مشاعره

[metal-militia]

این دل غمدیده حالش به شود دل بد مکن
وین سر شوریده بازآید به سامان غم مخور

[M_T]

رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود
رهرو آنست که آهسته و پیوسته رود

[tuti]

دردم از یارست و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم

[M_T]

من به ناخن غم سینه می خراشم
فی المثل چو فرهاد کوه می تراشم

کمپانی

[piano4all]

من از بیگانگان هرگز ننالم


که با ما هرچه کرد آن آشنا کرد

[M_T]

دلم خواهد غریبانه بنالم
که سنگ غم شکسته پر و بالم

[morteza3164]

میگذارم لب را
بر لبان گرمت
تا که در خواب شبت
طعم لبهای مرا
زیر لبانت
بچشانی تا صبح

[tuti]

حدیث نیک و بد ما نوشته خواهد شد
زمانه را سندی و دفتری و دیوانی ست

[piano4all]

تا کی به تمنای وصال تو یگانه


اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه

[morteza3164]

هلهله می کرد در ذهن من آن نور شفق


از تمام کائنات نور شهابی داشتیم





سر می کردم به جیب سرد صدها خاطره


تا بجویم آن امیدی که زمانی داشتیم

[tuti]

منم که شهره ی شهرم به عشق ورزیدن

منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن

[piano4all]

نازنینا گر که یار من شوی
سرنوشت دیگری پیدا کنم

از لبانت دور، اما از نیاز
هر زمان یادی از آن حلوا کنم
__________________

[M_T]

من و دل کندن از دلبر محال است
دلم با دلبرم در شور و حال است

[piano4all]

تا با غم عشق تو مرا کار افتاد

بیچاره دلم در غم بسیار افتاد

[metal-militia]

در مقامات طریقت هر کجا کردیم سیر
عافیت را با نظربازی فراق افتاده بود

[piano4all]

دلا شبها نمینالی به زاری


سر راحت به بالین میگذاری

[M_T]

یا دوائی بهر بیماری بکن
یا دکان برچین و عطاری مکن

[piano4all]

نمی دهند اجازت مرا به سیر و سفر


نسیم باد مصلا و آب رکن آباد

[tuti]

دلا بسوز که سوز تو کارها بکند

علاج صد درد و رفع صد بلا بکند

[piano4all]

دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند..

..گل ادم بسرشتند و به پیمانه زدند

[metal-militia]

دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند
خواجه آن است که باشد غم خدمتگارش

[piano4all]

شرحی همچون زلف پرتاب پریشان میدهم

خویشتن را دست تاراج زمستان میدهم

[taal]

ماییم ومی و مطرب واین کنج خراب
جان ودل وجام وجامه پردرد شراب
فارغ زامیدرحمت وبیم عذاب
آزادزخاک وبادواز آتش وآب

[piano4all]

بازار شوق گرم شد آن سرو قد کجاست
تا جان خود بر آتش رویش کنم سپند
__________________

[tuti]

دردم از یارست و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم

[piano4all]

ما را ز خیال تو چه پروای شراب است
خم گو سر خود گیر که خمخانه خراب است

[mahour.M]

تا که بدید چشم من، چهرهء جانفزای تو
ساخته‌ام ز خون دل، چهره خضاب ای پسر
جان من از جهان غم، سوخته شد به جان تو
جام بیار و درفکن، بادهء ناب ای پسر

عطار

[piano4all]

رواق منظر چشم من آشیانه توست

کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست

[metal-militia]

تا کی اندر دام وصل آرم تذروی خوش خرام
در کمینم و انتظار وقت فرصت می کنم

[farimah]

من از کجا پند از کجا باده بگردان ساقيا
آن جام جان افزاي را برريز بر جان ساقيا
بر دست من نه جام جان اي دستگير عاشقان
دور از لب بيگانگان پيش آر پنهان ساقيا

[M_T]

از جام سحرگاهی یک شب چو زدم ساغر
دیدم رخ ساقی را با صورت جان پرور

[metal-militia]

رهرو منزل عشقیم و ز سرحد عدم
تا به اقلیم وجود این همه راه آمده ایم

[M_T]

من و دلتنگی، امان از این دل
کاروان رفت و مانده ام در گل

[piano4all]

لطف حق باتو مداراها کند ..

. چون که از حد بگذرد رسوا کند

[tuti]

دانی که چرا سرّ نهان با تو نگویم؟

طوطی صفتی، طاقت اسرار نداری....

[abcdefghijklmnop]

ياري اندر كس نمي‌بينم ياران را چه شد
دوستي كي آخر آمد دوستداران را چه شد

[metal-militia]

در مسجد و میخانه خیالت اگر آید
محراب و کمانچه ز دو ابروی تو سازم

[taal]

من آن نیم که دهم نقد دل به هر شوخی
در خزانه به مهر تو ونشانه ی توست

[piano4all]

تو را گم ميكنم هر روز وپيدا ميكنم هر شب

بدين سان زندگي را با تو زيبا ميكنم هر شب

[taal]

برخیزو مخورغم جهان گذران
بنشین ودمی به شادمانی گذران
درطبع جهان اگروفایی بودی
نوبت بتو خودنیامدی از دگران

[iranmehr]

نی قصه ی آن شمع چگل بتوان گفت
نی حال دل سوخته دل بتوان گفت

[taal]

توبدری وخورشید ترا بنده شدست
تابنده ی توشدست تابنده شدست.

[metal-militia]

تا مطهر کنم از لطف نسیم تو مشام
شمه ای از نفحات نفس یار بیار

[piano4all]

رقم مهر تو بر چهره ما پیدا بود

یاد باد آن که نهانت نظری با ما بود

[mahour.M]

در نهانخانه عشرت صنمی خوش دارم
کز سر زلف و رخش نعل در آتش دارم

[piano4all]

مارابه رخت وچوب شبانی فریفته است

این گرگ سالهاست که باگله آشناست

[abcdefghijklmnop]

تا زميخانه ومي نام و نشان خواهد بود
نام ما خاك ره پير مغان خواهد بود

[piano4all]

دولت فقر خدایا به من ارزانی دار

کین کرامت سبب حشمت و تمکین من است

[tuti]

تو را میخواهم و دانم که هرگز،به کام دل در آغوشت نگیرم

تویی آن آسمان صاف و روشن،من این کنج قفس مرغی اسیرم

[piano4all]

من درد تو را ز دست آسان ندهم
دل بر نکنم ز دوست تا جان ندهم
__________________

[taal]

مرامیبینی و دردم زیادت میکنی هردم
ترا میبینم وهردم زیادت میشود دردم

[piano4all]

من از دست غمت مشکل برم جان


ولی دل را تو آسان بردی از من

[tuti]

نباید بستن اندر چیز و کس دل

که دل برداشتن کاریست مشکل

[taal]

لطیفه ایست نهانی که عشق ازاوخیزد
که نام آن نه لب لعل وخط زنگاریست

[piano4all]

تارفت مراازنظرآن چشم جهان بین *


* کس واقف مانیست که ازدیده چهارفت

[shoman]

تو یعنی همه پاکی
همه صافیِ دل


تو همه دربا
همه آبیِ ناب

[piano4all]

بر هر مویت دلیست و آهنگ


هشدار که شیشه بار داری

[metal-militia]

یا اگر رفت و حق صحبت دیرین نشناخت
حاش الله که روم من ز پی یار دگر

[tuti]

رقیبت گر هنر هم دزدد از من، من نخواهد شد

به گلخن گرچه گل هم بشکفد گلشن نخواهد شد

[metal-militia]

درین مقام مجازی بجز پیاله مگیر
درین سراچه بازیچه غیر عشق مباز

[abcdefghijklmnop]

ز دست ديده و دل هر دو فرياد
كه هر چه ديده بيند دل كند ياد
بسازم خنجري نيشش ز پولاد
زنم بر ديده تا دل گردد آزاد

[farimah]

در کارگه کوزه گری رفتم دوش
دیدم دوهزار کوزه گویا و خموش
ناگه یکی کوزه براورد خروش
کو کوزه گر وکوزه خر و کوزه فروش

[abcdefghijklmnop]

شب است و شاهد وشمع وشراب وشيريني
غنيمت است كه در اين شب دوستان بيني

[piano4all]

یکی درد و یکی درمون پسندد


یکی وصل و یکی هجرون پسندد

[m_rv_2008]

داني كه چنگ و عود چه تقرير مي كنند
پنهان خوريد باده كه تعزير مي كنند

[tuti]

درین درگـَه که گـه گـه کَـه، کـُه و کُـه، کَـه شود ناگه
مشو با ناکسان همره، که ره چَه میشود، چَه ره

[m_rv_2008]

بر هر مویت دلیست و آهنگ


هشدار که شیشه بار داری


اين كه به هيچ وجه شبيه شعر نيست. بيشتر يه تلاش كودكانه در زمينه جور كردن كلمات كنار هم هست كه بسيار هم نا موفق بوده.

[piano4all]

هوا هوای بهار است و باده باده ی ناب


به خنده خنده بنوشیم جرعه جرعه شراب

[tuti]

بر آستان جانان، گر سر توان نهادن
گلبانگ سر بلندی بر آسمان توان زد

[piano4all]

در آن دریا به غوّاصی در آییم



وز آن شادی به رقّاصی در آییم

[tuti]

ملکا ذکر تو گویم، که تو پاکی و خدایی

نروم جز به همان ره، که توام راه نمایی

[piano4all]

یاری اندر کس نمی​بینیم یاران را چه شد

دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

[tuti]

دوش در میکده از غصه نجاتم دادند

و اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند

[metal-militia]

دلم رمیده لولی وشی ست شورانگیز
دروغ وعده و قتال وضع و رنگ آمیز

[tuti]

ز دست دیده و دل هر دو فریاد
که هر چه دیده بیند دل کند یاد
بسازم خنجری نیشش ز پولاد
زنم بر دیده تا دل گردد آزاد

[piano4all]

درین دریا بسی کشتی براندم


به آخر رخت در دریا فشاندم

[taal]

من نگویم که به درد دل من گوش کنید
بهتر آنست که این قصه فراموش کنید
عاشقانرا بگذارید بنالند همه
مصلحت نیست که این زمزمه خاموش کنید

[piano4all]

در این سرای بی کسی کسی به در نمیزند

به دشت پر ملال ما پرنده پر نمیزند

[parisan]

دلم گرفته ای دوست هوای گریه با من
گر از قفس گریزم کجا روم کجا من؟

[metal-militia]

نه راه است این که بگذاری مرا بر خاک و برگردی
گذاری آر و بازم پرس تا خاک رهت گردم

[piano4all]

من ندانم که کی ام

من فقط می دانم

که تویی

شاهبیت غزل زندگیم

[tuti]

می یابم از خود حسرتی باز از فراق کیست این؟
آماده ی صد گریه ام از اشتیاق کیست این؟

[abcdefghijklmnop]

نور ستارگان ستد روي چو آفتاب تو
دست نماي خلق شد قامت چون هلال من

[piano4all]

نيست درد ز نوع درد عام

اين چنين دردي كجا گردد تمام؟

جان من فرسود از اين اوهام فرد

ديدي آخر عشق با جانم چه كرد؟

[taal]

دلم خزانه ی اسرار بود و دست قضا
درش ببست وکلیدش به دلستانی داد

[piano4all]

دلبر برفت و دلشدگان را خبر نکرد

یاد حریف شهر و رفیق سفر نکرد

[abcdefghijklmnop]

در مملكت چو غرش شيران گذشت و رفت
اين عو عو سگان شما نيز بگذرد

[piano4all]

در این سرای بی کسی کسی به در نمیزند


به دشت پر ملال ما پرنده پر نمیزند

[tuti]

دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد
جز غم که هزار آفرین بر غم باد

[farimah]

در عشق جانان جانان جا بده بی عشق نگشاید گره
ای روح اینجا منگ شو ای عقل اینجا دنگ شو

[piano4all]

وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم


که در طریقت ما کافریست رنجیدن

[tuti]

نتوان وصف تو گفتن که تو در فهم نیایی
نتوان شبه تو گفتن که تو در وهم نیایی

[piano4all]

یارا به نگاهی خوش، ما را به خود آوردی

اما چو شدم عاشق، رسم دگری کردی

[farimah]

يک جام پر از شراب دستت باشد
تا حال من خراب دستت باشد
اين چند هزارمين شب بي خوابيست
اي عشق فقط حساب دستت باشد

[piano4all]

در پرده اسرار كسي را ره نيست
زين تعبيه جان هيچكس آگه نيست

جز در دل خاك هيچ منزلگه نيست
مي خور كه چنين فسانه ها كوته نيست

[taal]

ترانه ای خواهم سرود..نوایی نو خواهم سرود
برای ساز مطربان...بهانه ای خواهم سود

[piano4all]

در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود

كان شاهد بازاری وين پرده نشین باشد

[abcdefghijklmnop]

در ره ما سوختگان مسجد وميخانه يكيست
حرم ودير يكيست
گر نظر پاك كني كعبه وبتخانه يكيست

[piano4all]

تو وجودی که وجودم ز وجودت به وجود آمده است

من به قربان وجودت که وجودم ز وجودت به وجود آمده است !

[tuti]

تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد

وجود نازکت آزرده ی گزند مباد

[mehdi_violonist]

فقط تو آغوش خودم دغدغه هاتو جا بذار ** به پاي عشق من بمون هيچکسو جاي من نيار

[mehdi_violonist]

سالها رفت و هنوز


یک نفر نیست بپرسد از من


که تو از پنجره ی عشق چه ها می خواهی؟


صبح تا نیمه ی شب منتظری


همه جا می نگری


گاه با ماه سخن می گویی


گاه با رهگذران،خبر گمشده ای می جویی


راستی گمشده ات کیست؟


کجاست؟


صدفی در دریا است؟


نوری از روزنه فرداهاست


یا خدایی است که از روز ازل ناپیداست...؟

[mehdi_violonist]

غریب آمده بودم غریب خواهم رفت
نچیده سیب به رویای سیب خواهم رفت

[mehdi_violonist]

این شعرها دیگر برای هیچ‌کس نیست

نه! در دلم انگار جای هیچ‌کس نیست










آن‌قدر تنهایم که حتی دردهایم



دیگر شبیه دردهای هیچ‌کس نیست










حتی نفس‌های مرا از من گرفتند



من مرده‌ام در من هوای هیچ‌کس نیست










دنیای مرموزی‌ست ما باید بدانیم



که هیچ‌کس این‌جا برای هیچ‌کس نیست










باید خدا هم با خودش روراست باشد



وقتی که می‌داند خدای هیچ‌کس نیست










من می‌روم هرچند می‌دانم که دیگر



پشت سرم حتی دعای هیچ‌کس نیست

[mehdi_violonist]

ای آسمان زیبا امشب دلم گرفته

از های و هوی دنیا امشب دلم گرفته




یک سینه غرق مستی دارد هوای باران

از این خراب رسوا امشب دلم گرفته



امشب خیال دارم تا صبح گریه کردن

شرمنده ام خدایا امشب دلم گرفته



خون دل شکسته بر دیدگان تشنه

باید شود هویدا امشب دلم گرفته



ساقی عجب صفایی دارد پیاله ی تو

پر کن به جان مولا امشب دلم گرفته



گفتی خیال بس کن فرمایشت متین است



فردا به چشم اما امشب دلم گرفته

[mehdi_violonist]

همیشه از تو نوشتن برای من سخت است

که حس و حال صمیمانه داشتن سخت است

چگونه از تو بگویم برای این همه کور؟!

چقدر این همه دیدن برای من سخت است

خرابه ی دل من را کسی نخواهد ساخت

که بر خرابه ی دل خانه ساختن سخت است

به هیچ قانعم از مهر دوستان هرچند

به هیچ این همه سرمایه باختن سخت است

نقابدار خودی را چگونه بشناسم

در این زمانه که خود را شناختن سخت است

قبول کن دل بیچاره ام ، که می گوید

که پشت پا به زمین و زمان زدن سخت است

برای پیچک احساس بی خزان سهیل

همیشه گشتن و هرگز نیافتن سخت است

عزیز من« همه جا آسمان همین رنگ است»

بیا اگر چه برای تو آمدن سخت است

[mehdi_violonist]

برای تويی كه تنهايی هايم پر از ياد توست...

برای تويی كه قلبم منزلگه عـــشـــق توست ...

برای تويی كه احسا سم از آن وجود نازنين توست ...

برای تويی كه تمام هستی ام در عشق تو غرق شد...

برای تويی كه چشمانم هميشه به راه تو دوخته است...

برای تويی كه مرا مجذوب قلب ناز و احساس پاك خود كردی...

برای تويی كه وجودم را محو وجود نازنين خود كردی...

برای تويی كه هر لحظه دوری ات برایم مثل یک قرن است...

... تويی كه سـكوتـت سخت ترين شكنجه من است برای

برای تويی كه قلبت پـا ك است ...

برای تويی كه در عشق ، قـلبت چه بی باك است...

برای تويی كه عـشقت معنای بودنم است...

برای تويی كه عـشقت معنای بودنم است...

برای تويی كه غمهایت معنای سوختنم است...

برای تویی که آرزوهایت آرزویم است...

[mehdi_violonist]

یک نفر هست که از پنجره‌ها
نرم و آهسته مرا می‌خواند
گرمی لهجه بارانی او
تا ابد توی دلم می‌ماندیک نفر هست که در پرده شب
طرح لبخند سپیدش پیداست‌
مثل لحظات خوش کودکی‌ام‌
پر ز عطر نفس شب‌بوهاست‌
یک نفر هست که چون چلچله‌ها
روز و شب شیفته پرواز است
توی چشمش چمنی از احساس
توی دستش سبد آواز است
یک نفر هست که یادش هر روز
چون گلی توی دلم می‌روید
آسمان، باد، کبوتر، باران‌
قصه‌اش را به زمین می‌گوید

یک نفر هست که از راه دراز

باز پیوسته مرا می‌خواند

[mehdi_violonist]

هیچ کس تنهایی ام را حس نکرد

لحظه ی ویرانیم را حس نکرد


در تمام لحظه هایم هیچ کس وسعت صدایم را حس نکرد


آن که سامان غزلهایم از اوست


بی سرو سامانیم را حس نکرد


هیچ کس حس نکرد درد دل من چیست


عاشقانه زیستن,عاشقانه دل کندنم حس نکرد


ما دوست داریم دوستان باوفا را


هیچ کس معنی حرفهایم را حس نکرد

[piano4all]

دوستان شرح پریشانی من گوش کنید


داستان غم پنهانی من گوش کنید ...

[kine1961]

ديده اي نيست نبيند رخ زيباي تورا
نيست گوشي كه همي نشنود آواي تورا

[kine1961]

ای ساربان آهسته رو کارام جانم می‌رود
وان دل که با خود داشتم با دلستانم می‌رود
من مانده‌ام مهجور از او بیچاره و رنجور از او
گویی که نیشی دور از او در استخوانم می‌رود
گفتم به نیرنگ و فسون پنهان کنم ریش درون
پنهان نمی‌ماند که خون بر آستانم می‌رود
محمل بدار ای ساروان تندی مکن با کاروان
کز عشق آن سرو روان گویی روانم می‌رود
او می‌رود دامن کشان من زهر تنهایی چشان
دیگر مپرس از من نشان کز دل نشانم می‌رود
برگشت یار سرکشم بگذاشت عیش ناخوشم
چون مجمری پرآتشم کز سر دخانم می‌رود
با آن همه بیداد او وین عهد بی‌بنیاد او
در سینه دارم یاد او یا بر زبانم می‌رود
بازآی و بر چشمم نشین ای دلستان نازنین
کاشوب و فریاد از زمین بر آسمانم می‌رود
شب تا سحر می‌نغنوم و اندرز کس می‌نشنوم
وین ره نه قاصد می‌روم کز کف عنانم می‌رود
گفتم بگریم تا ابل چون خر فروماند به گل
وین نیز نتوانم که دل با کاروانم می‌رود
صبر از وصال یار من برگشتن از دلدار من
گر چه نباشد کار من هم کار از آنم می‌رود
در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن
من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می‌رود
سعدی فغان از دست ما لایق نبود ای بی‌وفا
طاقت نمیارم جفا کار از فغانم می‌رود

[piano4all]

دلی که عاشق و صابر بود مگر سنگست



ز عشق تا به صبوری هزار فرسنگست

[kine1961]

دل ميرود ز دستم صاحب دلان خدارا
دردا كه راز پنهان خواهد شد آشكارا

[kine1961]

ای مهربانتر از برگ، در بوسه های باران
بیداری ستاره در چشم جویباران
آئینه نگاهت، پیوند صبح و ساحل
لبخند گاهگاهت، صبح ستاره باران
بازآ که در هوایت، خاموشی جنونم
فریادها بر انگیخت از سنگ کوهساران
ای جویبار جاری، زین سایه برگ مگریز
کاینگونه فرصت از کف، دادند بیشماران
گفتی به روزگاری، مهری نشسته گفتم
بیرون نمی توان کرد، حتی به روزگاران
بیگانگی ز حد رفت، ای آشنا مپرهیز
زین عاشق پشیمان، سرخیل شرمساران
پیش از من و تو بسیار، بودند و نقش بستند
دیوار زندگی را، زینگونه یادگاران
وین نغمه محبت، بعد از من و تو ماند
تا در زمانه باقیست، آواز باد و باران

[kine1961]

نوشــدارويي و بعد از مرگ سـهراب آمدي .
. سنگدل، اين زودتر مي‌خواستي حالا چرا
عـمر ما را مهلت امـروز و فرداي تو نيست
. من كه يك امــــروز مـــهمان توام، فردا چرا
نازنينــــــا ما به ناز تو جــــــــواني داده‌ايم
. ديگر اكـــنون با جـــوانان ناز كن با ما چــرا

[youtab_f]

اندکی صبر سحر نزدیک است.
هر دم این بانگ برآرم از دل:
وای این شب چقدر تاریک است!
خنده ای کو که به دریا ریزم؟
قطره ای کو که به دریا ریزم؟
صخره ای کو که بدان آویزم؟

[zendegieh_khabha]

ماييم كه گه نهان و گه پيداييم
گه مومن و گه يهود و گه ترساييم

[piano4all]

مرا چشمیست خون افشان ز دست آن کمان ابرو


جهان بس فتنه خواهد دید از آن چشم و از آن ابرو

[kine1961]

وقتی تو میگویی وطن بر خویش می لرزد قلم
من نیز رقص مرگ را با او به دفتر می کنم

[kine1961]

ميرسد روزي كه شرط عاشقي دلدادگيست
آن زمان، هر دل فقط يك بار عاشق ميشود

[piano4all]

در گلوی ما نفس موج هواست

چون هوا پابند نی گردد نواست

[farimah]

دین ودل به یک دیدن باختیم و خرسندیم
در غمار عشق ای دل کی بود پشیمانی

[kine1961]

ياري اندر كس نميبينم ياران را چه شد؟
دوستي كي اخر آمد دوست داران را چه شد؟

[piano4all]

دست در دامن رنگين بهاری نزدم

ناخنی بر دل گلزار چو خاری نزدم

[youtab_f]

مژده بده مژده بده یار پسندید مرا
سایه ی او گشتم و برد به خورشید مرا.

[piano4all]

الا یا ایها الساقی ، ادر کاسا و ناولها

که عشق آسان نمود اول ، ولی افتاد مشکلها

[tuti]

اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را

[piano4all]

اینگونه که بی مهر و وفا عهد گسستی

دانستی و بشکسته دلم را بشکستی

[kine1961]

يك نظر بر ابر كردم ابر باريدن گرفت
يك نظر بر يار كردم يار ناليدن گرفت
تكيه بر ديوار كردم خاك بر فرقم نشست
خاك برفرقش نشيند آنكه يار از من گرفت

[piano4all]

تهی نگشت ز زهر غم تو ، ساغر بختم


از آن زمان که شراب محبت تو چشیدم

[kine1961]

مرا عهديست با جانان كه تا جان در بدن دارم
هواخواهان كويش را چو جان خويشتن دارم

[Fereshteh_Baran]

ما آزموده ایم درین شهر بخت خویش
بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش

[piano4all]

شکفته شد گل حمرا و گشت بلبل مست

صلای سرخوشی ای صوفیان باده پرست

[M_T]

تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه

[غول غمگين]

هزار گونه ادب جان ز عشق آموزد
که آن ادب نتوان یافتن ز مکتب‌ها

مولانا

[kine1961]

آرامش دو گيتي تفسير اين دو حرف است
با دوستان مروت با دشمنان مدارا

[piano4all]

الا ای پیر فرزانه ، مکن منعم ز میخانه

که من در ترک پیمانه دلی پیمان شکن دارم ...

[kine1961]

مكن منع من بي دل ز بسيار آمدن سويت
كه صد بار آرزويت دارمو يك بار مي آيم

[Murderdolls]

میازار موری که دانه کش است
که در محله های خلاف چاقو کش است!

[piano4all]

تهی نگشت ز زهر غم تو ، ساغر بختم

از آن زمان که شراب محبت تو چشیدم

[Murderdolls]

من کتابی دیدم واژه هایش همه از جنس بلور.
کاغذی دیدم از جنس بهار.
موزه ای دیدم دور از سبزه.
مسجدی دور از آب.
سر بالین فقیهی نومید,کوزه ای دیدم لبریز سوال.

[tuti]

لازمه ی عاشقیست رفتن و دیدن ز دور

ورنه ز نزدیک هم رخصت دیدار هست

[kine1961]

تا تو نگاه ميكني كار من آه كردن است
اي به فداي چشم تو اين چه نگاه كردن است؟

[abcdefghijklmnop]

تا دل هرزه گرد من رفت به چين زلف او
زان سفر دراز خود عزم وطن نمي كند

[piano4all]

داغ مجنون بیابانگرد دارد در جگر


لاله ای کزسینه ی صحرا و هامون می دمد

[Fereshteh_Baran]

دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند

[tuti]

در نمازم خم ابروی تو در یاد اومد

حالتی رفت که محراب به فریاد آمد

[piano4all]

دیشب به سیل اشک ره خواب می زدم


نقشی به یاد روی تو برآب می زدم

[kine1961]

مي خور كه شيخ و حافظ و مفتي و محتسب
چون نيك بنگري همه تزوير ميكنند

[piano4all]

دلا شبها نمینالی به زاری


سر راحت به بالین میگذاری

[tuti]

یاقوت لب ِ لعل تو مر، جان ِ مرا قوت
یاقوت بود نام لب لعل تو یا، قوت؟

قربان وفا تم به وفاتم نظری کن
تا بوت مگر بشنوم از رخنه ی تابوت

[piano4all]

تو را خارج از آسمان جسته ام
ببین در دلم رفته ای تا کجا

که ناراضی از خود نمیرانی ام
دمی از در مهربانی درآ

[tuti]

آن قصر که جمشید در او جام گرفت
آهو بچه کرد و روبه آرام گرفت
بهرام که گور میگرفتی همه عمر
دیدی که چگونه گور بهرام گرفت؟

[piano4all]

تیر آه ما ز گردون بگذرد حافظ خموش


رحم کن بر جان خود پرهیز کن از تیر ما

[kine1961]

آن يار كزو خانه ي ما جاي پري بود
سر تا قدمش چون پري از عيب بري بود

[piano4all]

در این سرای بی کسی کسی به در نمیزند


به دشت پر ملال ما پرنده پر نمیزند

[Fereshteh_Baran]

دل هر که صید کردی نکشد سر از کمندت

نه دگر امید دارد که رها شود ز بندت

[piano4all]

توان در بلاغت به سحبان رسيد

نه در کنه بي چون سبحان رسيد

[kine1961]

درین وادی همه غولانِ خویشیم
ز اول روز، مشغولانِ خویشیم

[piano4all]

مرا می بینی و هر دم زیادت می کنی دردم

تو را می بینم و میلم زیادت می شود هر دم

[tuti]

میروم اما نمی پرسم ز خویش
ره کجا منزل کجا مقصود چیست
بوسه می بخشم ولی خود غافلم
کاین دل دیوانه را معبود کیست

[kine1961]

تا نگريد طفلك حلوا فروش
ديگ بخشايش كجا آيد به جوش

[youtab_f]

شخصی همه شب بر سر بیمار گریست/چون روز شد،او بمردو بیمار،بزیست.

[tuti]

تن آدمی شریف است به جان آدمیت
نه همین لباس زیباست نشان آدمیت

[Fereshteh_Baran]

تا سر نکنم در سرت ای مایهٔ ناز

کوته نکنم ز دامنت دست نیاز

هرچند که راهم به تو دورست و دراز

در راه بمیرم و نگردم ز تو باز( سعدی)

[piano4all]

ز دست دیده و دل هر دو فریاد

که هر چه دیده بیند دل کند یاد

بسازم خنجری نیشش ز فولاد

زنم بر دیده تا دل گردد آزاد

[metal-militia]

دامن از رشحه خون دل ما در هم چین
که اثر در تو رسد گر بخراشی ریشم

[neda_a67v]

من اگر خوبم و گر بد تو برو خود را باش
هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت

[kine1961]

تويي بهانه ي ان ابرها كه ميگريند
بيا كه صاف شود اين هواي باراني

[neda_a67v]

یاری اندر کس نمی بینم یاران را چه شد
دوستی کی آخر آمد دوستاران را چه شد

[kine1961]

ديده اي نيست نبيند رخ زيباي تورا
نيست گوشي كه همي نشنود آواي تورا

[metal-militia]

اعتقادی بنما و بگذر بهر خدا
تا درین خرقه ندانی که چه نا درویشم
شعر خونبار من ای باد بدان یار رسان
که ز مژگان سیه بر رگ جان زد نیشم

[taal]

من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم
چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم

[metal-militia]

منی که شهره شهرم به عشق ورزیدن
منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن
به می پرستی از آن نقش خود بر آب زدم
که تا خراب کنم نقش خود پرستیدن

[youtab_f]

نشود فاش کسی آنچه میان من و توست

تا اشارات نظر نامه رسان من و توست!!!

[metal-militia]

تا کی اندر دام وصل آرم تذروی خوش خرام
در کمینم و انتظار وقت فرصت می کنم

[tuti]

میخورد خون دلم مردمک دیده سزاست
که چرا دل به جگر گوشه مردم دادم

[metal-militia]

من به سر منزل عنقا نه بخود بردم راه
قطع این مرحله با مرغ سلیمان کردم

[tuti]

مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک
چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم

[metal-militia]

دارم از لطف ازل جنت فردوس طمع
گرچه دربانی میخانه فراوان کردم

[tuti]

مرگ من روزی فرا خواهد رسید.
در بهاری روشن از امواج نور.
در زمستانی غبار آلود ودور.
یا خزانی خالی از فریادو شور

[metal-militia]

روی نگار در نظرم جلوه می نمود
وز دور بوسه بر رخ مهتاب می زدم
چشمم به روی ساقی و گوشم به قول چنگ
فالی به چشم و گوش درین باب می زدم

[tuti]

من مست می عشقم هشیار نخواهم شد
وز خواب خوش مستی بیدار نخواهم شد
امروز چنان مستم از باده ی دوشینه
تا روز قیامت هم هشیار نخواهم شد

[piano4all]

دوش دیدم که ملائک در می خانه زدند


گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند

[metal-militia]

در راه عشق وسوسه اهرمن بسی ست
پیش آی و گوش دل به پیام سروش کن
با دوستان مضایقه در عمر و مال نیست
صد جان فدای یار نصیحت نیوش کن

[piano4all]

نازنینا گر که یار من شوی
سرنوشت دیگری پیدا کنم

از لبانت دور، اما از نیاز
هر زمان یادی از آن حلوا کنم

[metal-militia]

من دوستدار روی خوش و موی دلکشم
مدهوش چشم مست و می صاف بی غشم

[piano4all]

مرا چشمیست خون افشان ز دست آن کمان ابرو


جهان بس فتنه خواهد دید از آن چشم و از آن ابرو

[kine1961]

وصال او ز عمر جاودان به
خداوندا مرا آن ده که آن به

[piano4all]

هان ای عقاب عشق

از اوج قله هاي مه آلود دور دست

پرواز كن به دشت غم انگيز عمر من

آن جا ببر مرا که شرابم نمی برد

[neda_a67v]

دل از من برد و روی از من نهان کرد
خدا را با که این بازی توان کرد

[youtab_f]

دیده دریا کنم و دل به صحرا فکنم/واندر این کار دل خویش به دریا فکنم.

[metal-militia]

من اگر رند خراباتم و گر حافظ شهر
این متاعم که تو میبینی و کمتر زینم

[piano4all]

مرا گفتی که دل دریا کن ای دوست

همه دریا از آن ما کن ای دوست

دلم دریا شد اینک در کنارت

مکش دریا به خون پروا کن ای دوست

[metal-militia]

تا بو که دست در کمر او توان زدن
در خون دل نشسته چو یاقوت احمریم
واعظ مکن نصیحت شوریدگان که ما
با خاک کوی دوست به فردوس ننگریم

[piano4all]

من نیستم چون دیگران بازیچه ی بازیگران


اول به دام آرم تو را وانگه گرفتارت شوم

[Fereshteh_Baran]

من آن رندم که گیرم از شهان باج

بپوشم جوشن و بر سر نهم تاج

فرو ناید سر مردان به نامرد

اگر دارم کشند مانند حلاج

[tuti]

جوانی شمع ره کردم که جوییم زندگانی را
نجستم زندگانی را تبه کردم جوانی را

[metal-militia]

او به خونم تشنه و من بر لبش تا چون شود
کام بستانم ازو یا داد بستاند ز من

[taal]

نه بیدارو نه در خوابم,اسیر بختک بودن
اسیر دیدن کابوس,اسیر دیده آلودن

[kine1961]

نام تو را تا می برم قلبم غریبی می کند
چشم انتظاری در دلم درد عجیبی می کند

[metal-militia]

دلا همیشه مزن رای زلف دلبندان
چو تیره رای شدی کی گشایدت کاری
سرم برفت و زمانی بسر نرفت این کار
دلم گرفت و نبودت غم گرفتاری

[kine1961]

يوسف گمگشته باز آيد به كنعان غم مخور
كلبه ي احزان شود روزي گلستان غم مخور

[Fereshteh_Baran]

روز و شب چون غافلی از روز و شب

کی کنی از سر روز و شب طرب

[metal-militia]

به وقت گل شدم از توبه شراب خجل
که کس مباد ز کردار ناصواب خجل
صلاح ما همه دام ره اس و من زین بحث
نیم ز شاهد و ساقی به هیچ باب خجل

[youtab_f]

لازمه ی عاشقیست رفتن و دیدن ز دور/ور نه ز نزدیک هم رخصت دیدار هست!!!!

[piano4all]

تا کی به تمنای وصال تو یگانه

اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه

[kine1961]

هركه شد محرم دل در حرم يار بماند
وانكه اين كار ندانست در انكار بماند

[metal-militia]

در آن شمایل مطبوع هیچ نتوان گفت
جز این قدر که رقیبان تندخو داری
نوای بلبلت ای گل کجا پسند افتد
که گوش هوش به مرغان هرزه گو داری

[piano4all]

یارا به نگاهی خوش، ما را به خود آوردی

اما چو شدم عاشق، رسم دگری کردی

[metal-militia]

یاد باد آنکه ز ما وقت سفر یاد نکرد
به وداعی دل غمدیده ما شاد نکرد
آن جوانبخت که می زد رقم خیر و قبول
بنده پیر ندانم ز چه آزاد نکرد

[Brilliant]

در تلاش شــب که ابر تیره می بارد
روی دریای هـراس انگیز
وز فرازِ برج ِباراندازِ خلوت مرغِ باران میکشد فریادِ خشم آمیز

[masram]

در اين سراي بي كسي كسي به در نمي زند
به دشت پر ملال ما پرنده پر نمي زند

[Brilliant]

دلبر برفت و دلشدگان را خبر نکرد
دار حریف شهر و رفیق شهر نکرد

[kine1961]

داني كه چرا راز جهان با تو نگويم؟
طوطي صفتي طاقت اسرار نداري

[Fereshteh_Baran]

یکی درد و یکی درمان پسندد یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران پسندم آنچه را جانان پسندد

[piano4all]

دلا شبها نمینالی به زاری


سر راحت به بالین میگذاری

[metal-militia]

یارم چو قدح به دست گیرد
بازار بتان شکست گیرد
در پاش فتاده ام به زاری
آیا بود آنکه دست گیرد

[piano4all]

دل و دينم شد و دلبر به ملامت برخاست

گفت با ما منشين کز تو سلامت برخاست

[taal]

تو ازآغاز می آیی,ولی من خط پایانم
شروعم فتح انجام است,اسیر دام این جانم

[metal-militia]

من و هم صحبتی اهل ریا دورم باد
از گرانان جهان رطل گران ما را بس

[mahour.M]

ساقیا فصل گل آمد، می گلفام تو کو؟
آب تو، آتش تو، پخته ی تو، خام تو کو؟
گفته بودی به سرت آیم اگر جان بدهی
خط تو، نامهء تو، پیک تو، پیغام تو کو؟

[piano4all]

وفادارانه بر عهدیم و پیمان

تو هم رسم وفاداری نگه دار

[metal-militia]

روز و شب خوابم نمی آید به چشم غم پرست
بس که در بیماری هجر تو گریانم چو شمع

[taal]

عطر دستای تو عطر گونه ی سیب گلاب
انقراض عطشی,درست مث جرعه ی آب

[farimah]

بگذاشتند مارا در دیده اب حسرت
گریان چو در قیامت چشم گنهکاران

[piano4all]

نازنینی چو تو پاکیزه دل و پاک نهاد

بهتر آن است که با مردم بد ننشینی

حافظ

[taal]

یاد من باش,من که دستام
زیر ساطور سکوته
می دونم صد تا ترانه
توی پیچ وتاب موته.

[metal-militia]

هوشیار حضور و مست غرور
بحر توحید و غرقه گنهیم
شاهد بخت چون کرشمه کند
ماش آیینه رخ چو مهیم

[kine1961]

شعر قشنگ بود همشو نوشتم

محتسب مستی به ره دید و گریبانش گرفت
مست گفت ای دوست این پیراهن است افسار نیست

گفت مستی زان سبب افتان و خیزان میروی
گفت جرم راه رفتن نیست ره هموار نیست

گفت می باید تو را تا خانه قاضی برم
گفت رو صبح آی قاضی نیمه شب بیدار نیست

گفت نزدیک است والی را سرای آنجا شویم
گفت والی از کجا در خانه خمار نیست

گفت تا داروغه را گوییم در مسجد بخواب
گفت مسجد خوابگاه مردم بدکار نیست

گفت دیناری بده پنهان و خود را وا رهان
گفت کار شرع کار درهم و دینار نیست

گفت از بهر غرامت جامه­ات بیرون کنم
گفت پوسیدست جز نقشی ز پود و تار نیست

گفت آگه نیستی کز سر در افتادت کلاه
گفت در سر عقل باید بی کلاهی عار نیست

گفت می بسیار خوردی زان چنین بیخود شدی
گفت ای بیهوده گو حرف کم و بسیار نیست

گفت باید حد زند هشیار مردم مست را
گفت هشیاری بیار اینجا کسی هشیار نیست

[metal-militia]

تو خانقاه و خرابات در میانه مبین
خدا گواست که هرجا که هست با اویم
غبار راه طلب کیمیای بهروزیست
غلام دولت آن خاک عنبرین بویم

[piano4all]

من با تو چنانم اي نگار ختني


كندر غلطم كه من توام يا تو مني

[taal]

معاشران زحریف شبانه یاد آرید
حقوق بندگی مخلصانه یاد آرید
به وقت سرخوشی از بی نوایی عشاق
به صوت ونغمه وچنگ وچغانه یاد آرید.

[taal]

معاشران زحریف شبانه یاد آرید
حقوق بندگی مخلصانه یاد آرید
به وقت سرخوشی از بی نوایی عشاق
به صوت ونغمه وچنگ وچغانه یاد آرید

[metal-militia]

داشتم دلقی و صد عیب مرا می پوشید
خرقه رهن می و مطرب شد و زنار بماند
هر می لعل کزان دست بلورین ستدم
آب حسرت شد و در چشم گهربار بماند

[taal]

دوست را گر سر پرسیدن بیمار غم است
گوبران خوش که هنوزش نفسی میآید

[kine1961]

دل بردي از من به يغما اي ترك غارت گر من
ديدي چه اوردي اي دوست از دست دل بر سر من

[Fereshteh_Baran]

نمیدونم دلم دیوانه کیست
کجا می گردد و در خونه کیست
نمیدونم دل سرگشه مو
اسیر نرگس مستونه کیست

[kine1961]

تا تو نگاه ميكني كار من اه كردن است
اي به فداي چشم تو اين چه نگاه كردن است

[taal]

تو جاده ی خاطره ها,با قدمام همسفرم
با من بیا,نگو که من حوصله ت رو سرمیبرم

[piano4all]

مارا به رندی افسانه کردند


پیران جاهل ، شیخان گمراه

[kine1961]

هر كه شد محرم دل در حرم يار بماند
هر كه اين كار ندانست در انكار بماند

[youtab_f]

دود اگر بالا نشیند کسر شان شعله نیست/جای چشم ،ابرو نگیرد گرچه او بالا تر است!!!!

[metal-militia]

تا فضل و عقل بینی بی معرفت نشینی
یک نکته ات بگویم خود را مبین و رستی
در آستان جانان از آسمان میندیش
کز اوج سربلندی افتی به خاک پستی

[kine1961]

يك شب دلي به مسلخ خونم كشيد و رفت
ديوانه اي به دام جنونم كشيد رفت

[Brilliant]

تو مپندار که خامـوشی من
هسـت برهـان فراموشی مـن

[youtab_f]

نمی دانم چه می خواهم بگویم/زبانم در دهان باز بسته ست

[Brilliant]

تو دریــای من بودی آغوش وا کن
کـه می خـواهد ایـن قـوی زیـبا بمیرد

[M_T]

در دیاری که در او نیست کسی یار کسی
یا رب ای کاش نیفتد به کسی کار کسی