mostafa_fz
Thursday 30 May 2013, 10:57 PM
ایده اصلی این تاپیک رو از قسمت سنتور گرفتم اما دیدم خوبه که ما هم نحوه آشنایی یا علاقه مند شدنمون با هارمونیکا رو بگیم
از خودم شروع میکنم
قبل از شروع باید یه نکته بگم : من از بچگی به پیانو علاقه داشتم اما هیچ وقت نتونستم یاد بگیرم چون اولا نوازندگی توی خونه ما جرم بود دوما پیانو ساز گرونی بود و ... اما من هیچ وقت علاقم به موسیقی کم نشد .
داستان ازون جایی شروع شد که 6- 5 سال پیش عید رفته بودیم اصفهان و منم یا پول عیدیام رفتم بازار تا یه چیزی بخرم . وسط بازار امام یه مغازه بود که کلی نی رو داخل یه ظرف ریخته بود و با قیمت ارزونی میفروخت . جلوی اون مغازه که رسیدم یه لحظه وایسادم و با حسرت یه نگاه به نی ها کردم و توی دلم گفتم بالاخره منم یه روز یه ساز بلد میشم که یهو چشمم خورد به یه چیزی .
یه کتاب و یه جعبه که توی یه کاور بود پرسیدم چیه و فروشنده گفت سازدهنی و خودآموزش که قیمتش 12 هزار تومن بود :10:. کتاب اول استاد پاک نژاد و یه ترمولوی گلدن کاپ که در نوع خودش جز آشغال ترین ها بود اما من هنوز دارمش و خیلیم دوسش دارم.
خلاصه من اون لحظه با خودم گفتم این دروازه ورود من به موسیقی هست و اون بسته که آخرینش هم بود خریدم و این شد اولین قدم من در راه نوازندگی . حالا بگذریم که من چطور خانوادم رو راضی کردم و چی شد که الان چندین مدل سازدهنی و گیتار دارم و اینکه چطور موسیقی توی خونه ما به یه امر بدیهی و حتی مفید تبدیل شد که اینا خودش یه داستانای دیگه هست
از خودم شروع میکنم
قبل از شروع باید یه نکته بگم : من از بچگی به پیانو علاقه داشتم اما هیچ وقت نتونستم یاد بگیرم چون اولا نوازندگی توی خونه ما جرم بود دوما پیانو ساز گرونی بود و ... اما من هیچ وقت علاقم به موسیقی کم نشد .
داستان ازون جایی شروع شد که 6- 5 سال پیش عید رفته بودیم اصفهان و منم یا پول عیدیام رفتم بازار تا یه چیزی بخرم . وسط بازار امام یه مغازه بود که کلی نی رو داخل یه ظرف ریخته بود و با قیمت ارزونی میفروخت . جلوی اون مغازه که رسیدم یه لحظه وایسادم و با حسرت یه نگاه به نی ها کردم و توی دلم گفتم بالاخره منم یه روز یه ساز بلد میشم که یهو چشمم خورد به یه چیزی .
یه کتاب و یه جعبه که توی یه کاور بود پرسیدم چیه و فروشنده گفت سازدهنی و خودآموزش که قیمتش 12 هزار تومن بود :10:. کتاب اول استاد پاک نژاد و یه ترمولوی گلدن کاپ که در نوع خودش جز آشغال ترین ها بود اما من هنوز دارمش و خیلیم دوسش دارم.
خلاصه من اون لحظه با خودم گفتم این دروازه ورود من به موسیقی هست و اون بسته که آخرینش هم بود خریدم و این شد اولین قدم من در راه نوازندگی . حالا بگذریم که من چطور خانوادم رو راضی کردم و چی شد که الان چندین مدل سازدهنی و گیتار دارم و اینکه چطور موسیقی توی خونه ما به یه امر بدیهی و حتی مفید تبدیل شد که اینا خودش یه داستانای دیگه هست