PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مشاعره



صفحه ها : 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 [45] 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57

petrucci4eva
Tuesday 28 May 2013, 01:22 PM
آبی تر از آنیم که بی رنگ بمیریم
از شیشه نبودیم که با سنگ بمیریم

ما صلاح خویشتن در بینوایی دیده ام
هر کسی گو مصلحت بینند کار خویش را

pianiist
Tuesday 28 May 2013, 01:37 PM
از دوست به یادگار دردی دارم
کان درد به هزار درمان ندهم

petrucci4eva
Tuesday 28 May 2013, 02:06 PM
از دوست به یادگار دردی دارم
کان درد به هزار درمان ندهم

مرا در منزل جانان چه امن عيش چون هر دم
جرس فرياد مي دارد که بربنديد محمل ها

EleNaz
Tuesday 28 May 2013, 03:56 PM
از روان بخشی عیسی نزنم دم هرگز
زانکه در روح فزایی چو لبت ماهر نیست

pianiist
Tuesday 28 May 2013, 06:09 PM
تو را گم می کنم هر روز وپیدا می کنم هرشب
بدین سان خواب ها را باتو زیبا می کنم هر شب

EleNaz
Tuesday 28 May 2013, 07:56 PM
بداد لعل لبت بوسه به صد زاری
گرفت کام دلم زو به صد هزار الحاح

hdhamid
Tuesday 28 May 2013, 08:34 PM
بداد لعل لبت بوسه به صد زاری
گرفت کام دلم زو به صد هزار الحاح

حر به روی حسینش .. به وفا دیده اش ببست
کو حر .. که ببینیم نظری از وفای او؟!..

pianiist
Tuesday 28 May 2013, 08:48 PM
وفا نباشد ای دوست
در این سرای بی کسی
کسی خبر نگیرد از
شکوفه های اطلسی

برای الناز:
دریغ از بهار...
سالهاست که منتظریم فردا بهار بیاید!

EleNaz
Tuesday 28 May 2013, 10:12 PM
وفا نباشد ای دوست
در این سرای بی کسی
کسی خبر نگیرد از
شکوفه های اطلسی

برای الناز:
دریغ از بهار...
سالهاست که منتظریم فردا بهار بیاید!

قربونت عزیز پاکش کردم که :4:

دوش رفتم به در میکده خواب آلوده
خرقه تر دامن و سجاده شراب آلوده

petrucci4eva
Tuesday 28 May 2013, 11:48 PM
قربونت عزیز پاکش کردم که :4:

دوش رفتم به در میکده خواب آلوده
خرقه تر دامن و سجاده شراب آلوده

همینت بس از کردگار مجید
که توفیق خیرت بود بر مزید

Brilliant
Wednesday 29 May 2013, 01:59 AM
دیگر از ما یادی نکنی
یادی از نا شادی نکنی
دیگر جامی با من نزنی
سوز جان را دامن نزنی

LiOneL999
Wednesday 29 May 2013, 09:36 AM
دیگر از ما یادی نکنی
یادی از نا شادی نکنی
دیگر جامی با من نزنی
سوز جان را دامن نزنی

یک عهد کن این دو بی‌وفا را
یک دست کن این چهار پا را
چون تربیت حیات کردی
حل همه مشکلات کردی
+لیلی و مجنون

sahelbanoo
Wednesday 29 May 2013, 11:23 AM
یعقوب صبر داشت و دوری کشیده بود
چون نیستم صبور چرا امتحان دهم!

petrucci4eva
Wednesday 29 May 2013, 11:48 AM
یعقوب صبر داشت و دوری کشیده بود
چون نیستم صبور چرا امتحان دهم!

مست می خواهم تو را من مست می خواهم تو
از قدح سرشارتر از دست می خواهم تو را

pooriaakbari1989
Wednesday 29 May 2013, 12:25 PM
مست می خواهم تو را من مست می خواهم تو
از قدح سرشارتر از دست می خواهم تو را
الهی گردن گردون شود خرد
که فرزند جهان را جملگی برد

petrucci4eva
Wednesday 29 May 2013, 12:48 PM
الهی گردن گردون شود خرد
که فرزند جهان را جملگی برد

دوران خوش آن بود که با دوست به سر رفت
باقی همه بی حاصلی و بی خبری بود

pianiist
Wednesday 29 May 2013, 12:56 PM
در این دنیای بیحاصل چرا مغرور میگردی
سلیمان گر شوی آخر نصیب مور میگردی

piano4all
Wednesday 29 May 2013, 01:16 PM
یک عده به سنگ بودن عادت دارند
از رود شــــــــدن عجیب وحشت دارند



:12:

EleNaz
Wednesday 29 May 2013, 01:23 PM
یک عده به سنگ بودن عادت دارند
از رود شــــــــدن عجیب وحشت دارند



:12:




دل مارو خون کردی که شما آخه :12:

دگر ز منزل جانان سفر مکن درویش
که سیر معنوی و کنج خانقاهت بس

pooriaakbari1989
Wednesday 29 May 2013, 01:50 PM
دل مارو خون کردی که شما آخه :12:

دگر ز منزل جانان سفر مکن درویش
که سیر معنوی و کنج خانقاهت بس
سر شانه را شکستم به نهایت تطاول
که به حلقه حلقه زلفت نکند دراز دستی

EleNaz
Wednesday 29 May 2013, 01:58 PM
یک غزل نطفه بسته در ذهنت، دست در دست باد خواهی رفت
شور در شور می نویسی با اشک این واژه های رگباری

hdhamid
Wednesday 29 May 2013, 02:27 PM
یک غزل نطفه بسته در ذهنت، دست در دست باد خواهی رفت
شور در شور می نویسی با اشک این واژه های رگباری

یاس و تنهایی و درد و حسرت یک عمر را .. من به یاد روی تنها دلبرم میشویم ...
من همین یک فرصت دنیای دون و پست را ... زخدا گرفته و هرلحظه اش میبویم ...

petrucci4eva
Wednesday 29 May 2013, 02:54 PM
یاس و تنهایی و درد و حسرت یک عمر را .. من به یاد روی تنها دلبرم میشویم ...
من همین یک فرصت دنیای دون و پست را ... زخدا گرفته و هرلحظه اش میبویم ...

می بده تا دهمت آگهی از سر قضا
که به روی که شدم عاشق و از بوی که مست

hdhamid
Wednesday 29 May 2013, 03:02 PM
می بده تا دهمت آگهی از سر قضا
که به روی که شدم عاشق و از بوی که مست

تو که مستی به چه رو سر قضا میدانی؟! ..
می که در دست تو دادند بگمان قلابیست ...

petrucci4eva
Wednesday 29 May 2013, 03:14 PM
تو که مستی به چه رو سر قضا میدانی؟! ..
می که در دست تو دادند بگمان قلابیست ...

تنها نه ز راز دل من پرده بر افتاد
تا بود فلک شیوهٔ او پرده دری بود

hdhamid
Wednesday 29 May 2013, 03:31 PM
تنها نه ز راز دل من پرده بر افتاد
تا بود فلک شیوهٔ او پرده دری بود

در ستر خدا و فلکش شک نبر ای دوست ...
پرده دری از دل .. ز هوای بی کسی بود!!

petrucci4eva
Wednesday 29 May 2013, 03:47 PM
در ستر خدا و فلکش شک نبر ای دوست ...
پرده دری از دل .. ز هوای بی کسی بود!!

دست از طلب ندارم تا کام من برآید ...
یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید
بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر
کز آتش درونم دود از کفن برآید
بنمای رخ که خلقی واله شوند و حیران
بگشای لب که فریاد از مرد و زن برآید...

hdhamid
Wednesday 29 May 2013, 05:57 PM
دست از طلب ندارم تا کام من برآید ...
یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید
بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر
کز آتش درونم دود از کفن برآید
بنمای رخ که خلقی واله شوند و حیران
بگشای لب که فریاد از مرد و زن برآید...
در کوی نیک نامان مارا گذر ندادند ... گر تو نمیپسندی تغییر ده قضا را

pianiist
Wednesday 29 May 2013, 06:13 PM
اظهار عجز پیش ستمگر مکن از آنک
اشک کباب مایه طغیان آتش است

petrucci4eva
Wednesday 29 May 2013, 06:31 PM
در کوی نیک نامان مارا گذر ندادند ... گر تو نمیپسندی تغییر ده قضا را

امر حق را باز جو از واصلی ... امر حق را در نیابد هر دلی


اظهار عجز پیش ستمگر مکن از آنک
اشک کباب مایه طغیان آتش است
تا کی غم آن خورم که دارم یا نه .... وین عمر به خوش دلی گذارم یا نه
پر کن قدح باده که معلومم نیست....کین دم که فرو برم برآرم یا نه

Padma
Wednesday 29 May 2013, 07:10 PM
همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی
چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی...

EleNaz
Wednesday 29 May 2013, 08:21 PM
یکی از عقل می لافد یکی طامات می بافد
بیا کاین داوری ها را به پیش داور اندازیم

Brilliant
Wednesday 29 May 2013, 08:41 PM
من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو
پیش من جز سخی شمع و شکر هیچ مگو
سخن رنج مگو جز سخن گنج مگو
ور از این بی‌خبری رنج مبر هیچ مگو

- - - Updated - - -

من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو
پیش من جز سخی شمع و شکر هیچ مگو
سخن رنج مگو جز سخن گنج مگو
ور از این بی‌خبری رنج مبر هیچ مگو

EleNaz
Wednesday 29 May 2013, 08:45 PM
وصف رخ چو ماهش در پرده راست ناید
مطرف بزن نوایی ساقی بده شرابی

piano4all
Wednesday 29 May 2013, 09:00 PM
یا علی جان مقتدای من تویی
مایه ی آرامش جانم تویی

:12:

petrucci4eva
Wednesday 29 May 2013, 09:15 PM
یا علی جان مقتدای من تویی
مایه ی آرامش جانم تویی

:12:



یک نفر آمد قرارم را گرفت... برگ و بار و شاخسارم را گرفت
چهار فصل من بهار بود حیف.... باد پاییزی بهارم را گرفت

EleNaz
Wednesday 29 May 2013, 09:16 PM
تقدیم به او که میرسد از در
او _عشق_ نسیم زندگی آور

sahelbanoo
Wednesday 29 May 2013, 09:37 PM
رسید لب به لب و بوسه های ناب زدیم
دو جام بود که با نیت شراب زدیم

EleNaz
Wednesday 29 May 2013, 09:43 PM
مرنجان دلم را که این مرغ وحشی
زبامی که برخاست مشکل نشیند

petrucci4eva
Wednesday 29 May 2013, 10:10 PM
دهان یار که درمان درد حافظ داشت ... فغان که وقت مروت چه تنگ حوصله بود.

EleNaz
Wednesday 29 May 2013, 10:22 PM
در خرابات مغان نور خدا میبینم
این عجب بین که چه نوری ز کجا میبینم

petrucci4eva
Wednesday 29 May 2013, 10:32 PM
در خرابات مغان نور خدا میبینم
این عجب بین که چه نوری ز کجا میبینم



مباحثی که در آن مجلس جنون میرفت ... و رای مدرسه و قال و قیل مسئله بود
دل از کرشمهٔ ساقی به شکر بود ولی... ز نامساعدی بختش اندکی گله بود
قیاس کردم و آن چشم جاودانه مست... هزار ساحر چون سامریش در گله بود
بگفتمش به لبم بوسه ای حوالت کن... بخنده گفت کیت با من این معامله بود
ز اخترم نظری سعد در رهست که دوش... میان ماه و رخ یار من مقابله بود.
.
.

EleNaz
Wednesday 29 May 2013, 10:40 PM
در مقامی که به یاد لب او می نوشند... سفله آن مست که باشد خبر از خویشتنش
عرض و مال از در میخانه نشاید اندوخت... هرکه این آب خورد رخت به دریا فکنش

petrucci4eva
Wednesday 29 May 2013, 11:05 PM
در مقامی که به یاد لب او می نوشند... سفله آن مست که باشد خبر از خویشتنش
عرض و مال از در میخانه نشاید اندوخت... هرکه این آب خورد رخت به دریا فکنش

شهره ی شهر مشو تا ننهم سر در کوه...شور و شیرین منما تا نکنی فرهادم

EleNaz
Wednesday 29 May 2013, 11:16 PM
من که شبها ره تقوی زده ام با دف و چنگ
این زمان سر بره آرم چه حکایت باشد

petrucci4eva
Wednesday 29 May 2013, 11:56 PM
دل گفت فروکش کنم این شهر ببویش ... بیچاره ندانست که یارش سفری بود

EleNaz
Thursday 30 May 2013, 12:15 AM
در غمش هر شب به گردون پيک آهم مي‌رسد
صبرکن، اي دل! شبي آخر به ما هم مي‌رسد

petrucci4eva
Thursday 30 May 2013, 12:40 AM
عشق است حافظ !
دوش رفتم به در میکده خواب آلوده... خرقه تردامن و سجاده شراب آلوده
آمد افسوس کنان مغبچه باده فروش... گفت بیدار شو ای ره رو خواب آلوده
شست و شویی کن و آن گه به خرابات خرام.. تا نگردد ز تو این دیر خراب آلوده
به هوای لب شیرین پسران چند کنی.. جوهر روح به یاقوت مذاب آلوده
به طهارت گذران منزل پیری و مکن... خلعت شیب چو تشریق شباب آلوده
پاک . صافی شو و از چاه طبیعت به درای.. که صفایی ندهد آب تراب آلوده
گفتم ای جان جهان دفتر گل عیبی نیست... که شود فصل بهار از می ناب آلوده
آشنایان ره عشق در این بحر عمیق...غرقه گشتند و نگشتند به آب آلوده!
گفت حافظ لغز و نکته به یاران مفروش ........... آه از این لطف به انواع تاب آلوده

Brilliant
Thursday 30 May 2013, 04:11 AM
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند

Padma
Thursday 30 May 2013, 10:16 AM
درد بیمار نپرسند به شهر تو طبیبان
کس در این شهر ندارد سر تیمار غریبان
نتوان گفت غم از بیم رقیبان به حبیبان
حلقه بر در نتوانم زدن از بیم رقیبان
این توانم که بیایم سر کویت به گدایی...

petrucci4eva
Thursday 30 May 2013, 11:03 AM
یکی را دوست میدارم ولی افسوس که او هرگز نمیداند
نگاهش می کنم شاید بخواند در نگاه من که او را دوست می دارم
ولی افسوس او هرگز نگاهم را نمی خواند
به برگ گل نوشتم من که او را دوست می دارم
ولی افسوس او گل را به زلف کودکی آویخت تا او را بخنداند
صبا را دیدم و گفتم صبا دستم به دامانت
بگو از من به دلدارم تو را من دوست میدارم

EleNaz
Thursday 30 May 2013, 01:51 PM
مرد بی حاصل نیابد کار با تحصیل را.... جان ابراهیم باید عشق اسماعیل را

گر هزاران جان لبش را هدیه آرم گویدم... نزد عیسا تحفه چون آری همی انجیل را

LiOneL999
Thursday 30 May 2013, 02:50 PM
از من مخواه تا کفنم را عوض کنم
:12:
من هنوز خسته ی باران دیشبم

Padma
Thursday 30 May 2013, 03:14 PM
مدعی طعنه زند در غم عشق تو زیادم
وین نداند که من از بحر غم عشق تو زادم...

EleNaz
Thursday 30 May 2013, 03:24 PM
می بر کف من نه که طرب را سبب اینست
آرام من و مونس من روز و شب اینست

sahelbanoo
Thursday 30 May 2013, 05:46 PM
تفاوت من و اصحا کهف در این است
که سکه های من از ابتدا رواج نداشت

EleNaz
Thursday 30 May 2013, 05:56 PM
توبه از می به چه تدبیر توانم کردن؟؟
من عاجز به چه تدبیر توانم کردن؟؟

LiOneL999
Thursday 30 May 2013, 09:36 PM
نه! او نمرده است که من زنده ام هنوز
او زنده است در غم و شعر و خیالِ من
You can see links before reply

Padma
Thursday 30 May 2013, 09:39 PM
نازم آن سر که چو گیسوی تو در پای تو ریزد
نازم آن پای که از کوی وفای تو نخیزد...

LiOneL999
Friday 31 May 2013, 10:19 AM
دگر حس شقایق را نداری
هوای قلب عاشق را نداری

piano4all
Friday 31 May 2013, 10:56 AM
یادمان باشد اگر خاطرمان تنها ماند.

.. طلب عشق ز هر بی سر و پایی نکنیم






- - - Updated - - -



یادمان باشد اگر خاطرمان تنها ماند.

.. طلب عشق ز هر بی سر و پایی نکنیم

LiOneL999
Friday 31 May 2013, 11:11 AM
یادمان باشد اگر خاطرمان تنها ماند.

.. طلب عشق ز هر بی سر و پایی نکنیم






- - - Updated - - -



یادمان باشد اگر خاطرمان تنها ماند.

.. طلب عشق ز هر بی سر و پایی نکنیم








ما آزموده ایم در این شهر بخت خویش
بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش

piano4all
Friday 31 May 2013, 12:56 PM
ما آزموده ایم در این شهر بخت خویش
بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش




شیرین تر از آنی به شکر خنده که گویم

ای خسرو خوبان که تو شیرین جهانی

:12:

hdhamid
Friday 31 May 2013, 01:04 PM
شیرین تر از آنی به شکر خنده که گویم

ای خسرو خوبان که تو شیرین جهانی

:12:



یک دم به نفسهای تو دل دادم و هر دم ... این فکر بد اندیش مرا جنس خودش کرد!!

piano4all
Friday 31 May 2013, 01:12 PM
یک دم به نفسهای تو دل دادم و هر دم ... این فکر بد اندیش مرا جنس خودش کرد!!


دلم برای خودم تنگ می شود آری
همیشه بی خبر از حال خویشتن بودم

نشد جواب بگیرم سلام هایم را
هر آنچه شیفته تر از پی شدن بودم


:12:

LiOneL999
Friday 31 May 2013, 01:28 PM
دلم برای خودم تنگ می شود آری
همیشه بی خبر از حال خویشتن بودم

نشد جواب بگیرم سلام هایم را
هر آنچه شیفته تر از پی شدن بودم


:12:


مرا اینگونه باور کن، کمی تنها،

کمی بی کس، کمی از یاد ها رفته

خدا هم ترکِ ما کرده، خدا دیگر کجا رفته....
:12:

EleNaz
Friday 31 May 2013, 01:38 PM
هر شب که چشم پنجره ها بسته می شود
یادی که میرود به دلم بی صدا تویی


همه قلبام که اینجا ترک خورده!! :4: چه خبره بابا!!!!

hdhamid
Friday 31 May 2013, 02:02 PM
هر شب که چشم پنجره ها بسته می شود
یادی که میرود به دلم بی صدا تویی


همه قلبام که اینجا ترک خورده!! :4: چه خبره بابا!!!!

یک رود شدم در پی بودنت ... روانم ...
یک سنگ شوم در پی رفتنت ... بمانم ...

همه دپن .... خوب دنیای بدیه دیگه!! .... بچه ها تا میان آشنا پیدا کنن میفهمن باس غریب بشن!! ..:24: ...

EleNaz
Friday 31 May 2013, 02:06 PM
ما اسیر غم و اصلا غم ما نیست تورا
با اسیر غم خود رحم چرا نیست تورا ...


واقعیت زندگی چیز دیگریست :10: پیش من از افسردگی نگید که همچین میزنم :ar

hdhamid
Friday 31 May 2013, 02:14 PM
ما اسیر غم و اصلا غم ما نیست تورا
با اسیر غم خود رحم چرا نیست تورا ...


از کجا نیست مرا رحم و مروت جانا؟! .. تو چه دانی!؟.. که درون این بلا اسرار است!! ...


واقعیت زندگی چیز دیگریست :10: پیش من از افسردگی نگید که همچین میزنم :ar
خخخخخخخخخخخخخخخخخ .... خشنیا!! ... هی میگم به این بچه های گروه سنی الف فیلمای خشن نشون ندین .. باز نشستی جکی چان دیدی کوچولو!! :24: ....
خوب چشم دیگه نمیگم .....
دپ دپ دپ دپ دپ .. دپ زده .. افسرده .. داغون .. له!! :10: .... :24: ...

EleNaz
Friday 31 May 2013, 02:21 PM
تو نه آنی که غم عاشق زارت باشد
چون شود خاک بر آن خاک گذارت باشد

خشن چیه بابا! ازین لطیف تر دیگه نشد برخورد کنم :4:

hdhamid
Friday 31 May 2013, 02:28 PM
تو نه آنی که غم عاشق زارت باشد
چون شود خاک بر آن خاک گذارت باشد


در گذارم ز سر خاک غم اندود دلم .... نفسی از دل و جان میکشم و فریادی!! ..
که چه راحت گذرد رهگذر از سر درون .... که چه دلتنگ شوم بر سر خاک .. از یادی!! ....



خشن چیه بابا! ازین لطیف تر دیگه نشد برخورد کنم :4:

خخخخخخخخخخخخ ... خدا بداد برسه والا!! ....:24: ....

این طفلی کوچولوهه؟!؟ ... چرا به صورت خوابیده؟!؟ .. :24: ... گناه داره!!

You can see links before reply

من رفتم مناظره ببینم! ... :4:

LiOneL999
Friday 31 May 2013, 02:28 PM
یک شب داد آمد و بیداد شد
سنگ را بستند و سگ آزاد شد

EleNaz
Friday 31 May 2013, 02:42 PM
درون پیله محدود، منتظر تا کی؟ .... بیا حدود مرا باز و بی نهایت کن
چهار فصل اتاقم همه زمستان است.... بهاروار مرا هم پر از طراوت کن
بیا ولی کمی آن سوتر از ستاره دور .... بمان و فاصله عشق را رعایت کن


این بچه رو هی من زیرورو میکنم باز برمیگرده به حالت اولش!!! :4: الان همینجوری ناز خوابیده پیش عمه ش :4:

hdhamid
Friday 31 May 2013, 03:01 PM
این بچه رو هی من زیرورو میکنم باز برمیگرده به حالت اولش!!! :4: الان همینجوری ناز خوابیده پیش عمه ش :4:
آخی ... خدا حفظتون کنه برا هم!! :4: ..



درون پیله محدود، منتظر تا کی؟ .... بیا حدود مرا باز و بی نهایت کن
چهار فصل اتاقم همه زمستان است.... بهاروار مرا هم پر از طراوت کن
بیا ولی کمی آن سوتر از ستاره دور .... بمان و فاصله عشق را رعایت کن


نمیشود که به عشق فاصله انداخت .... دور بودن و دوستی .. چه معنی عشق؟!..
در کدامین بینهایت .. حدود ... حصر شود ؟!.. آنچه عشقش نامند یا ستاره عشق؟! ..

من از مناظره برگشتم!! ... اینجا بیترتره!! :4:

LiOneL999
Friday 31 May 2013, 03:01 PM
قدم میزنم در جاده های همیشگی و باید بی تو این عشق را پنهانی کنم:4:

EleNaz
Friday 31 May 2013, 03:07 PM
مدتی هست که حیرانم و تدبیری نیست
عاشق بی سرو سامانم و تدبیری نیست


دیگه هرچی شعر میاد تو ذهنم تو این مایه هاس. ببخشید دوستان اگه خاطری مکدر شد ... :4:

LiOneL999
Friday 31 May 2013, 03:11 PM
توی این جاده شاید گم شیم شاید فراموش شیم
شاید توی خاموشی خورشید ماهم خاموش شیم:4:

hdhamid
Friday 31 May 2013, 03:13 PM
مدتی هست که حیرانم و تدبیری نیست
عاشق بی سرو سامانم و تدبیری نیست


دیگه هرچی شعر میاد تو ذهنم تو این مایه هاس. ببخشید دوستان اگه خاطری مکدر شد ... :4:

خوب اینهمه جوالدوز به ما زدی سر گفتن دپ ... یه سوزنم به خودت بزن دیگه!! :24: ....

تا همین است این زمین و این زمان ... عشق ها حیران و دلها بد گمان!!


توی این جاده شاید گم شیم شاید فراموش شیم
شاید توی خاموشی خورشید ماهم خاموش شیمYou can see links before reply

من نه منم نه من منم ... من خودمم .. خودم منم!! ... :24:

LiOneL999
Friday 31 May 2013, 03:15 PM
خوب اینهمه جوالدوز به ما زدی سر گفتن دپ ... یه سوزنم به خودت بزن دیگه!! :24: ....

تا همین است این زمین و این زمان ... عشق ها حیران و دلها بد گمان!!

ای بابا من اول جواب دادم:4:
:4:
نه من منم؟:4:

You can see links before reply

می خواهم توی این شلوغیه ی شهرهای بزرگ
تو این همهمه ها عشق رو واسه هم کنیم قشنگ

من میرم درس بخونم خیر سرم...بای:4:
You can see links before reply

EleNaz
Friday 31 May 2013, 03:25 PM
گوشه ای گیرم و من بعد نیایم سویت.... نکنم بار دگر یاد قد دلجویت
دیده پوشم ز تماشای رخ نیکویت.... سخنی گویم و شرمنده شوم از رویت
بشنو پندو مکن قصد دل آزرده خویش... ورنه بسیار پشیمان شوی از کرده خویش

همه سوزن و جوالدوز ما واسه بقیس اصن :4: :10:

hdhamid
Friday 31 May 2013, 03:34 PM
گوشه ای گیرم و من بعد نیایم سویت.... نکنم بار دگر یاد قد دلجویت
دیده پوشم ز تماشای رخ نیکویت.... سخنی گویم و شرمنده شوم از رویت
بشنو پندو مکن قصد دل آزرده خویش... ورنه بسیار پشیمان شوی از کرده خویش


شده است سرد تمام تنم از احساس تو .... شد پر از درد ندیدنها و گفتن های تو ....
من بدیدم همه پندت ز زمان از سر صبح .... ولی آن دل بشود مست و دوان خانه تو ...


همه سوزن و جوالدوز ما واسه بقیس اصن You can see links before reply You can see links before reply
کلا خشنی دیگه ... به ضرب المثلم رحم نکردی!! :24:

EleNaz
Friday 31 May 2013, 03:40 PM
وقتی حالت بده روحت بی پناهه
می بینی هر کاری کردی اشتباهه

وقتی کم کم به کسی وابسته می شی
چون از شب بی نوازش خسته می شی

وقتی آروم شدنت خیلی بعیده
اینجا یکی هست که به حرفات گوش می ده

وقتی بجز شب هیچ رنگی تو چشات نیست
وقتی کسی اندازه ی تنهایی هات نیست

وقتی گم می شی و می ترسی دوباره
می فهمی هیچ کس مثل من دوست نداره

وقتی دلت به صد در بسته رسیده
اینجا یکی هست که تو دستش یه کلیده

برگرد به من-مثل پرنده ای که درختشو پیدا کنه
برگرد به من-مثل کسی که شبونه هوس دریا کنه ...


آهنگش خیلی قشنگه توصیه میکنم گوش کنیدش :4:

hdhamid
Friday 31 May 2013, 03:49 PM
وقتی حالت بده روحت بی پناهه
می بینی هر کاری کردی اشتباهه

وقتی کم کم به کسی وابسته می شی
چون از شب بی نوازش خسته می شی

وقتی آروم شدنت خیلی بعیده
اینجا یکی هست که به حرفات گوش می ده

وقتی بجز شب هیچ رنگی تو چشات نیست
وقتی کسی اندازه ی تنهایی هات نیست

وقتی گم می شی و می ترسی دوباره
می فهمی هیچ کس مثل من دوست نداره

وقتی دلت به صد در بسته رسیده
اینجا یکی هست که تو دستش یه کلیده

برگرد به من-مثل پرنده ای که درختشو پیدا کنه
برگرد به من-مثل کسی که شبونه هوس دریا کنه ...



این چند بیته؟! ... AAAAAAAA ...
:4: ...
شاعرش کی بوده اونوخ؟!؟! .....

همیشه فکر رفتن در سرم نیست ..
یوختایی که ترسی تو تنم نیست ....
ولی دنیا شبیه شب شد انگار ...
بدون کور سویی از دل ماه ....


آهنگش خیلی قشنگه توصیه میکنم گوش کنیدش You can see links before reply
لینکش!؟!؟!!

EleNaz
Friday 31 May 2013, 03:54 PM
این چند بیته؟! ... AAAAAAAA ...
:4: ...
شاعرش کی بوده اونوخ؟!؟! .....

همیشه فکر رفتن در سرم نیست ..
یوختایی که ترسی تو تنم نیست ....
ولی دنیا شبیه شب شد انگار ...
بدون کور سویی از دل ماه ....

این آهنگ و خیلی دوس میدارم خیلی خیلی ازش خاطره دارم. ولی همش خاطره بد :4:
شاعرشم مونا برزویی ئه!

هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما


اینم لینک You can see links before reply

hdhamid
Friday 31 May 2013, 04:07 PM
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما

آن لوح که نامت به تنش ثبت میشود ... لوحیست که خوانند نهادش برای ما!!


این آهنگ و خیلی دوس میدارم خیلی خیلی ازش خاطره دارم. ولی همش خاطره بد :4:
شاعرشم مونا برزویی ئه!
آهنگش خیلی قشنگه توصیه میکنم گوش کنیدش :4:




خو لینکش!!؟؟؟!؟!؟! ... :4:

EleNaz
Friday 31 May 2013, 04:18 PM
روم به دیوار :4:

ای گل تازه که بویی ز وفا نیست تورا
خبر از سرزنش خار جفا نیست تورا

hdhamid
Friday 31 May 2013, 04:24 PM
روم به دیوار :4:

ای گل تازه که بویی ز وفا نیست تورا
خبر از سرزنش خار جفا نیست تورا

از وفا حرف زدن در گذر عمر گلی .... که چه خستست ز گلدان، نشود سود تورا

EleNaz
Friday 31 May 2013, 04:32 PM
ای که در کشتن ما هیچ مدارا نکنی.... سودو سرمایه بسوزی و محابا نکنی
دردمندان بلا زهر هلاهل دارند .... قصد این قوم خطر باشد هان تا نکنی

hdhamid
Friday 31 May 2013, 04:38 PM
ای که در کشتن ما هیچ مدارا نکنی.... سودو سرمایه بسوزی و محابا نکنی
دردمندان بلا زهر هلاهل دارند .... قصد این قوم خطر باشد هان تا نکنی

یکه از کشتن احساس، محابا نکنم .... سود و سرمایه نخواهم گر ضررها نکنم ...
دردمندان بلا نزد من عیاش بوند .... زهر آنان می و نوشیدنش انکار نکنم ....

sarveazad
Friday 31 May 2013, 05:43 PM
من از بی قدریه خار سر دیوار دانستم
که ناکس کس نمی گردد به این بالا نشینی ها

hdhamid
Friday 31 May 2013, 07:40 PM
من از بی قدریه خار سر دیوار دانستم
که ناکس کس نمی گردد به این بالا نشینی ها

اگر آنکس که ناکس بود و در بالا نشست روزی ..... نباید آن همه کس را به دیوارش بکوبانیم؟!...
نباید خارها را از سر دیوار برچینیم؟! ... به گلدانهای پر از گل سر دیوار آزینیم؟!؟!

pooriaakbari1989
Friday 31 May 2013, 07:46 PM
اگر آنکس که ناکس بود و در بالا نشست روزی ..... نباید آن همه کس را به دیوارش بکوبانیم؟!...
نباید خارها را از سر دیوار برچینیم؟! ... به گلدانهای پر از گل سر دیوار آزینیم؟!؟!
مگر از دهان ساقی مددی رسد و گر نه
کس از این شراب باقی نرسد به هیچ مستی!

EleNaz
Friday 31 May 2013, 08:10 PM
یا کار به کام دل مجروح شود
یا ملک تنم بی ملک روح شود


مرسی آقا پوریا :4:

pooriaakbari1989
Friday 31 May 2013, 08:13 PM
یا کار به کام دل مجروح شود
یا ملک تنم بی ملک روح شود


مرسی آقا پوریا :4:
در همه شهر ندیدست کسی مستی من
زانکه مست می عشق،از همه هشیار تر است:ak

Padma
Friday 31 May 2013, 09:02 PM
تیری که زدی بر دلم از غمزه خطا رفت
تا باز چه اندیشه کند رای صوابت

EleNaz
Friday 31 May 2013, 09:34 PM
تمام دل جدالی میان عقل و دل است
نه سرکش از تپش این، نه رام آن شده ایم

ariatayefi
Friday 31 May 2013, 09:39 PM
محتسب، مستی به ره دید و گریبانش گرفت مست گفت ای دوست، این پیراهن است، افسار نیست
گفت: مستی، زان سبب افتان و خیزان میروی گفت: جرم راه رفتن نیست، ره هموار نیست

عجب شعری... شاهکاره... به به !!!

EleNaz
Friday 31 May 2013, 09:44 PM
محتسب، مستی به ره دید و گریبانش گرفت مست گفت ای دوست، این پیراهن است، افسار نیست
گفت: مستی، زان سبب افتان و خیزان میروی گفت: جرم راه رفتن نیست، ره هموار نیست

عجب شعری... شاهکاره... به به !!!


مثه سی جی :4: (به قول صاحبش) شمام از کتاب ادبیات دبیرستان کمک میگیری؟؟ :4:

تمام ذهن من آغشته شد به بی تابی
و چشم های مرا غصب کرده بی خوابی

ariatayefi
Friday 31 May 2013, 09:52 PM
شعرایی که میگیم باید از حفظ باشیمممم؟؟؟!

نمیشه کمک گرفت از اینترنتتتت؟؟!..

یا رب آن شاهوش ماه رخ زهره جبین...............................در یکتای که و گوهر یک دانه کیست؟!

EleNaz
Friday 31 May 2013, 10:09 PM
شعرایی که میگیم باید از حفظ باشیمممم؟؟؟!

نمیشه کمک گرفت از اینترنتتتت؟؟!..

یا رب آن شاهوش ماه رخ زهره جبین...............................در یکتای که و گوهر یک دانه کیست؟!


تازه هستن اساتیدی که بداهه میگن :16:


تا تو رفتی سایه شد، خورشید رفت
ابر آمد، ساعتی بارید، رفت

ariatayefi
Friday 31 May 2013, 10:13 PM
عه؟!.. بداهه هم میشه گفت؟!..

الان حسش نیس... یه دونه معروف میگم... بعدا که خوابم نمیومد بداهه هم میسرایم براتوون!!

تا کی بتمنای وصال تو یگانه ............ اشکم شود چون سیل ز هر مژه روانه!!!

به به... عجب شعرایی بلدماااااا ... این تاپیک باعث شده من به ابعاد دیگه ای از خودم پی ببرم ... به به ... ایول خودم!! خخخخخخخخ

شبتون خوش :)

hdhamid
Friday 31 May 2013, 11:08 PM
تا کی بتمنای وصال تو یگانه ............ اشکم شود چون سیل ز هر مژه روانه!!!

اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه!!! ..... مرده شور ببرتت با این شعر خوندنت ... اقلا مام یه حلوایی بخوریم سمتای شما .. صلوااااااااااااااات!!!!! ... :4: ..

هی هات که آن اشک شود سیل و مژک دیر!! ....
سیلش به ره افتد بزند بر بتک خیر...
آن خیر بتک شر بود از دید الهی ...
بشکن بتک خیر و بسوزان به آهی ...

pooriaakbari1989
Friday 31 May 2013, 11:18 PM
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه!!! ..... مرده شور ببرتت با این شعر خوندنت ... اقلا مام یه حلوایی بخوریم سمتای شما!!! ... :4: ..

هی هات که آن اشک شود سیل و مژک دیر!! ....
سیلش به ره افتد بزند بر بتک خیر...
آن خیر بتک شر بود از دید الهی ...
بشکن بتک خیر نما، در دل به آهی ...
یار اگر جلوه کند دادن جان اینهمه نیست
عشق اگر خیمه زند ملک جهان این همه نیست

Padma
Saturday 1 June 2013, 08:47 AM
توان گفتن آن راز جاودانی نیست
تصوری هم از آن باغ ارغوانی نیست
پر از هراس و امیدم که هیچ حادثه ای
شبیه آمدن عشق ناگهانی نیست!!!

LiOneL999
Saturday 1 June 2013, 09:10 AM
تار شد چهره آيينه ز آهشايد او وهمي را مي نگريست

sahelbanoo
Saturday 1 June 2013, 09:42 AM
تکرار نقش کهنه‌ی خود در لباس نو
بازیگریم، حوصله‌ی شرح قصه نیست

samangany
Saturday 1 June 2013, 12:24 PM
تو در ایینه نظر داری و ازین بیخبری که به دیدار تو ایینه نظرها دارد

EleNaz
Saturday 1 June 2013, 12:54 PM
در آخرین دقایق پیکی نیامد از آب
تقدیر تشنگی را ابری نکرد باور

hony_boy111
Saturday 1 June 2013, 02:04 PM
رو راست گویمو از گفته خود باک ندارم
فقط خودمو خودتو عشقه:5:;)

ariatayefi
Saturday 1 June 2013, 04:35 PM
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه!!! ... مرده شور ببرتت با این شعر خوندنت... اقلا مام یه حلوایی بخوریم سمتای شما .. صلوااااااااااااااات!!! ... :4: ..

عهههه؟؟!!... اولا مرسی که اصل شعر رو یاد دادی...

دوما اینجا واسه ما بداهه نیاااااا ...

سوما هم الان یه بداهه میگم جهت شادی روحت ... داشته باش..

میم بدمممم؟؟!!... اوهوم .. اوهومممم...

مرغ جلد خانه ی دوست بدم .............. کاندکی به این قفس افتادم

نیم از عالم خاک.. فردوس برین جایم بود ... انالحقم و از تعلقات آزادممممممم !!!

آره دادااااااااششششش... بداهه یعنی این ... برو واسه خودتتتتت!! خخخخخخخخخخخ

petrucci4eva
Saturday 1 June 2013, 08:01 PM
مي دمد صبح و کله بست سحاب
الصبوح الصبوح يا اصحاب
مي چکد ژاله بر رخ لاله
المدام المدام يا احباب
مي وزد از چمن نسيم بهشت
هان بنوشيد دم به دم مي ناب

Brilliant
Saturday 1 June 2013, 08:42 PM
برو ای گدای مسکین در خانه ی علی زن به علی شناختم من به خدا قسم خدا را

- - - Updated - - -

برو ای گدای مسکین در خانه ی علی زن به علی شناختم من به خدا قسم خدا را

EleNaz
Saturday 1 June 2013, 09:09 PM
برو ای گدای مسکین در خانه ی علی زن به علی شناختم من به خدا قسم خدا را

- - - Updated - - -

برو ای گدای مسکین در خانه ی علی زن به علی شناختم من به خدا قسم خدا را


:4: برو ای گدای مسکین در خانه ی علی زن
«که نگین پادشاهی دهد از کرم گدارا» !!!



از آسمان فراتر، از دره ها فروتر
عشق است میکشاند، یا اتفاق دیگر؟؟

Padma
Saturday 1 June 2013, 09:31 PM
رنج گل بلبل کشید و برگ گل را باد برد
بیستون را عشق کند و شهرتش فرهاد برد

sarveazad
Sunday 2 June 2013, 04:53 PM
دانی که داد بلبل شیدا از دست کیست
از دست انکه کرده لب غنچه را خموش

piano4all
Sunday 2 June 2013, 05:28 PM
شبی که با تو سرآمد چه دولتی سرمد


دمی که بی تو بسر شد چه قسمتی ناچیز

sarveazad
Sunday 2 June 2013, 06:12 PM
زاهدان کاین جلوه در محراب و منبر می کنند
چون به خلوت میروند ان کار دیگر می کنند
مطلبی دارم تو از دانای مجلس باز پرس
توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر میکنند

EleNaz
Sunday 2 June 2013, 09:11 PM
در آن سرای که زن نیست، انس و شفقت نیست..... در آن وجود که دل مرده، مرده است روان
به هیچ مبحث و دیباچه ای، قضا ننوشت.... برای مرد کمال و برای زن نقصان!!!!

پروین اعتصامی :4:

pooriaakbari1989
Sunday 2 June 2013, 09:47 PM
در آن سرای که زن نیست، انس و شفقت نیست..... در آن وجود که دل مرده، مرده است روان
به هیچ مبحث و دیباچه ای، قضا ننوشت.... برای مرد کمال و برای زن نقصان!!!!

پروین اعتصامی :4:
نا برده رنج گنج میسر نمیشود
مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد!

Padma
Sunday 2 June 2013, 10:29 PM
در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن
من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود...

سعدی

piano4all
Monday 3 June 2013, 11:14 AM
دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند


خواجه ان است که باشد غم خدمتکارش

Padma
Monday 3 June 2013, 05:57 PM
شبی یاد دارم که چشمم نخفت
شنیدم که پروانه با شمع گفت:
که من عاشقم گر بسوزم رواست
تو را گریه و سوز باری چراست؟
بگفت ای هوادار مسکین من
برفت انگبین یار شیرین من!
چو شیرینی از من بدر می رود
چو فرهادم آتش به سر می رود...

Majed
Monday 3 June 2013, 08:25 PM
در جنب بحر جود تو از ذره کمتر است
صد گنج شایگان که ببخشی به رایگان
عصمت نهفته رخ به سراپرده‌ات مقیم
دولت گشاده‌رخت بقا زیر کندلان
گردون برای خیمه خورشید فلکه‌ات
از کوه و ابر ساخته نازیر و سایه‌بان
وین اطلس مقرنس زرد و ز زرنگار
چتری بلند بر سر خرگاه خویش دان

EleNaz
Monday 3 June 2013, 08:36 PM
نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار
چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم...

ac120
Monday 3 June 2013, 08:38 PM
نابرده رنج گنج میسر نمیشود
.... :39:
مزد آن گرفت که جان برادر کار کرد

piano4all
Monday 3 June 2013, 09:53 PM
دردم از یار است و درمان نیز هم

دل فدای او شد و جان نیز هم...

Padma
Monday 3 June 2013, 10:18 PM
من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی
عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی

- - - Updated - - -

من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی
عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی

cerulean
Tuesday 4 June 2013, 08:02 AM
یوسفت نام نهادند و به گرگت دادند/مرگ گرگ تو شد ای یوسف کنعانی من

Patriote
Tuesday 4 June 2013, 08:23 AM
ناگهان پرده برانداخته ای یعنی چه / مست از خانه برون تاخته ای یعنی چه

Padma
Tuesday 4 June 2013, 09:01 AM
همه عمر برندارم سر از این خمار مستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی

piano4all
Tuesday 4 June 2013, 11:12 AM
یار با ما بیوفایی میکند

از جدایی ها شکایت میکند

:12:

LiOneL999
Tuesday 4 June 2013, 02:14 PM
دستم نداد قوت رفتن به پیش دوست...چندی به پای رفتم و چندی به سر شدم

sarveazad
Tuesday 4 June 2013, 02:26 PM
ما را سر باغ و بوستان نیست
هر جا که تویی تفرج انجاست

petrucci4eva
Tuesday 4 June 2013, 04:28 PM
تا کی به تمنای وصال تو یگانه اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
خواهد به سر آید غم هجران تویانه ای تیر غمت را دل عشاق نشانه... جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه

EleNaz
Tuesday 4 June 2013, 10:24 PM
هر زمان از عشق جانانم وفایی دیگرست
گرچه اورا هر نفس بر من جفایی دیگرست

ac120
Tuesday 4 June 2013, 10:29 PM
توانا بود هرکه دانا بود
زدانش دل پیر برنا بود :ئی

EleNaz
Tuesday 4 June 2013, 10:36 PM
دوش یارم به بر خویش مرا بار نداد
قوت جانم زدو یاقوت شکر بار نداد

Padma
Wednesday 5 June 2013, 03:08 PM
دل من رای تو دارد سر سودای تو دارد
رخ فرسوده ی زردم غم صفرای تو دارد

petrucci4eva
Thursday 6 June 2013, 11:12 AM
دوای درد بی درمان تویی تو ..!
همه وصل و همه هجران تویی تو ..‌!

cerulean
Friday 7 June 2013, 09:28 AM
وطن یعنی محبت مهربانی
نثار هر که دانی و ندانی

EleNaz
Friday 7 June 2013, 03:05 PM
یا رب از دل مشرق نور هدایت کن مرا....از فروغ عشق، خورشید قیامت کن مرا

Brilliant
Saturday 8 June 2013, 12:07 AM
این سبزه که امروز تماشاگه ماست / تا سبزه خاک ما تماشاگه کیست

virtuoso
Saturday 8 June 2013, 12:12 AM
تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه

EleNaz
Saturday 8 June 2013, 01:13 PM
هماي اوج سعادت به دام ما افتد
اگر تو را گذري بر مقام ما افتد

mohammad_es
Saturday 8 June 2013, 01:32 PM
دیدگانم همچو دالانهای تار
گونه هایم همچو مرمرهای سرد
ناگهان خوابی مرا خواهد ربود
من تهی خواهم شد از فریاد درد

EleNaz
Saturday 8 June 2013, 01:43 PM
دل از من برد و روي از من نهان کرد
خدا را با که اين بازي توان کرد

ariatayefi
Saturday 8 June 2013, 01:55 PM
دل از من برد و روي از من نهان کرد
خدا را با که اين بازي توان کرد

کلیک کنید :
دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند................... از گوشه ی بامی که پریدیم پریدیم
(You can see links before reply)

mohammad_es
Saturday 8 June 2013, 02:01 PM
مرگ من روزی فرا خواهد رسید
در بهاری روشن از امواج نور
در زمستانی غبار آلود و دور
یا خزانی خالی از فریاد و شور

Brilliant
Saturday 8 June 2013, 02:07 PM
سر تا به پا عشقم دردم سوزم/ بگذشته در آتش همچون روزم غمگین چو پاییزم از من بگذر / شعری غم انگیزم از من بگذر

ariatayefi
Saturday 8 June 2013, 02:19 PM
سر تا به پا عشقم دردم سوزم/ بگذشته در آتش همچون روزم غمگین چو پاییزم از من بگذر / شعری غم انگیزم از من بگذر

کلیک کنید:
(You can see links before reply)
رم دادن صید خود از آغاز غلط بود..... حالا که رماندی و رمیدیم رمیدیم

EleNaz
Saturday 8 June 2013, 02:23 PM
مرحبا اي هدهد هادي شده
در حقيقت پيک هر وادي شده

Padma
Saturday 8 June 2013, 02:35 PM
همی گفت و هر لحظه سیلاب درد
فرو می دویدش به رخسار زرد
که ای مدعی عشق کار تو نیست
که نه صبر داری نه یارای ایست

ariatayefi
Saturday 8 June 2013, 02:40 PM
مرحبا اي هدهد هادي شده
در حقيقت پيک هر وادي شده

کلیک کنید:
(You can see links before reply)

همه قلبند و سیه چون بزنی بر سر سنگ

هین چرا غره شدستی تو به سیم و زرشان




بیت بعدی:


همی گفت و هر لحظه سیلاب درد
فرو می دویدش به رخسار زرد
که ای مدعی عشق کار تو نیست
که نه صبر داری نه یارای ایست

کلیک کنید (You can see links before reply):

تو شدی همسر اغیار و من از یار و دیار
گشتم آواره و ترک سر و همسر کردم

LiOneL999
Saturday 8 June 2013, 02:45 PM
ما آزموده ایم در این شهر بخت خویش
بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش

mohammad_es
Saturday 8 June 2013, 03:35 PM
ما آزموده ایم در این شهر بخت خویش
بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش



شرح شکن زلف خم اندر خم جانان
کوته نتوان کرد که این قصه دراز است

EleNaz
Saturday 8 June 2013, 06:18 PM
تا ز ميخانه و مي نام و نشان خواهد بود
سر ما خاک ره پير مغان خواهد بود

LiOneL999
Saturday 8 June 2013, 06:51 PM
در جنب بحر جود تو از ذره کمتر است....صد گنج شایگان که ببخشی به رایگان

EleNaz
Saturday 8 June 2013, 07:37 PM
ناز را رويي ببايد همچو ورد
چون نداري گرد بدخويي مگرد

virtuoso
Saturday 8 June 2013, 07:43 PM
در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود
از گوشه ای برون آی ای کوکب هدایت

Padma
Saturday 8 June 2013, 08:36 PM
تا کی آخر سر غفلت در پیش
حیف باشد که تو در خوابی و نرگس بیدار

EleNaz
Saturday 8 June 2013, 09:28 PM
راهي بزن که آهي بر ساز آن توان زد
شعري بخوان که با او رطل گران توان زد

Padma
Saturday 8 June 2013, 09:56 PM
دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد؟
ابری که در بیابان بر تشنه ای ببارد!

- - - Updated - - -

دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد؟
ابری که در بیابان بر تشنه ای ببارد!

EleNaz
Saturday 8 June 2013, 10:10 PM
دعوي چه کني؟ داعيه‌داران همه رفتند
شو بار سفر بند که ياران همه رفتند

Padma
Saturday 8 June 2013, 10:17 PM
دیشب به سیل اشک ره خواب میزدم
نقشی به یاد روی تو بر آب میزدم

EleNaz
Sunday 9 June 2013, 01:09 AM
مارا ز خیال تو چه پروای شراب است
خم گو سر خود گير که خمخانه خراب است

mohammad_es
Sunday 9 June 2013, 09:30 AM
مارا ز خیال تو چه پروای شراب است
خم گو سر خود گير که خمخانه خراب است


تا چه بازی رخ نماید بیدقی خواهیم راند
عرصه شطرنج رندان را مجال شاه نیست

Padma
Monday 10 June 2013, 09:26 AM
تو مپندار که خاموشی من
هست برهان فراموشی من
من اگر برخیزم
تو اگر برخیزی
همه برمی خیزند...

آبی/خاکستری/سیاه - مصدق

sahelbanoo
Monday 10 June 2013, 01:40 PM
درخت بود و تو بودی و باد سرگردان
میان دفتر باران مداد سرگردان

Padma
Monday 10 June 2013, 02:36 PM
نرگس مست تو مستوری مردم نگزیند
دست گلچین نرسد تا گلی از شاخ تو چیند
جلوه کن جلوه که خورشید به خلوت ننشیند

sarveazad
Monday 10 June 2013, 07:34 PM
در این دنیای بی حاصل که مردانش عصا از کور میدزدند
من خوش باور نادان محبت ارزو کردم

Padma
Monday 10 June 2013, 09:27 PM
مرنجان دلم را که این مرغ وحشی
ز بامی که برخاست به مشکل نشیند

EleNaz
Monday 10 June 2013, 09:49 PM
دل می رود ز دستم صاحبدلان خدارا
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

LiOneL999
Monday 10 June 2013, 09:54 PM
آدمی در عالم خاکی نمی آید به دست

عالمی دیگر بباید ساخت و از نو آدمی:16:

Padma
Monday 10 June 2013, 10:21 PM
یک جرعه ی آن مست کند هر دو جهان را
چیزی که لبت ریخت به پیمانه ام امشب

sahelbanoo
Monday 10 June 2013, 10:23 PM
بگذار من هم رنگ بی دردی این مردم
در گیر و دار دین و دنیای خودم باشم

EleNaz
Monday 10 June 2013, 11:23 PM
من
خُرد
ناگهان بی تو... باتو
به ناگهانی همین ناپیوسته ها دلخوشم

LiOneL999
Tuesday 11 June 2013, 09:42 AM
مرا زيبا پرستی داده عشق و داده مستی ، رنج هستی برده از يادم

ندارم ترسی از غم ، تا که هر دم می رسد عشقش به فريادم

moham_mad
Tuesday 11 June 2013, 11:16 AM
من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب
مستحق بودم و این ها به زکاتم دادند

LiOneL999
Tuesday 11 June 2013, 02:28 PM
دلبرت هرقدر زیباتر، غمت هم بیش‌تر




پشت عاشق را همین آزارها تا می‌کند

sahelbanoo
Tuesday 11 June 2013, 04:03 PM
دستی جام باده و دستی به زلف یار
رقصی چنان میانه‌ی میدانم آرزوست

LiOneL999
Tuesday 11 June 2013, 04:44 PM
تا کی به تمنای وصال تو یگانه


اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه

sahelbanoo
Tuesday 11 June 2013, 05:45 PM
هم دعا کن گره از کار تو بگشاید عشق
هم دعا کن گره تازه نیفزاید عشق

EleNaz
Tuesday 11 June 2013, 08:58 PM
قتل این خسته به شمشیر تو تقدیر نبود
ورنه هیچ از دل بی رحم تو تقصیر نبود

sahelbanoo
Wednesday 12 June 2013, 09:19 AM
دل داده ام بر باد، بر هر چه بادا باد
مجنون تر از لیلی، شیرین تر از فرهاد

LiOneL999
Wednesday 12 June 2013, 10:36 AM
در این صبح فرخنده تابناک
که از زندگی دم زند جان خاک
بیا با دل و جان پاک
همه ی لحظه هارا به شادی بسپار
نوایی هم آهنگ باران برار
خوش آمد بهار
فریدون مشیری

Padma
Wednesday 12 June 2013, 11:28 AM
رفت در ظلمت شب آن شب و شب های دگر هم
نگرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم
نکنی دیگر از آن کوچه گذر هم
بی تو اما به چه حالی من از ان کوچه گذشتم...

sahelbanoo
Wednesday 12 June 2013, 11:34 AM
من کجا و جرئت بوسیدن لب های تو
آبرویم را خریدی عاقبت با تهمتی

morteza3164
Wednesday 12 June 2013, 11:52 AM
یا ما سر خصم را بکوبیم به سنگ

یا او سر ما به دار سازد آونگ

القصه درین زمانهٔ پرنیرنگ
یک کشته بنام به که صد زنده به ننگ

EleNaz
Wednesday 12 June 2013, 12:54 PM
گوهر مخزن اسرار همان است که بود
حقه مهر بدان مهر و نشان است که بود

sahelbanoo
Wednesday 12 June 2013, 01:00 PM
در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم
اصلا به تو افتاد مسیرم که بمیرم

EleNaz
Wednesday 12 June 2013, 01:17 PM
میر من خوش میروی کاندر سروپا میرمت
خوش خرامان شو که پیش قد رعنا میرمت

sahelbanoo
Wednesday 12 June 2013, 01:31 PM
ترس جای عشق جولان داد و شک جای یقین
آبروداری کن ای زاهد مسلمانی بس است

LiOneL999
Wednesday 12 June 2013, 02:46 PM
تا تو نگاه می کنی کار من آه کردن است
ای به فدای جان تو این چه نگاه کردن است

Amir74121
Wednesday 12 June 2013, 05:58 PM
تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش

sahelbanoo
Wednesday 12 June 2013, 06:06 PM
شیدایی شبهای بی لیلا به من آموخت
باید به فکر روح تنهای خودم باشم

EleNaz
Wednesday 12 June 2013, 06:30 PM
مبارک روز بود امروز، یارا
که دیدار تو روزی گشت مارا

Amir74121
Wednesday 12 June 2013, 06:45 PM
ای خرم از فروغ رخت لاله زار عمر بازا که ریخت بی گل رویت بهار عمر

EleNaz
Wednesday 12 June 2013, 07:12 PM
روی در کعبه این کاخ کبود آمده ایم
چون کواکب به طواف و به درود آمده ایم

cerulean
Wednesday 12 June 2013, 08:32 PM
ما چه میکردیم در کولاک دل اشفته دمسرد؟
انک، انک کلبه ای روشن
روی تپه روبه روی من
در گشودندم مهربانیها نمودندم
زود دانشتم که دور از داستان خشم برف و سوز
قصه میگوید برای بچه های خود عمو نوروز

EleNaz
Wednesday 12 June 2013, 08:50 PM
رنج تن دور از تو اي تو راحت جان‌هاي ما
چشم بد دور از تو اي تو ديده بيناي ما

sarveazad
Wednesday 12 June 2013, 10:35 PM
ای یاد تو مونس روانم
جز نام تو نیست بر زبانم

EleNaz
Wednesday 12 June 2013, 10:44 PM
من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید
قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید

pooriaakbari1989
Wednesday 12 June 2013, 11:20 PM
من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید
قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید
دانی که داد بلبل شیدا ز دست کیست
از دست آنکه کرده لب غنچه را خموش

Amir74121
Wednesday 12 June 2013, 11:26 PM
شب وصل است و طی شد نامه هجر سلام فیه حتی مطلع الفجـــــــــــر

EleNaz
Wednesday 12 June 2013, 11:30 PM
روی تو گل تازه و خط سبزه نو خیز
نشکفته گلی همچو تو در گلشن تبریز

pooriaakbari1989
Wednesday 12 June 2013, 11:37 PM
روی تو گل تازه و خط سبزه نو خیز
نشکفته گلی همچو تو در گلشن تبریز
ز طواف کعبه بگذر تو که حق نمیشناسی
به در کنشت منشین تو که بت نمیپرستی

EleNaz
Wednesday 12 June 2013, 11:49 PM
یکی پرسید از سقراط کز مردن چه خواندستی
بگفت ای بیخبر، مرگ از چه نامی زندگانی را

virtuoso
Thursday 13 June 2013, 12:12 AM
ای کاروان ای کاروان من دزد شبرو نیستم
من پهلوان کشورم من تیغ رویارو زنم

(فضل الله نعیمی استرآبادی)

cerulean
Thursday 13 June 2013, 06:38 AM
ما بسته ایم دل به تو و از غیر رسته ایم
پیمان سخت با لب پیمانه بسته ایم

Padma
Thursday 13 June 2013, 09:49 AM
من مانده ام رنجور از او،درمانده و مهجور از او
گویی که نیشی دور از او در استخوانم می رود

EleNaz
Thursday 13 June 2013, 11:45 AM
در اين عهد از وفا بوئي نمانده است
به عالم آشنارويي نمانده است

LiOneL999
Thursday 13 June 2013, 11:56 AM
تو آسمون منی من ستاره های توتو دنیای منی من رویای زیبای تو

EleNaz
Thursday 13 June 2013, 12:31 PM
وصل تو به وهم در نمي‌آيد
وصف تو به گفت برنمي‌آيد

virtuoso
Thursday 13 June 2013, 12:53 PM
دلا تا کی در این زندان فریب این و آن بینی
یکی زین چاه ظلمانی برون شو تا جهان بینی

سنایی

LiOneL999
Thursday 13 June 2013, 01:04 PM
یا رب روا مدار که گدا معتبر شود

گر معتبر شود ز خدا بی خبر شود

virtuoso
Thursday 13 June 2013, 01:20 PM
در کارگه کوزه گری رفتم دوش ....... دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش
ناگاه یکی کوزه برآورد خروش ........ کو کوزه گر و کوزه خر و کوزه فروش

(خیام نیشابوری)
چه واج آرایی و موسیقی قشنگی داره...

sahelbanoo
Thursday 13 June 2013, 01:56 PM
شبی مجنون به لیلی گفت کای محبوب بی همتا
تو را عاشق شود پیدا ولی مجنون نخواهد شد

EleNaz
Thursday 13 June 2013, 06:38 PM
دلم در عاشقی آواره شد آواره تر بادا
تنم از بی دلی بیچاره شد، بیچاره تر بادا

highland
Thursday 13 June 2013, 07:27 PM
از بر صیدافکن آهوی سرمستی رمیداجتناب رغبت افزای توام آمد به یاد

cerulean
Thursday 13 June 2013, 08:32 PM
دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم

sahelbanoo
Thursday 13 June 2013, 08:45 PM
من را به غیر عشق به نامی صدا نکن
غم را دوباره وارد این ماجرا نکن

cerulean
Thursday 13 June 2013, 08:50 PM
نغمه شوق پرستوهای شاد
نرم نرمک میرسد اینک بهار
خوش به حال روزگار
خوش به حال دختر میخک که میخندد به ناز
...

Amir74121
Thursday 13 June 2013, 09:29 PM
زین همرهان سســــــــــت عناصر دلم گرفت شیــــــــر خدا و رســـــتـم دســــــــتانم آرزوست

virtuoso
Thursday 13 June 2013, 09:31 PM
زان یار دلنوازم شکریست با شکایت ........ گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت
بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم .... یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت

Amir74121
Thursday 13 June 2013, 09:41 PM
زان یار دلنوازم شکریست با شکایت ........ گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت
بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم .... یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت
چه جالب جفتمون با هم فرستادیم جفتشم آخرش ت داره:21:

- - - Updated - - -

تا تورا دیدم بتا نی کافرستم نی مسلمان روی و مویت کرده غافل از گناه کفر و دینم

sahelbanoo
Thursday 13 June 2013, 09:56 PM
مادر موسیقی بهشت همانا صدای توست
گوش دلم به زمزمه‌ی لای لای توست

hdhamid
Friday 14 June 2013, 12:26 AM
مادر موسیقی بهشت همانا صدای توست
گوش دلم به زمزمه‌ی لای لای توست

تو همیشه بوی یک رویای شیرین داشتی .....
با همان روح قشنگی که در آن تن داشتی ....
تو برای من شبیه ، انعکاسی از خودم ...
به دل آینه ات وهم رخ ما کاشتی ...
کاش آن رخ، رخ بیمقدار این خسته نبود ..
که به زهر آرزوها شده مسموم و پریش!
کاش آن آینه بر لوحه مستانه خود ...
رخ یک مرد همیشه پر توان داشت به خویش!

sahelbanoo
Friday 14 June 2013, 09:11 AM
شاعر شنیدنی‌ست ولی میل میل توست
آماده‌ای که بشنوی‌ام یا ببینی‌ام

hdhamid
Friday 14 June 2013, 09:39 AM
شاعر شنیدنی‌ست ولی میل میل توست
آماده‌ای که بشنوی‌ام یا ببینی‌ام

ماه من در پس یک ابر سیاه ...
گشت پنهان ز مسافری به راه ...
راه آن مسافر شبروی مست ...
بود تا ماه صراطی و نگاه ....

آن خدایی که خود خورشید بود ..
نور خود در دل ماه کاشته بود ...
این مسافر که شده خسته به عشق..
این منم، مردکی.. گنگ سرنوشت!!

LiOneL999
Friday 14 June 2013, 11:03 AM
تلخ نبود پیش ایشان مرگ تن

چون روند از چاه و زندان در چمن

hdhamid
Friday 14 June 2013, 11:59 AM
تلخ نبود پیش ایشان مرگ تن


چون روند از چاه و زندان در چمن




نعره شیری که در مردادهاست ...
رعد ابری تیره که در دشتهاست...
برق چشمان حریص شیر نر ..
مثل برق ابر تاریک دوسر ....
میزند بر دامن دشت و کویر ..
شیر نر سلطان و ابر .. برکوه .. سر ...
شیر مردادی به اول سالها ...
میکند روزی نگاه از دشتها ...
تا که شاید ابر تیره وا نهند ...
سوی خورشید بهار بر گامها..


قیافه شیر نر دردشتها وقتی دنبال غزال تیزپای فوتبال ایران .. خداداد عزیزی... :38:
قاطی کردم اصن من!! .. :21: چه وضعیه آخه؟!!!!!:12:

LiOneL999
Friday 14 June 2013, 12:16 PM
اينجا دلم براي تو هي شور مي زند...
از خود مواظبت كن و نگذار هيچ وقت.
اخبار گفت شهر شما امن و راحت است..
من باورم نمي شود،اخبار هيچ وقت.
حيفند روزهاي جواني،نمي شوند...
اين روزها دو مرتبه تكرار هيچ وقت.
من نيستم بيا و فراموش كن مرا..
كي بوده ام برات سزاوار؟!…هيچ وقت.
بگذار من شكسته شوم توصبور باش ...
جوري بمان هميشه كه انگار هيچ وقت.

EleNaz
Friday 14 June 2013, 09:52 PM
تا کی کشم عتابت زان چشم دلفریبت
روزی کرشمه کن ای یار برگزیده

sahelbanoo
Saturday 15 June 2013, 03:33 PM
همه خفتند به غیر از من و پروانه و شمع
قصه‌ی ما دو سه دیوانه دراز است هنوز

virtuoso
Saturday 15 June 2013, 04:22 PM
زین همرهان سست عناصر دلم گرفت
شیر خدا و رستم دستانم آرزوست

morteza3164
Saturday 15 June 2013, 08:01 PM
تا بوی‌گل به رنگ ندوزد لباس ما

عریان‌گذشت زین چمن امید ویاس ما


دل داشت دستگاه دو عالم ولی چه سود

با ما نساخت آینهٔ خودشناس ما

Padma
Saturday 15 June 2013, 09:22 PM
آنکه مرا آرزوست دیر میسر شود
وآنچه مرا در سر است عمر در این سر شود

EleNaz
Saturday 15 June 2013, 10:01 PM
دلبر از ما بصد امید ستد اول دل
ظاهرا عهد فراموش نکند خلق کریم

highland
Sunday 16 June 2013, 11:11 AM
من نمی جنگم در ان چشمان تنگ
با دل من آسمانها نیز تنگی می کنند(استاد شهریار)

EleNaz
Sunday 16 June 2013, 11:13 AM
در حق من لبت این لطف که می فرماید
سخت خوبست ولیکن قدری بهتر ازین

mohammad_es
Sunday 16 June 2013, 01:35 PM
در حق من لبت این لطف که می فرماید
سخت خوبست ولیکن قدری بهتر ازین

نیست بر لوح دلم جز الــف قـــــامت دوست
چـــــه کنم حرف دگر یاد نداد اســــــتادم

LiOneL999
Sunday 16 June 2013, 01:36 PM
می خواهم توی این شلوغیه ی شهرهای بزرگ
:: :: ::
تو این همهمه ها عشق رو واسه هم کنیم قشنگ

:39:

EleNaz
Sunday 16 June 2013, 01:48 PM
گفتم ای بخت نخسبیدی و خورشید دمید
گفت با این همه از سابقه نومید مشو

mohammad_es
Sunday 16 June 2013, 01:52 PM
گفتم ای بخت نخسبیدی و خورشید دمید
گفت با این همه از سابقه نومید مشو
وای بر من که مفت بخشیدم
دل آشفته حال غافل را

EleNaz
Sunday 16 June 2013, 02:25 PM
آنکه فکرش گره از کار جهان بگشاد
گو درین کار بفرما نظری بهتر ازین

pooriaakbari1989
Sunday 16 June 2013, 02:35 PM
نی حدیث راه پر خون می کند
قصه های عشق مجنون می کند

Amir74121
Sunday 16 June 2013, 02:38 PM
نازار دلی را که تو جانش باشی معشوقه ی پیدا و نهانش باشی:12:

mohammad_es
Sunday 16 June 2013, 02:38 PM
آنکه فکرش گره از کار جهان بگشاد
گو درین کار بفرما نظری بهتر ازین


نمی دانی ، نمی دانی ، که من جز چشم افسونگر
در این جام لبانم ، بادهٔ مرد افکنی دارم

Amir74121
Sunday 16 June 2013, 02:40 PM
نی حدیث راه پر خون می کند
قصه های عشق مجنون می کند
آ قا قبول نیست جفتمون باهم پست کردیم برای اینکه قاطی نشه من جوابشو مینویسم