مشاعره

[Peddy]

دست هوا به رشته ی جان بر گره زده ست
نزد گره گشای هوا می فرستمت

[Amirrelax]

توانگرا دل درویش خود به دست آور
که مخزن زر و گنج درم نخواهد ماند

[Don_Ramtin]

دایم گل این بستان ، شاداب نمی ماند
دریاب ضعیفان را ، در وقت توانایی

[Nassim_Agha]

یاری آن است که زهر از قبلش نوش کنی

نی چو رنجی رسدت یار فراموش کنی

[Amirrelax]

یکتا شدی و از چه سبب بردی ام از یاد ؟
آخر تو زمن شهره چنین در همه گشتی

[MEHRNAM]

یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتیم
در میان لاله و گل آشیانی داشتیم

[Peddy]

مرا تا عشق صبر از دل براندست
بدین امید جان من بماندست

[MEHRNAM]

تو را من چشم در راهم
شباهنگام که میگیرند در شاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی

[Amirrelax]

یاری اندر کس نمی​بینیم یاران را چه شد
دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

[arezuhaa]

در سرای من به جز نام وطن نیست
جهان بی نام ایران قطره ام نیست

[MEHRNAM]

تو کز محنت دیگران بی غمی

نشاید که نامت نهند آدمی!

[Amirrelax]

یاد باد آن که نهانت نظری با ما بود
رقم مهر تو بر چهره ما پیدا بود

[Nassim_Agha]

دل ضعیف مرا نیست زور بازوی عشق

که پیش تیر غمت صابری سپر گیرد

[Amirrelax]

در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد

[Peddy]

دین و دل به یک دیدن باختیم و خرسندیم
در قمار عشق ای دل کی بود پشیمانی؟

[Nassim_Agha]

یک پشت زمین دشمن گر روی بمن آرند

از روی تو بیزارم گر روی بگردانم

[david_santoori]

می خورد خون دلم مردمک دیده سزاست / که چرا دل به جگر گوشه ی مردم دادم

[Peddy]

ملت عشق از همه دین ها جداست
عاشــقان را ملت و مذهب خداست

[Nassim_Agha]

تو همچو کعبه عزیز اوفتاده ای در اصل

که هر که وصل تو خواهد حهان بپیماید

[Amirrelax]

دور فلکي يک سره بر منهج عدل است
خوش باش که ظالم نبرد راه به منزل

[Peddy]

لعل را گر مهر نبود باک نیست
عشق را دریای غم غمناک نیست

[Amirrelax]

تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه

[Peddy]

هین سخن تازه بگو تا دو جهان تازه شود
وارهد از حد جهان بی حد و اندازه شود

[arezuhaa]

دل داده ام بر باد ،بر هر چه باداباد
مجنون تر از لیلی،شیرین تر از فرهاد

[ham-nafas]

دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرس
که چنان زو شده ام بی سرو سامان که مپرس

[Amirrelax]

ساقی به نور باده برافروز جام ما
مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما

[Peddy]

ای صبح دم ببین که کجا می فرستمت
نزدیک آفتاب وفا می فرستمت

[Amirrelax]

تو تنها عاشقی را مرده دانی
که باشد خفته در آغوش گوری

[Peddy]

یک رنگی و بوی تازه از عشق بگیر
پر سوز ترین گدازه از عشق بگیر

[Amirrelax]

رونق عهد شباب است دگر بستان را
می​رسد مژده گل بلبل خوش الحان را

[Nassim_Agha]

آنکه هلاک من همی خواهد و من سلامتش

هر چه کند ز شاهدی کس نکند ملامتش

*****************
بچّه ها سال خوبی را همراه با تندرستی شادی و پیروزی برایتان آرزو می کنم.

[Amirrelax]

شه شمشاد قدان خسرو شیرین دهنان
که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان

[Nassim_Agha]

نگارا وقت آن آمد که دل با مهر پیوندی

که ما را بیش از این طاقت نمانده ست آرزومندی

[Don_Ramtin]

یار ما چون گیرد آغاز سماع
قدسیان بر عرش دست افشان کنند

[Peddy]

در هر نفسی که می تپی ای دل من
یادت نرود اجازه از عشق بگیر

[Amirrelax]

رقم مهر تو بر چهره ما پیدا بود
یاد باد آن که نهانت نظری با ما بود

[Peddy]

دریاب کنون که نعمتت هست به دست
کاین دولت و ملک می رود دست به دست

[Amirrelax]

تو چو آزرده شدی زندگی ام یکسره رفت
من ولی مردم و یک لحظه نپرداختی ام

[Nassim_Agha]

من و همصحبتی اهل ریا دورم باد

وز گرانان جهان رطل گران ما را بس

[Amirrelax]

ساقی به نور باده برافروز جام ما
مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما

[Nassim_Agha]

آن که بي جرم برنجيد و به تيغم زد و رفت

بازش آريد خدا را که صفايي بکنيم

[MEHRNAM]

من اسیرم در کف مهر و وفای خوشتن
ورنه او سنگین دل نامهربانی بیش نیست

[Amirrelax]

تو ای قلبی که از ایشان گریزی
به پایش عاقبت هم سرنگونی

[arezuhaa]

یکی دانسته ام روزی ولی در خاطرم اکنون
نه میآید نه میماند زیادم رفته رنگ ازخون

[Peddy]

ناقه ی صالح چو ز که زاد یقین گشت مرا
کوه پی مژده ی تو اشتر جمازه شود

[Nassim_Agha]

در شهر به رسوایی دشمن به دفم برزد

تا بر دف عشق آمد تیر نظر تیزم

[Don_Ramtin]

من آن نیم که حلال از حرام نشناسم
شراب ، با تو حلال است و آب ، بی تو حرام

[Amirrelax]

می​وزد از چمن نسیم بهشت
هان بنوشید دم به دم می ناب

[Peddy]

بی وفا نگار من می کند به کار من
خنده های زیر لب عشوه های پنهانی

[Amirrelax]

یوسف بودم و از روی هوس باختی ام
عاشقت بودم و دیوانه ترین ساختی ام

[Nassim_Agha]

من بی مایه که باشم که خریدار تو باشم

حیف باشد که تو یار من و من یار تو باشم

[Peddy]

منم چون شاخ تشنه در بهاران
تویی همچون هوای ابر و باران

[Nassim_Agha]

ندانمت به حقیقت که در جهان به که مانی

جهان و هر چه در و هست صورتند و تو جانی

[Amirrelax]

یوسف گمگشده باز آید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور

[Nassim_Agha]

رواق منظر چشم من آشیانه توست

کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست

[Don_Ramtin]

ترسم که اشک در غم ما پرده در شود
وین راز سر به مهر ، به عالم سمر شود

[Nassim_Agha]

در پای تو افتادن شایسته دمی باشد

ترک سر خود گفتن زیبا قدمی باشد

[Don_Ramtin]

دلا ! غافل ز سبحانی ، چه حاصل ؟
اسیر نفس شیطانی ، چه حاصل ؟
بود قدر تو افزون از ملایک
تو قدر خود نمی دانی چه حاصل ؟!

[Nassim_Agha]

لاابالی چه کند دفتر دانایی را

طاقت وعظ نباشد سر سودایی را

[arezuhaa]

از غم خبری نبود اگر عشق نبود
دل بود ولی چه سود اگر عشق نبود؟

[Amirrelax]

دلم ز صومعه بگرفت و خرقه ی سالوس
کجاست دیر مغان و شراب ناب کجا

[Don_Ramtin]

از تماشای انار لب رود
سیر چشمیم ، ولی دلخونیم

[Nassim_Agha]

مرا رسد که بر آرم هزار ناله چو بلبل

که احتمال ندارم ز دوستان ورقی گل

[Amirrelax]

لذت زهر بلا پرس ز مستان عشق
از دل مي‌خوارگان لذت صهبا طلب

[Nassim_Agha]

به خدا اگر بمیرم که دل از تو بر نگیرم

برو ای طبیبم از سر که دوا نمی پذیرم

[Amirrelax]

می​چکد ژاله بر رخ لاله
المدام المدام یا احباب

[Nassim_Agha]

به فلک می رسد از روی چو خورشید تو نور

قل هوالله احد چشم بد از روی تو دور

[Amirrelax]

روشنی طلعت تو ماه ندارد
پیش تو گل رونق گیاه ندارد

[Nassim_Agha]

در میان صومعه سالوس پر دعوی منم

خرقه پوش خود فروش خالی از معنی منم

[Amirrelax]

مسلمانان مرا وقتی دلی بود
که با وی گفتمی گر مشکلی بود

[Nassim_Agha]

دست با سرو روان چون نرسد بر گردن

چاره ای نیست بجز دیدن و حسرت خوردن

[Amirrelax]

ناز پرورد تنعم نبرد راه به دوست
عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد

[Nassim_Agha]

امروز همه "د" های من ته کشید :-) :ad

دلم از دست غمت دامن صحرا بگرفت

غمت از سر ننهم گر دلت از ما بگرفت

[Amirrelax]

تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است
مطمئن باش که فردا دل تو با دگران است

[Nassim_Agha]

تا بدین غایت که رفت از من نیامد هیچ کار

راستی باید به بازی صرف کردم روزگار

[Amirrelax]

روزگاریست که دل چهره مقصود ندید
ساقیا آن قدح آینه کردار بیار

[Peddy]

راز نهان دار و خمش ور خمشی تلخ بود
آن چه جگر سوزه بود باز جگر سازه شود

[Nassim_Agha]

درخت غنچه برآورد و بلبلان مستند

جهان جوان شد و یاران به عیش بنشستند

[Amirrelax]

در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند
گر تو نمی​پسندی تغییر کن قضا را

[zibaaa]

هی سوخته ام سوخته ام ساختنی نیست
دیری است رسیدم به ته خط کج راست

[Peddy]

تا نگردی بی خبر از جسم و جان
کی خبر یابی ز جانان یک زمان

[Don_Ramtin]

نا آمدگان اگر بدانند که ما
از دهر چه میکشیم ، نیایند دگر !

[Amirrelax]

روشنی طلعت تو ماه ندارد
پیش تو گل رونق گیاه ندارد

[arezuhaa]

در تو خون خوشه ها جوشیده است
خوشه ها خون تورا نوشیده است

[MEHRNAM]

تو عاشق دیگری و من هنوز عاشق تو
کجا محبت از این بیشتر توانی دید؟

[Amirrelax]

در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی
خرقه جایی گرو باده و دفتر جایی

[arezuhaa]

یتیمی که ناکرده قرآن درست
کتب خانه ی چند ملت بشست

[MEHRNAM]

تو ظاهر ساز و من حق گو،ندارد غیر این حاصل
من و از کس بریدن ها،تو و ناکس نوازی ها

[arezuhaa]

این دل به کدام واژه گویم چون شد
کز پرده برون و پرده دیگرگون شد

[MEHRNAM]

ده روزه مهر گردون افسانه است و افسون
نیکی به جای یاران ، فرصت شمار یارا

[Peddy]

آمدي جانم به قربانت ولي حالا چرا ؟
بي وفا، بي وفا حالا كه من افتاده ام از پا چرا ؟

[Amirrelax]

آمدی آشکارو من صید نگاهت شدم
چشم شکارگیر تو اهل فن است و بی کمین

[Don_Ramtin]

نالم و ترسم که او باور کند
وز کرم آن جور را کمتر کند

[Amirrelax]

دلی کز عشق خالی شد فسرده ست
گرش صد جان بود بی عشق مرده ست

[Peddy]

تو را تیشه دادم که هیزم کنی
ندادم که بنیان مردم کنی

[Don_Ramtin]

یارب این نوگل خندان که سپردی به منش
می سپارم به تو از دست حسود چمنش

[Amirrelax]

شده بود از غم تو غصه خوری عادت من
آه اگر آه همه را یک نظر انداختی ام

[Peddy]

میان موج می رقصید در آب
به رقص مرگ اختر های انبوه

[zibaaa]

هوای وصل و غم هجر و شور مینا مرد
برو برو که دگر هرچه بود در ما مرد

[Nassim_Agha]

باز هم "د" به من افتاد :-) :ad

دو چشم مست میگونش ببرد آرام هشیاران

دو خواب آلوده بربودند عقل از دست بیداران

[zibaaa]

نخفته ام ز خیالی که میپزد دل من
خمار صد شبه دارم شرابخانه کجاست

[Nassim_Agha]

تو مپندار کزین در به ملامت بروم

دلم اینجاست بده تا به سلامت بروم

[zibaaa]

کسی نیست ؟ خودم جواب میدم
تو مست خواب نوشینی و بر ما
شبها رود که گویی هرگز سحر نباشد

[zibaaa]

مائیم که در پای تو چون خاک رهیم
مدهوش و ز دست رفته از یک نگهیم

[Peddy]

ما را سر باغ و بوستان نیست
هر جا که تویی تفرج آنجاست

[Nassim_Agha]

ما همه چشمیم و تو نور ای صنم

چشم بد از روی تو دور ای صنم

[zibaaa]

ما را سر باغ و بوستان نیست
هر جا که تویی تفرج آنجاست

[Nassim_Agha]

تو را نادیدن ما غم نباشد

که در خیلت به از ما کم نباشد

[zibaaa]

دلی که پیش تو ره یافت باز پس نرود
هوا گرفته عشق از پی هوس نرود

[Nassim_Agha]

بازم "د" :ad
درخت غنچه برآورد و بلبلان مستند

جهان جوان شد و یاران به عیش بنشستند

[zibaaa]

دانم که نتوانی وفا لیکن به سختی خوی کن
کانچه از جفا کاری بود جندان که بتوان کرده ای

[Nassim_Agha]

چی نبود؟ "د" بیا
باید زود زود ریفرش کنی صفحه رو وگرنه نمی بینی پاسخها رو

[zibaaa]

نبود؟بگم؟

[Nassim_Agha]

یکی درخت گل اندر فضای خلوت ماست

که سروهای چمن پیش قامتش پستند

[zibaaa]

دامن از هر چه کشیدم به گریبان آویخت
دست بر هر چه نشاندم به رگ جان آویخت

[Nassim_Agha]

تا کی ای دلبر دل من بار تنهایی کشد

ترسم از تنهایی احوالم به رسوایی کشد

[Peddy]

دلا تا کی در این زندان فریب این و آن بینی
یکی زین چاه ظلمانی برون شو تا جهان بینی

[zibaaa]

دانند عاقلان که مجانین عشق را
پروای قول ناصح و پند حکیم نیست

[Nassim_Agha]

یار آن بود که صبر کند بر جفای یار

ترک رضای خویش کند در رضای یار

[zibaaa]

رفتی ولی کجا که به دل جا گرفته ای
دل آن توست گرچه خانه ز ما گرفته ای

[Nassim_Agha]

ترا سماع نباشد که سوز عشق نبود

گمان مبر که بر آید ز خام هرگز دود

[Peddy]

دل خراب من دگر خراب تر نمی شود
که خنجر غمت ازین خراب تر نمی زند

[zibaaa]

دیری است که از تو خبری نیست غریبه
بر مات ز رحمت گذری نیست غریبه

[Nassim_Agha]

یاد می داری که با من جنگ در سر داشتی

رای رای توست خواهی جنگ و خواهی آشتی

[zibaaa]

یا وفا یا خبر وصل تو یا مرگ رقیب
بود آیا که فلک زین دو سه کاری بکند

[Nassim_Agha]

هر شب اندیشه دیگر کنم و رای دگر

که من از دست تو فردا بروم جای دگر

[zibaaa]

روا بود که چنین بی حساب دل ببری
مکن که مظلمه خلق را جزایی هست

[Nassim_Agha]

دلبرا پیش وجودت همه خوبان عدمند

سروران بر در سودای تو خاک قدمند

[Nassim_Agha]

تن آسوده چه داند که دل خسته چه باشد

من گرفتار کمندم تو چه دانی که سواری

[zibaaa]

یاد باد آنکه نهانت نظری با ما بود
رقم مهر تو بر چهره ماپیدا بود

[Nassim_Agha]

دی به امید گفتمش داعی دولت توام

گفت دعا به خود بکن گر به نیاز می کنی

[zibaaa]

یا بخت ما طریق مروت روا نداشت
یا او ز شاهراه طریقت گذر نکرد

[Nassim_Agha]

دوست می دارم من این نالیدن دلسوز را

تا به هر نوعی که باشد بگذرانم روز را

[zibaaa]

آمد اما در نگاهش آن نوازشها نبود

چشم خواب آلوده اش را مستی رویا نبود

[Nassim_Agha]

دوست به هندوی خود گر بپذیرد مرا

گوش من و تا به حشر حلقه هندوی دوست

[zibaaa]

تو را که حسن خداداده است و حجله بخت

چه حاجت است که مشاطه ات بیاراید

[Nassim_Agha]

داروی مشتاق چیست زهر ز دست نگار

مرهم عشّاق چیست زخم ز بازوی دوست

[zibaaa]

تو را که هر چه مرادست میرود از پیش

ز بی مرادی امثال ما چه غم باشد

[Nassim_Agha]

دلی شکسته و جانی نهاده بر کف دست

بگو بیار که گویم بگیر هان ای دوست

[zibaaa]

تو مپندار که خاموشی من

هست برهان فراموشی من

[Nassim_Agha]

نه طریق دوستان است و نه شرط مهربانی

که به دوستان یک دل سر دست بر فشانی*

یعنی با حرکت دست اظهار بیزاری کنی

[zibaaa]

یارب این آتش که بر جان من است

سرد کن آنسان که کردی بر خلیل

[Nassim_Agha]

:ad

لاف مزن سعدیا شعر تو خود سحر گیر

سحر نخواهد خرید غمزه جادوی دوست

:-)

[zibaaa]

تو نه مرد عشق بودی خود از این حساب سعدی

که نه طاقت گریزست و نه طاقت گزندت

[Nassim_Agha]

توبه کند مردم از گناه به شعبان

در رمضان نیز چشم شوخ تو مست است

[zibaaa]

توسنی کردم ندانستم همی

کز کشیدن تنگ تر گردد کمند

[Nassim_Agha]

دلم از تو چون برنجد که به وهم در نگنجد

که جواب تلخ گویی تو بدین شکردهانی

[zibaaa]

یاد ایام جوانی جگرم خون میکرد

خوبشد پیر شدم کم کم و نسیان آمد

[Nassim_Agha]

دل و جانم به تو مشغول و نظر در چپ و راست

تا ندانند حریفان که تو منظور منی

[zibaaa]

بازم ی

یکی ز شب گرفتگان چراغ بر نمی کند
کسی به کوچه سار شب در سحر نمی زند

[Peddy]

دل میرود ز دستم صاحب دلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

[Amirrelax]

از وجود غم بسیار در این سینه ی من
نفسم نیست که چون نیست مرا هم نفسی

[Peddy]

یاد از این مرغ گرفتار کنید ای مرغان
چون تماشای گل و لاله و شمشاد کنید

[violon13]

بازهم همه از سر درون می جویند
عشق زیباست که درون می موند

[Don_Ramtin]

در ها همه بسته ست و به رخ گرد نشسته
یعنی نزنی در ، که نیابی اثرم را

[FARZANEH.ZAFAR]

الا ای پیر فرزانه مکن منعم ز میخانه
که من در ترک میخانه دلی پیمان شکن دارم

[Amirrelax]

ما را که به خدمتت رسیدن سخت است
دیدن همه را تو را ندیدن سخت است

[Nassim_Agha]

تو اگر به حسن دعوی بکنی گواه داری

که جمال سرو بستان و کمال ماه داری

[zibaaa]

یاس بوی مهربانی میدهد

عطر دوران جوانی میدهد

[Nassim_Agha]

اَی باز با "د" شروع شد خدا رحم کنه:

دفع غم دل نمی توان کرد

الّا به امید شادمانی

[zibaaa]

ظا هرا ی هم همیشه به من میفته

یا وفا خود نبود در عالم

یا مگر کسی در این زمانه نکرد

[Nassim_Agha]

:ad
دل پیش تو و دیده به جای دگر ستم

تا خصم نداند که تو را می نگرستم
:43:

[zibaaa]

من از آنروز که در بند توام آزادم

شادمانم که به دست تو اسیر افتادم

[Nassim_Agha]

معلّمت همه شوخی و دلبری آموخت

جفا و ناز و عتاب و ستمگری آموخت

[zibaaa]

دیر جواب میدی!

تو ستم پیشه بر آنی که ستانی همه عمر

من در اندیشه که فریاد رسی میاید

[Nassim_Agha]

نه من زود جواب میدم ولی تو باید زود زود به روز کنی صفحه ات رو!
باز "د"!!!!!!

دگر نه عزم سیاحت کند نه یاد وطن

کسی که بر سر کویت مجاوری آموخت

[zibaaa]

تو را نادیدن ما غم نباشد

که در خیلت به از ما کم نباشد

[Nassim_Agha]

تو را نادیدن ما غم نباشد

که در خیلت به از ما کم نباشد

اینو من دیشب گفتم ! :-)

باید دید حق داریم شعرهای قبل رو تکرار کنیم یا نه !


دوست گر با ما بسازد دولتی باشد عظیم

ور نسازد می بباید ساختن با خوی دوست

[zibaaa]

راست میگی یادم نبود .اگه تکرار نکنیم جالبتره

تو منکری ولیک به من مهربانیت

میبارد از ادای نگاه نهانیت

[Nassim_Agha]

تا حال منت خبر نباشد

در کار منت نظر نباشد

[zibaaa]

دل هرکه صید کردی نکشد سر از کمندت

نه دگر امید دارد که رها شود ز بندت

[Nassim_Agha]

دل هرکه صید کردی نکشد سر از کمندت

نه دگر امید دارد که رها شود ز بندت
این رو هم دیشب گفتی اگه خوب یادم مونده باشه ولی خوب قبوله


تو را که دیده ز خواب خمار باز نباشد

ریاضت من شب تا سحر نشسته چه دانی

[zibaaa]

یعنی انقدر حواسم پرته؟ باشه سعی میکنم دیگه تکراری نباشه (مگه میشه از سعدی گذشت)


تا باقی عمر بر چه آید

برباد شد آنچه رفت هیهات

[Nassim_Agha]

بهر حال توی مشاعره نفر مقابل باید حواسش جمع باشه که تکراری نگوییم. اگه حواسش نبود ما می تونیم تکراری بگیم


تو که یکروز پراکنده نبودست دلت

صورت حال پراکنده دلان کی دانی

[zibaaa]

یا بگدازم چو شمع یا بکشندم به صبح

چاره همین بیش نیست سوختن و ساختن

[Nassim_Agha]

ندانمت به حقیقت که در جهان به که مانی

جهان و هر چه در او هست صورتند و تو جانی

[zibaaa]

یار چو بسیار بود دل سر یاری نداشت

دل سر یاری گرفت لیک دگر یار نیست

[Nassim_Agha]

تو پرده پیش گرفتی وَز اشتیاق جمالت

ز پرده ها بدر افتاد رازهای نهانی

بازم "ی" بده" :24:

[zibaaa]

دارم هنوز

یار ما بی رحم یاری بوده است

عشق با او صعب کاری بوده است

[Nassim_Agha]

تو نظیر من ببینی و بدیل من بگیری

عوض تو من نیابم که به هیچکس نمانی

پس حالا که داری لطفا یک "ی" دیگه مرحمت کن بیاد :21:

[Nassim_Agha]

کمک می خوای؟:21ox66r:

[zibaaa]

یا درد و غمی که داده ای بازش گیر
یا جان ودلی که برده ای بازش ده

[Nassim_Agha]

بگم؟ اگه بگم یک هیچ میشیم ها؟!

یک دقیقه دیگه وقت میدم بعد میگم :-)

[zibaaa]

چی رو بگم ه بده

[Nassim_Agha]

هر که چیزی دوست دارد جان و دل بر وی گمارد

هر که محرابش تو باشی سر ز خلوت بر نیارد

[zibaaa]

کمک نمیخوای؟

[zibaaa]

دلم از نرگس بیمار تو بیمارتر است

چاره کن درد کسی کز همه بیمارتر است

[Nassim_Agha]

فعلا "دال" رو بیا تا بعد جوابت رو می دم :-)

[zibaaa]

عقب اوفتادی

[Nassim_Agha]

تو ندانی که چرا در تو کسی خیره بماند

تا کسی همچو تو باشد که درو خیره بمانی
یک "یای" دیگه اگه زیاد زحمت نیست لطف کن با پست سریع بفرست بیاد ممنون :-) :redguitar:

[zibaaa]

یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم

پر گشودیم و در آن خلوت دل خواسته گشتیم

[Nassim_Agha]

کمک؟ کی بود گفت کمک؟ :-)

[zibaaa]

باشه به ازای دو باری که من فراموش کردم

مرا دو چشم به راه و دو گوش بر پیغام

تو مستریح و به افسوس میرود ایام

[Nassim_Agha]

مرا مپرس که چونی به هر صفت که تو خواهی

مرا مگو که چه نامی به هر لقب که تو خوانی

آخ ببخشید باز هم "ی" !!!
:-(:31:

[zibaaa]

یکی با آنکه میخواهد در آغوش

یکی را دست حسرت بر بناگوش

عزیز ی هام تمو م نمیشه فکر نکن

[Nassim_Agha]

شب عاشقان بیدل چه شبی دراز باشد

تو بیا کز اوّل شب در صبح باز باشد

همه چیز تموم شدنیه حتی "ی" های بعضی ها :-)

[zibaaa]

درد بی دردی به جز مردن ندارد چاره ای

از علاج مردم بی درد میباید گذشت

[Nassim_Agha]

تا کی روم از عشق تو شوریده به هر سوی

تا کی دوم از شور تو دیوانه به هر کوی

بازم این "ی" باور کن ایندفعه قصدی نبود :-)

[zibaaa]

یکدم نمیرود که نه در خاطری ولیک

بسیار فرق باشد از اندیشه تا وصول

(بیت پیش از کی بود؟)

[Nassim_Agha]

چی شدی زیبا جون اگه بر حسب اتفاق "ی" یی چیزی لازم داری بگو ها تعارف نکنی یه وقت؟

[zibaaa]

شمال بده تا بعد

[Nassim_Agha]

بیت بالا از سعدی بود!
حالا "ل" از کجا بیارم؟.......:ad

لبت دانم که یاقوت است و تن سیم

نمی دانم دلت سنگ است یا روی:41:

[zibaaa]

یادم آمد که دگر از تو جوابی نشنیدم

پای در دامن اندوه کشیدم نگسستم نرمیدم

[Nassim_Agha]

بله "ی" خواهش می کنم :ad

[Nassim_Agha]

مرا گناه نباشد نظر به روی جوانان

که پیر داند مقدار روزگار جوانی

[zibaaa]

یا کمتر اندر دام خوبان مبتلا شو
یا ناله کم کن مرد میدان بلا شو

ایول دارم نه؟

[Nassim_Agha]

بله :-)
وقتی دل سودایی می رفت به بستانها

بی خویشتنم کردی بوی گل و ریحانها

[zibaaa]

از تنم چون جان و دل بردی چه اندیشم زمرگ

ملک ویران گشته را اندیشه تاراج نیست

[Nassim_Agha]

تا عهد تو در بستم عهد همه بشکستم

بعد از تو روا باشد نقض همه پیمانها

[M8H]

از آتش فراغت شرحی شنیده بودم*********لیکن درون آتش خود را ندیده بودم
You can see links before reply

[arezuhaa]

مرا به بود و نبود جهان چه کار،که داد
به باد فتنه همه هست و نیستم ،چو ابر

[Amirrelax]

رقصیدن سرو و حالت گل
بی صوت هزار خوش نباشد

[MEHRNAM]

در روی تو سر صنع بی چون
چون آب در آبگینه پیداست

[Amirrelax]

تحریر خیال خط او نقش بر آب است
افسوس که شد دلبر و در دیده گریان

[MEHRNAM]

نوای گرم نی از فیض آتشین نفسی است
ز سوز سینه بود گرمی ترانه ی ما

[Peddy]

ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز
کان سوخته را جان شد و آواز نیامد

[zibaaa]

دوستان در پرده میگویم سخن

گفته خواهد شد به دستان نیز هم

[Nassim_Agha]

دمی در صحبت یاری مَلک خوی پری پیکر

گر امید بقا باشد بهشت جاودانستی

[Nassim_Agha]

معروف شد حکایتم اندر جهان و نیست

امکان آنکه با تو بگویم حکایتی

[zibaaa]

یک نفس با دوست بودن همنفس

آرزوی عاشقان این است و بس

[Nassim_Agha]

سرم از خدای خواهد که به پایش اندر افتد

که در آب مرده بهتر که در آرزوی آبی

[zibaaa]

یکی تابوتم اندازد به دریا

یکی در قصر فرعونم نشاند

[Nassim_Agha]

دل من نه مرد آنست که با غمش بر آید

مگسی کجا تواند که بیفکند عقابی

[ham-nafas]

يا رب در دل به غير خود جا مگذار
در ديده‌ي من گرد تمنا مگذار

[zibaaa]

این ی ها تعمدی که نیست؟

یارب این نوگل خندان که سپردی به منش

میسپارم به تو از چشم حسود چمنش

[Nassim_Agha]

تعمد؟ من؟ ..:-)

شرط عشق است که از دوست شکایت نکنند

لیکن از شوق حکایت به زبان می آید

[zibaaa]

در این زمان که خمارم مطیع من میباش

چو مست گشتم از آن پس به اختیار توام

[Nassim_Agha]

مرو ای دوست که ما بی تو نخواهیم نشست

مبُر ای یار که ما از تو نخواهیم برید

[zibaaa]

در جستجوی اهل دلی عمر ما گذشت

جان در هوای گوهر نایاب داده ایم

[Nassim_Agha]

می نوازی بنده را یا می کشی

می نشینی یک نفس یا می روی

[zibaaa]

یاد شیرین تو بر من زندگی را تلخ کرد

تلخ و شیرین جهان اما چه فرقی میکند

[Nassim_Agha]

دگر به گوش فراموش عهد سنگین دل

پیام ما که رساند مگر نسیم شمال

[zibaaa]

لاله را از سرخ رویی بهره غیر از داغ نیست

طالع مسعود باید طلعت زیبا چه سود

[Nassim_Agha]

دل جان همی سپارد و فریاد می کند

کاخر بکار تو درم ای دوست دست گیر

[zibaaa]

رضا به حکم قضا اختیار کن سعدی

که آنچه غایت جهد تو بود کوشیدی

[Nassim_Agha]

یاری بدست کن که به امیّد راحتش

واجب کند که صبر کنی بر جراحتش

[zibaaa]

نبود؟

[zibaaa]

شب های بی توام شب گور است در خیال

ور بی تو روز کنم روز محشر است

[Nassim_Agha]

چی چی رو نبود "ش" بده و در ضمن به روز کن صفحات رو تا ببینی 3 دقیقه پیش جواب دادم :-)

[Nassim_Agha]

تو بر کنار فراتی ندانی این معنی

به راه بادیه داند قدر آب زلال

شرمنده ام از اینکه باز "لام" اومد می دونم که خیلی سخته ! بهر حال کمک احتیاج داشتی بگو حتما:-)

[zibaaa]

لب از ترشح می پاک کن برای خدا


مصرع بعدیشو یادم نیست

[Nassim_Agha]

یک هیچ اگه قبوله بگو تا " لام " بدم!

[zibaaa]

نه پس صبر کن

[zibaaa]

یادم اومد

[zibaaa]

لطف الهی بکند کار خویش

مژده رحمت برساند سروش

[Nassim_Agha]

لب از ترشح می پاک کن برای خدا


مصرع بعدیشو یادم نیست

لب از ترشح می پاک کن برای خدا

که خاطرم به هزاران گنه موسوس شد
"د" بدم؟

دل بر گرفتی از برم ای دوست دست گیر

کز دست می رود سرم ای دوست دست گیر

[Nassim_Agha]

شهر آن توست و شاهی فرمای هر چه خواهی

گر بی عمل ببخشی ور بی گنه برانی

[zibaaa]

رفت و ما نیز از قفایش بار بر خواهیم بست

کاندر این دنیای فانی کس نماند جاودان

[zibaaa]

یاران که بوده اند ندانم کجا شدند

یارب چه زود بود که از ما جدا شدند

[Nassim_Agha]

هر دو لام" ت قبوله. همون صفر صفر ایم پس! البته فعلا فقط :-)