PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مشاعره



صفحه ها : 1 2 3 4 5 6 [7] 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57

elykak
Wednesday 16 July 2008, 10:02 PM
داستان من و معشوق مرا پایان نیست
هرچه آغاز ندارد نپذیرد انجام

**

مطمئن نیستم ولی فکر کنم از حافظ
و فکر کنم قبلا" هم این بیت رو گفتم ! عیبی داره تکراری بگم ؟!!!

Guitaro
Wednesday 16 July 2008, 10:33 PM
فکر کنم قبلا" هم این بیت رو گفتم ! عیبی داره تکراری بگم ؟!!!

اگه یه چند وقتی گذشته باشه فکر نکنم مشکلی داشته باشه ، ولی ترجیحا تکراری نگو You can see links before reply

مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز
ورنه در مجلس رندان خبری نیست که نیست

حافظ

hichnafar
Thursday 17 July 2008, 10:45 AM
به الی کاک :همینی که گیتارو گفت
تو آنی کزآن یک مگس رنجه ای
که امروز سالار و سرپنجه ای
فکر کنم سعدی

elykak
Thursday 17 July 2008, 11:46 AM
یار مرا ، غار مرا ، عشق جگر خوار مرا
یار تویی ، غار تویی ، خواجه نگه دار مرا

شمس تبریزی

Guitaro
Thursday 17 July 2008, 12:00 PM
از پس هر گریه آخر خنده ایست
مرد آخر بین مبارک بنده ایست

مولوی

hkh
Thursday 17 July 2008, 02:21 PM
تو با سرودن از آغوش صبح می بری ام
به رقص دسته ی گنجشک در مزارع باد


علی عباس نژاد

maryama
Thursday 17 July 2008, 02:47 PM
دی پیر می فروش که ذکرش به خیر باد
گفتا شراب نوش و غم دل ببر ز یاد

hkh
Friday 18 July 2008, 11:04 AM
در گل بمانده پای دل جان می دهم چه جای دل
وز آتش سودای دل ای وای دل ای وای ما

مولوی

elykak
Friday 18 July 2008, 04:12 PM
آنکس که بداند و بداند که بداند
اسب خرد خویش ز گیتی برهاند
آنکس که بداند و نداند که بداند
بیدار کنیدش که در خواب نماند ...

Guitaro
Friday 18 July 2008, 07:58 PM
دل را نگاه گرم تو آئینه میکند
آئینه را رخ تو پریخانه می کند

صائب تبریزی

hichnafar
Friday 18 July 2008, 08:16 PM
درمیخانه ببستند خدایا مپسند
که در خانه تزویر و ریا بگشایند
حافظ

Babak_mix
Saturday 19 July 2008, 06:55 AM
دل به اميد روي او همدم جان نمي شود
جان به هواي كوي او خدمت تن نمي كند

حضرت حافظ

hkh
Saturday 19 July 2008, 11:18 AM
دمی تو شربت وصلم نداده ای جانا
همیشه زهر فراقت همی چشم بی تو

سعدی

hichnafar
Saturday 19 July 2008, 04:38 PM
ورنبود مشربه از زر ناب
بادو کف دست توان خورد آب

یادم نیست

Hmd_N
Saturday 19 July 2008, 07:24 PM
بنوش جام صبوحی بناله ی دف و چنگ

ببوس غبغب ساقی بنغمه ی نی و عود


حضرت حافظ

Guitaro
Sunday 20 July 2008, 01:02 AM
دانی که چنگ و عود چه تقریر میکنند ؟
پنهان خورید باده که تعزیر می کنند

حافظ

kaka
Sunday 20 July 2008, 09:02 AM
دوش در خيل غلامان درش مي‌رفتم
گفت اي عاشق بيچاره تو باري چه کسي

Babak_mix
Sunday 20 July 2008, 10:24 AM
يك قطره آب بود با دريا شد
يك ذره خاك با زمين يكتا شد

آمد شدن تو اندرين عالم چيست ؟
آمد مگسي پديد و ناپيدا شد

خيام

tarane
Sunday 20 July 2008, 01:30 PM
دانی چرا در سیر خود بر خویش می لرزد قلم
ترسد که ظلمی را کند در حق مظلومی رقم

hkh
Sunday 20 July 2008, 05:33 PM
می توان آیا به دریا حکم کرد
که دلت را یادی از ساحل مباد؟

موج را آیا توان فرمود: ایست!
باد را فرمود: باید ایستاد؟


قیصر امین پور

Hmd_N
Sunday 20 July 2008, 06:58 PM
دلی که با سر زلفین او قراری داد
گمان مبر که بدان دل قرار بازآید

حضرت حافظ

sahar joon
Sunday 20 July 2008, 11:39 PM
در این خمار کسم جرعه ای نمی بخشد

ببین که اهل دلی در میان نمی بینم

elykak
Monday 21 July 2008, 08:48 AM
مرا گفتی که دل دریا کن ای دوست
همه دریا از آن ما کن ای دوست
دلم دریا شد اینک در کنارت
مکش دریا به خون پروا کن ای دوست

سیاوش کسرایی

Guitaro
Monday 21 July 2008, 09:40 AM
تو خود گفتی که من ملّاح مانم
به آب دیدگان کشتی برانم
همی ترسم که کشتی غرق گردد
در این دریای بی پایان بمانم

باباطاهر عریان

elykak
Monday 21 July 2008, 11:49 AM
من نیستم چون دیگران بازیچه ی بازیگران
اول به دام آرم تو را وانگه گرفتارت شوم

رهی معیری

Guitaro
Monday 21 July 2008, 02:58 PM
مار اگر گوید که مورم بشنو و باور مکن
دیو اگر گوید که حورم بشنو و باور مکن

رهی معیری

elykak
Monday 21 July 2008, 04:18 PM
نازنینی چو تو پاکیزه دل و پاک نهاد
بهتر آن است که با مردم بد ننشینی

حافظ

hkh
Monday 21 July 2008, 04:32 PM
یاد باد آن که خرابات نشین بودم و مست
و آنچه در مسجدم امروز کم است آنجا بود

حافظ

Guitaro
Tuesday 22 July 2008, 12:51 AM
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند

حافظ

elykak
Tuesday 22 July 2008, 05:46 PM
ده بار از آن راه بدان خانه برفتید
یک بار از این خانه بر این بام برآیید

مولوی

Babak_mix
Wednesday 23 July 2008, 10:39 AM
دلي كه با سر زلفين او قراري دارد
گمان مبر كه بدان دل قرار باز آيد

حضرت حافظ

elykak
Wednesday 23 July 2008, 11:08 AM
دوش می آمد و رخساره بر افروخته بود
تا کجا باز دل غمزده ای سوخته بود

حافظ

hkh
Wednesday 23 July 2008, 11:28 AM
دردی که من از غم تو دارم بر دل
دل داند و من دانم و من دانم و دل

؟؟؟

hichnafar
Wednesday 23 July 2008, 03:38 PM
لب شیرین گشود و با من گفت
وز شکرخند ریخت از لب قند

هاتف اصفهانی

hkh
Wednesday 23 July 2008, 06:19 PM
دل بیمار شد از دست رفیقان مددی
تا طبیبش بسر آریم و دوایی نکنیم

elykak
Wednesday 23 July 2008, 06:31 PM
مرغی به سر شاخه ی غم می نالید
در سینه ی من شوق تو پر پر می زد

سایه

hichnafar
Wednesday 23 July 2008, 08:08 PM
دل سراپرده ی محبت اوست
دیده آیینه دار طلعت اوست
حافظ

kaka
Wednesday 23 July 2008, 09:31 PM
تنور لاله چنان برفروخت باد بهار
که غنچه غرق عرق گشت و گل به جوش آمد

elykak
Wednesday 23 July 2008, 09:38 PM
دی میشد و گفتم صنما عهد به جای آر
گفتا غلطی خواجه در این عهد وفا نیست

یادم نیست از حافظ بود فکر کنم ؟!

kaka
Wednesday 23 July 2008, 09:43 PM
D: آره مال حافظه (خواجه)

تو با خداي خود انداز کار و دل خوش دار
که رحم اگر نکند مدعي خدا بکند

Guitaro
Wednesday 23 July 2008, 09:44 PM
دل میرود ز دستم ، صاحب دلان خدا را
دردا که راز پنهان ، خواهد شد آشکارا

حافظ

elykak
Wednesday 23 July 2008, 09:51 PM
الا ای آهوی وحشی کجایی ؟!
مرا با توست چندین آشنایی

حافظ

kaka
Wednesday 23 July 2008, 09:51 PM
یارب این شمع افروز زیکاشانه کیست
جان ما سوخت بپرسید که جانانه کیست

Guitaro
Wednesday 23 July 2008, 10:00 PM
تا کی به طرف باغ ز غمازّی صبا
گل بسته لب ز خنده و بلبل بود خموش

یادم نیست ! XD

kaka
Wednesday 23 July 2008, 10:04 PM
شرح شکن زلف خم اندر خم جانان
کوته نتوان کرد این قصه دراز است

Guitaro
Wednesday 23 July 2008, 10:07 PM
تکیه بر جای بزرگان ، بی بزرگی کردن
مور را دعوی اِجلال سلیمان کردن است

اینم یادم نیست ! ^.^

kaka
Wednesday 23 July 2008, 10:16 PM
تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف
مگر اسباب بزرگی همه آماده کنی!

Hmd_N
Wednesday 23 July 2008, 11:17 PM
یا رب این کعبه مقصود زیارت گه کیست

که مغیلان طریقش گل و نسرین منست

kaka
Wednesday 23 July 2008, 11:23 PM
نوبه زهدفروشان گران جان بگذشت
وقت رندي و طرب کردن رندان پيداست

Hmd_N
Wednesday 23 July 2008, 11:49 PM
تو کز مکارم اخلاق عالمی دگری
وفای عهد من از خاطرت بدر نرود

حضرت حافظ

kaka
Thursday 24 July 2008, 12:06 AM
در خلاف آمد عادت بطلب کام که من
کسب جمعيت از آن زلف پريشان کردم

Hmd_N
Thursday 24 July 2008, 12:32 AM
منزل سلمی که بادش هردم از ما صد سلام

پر صدای ساربانان بینی و بانک جرس

hkh
Thursday 24 July 2008, 09:10 AM
سيمگون شد موي و غفلت همچنان بر جاي ماند
صبحدم خنديد و من در خواب نوشينم هنوز

elykak
Thursday 24 July 2008, 12:42 PM
زان لحظه که دیده بر رخت وا کردم
دل دادم و شعر عشق انشا کردم

حمید مصدق

hkh
Thursday 24 July 2008, 01:21 PM
زان پیش که در باغ وصال تو دل من
از داغ فراق تو برآسود برفتی

elykak
Friday 25 July 2008, 10:27 AM
یا که او دور شود ، یا من از او دور شوم
باز آخر به ازل از من اصرار ، اصرار ...

الی کاک

hkh
Friday 25 July 2008, 02:18 PM
روزگاري پا كشيد آن تازه گل از دامنم
گل بدامن ميفشاند اشك خونينم هنوز

دودعود
Friday 25 July 2008, 10:22 PM
زآفتاب قدح ارتفاع عیش بگیر
چرا که طالع وقت آنچنان نمی بینم

Hmd_N
Saturday 26 July 2008, 12:01 AM
من و همصحبتی اهل ریا دورم باد

از گرانان جهان رطل گران ما را بس

elykak
Saturday 26 July 2008, 08:03 AM
سالها دل طلب جام می از ما می کرد
وآنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد

حافظ

kaka
Saturday 26 July 2008, 11:12 AM
در بحر فتاده‌ام چو ماهي
تا يار مرا به شست گيرد

Babak_mix
Saturday 26 July 2008, 11:23 AM
دامني گر چاك شد در عالم رندي چه باك
جامه اي در نيك نامي نيز مي بايد دريد

حضرت حافظ

kaka
Saturday 26 July 2008, 11:28 AM
دل که از ناوک مژگان تو در خون مي‌گشت
باز مشتاق کمانخانه ابروي تو بود

mehdihooman
Saturday 26 July 2008, 01:09 PM
در لبان سرخت ناز دنیا داری
عاشق ناز توام سیب حوا داری
______________________________________
دوستان عزيز عذر مي خوام نمي دونم چه اشتباهي پيش اومده بود كه شعر قبلي رو اشتباه نوشتم

kaka
Saturday 26 July 2008, 05:40 PM
یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد
آن که یوسف به زر ناسره بفروخته بود

elykak
Saturday 26 July 2008, 08:04 PM
ده روز مهر گردون ، افسانه است و افسون
نیکی به جای یاران ، فرصت شمار یارا ...

حافظ

E_h_s_a_n
Sunday 27 July 2008, 02:00 AM
آدمی در عالم خاکی نمی آید به دست
عالمی از نو بباید ساخت وزنو آدمی

water12city
Sunday 27 July 2008, 07:11 AM
یا بفرما به سرایم یا بفرما به سر آیم
غرضم دیدن رویت چه بیایی چه بیایم

elykak
Sunday 27 July 2008, 10:54 AM
مارا به رندی افسانه کردند
پیران جاهل ، شیخان گمراه

حافظ

kaka
Sunday 27 July 2008, 12:38 PM
هاتفي از گوشه ميخانه دوش
گفت ببخشند گنه مي بنوش

maryama
Sunday 27 July 2008, 03:25 PM
شاهد عهد شباب آمده بودش بخواب
باز به پیرانه سر عاشق و دیوانه شد

fanoos
Sunday 27 July 2008, 03:44 PM
روزی که پیک مرگ مرا میبرد به گور
من شب چراغ عشق تو را نیز میبرم

mehdihooman
Sunday 27 July 2008, 04:24 PM
مریم ز تو روییده چشمان تو را دیده
چشمان من از چشمت ابری شد و بارانی

hichnafar
Sunday 27 July 2008, 06:36 PM
یاد باد آنکه زما وقت سفر یاد نکرد
بوداعی دل غم دیده ی ما شاد نکرد
حافظ

Guitaro
Sunday 27 July 2008, 07:56 PM
در پای بساط اهل دانش بنشین
وز خرمن علم و فضلشان خوشه بچین

ابوالقاسم حالت

elykak
Sunday 27 July 2008, 10:42 PM
نگه پر مهرش چون زندان
حکم : دل در نگهش زندان است !

kaka
Sunday 27 July 2008, 11:21 PM
تنور لاله چنان برفروخت باد بهار
که غنچه غرق عرق گشت و گل به جوش آمد

Guitaro
Sunday 27 July 2008, 11:21 PM
تو آن خجسته همای بلند پروازی
که در هوای تو می زند پر کبوتر دل

خواجوی کرمانی (اگه اشتباه نکنم ! #_#)

*********************
ادیت شد :

eekh ! >.< دیر گفتم ! کاکو :پی قبل از من گفت ! :دی

جوواب (joovabe) کاکو :

دل خراب من و مهر بوتراب در او
خرابه است که افتاده آفتاب در او

شاعرشو یادم نیست =______=

kaka
Sunday 27 July 2008, 11:59 PM
گیتارو جان این که شیرازی نیس که میگی کاکو آخه که... خیر سر من بازیکن فوتباله :g :icon_cheesygrin:

وای چه خسته می کند تنگی این قفس مرا.
پیر شدم نکرد از این رنج و شکنجه بس مرا

akanani
Monday 28 July 2008, 09:02 AM
ای باد اگر به گلشن احباب بگذری
زنهار عرضه ده بر جانان پیام ما

kaka
Monday 28 July 2008, 09:50 AM
امروز که در دست توام مرحمتي کن
فردا که شوم خاک چه سود اشک ندامت

elykak
Monday 28 July 2008, 02:46 PM
تا تو نگاه می کنی کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است ؟!

kaka
Monday 28 July 2008, 03:05 PM
تا مگر همچو صبا باز به کوي تو رسم
حاصلم دوش بجز ناله شبگير نبود

elykak
Monday 28 July 2008, 03:10 PM
دلداده بسی بینم و دلدار یکی
جوینده ی یار بی عدد ، یار یکی

kaka
Monday 28 July 2008, 03:15 PM
يا رب اندر کنف سايه آن سرو بلند
گر من سوخته يک دم بنشينم چه شود

kaka
Monday 28 July 2008, 03:16 PM
يا رب اندر کنف سايه آن سرو بلند
گر من سوخته يک دم بنشينم چه شود

elykak
Monday 28 July 2008, 03:27 PM
در نظر بازی ما بی خبران حیرانند
من چنینم که نمودم ، دگر ایشان دانند

حافظ

kaka
Monday 28 July 2008, 04:07 PM
درياست مجلس او درياب وقت و در ياب
هان اي زيان رسيده وقت تجارت آمد

elykak
Monday 28 July 2008, 05:10 PM
(( دین و دنیا و دل و جان همه دادم چه کنم ؟! ))
چه کنم ؟! این همه را بهر نگارم دادم ... !

fanoos
Monday 28 July 2008, 06:33 PM
مه من دمی نبودت سر هم صدایی من
که ز چهره ام نخواندی غم بی نوایی من

elykak
Monday 28 July 2008, 06:37 PM
نشود فاش کسی آنچه میان من و توست
تا اشارات نظر نامه رسان من و توست

سایه

fanoos
Monday 28 July 2008, 07:27 PM
تو را همیشه به یاد خواهم داشت
تویی که رابطه ها را گسسته می خواهی
من از صلابت درهای بسته فهیدم
تویی که پنجره ها را شکسته میخواهی

Hmd_N
Monday 28 July 2008, 11:51 PM
یک دو جامم دی سحرگه اتفاق افتاده بود

وزلب ساقی شرابم در نداق افتاده بود

hkh
Tuesday 29 July 2008, 07:46 AM
در اين برودت مطلق كسي چه مي فهمد
بهارِ آدم و حوّا ز سيب مي ريزد؟!

به ختم غائله گيرم مسيح هم آمد
دوباره گرد و غبار از صليب مي ريزد

فرهاد صغريان



--------------------------------------------------


من یه پیشنهاد داشتم ولی شاید پیشنهاد خوبی نباشه!

الان تعداد پست های این تاپیک داره کم کم به 2000 تا میرسه و شاید این روند یه خورده تکراری شده.
اگه دوستان مایل باشن، میشه قانون این مشاعره رو عکس کرد!
یعنی بجای اینکه اولین حرف شعر من از آخرین حرف شعر قبلی باشه، آخرین حرف شعر من از اولین حرف شعر قبلی باشه!

مثلاً:

یک دو جامم دی سحرگه اتفاق افتاده بود
وزلب ساقی شرابم در نداق افتاده بود


تو را همیشه به یاد خواهم داشت
تویی که رابطه ها را گسسته می خواهی
من از صلابت درهای بسته فهمیدم
تویی که پنجره ها را شکسته میخواهی


نشود فاش کسی آنچه میان من و توست
تا اشارات نظر نامه رسان من و توست



همون طور که می بینید زیاد با اولش فرقی نداره!
البته این کار خطراتی هم داره!

tarane
Wednesday 30 July 2008, 10:20 AM
در راه زندگي
با اين همه تلاش و تمنا و تشنگي
با اينکه ناله مي کشم از دل که
آب ....آب
ديگر فريب هم ره به سرابم نمي برد

kaka
Wednesday 30 July 2008, 02:44 PM
در شگفتم که در اين مدت ايام فراق
برگرفتي ز حريفان دل و دل مي‌دادت

hkh
Wednesday 30 July 2008, 04:49 PM
تو آسمان آبي آرام و روشني
من چون كبوتري كه پرم در هواي تو

يك شب ستاره هاي ترا دانه چين كنم
با اشك شرم خويش بريزم به پاي تو

فریدون مشیری

kaka
Wednesday 30 July 2008, 09:05 PM
ور باورت نمی کند از بنده این حدیث
از گفته کمال دلیلی بیاورم

elykak
Wednesday 30 July 2008, 10:31 PM
میخواره و سرگشته و رندیم و نظر باز
وآنکس که چو ما نیست در این شهر کدامست؟!

حافظ


---

اونطوری یکمی خیلی خیلی سخت نمیشه که بخواد آخر شعرمون اول قبلیه باشه ؟!! :دی !!

akanani
Thursday 31 July 2008, 10:41 AM
تو را همیشه به یاد خواهم داشت
تویی که رابطه ها را گسسته می خواهی

elykak
Thursday 31 July 2008, 12:54 PM
یک روز دو چشمم خیس
یک روز دلم چون گیس

kaka
Friday 1 August 2008, 09:42 AM
سمند دولت اگر چند سرکشيده رود
ز همرهان به سر تازيانه ياد آريد

Hmd_N
Friday 1 August 2008, 11:11 PM
در ازل بست دلم با سر زلفت پیوند

تا ابد سر نکشد و زسر پیمان نرود

elykak
Saturday 2 August 2008, 08:13 AM
در کوی نیک نامی مارا گذر ندادند
گر تو نمی پسندی ، تغییر کن قضا را


حافظ

hichnafar
Saturday 2 August 2008, 09:13 AM
اگرآن ترک شیرازی به دست آرد دل مارا
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارارا

حافظ

kaka
Saturday 2 August 2008, 09:37 AM
از آن زمان که فتنه چشمت به من رسيد
ايمن ز شر فتنه آخرزمان شدم

elykak
Saturday 2 August 2008, 11:28 AM
مرا چشمیست خون افشان ز دست آن کمان ابرو
جهان بس فتنه خواهد دید از آن چشم و از آن ابرو

حافظ

hichnafar
Sunday 3 August 2008, 09:54 AM
واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می کنند
چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند
حافظ

tarane
Sunday 3 August 2008, 09:57 AM
ديري ست که در معبد عشقم صنمي نيست
بي غم گذرد عمر و از اين بيش غمي نيست

elykak
Sunday 3 August 2008, 10:04 AM
تا توانی مده از کف به بهار ای ساقی
لب جوی و لب جام و لب یار ای ساقی

سلمان ساوجی

hichnafar
Sunday 3 August 2008, 08:42 PM
یک بار برین نه چمن سبز گذشتی
سر در پی بوی تونهادند چمن ها

صائب تبریزی

elykak
Sunday 3 August 2008, 08:55 PM
آنی بود درها وا شده بود
برگی نه ، شاخی نه ، باغ فنا پیدا شده بود

سهراب سپهری

Hmd_N
Sunday 3 August 2008, 11:39 PM
دلا رفیق سفر بخت نیکخواهت بس

نسیم روضه ی شیراز پیک راهت بس

حضرت حافظ

water12city
Monday 4 August 2008, 08:04 AM
سال ها دل طلب جام جم از ما می کرد
آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد

water12city
Monday 4 August 2008, 08:05 AM
دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند
از گوشه بامی که پریدیم پریدیم

water12city
Monday 4 August 2008, 08:19 AM
من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک

چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم باشد

Hmd_N
Tuesday 5 August 2008, 12:24 AM
در بحر فتاده ام چو ماهی
تا یار مرا بشست گیرد

در پاش فتاده ام بزاری
آیا بود آنکه دست گیرد

حضرت حافظ

elykak
Wednesday 6 August 2008, 01:23 PM
دل من دیر زمانیست که می پندارد :

دوستی نیز گلیست
مثل نیلوفر و ناز
ساقه ی ترد و ظریفی دارد ...

فریدون مشیری

kaka
Wednesday 6 August 2008, 05:23 PM
دلم ز نرگس ساقي امان نخواست به جان
چرا که شيوه آن ترک دل سيه دانست

elykak
Thursday 7 August 2008, 09:16 AM
تو دوری از برم ، دل در برم نیست
هوای دیگری اندر سرم نیست

( یادم نیست از کیه ! )

hichnafar
Friday 8 August 2008, 09:35 AM
بالایی از باباطاهره به گمانم
تا رفت مرا از نظر آن چشم جهان بین
کس واقف ما نیست که از دیده چها رفت

حافظ

elykak
Friday 8 August 2008, 12:20 PM
تو را من زهر شیرین خوانم ای عشق
که نامی خوشتر از اینت ندانم

فریدون مشیری

water12city
Saturday 9 August 2008, 01:42 PM
ما را رها كنيد در اين رنج بي حساب
با قلب پاره پاره و با سینه ای کباب

hichnafar
Saturday 9 August 2008, 07:02 PM
بر سر خاک پدر دخترکی
صورت و سینه به ناخن می خست
پروین

Hmd_N
Sunday 10 August 2008, 11:50 AM
توئی که خوبتری زآفتاب و شکر خدا

که نیستم زتو در روی آفتاب خجل

kaka
Sunday 10 August 2008, 04:37 PM
لب از ترشح مي پاک کن براي خدا
که خاطرم به هزاران گنه موسوس شد

elykak
Monday 11 August 2008, 06:34 PM
دستهایم را در باغچه می کارم
سبز خواهم شد ... می دانم ، می دانم

(( فروغ فرخزاد ))

kaka
Monday 11 August 2008, 07:01 PM
من شکسته بدحال زندگي يابم
در آن زمان که به تيغ غمت شوم مقتول

elykak
Monday 11 August 2008, 07:46 PM
لب خشکم ببین ، چشم ترم را
بیا از باده پر کن ساغرم را

(( فریدون مشیری ))

kaka
Monday 11 August 2008, 07:57 PM
اين که پيرانه سرم صحبت يوسف بنواخت
اجر صبريست که در کلبه احزان کردم

elykak
Tuesday 12 August 2008, 05:05 AM
ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی
نروم جز به همان ره که تو ام راه نمایی

maryama
Tuesday 12 August 2008, 01:33 PM
یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور
کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور

hichnafar
Tuesday 12 August 2008, 04:28 PM
رهرو آن نیست که گهی تند وگهی حسته رود
رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود

kaka
Tuesday 12 August 2008, 06:08 PM
در اين خيال به سر شد زمان عمر و هنوز
بلاي زلف سياهت به سر نمي‌آيد

Hmd_N
Tuesday 12 August 2008, 11:36 PM
دلا مباش چنین هرزه گرد و هر جائی

که هیچ کار ز پیشت بدین هنر نرود

kaka
Wednesday 13 August 2008, 03:53 PM
دلبر که جان فرسود از او کام دلم نگشود از او
نوميد نتوان بود از او باشد که دلداري کند

fanoos
Thursday 14 August 2008, 04:43 PM
دارمت دوست به حدی که خدا می داند
راز این نکته فقط باد صبا می داند

kaka
Thursday 14 August 2008, 06:31 PM
در ميان آب و آتش همچنان سرگرم توست
اين دل زار نزار اشک بارانم چو شمع

maryama
Thursday 14 August 2008, 08:01 PM
عدل سلطان گر نپرسد حال مظلومان عشق
گوشه گیران را از آسایش طمع باید برید

hichnafar
Thursday 14 August 2008, 08:28 PM
دست عشق از دامن دل دور باد
می توان آیا به دل دستور داد
امین پور

kaka
Thursday 14 August 2008, 10:58 PM
دل از من برد و روي از من نهان کرد
خدا را با که اين بازي توان کرد

Hmd_N
Friday 15 August 2008, 12:08 AM
دارم امید براین اشک چو باران که دگر

برق دولت که برفت از نظرم باز آید

maryama
Saturday 16 August 2008, 10:57 AM
در پرده ی عاشقان خنیده
زخم دف مطربان شنیده

kaka
Saturday 16 August 2008, 11:47 AM
در غريبي و فراق و غم دل پير شدم
ساغر مي ز کف تازه جواني به من آر

fanoos
Sunday 17 August 2008, 11:32 AM
روي خوبت آيتي از لطف بر ما کشف کرد
زان زمان جز لطف و خوبي نيست در تفسير ما

kaka
Sunday 17 August 2008, 11:43 AM
آن چه سعي است من اندر طلبت بنمايم
اين قدر هست که تغيير قضا نتوان کرد

fanoos
Sunday 17 August 2008, 12:23 PM
دلا تا کی در این دنیا فریب این و آن بینی
یکی زین چاه ظلمانی برون شو تا جهان بینی

kaka
Sunday 17 August 2008, 12:36 PM
يا وفا يا خبر وصل تو يا مرگ رقيب
بود آيا که فلک زين دو سه کاري بکند

elykak
Monday 18 August 2008, 09:48 AM
دوش در حلقه ی ما قصه ی گیسوی تو بود
تا دل شب سخن از سلسله ی موی تو بود

حافظ

kaka
Monday 18 August 2008, 09:51 AM
دل به اميد روي او همدم جان نمي‌شود
جان به هواي کوي او خدمت تن نمي‌کند

Hmd_N
Monday 18 August 2008, 11:55 AM
دو تنها و دو سرگردان و دو بی کس

ددودامت کمین از پیش و از پس

elykak
Monday 18 August 2008, 11:58 AM
ساقیا برخیز و در ده جام را
خاک بر سر کن غم ایام را !

حافظ

Hmd_N
Monday 18 August 2008, 12:00 PM
اگر بباده ی مشگین دلم کشد شاید

که بوی خیر ز زهد و ریا نمی آید

fanoos
Monday 18 August 2008, 06:02 PM
در نمي‌گيرد نياز و ناز ما با حسن دوست
خرم آن کز نازنينان بخت برخوردار داشت

maryama
Monday 18 August 2008, 10:56 PM
تواند باغبانت باغ را بیهوده در بندد
ولی نتواند ای گل بلبلت را بال و پر بندد

fanoos
Monday 18 August 2008, 11:17 PM
دلم رميده شد و غافلم من درويش
که آن شکاري سرگشته را چه آمد پيش

Babak_mix
Tuesday 19 August 2008, 07:14 AM
شكر ايزد را كه آنچه اسباب بلاست
ما را ز كس دگر نمي بايد خواست

خيام

fanoos
Tuesday 19 August 2008, 11:16 AM
تکيه بر اختر شب دزد مکن کاين عيار
تاج کاووس ببرد و کمر کيخسرو

maryama
Tuesday 19 August 2008, 09:09 PM
ور چین زیر خم زلف نهد دانه ی خال
ای بسا مرغ خرد را که به دام اندازد

Hmd_N
Wednesday 20 August 2008, 12:18 AM
در راه عشق مرحله ی قرب و بعد نیست

می بینمت عیان و دعا می فرستمت

elykak
Wednesday 20 August 2008, 09:10 PM
تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست
دل سودا زده از غصه دو نیم افتادست

Guitaro
Thursday 21 August 2008, 03:52 PM
تا در شکن زلف سیاه تو زدم دست
از دامن دل، دست تو کوتاه ندیدم

خواجوی کرمانی

elykak
Thursday 21 August 2008, 06:24 PM
من مست و تو دیوانه مارا که برد خانه ؟!
صدبار تو را گفتم : کم خور دو سه پیمانه

مولانا ( فکر کنم ! )

Guitaro
Thursday 21 August 2008, 07:14 PM
هوا هوای بهار است و باده باده ی ناب
به خنده خنده بنوشیم جرعه جرعه شراب

فریدون مشیری (؟)

maryama
Thursday 21 August 2008, 08:37 PM
بیا ای شیخ در خمخانه ی ما
شرابی خور که در کوثر نباشد

elykak
Friday 22 August 2008, 08:25 PM
دی میشد و گفتم صنما عهد به جای آر
گفتا غلطی خواجه در این عهد وفا نیست

maryama
Friday 22 August 2008, 09:48 PM
تا بی سرو پا باشد اوضاع فلک زین سان
در سر هوس ساقی در دست شراب اولی

Babak_mix
Saturday 23 August 2008, 08:02 AM
يار با ماست چه حاجت كه زيادت طلبيم
دولت صحبت آن مونس جان مارا بس

حضرت حافظ

maryama
Saturday 23 August 2008, 02:24 PM
سالک از نور هدایت طلبد راه به دوست
که به جایی نرسد گر به ضلالت برود

fanoos
Saturday 23 August 2008, 10:12 PM
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند

maryama
Saturday 23 August 2008, 10:59 PM
دردیست درد عشق که اندر فراق او
هر چند سعی بیش نمایی بهتر شود

Guitaro
Sunday 24 August 2008, 08:18 PM
دردیست غیر مردن کانرا دوا نباشد
پس من چگونه گویم کاین درد را دوا کن ؟

مولوی

پ.ن : مریم خانم ، لطف کنید اسم شاعر رو هم تو اونایی که میدونید بگید ;)

elykak
Sunday 24 August 2008, 08:23 PM
داری فراغتی اگر ای تازه گل ز ما
ما را به دوری تو مجال فراغ نیست

رهی

Guitaro
Sunday 24 August 2008, 08:34 PM
تابد فروغ مهر و مَه از قطره های اشک
باران صبحگاه ندارد صفای اشک

رهی معیری

Hmd_N
Sunday 24 August 2008, 11:30 PM
کس نیست که افتاده ی آن زلف دوتا نیست

در رهگذر کیست که دامی ز بلا نیست

elykak
Monday 25 August 2008, 12:59 PM
تو تعبیر رویای نادیده ای
تو نوری که بر سایه تابیده ای
تو یک آسمان بخشش بی طلب
تو بر خاک تردید باریده ای

( فکر کنم از افشین یداللهی بود ! )

fanoos
Monday 25 August 2008, 01:42 PM
یکدم مرا به گوشه ای راحت رها مکن
با من تلاش کن که بدانم نمرده ام

فریدون مشیری

elykak
Monday 25 August 2008, 02:01 PM
من ندانم که کی ام
من فقط می دانم
که تویی
شاهبیت غزل زندگیم

حمید مصدق

kaka
Monday 25 August 2008, 07:17 PM
مدار نقطه بينش ز خال توست مرا
که قدر گوهر يک دانه جوهري داند

Hmd_N
Monday 25 August 2008, 07:20 PM
دوش سودای رخش گفتم ز سر بیرون کنم

گفت کو زنجیر تا تدبیر این مجنون کنم

kaka
Monday 25 August 2008, 07:32 PM
من که ملول گشتمي از نفس فرشتگان
قال و مقال عالمي مي‌کشم از براي تو

Hmd_N
Monday 25 August 2008, 08:11 PM
وفا مجوی زکس ور سخن نمی شنوی

بهرزه طالب سیمرغ و کیمیا می باش

kaka
Monday 25 August 2008, 08:19 PM
شرمش از چشم مي پرستان باد
نرگس مست اگر برويد باز

elykak
Tuesday 26 August 2008, 08:39 AM
زان یار دلنوازم شکریست با شکایت
گر نکته دان عشقی خوش بشنو این حکایت

حافظ

kaka
Tuesday 26 August 2008, 10:20 AM
تو گر خواهي که جاويدان جهان يک سر بيارايي
صبا را گو که بردارد زماني برقع از رويت

Babak_mix
Tuesday 26 August 2008, 10:26 AM
تركيب پياله اي كه درهم پيوست
بشكستن آن روا نميدارد مست

خيام

kaka
Tuesday 26 August 2008, 10:30 AM
تويي که بر سر خوبان کشوري چون تاج
سزد اگر همه دلبران دهندت باج

Hmd_N
Tuesday 26 August 2008, 11:05 PM
جمال شخص نه چشمست و زلف و عارض و خال

هزار نکته در این کار و بار دلداریست

elykak
Wednesday 27 August 2008, 08:58 AM
ترسم که اشک در غم ما پرده در شود
وین راز سر به مهر به عالم ثمر شود ...

حافظ

kaka
Wednesday 27 August 2008, 12:10 PM
در کار گلاب و گل حکم ازلي اين بود
کاين شاهد بازاري وان پرده نشين باشد

elykak
Thursday 28 August 2008, 09:25 AM
دست از طلب ندارم تا کام من بر آید
یا تن رسد به جانان یا جان ز تن بر آید

( یادم نیست از سعدی بود یا حافظ ! )

kaka
Thursday 28 August 2008, 12:25 PM
این مال <حافظه > D:


دوش ديدم که ملايک در ميخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پيمانه زدند

Guitaro
Thursday 28 August 2008, 12:42 PM
در این درگه که گه گه کَه کُه و کُه کَه شود ناگه
مشو غره به امروزت که از فردا نه ای آگه

(؟)

kaka
Thursday 28 August 2008, 12:53 PM
همیشه دیر می رسم و تو عبور می کنی
برای گریه های من بهانه جور می کنی

Guitaro
Thursday 28 August 2008, 01:16 PM
یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور

دیدی هر وقت فال حافظ میگیری فقط همین میاد ؟! :پی

kaka
Thursday 28 August 2008, 01:26 PM
خوش به حالت گیتارو واسه ما ازینا نمیاد D:

رسيد مژده که ايام غم نخواهد ماند
چنان نماند چنين نيز هم نخواهد ماند

elykak
Thursday 28 August 2008, 05:42 PM
دست عشق از دامن دل دور باد
می توان آیا به دل دستور داد ؟!!

Guitaro
Thursday 28 August 2008, 06:24 PM
دلی کز عشق خالی شد فسرده است
گرش صد جان بُوَد بی عشق مرده است

(؟)

hichnafar
Thursday 28 August 2008, 08:02 PM
تو آنی کز آن یک مگس رنجه ای
که امروز سالار و پنجه ای
سعدی به گمانم

kaka
Thursday 28 August 2008, 08:25 PM
يار ما چون گيرد آغاز سماع
قدسيان بر عرش دست افشان کنند

Mona
Thursday 28 August 2008, 10:55 PM
درخت دوستي بنشان كه كام دل ببار آرد
نهال دشمني بر كن كه رنج بيشمار آرد

elykak
Friday 29 August 2008, 02:14 PM
دلم را باز گردان باز گردان
همین جان سوختن بس بود و بس بود

فریدون

Mona
Friday 29 August 2008, 09:46 PM
درديست درد عشق كه اندر علاج او
هر چند سعي بيش نمائي بتر شود

kaka
Sunday 31 August 2008, 12:47 PM
دل و دينم دل و دينم ببرده‌ست
بر و دوشش بر و دوشش بر و دوش

Mona
Monday 1 September 2008, 04:10 AM
شب صحبت غنيمت دان و داد خوشدلي بستان
كه مهتابي دلفروز است و طرف لاله زاري خوش

fanoos
Monday 1 September 2008, 09:43 PM
شهریارا بی حبیب خود نمی کردی سفر

این سفر راه قیامت میروی تنها چرا؟

kaka
Monday 1 September 2008, 11:12 PM
آن شب قدري که گويند اهل خلوت امشب است
يا رب اين تاثير دولت در کدامين کوکب است

Mona
Monday 1 September 2008, 11:17 PM
تير عاشق كش ندانم بر دل حافظ كه زد
اينقدر دانم كه از شعر ترش خون ميچكيد

kaka
Monday 1 September 2008, 11:21 PM
در مسجد و ميخانه خيالت اگر آيد
محراب و کمانچه ز دو ابروي تو سازم

elykak
Tuesday 2 September 2008, 10:04 AM
من درد تو را ز دست آسان ندهم
دل بر نکنم ز دوست تا جان ندهم

kaka
Tuesday 2 September 2008, 12:17 PM
من رميده ز غيرت ز پا فتادم دوش
نگار خويش چو ديدم به دست بيگانه

Mona
Tuesday 2 September 2008, 03:45 PM
هر دو عالم يك فروغ روي اوست
گفتمت پيدا و پنهان نيز هم

fanoos
Tuesday 2 September 2008, 10:09 PM
ماهی همیشه تشنه ام در زلال لطف بی کران تو
می برد مرا به هر کجا که مبل اوست موج دیدگان مهربان تو

Hmd_N
Tuesday 2 September 2008, 11:09 PM
وانگهم در داد جامی کز فروغش بر فلک

زهره در رقص آمد و بربط زنان میگفت نوش

Mona
Wednesday 3 September 2008, 01:01 AM
شاهدان مستور و مستان بي شكيب
خانقه معمور و درويشان خراب

Hmd_N
Thursday 4 September 2008, 12:02 AM
با اینهمه هرآنکه نه خواری کشید ازو

هرجا که رفت هیچکسش محترم نداشت

elykak
Thursday 4 September 2008, 09:13 AM
تو را من زهر شیرین خوانم ای عشق
که نامی خوشتر از اینت ندانم

( فریدون مشیری )

Hmd_N
Friday 5 September 2008, 01:07 AM
منم که دیده ی بدیدار دوست کردم باز

چه شکر گویمت ای کارساز بنده نواز

Babak_mix
Saturday 6 September 2008, 11:37 AM
زان پيش كه بر سرت شبيخون آرند
فرماي كه تا باده گلگون آرند

elykak
Saturday 6 September 2008, 08:07 PM
دست جادویی شب در به روی من و غم می بندد
می کنم هرچه تلاش ، او به من می خندد

(( سهراب ))

Hmd_N
Monday 8 September 2008, 01:13 AM
در مقامات طریقت هرکجا کردیم سیر

عافیت را با نظر بازی فراق افتاده بود

ESHGHOLANE
Monday 8 September 2008, 09:53 AM
وقتي تو نيستي چه كنم با اين دل بهونه گير
مگه نگفتم چشمات رو از چشم من هيچ وقت نگير

Hmd_N
Monday 8 September 2008, 10:49 AM
رندی آموز و کرم کن که نه چندان هنرست

حیوانی که ننوشد می و انسان نشود

kaka
Thursday 11 September 2008, 04:36 PM
دوش در حلقه ما قصه گيسوي تو بود
تا دل شب سخن از سلسله موي تو بود

Hmd_N
Friday 12 September 2008, 11:31 PM
درین زمانه رفیقی که خالی از خللست

صراحی می ناب و سفینه ی غزلست

maryama
Saturday 13 September 2008, 07:38 PM
تا مگر همچو صبا باز به زلف تو رسم
حاصلم دوش به جز ناله ی شبگیر نبود

Hmd_N
Sunday 14 September 2008, 01:18 AM
در عاشقی گزیر نباشد ز ساز و سوز

استاده ام چو شمع مترسان ز آتشم

kaka
Sunday 14 September 2008, 12:46 PM
مير من خوش مي‌روي کاندر سر و پا ميرمت
خوش خرامان شو که پيش قد رعنا ميرمت

hichnafar
Sunday 14 September 2008, 07:25 PM
تازمیخانه ومی نام ونشان خواهد بود
سرماخاک ره پیر مغان خواهد بود

kaka
Monday 15 September 2008, 09:35 AM
ديده ما چو به اميد تو درياست چرا
به تفرج گذري بر لب دريا نکني

Hmd_N
Tuesday 16 September 2008, 11:57 PM
یا رب اندر کنف سایه ی آن سرو بلند

گرمن سوخته یکدم بنشینم چه شود

elykak
Sunday 21 September 2008, 12:56 PM
درد عشقی کشیده ام که مپرس
زهر هجری چشیده ام که مپرس

( حافظ )

Hmd_N
Monday 22 September 2008, 11:10 PM
ساقی بیار باده و با محتسب بگوی

انکار ما مکن که چنین جام جم نداشت

kaka
Thursday 25 September 2008, 04:54 AM
تا مرا عشق تو تعليم سخن گفتن کرد
خلق را ورد زبان مدحت و تحسين من است

Hmd_N
Friday 26 September 2008, 01:33 AM
تا کی کشم عتیبت از چشم دل فریبت

روزی کرشمه ای کن ای یار برگزیده

kaka
Friday 26 September 2008, 10:54 AM
هر جا که دليست در غم تو
بي صبر و قرار و بي سکون باد

Rasam Floyd
Friday 26 September 2008, 09:53 PM
در هر نفسی که می تپی ای دل من
یادت نرود اجازه از عشق بگیر

Hmd_N
Sunday 28 September 2008, 12:33 AM
رسید باد صبا غنچه در هوا داری

ز خود برون شد و برخود در ید پیراهن

kaka
Thursday 30 October 2008, 08:27 AM
نکته ی نابخردان در دل نگیرد شهریار
این نه پند عاقلان کز جان پذیرد شهریار !

Hmd_N
Tuesday 4 November 2008, 11:19 PM
راز درون پرده چه داند فلک خموش

ای مدعی نزاع تو با پرده دار چیست

kaka
Friday 7 November 2008, 10:11 AM
تا دید چمن سرو دلارای تو در خواب
چشمی همه شد چشمه و جویی همه جاری

شهریار

hkh
Friday 7 November 2008, 01:18 PM
یک لحظه خواستم ... به خوبی تو باشم و دلم
یک لحظه ! یک دقیقه! ... شود آشنای تو

تو خوبی انقدر که هوا خوب می شود
اصلا هوای من شده خوب از هوای تو

?!؟

fanoos
Saturday 8 November 2008, 12:54 PM
وین نغمه محبت بعد از من و تو ماند
تا در زمانه باقی ست آواز باد و باران

hkh
Saturday 8 November 2008, 05:30 PM
نم چشم آبروی من ببرد از بس که می‌گریم
چرا گریم کز آن حاصل برون از نم نمی‌بینم

سعدی

Hmd_N
Saturday 8 November 2008, 10:50 PM
ما در درون سینه هوائی نهفته ایم

بر باد اگر رود دل ما زان هوا رود

kaka
Wednesday 12 November 2008, 11:45 AM
دلا اشگ غم است و غمگساری
بیا بنشین سر از تو زانو از من !

mos167
Friday 21 November 2008, 10:34 AM
نمی دانم چه می خواهم بگویم
زبانم در دهان باز بستست

hichnafar
Friday 21 November 2008, 02:16 PM
تقویم چارفصل دلم را ورق زدم
آن برگ های سبز سرآغاز سال کو

امین پور

kaka
Saturday 22 November 2008, 06:36 PM
وصل تو اجل را ز سرم دور همي‌داشت
از دولت هجر تو کنون دور نماندست

marzi_a1732
Sunday 23 November 2008, 09:35 AM
تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه