PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مشاعره



صفحه ها : 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 [33] 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57

M_T
Tuesday 5 April 2011, 08:40 PM
من آن علم و فراست با پر کاهی نمی گیرم
که از تیغ و سپر بیگانه سازد مرد غازی را

morteza3164
Tuesday 5 April 2011, 08:57 PM
اکنون که سن رسد بر بیست و هشت//نادان زکار خویش که چه بردیم وچه هشت



هر دم به تقلای دمی عشق بودیم//زین عشق چه درو کردیم و خواهیم چه کشت

Peddy
Tuesday 5 April 2011, 10:05 PM
تا توانی به جهان نیکی کن
کز جهان با تو همین خواهد ماند

غول غمگين
Wednesday 6 April 2011, 01:58 AM
دلٍ دلٍ دلٍ تو، دلٍ مرا مرنجان
چرا چرا چه معنی، مرا کنی پریشان
بیا بیا و بازآ، به صلح سوی خانه
مرو مرو ز پیشم، کتف چنین مجنبان

saeed2011
Wednesday 6 April 2011, 06:46 PM
نه به آخر همه بفرساید؟ / هرکه انجام راست فرسدنی است

zendegieh_khabha
Wednesday 6 April 2011, 08:10 PM
تو به من خنديدي
و ندانستي من به چه دلهره
سيب را از درخت همسايه دزديدم

Peddy
Wednesday 6 April 2011, 08:19 PM
ما را رها کنید در این رنج بی حساب
با قلبی پاره پاره و با سینه ای کباب

zendegieh_khabha
Wednesday 6 April 2011, 08:33 PM
بازم امشب در اوج آسمانم
باشد رازي با ستارگانم

گل دختر
Thursday 7 April 2011, 08:02 PM
بیا که قصر امُل، سخت سست بنیاد است
بیار باده، که بنیاد عمر بر باد است «حافظ»

zendegieh_khabha
Thursday 7 April 2011, 08:46 PM
تو به من گفتي از اين عشق حذر كن
لحظه اي چند بر اين آب نظر كن

Peddy
Thursday 7 April 2011, 10:09 PM
نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر میخواستی حالا چرا؟

morteza3164
Friday 8 April 2011, 10:28 AM
از دی که گذشت هر چه بگويی خوش نيست
خوش باش ومگو ز دی که امروزخوش است

Hapo
Friday 8 April 2011, 02:02 PM
تکیه آن به که بر این بحر معلق نکنیم
گر بدی گفت حسـودی و رفیقی رنجید
گو تو خوش باش که ما گوش به احمق نکنیم
حافظ ار خصـم خطا گفت نگیریم بر او
ور به حق گفت جدل با سخن حق نکنیم.

z_m
Saturday 9 April 2011, 02:02 PM
مرد باید زشت باشه , زشتو بد اخلاق !
زن باید خوشگل باشه , خوشگلو کمی چاق ! :10:
:21:



جاااااااان :43:
این الان شعر بود :39:

قد بلند ترا تا ببر نمیگیرم
درخت کام و مرادم ببر نمی آید

serin
Saturday 9 April 2011, 08:59 PM
داد مر فرعون را صد ملک و مال
تا بکرد او دعوی عز و جلال

faezeh
Sunday 10 April 2011, 07:53 AM
لذت اندر ترک لذت بود، ای آزادگان

ما گدایان ترک این لذت نمی دانسته ایم

hamed2011
Sunday 10 April 2011, 08:28 PM
من مست می عشقم
هوشیار نخواهم شد

از خواب خوش مستی
بیدار نخواهم شد

Peddy
Sunday 10 April 2011, 09:01 PM
دریاب که مبتلای عشقم
آزاد کن از بلای عشقم

mahour.M
Sunday 10 April 2011, 11:49 PM
مرسي، پدرام جان. من رو، ياد اين شعر انداختي. از اون موقع كه تو ادبيات دبيرستان خوندم هنوز يادمه؛ خيلي دوستش دارم. موفق باشي. :1:

مجنون چو حدیث عشق بشنید
اول بگریست پس بخندید
از جای چو مار حلقه برجست
در حلقه زلف کعبه زد دست...

Hapo
Monday 11 April 2011, 07:41 AM
تا خبر دارم از او بي‌خبر از خويشتنم
با وجودش ز من آواز نيايد که منم

serin
Monday 11 April 2011, 06:13 PM
من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو
پیش من جز سخن شمع و شکر هیچ مگو

zendegieh_khabha
Monday 11 April 2011, 06:18 PM
وه چه بيرنگ و بي نشان كه منم
كي ببينم مرا چنان كه منم

serin
Monday 11 April 2011, 06:35 PM
من قوت ز عشق میپذیرم
گر میرد عشق من بمیرم

Hapo
Monday 11 April 2011, 08:15 PM
مرا به عاقبت اين شوخ سيمتن بکشد
چو شمع سوخته روزي در انجمن بکشد

serin
Monday 11 April 2011, 08:30 PM
در حلقه ی عشق جان فروشم
بی حلقه ی او مباد گوشم

lonly
Monday 11 April 2011, 09:47 PM
می بده تا دهمت آگهی از سر قضا
که به روی که شدم عاشق واز بوی که مست

Hapo
Tuesday 12 April 2011, 04:32 PM
تو را خود يک زمان با ما سر صحرا نمي‌باشد
چو شمست خاطر رفتن بجز تنها نمي‌باشد

zendegieh_khabha
Tuesday 12 April 2011, 06:45 PM
دلم به پاكي دامان غنچه مي لرزد
كه بلبلان همه مستند و باغبان تنها

serin
Tuesday 12 April 2011, 07:26 PM
ای خواجه سرمستک شدی بر عاشقان خنبک شدی
مست خداوندی خود کشتی گرفتی با خدا

Peddy
Tuesday 12 April 2011, 08:52 PM
ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز
کان سوخته را جان شد و آواز نیامد

z_m
Tuesday 12 April 2011, 09:29 PM
دلا بسوز که سوز تو کارها بکند
نیاز نیم شبی دفع صد بلا بکند

Peddy
Tuesday 12 April 2011, 11:34 PM
دستم نداد قوت رفتن به پیش دوست
چندی به پای رفتم و چندی به سر شدم

mahour.M
Wednesday 13 April 2011, 12:23 AM
ما درس صداقت و صفا می‌خوانیم
آیین محبت و وفا می‌دانیم
زین بی‌هنران سفله ای دل! مخروش
کآنها همه می‌روند و ما می‌مانیم

محمدتقي بهار

morteza3164
Wednesday 13 April 2011, 08:24 AM
من از سر تقصیر تو هرگز نگذرم


آن گیسوان عشق چرا نیست در برم


هی هی زنم و باده مستانه هی خورم


چون عکس رخت نقش شده کنج ساغرم

vahid_jv_jv
Wednesday 13 April 2011, 03:52 PM
من چـرا دل به تو دادم ؟ كه وفـا نيســت تو را


يـار اغياري و انديشة ما نيست تـو را




You can see links before reply

Hapo
Wednesday 13 April 2011, 07:23 PM
اکبر و اعظم خداي عالم و آدم
صورت خوب آفريد و سيرت زيبا

morteza3164
Wednesday 13 April 2011, 07:48 PM
از مملکت مهر و صفا چیست توشه ات
من ناسپاس مهر نیم جور دیگرم

Hapo
Wednesday 13 April 2011, 08:09 PM
مرا به رنگ روشن صد التماس تیره بکش
کنار کوچه بن بست و خالی از آهنگ

lonly
Wednesday 13 April 2011, 09:38 PM
گوش کن,جاده صدا میزند از دور قدمهای ترا
چشم تو زینت تاریکی نیست.

morteza3164
Thursday 14 April 2011, 07:54 AM
تا اوج افلاک میروم چو مست یک پیمانه ام


با قدسیان آسمان عمریست من همخانه ام


ای روح بیدار زمان ای کاروان عاشقان


دیریست در کنج زمان من عاشقی بیگانه ام

Hapo
Thursday 14 April 2011, 08:55 PM
می روم اما بدان یک سنگ هم خواهد شکست

آنچـــــنان که تارو پود قلب من از هــــم گسست

Brilliant
Thursday 14 April 2011, 10:38 PM
تا چو گل شیوه ات کم آزاریست
ایمن از رنج نیش خار نه ای
روزگارت به جان بود دشمن
ای که همرنگ روزگار نه ای

mahour.M
Friday 15 April 2011, 02:22 AM
قدر مجموعهء گل مرغ سحر داند و بس
که نه هر کو ورقی خواند معانی دانست

Hapo
Friday 15 April 2011, 07:48 AM
تلخی فاصله ها نیز به یادت مانده ست / نیزه بر باد نشسته ست و سپر یادت نیست

hamed2011
Friday 15 April 2011, 02:13 PM
تو رو تو گریه می بوسم
تو رو که غرق لبخندی :21ox66r:

با این حالی که من دارم
چرا چشماتو می بندی

خ" ایلگار :violinplay3:

serin
Friday 15 April 2011, 03:47 PM
راکب و مرکوب در فرمان شاه
جسم بر درگاه و جان در بارگاه

Hapo
Friday 15 April 2011, 04:47 PM
هزارو یک شب گناه من تویی و باز من**که شهرزاد قصه های شام گاه می شوم

hamed2011
Friday 15 April 2011, 07:28 PM
مي خوام بخونم از چشاي تو ، نگو نمي شه

غمي که از نگاه تو مياد ترانه مي شه:21ox66r:

تو شيريني با نمک ترين ترانه هامي

نه ديروزي نه امروزي ، تو فردايي هميشه

احسان خواجه امیری - شیرین:violinplay3:

Hapo
Friday 15 April 2011, 08:50 PM
هوا نمی رسد به خلوت زمین بدون تو**نفس,نفس تو را کشیده ام که آه می شوم

z_m
Friday 15 April 2011, 10:22 PM
من همه فریاد و خا موش آ مد م
من رها از عیش و از نوش آ مدم
محرمت ای نی، اگر بی هوش به
من بَری از هوش و مدهوش آ مدم

Brilliant
Friday 15 April 2011, 11:13 PM
مرا به ساغر زرین مهر حاجت نیست
که تازه روی چو گل از سبوی خویشتنم

Nassim_Agha
Saturday 16 April 2011, 12:15 AM
ما را نه غم دوزخ و نه حرص بهشت است

بردار ز رخ پرده که مشتاق لقائیم

zibaaa
Saturday 16 April 2011, 12:19 AM
میرفت خیال تو زچشم من و میگفت

هیهات از این گوشه که معمور نماندست

Nassim_Agha
Saturday 16 April 2011, 12:25 AM
یک کمی اروتیکه ولی خدا ببخشه دیگه سعدیه

تا دست ها کمر نکنی بر میان دوست

بوسی به کام دل ندهی بر دهان دوست

zibaaa
Saturday 16 April 2011, 12:29 AM
اروتیک بودن سعدی رو میشه پذیرفت نسیم جان....

تو بگریزی از پیش یک شعله خام

من استاده ام تا بسوزم تمام

Nassim_Agha
Saturday 16 April 2011, 12:36 AM
سعدی رو میشه پذیرفت اما ما رو نمیشه؟پس لابد باید بخودم بگم:

ما را که ره دهد به سرا پرده وصال

ای باد صبح دم خبری ده ز ساحتش

zibaaa
Saturday 16 April 2011, 12:42 AM
نه نسیم جان برای اینکه جبران بشه منم یه شعر اروتیک مینویسم(چشمک):

شبی دل را ز تاریکی ز زلفت باز می جستم

رخت میدیدم و جام هلالی باز می خوردم

Nassim_Agha
Saturday 16 April 2011, 12:49 AM
اینکه همچین اروتیک هم نیست ! باید دید ایا حجاب اسلامی توش رعایت شده یا نه؟

می ندانم چه کنم چاره من این دستان را

تا به دست آورم آن دلبر پُر دستان را

هوسِ اوست دلم را چه توان گفت اگر

دست بر سرو بلندش نرسد پستان را

چون صحبت از اروتیک شده بود لازمه اینجا تاکید کنم که این مصرع آخر پَستان باید خوانده شود

zibaaa
Saturday 16 April 2011, 12:55 AM
ایندم منم که بی دل و بی یار مانده ام

در محنت و بلا چه گرفتار مانده ام

با اهل مدرسه چو به اقرار نامدم

با اهل مصطبه* چه به انکار مانده ام؟!

مصطبه به معنای سکو یا حجره

Nassim_Agha
Saturday 16 April 2011, 12:58 AM
من همان روز دل و صبر به یغما دادم

که مقید شدم آن دلبر یغمایی را

zibaaa
Saturday 16 April 2011, 01:03 AM
ای که درمان جگرسوختگان میدانــــــــــــی

مرهمی بر دل مانه که به غایت ریش است

Nassim_Agha
Saturday 16 April 2011, 01:08 AM
تو را حکایت ما مختصر به گوش آید

که حال تشنه نمی دانی ای گل سیراب

دعات گفتم و دشنام اگر دهی سهل است

که با شکر دهنان خوش بود سوال و جواب

دعاهای سعدی هم احتمالا از جنس متلکهای امروزی خودمون بوده

zibaaa
Saturday 16 April 2011, 01:10 AM
بعد از تو هزار نوبت افسوس

بر دور حیات باطل من

!

غول غمگين
Saturday 16 April 2011, 02:30 AM
نگشتم از تو هرگز ای صنم سیر
ولیک از هجر گشتم دم به دم سیر
همی‌ بینم رضایت در غم ماست
چگونه گردد این بی‌دل ز غم سیر

Hapo
Saturday 16 April 2011, 08:07 PM
روح من آزاده بود در کهکشان بیکران
لیک جسم خاکی یکدم مرا در بر گرفت
ما و دل در انتظار لحظه ی دیدار ها
میتپیم و یادی او این خانه را در بر گرفت

serin
Saturday 16 April 2011, 08:22 PM
تا ببینم این ندا آواز کیست
که ندایی بس لطیف و بس شهیست

Hapo
Saturday 16 April 2011, 08:42 PM
تموم وعده ها رو دادیم و حرفا رو گفتیم

دیگه هیچی نمی مونه برای گفتن ما

من و تو

هم صدای بی صداییم

hamed2011
Saturday 16 April 2011, 09:37 PM
من مانده ام تنهای تنها

من مانده ام تنها

میان سیل غم ها

:42::violinplay3:

مرحوم بسطامی

Peddy
Saturday 16 April 2011, 09:41 PM
آسمان بار امانت نتوانست کشید
قرعه ی کار به نام من دیوانه زدند

hamed2011
Sunday 17 April 2011, 08:51 PM
دنیا رو با همه ی خوب و بدش
با همه زندونی های ابدش

پشت سر گذاشتن و رها شدن

رفتن و مثل پرستو ها شدن

اخراجی ها - دکتر اصفهانی:21ox66r:

Hapo
Monday 18 April 2011, 12:48 PM
نمی دانم چه می خواهم خدایا ، به دنبال چه می گردم شب و روز

whatsthematter
Monday 18 April 2011, 09:07 PM
ز کوی یار می آید نسیم باد نوروزی
از این باد ار مدد خواهی چراغ دل بر افروزی

Peddy
Monday 18 April 2011, 09:37 PM
یکی تازی ای بر نشسته سیاه
همی خاک نعلش برآمد به ماه

غول غمگين
Tuesday 19 April 2011, 02:08 AM
هم دل به دلستانت رساند روزی
هم جان سوی جانانت رساند روزی
از دست مده دامن دردی که تراست
کان درد به درمانت رساند روزی

Hapo
Tuesday 19 April 2011, 07:30 PM
یه غمی تو صورتش بود/ مثل بارون پشت شیشه
سرشو او ورد بالا گفت / کلی حرف دارم با چشمات

serin
Wednesday 20 April 2011, 08:54 PM
تو گواه باش خواجه که ز توبه توبه کردم
بشکست جام توبه چو شراب عشق خوردم

Peddy
Wednesday 20 April 2011, 10:10 PM
مکن شتاب به هر ورطه ای که افتادی
که ماه مصر بر آمد ز چاه زندان یافت

z_m
Thursday 21 April 2011, 03:03 PM
تا دل هرزه گرد من رفت به چین زلف او
زان سفر دراز خود عزم وطن نمیکند

zendegieh_khabha
Thursday 21 April 2011, 07:16 PM
دلم شكستي و گفتي هرچه بود گذشت
به گريه گفتمت آري ولي چه زود گذشت
بهار بود عشق بود و تو بودي و اميد
بهار رفت و تو رفتي و هرچه بود گذشت

mahour.M
Thursday 21 April 2011, 08:48 PM
تماشایی که من دارم مقیم چشم حیرانش
هزار آیینه یک گل می‌دهد از طرف بستانش

Hapo
Thursday 21 April 2011, 08:49 PM
شاید دوسم داشتی اگه آهوی صحرایی بودم
ای کاش بدونی چشمات و به صد تا دنیا نمی دم
یه موج گیسوی تو رو به صد تا دریا نمی دم
به آرزوهام می رسم اگر که تو پیشم باشی
اونوقت خوشبخت میشم مثل فرشته ها تو نقاشی

Peddy
Friday 22 April 2011, 12:10 AM
یار بیگانه مشو تا نبری از خویشم
غم اغیار مخور تا نکنی نا شادم

mixer
Friday 22 April 2011, 12:49 PM
من از آنکه گردم به مستی هلاک /به آیین مستان بریدم به خاک

Peddy
Friday 22 April 2011, 10:39 PM
کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز
باشد که باز بینیم دیدار آشنا را

غول غمگين
Saturday 23 April 2011, 12:23 AM
امروز چو هر روز خرابیم خراب
مگشا در اندیشه و برگیر رباب
صدگونه نماز است و رکوعست و سجود
آنرا که جمال دوست باشد محراب

z_m
Saturday 23 April 2011, 02:13 PM
به پیش خیل خیالش کشیدم ابلق چشم
بدان امید که آن شهسوار بازآید

Hapo
Saturday 23 April 2011, 02:13 PM
باز هم بین ماندن و رفتن حس کنم این درنگ قرمز را

با قلم هفت بار رنگت کرد مثل یک تابلو قشنگت کرد

تا ببازم ولی برنده شوم بازی هفت سنگ قرمز را

بعد یک ماهی دچار کشید بعد هی سیب هی انار کشید

mixer
Saturday 23 April 2011, 10:39 PM
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند / اندران ظلمت شب آب حیاتم دادند

z_m
Sunday 24 April 2011, 08:34 PM
دل که از ناوک مژگان تو در خون می کشت
باز مشتاق کمانخانه ابروی تو بود

Avazekhan
Sunday 24 April 2011, 08:59 PM
دل ز ناوک چشمت گوشه داشته است لیکن
ابروی کمان دارت می زند به پیشانی...

z_m
Sunday 24 April 2011, 09:21 PM
دل ز ناوک چشمت گوشه داشته است لیکن
ابروی کمان دارت می زند به پیشانی...


چه جالب آقا محمد شعرتون از کیه با شعر قبلیه من چه شبیه؟؟؟؟؟؟؟

Avazekhan
Sunday 24 April 2011, 09:23 PM
چه جالب آقا محمد شعرتون از کیه با شعر قبلیه من چه شبیه؟؟؟؟؟؟؟

آره زینب جان من خیلی وقته تو مشاعره شرکت نمیکنم
اما شعر تو رو که خوندم الهام گرفتم و این شعر رو که به ذهنم اومد نوشتم!
:am:30:

Avazekhan
Sunday 24 April 2011, 09:24 PM
احتمال میدم این شعر از حضرت مولانا باشه
شعر شما از کیه؟

z_m
Sunday 24 April 2011, 09:30 PM
به به مولانا.... به به....
مال من از حافظ هست....

Avazekhan
Sunday 24 April 2011, 09:38 PM
اشتباه شد ! این هم از حضرت ِ حافظه
من از روی وزنش حدس زده بودم...

z_m
Sunday 24 April 2011, 09:42 PM
ممنون آقا محمد

یک دل بنما که در ره او
بر چهره نه خال حیرت آمد

Avazekhan
Sunday 24 April 2011, 09:57 PM
دلی دیروم که بهبودش نمی بو
نصیحت می کروم سودش نمی بو
به بادش میدهوم نش میبره باد
بر آتش مینهوم دودش نمی بو...
باباطاهر

mahour.M
Sunday 24 April 2011, 10:20 PM
وه! که کارم ز دست می‌برود
روزگارم ز دست می‌برود
خود ندارم من از جهان چیزی
وآنچه دارم، ز دست می‌برود

mixer
Monday 25 April 2011, 07:20 PM
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند / گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند .

غول غمگين
Wednesday 27 April 2011, 12:56 AM
دیوانه شدم خواب ز دیوانه خطاست
دیوانه چه داند که ره خواب کجاست
زیرا که خدا نخفت و پاکست ز خواب
مجنون خدا بدان هم از خواب جداست

Hapo
Wednesday 27 April 2011, 08:46 PM
تو از هر ترانه ترانه تری / وزیبا ترین شعر هر دفتری

میان غزلهای با رانی ام / تویی واژه ی خورده باران تری

قسم بر دو چشم پریشانی ات / به یمن قدمهای بارانی ات

mixer
Wednesday 27 April 2011, 09:20 PM
تا کی به تمنای وصال تو یگانه / اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه

hamed2011
Wednesday 27 April 2011, 09:28 PM
تو رو تو گریه می بوسم

تو رو که غرق لبخندی

با این حالی که من دارم

چرا چشماتو می بندی

ایلگار :violinplay3:

Hapo
Wednesday 27 April 2011, 09:38 PM
یا نمیشد بعد هر تقسیم
سهم من ا ز سهم او کمتر کاشکی مال خودم بودی
همچو سهم غصه های من
که به یادت هم نمی افتاد

serin
Friday 29 April 2011, 08:37 PM
درماندگی ورا چودیدند
در چاره گری زبان کشیدند

morteza3164
Saturday 30 April 2011, 09:59 AM
دل شکست و عهد بست و دل نبست // ناز کرد و دل فروخت و بد شکست

mixer
Saturday 30 April 2011, 11:28 AM
تا توانی دلی به دست آور/ دل شکستن هنر نمی باشد

whatsthematter
Saturday 30 April 2011, 07:45 PM
دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم
با کافران چه کارت گر بت نمی پرستی

TheGoldMAN
Saturday 30 April 2011, 10:06 PM
يکي پرسيد که اندوه تو از چيست؟ / سبب ساز سکوت مبهمت کيست؟
برايش صادقانه مي نويسم / براي آنکه بايد باشد و نيست

alimetallica_2
Sunday 1 May 2011, 06:54 AM
دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم
این که میگویند آن خوشتر ز حسن
یار ما این دارد و آن نیز هست

zendegieh_khabha
Sunday 1 May 2011, 11:26 AM
تو كمان كشيدي و در كمين
كه زني به تيرم و من غمين
همه غمم بود از همين
كه خدا نكرده خطا نكني

Avazekhan
Sunday 1 May 2011, 01:04 PM
یا وفا یا خبر وصل تو یا مرگ رقیب...!
بود آیا که فلک زین دو-سه کاری بکند؟
:17:

alimetallica_2
Sunday 1 May 2011, 02:31 PM
در طلبت ندیده ای سختر از اراده ام
جان به تو داده ام ولی دل به کسی نداده ام

lonly
Sunday 1 May 2011, 06:07 PM
مرد غـسـال مرا سیــــر شــــرابــــــش بدهید

مست مست از همه جا حـــال خرابش بدهید

بر مزارم مــگــذاریــد بـیـــاید واعــــــظ

پـیــر میخانه بخواند غــزلــی از حــــافـــظ

جای تلقــیـن به بالای سرم دف بـــزنیـــد

شاهدی رقص کند جمله شما کـــف بزنید

zendegieh_khabha
Sunday 1 May 2011, 09:19 PM
در نهانخانه جانم گل ياد تو درخشيد
عطر صد خاطره پيچيد...

Hapo
Sunday 1 May 2011, 09:37 PM
دلم که مهمون (You can see links before reply)نمیخواست کی گفت که مهمونم بشی؟

کی گفت بیای تو قلبم و مهمون ناخونده بشی؟

کی گفت منو صدا کنی با اون چشات نگاه کنی

قلبم و از جا بکنی بعدش اونو رها کنی

morteza3164
Monday 2 May 2011, 10:08 AM
یک دل که نه صد دل چو عاشق بودیم


در جمع کمال روح اغیار شدیم


رازیست نهان بر تن هر خاطره ای


یک راز شنیدیم و بیدار شدیم

mixer
Monday 2 May 2011, 07:30 PM
من مست و تو دیوانه ما را که برد خانه
صد بار به تو گفتیم کم خور دو سه پیمانه

غول غمگين
Tuesday 3 May 2011, 12:27 AM
هله ای یار ماه رو، دل هر عقربی مجو
غزل خویشتن بگو که سلام علیکم
هله مرحوم امتان، هله ای عشق همتان
بستردیم جرمتان که سلام علیکم

mixer
Tuesday 3 May 2011, 10:20 AM
ما زنده از آنیم که آرام نگیریم /موجیم که آسودگی ما عدم ماست . . .

z_m
Tuesday 3 May 2011, 10:01 PM
تنت در جامه چون در جام باده
دلت در سینه چون در سیم آهن

lonly
Tuesday 3 May 2011, 10:07 PM
نور در کاسهُ مس,چه نوازشها میریزد
نردبان از سر دیوار بلند,صبح را روی زمین می آرد

Avazekhan
Wednesday 4 May 2011, 08:03 AM
دلم جز مهر مهرویان طریقی برنمی گیرد
به هر در می دهم پندش ولیکن در نمی گیرد

یه مدته که ورد زبونمه!

mixer
Wednesday 4 May 2011, 09:34 AM
در این خیال بسر شد زمان عمر و هنوز/بلای زلف سیاهت بسر نمی آید
مگر بروی دلارای یار ماور نی /به هیچ وجه دگر کار بر نمی آید

lonly
Wednesday 4 May 2011, 05:58 PM
دل و دینم شدو دلبر به ملامت برخاست
گفت با ما منشین کز تو سلامت برخاست

mahooresantory
Wednesday 4 May 2011, 06:18 PM
تودرپاییزمهمانی
ومن عمریست درزندان پاییزم
توروزی دیریازودازبهاران میشوی سرشار
امامن
سراپا همچنان ازیاس لبریزم
دریغاسال های سال دراین بندمیمانم
ودرانوه تلخ لحظه ها
چشم انتظار تیرباران زمستانم

Peddy
Wednesday 4 May 2011, 09:58 PM
میازار موری که دانه کش است
که جان دارد و جان شیرین خوش است

mixer
Wednesday 4 May 2011, 10:00 PM
من نگویم که مرا آنکه سرشت /از اهل بهشت کرد یا دوزخ زشت
جامی و بتی و بربطی بر لب کشت / این هر سه مرا نقد و تو را نسیه بهشت

"خیام"

mixer
Wednesday 4 May 2011, 10:02 PM
تا توانی دلی به دست آور دل شکستن هنر نمی باشد . . .

اینم واسه اینکه با پست دوست عزیزمون همزمان بود و مال ایشون زود تر رسید

mahour.M
Wednesday 4 May 2011, 10:29 PM
mixer جان
شعري كه نوشتي مصراع اولش اين هست:
(مـن هیچ ندانم که مرا آن که سرشت
از اهل بهشت کرد یا دوزخ زشت)
ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــ

دردم از يار است و درمان نيز هم
دل فداي او شد و جان نيز هم

morteza3164
Thursday 5 May 2011, 05:33 PM
منم آن شاعر خسته که دلگیرم از این دنیا



نمی خواهم که عشق باشد کلید مشکلی زیبا



تو ای دنیا تو ای دریا منم دیوانه ای رسوا



که کشتی های عشقم را زدم غرقابت ای دریا

z_m
Saturday 7 May 2011, 09:59 PM
این که پیرانه سرم صحبت یوسف بنواخت
اجر صبریست که در **** احزان کردم

morteza3164
Monday 9 May 2011, 08:13 AM
می چکد از لب و دهان یاد تو عاشقانه وار



آن تن عاشقانه را تاج سرم نمی کنی

mixer
Monday 9 May 2011, 09:22 AM
یاد باد آنکه نهانت نظری با ما بود /رقم مهر تو بر چهره (سینه ) ما پیدا بود
یاد باد آنکه در آن وادی انس و ادبت / جز من و ما نبودیم و خدا با ما بود

Gilda
Monday 9 May 2011, 10:07 PM
در راه یگانگی چه طاعت چه گناه

در کوی خرابات چه درویش چه شاه


رخسار قلندری، چه روشن، چه سیاه

بر کنگره عرش، چه خورشید چه ماه
مولوی

Avazekhan
Monday 9 May 2011, 10:20 PM
"همٌ" اگر همره این زخمه ی تند ِ تو کنم
سری از گریه سبکبال در این تنگ غروب...
"شفیعی کدکنی"

mahour.M
Wednesday 11 May 2011, 12:02 AM
به چمنزار دو، ای خوش خط و خال آهو
به سماوات شو، ای طایر علیین
به چه امید درین کوه کنی خارا
چو تو کشتست بسی کوهکن این شیرین

پروين اعتصامي

Gilda
Wednesday 11 May 2011, 10:34 AM
نه فلک مر عاشقان را بنده باد

دولت این عاشقان پاینده باد


بوستان عاشقان سرسبز باد

آفتاب عاشقان تابنده باد
مولوی

TheGoldMAN
Wednesday 11 May 2011, 04:00 PM
در سنبلش آويختم از روي نياز/گفتم من سود از ده را را كار بساز

Hapo
Friday 13 May 2011, 08:46 AM
ز جمع آشنایان می گریزم ، به کنجی می خزم آرام و خاموش

نگاهم غوطه ور در تیرگیها ، به بیمار دل خود می دهم گوش

z_m
Saturday 14 May 2011, 10:34 AM
شد آنکه اهل نظر بر کناره میرفتند
هزار گونه سخن در دهان و لب خاموش

mahooresantory
Monday 16 May 2011, 09:06 AM
من امشب سرخوش و دیوانه و مست و غزل خوانم
به جام می پناه آورده ام از غم گریزانم
گراز میخانه باز آیم مرا غم باز میجوید
روید ای دوستان من گوشه میخانه میمانم

z_m
Monday 16 May 2011, 01:47 PM
من امشب سرخوش و دیوانه و مست و غزل خوانم
به جام می پناه آورده ام از غم گریزانم
گراز میخانه باز آیم مرا غم باز میجوید
روید ای دوستان من گوشه میخانه میمانم


عزیزم دقت کن شعرم با ش تموم شده.....:am

مزن ز چون و چرا دم که بنده مقبل
قبول کرد بجان هر سخن که جانان گفت

morteza3164
Monday 16 May 2011, 08:30 PM
تو را با نبرد دلیران چه کار
تو برزه گری بیلت آید به کار

Brilliant
Monday 16 May 2011, 11:03 PM
رنگ خون دل مارا که نهان میداری
همچنان در لب لعل تو عیانست که بود

غول غمگين
Tuesday 17 May 2011, 01:04 AM
در بحر صفا گداختم همچو نمک
ني کفر و نه ایمان، نه یقین ماند و نه شک
اندر دل من ستاره‌ای پیدا شد
گم گشت در آن ستاره، هر هفت فلک

faezeh
Thursday 19 May 2011, 04:48 PM
کاش می دیدی به چشم، عاشقان رخسار خویش

تا دریغ از چشم خود می داشتی دیدار خویش

morteza3164
Thursday 19 May 2011, 07:19 PM
شرری ریز از آن مردم چشم سیه ات



که در آفاق سخن لایق هر تحسینی



از کدام میکده تو جام گرفتی الیاس



که به تقریر غزل مست لب شیرینی

sahar98
Saturday 21 May 2011, 08:50 AM
یا رب! دلی در وی پروای خود نگنجد
دست محبت آن جا خرگاه عشق چون زد؟
دیری ست تا من این درد در دل نهفته دارم
سودای ناتوانی ره بر زبان کنون زد
سعدی

lonly
Saturday 21 May 2011, 08:20 PM
دل گرچه دراین بادیه بسیارشتافت یک موی ندانست،ولی موی شکافت

اندردل من هزارخورشید ، بتافت لیکن به کمال ذره ای راه نیافت

sahar98
Sunday 22 May 2011, 09:15 AM
تو را نا دیدن ما غم نباشد
که در خیلت به از ما کم نباشد

من از دست تو در عالم نهم روی
ولیکن چون تو در عالم نباشد

ham-nafas
Sunday 22 May 2011, 07:12 PM
دیدی ان را که تو خواندی به جهان یار ترین
چه دل آزارترین شد چه دل آزار ترین؟

سلام به دوستان قدیمی

sahar98
Monday 23 May 2011, 09:17 AM
نه روز می بشمردم در انتظار جمالت
که روز هجر تو را خود ز عمر می نشمردم

سلام هم نفس عزیز

ham-nafas
Monday 23 May 2011, 11:51 AM
مرا کو دل ندارم هیچ دل من
وگر دارم دلی خون مینماید
عطار

lonly
Tuesday 24 May 2011, 04:54 PM
در بیابان طلب گرچه زهر سو خطریست
میرود حافظ بیــــــــدل به تولای تو خوش

z_m
Tuesday 24 May 2011, 06:45 PM
شبی را به تاریکی ز زلفت باز میجستم
رخت میدیدم و جامی هلالی باز میخوردم

zendegieh_khabha
Tuesday 24 May 2011, 08:32 PM
من آن گلبرگ مغرورم كهي ميرم ز بي آبي
ولي با خفت و خواري پي شبنم نمي گردم

z_m
Wednesday 25 May 2011, 10:56 AM
مرا تا عشق تعلیم سخن کرد
حدیثم نکته هر محفلی بود

morteza3164
Wednesday 25 May 2011, 08:16 PM
دولت عشق تو را ملک صبا نیز کم است



من که عاشق شده ام پس که بگفت مسکینی

zendegieh_khabha
Thursday 26 May 2011, 08:49 PM
يار داع مي كند تابع وداع يار كو
وعده وصل مي دهد طاقت انتظار كو

morteza3164
Saturday 28 May 2011, 08:46 AM
وقت است کز فراق تو و سوز اندرون
آتش درافکنم بهمه رخت و پخت خویش
ای حافظ ار مراد میسر شدی مدام
جمشید نیز دور نماندی ز تخت خویش

sahar98
Sunday 29 May 2011, 11:08 AM
شیرین تر ازین لب نشنیدم که سخن گفت
تو خود شکری یا عسل است آب دهانت

یک روز عنایت کن و تیری به من انداز
باشد که تفرج بکنم دست و کمانت

zendegieh_khabha
Sunday 29 May 2011, 03:20 PM
تنم بپوسد و خاكم به باد ريزه شود
هنوز مهر تو باشد در استخوانم اي دوست

sahar98
Sunday 29 May 2011, 03:55 PM
تن به قضا سپرده ام، پای رضا فشرده ام
ور بروم، کجا بروم؟ چاره جزین ندانمش

z_m
Sunday 29 May 2011, 06:10 PM
شمع هر جمع مشو ورنه بسوزی ما را
یاد هر قوم مکن تا نروی از یادم

M_T
Sunday 29 May 2011, 08:40 PM
ماه من چهره بر افروز که آمد شب عید
ماه در چهره چون ماه تو می باید دید

مرحوم شهریار

sahar98
Monday 30 May 2011, 07:58 AM
دیدار دل فروزش در پایم ارغوان ریخت
گفتار جان فزایش در گوشم ارغوان زد( سعدی)

morteza3164
Monday 30 May 2011, 10:47 AM
دل برغبت می سپارند جان بچشم مست یار
گر چه هشیاران ندادند اختیار خود بکس

Brilliant
Monday 30 May 2011, 06:05 PM
سیر سپهر و دور فمر را چه اختیار
درگردشندبر حسب اختیار دوست..

z_m
Monday 30 May 2011, 06:12 PM
سرم خوشست و ببانگ بلند میگویم
که من نسیم حیات از پیاله میجویم

z_m
Monday 30 May 2011, 06:15 PM
تا ابد بوی محبت بمشامش نرسد
هر که خاک در میخانه برخساره نرفت

Brilliant
Monday 30 May 2011, 06:21 PM
تا چه خواهد کرد با ما آب و رنگ عارضت..
حالیانیرنگ نقشی خوش برآب انداختی..

sahar98
Wednesday 1 June 2011, 06:39 PM
یک عمر هزار سال باید
تا من یکی از هزارگویم

چشمم به زبان حال گوید
نی آن که به اختیار گویم

بر من دل انجمن بسوزد
گر درد فراق یار گویم

Brilliant
Wednesday 1 June 2011, 09:10 PM
ماه می ریزد درون جام شب
نیمه شب ابری به پهنای سپهر
می رسد از راه و می تازد به ماه
جغد می خندد به روی کاج پیر
شاعری می ماند و شامی سیاه..

غول غمگين
Saturday 4 June 2011, 03:22 AM
هر صبوحی ارغنون‌ها را برنجان همچنین
آفرین‌ها بر جمالت همچنین جان همچنین
پیش رویت روز مست و پیش زلفت شب خراب
ای که کفرت همچنان و ای که ایمان همچنین

masram
Saturday 4 June 2011, 02:14 PM
نگاه سبز چشمانت بهاره
بهارون را به یاد من می آره

morteza3164
Sunday 5 June 2011, 09:10 AM
هر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بود
در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست

masram
Sunday 5 June 2011, 09:47 AM
تا بوده چشم عاشق در راه یار بوده بی آنکه وعده باشد در انتظار بوده

sahar98
Sunday 5 June 2011, 08:39 PM
هر که دلارام دید از دلش آرام رفت
چشم ندارد خلاص، هر که درین دام رفت

morteza3164
Sunday 5 June 2011, 08:40 PM
ترا چنانکه تویی هر نظر کجا بینند
بقدر دانش خود هر کسی کند ادراک

sahar98
Sunday 5 June 2011, 08:44 PM
ترا چنانکه تویی هر نظر کجا بینند
بقدر دانش خود هر کسی کند ادراک


دوست عزیز اشتباه کردید باید صفحه رو لود میکردید!

کاشکی خاک بودمی در راه
تا مگر سایه بر من افکندی

morteza3164
Sunday 5 June 2011, 08:51 PM
یاد باد آن صحبت شبها که با نوشین لبان
بحث سر عشق و ذکر حلقه عشاق بود

sahar98
Sunday 5 June 2011, 08:53 PM
دل تو از کجا و غم کجا؟
تو چه دانی که چیست غمخواری؟

آن گاه شوی ز حال من آگه
که چون من یک شبی به روز آری

morteza3164
Sunday 5 June 2011, 08:57 PM
یارب این آئینه حسن چه جوهر دارد
که در او آه مرا قوت تاثیر نبود

sahar98
Sunday 5 June 2011, 09:00 PM
دیده به روی هر کس برنکنم ز مهر تو
در ز عوام بسته به، چون تو به خانه اندری

morteza3164
Sunday 5 June 2011, 09:04 PM
یار بیگانه مشو تا نبری از خویشم
غم اغیار مخور تا نکنی ناشادم

sahar98
Sunday 5 June 2011, 09:10 PM
مده ای حکیم پندم که به کار نبندم
که ز خویشتن گریز است و زدوست ناگزیرم

Hapo
Sunday 5 June 2011, 09:31 PM
می روم با زخم هـــــایی مانده از یک سال سرد

آن همه برفی که آمـــــد آشـــــــیانم را شکست

می روم اما نگویــــــــی بی وفــــــا بود و نمــــاند

از هجوم سایه هــــا دیگر نگــــــاهم خسته است

morteza3164
Sunday 5 June 2011, 10:00 PM
تا دامن کفن نکشم زیر پای خاک
باورمکن که دست زدامن بدارمت

masram
Monday 6 June 2011, 10:34 AM
تا تو مراد من دهی کشته مرا فراق تو تا تو به داد من رسی من به خدا رسیده ام

masram
Monday 6 June 2011, 10:35 AM
تا تو مراد من دهی کشته مرا فراق تو تا تو به داد من رسی من به خدا رسیده ام

sahar98
Monday 6 June 2011, 07:45 PM
من چنان عاشق رویت که ز خود بیخبرم
تو چنان فتنه ی خویشی که ز ما بی خبری

masram
Tuesday 7 June 2011, 04:43 PM
یک سال دیگر آمد و دنیا عوض نشد چیزی به غیر از پیرهن از ما عوض نشد

masram
Tuesday 7 June 2011, 04:43 PM
یک سال دیگر آمد و دنیا عوض نشد چیزی به غیر از پیرهن از ما عوض نشد

metal-militia
Tuesday 7 June 2011, 07:24 PM
دیریست که دلدار پیامی نفرستاد.ننوشت کلامی و سلامی نفرستاد

masram
Tuesday 7 June 2011, 08:36 PM
در آن وحدت چرا پیوند جویم
توی مطلوب و طالب، چند جویم

metal-militia
Tuesday 7 June 2011, 08:51 PM
مفروش به باغ ارم و نخوت شداد
یک شیشه می و نوش لبی و لب کشتی

masram
Tuesday 7 June 2011, 08:53 PM
یکی آتشی برشده تابناک
میان آب و باد از بر تیره خاک

که یزدان ز ناچیز چیز آفرید
بدان تا توانایی آرد پدید

masram
Tuesday 7 June 2011, 08:53 PM
یکی آتشی برشده تابناک
میان آب و باد از بر تیره خاک

که یزدان ز ناچیز چیز آفرید
بدان تا توانایی آرد پدید

metal-militia
Tuesday 7 June 2011, 09:01 PM
دارای جهان نصرت دین خسرو کامل
یحیای مظفر ملک عالم عادل

masram
Tuesday 7 June 2011, 09:03 PM
لب دريا، سحر گاهان و باران،

هوا، رنگ غم چشم انتظاران،

نمي پيچد صداي گرم خورشيد،

نمي تابد چراغ چشم ياران

metal-militia
Tuesday 7 June 2011, 09:10 PM
نکته دانی بذله گو چون حافظ شیرین سخن
بخشش آموزی جهان افروز چون حاجی قوام
هر که این عشرت نخواهد خوشدلی بر وی تباه
وانکه این مجلس نجوید زندگی بر وی حرام

masram
Wednesday 8 June 2011, 09:00 AM
مرا باری غمی کان پیش آید
ز دستِ نفسِ کافر کیش آید

metal-militia
Wednesday 8 June 2011, 10:38 AM
دل ما به دور رویت ز چمن فراغ دارد
که چو سرو پای بند است و چو لاله داغ دارد

masram
Wednesday 8 June 2011, 10:43 AM
دنيا ديدی و هر چه ديدی هيچ است

و آن نيز که گفتی و شنيدی هيچ است

سـرتاسـر آفـاق دویـدی هیـچ است

و آن نيز که در خانه خزيدی هيچ است

metal-militia
Wednesday 8 June 2011, 11:43 AM
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن
که دوست خود روش بنده پروری داند

masram
Wednesday 8 June 2011, 12:07 PM
دلا خو کن به تنهایی
که از تن ها بلا خیزد

serin
Wednesday 8 June 2011, 07:13 PM
دلا نزد کسی بنشین که او ازدل خبر دارد
به زیر آن درختی رو که او گل های تر دارد

morteza3164
Wednesday 8 June 2011, 07:14 PM
در صومعه زاهد و در خلوت صوفی
جز گوشه ابروی تو محراب دعا نیست
ای چنگ فروبرده به خون دل حافظ
فکرت مگر از غیرت قرآن و خدا نیست

TheGoldMAN
Thursday 9 June 2011, 05:47 PM
تو كز محنت ديگران بي غمي
نشايد كه نامت نهند آدمي

metal-militia
Thursday 9 June 2011, 07:18 PM
یار بیگانه مشو تا نبری از خویشم
غم اغیار مخور تا نکنی ناشادم

morteza3164
Thursday 9 June 2011, 10:07 PM
مرا مرغی است در سینه گهی بالا پری جوید


اگر بالا روم شاید به کلک من مطر افتد

metal-militia
Thursday 9 June 2011, 10:14 PM
دلم رمیدهء لولی وشی ست شورانگیز
دروغ وعده و قتال وضع و رنگ آمیز

morteza3164
Friday 10 June 2011, 02:16 PM
ز باده هیچت اگر نیست این نه بس که ترا
دمی ز وسوسه عقل بی خبر دارد
کسی که از ره تقوی قدم برون ننهاد
بعزم میکده اکنون ره سفر دارد

sahar98
Friday 10 June 2011, 07:33 PM
در دل غم تو کنم خزینه
گر یک دل و گر هزار دارم

mehdihooman
Friday 10 June 2011, 07:53 PM
من شام را فهميده ام زيرا كه تو شام مني
در عشق عريان گشته ام آغاز بنيان مني

metal-militia
Friday 10 June 2011, 07:58 PM
یا رب تو آن جوان دلاور نگاه دار
کز تیر آه گوشه نشینان حذر نکرد

masram
Saturday 11 June 2011, 05:23 PM
دلم جز مهر مه رویان طریقی بر نمی‌گیرد
ز هر در می‌دهم پندش ولیکن در نمی‌گیرد

Hapo
Sunday 12 June 2011, 11:36 AM
دوست مي‌دارم من اين ناليدن دلسوز را
تا به هر نوعي که باشد بگذرانم روز را

morteza3164
Sunday 12 June 2011, 04:55 PM
از چشم خود بپرس که مارا که میکشد
جانا گناه طالع و جرم ستاره نیست
او را بچشم پاک توان دید چون هلال
هر دیده جای جای جلوه آن ماه پاره نیست

sahar98
Sunday 12 June 2011, 06:07 PM
تورا نادیدن ما غم نباشد
که در خیلت به از ما کم نباشد

من از دست تو در عالم نهم روی
ولیکن چون تو در عالم نباشد

metal-militia
Sunday 12 June 2011, 07:04 PM
دلها ز دام زلف چو بر خاک می فشاند
بر آن غریب ما چه گذشت ای صبا بگو

masram
Sunday 12 June 2011, 08:07 PM
وفا کنيم و ملامت کشيم و خوش باشيم
که در طريقت ما کافريست رنجيدن ...

masram
Sunday 12 June 2011, 08:07 PM
وفا کنيم و ملامت کشيم و خوش باشيم
که در طريقت ما کافريست رنجيدن ...

metal-militia
Sunday 12 June 2011, 08:25 PM
نیست در کس کرم و وقت طرب می گذرد
چاره آن است که سجاده و می بفروشیم

masram
Sunday 12 June 2011, 08:31 PM
من این ایوان نه تو را نمی دانم نمی دانم
من این نقاش جادو را نمی دانم نمی دانم
چو طفلی گم شدستم من میان کوی و بازاری
که این بازار و این کو را نمی دانم نمی دانم

metal-militia
Sunday 12 June 2011, 08:35 PM
می کشیم از قدح لاله شرابی موهوم
چشم بد دور که بی مطرب و می مدهوشیم

serin
Monday 13 June 2011, 12:20 AM
مزن بر سر ناتوان دست زور
که روزی درافتی به پایش چو مور

metal-militia
Monday 13 June 2011, 01:13 AM
رسید مژده که آمد بهار و سبزه دمید
وظیفه گر برسد مصرفش گل است و نبید

Hapo
Monday 13 June 2011, 08:42 PM
دل من ای دل دیوانه من ، که می سوزی از این بیگانگی ها

مکن دیگر ز دست غیر فریاد ، خدا را بس کن این دیوانگی ها

metal-militia
Monday 13 June 2011, 08:57 PM
اینش سزا نبود دل حق گزار من
کز غمگسار خود سخن ناسزا شنید

Hapo
Monday 13 June 2011, 09:01 PM
در مشک و عود و عنبر و امثال طيبات
خوشتر ز بوي دوست دگر هيچ طيب نيست

metal-militia
Monday 13 June 2011, 09:04 PM
تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشق
هردم آید غمی از نو به مبارکبادم

Hapo
Monday 13 June 2011, 09:17 PM
ما را دگر معامله با هيچ کس نماند
بيعي که بي حضور تو کردم اقالتست

metal-militia
Monday 13 June 2011, 09:25 PM
تو کز مکارم اخلاق عالمی دگری
وفای عهد من از خاطرت بدر نرود
به تاج هدهدم از ره مبر که باز سفید
چو باشه در پی هر صید مختصر نرود

غول غمگين
Thursday 16 June 2011, 02:06 AM
دوش چه خورده اي دلا، راست بگو نهان مكن
چون خمشان بي گنه روي بر آسمان مكن
باده ي خاص خورده اي، نقل خلاص خورده اي
بوي شراب مي زند، خربزه در دهان مكن

morteza3164
Thursday 16 June 2011, 09:39 AM
نه هر درخت تحمل کند جفای خزان
غلام همت سروم که این قدم دارد

metal-militia
Thursday 16 June 2011, 10:41 AM
در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
جلوه ای رخت دید ملک عشق نداشت
عین آتش شد ازین غیرت و بر آدم زد

masram
Thursday 16 June 2011, 02:36 PM
دنيا ديدی و هر چه ديدی هيچ است

و آن نيز که گفتی و شنيدی هيچ است

سـرتاسـر آفـاق دویـدی هیـچ است

و آن نيز که در خانه خزيدی هيچ است

Brilliant
Thursday 16 June 2011, 08:33 PM
تلقین و درس اهل نظر یک اشارت است
گفتم کنایتی و مکرر نمیکنم

metal-militia
Thursday 16 June 2011, 10:59 PM
مباحثی که در آن مجلس جنون می رفت
ورای مدرسه و قال و قیل مسئله بود
دل از کرشمهء ساقی به شکر بود ولی
ز نامساعدی بختش اندکی گله بود

Brilliant
Friday 17 June 2011, 12:48 AM
دنيا ديدی و هر چه ديدی هيچ است

و آن نيز که گفتی و شنيدی هيچ است

سـرتاسـر آفـاق دویـدی هیـچ است

و آن نيز که در خانه خزيدی هيچ است

metal-militia
Friday 17 June 2011, 01:21 AM
توبه کردم که نبوسم لب ساقی و کنون
می گزم لب که چرا گوش به نادان کردم
نقش مستوری و مستی نه به دست من و تست
آنچه سلطان ازل گفت بکن آن کردم

morteza3164
Friday 17 June 2011, 09:37 PM
مست غزالی وحشیم شوریده سر در عشق خود



قول و قرارم رفته است چون نیست سپهسالار من



از آن کمان نازکش تیری بزد بر قلب من



چون خون جگر خواهد مرا در کار و در پیکار من

metal-militia
Friday 17 June 2011, 09:53 PM
نسیم صبح سعادت بدان نشان که تو دانی
گذر به کوی فلان کن درآن زمان که تو دانی
تو پیک خلوت رازی و دیده بر سر راهت
به مردمی نه به فرمان چنان بران که تو دانی

Hapo
Saturday 18 June 2011, 03:36 PM
يک لحظه بود اين يا شبي کز عمر ما تاراج شد
ما همچنان لب بر لبي نابرگرفته کام را

metal-militia
Saturday 18 June 2011, 06:45 PM
این خرد خام به میخانه بر
تا می لعل آوردش خون به جوش
گرچه وصالش نه به کوشش دهند
هرقدر ای دل که توانی بکوش

morteza3164
Monday 20 June 2011, 10:41 AM
شور شود آش چو آشپز دو تاست
بی نمک است هر چه که خبط و خطاست
(بداهه )

Hapo
Monday 20 June 2011, 03:30 PM
تا خبر دارم از او بي‌خبر از خويشتنم
با وجودش ز من آواز نيايد که منم

metal-militia
Monday 20 June 2011, 03:36 PM
مست است یار و یاد حریفان نمی کند
ذکرش بخیر ساقی مسکین نواز من