مشاعره

[nima_kabir]

من از روییدن خار سر دیوار دانستم
که ناکس کس نمی گردد بدین بالانشینی ها

صائب

[navid_bikas71]

ابر از آن بر سر گلهای چمن زار بگرید
که خزان بیند و آشفتن گلهای چمن زار

"شهریار-روزه شکن"

[nima_kabir]

راستی کن که راستان رستند
راستان در جهان قوی دستند

اوحدی

[fanoos]

در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن
من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود

[navid_bikas71]

دنیا خود از دریچه ی عبرت عزیز ماست
زین خاک و شیشه آینه ی هوش می کنی

"شهریار-اخگر نهفته"

[nima_kabir]

یک شب چراغ روی تو روشن شود ولی،
چشمی کنار پنجره ی انتظار کو؟

سایه

[navid_bikas71]

وصل است رشته ی سخنم با جهان راز
زان در سخن نصیبه ام از راز می دهند

"شهریار-بارگاه حافظ"

[nima_kabir]

در کنج قفس پشت خمی دارد شیر
گردن به کمند ستمی دارد شیر

سایه

[navid_bikas71]

روح من نیز به دنبال تو گیرد پرواز
دگر از صحبت این دلشده سیر آمده است

"شهریار-بر سر خاک ایرج"

[nima_kabir]

تا دست رسد شبی به گیسوی تو ام،
می آیم و آشفته تر از موی تو ام

سایه

[navid_bikas71]

متن خبر که یک قلم بی تو سیاه شد جهان
حاشیه رفتنم دگر نامه سیاه کردن است

"شهریار-ز کوه زندگی"

[nima_kabir]

تا دل به تو پیوستم، راه همه در بستم
جایی که تو بنشینی، صد فتنه که برخیزد

سعدی

[navid_bikas71]

دمی چون کوره ی آتش چرا چون شمع نگدازم
عزیز من دل عاشق که از آهن نخواهد شد

"شهریار-من نخواهد شد"

[shadighafari]

دگـر از درد تنهـایی بـه جـانم یـار می باید
دگـر تلخسـت کامم، شـربت دیدار می باید
ز جام عشق او مستـم، دگر پنــدم مـده ناصح
نصیحت گوش کردن را، دل هشیار می باید

[aphro_dite]

دوش آن صنم چه خوش گفت د رمجلس مغانم
با کافران چه کارت گربت نمی پرستی
حافظ

[shadighafari]

یـک روز بــه شیــدایی در زلــف تو آویـزم
زان دو لـب شیرینـت صــد شور بــرانگیزم
گر قـصد جفـا داری اینک من و اینـک سـر
ور راه وفــا داری جــان در قـدمـــت ریــزم

[navid_bikas71]

مگر با داس سیمین کشت زرین بدروی ورنه
به مشتی خوشه در هم کوفتن خرمن نخواهد شد

„شهریار-من نخواهد شد”

[nima_kabir]

دارم سخنی با تو و گفتن نتوانم
واین درد نهان سوز، نهفتن نتوانم

شفیعی کدکنی

[navid_bikas71]

من خود خطا به توبه بپوشم تو هم بیا
گر توبه با خدای خطاپوش می کنی

"شهریار-اخگر نهفته"

[Pelk_lk]

یا رب آشفتگی زلف به دستارش ده
چشم بیمار بگیر و دل بیمارش ده

(صائب تبریزی)

[Padma]

هرشب هجر برآنم که اگر وصل بجویم
همه چون نی به فغان آیم و چون چنگ بمویم

[Pelk_lk]

مرا نتوان به ناز و سرگرانی صید خود کردن
نگردم گرد معشوقی که گرد دل نمی گردد

(صائب)

[Pelk_lk]

می با جوانان خوردنم باری تمنا می کند
تا کودکان از پی فتند این پیر دُردآشام را

سعدی

نیما جان من با د تموم کرده بودم. :5:

[navid_bikas71]

دلی کو شهریارا دشمن جان دوست تر دارد
دریغ از دوستی با وی که جز دشمن نخواهد شد

"شهریار-من نخواهد شد"

[Pelk_lk]

دلم از سینه به تنگ است خدایا برهان
هرکجا در قفسی مرغ گرفتاری هست

(حالتی ترکمان)

[navid_bikas71]

تو گوهر سرشکی و دردانه ی صفا
مژگان فشانمت که به دامن نشانمت

"شهریار-ملال محبت"

[nima_kabir]

تو را که درد نباشد، ز درد ما چه تفاوت؟
تو درد تشنه ندانی که در کناره ی جویی

سعدی

[navid_bikas71]

یار سود از شرفم سر به ریا و دریغا
که به پایش سر تعظیم به شکرانه نسودم

"شهریار-بخفت خفته و دولت بیدار"

[Padma]

مدامم مست می دارد نسیم جعد گیسویت
خرابم می کند هردم فریب چشم جادویت

[navid_bikas71]

تا کی چو باد سر بدوانی به وادیم
ای کعبه ی مراد ببین نامرادیم

"شهریار-ساز عبادی"

[nima_kabir]

مرا که گنج دو عالم بهای مویی نیست،
به یک پشیز نیرزم اگر بهام کنی

سایه

[navid_bikas71]

یعقوب ها ز هجر تو بیت الحزن نشین
ای صد هزار یوسف مصری به چاه کن

"شهریار-گدا پادشاه کن"

[shadighafari]

ناگهان- دریا! تو را دیدم حواسم پرت شد کوزه ام بی اختیار افتاد از دستم شکستدر دلم فریاد زد فرهاد و کوهستان شنیدهی صدا در کوه،هی "من عاشقت هستم" شکست

[nima_kabir]

تا گرفتار بدان طرِِّه ی طرار شدم،
به دوصد قافله دل قافله سالار شدم

عارف

[navid_bikas71]

سلام
ممنون نیما جان که اشکالمو گفتی.تصحیح کردم.
موفق باشی

ادامه مشاعره:

ما کجا و شب میخانه خدایا چه عجب
کز گرفتاری ایام مجالی کردیم

"شهریار-غزال و غزل"

[nima_kabir]

من نه خود می روم، او مرا می کشد
کاه سرگشته را، کهربا می کشد

سایه

[navid_bikas71]

دل پیشواز ناله رود ارغنون نواز
نازم غمی که ساز و نوا می دهد به دل

"شهریار-غنای غم"

[leilyruzbahany]

ما شیشه ایم وباک شکست نداریم شیشه هرانچه شکست،تیزتر میشود

[navid_bikas71]

ما شیشه ایم وباک شکست نداریم شیشه هرانچه شکست،تیزتر میشود

با سلام

شما دیگه چرا ؟؟؟
شما که واردین !
عذر میخوام ولی دقت کردین که اینجا مشاعره ست !!؟؟؟

این متنی که نوشتید نه شعره نه هم قانون مشاعره رو رعایت کردین !

دقت کنید دیگه !!!:10:

[nima_kabir]

لنگ لنگان قدمی برمی داشت،
هر قدم دانه ی شکری می کاشت

جامی

[navid_bikas71]

تهران بی صبا مرش چیست شهریار
نیما نرفته گر سفر یوش می کنی

"شهریار-اخگر نهفته"

[shadighafari]

تمسخر و تکان اسب و اندکی درنگ ، تو
نگاه و دست بر پیاده باز هم نگاه ، من !
دوباره شاد لذت نبرد تن به تن تو و
دوباره شرمسار ارتکاب این گناه من !


" غلامرضا طريقي

[navid_bikas71]

شادی جان من با "ی" تموم کرده بودم ولی شما با "ت" شروع کردین !
فک کنم یه پست قبل منو دیدین به هرحال:5:
ادامه :

نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت
متحیرم چه نامم شه ملک لا فتی را

"شهریار-همای رحمت"

[farhood72]

آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند
"حافظ"

[nima_kabir]

در دیر می زدم من که ندا ز در درآمد
که درآ درآ عراقی، که تو خاص از آن مایی

عراقی

[farhood72]

یه روزی گله کردم من از عالم مستی
تو هم به دل گرفتی دل ما رو شکستی

"اردلان سرفراز"

[leilyruzbahany]

ما دقت کردیم اینجا مشاعرس اقا نوید!
شما دقت کردی این یک بیته در وزن مستفعل وبا تغییر در دوهجای آخر:v؟من فراموش کردم بین دو بیت فاصله بذارم!هر دومصرع که بینش فاصله نباشه شعر نیست از نظر شما؟شما به بحر طویل اعتقادی نداری گویا؟!؟

[navid_bikas71]

ما دقت کردیم اینجا مشاعرس اقا نوید!
شما دقت کردی این یک بیته در وزن مستفعل وبا تغییر در دوهجای آخر:v؟من فراموش کردم بین دو بیت فاصله بذارم!هر دومصرع که بینش فاصله نباشه شعر نیست از نظر شما؟شما به بحر طویل اعتقادی نداری گویا؟!؟


سلام

شعر بودنش قبول ببخشید که متوجه نشدم ولی قانون مشاعره چی ؟؟؟
من با "ل" تموم کردم شما با "م" شروع کردید !!!!
نکنه واسه اینم میخواین دلیل بیارین ؟؟:v:icon_wink:

ادامه مشاعره :

یاری ز طبع خواستم اشکم چکید و گفت
یاری ز من بجوی که با این روانیم

"شهریار-ترانه ی جاویدان"

[leilyruzbahany]

نه دیگه اونو راست میگی!:38::29: ببخشید

من که با یاد تو شادم باکی از هجران ندارم
هرکه دارد مــــــــیل گل چیدن بلای خار دارد

[nima_kabir]

دائم مه من بر من دل ریش کند ناز
چون خواجه ی منعم که به درویش کند ناز

بهار

[navid_bikas71]

زندگی شد من و یک سلسله ناکامی ها
مستم از ساغر خون جگر آشامیها

"شهریار-ناکامی ها"

[Padma]

ای که از کوچه ی معشوقه ی ما میگذری
بر حذر باش که سر میشکند دیوارش...

[navid_bikas71]

شمعی فروخت چهره که پروانه ی تو بود
عقلی درید پرده که دیوانه ی تو بود

"شهریار-جلوه ی جانانه"

[Padma]

در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی
خرقه جایی گرو باده و دفتر جایی...

[navid_bikas71]

یک شعر عاقلی و دگر شعر عاشقی است
سعدی یکی سخنور و حافظ قلندر است

"شهریار-خودپرستی و خداپرستی"

[leilyruzbahany]

تا به جفایت خوشم ترک جفا کرده ای؟!
این روش تازه را تازه بنا کرده ای؟1

- - - Updated - - -

تا به جفایت خوشم ترک جفا کرده ای؟!
این روش تازه را،تازه بنا کرده ای؟!

[navid_bikas71]

دیدی لیلی خانم !!!!
دیدی دقت نمیکنی !

باز خوبه اصلاح کردی !!!! :am


یاد گلچین معانی و نوید وگلشن
نوشخواری بود و نعشه ی معتاد هنوز

"شهریار-به یاد استاد فرخ"

[leilyruzbahany]

باور کن من داشتم مینوشتم یکی دیگه جواب داد ما ضایع شدیم!اینطور شد که اونطور شد:38:

زاهد ار اهل بهشتی تو بدین خلق وسرشت
همچو دانم که خدا خلق نکردست بهشت

[navid_bikas71]

تو صاحب خرمنی و من گدایی خوشه چین اما
به انعام تو شایستن نه حد هر گدا حافظ

"شهریار-خداحافظ"

[nima_kabir]

ظاهر مبین که باطن زاهد چو بنگری
سرشار بینی اش ز دروغ و ستمگری

[shadighafari]

یک روز می رسد که در آغوش گیرمت... هرگز بعید نیست خدا را چه دیده ای!!!
فرصت نمی دهی که کمی در دل کنم گویا از این نمونه مکرر شنیده ایاز من عبور می کنی و دم نمی زنی تنها دلم خوش است که شاید ندیده ای!

[navid_bikas71]

یا رب آن یوسف گمگشته به من بازرسان
تا طربخانه کنی بیت حزن بازرسان

"شهریار-یوسف گم گشته"

[leilyruzbahany]

نوح تویی روح تویی فاتح و مفتوح تویی
سینه ی مشروح تویی بردر اسرار مرا

[farhood72]

آن سرو که جایش دل غم پرور ماست



جان در غم بالاش گرفتار بلاست



از دوری او به ناخن محرومی



سد چاک زدیم سینه جایش پیداست

"وحشی بافقی"

[navid_bikas71]

تو ترک آبخورد محبت نمی کنی
اینقدر بی حقوق هم ای دل ندانمت

"شهریار-ملال محبت"

[farhood72]

تو شدی همسر اغیار و من از یار و دیار

گشتم آواره و ترک سر و همسر کردم

"ناله ی ناکامی ... از غزلیات شهریار "

[navid_bikas71]

مرغ بهشت بودم و افتادمت به دام
اما تو طفل بودی و از دست دادیم

"شهریار-ساز عبادی"

[leilyruzbahany]

من از خوبان عاشق کش نگاری طفل خو خواهم
که گر گاهی دهد بوسی به من فی الحال پس گیرد

[navid_bikas71]

دیر اگر آمده شیر آمده عذرش بپذیر
که دل از چشم سیه عذرپذیر آمده است

"شهریار-بر سر خاک ایرج"

[farhood72]

هر کسی کو دور ماند از اصل خویش/// باز جوید روزگار وصل خویش

سرآغاز مثنوی مولوی

[navid_bikas71]

شمع لرزان شبانگاهم و جانم به سر دست
تا نسیم سحرم بال و پر افشان ببرآید

"شهریار-اشک ندامت"

[farhood72]

دلا تا کی درین زندان فریب این و آن بینی





یکی زین چاه ظلمانی برون شو تا جهان بینی "سنایی"

[navid_bikas71]

یک عمر گنه کردم و شرمنده که در حشر
شایان گذشت تو مرا نیست نگاهی

"شهریار-ماه هنرپیشه"

[taherkhadangi]

یار امشب پی عاشق کشی است من نگویم ز خدنگ اش پیداست

[farhood72]

تو اي ساغر هستي
به کامم ننشستي
نه دانم که چه بودي
نه دانم که چه هستي

" هما "

[navid_bikas71]

یا رب که از دریا دلی خود گوهر یکتا شوی
ای اشک چشم آسمان در دامن دریا بیا

"شهریار-آشیان عنقا"

[farhood72]

الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها

که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها

"نخستین بیت از نخستین غزل حضرت حافظ"

[navid_bikas71]

ای ماه کنعانی ترا یاران به چاه افکنده اند
در رشته ی پیوند ما چنگی زن و بالا بیا

„شهریار-آشیان عنقا”

[farhood72]

اگر آن ترک شیرازی ، به دست آرد دل ما را// به خال هندویش بخشم، سمرقند و بخارا را

[leilyruzbahany]

از مسجدو میخانه وز کعبه و بتخانه

مقصود خدا عشق است باقی همه افسانه

[21grams]

هر که شد محرم دل در حرم یار بماند
وانکه این کار ندانست در انکار بماند

[Padma]

دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفت
آمدم نعره مزن جامه مدر هیچ مگو...

[farhood72]

وصال او ز عمر جاودان به/// خداوندا مرا آن ده که آن به
"حضرت حافظ"

[nima_kabir]

هوای روی تو دارم نمی گذارندم
مگر به کوی تو این ابرها ببارندم

سایه

[navid_bikas71]

مکتب عشق به شاگرد قدیمت بسپار
شهریاری که درین شیوه شهیر آمده است

"شهریار-بر سر خاک ایرج"

[nima_kabir]

تا توانی دلی به دست آور
این چنین حاصلی به دست آور

شاه نعمت اله

[farhood72]

روزی ز سر سنگ عقابی بهوا خاست
واندر طلب طعمه پر و بال بياراست
بر راستی بال نظر کرد و چنين گفت

امروز همه روی زمین زير پر ماست

" از ماست که بر ماست - ناصر خسرو"

[navid_bikas71]

تویی آن کشور افسانه که خشت و گل تست
با من از عهد کهن پیک و پیام ای شیراز

"شهریار-ای شیراز"

[LEO_VAHID]

سوتك


نمي دانم پس از مرگم چه خواهد شد؟


نمي خواهم بدانم كوزه گر از خاك اندامم


چه خواهد ساخت؟


ولي بسيار مشتاقم،


كه از خاك گلويم سوتكي سازد.


گلويم سوتكي باشد به دست كودكي گستاخ وبازيگوش


و او يكريز و پي در پي،


دم گرم خوشش را بر گلويم سخت بفشارد



و خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد


بدين سان بشكند در من


سكوت مرگبارم را.


از دکتر علی شریعتی

[nima_kabir]

زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نیست
در حق ما هر چه گوید جای هیچ اکراه نیست

حافظ

[farhood72]

تا وقتی که در وا میشه، لحظه ی دیدن میرسه
هرچی که جاده س رو زمین، به سینه ی من میرسه "اردلان سرفراز"

[leilyruzbahany]

همه خوشدل اینکه مطرب بزند به تار چنگی

من از آن خوشم که چنگی بزنم به تار مویی

[navid_bikas71]

یک عمر در شرار محبت گداختم
تا صیرفی عشق چه سنجد عیار من

"شهریار-سه تار من"

[morteza3164]

نصیحت می‌کند هر دم مرا زاهد به مستوری

برو ناصح تو حال من نمی‌دانی و معذوری


خیال چشم مستش را اگر در خواب خوش بینی

عجب دارم که برداری سر از مستی و مستوری

[navid_bikas71]

یاد بگذشته چو آن دورنمای وطن است
که شود بر افق شام غریبان ترسیم

"شهریار-عهد قدیم"

[farhood72]

ما در ره عشق تو اسیران بلاییم///کس نیست چنین عاشق بیچاره که ماییم "مولانا"

[LEO_VAHID]

مرا می‌بینی و هر دم زیادت می‌کنی دردم
تو را می‌بینم و میلم زیادت می‌شود هر دم

[nima_kabir]

من از جحیم نترسم از آنکه بارخدای

نه مطبخی است که در آتشم کباب کند


ایرج

[Padma]

دلخوش گرمای کسی نیستم
آمده ام تا تو بسوزانی ام...

[navid_bikas71]

ماتم سرای عشق به آتش چه می کشی
فردا به خاک سوختگان می کشانمت

"شهریار-ملال محبت"

[leilyruzbahany]

تا به جفایت خوشم ترک جفا کرده ای؟!

این روش تازه را،تازه بنا کرده ای؟!

[navid_bikas71]

یکی شکسته نوازی کن ای نسیم عنایت
که در هوای تو لرزنده تر ز شاخه بیدم

"شهریار-دوست ندیدم"

- - - Updated - - -


تا به جفایت خوشم ترک جفا کرده ای؟!

این روش تازه را،تازه بنا کرده ای؟!

لیلی جان این بیت رو دیروز هم نوشته بودی.تکراری بود:39:
ولی به هرحال ما ادامه دادیم !!!:5:

[leilyruzbahany]

باباااا نوید گیر نده دیگه!:10: بیا!توکی دانی که لیلی چون نکوییست-کزو چشمت همی بر زلف و روییست

ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی

نروم جز به همان ره که توام راهنمایی

[navid_bikas71]

یادم نکرد و شاد حریفی که یاد از او
یادش بخیر گرچه دلم نیست شاد از او

"شهریار-یاد قدیم"

[leilyruzbahany]

وه چلبی زدست تو وز لب و چشم مست تو

صد چو دلم شکست تو وه چلبی ز دست تو

حضرت مولانا به حسام الدین چلبی

[navid_bikas71]

وقت خواجه ی ما خوش کز نوای جاویدش
نغمه ساز توحید است ارغنون عرفانی

"شهریار-مقام انسانی"

[farhood72]

یا علی گفتیم و طوفان جان گرفت///کوه در تزویر خود پایان گرفت "اکرامی فر-(اگه اشتباه نکنم از کتاب *دریا تشنه است*! ) "

[Padma]

تا که پرواز کنم سوی تو با نغمه ی عشق
چه شود گر که ببخشند مرا بال و پری

[farhood72]

یا رب این نو گل خندان که سپردی به منش/// می سپارم به تو از چشم حسود چمنش "حضرت حافظ"

[Padma]

شرابی از لبت در جام کردی
مرا با بوسه شیرین کام کردی
دلم آهوی وحشی بود او را
ندانم با چه افسون رام کردی

فریدون مشیری

[omid1223]

یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتیم .... در میان لاله و گل آشیانی داشتیم

[Padma]

مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد
قضای آسمان است این و دیگرگون نخواهد شد

[farhood72]

در این درگه که گه گه که که که که شود ناگه///مشو غره به امروزت که از فردا نه ای آگه

[Pelk_lk]

هجری به سال های فراوان کشیده ام
وصلی به طول مدت هجرانم آرزوست

(جعفر قاجار)

[farhood72]

تا تو نگاه میکنی، کار من آه کردن است///ای به فدای چشم تو، این چه نگاه کردن است "شهریار"

[leilyruzbahany]

تو مو بینی و مجنون پیچش مو

تو ابرو او اشارتــــــهای ابرو

[farhood72]

واعظان کین جلوه در محراب و منبر میکنند// چون به خلوت میروند، آن کار دیگر میکنند "حضرت حافظ"

[Pelk_lk]

دلبر آمد پی تعمیر دل ویرانم
لیکن آن وقت که این خانه ز تعمیر افتاد...

(فروغی بسطامی)

[nima_kabir]

دانی که را سزد صفت پاکی؟
آن کو وجود پاک نیالاید

پروین

[leilyruzbahany]

دلی بستم به آن عهدی که بستی
توآخر هر دو را با هم شکـــستی

[nima_kabir]

یک نظر مستانه کردی عاقبت
عقل را دیوانه کردی عاقبت

فیض

[farhood72]

تا ز میخانه و می، نام و نشان خواهد بود//سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود "حضرت حافظ"

[nima_kabir]

دانشا! چون دریغم آیی؟ از آنک،
بی بهایی، ولیکن از تو بهاست

ابوالحسن شهید بلخی

[farhood72]

تو را من دوست می‌دارم خلاف هر که در عالم//// اگر طعنه است در عقلم اگر رخنه است در دینم "سعدی"

[leilyruzbahany]

تو میروی و دل از دست میرود

مرو که با تو هرانچه هست میرود

[nima_kabir]

دلا دیدی که خورشید از شب سرد
چو آتش سر ز خاکستر برآورد؟

سایه

[farhood72]

در کوی نیک نامی، ما را گذر ندادند/// گر تو نمی پسندی، تغییر کن قضا را "حضرت حافظ"

[leilyruzbahany]

آگه نشود زلف تو از حال دل من
زنجیر جنون شورش دیوانه چه داند

[farhood72]

دل به داغش مبتلا کردم، خطا کردم خطا///سوختم خود را برای او، غلط کردم غلط "وحشی بافقی"

[Pelk_lk]

طایر جان را چه کنی لاشخوار؟
نزد کلاغش چه نشانی؟ هماست!

(پروین اعتصامی)

[farhood72]

تن آدمی شریف است، به جان آدمیت /// نه همین لباس زیباست، نشان آدمیت "سعدی"

[faramarzlotfy]

تا به تو افتدم نظر ....چهره به چهره روبه رو

شرح دهم غم تو را ... نکته به نکته مو به مو

[farhood72]

واعظ ما بوی حق نشنید، بشنو کاین سخن /// در حضورش نیز می‌گویم نه غیبت می‌کنم "حضرت حافظ"

[navid_bikas71]

من که با عشق نراندم به جوانی هوسی
هوس عشق و جوانیست به پیرانه سرم

"شهریار-گوهر فروش"

[Padma]

من شکوفایی گل های امیدم را
در خواب میبینم
و ندایی که به من می گوید :
"گرچه شب تاریک است!دل قوی دار!سحر نزدیک است..."

[navid_bikas71]

تا به دیوار و درش تازه کنم عهد قدیم
گاهی از کوچه ی معشوقه ی خود میگذرم

"شهریار-گوهر فروش"

[nima_kabir]

من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید
قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید

بهار

[navid_bikas71]

در دکان همه باده فروشان تخته است
آن که باز است همیشه در میخانه ی تست

"شهریار-همت ای پیر"

[leilyruzbahany]

تا خرمن مو به دوش می اندازد
بین همه جنب وجوش می اندازد
گفتیم نصیحتش کنید ای مردم
گفتند به پشت گوش می اندازد!

[farhood72]

در مسلخ عشق جز نکو را نکشند


روبه صفتان زشت خو را نکشند


گر عاشق صادقی ز کشتن مگریز

مردار بود هر آنکه او را نکشند



"از رباعیات خاقانی"

[leilyruzbahany]

دیدی از دورمو دانسته تغــــــــافل کردی

خوب کردی که تو را خوب تماشا کردم

[navid_bikas71]

ماهم آمد به در خانه و در خانه نبودم
خانه گوئی به سرم ریخت چو این قصه شنودم

"شهریار-بخفت خفته و دولت بیدار"

[farhood72]

مستی سلامت میکند، پنهان پیامت میکند//آن کو دلش را برده ای جان هم غلامت میکند "مولانا"

[leilyruzbahany]

دردم از یار است و درمان نیز هم

دل فدای او شد وجان نیز هم

[farhood72]

من که با عشق نراندم به جوانی هوسی/// هوس عشق و جوانی است به پیرانه سرم "شهریار"

[navid_bikas71]

ما را رسد مدیحه ی حافظ که وصل گل
با بلبلان قافیه پرداز می دهند

"شهریار-بارگاه حافظ"

[farhood72]

دل به داغش مبتلا کردم، خطا کردم خطا/// سوختم خود را برای او، غلط کردم غلط "وحشی بافقی"

[navid_bikas71]

طی شد دو بیست سالم و انگار کن دویست
چون بخت و کام نیست چه سود از دویستم

"شهریار-زندان زندگی"

[farhood72]

محتسب مستی به ره دید و گریبانش گرفت///مست گفت ای دوست، این پیراهن است افسار نیست "پروین اعتصامی"

[navid_bikas71]

تسلیم با قضا وقدر باش شهریار
وز غم جزع مکن که جزا می دهد به دل

"شهریار-غنای غم"

[farhood72]

لبخند کن معاوضه با جان شهریار//تا من به شوق این دهم و آن ستانمت "ملال محبت ، شهریار"

[navid_bikas71]

تو از آن دگری رو که مرا یاد تو بس
خود تو دانی که من از کان جهانی دگرم

"شهریار-گوهر فروش"

[nima_kabir]

می نوش که عمری که اجل در پی اوست،
بهتر که به خواب یا به مستی گذرد

منسوب به خیام

[farhood72]

دردایره قسمت ما نقطه تسلیمیم////لطف آنچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمایی "حضرت حافظ"

[Pelk_lk]

یاران رفته را به نکوئی کنند یاد
گر عمر زود می رود دلگران مباش

(صائب)

[navid_bikas71]

شکفته شمع دمسازم چنان خاموش شد کز وی
به اشک توبه خوش کردم که می بارد به دامانم

"شهریار-به مرغان چمن"

[fanoos]

مردمی گم شد میان آشنایان از تو پرسم
با چنین نامردمان بیگانه باشم یا نباشم

[navid_bikas71]

مکتب عشق بماناد و سیه حنجره ی غم
که در او بود اگر کسب کمالی کردیم

"شهریار-غزال و غزل"

[farhood72]

من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی////عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی "سعدی"

[navid_bikas71]

یاد آن زمان که گر بدو ابرو زدیی گره
از کار بسته هم گرهی میگشاد از او

"شهریار-یاد قدیم"

[fanoos]

ورد من است نام تو هرچند گفته اند
شیرین دهن به گفتن حلوا نمی شود

[navid_bikas71]

دل و جانیکه در بردم من از ترکان قفقازی
به شوخی می برند از من سیه چشمان شیرازی

"شهریار-سیه چشمان شیرازی"

[shadighafari]

یک روز به شیدایی در زلف تو آویزم
زان دو لب شیرینت صد شور برانگیزمگر قصد جفا داری اینک من و اینک سر
ور راه وفا داری جان در قدمت ریزم

[farhood72]

ما ز بالاییم و بالا می رویم///ما ز دریاییم و دریا میرویم "مولانا"

[morteza3164]

مرا چه وقت خزان و چه روزگار بهار

چه دور باید بودن همی ز روی نگار


بهار من رخ او بود و دور ماندم ازو

برابر آمد بر من کنون خزان و بهار

[navid_bikas71]

روز روشن به خود از عشق تو کردم چو شب تار
به امیدی که تو هم شمع شب تار من آئی

"شهریار-طوطی خوش لهجه"

[morteza3164]

یار ز پیمان ما گر چه سری می‌کشد

بار غمش را دلم بی‌جگری می‌کشد


آن بر و آن دوش را هم به کنار آورم

گر چه به ناز از برم دوش و بری می‌کشد

[leilyruzbahany]

دلم را بازده نزد تو بیکار اســـــــــــت مــــیدانم

تو را زین جنس بی مقدار بسیار است میدانم

[navid_bikas71]

مه من هنوز عشقت دل من فکار دارد
یکی بپرس از این غم که به من چه کار دارد

"شهریار-خزان جاودانی"

[farhood72]

دست از طلب ندارم تا کام من برآید///یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید "حضرت حافظ"

[navid_bikas71]

دلتنگ شامگاه و به چشم ستاره بار
گویی چراغ کوکبه بامدادیم

"شهریار-ساز عبادی"

[farhood72]

معشوق را جویان شود، دکان او ویران شود////بر رو و سر پویان شود، چون آب اندر جوی او "مولانا"

[fanoos]

و قاف حرف آخر عشق است
انجا که نام کوچک من آغاز می شود
قیصر

[navid_bikas71]

در این عالم که خود کنج ملالی بیش نیست
عالمی داریم در کنج ملال خویشتن

"شهریار-کنج ملال"

[farhood72]

نگار تازه خیز من کجایی آی کجایی///به چشمان سرمه ریز من کجایی آی کجایی "باباطاهر"

[endvb6]

یک صبحدم که چلچله ای شاخکی، ز کاج/تا سازد آشیانه، برد سوی چلچراغ
یک صبحدم که گریه خورشید روز ساز/آرام می چکد لب دیوارهای باغ
نصرت رحمانی

[navid_bikas71]

غفلت کائنات را جنبش سایه ها همه
سجده به کاخ کبریا خواه نخواه کردنست

"شهریار-ز کوه زندگی"

[farhood72]

تا چند زنم بروی دریاها خشت///بیزار شدم ز بت‌پرستان کنشت

خیام که گفت دوزخی خواهد بود/// که رفت بدوزخ و که آمد ز بهشت

خیام

[navid_bikas71]

تو جگر گوشه هم از شیر بریدی و هنوز
من بیچاره همان عاشق خونین جگرم

"شهریار-گوهر فروش"

دوستان عزیز دقیق یادم نمیاد ولی اگه تکراری بود خیلی عذر میخوام.

[endvb6]

ما خود سیاه مهره نردیم و ای دریغ/در گیر و دار حل معما نشسته ایم
رحمانی

[feedback]

محتاج جنگ نیست گرت قصد خون ماست
چون رخت از ان توست به یغما چه حاجت است

[navid_bikas71]

تیر از غمزه ی ساقی سپر از جام شراب
با کماندار فلک جنگ و جدالی کردیم

"شهریار-غزال و غزل"

[farhood72]

من از بیگانگان هرگز ننالم/// که بامن هرچه کرد آن آشنا کرد "حضرت حافظ"

[feedback]

در سر کار تو کردم دل و دین با همه دانش
مرغ زیرک به حقیقت منم امروز و تو دامی
*** شیخ اجل****

[farhood72]

یارم تویی در عالم، یار دگر ندارم /// تا در تنم بود جان، دل از تو بر ندارم "امام (ره)"

[feedback]

میان عاشق و معشوق اگر باشد بیابانی
درخت ارغوان روید به جای هر مغیلانی

[farhood72]

یار اگر با ما گهی صلح و گهی پیکار داشت///ما حریف عشق او بودیم و با ما کار داشت "کاسه ی مجنون- شهریار "

[morteza3164]

تا کی خیال هستی موهوم‌، سر برآر

عنقایی‌، ای حباب‌، از این بیضه پر برآر


حیف از دلی‌ که رنج فسون نفس ‌کشد

از قید رشته‌ای که نداری گهر برآر

[feedback]

رهی به محفل عشرت به نغمه لب مگشای
تو دل شکسته نوای طرب چه میدانی?
***رهی معیری***

[leilyruzbahany]

یاد ما میکن گهی پربار خاطر نیستیم

با همه دیر آمدنها زود از دل میرویم

[farhood72]

من پاك باز عشقم تخم غرض نكارم /// پشت و پناه فقرم پشت طمع نخارم "حضرت مولانا"

[leilyruzbahany]

ما را سر باغ و بوستان نیست

هر جا که تویی تفرج آنجاست...

[feedback]

تو را نادیدن ما غم نباشد
که در خیلت به از ما کم نباشد

[navid_bikas71]

در کوهسار عشق و وفا آبشار غم
خواند به اشک شوقم و گلبانک شادیم

"شهریار-ساز عبادی"

[Pelk_lk]

مقام عشق بنازم که نیش بر رگ لیلی
زنند و از رگ مجنون خسته خون به در آید..

(دهقان سامانی)

[feedback]

دایم اندیشه و تشویش کنم
که چه خاکی به سر خویش کنم
***ایرج میرزا****

[navid_bikas71]

ماه من نیست در این غافله راهش ندهید
کاروان بار نبند شب اگر ماهش نیست

"شهریار-کاروان بی خبر"

[farhood72]

تا کهکشان ، تا بی نشان، بازو به بازویت دهم//با همزمانی، همدلی ، جان را هم آوایت کنم "فریدون مشیری"

[navid_bikas71]

مژه سوزن رفو کن نخ او ز تار مو کن
که هنوز وصله ی دل دو سه بخیه کار دارد

"شهریار-خزان جاودانی"

[feedback]

در میکده دوش زاهدی دیدم مست
تسبیح به گردن و صراحی در دست
گفتم ز چه ای شیخ در اینجایی گفت
از میکده هم بسوی حق راهی هست

[farhood72]

تو ای تنهاتر از تنها به دنبال تو می گردم/// تو ای پیدا و نا پیدا به دنبال تو می گردم "متاسفانه یادم نیست شاعرش کی بود! اما معاصره:9: "

[feedback]

مرگ برای ضعیف امر طبیعی است
هر قوی اول ضعیف گشت و سپس مرد
***ایرج میرزا****

[navid_bikas71]

دلکش آن چهره،که چون لاله برافروخته از شرم
بار دیگر به سراغ من خونین جگر آید

"شهریار-اشک ندامت"

[leilyruzbahany]

دورم از ساحل اگر من تو به دریا دل بزن

تا کنی نزدیکتر راه دلت را تا دلم

[feedback]

مرا سیر از محبت کن که چون پروانه را شمعی
نسوزاند, نشیند بر سر صد گل سحرگاهان
*** رحیم معینی کرمانشاهی***

[navid_bikas71]

نه جامی کو دمد در آتش افسرده جان من
نه دودی کو برآید از سر شوریده سامانم

"شهریار-به مرغان چمن"

[feedback]

مرغان سبک بال چمن را خبری نیست
زان عمر که بر طوطی محبوس گذشته
** معینی کرمانشاهی***

[navid_bikas71]

هرگز این دور گل و لاله نمی خواستم از بخت
که حریفان همه زار از من و من از همه بیزار

"شهریار-روزه شکن"

[feedback]

رفیق مهربان و یار همدم
همه کس دوست می دارند و من هم
حدیث عشق اگر گویی گناهست
گناه اول ز حوا بود و ادم

[navid_bikas71]

مائیم و شهریارا اقلیم عشق آری
مرغان قاف دانند آیین پادشاهی

"شهریار-دالان بهشت"

[Pelk_lk]

من وصل یارم آرزو، او را به سوی غیر رو
نه من گنه دارم نه او، کار دلست این کارها

(آذر بیگدلی)

[farhood72]

اگر تو برفکنی در میان شهر نقاب///هزار مؤمن مخلص درافکنی به عقاب



که را مجال نظر بر جمال میمونت////بدین صفت که تو دل می‌بری ورای حجاب "سعدی"

[navid_bikas71]

pelk_lk جان اشتباه شروع کردی هااا

به هرحال ادامه دادیم رفت :10: :

به صید خاطرم هر لحظه صیادی کمین گیرد
کمان ابرو ترا صیدم که در صیادی استادی

"شهریار-طوطی قناد"

[Pelk_lk]

pelk_lk جان اشتباه شروع کردی هااا

به هرحال ادامه دادیم رفت :10: :

به صید خاطرم هر لحظه صیادی کمین گیرد
کمان ابرو ترا صیدم که در صیادی استادی

"شهریار-طوطی قناد"

مرسی نوید جان
من و شما به فاصله دو سه دقیقه به بیت قبلی که به میم ختم شده بود جواب دادیم احتمالا که شما زودتر نوشتی و فرستادی و واسه من آپدیت نشده بوده و منم به همون بیتی جواب دادم که شما جواب دادی.

اینم یه بیت به جای بیت اشتباهم که با ی شروع و به الف ختم بشه که جبران اشتباه شود و مشاعره به هم نریزه:
یار می آید و هنگام نثارست مرا
مرو ای جان "گرامی" به تو کارست مرا

(حسن بیگ گرامی)


و حالا ادامه مشاعره:

یار می آید و من می روم از خویش "منیر"
هیچکس یاد ندارد سفری بهتر از این

(منیر کرمانی)

[farhood72]

نامردم اگر زنم سر از مهر تو باز///خواهی بکشم به هجر و خواهی بنواز



ور بگریزم ز دست ای مایهٔ ناز////هر جا که روم پیش تو می‌آیم باز !!! "سعدی"

[Padma]

ز دست دیده و دل هر دو فریاد
هر آنچه دیده بیند دل کند یاد...

[farhood72]

در کوی خرابات مرا عشق کشان کرد//// آن دلبر عیار مرا دید نشان کرد



من در پی آن دلبر عیار برفتم//// او روی خود آن لحظه ز من باز نهان کرد "lمولانا"

[morteza3164]

دلبر چو برفت ديده به دنبال دوان شد ‌ ... هيهات از آن سيل كه بر چشم روان شد


(بداهه)

[feedback]

در دام تو یک شب دلم از ناله نیاسود
اسودگی از مرغ گرفتار گریزد
***رهی***

[farhood72]

دردم از یار است و درمان نیز هم// دل فدای او شد و جان نیز هم



این که می‌گویند آن خوشتر ز حسن// یار ما این دارد و آن نیز هم "حضرت حافظ"

[feedback]

ماه نتابد به روز چیست. که در خانه تافت

سرو نروید به بام کیست که بر بام رفت
***شیخ اجل****

[navid_bikas71]

توکه از می جوانی همه سرخوشی چه دانی
که شراب ناامیدی چقدر خمار دارد

"شهریار-خزان جاودانی"

[feedback]

دارم گلی که رونق گلزار بشکند
رشک رخش به دیده ی گل خار بشکند

[navid_bikas71]

دل چون شکسته سازم ز گذشته های شیرین
چه ترانه های محزون که به یادگار دارد


„شهریار-خزان جاودانی”

[feedback]

در این معنی سخن باید که جز سعدی نیاراید

که هرچ از جان برون اید نشیند لاجرم بر دل

[navid_bikas71]

لعل شاهد نشیندیم بدین شیرینی
زلف معشوقه ندیدم به این زیبائی

"شهریار-شیدایی"

[leilyruzbahany]

یار ما خوب است اما رسم وآیینـــــــــــش بد است

با بدان خوب است و با خوبان بد است اینش بد است!

[feedback]

تو چو ان کوزه گر بوالهوسی
که کند کوزه به هر روز بسی
خوب چون سازد و اماده کند
به زمین کوبد و در هم شکند
باز مرغ هوسش پر گیرد
عمل لغو خود از سر گیرد
****ایرج میرزا***

[farhood72]

در نظربازی ما بی‌خبران حیرانند//من چنینم که نمودم دگر ایشان دانند



عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی///عشق داند که در این دایره سرگردانند



"حضرت حافظ"

[leilyruzbahany]

دل جدا دیده جدا سوی تو پـــــــر واز کند

گرچه من در قفسم بال وپرم بسیار است

[farhood72]

تا ذات نهاده در صفائیم همه//// عین خرد و سفرهٔ ذاتیم همه



تا در صفتیم در مماتیم همه//// چون رفت صفت عین حباتیم همه
"ناصرخسرو"

[leilyruzbahany]

هر ناوک مژگان که دلم در نظر آرد
در دیده نهـــــالی شود وگریه برآرد

[feedback]

در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی
خرقه جایی گرو باده و دفتر جایی

[farhood72]

یکی درد و یکی درمان پسندد

یکی وصل و یکی هجران پسندد


من از درمان و درد و وصل و هجران

پسندم آنچه را جانان پسندد
"باباطاهر"

[navid_bikas71]

دالانی از بهشتم بخشید و دل بخواهم
آری بهشت دیدم دالان دلبخواهی

"شهریار-دالان بهشت"

[Pelk_lk]

یا رب آن زاهد خودبین که به جز عیب ندید
دود آهیش در آئینه ی عبرت انداز

(حافظ شیرازی)

[leilyruzbahany]

زاهد ار اهل بهشتی تو بدین خلق وسرشت

همچو دانم که خدا خلق نکردست بهشت!!

[Pelk_lk]

تعلقم به حیاتست موسم پیری
که مفت باخته ام موسم جوانی را...

(کلیم کاشانی)

[feedback]

اگر عاقل بود داند که مجنون صبر نتواند

شتر جایی بخواباند که لیلی را بود منزل
**شیخ اجل***

[farhood72]

لب باز مگیر یک زمان از لب جام


تا بستانی کام جهان از لب جام


در جام جهان چو تلخ و شیرین به هم است


این از لب یار خواه و آن از لب جام "از رباعیات حافظ"

[leilyruzbahany]

من ندانم کیستی!یا از کجایی!چیستی؟!
اخم اگر کردی یقین دارم که از ما نیستی...

[navid_bikas71]

یک تار موی او به دو عالم نمی دهند
با عشقش این معامله گفتیم و سر گرفت

"شهریار-چشم مست"

[Pelk_lk]

تو اندر بوستان باید که پیش سرو ننشینی
وگرنه باغبان گوید که دیگرسرو ننشانم!

(سعدی)

[navid_bikas71]

ماهم از آه دل سوختگان بی خبر است
مگر ائینه ی شوق و دل آگاهش نیست

"شهریار-کاروان بی خبر"

[feedback]

تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
ای تیر غمت را دل عشاق نشانه
جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه

[navid_bikas71]

هر شب چو مهتاب به بالین من بتاب
ای آفتاب دلکش و ماه پری وشم

"شهریار-چه می کشم؟"

[farhood72]

من حاصل عمر خود ندارم جز غم

در عشق ز نیک و بد ندارم جز غم


یک همدم باوفا ندیدم جز درد

یک مونس نامزد ندارم جز غم " رباعیات حضرت حافظ"

[Patriote]

مگر نسیم سحر بوی زلف یار منست / که راحت دل رنجور و بی قرار منست

[leilyruzbahany]

تا به کی درپی تخریــــــــــب دل من دل تست
آخر ای خـــــــانه خراب این دل من منزل تست

[shadighafari]

تو کزچشم ودل مردم گریزانی چه می دانی حدیث اشک وآه من برو از باد وباران پرس


جهان ویران کندگرخودبنای تخت جمشیداست برو تاریخ این دیر کهن از یادگاران پرس