 15 November 2009, 09:13 PM
دمی با دوست در خلوت به از صد سال در عشرت
من آزادی نمی خواهم که با یوسف به زندانم

forever
Sunday 15 November 2009, 09:17 PM
مطرب عشق عجب ساز و نوایی دارد
نقش هر نغمه که زد راه بجایی دارد

mos167
Sunday 15 November 2009, 09:41 PM
دیدی ای دل که غم عشق دگر بار چه کرد
چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد

forever
Sunday 15 November 2009, 10:10 PM
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند

mos167
Sunday 15 November 2009, 10:22 PM
ای بابا چقدر " د " میاد

دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند

obvious
Monday 16 November 2009, 10:47 AM
دلا نزد كسي بنشين كه او از دل خبر دارد
به زير آن درختي رو كه او گل هاي تر دارد

obvious
Monday 16 November 2009, 12:51 PM
در مرگ هشياري نهي در خواب بيداري نهي
در سنگ سقايي نهي در برق ميرنده وفا

maryam21
Monday 16 November 2009, 02:44 PM
از اب دو ديده صد ره طوفان نوح ديدم
و زلوح سينه نقشت هرگز نگشت زائل

forever
Monday 16 November 2009, 09:55 PM
لاف عشق و گله از یار زهی لاف دروغ
عشق بازان چنین مستحق هجرانند

nabegheh95
Tuesday 17 November 2009, 09:54 AM
دلا بسوز که سوز تو کارها بکند
نیاز نیم شبی دفع صد بلا بکند

ham-nafas
Tuesday 17 November 2009, 11:59 AM
دردم از یارست درمان نیز هم
دل فدای او شدو جان نیز هم

گل دختر
Tuesday 17 November 2009, 12:20 PM
من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید
قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید

moein babayee
Tuesday 17 November 2009, 02:26 PM
دریغ این صورت و دیدار نیکو
بیالوده به چندین گونه آهو
بسی کردم به دل با تو مدارا
بسی گفتم نهان و آشکارا

fanoos
Tuesday 17 November 2009, 02:53 PM
در این دنیای بی حاصل چرا مغرور میگردی
سلیمان گر شوی آخر نصیب مور میگردی

mos167
Tuesday 17 November 2009, 04:02 PM
یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم
در میان لاله و گل آشیانی داشتم

Mehraneh
Tuesday 17 November 2009, 09:18 PM
من دیوانه چو زلف تو رها می کردم
هیچ لایق ترم از حلقه ی زنجیر نبود

mos167
Tuesday 17 November 2009, 09:41 PM
دردا که بپختیم در این سوز نهانی
وان را خبر از آتش ما نیست که خامست

Nassim_Agha
Tuesday 17 November 2009, 11:36 PM
تو را می خوام وگرنه یار بسیار
گلی می خوام وگرنه خوار بسیار
گلی می خوام که در سایش بشینم
وگرنه سایه دیوار بسیار

faezeh
Wednesday 18 November 2009, 08:17 AM
روزی تو خواهی آمد از کوچه های باران

تا از دلم بشویی غم های روزگاران

forever
Wednesday 18 November 2009, 05:25 PM
نه به آبی ها دل خواهم بست

نه به دریا _پریانی که سر از آب به در می آرند

Mehraneh
Wednesday 18 November 2009, 06:25 PM
دلم ز حلقه ی زلفش به جان خرید آشوب
چه سود دید ندانم که این تجارت کرد

mos167
Wednesday 18 November 2009, 06:45 PM
دیرگاهی ست که من در دل این شام سیاه

پشت این پنجره بیدار و خموش

مانده ام چشم به راه

forever
Wednesday 18 November 2009, 07:07 PM
هان ای دل عبرت بین، از دیده نظر کن هان
ایوان مدائن را، آینه ی عبرت دان

mos167
Wednesday 18 November 2009, 08:58 PM
ندانم از چه سبب رنگ آشنایی نیست
سهی قدان سیه چشم ماه سیما را

fanoos
Wednesday 18 November 2009, 10:09 PM
اگر چه دوست به چيزي نمي‌خرد ما را
به عالمي نفروشيم مويي از سر دوست

Nassim_Agha
Wednesday 18 November 2009, 10:26 PM
تا زدم لاف هنر خواجه به هیچم نخرید
بی هنر شو که هنرهاست در این بی هنری

mos167
Wednesday 18 November 2009, 10:42 PM
یاری اندر کس نمی بینیم یاران را چه شد
دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

Nassim_Agha
Wednesday 18 November 2009, 11:01 PM
در میانه دو صنم ایستاده ام چه کنم
آن یکی کشد که بیا وآن یکی کشد که مرو

محمد شفیعی
Wednesday 18 November 2009, 11:09 PM
وا فریادا ز عشق وا فریادا
کارم به یکی طرفه نگار افتادا
گر داد من شکسته دادا,دادا
ور نه منو عشق و هرچه بادا بادا....

mos167
Wednesday 18 November 2009, 11:28 PM
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا ؟؟؟

obvious
Thursday 19 November 2009, 10:42 AM
آفتابي شو!
رعد ديگر پا نمي كوبد به بام ابر.
مار برق از لانه اش بيرون نمي آيد.
و نمي غلتد دگر زنجير طوفان بر تن صحرا.
روز خاموش است، آرام است.
از چه ديگر مي كني پروا؟

forever
Thursday 19 November 2009, 10:50 AM
ای همه هستی ز تو پیدا شده
خاک ضعیف از تو توانا شده

mos167
Thursday 19 November 2009, 10:50 AM
هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم
نبود بر سر آتش میسرم که نجوشم

forever
Thursday 19 November 2009, 10:54 AM
مرنجان دلم را که این مرغ وحشی
ز بامی که برخاست مشکل نشیند،
ز بامی که برخاست و مشکل نشیند

patris_mm
Thursday 19 November 2009, 10:57 AM
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا ؟؟؟
نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر میخواستی حالا چرا؟؟؟
عمر مار ار مهلت امروز فردای تو نیست
من که یک امروز میهمان توام فردا چرا؟؟؟
نازنینا ما به ماز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا؟؟؟
آسمان چون جمع مشتاقان پریشان میکند
در شگفتم من نمیپاشد زهم دنیا چرا؟؟؟
شهریارا بی حبیب خود نمیکردی سفر
درس عشق است این یکیبی مونس وتنها چرا؟؟؟

obvious
Thursday 19 November 2009, 10:57 AM
هر كجا هستي ، بگو با من
روي جاده نقش پايي نيست از دشمن

mos167
Thursday 19 November 2009, 10:57 AM
در این سرای بی کسی کسی به در نمی زند
به دشت پر ملال ما پرنده پر نمی زند

mos167
Thursday 19 November 2009, 10:58 AM
مرنجان دلم را که این مرغ وحشی
ز بامی که برخاست مشکل نشیند،
ز بامی که برخاست و مشکل نشیند
دوستان با " د " بود

obvious
Thursday 19 November 2009, 10:59 AM
در كجا هستي نهان اي مرغ !
زير تور سبزه هاي تر
يا درون شاخه هاي شوق ؟

mos167
Thursday 19 November 2009, 11:04 AM
قصه نکنم دراز کوتاه کنم
بازآ بازآ کز انتظارت مردم

forever
Thursday 19 November 2009, 11:04 AM
می خور که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب
چون نیک بنگری همه تزویر می کنند

forever
Thursday 19 November 2009, 11:10 AM
د بدین دیگه ه ه ه ه ه !!!:-)
دوش در حلقه ما قصه گیسوی تو بود,
تا دل شب سخن از سلسله موی تو بود

mos167
Thursday 19 November 2009, 11:12 AM
دیشب به یاد زلف تو در پرده های ساز
جانسوز بود شرح سیه روزگاری ام

forever
Thursday 19 November 2009, 11:13 AM
من مست می عشقم هشیار نخواهم شد
وز خواب خوش مستی بیدار نخواهم شد

mos167
Thursday 19 November 2009, 11:15 AM
elena جان دو دقیقه صبر کن با هم بریم :D

mos167
Thursday 19 November 2009, 11:17 AM
تو بر کنار فراتی ندانی این معنی
به راه بادیه دانند قدر آب زلال

forever
Thursday 19 November 2009, 12:19 PM
خداییش شعر با "ل" یافتن سخته ه ه ه ه ...کلی تفکر کردم تا بالاخره این یادم اومد!!! :-)

لبخند زدی و آسمان آبی شد
شبهای قشنگ مهر مهتابی شد
پروانه پس از تولد زیبایت
تا آخر عمر غرق بی تابی شد

mos167
Thursday 19 November 2009, 12:52 PM
دگر فریاد ها در سینه ی تنگم نمی گنجد
دگر از فرط می نوشی میم مستی نمی بخشد ........:4:
چیکارش کنم خب هی د میاد

forever
Thursday 19 November 2009, 01:05 PM
"ل" نباشه، "د" راحته ه ه ه ه ...
خوب حالا من
دردمندی من سوخته زار و نزار
ظاهراً حاجت تقریر و بیان این همه نیست
"ت" اومد...

mos167
Thursday 19 November 2009, 01:23 PM
تو پنداری که بدگو رفت و جان داد
حسابش با آرام الكاتبين است

forever
Thursday 19 November 2009, 01:32 PM
تا کی گریزی از اجل در ارغوان و ارغنون,
نه کش کشانت می برند انا الیه راجعون

mos167
Thursday 19 November 2009, 01:51 PM
ناز نوشخند صبح اگر توراست
شور گریه ی شبانه با من است

forever
Thursday 19 November 2009, 01:56 PM
تا مرا عشق تو تعلیم سخن گفتن کرد
خلق را ورد زبان مدحت و تحسین منست

mos167
Thursday 19 November 2009, 01:59 PM
شعر بالا از کی بود ؟

تا تو با منی زمانه با من است
بخت و کام جاودانه با من است

forever
Thursday 19 November 2009, 02:02 PM
اگه منظورتون شعر پایینه، حافظ.

تا کی زنی بر خانه‌ها تو قفل با دندانه‌ها
تا چند چینی دامها دام اجل کردت زبون

به درود، تا بعد...:-)

mos167
Thursday 19 November 2009, 02:11 PM
نازها زان نرگس مستانه اش باید کشید
این دل شوریده تا آن جعد و کاکل بایدش

forever
Thursday 19 November 2009, 05:50 PM
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها

mos167
Thursday 19 November 2009, 06:50 PM
ای دل چنان بنال که آن ماه نازنین
آگه شود ز رنج من و عشق پاک من

forever
Thursday 19 November 2009, 07:19 PM
نفس آدم ها سر به سر افسرده است
روزگاری است در این گوشه ی پژمرده هوا
هر نشاطی مرده است

mos167
Thursday 19 November 2009, 08:06 PM
تو ای خیال دلخواه زیباتری از آن ماه
کز اشک شوق دادم یک عمر شست و شویت

Nassim_Agha
Friday 20 November 2009, 12:22 AM
تنها نه ز راز دل من پرده بر افتاد
تا بود فلک شیوه او پرده دری بود

mos167
Friday 20 November 2009, 12:56 AM
دردا و دریغا که در این بازی خونین
بازیچه ایام دل آدمیان است

ham-nafas
Friday 20 November 2009, 10:55 AM
دیدی آن را که تو خواندی به جهان یار ترین
چه دل آزار ترین شد چه دل ازار ترین

محمد شفیعی
Friday 20 November 2009, 03:02 PM
نه چنان گناهکارم که به دشمنم سپاری
تو بدست خویش فرمای اگرم کنی عذابی

forever
Friday 20 November 2009, 05:33 PM
یاری اندر کس نمی بینم یاران را چه شد
دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد؟

Amirrelax
Friday 20 November 2009, 06:28 PM
دیگرم دنیا بهشتی می شود

گر شدی آینده ام را سازگار

mos167
Friday 20 November 2009, 07:48 PM
رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن
ترک من خراب شبگرد مبتلا کن

Nassim_Agha
Friday 20 November 2009, 10:24 PM
نوش داروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا

mos167
Saturday 21 November 2009, 10:20 AM
از دم صبح ازل تا آخر شام ابد
دوستی و مهر بر یک عهد و یک میثاق بود

obvious
Saturday 21 November 2009, 12:47 PM
دل را به رنج هجر سپردم، ولي چه سود،
پايان شام شكوه ام
صبح عتاب بود.

fanoos
Saturday 21 November 2009, 12:59 PM
دل صنوبریم همچو بید لرزان است

ز حسرت قد و بالای چون صنوبر دوست

obvious
Saturday 21 November 2009, 01:17 PM
تند برمي خيزم
تا به ديوار همين لحظه كه در آن همه چيز
رنگ لذت دارد ، آويزم،
آنچه مي ماند از اين جهد به جاي :
خنده لحظه پنهان شده از چشمانم.

fanoos
Saturday 21 November 2009, 01:30 PM
ما هیچ یک، مانند خورشید
نوری و گرمایی که جان بخشد به این عالم نداریم
اما به سهم خویش و در محدوده خویش
ما نیز از خورشید چیزی کم نداریم

obvious
Saturday 21 November 2009, 01:43 PM
مي رود نقش پي نقش دگر،
رنگ مي لغزد بر رنگ.
ساعت گيج زمان در شب عمر
مي زند پي در پي زنگ :
دنگ...، دنگ ....

forever
Saturday 21 November 2009, 04:17 PM
گفتم زمان عشرت دیدی که چون سر آمد
گفتا خموش حافظ کاین غصه هم سر آید
"ببخشید که دوباره "د" اومد...دست خودم نیست که :-)"

Amirrelax
Saturday 21 November 2009, 06:31 PM
دانی که چه سان بر دلم ای دوست گذشتی؟

در حالت طوفان که کند حمله به کشتی

محمد شفیعی
Saturday 21 November 2009, 08:15 PM
یک قصه بیش نیست غم عشق و این عجب
کز هر زبان که می شنوم نا مکرر است....

Nassim_Agha
Sunday 22 November 2009, 11:45 AM
تو کمان کشیده و در کمین
که زنی به تیرم و من غمین
همه غمم بود از همین
که خدا نکرده خطا کنی

Amirrelax
Sunday 22 November 2009, 11:55 AM
یاری اندر کس نمی بینم، یاران را چه شد؟
دوستی کی آخر آمد، دوست داران را چه شد؟

Mehraneh
Sunday 22 November 2009, 12:22 PM
یا رب این بچه ترکان چه دلیرند به خون
که به تیر مژه هر لحظه شکاری گیرند

گل دختر
Sunday 22 November 2009, 01:11 PM
دریاب که مبتلای عشقم
آزاد کن از بلای عشقم

مجنون چو حدیث عشق بشنید
اول بگریست پس بخندید

Amirrelax
Sunday 22 November 2009, 01:23 PM
در آستین مرقع پیاله پنهان کن
که همچو چشم صراحی زمانه خون​ریز است

obvious
Sunday 22 November 2009, 02:02 PM
تشنه زمزمه ام
مانده تا مرغ سر چینه هذیانی اسفند صدا بردارد
پس چه باید یکنم
من که در لخت ترین موسم بی چهچه سال
تشنه زمزمه ام؟

forever
Sunday 22 November 2009, 02:11 PM
می تراود مهتاب
می درخشد شب تاب
نیست یک دم شکند خواب به چشم کس و لیک
غم این خفته چند، خواب در چشم ترم می شکند
نگران با من استاده سحر...

Nassim_Agha
Sunday 22 November 2009, 05:37 PM
رهرم منزل عشقیم و ز سر حد عدم
تا به اقلیم وجود اینهمه راه آمده ایم

nabegheh95
Monday 23 November 2009, 09:31 AM
ما را بر آستان تو بس حق خدمتت است
اي خواجه باز بين به ترحم غلام را

obvious
Monday 23 November 2009, 11:40 AM
اين پيچك شوق ، آبش ده، سيرابش كن. آن كودك ترس، قصه بخوان، خوابش كن.
اين لاله هوش ، از ساقه بچين. پرپر شد، بشود. چشم خدا تر شد ، بشود.

obvious
Monday 23 November 2009, 02:18 PM
دستي افشان تا ز سر انگشتانت صد قطره چكد، هر
قطره شود خورشيدي
باشد كه به صد سوزن نور، شب ما را بكند
روزن روزن

خوب به خير گذشت! حالا با "ن" ديگه يه شعر بگيد!(چشمك)

forever
Monday 23 November 2009, 03:30 PM
ناظر روی تو صاحب نظرانند آری
سر گیسوی تو در هیچ سری نیست که نیست

maryam21
Monday 23 November 2009, 04:15 PM
تا جهان بود از سر ادم فراز
كس نبود از راز دانش بي نياز

forever
Monday 23 November 2009, 04:29 PM
زاهد ظاهر پرست از حال ما آگاه نیست
در حق ما هر چه گوید جای هیچ اکراه نیست

maryam21
Monday 23 November 2009, 05:23 PM
تو اتش گشتي اي حافظ ولي با يار در نگرفت
زهد عهدي گل گويي حكايت با صبا گفتيم

forever
Monday 23 November 2009, 06:06 PM
من از یاد عزیز خود دمی غافل نمی مانم
نمی دانم عزیزم هم ز من یادی کند یا نه
"ه"

fanoos
Monday 23 November 2009, 06:29 PM
هر كجا هستم باشم
آسمان مال من است
پنجره فكر هوا عشق زمين مال من است
چه اهميت دارد گاه اگر ميرويند قارچ هاي غربت

Amirrelax
Monday 23 November 2009, 06:41 PM
توئی که خوبتری زآفتاب و شکر خدا

که نیستم زتو در روی آفتاب خجل

forever
Monday 23 November 2009, 06:54 PM
لعل، سیراب بخون، تشنه لب یار منست
وز پی دیدن او دادن جان کار منست

Peddy
Monday 23 November 2009, 07:47 PM
تو را تیشه دادم که هیزم کنی
ندادم که بنیاد مردم کنی

forever
Monday 23 November 2009, 08:02 PM
یکی از عقل می لافد، یکی طامات می بافد

بیا کین داوری ها را، به پیش داور اندازیم

mos167
Monday 23 November 2009, 08:09 PM
مطرب بساز پرده که کس بی اجل نمرد

وان کو نه این ترانه سراید خطا کند

Amirrelax
Monday 23 November 2009, 09:23 PM
در اين خيال به سر شد زمان عمر و هنوز
بلاي زلف سياهت به سر نمي‌آيد

forever
Tuesday 24 November 2009, 07:36 AM
دیرگاهی است که چون من همه را

رنگ خاموشی در طرح لب است.

جنبشی نیست در این خاموشی،

دست ها، پاها در قیر شب است.

obvious
Tuesday 24 November 2009, 08:55 AM
تا بدين منزل نهادم پاي را
از دراي كاروان بگسسته ام.
گرچه مي سوزم از اين آتش به جان،
ليك بر اين سوختن دل بسته ام.

moein babayee
Tuesday 24 November 2009, 02:14 PM
من ترک عشق شاهد و ساغر نمی کنم
صد بار توبه کردم و دیگر نمی کنم

obvious
Tuesday 24 November 2009, 02:42 PM
من مست و تو ديوانه ما را که برد خانه
صد بار تو را گفتم کم خور دو سه پيمانه