مشاعره

[LiOneL999]

ما آزموده ایم در این شهر بخت خویش

بیرون کشید باید ازین ورطه رخت خویش

:42:

[EleNaz]

شهریست پر ظریفان و ز هر طرف نگاری
یاران صلای عشقست گر می کنید کاری

[M_T]

یا دوائی بهر بیماری بکن
یا دکان برچین و عطاری مکن

[LiOneL999]

نه! نگو! از این سفر با من نگو
من به پایان می رسم از کوچ تو
با من از آغاز این مردن نگو
کاش می شد لحظه ها را پس گرفت
کاش می شد از تو بود و تا تو بود
کاش می شد در تو گم شد از همه
کاش می شد تا همیشه با تو بود
با من امشب چیزی از رفتن نگو
نه! نگو! از این سفر با من نگو

[EleNaz]

وقت را غنیمت دان، آن قدر که بتوانی
حاصل از حیات ای جان یک دمست تا نادانی

[mohammad_es]

وقت را غنیمت دان، آن قدر که بتوانی
حاصل از حیات ای جان یک دمست تا نادانی
یک بوسه ز جام زهر گرفتن
از بوسه آتشین او خوشتر

[EleNaz]

راه طلبت زخار غم ها دارد..... کو راهروی که این قدم ها دارد
دانی که که روشناس عشقست آنکو.... بر چهره جان داغ ستم ها دارد

[mohammad_es]

راه طلبت زخار غم ها دارد..... کو راهروی که این قدم ها دارد
دانی که که روشناس عشقست آنکو.... بر چهره جان داغ ستم ها دارد


دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد
به زیر آن درختی رو که او گل‌های تر دارد

[EleNaz]

در مقامی که به یاد لب او می نوشند
سفله آن مست که باشد خبر از خویشتنش

[virtuoso]

شکر شکن شوند همه طوطیان هند
زین قند پارسی که به بنگاله می رود

[Amir74121]

دل از من برد و روی از من نهان کرد خدا را با که این بازی توان کرد

[EleNaz]

در خیال این همه لعبت بهوس می بازم
بو که صاحب نظری نام تماشا ببرد

[LiOneL999]

دریا اولین عشق مرا بردی
دنیا دم به دم مرا تو آزردی...

[EleNaz]

یا کار به کام دل مجروح شود.... یا ملک تنم بی ملک روح شود
امید من آنست به درگاه خدا... کابواب سعادت همه مفتوح شود

[morteza3164]

در معرض رویت قمر آمد بشکست

در رشته لعلت شکر آمد به شکست


موی تو ز بالا به قفا باز افتاد

ناگاه سرش بر کمر آمد به شکست

[EleNaz]

تا همسفرم عشق است در جاده تنهایی
از دست نخواهم داد دامان شکیبایی
:53:

[ayoob20]

تا همسفرم عشق است در جاده تنهایی
از دست نخواهم داد دامان شکیبایی
:53:


يادته كه زير بارون تو.................دعا كردي بميرم
من هم قول دادم كه ديگه...عكست رو بقل نگيرم
تو دعات گرفت و مردم اما...........عاشقم هنوزم
با همون يك قاب عكست...ميگزرونم شب و روزم

[LiOneL999]

میون قلبای امروزی ما ، نمی دونم چرا نمیشه پل بست

مثه دو ماهی افتاده بر خاک به دور از چشم دریا رفتیم از دست

[sahelbanoo]

تا که بیدارش کند کی؟بخت من اکنون که خوابست
سر به بالین شبی تاریک وطولانی نهاده

[EleNaz]

هم به چشم شاه روی شاه خواهی دید و بس
دیده اندر کار شه کن کوری بدخواه را

[sahelbanoo]

از عشق من به هرسو در شهر گفتگویی ست
من عاشق تو هستم این گفتگو ندارد...

[LiOneL999]

دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد
به زیر آن درختی رو که او گل‌های تر دارد

[EleNaz]

در سکوت، با تو حرف میزنم
مثل یک مریض رو به روی هیچ

حرف های بی صدا که میروند
توی گوش هیچ از گلوی هیچ...

[sahelbanoo]

چون وا نمیکنی گرهی خود گره مشو
ابرو گشاده باش چو دستت گشاده نیست

[morteza3164]

تا مدرسه و مناره ویران نشود




این کار قلندری به سامان نشود






تا ایمان کفر و کفر ایمان نشود




یک بنده حقیقة مسلمان نشود

[EleNaz]

دیدار نگار، شب قشنگ است
با دوست، قرار، شب قشنگ است

این طور شبی اگر که باشد
یک شب نه، هزار شب قشنگ است...

[morteza3164]

تحقیق معانی ز عبارات مجوی

بی رفع قیود و اعتبارات مجوی


خواهی یابی ز علت جهل شفا

قانون نجات از اشارات مجوی

[EleNaz]

یک روز عاقبت تن سیلاب می شوم
از صبر می گریزم و بی تاب می شوم

[morteza3164]

ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالیست

حال هجران تو چه دانی که چه مشکل حالیست

[EleNaz]

تب موج ها در دلم خانه کردند
مرا از صبوری به طغیان رساندند

[morteza3164]

در طریقت هر چه پیش سالک آید خیر اوست

در صراط مستقیم ای دل کسی گمراه نیست

[ayoob20]

ديگه ديره دارم ميرم چقدر اين لحظه ها سخته
جدايي از تو كابوسه .......شبيه مرگ بي وقته

[morteza3164]

هم خانه‌ایم، روی گرفتن حلال نیست

ناگفته پرسشی، که سخن را مجال نیست


گفتی: بسنده کن به خیالی ز وصل ما

ما را بغیر ازین سخنی در خیال نیست

[ayoob20]

تو ميري با يكي ديگه كه قدرت رو نميدونه
كه رويات رو نميفهمه نگاهت رو نمي فهمه

[morteza3164]

هر کسی را می‌نوازد لطف و خاطر جستنت

چون به نزد ما رسی، با خاطر آید جستنت

[Amir74121]

ترا من چشم در راهم شبا هنگام

[sahelbanoo]

ماییم و نوای بینوایی
بسم الله اگر حریف مایی

[B3hn00sh]

یارب آن نو گل خندانی که سپردی به منش
میسپارم به تو از چشم حسود چو منش

[EleNaz]

شب فرصتی تاریک خواهد بود و فردا
می ترسم این تصویرها پایان بگیرد

[Padma]

دیگر بهار در سبد روزگار نیست
دیگر "قرار" نیست،نه!قرار نیست!
شادم که زود می گذرد شادی ام،ولی
غم می خورم که هیچ غمی ماندگار نیست...

[B3hn00sh]

ترا میبینم و میبویم ای منشور نورانی
ندارم در جهان جز درد تو رنج و پریشانی
نگاهی کن به سویم تا شوم قربان آن رویت
دلم را سر گران مگذار در امواج گیسویت

[Padma]

(فکر کنم اینو قبلا گفته باشم :39: )

توان گفتن آن راز جاودانی نیست
تصوری هم از آن باغ ارغوانی نیست
پر از هراس و امیدم که هیچ حادثه ای
شبیه آمدن عشق ناگهانی نیست...

[B3hn00sh]

ترسم ای مرگ نیای تو و من پیر شوم
آنقدر زنده بمانم که ز جان سیر شوم

[sahelbanoo]

میرسد روزی که شرط عاشقی دلدادگیست
آن زمان هر دل فقط یک بار عاشق میشود

[B3hn00sh]

دیدی آن را که تو خواندی به جهان یارترین
سینه را ساختی از عشقش سرشارترین
آنکه میگفت منم بهر تو غم خوار ترین
چه دل آزار ترین شد، چه دل آزارترین

[sahelbanoo]

نشود فاش کسی آنچه میان من و توست
تا اشارات نظر نامه رسان من و توست

[ayoob20]

توكه ميدوني همه عمرم اوجا گزاشتم و رفتم
تو كه ميدوني بجز آغوش تو جايي نداشتم و رفتم

[EleNaz]

مرا تشنگی ها به باران رساندند
تورا چشم هایت به ایمان رساندند

نگاهم پلی زد ز باران به ایمان
مرا اشک هایم به سامان رساندند...

[sahelbanoo]

دلم برای دلت تنگ می‌شود و همین
برای زخم زدن تازیانه یخوبی ست

[LiOneL999]

تو ميري با يكی ديگه كه قدرت رو نميدونه
كه رويات رو نميفهمه نگاهت رو نمی خونه

[piano4all]

هر کسی کو دور ماند از اصل خویش

باز جوید روز گار وصل خویش


:12:

[LiOneL999]

شبی یاد دارم که چشمم نخفت
شنیدم که پروانه با شمع گفت

[piano4all]

تا شدم حلقه به گوش در میخانۀ عشق


هردم آید غمی از نو به مبارک بادم

[B3hn00sh]

می مخور با همه کس تا نخورم خون جگر
سر مکش تا نکشد سر به فلک فریادم

[morteza3164]

مي سوزم از اين عشق و دگر بال و پري نيست

از وصلت اين شعله تو مارا خبري كن

[LiOneL999]

نه او نمرده است...که من زنده ام هنوز........
او زنده است در غم و شعر و خیال من.........
آن شیرزن بمیرد؟ او شهریار زاد..................
"هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق"

[morteza3164]

قتل این خسته به شمشیر تو تقدیر نبود

ور نه هیچ از دل بی‌رحم تو تقصیر نبود


من دیوانه چو زلف تو رها می‌کردم

هیچ لایقترم از حلقه زنجیر نبود

[LiOneL999]

در مقامی که به یاد لب او می نوشند
سفله آن مست که باشد خبر از خویشتنش

[B3hn00sh]

شبي مجنون به ليلي گفت کاي محبوب بي همتا


تو را عاشق شود پيدا ولي مجنون نخواهد شد

[sahelbanoo]

در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز
چه توان کرد که سعی من و دل باطل بود

[Amir74121]

دلی دیرم خریدار محـــــــــــــبت که ازو گرم است بازار محبت

لباسی دوختم بر قامت دوست ز پود مهنت و تار محبــــــــت

[ayoob20]

توي اين خرابه متروكه وقتي نيستي همه چي مشكوكه
بي تو حتي به خودم مشكوكم تا ابد زندونيم زندونم

[B3hn00sh]

میروم خسته و افسرده و زار
سوی منزلگه دیرینه خویش
بخدا میروم از شهر شما
با دل شوریده و دیوانه ی خویش

[sahelbanoo]

شبی ترک محبت گفته بودم
میان دره‌ی شب خفته بودم
نی‌ام از ناله‌ی شیرین تهی بود
سرم بر خاک طاقت سر نمی‌سود

[EleNaz]

در خرابات مغان نور خدا می بینم
این عجب بین که چه نوری ز کجا می بینم

[B3hn00sh]

میروم تا ز تو دورش سازم
ز تو ای جلوه ی امیده محال
میروم زنده بگورش سازم
تا که زین پس نکند یاد وصال

[EleNaz]

لبت شکر بمستان داده چشمت می به میخواران
منم کز غایت حرمان نه با آنم نه با اینم....

[B3hn00sh]

من یاد خوش دوست به دنیا ندهم
لبخند خوشش به حور رعنا ندهم

[morteza3164]

مردی ز کنندهٔ در خیبر پرس اسرار کرم ز خواجهٔ قنبر پرس گر طالب فیض حق به صدقی حافظ سر چشمهٔ آن ز ساقی کوثر پرس

[ayoob20]

ساده بيا دست من بگير و
ساده نگير اين همه سادگي رو
ساده نگير اگه هنوز ميتوني
پاي همه سادگيات بموني

[morteza3164]

یادت میاد یه روز واست یه دسته گل چیده بودم
عصر همون روزم تورو با دیگری دیده بودم
یادت میاد که پرسیدم برام تبسم میکنی
جواب دادی معلومه نه چون خودتو گم میکنی

[B3hn00sh]

یارب به کریمی کریمانت بخش

بر آب دیده یتیمانت بخش
صد بار به لطف و کرمت بخشیدی
یک بار به سلطان خراسانت بخش

[piano4all]

شهره شهر مشو تا ننهم سر در کوه
شور شیرین منما تا نکنی فرهادم

می مخور با دگران تا نخورم خون جگر
سر مکش تا نکشد سر به فلک فریادم

[Padma]

من غلام قمرم قمر هیچ مگو
پیش من جز سخن شمع و شکر هیچ مگو
سخن رنج مگو جز سخن گنج مگو
ور از این بی خبری رنج مبر هیچ مگو...

[piano4all]

وقت است که بنشینی و گیسو بگشایی

تا با تو بگویم غم شب های جدایی
:12:

[moham_mad]

یاد باد آنکه خرابات نشین بودم و مست
وانچه در مسجذم امروز گمست آنجا بود

[B3hn00sh]

دل و دینم به تو مشغول و نطر در چپ و راست
تا ندانند رقیبان که تو مقصوده منی

[moham_mad]

یاد باد آنکه نهانت نظری با ما بود
رقم مهر تو بر چهره ی ما پیدا بود

[B3hn00sh]

دل میرود ز دستم، صاحبدلان خدا را
دردا که راز پنهان، خواهد شد آشکارا

[piano4all]

امروز که در دست توام مرحمتي کن

فردا که شوم خاک چه سود اشک ندامت


:22:

[Patriote]

تو را نادیدن ما غم نباشد / که در خیلت به از ما کم نباشد

[piano4all]

در این سرای بی کسی کسی به در نمیزند

به دشت پر ملال ما پرنده پر نمیزند

:22:

[moham_mad]

دانی که چنگ و غود چه تقریر میکنند
پنهان خورید باده که تعزیر میکنند

[piano4all]

دل می رود ز دستم صاحبدلان خدا را

دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا


حافظ


:22:

[B3hn00sh]

آن پریچهر که دوش از بر ما رفت
آیا چه خطا دید که از راه خطا رفت؟

[piano4all]

تا به جفایت خوشم, ترک جفا کرده ای

این روش تازه را, تازه بنا کرده ای...

[Padma]

یارم چو قدح به دست گیرد
بازار بتان شکست گیرد

[sahelbanoo]

دانست که خواهد شدنم مرغ دل از دست
وز آن خط چون سلسله دامی نفرستاد

[M_T]

دلا تا کی در این کاخ مجازی
کنی مانند طفلان خاک بازی

[B3hn00sh]

یاد دارم در غروبی سرده سرد
میگذشت از کوچه ی ما دوره گرد

[kastorvapolux]

دوش دور از رویت ای جان جانم از غم تاب داشت ابر چشمم بر رخ از سودای تو سیلاب داشت

[piano4all]

تا ببوسم همچو اختر خاک ایوان شما

ای شهنشاه بلنداختر خدا را همتی

:22:

[sahelbanoo]

یک ذره وفا را به دو عالم نفروشیم
هر چند در این عهد خریدار ندارد

[amir78]

دوس دیدم که ملائک در میخانه زدند ، گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند

[violina]

دلم بی عندلیب خوش نوایی/که می نالدزغم هرصبحگاهی

[M_T]

یا ما سر خصم را بکوبیم به سنگ
یا او سر ما به دار سازد آونگ

[Padma]

گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم
چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی

[kastorvapolux]

یا مکن با پیلبانان دوستی یا بنا کن خانه ای در خورد پیل

[B3hn00sh]

لیلی و مجنون اگر میبود در دوران تو
این یکی حیران من میگشت و آن حیران تو

[piano4all]

وقت آن شد که به شمشير زبان

جدل آغازم و کارت سازم

نقد عزت که نه شايسته‌ي توست

از تو بستانم و کارت سازم

هر لباسي که بدوزم از هجو

زيب قد چو منارت سازم

واندرين شهر به صد رسوائي

بر خر هجو سوارت سازم


(محتشم کاشانی)

[moham_mad]

مرا میبینی و هر دم زیادت میکنی دردم
تو را میبینم و میلم زیادت میشود هر دم

[B3hn00sh]

مرا عهدیست با جانان ،که تا جان در بدن دارم
هوادارن کویش را چو جان خویشتن دارم

[moham_mad]

مرا عاشق چنان باید که هر باری که برخیزد
قیامت های پر آتش ز هر سویی برانگیزد

[piano4all]

در آیینه کم نگر که خود بین نشوی


خود آیینه شو تا همگی او بینی



:22:

[m_rv_2008]

يعني كه نمودند در آيينه صبح
كز عمر شبي گذشت و تو بي خبري

[piano4all]

یاد ایامی که در گلشن صفایی داشتیم

در میان لاله و گل آشیانی داشتیم

:22:

[m_rv_2008]

درستش اینه که یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم / در میان لاله و گل آشیانی داشتمشعرش از رهی هست.
به هر حال :
می رقصم و می چرخم و می نوشم از این جام
بی خود شده از خویشم و از گردش ایام

[moham_mad]

مرغ زیرک به در خانقه اکنون نپرد
که نهادست به هر مجلس وعظی دامی

[Padma]

یاد باد آنکه زما وقت سفر یاد نکرد
به وداعی دل غمدیده ی ما شاد نکرد

[Brilliant]

دل دیوانه ی من به غیر از محبت گناهی ندارد خدا داند
شده چون مرغ طوفان که جز بی پناهی پناهی ندارد خدا داند

[piano4all]

در چشم تو التماس را ميبينم
گلهاي سپيد ياس را ميبينم

پژواک صداي عشق در چشم تو بود
من چهره انعکاس را ميبينم


:22:

[morteza3164]

من که با صاعقه ای می شکنم داس چرا ؟

بر دل از جور شما این همه آماس چرا؟

[B3hn00sh]

امروز که محتاج توام جای تو خالیست
فردا که بیایی به سراغم نفسی نیست

[piano4all]

تا یک سر موی از تو می ماند

با یک سر موی بر نمی ائی

:22:

[phenomenon]

یا رب این نو گل خندان که سپردی به منش//// می سپارم به تو از چشم حسود چمنش

[Ehsaninen]

شاه شمشادقدان خسرو شیرین دهنان

که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان


مست بگذشت و نظر بر من درویش انداخت

گفت ای چشم و چراغ همه شیرین سخنان

[phenomenon]

نمی دانم که می دانی
که انسان بودن و ماندن
چه دشوار است...
چه زجری می کشد آنکس که انسان است
و
از احساس سرشار است...

[Ehsaninen]

تا کی به تمنای وصال تو یگانه /// اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه

[EleNaz]

هردم ازین باغ بری میرسد///تازه تر از تازه تری می رسد

[phenomenon]

در این سرای بی کسی کسی به در نمیزندبه دشت پر ملال ما پرنده پر نمی زند...

[Ehsaninen]

دوش دور از رویت ای جان جانم از غم تاب داشت /// ابر چشمم بر رخ از سودای تو سیلاب داشت

[phenomenon]

تورا من چشم در راهم شباهنگام
که میگرند در شاخ تلاجن
سایه ها رنگ سیاهی...

[eshtiagh]

یا رب و رندان مست میخانه ات -- و حق پرستان دیری دیوانه ت

[phenomenon]

تا که بودیم نبودیم کسی
کشت مارا غم بی هم نفسی

تا که رفتیم همه یار شدند
خفته ایم و همه بیدار شدند

[Ehsaninen]

دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد /// به زیر آن درختی رو که او گلهای تر دارد

[phenomenon]

دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند

[sahelbanoo]

چقد "د" پشت هم!!!

دیشب من و تو بسته ی این خاک نبودیم
من یکسره آتش، همه ذرات هوا تو

[phenomenon]

واعظ ما بوی حق نشنید بشنو کاین سخن
در حضورش نیز میگویم نه غیبت می کنم

با صبا افتان و خیزان میروم تا کوی دوست
و زرفیقان ره استمداد همت می کنم

[Ehsaninen]

مرا عاشق چنان باید که هر باری که بر خیزد ///// قیامت های پر آتش ز هر سویی بر انگیزد

[phenomenon]

در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم*** لطف آنچه تو اندیشی، حکم آنچه تو فرمایی

[Ehsaninen]

یکی درد و یکی درمان پسندد /// یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران //// پسندم آنچه را جانان پسندد

[eshtiagh]

در تنگنای حیرتم از نخوت رقیب --- یا رب مباد انکه که گدا معتبر شود

- - - Updated - - -

در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم --- لطف انچه تو اندیشی حکم انچه تو فرمانی

[Ehsaninen]

یادم آرد روز باران/ گردش یک روز دیرین / خوب و شیرین/ توی جنگل های گیلان / کودکی ده ساله بودم/ ... :دی

[phenomenon]

مزن ز چون و چرا دم که بنده مقبل
قبول کرد بجان هر سخن که جانان گفت

[piano4all]

تو به صد نغمه ، زبان بودی و دلها همه گوش

چه شنفتی که زبان بستی و خاموش شدی ؟!

:17:

[phenomenon]

یا رب کی آن صبا بوزد کز نسیم آن
گردد شامه کرمش کارساز من

[Ehsaninen]

نومید مشو جانا کاومید پدید آمد /// اومید همه جان ها از غیب رسید آمد

[piano4all]

دلا تاکی اسیر یاد یاری

زهجر یار تاکی داغداری


:22:

[B3hn00sh]

یک جمع نکوشیده رسیدند به مقصد
یک قوم دویدند و به مقصد نرسیدند

[Ehsaninen]

در خرابات مغان نور خدا میبینم /// وین عجب بین که چه نوری زکجا میدیدم

[piano4all]

مزن بر سر ناتوان دست زور

كه روزي به پايش در افتي چو مور



:22:

[Ehsaninen]

رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن //// ترک من خراب شبگرد مبتلا کن

[piano4all]

نه امیدی که بر آن خوش کنم دل
نه پیغامی نه پیک آشنایی

نه در چشمی نگاه فتنه سازی
نه آهنگ پر از موج صدایی

:22:

[amirhaafez]

یک عمر فقط فاصله سازی کردند
خطهای عمود را موازی کردند
از روی سیاه جاده ها فهمیدم
با زندگی من و تو بازی کردند

[piano4all]

دل بردی از من به یغما ای ترک غارت گر من

دیدی چه آوردی ای دوست از دست دل بر سر من



:22:

[Patriote]

نشنو از نی نی نوای بینواست / بشنو از دل دل حریم کبریاست

[phenomenon]

ترسم این قوم که بر دردکشان می خندند
در سر کار خرابات کنند ایمان را

[phenomenon]

در مقامی که به یاد لب او می نوشند
سفله آن مست که باشد خبر از خوشتنش

[piano4all]

شنیدستم که شهبازی کهنسال

کبوتر بچه ای را کرد دنبال


:22:


- - - Updated - - -


شنیدستم که شهبازی کهنسال

کبوتر بچه ای را کرد دنبال


:22:

[moham_mad]

لاف از سخن چو در توان زد
آن خشت بود که پر توان زد

[phenomenon]

در شب هجران مرا پروانه وصلی فرست
ورنه از آهی جهانی را بسوزانم چو شمع

[virtuoso]

عاقلان نقطه ی پرگار وجودند ولی
عشق داند که در این دایره سرگردانند

(حضرت حافظ)

[piano4all]

دلٍ دلٍ دلٍ تو، دلٍ مرا مرنجان
چرا چرا چه معنی، مرا کنی پریشان

بیا بیا و بازآ، به صلح سوی خانه
مرو مرو ز پیشم، کتف چنین مجنبان


:12:

[sahelbanoo]

نشود فاش کسی آنچه میان من و توست
تا اشارات نظر نامه رسان من و توست

[virtuoso]

تا عقل داشتم نگرفتم طریق عشق
جایی دلم برفت که حیران شود عقول

(سعدی علیه الرحمه)

[phenomenon]

لطف الهی بکند کار خویش
مژده رحمت برساند سروش

[piano4all]

شمعم تمام گشت و چراغ ستاره مرد

چشمی نماند شاهد شب زنده داری ام

[eshtiagh]

من از روییدن خار سر دیوار دانستم -- که ناکس کس نمی گردد بدین بالا نشینی ها

[piano4all]

انگار در نگاه تو تکثیر می شوند

انگار بر تو بخش پذیرند لحظه ها

:22:


حامد عسگري

[morteza3164]

آمد بهار جان‌ها ای شاخ تر به رقص آ

چون یوسف اندرآمد مصر و شکر به رقص آ

کی باشد آن زمانی گوید مرا فلانی

کای بی‌خبر فنا شو ای باخبر به رقص آ

[piano4all]

آب طلب نکرده همیشه مراد نیست

گاهی بهانه ایست که قربانیت کنند


:22:

[m_rv_2008]

دگر به گوش فراموش عهد سنگين دل
پيام ما كه رساند مگر نسيم شمال

[morteza3164]

لحظه ای چند در آغوش تو من می سوختم


کین گرمای تنت عشق مرا شیدا کرد

بلبل عشق غزل خوان دل خسته من


غزل عشق تو بود حال مرا رویا کرد

[piano4all]

دردا من جوانی را به سر کردم

تنها از دیار خود سفر کردم

دیریست قلب من از عاشقی سیر است

خسته از صدای زنجیر است


:22:

[sahelbanoo]

تمام قصه همین بود تو راست میگفتی
تو باد بودی و من در مباد سرگردان

[pooriaakbari1989]

نهال فتنه در دلها تو کشتی/در آغاز خلایق آفریدن

[piano4all]

نکته ی نابخردان در دل نگیرد شهریار

این نه پند عاقلان کز جان پذیرد شهریار !


:12:

[sahelbanoo]

راز من است غنچه ی لب های سرخ تو
راز مرا برای کسی بازگو مکن

[pooriaakbari1989]

ندانم در قیامت کار چونست
چو در پای حساب خود رسیدن

[piano4all]

نابرده رنج گنج میسر نمی شود

مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

:22:

[sahelbanoo]

دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم

[pooriaakbari1989]

می کنی بر وعـده های خود عمل
دشمن ِ حرف و شعـــاری ای چماق

توجه:(این بیت از شعر چماق نامه راشد انصاری از بهترین طناز( :))))) ) های کشوره و صرفا برای تنوع این جا آوردمش!!!-دیدم تا حالا کم پیش اومده یا شایدم اصلا پیش نیومده کسی طنز شعر بنویسه!!!-امید این که به کسی بر نخوره!!!)
بیت بعدی هم به این قرار بود که خواستم بیارم تا خیلی بی معنی نمونه(به هر حال هر کی بعدی رو بخواد بگه باید قاف بیاد-یک کوچولو سخته احتمالا :)-)
مـست خوابی روز روشن می زنی
ظاهرا شــب زنده داری ای چماق

برای خواندن شعر کامل برید به ابنجا (You can see links before reply)

[sahelbanoo]

قفس تنگ فلک جای پریشانی نیست
یوسفی نیست در این مصر که زندانی نیست

[Padma]

ترسم که اشک در غم ما پرده در شود
وین راز سر به مهر به عالم سمر شود...

[piano4all]

داشتم دلقی و صد عیب مرا می پوشید

خرقه رهن می و مطرب شد و زنّار بماند

:12:

[adrum]

دمی با غم به سر بردن جهان یک سر نمی‌ارزد

به می بفروش دلق ما کز این بهتر نمی‌ارزد

[morteza3164]

دلبرا بنده نوازیت که آموخت بگو


که من این ظن به رقیبان تو هرگز نبرم


همتم بدرقه راه کن ای طایر قدس


که دراز است ره مقصد و من نوسفرم

[adrum]

مرا دریاب من خوبم . هنوزم آب میکوبم
هنوزم شعر می ریسم . هنوزم باد می روبم

[gham_va_shadi]

خاطر بی آرزو از رنج یار آسوده است
خار خشک از منت ابر بهار آسوده است
گر به دست عشق نسپاری عنان اختیار
خاطرت از گریه بی اختیار آسوده است
هرزه گردان از هوای نفس خود سرگشته اند
گر نخیزد باد غوغا گر غبار آسوده است
پای در دامن کشیدن فتنه از خود راندن است
گر زمین را سیل گیرد کوهسار آسوده است
کج نهادی پیشه کن تا وارهی از دست خلق
غنچه را صد گونه آسیب است و خار آسوده است
هر که دارد شیوه نامردمی چون روزگار
از جفای مردمان در روزگار آسوده است
تا بود اشک روان از آتش غم بک نیست
برق اگر سوزد چمن را جویبار آسوده است
شب سرآمد یک دم آخر دیده بر هم نه رهی
صبحگاهان اختر شب زنده دار آسوده است
رهی معیری

- - - Updated - - -

همچو نی می نالم از سودای دل
آتشی در سینه دارم جای دل
من که با هر داغ پیدا ساختم
سوختم از داغ نا پیدای دل
همچو موجم یک نفس آرام نیست
بسکه طوفان زا بود دریای دل
دل اگر از من گریزد وای من
غم اگر از دل گریزد وای دل
ما ز رسوایی بلند آوازه ایم
نامور شد هر که شد رسوای دل
خانه مور است و منزلگاه بوم
آسمان با همت والای دل
گنج منعم خرمن سیم و زر است
گنج عاشق گوهر یکتای دل
در میان اشک نومیدی رهی
خندم از امیدواریهای دل

رسوای دل-رهی معیری

[morteza3164]

میر من خوش می‌روی کاندر سر و پا میرمت

خوش خرامان شو که پیش قد رعنا میرمت


گفته بودی کی بمیری پیش من تعجیل چیست

خوش تقاضا می‌کنی پیش تقاضا میرمت

[soul_violin]

تو که نوشم نیی نیشم چرایی
تو که یارم نیی پیشم چرایی

[amirhaafez]

یوسف مصر را بگو سکه به نام خود مزن
هر پسری عزیز شد یاد پدر نمی کند

[adrum]

در زدم و گفت کیست، گفتمش ای دوست، دوست

گفت در آن دوست چیست ؟ گفتمش ای دوست، دوست

گفت اگر دوستی! از چه در این پوستی ؟

دوست که در پوست نیست! گفتمش ای دوست، دوست

[Amir74121]

تا به تو افتدم نظر چهره به چهره رو به رو..........................شرح دهم غم تو را نکته به نکته مو به مو
ساقی باقی از وفا باده بده سبو سبـــو..........................مطرب خوش نوای را تازه به تازه گو بگـــــو

[maryam_hashemi]

و تنها منع جدی تنگی پیراهن عمر است
دل هر دکمه ای جادکمه ای را آرزو دارد

[amirhaafez]

دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم
باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی

[morteza3164]

یارا قدحی پر کن از آن داروی مستی
تا از سر صوفی برود علت هستی
عاقل متفکر بود و مصلحت اندیش
در مذهب عشق آی و از این جمله برستی

[mahsa_d]

يك دم آهسته گذر در ســـر زلفش اي باد

كه ز هر پيچ و خمش دل پي دل مي ريزد

[morteza3164]

در خاطر آنشوخ مگر ناله اثر داشت

کامشب دلم از نالهٔ خود شوق دگر داشت


خوش بود سرائیدن بلبل به چمن لیک

خود بر سر دیوار غم آهنگ دگر داشت

[soul_violin]

تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه

[sarveazad]

هردم از این باغ بری میرسد/
تازه تر از تازه تری میرسد/

[morteza3164]

تازه ترم گر كه رسد هيچ نيست
پيش شغالي كه به چوپان رسد
(بداهه)

[sahelbanoo]

درخت کوچک تنها به باد عاشق بود
و باد بی سر و سامان و باد سرگردان

[mona12]

نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت/ متحیرم چه نامم شه ملک لا فتی را

[virtuoso]

الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها / که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها

[mona12]

آن تلخ وش که صوفی ام الخبائشش خواند / اشلی لنا و اهلی من قبل هل عذارا

[metal-militia]

از ثبات خودم این نکته خوش آمد که به جور
در سر کوی تو از پای طلب ننشستم.

[sahelbanoo]

مرا مراد تویی گر چه بر ضریح تو هست
هزار آینه‌ی نا مراد سرگردان

[metal-militia]

نگارم دوش در محلس به عزم رقص چون برخاست
گره بگشود از گیسو و بر دلهای یاران زد

[morteza3164]

در مسیل مسکنت خفتیم و چندی برگذشت


سر ز جا برداشتیم اکنون که‌آب از سرگذشت


تیغ بر سر خورده فرهادا برآور سر ز خواب

کافتاب از تیغ کوه بیستون اندرگذشت

[sarveazad]

تو را من زهر شیرین خوانم ای عشق

که نامی خوشتر از اینت ندانم

[soul_violin]

من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی
عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی

[morteza3164]

ياد باد آنكه سر كوي توام منزل بود
دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود

[Padma]

درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد
نهال دشمنی بر کن که رنج بی شمار آرد

[morteza3164]

دارم خيال روي تو اي گلعذار من
بگذار نظر بر سر سيم تار من
(بداهه)

[ovdnindi]

نابرده رنج ،گنج میسر نمی شود
مزد ان گرفت جان برادر که کار کرد

[alisanturee]

دلا غافل ز سبحانی چه حاصل مطیع نفس شیطانی چه حاصلبود قدر تو افزون از ملایک تو قدر خود نمیدونی چه حاصل (باباطاهر)

[morteza3164]

لبت پوشیده برد از من دل گمراه و من هرگز

حدیث او نمیگویم بکس، هر چند میدانم


شبم یک بوسه فرمودی که: خواهم داد، لیکن من

به بوسی زان دهن مشکل شوم خرسند، میدانم

[Fereshteh_Baran]

میروم اما نمی پرسم ز خویش
ره کجا منزل کجا مقصود چیست
بوسه میبخشم ولی خود غافلم
کاین دل دیوانه را معبود کیست؟!

[soul_violin]

تن آدمی شریف است به جان آدمیت
نه همین لباس زیباست نشان آدمیت

[Padma]

تو کز محنت دیگران بی غمی
نشاید که نامت نهند آدمی

[soul_violin]

یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور

[Fereshteh_Baran]

روزها فکر من اینست و همه شب سخنم

که چرا غافل از احوال دل خویشتنم

مولانا

[dangsho]

مرنجان دلم را که این مرغ وحشی
ز بامی که برخاست مشکل نشیند

[morteza3164]

دل ما به دور رویت ز چمن فراغ دارد

که چو سرو پایبند است و چو لاله داغ دارد


سر ما فرونیاید به کمان ابروی کس

که درون گوشه گیران ز جهان فراغ دارد

[hasti1990]

در من انگار کسی در پی انکار من است
یک نفر مثل خودم تشنه ی دیدار من است

[you3f]

تا کی ز چراغ مسجد و دود کنشت؟ /
تا کی ز زیان دوزخ و سود بهشت؟ /
رو بر سر لوح بین که استاد قضا /
اندر ازل آنچه بودنی بود، نوشت

[Fereshteh_Baran]

تا زهره و مه در آسمان گشته پدید،

بهتر ز می ناب كسی هیچ ندید؛

من در عجبم ز می فروشان، كایشان،
زین به كه فروشند چه خواهند خرید؟
خیام

[dangsho]

دیری است که دلدار پیامی نفرستاد
ننوشت کلامی و سلامی نفرستاد

صدنامه فرستادم و آن شاه سواران
پیکی ندوانید و پیامی نفرستاد

[you3f]

در اول تن سرشت و جانت او داد،
خرد بخشیدت و ایمانت او داد،
در آخر جان و تن از هم جدا کرد،
ترا در خاک ره چون توتیا کرد.
"عطار نیشابوری"

[fatemeh98]

در دل من جیزی هست مثل یک بیشه نور مثل خواب دم صبح
وچنان بی تابم که دلم می خواهد
بروم تا ته دشت بروم تا سر کوه
دورها اوایی هست که مرا میخواهد

[you3f]

دیدی که یار جز سر جور و ستم نداشت
بشکست عهد وز غم ما هیچ غم نداشت
(حافظ)

[fatemeh98]

تا نسیم عطشی در بن برگی بدود
زنگ باران به صدا می آید
آدم اینجا تنهاست
و در این تنهایی سایه ی نارونی تا ابدیت جاریست
به سراغ من اگر می آیید
نرم و آهسته بیا یید که مبادا ترک بردارد چینی نازک تنهایی من


- - - Updated - - -


تا نسیم عطشی در بن برگی بدود

زنگ باران به صدا می آید

آدم اینجا تنهاست

و در این تنهایی سایه ی نارونی تا ابدیت جاریست

به سراغ من اگر می آیید

نرم و آهسته بیا یید که مبادا ترک بردارد چینی نازک تنهایی من

[you3f]

نیکی و بدی که در نهاد بشر است، شادی و غمی که در قضا و قدَر است/
با چرخ مکن حواله کاندر رهِ عقل، چرخ از تو هزار بار بیچاره تر است

[soul_violin]

تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه

[Fereshteh_Baran]

هر کس به طریقی دل ما می شکند

بیگانه جدا دوست جدا می شکند

بیگانه اگر می شکند حرفی نیست
از دوست بپرسید چرا می شکند

[hasti1990]

دل از بی همزبانی ها شکسته
تن از نامهربانی ها فسرده
ز حسرت پای در دامن کشیده
به خلوت سر به زیر بال برده

[you3f]

هنگام سپیده دم خروس سحری، دانی که چرا همی کند نوحه گری؟
یعنی که: نمودند در آیینه ی صبح، کز عمر شبی گذشت و تو بی خبری

[fatemeh98]

یار ان بود که صبر کند بر جفای یار ترک رضای خویش کند بر رضای یار

(سعدی)

[hasti1990]

روحم همه رنج
جانم همه درد
آهنگ باران دیو اندوه مرا بیدار کرد
فریدون مشیری

[you3f]

در همه شغل باش واقف دل!
تا نگردی ز شغل دل غافل!
(مولانا عبدالرحمان جامی)

[fatemeh98]

لنگر عشق زدم بر دل طوفانی تو
تکیه گاهم شده است ساحل بارانی تو

[you3f]

وقت سحر است خیز ای مایه ی ناز،
نرمک نرمک باده خور و چنگ نواز،
کآنها که به جای اند نپایند بسی،
و آنها که شدند کس نمی آید باز.

[Padma]

ز دست عشق به جز خیر بر نمی آید
وگرنه پاسخ دشنام مهربانی نیست

درختها به آموختند فاصله ای
میان عشق زمینی و آسمانی نیست

[fatemeh98]

تو همچو صبحی من شمع خلوت صحرم
تبسمی کن و جان بین که همی سپرم

(حافظ)

[morteza3164]

من باکمر تو در میان کردم دست

پنداشتمش که در میان چیزی هست


پیداست از آن میان چو بربست کمر

تا من ز کمر چه طرف خواهم بربست

(حافظ)

[you3f]

تا کِی غمِ آن خورم که دارم یا نه،
واین عمر به خوشدلی گذارم یا نه،
پر کن قدحِ باده که معلومم نیست،
این دَم که فرو بَرَم بر آرَم یا نه.

[fatemeh98]

هر که عیب دگران پیش تو اورد و شمرد بیگمان عیب تو پیش دگران خواهد برد

(سعدی)

[you3f]

دوران جهان بی می و ساقی هیچ است،
بی زمزمه ی ساز عراقی هیچ است،
هر چند در احوال جهان مینگرم،
حاصل همه عشرت است و باقی هیچ است.

[Padma]

تیری که زدی بر دلم از غمزه خطا رفت
تا باز چه اندیشه کند رای صوابت...

[pooriaakbari1989]

ترا آتش عشق اگر پر بسوخت*مرا بین که از پای تا سر بسوخت
«سعدی»

[Padma]

تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت...

[soul_violin]

ترسم که اشک در غم ما پرده در شود
وین راز سر به مهر ، به عالم سمر شود

[you3f]

دنیا دیدی و هر چه دیدی هیچ است،
و آن نیز که گفتی و شنیدی هیچ است،
سر تا سرِ آفاق دویدی هیچ است،
و آن نیز که در خانه خزیدی هیچ است...

[hasti1990]

تا بوده همیشه بوده دردی با من
پاییز و بهار، رنگ زردی با من
کم مانده تمام جان من یخ بزند
سرد است هوا...تو نیز سردی با من

[Padma]

نازم آن سر که چو گیسوی تو در پای تو ریزد
نازم آن پای که از کوی وفای تو نخیزد...

[you3f]

در کارگَهِ کوزه گری رفتم دوش،
دیدم دو هزار کوزه افتاده خموش،
ناگاه یکی کوزه برآورد خروش،
کو کوزه گر و کوزه خر و کوزه فروش.

[Padma]

شرابی از لبت در جام کردی
مرا با بوسه شیرین کام کردی
دلم آهوی وحشی بود او را
ندانم با چه افسون رام کردی

[you3f]

يوسف گمگشته بازآيد به کنعان غم مخور،
کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور

[Padma]

رفت در ظلمت غم آن شب و شب های دگر هم
نگرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم
نکنی دیگر ار آن کوچه گذر هم
بی تو اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم...