Sina_Eftekhari
Sunday 5 August 2007, 05:13 PM
امروز به يك مطلب جالب در مورد ريتم بر خوردم كه به دليل ربطش به صحبتهاي قبلي كه داشتيم ?كر كردم براي بقيه دوستان هم جالب باشد.البته مطلب را نسبت به مقاله اصلي بصورت خيلي خلاصه و البته با كمي تصر? مينويسم:
عناصر تشكيل دهنده ريتم ( Elements of rhythm ) :
ريتم شامل سه عنصر اصلي است (به نظر من بهتر است گ?ته شود در سه سطح قابل بررسي است).
ضربهاي اصلي (Macrobeats) ضربهاي ?رعي (Microbeats) و ريتم ملودي (Melodic Rhythm )
1- ضربهاي اصلي : ضربهايي كه بين ساير مراتب ريتم طولاني ترين( و موكد ترين) هستند و در بيشتر مواقع بصورت دوتايي ج?ت ميشوند كه دو ضرب تشكيل دهنده اين تركيب ممكن است برابر يا نابرابر (ميزانهاي لنگ) باشند.معمولا هنگام رقص مطابق با اين ضربها قدم برداشته ميشود.
2-ضربهاي ?رعي : كوتاهتر از ضربهاي اصلي هستند و از طريق تقسيم ضربهاي اصلي به قسمتهاي مساوي بدست ميايند(بيشتر موارد دوتايي يا سه تايي).
3-ريتم ملودي : ريتم اصلي ملودي در يك قطعه موسيقي كه استخوانبندي اصلي آن را دو مورد قبلي تشكيل ميدهد.(اين توضيح با توضيح متن اصلي مت?اوت است چون به نظرم آمد توضيح متن اصلي خيلي گنگ بود : "Melodic rhythm is the ongoing series of rhythm patterns in a piece of music")
خيلي مهم است كه تشخيص ريتم در يك قطعه موسيقي به جاي اينكه بصورت مصنوعي و به شكل يك ?رمول باشد مستقيم بر پايه شنيدن قطعه باشد چون اين مساله(يعني تشخيص ريتم) يك مساله كاملا عيني نيست و تا حدود زيادي ذهني است به شكلي كه ممكن است نظر ا?راد مختل? در مورد ريتم يك قطعه يكسان نباشد.
مثلا در مورد ريتم 4/4 ممكن است يك ن?ر ضربهاي اصلي را برابر با نت سياه و ديگري برابر با نت س?يد بگيرد و حتي شايد كسي ضربهاي اصلي را برابر با كل طول ميزان يعني برابر با نت گرد بگيرد.
ميزانها (Meters) (ميزان ترجمه مناسبي براي كلمه متر نيست اما براي ترجيح دادم از همين اصطلاح است?اده كنم):
ميزانهاي مختل? مطابق با شيوه اي كه ضربهاي اصلي تقسيم ميشوند يا ج?ت ميشوند تعري? ميشوند.
در ميزانهاي معمولي (( در متن اصلي usual meter آورده شده ومن براي اينكه با كاربرد متداول كلمه ميزان ساده دچار تضاد نشود از "ميزان معمولي" است?اده كردم اما شايد عنوان ميزان منظم(در برابر ميزان نامنظم) هم براي اين مورد مناسب باشد)) ضربهاي اصلي از نظر طول با هم برابرند و با همديگر ج?ت ميشوند(paired) (مطابق با الگوي يك "ضربه" در مقابل يك "خيز").
اين نوع ميزانها بسته به اين كه هر ضرب اصلي به چند ضرب ?رعي تقسيم شود شامل دو نوع دوتايي(usual duple) و سه تايي (usual triple) هستند. البته يك نوع ديگر ميزان مختلط (در متن اصلي Usual combined آورده شده و من براي اين كه اين نوع ميزان با كاربرد متداول اصطلاح تركيبي مطابق نيست از كلمه مختلط است?اده كردم) هم وجود دارد كه در آن ضربهاي اصلي به هر دو شكل قابل تقسيم هستند(اما نحوه نگارش جدايي براي نوشتن اين نوع پيشنهاد نشده چون همانطور كه گ?تم در متن واژه متر است?اده شده كه دقيقا به معناي ميزان نيست).
نوع دوم ميزانها ميزانها نامتعار? يا لنگ هستند(unusual meter) كه طول ضربه ها در اين نوع ميزانها با هم برابر نيست.
منبع : You can see links before reply
عناصر تشكيل دهنده ريتم ( Elements of rhythm ) :
ريتم شامل سه عنصر اصلي است (به نظر من بهتر است گ?ته شود در سه سطح قابل بررسي است).
ضربهاي اصلي (Macrobeats) ضربهاي ?رعي (Microbeats) و ريتم ملودي (Melodic Rhythm )
1- ضربهاي اصلي : ضربهايي كه بين ساير مراتب ريتم طولاني ترين( و موكد ترين) هستند و در بيشتر مواقع بصورت دوتايي ج?ت ميشوند كه دو ضرب تشكيل دهنده اين تركيب ممكن است برابر يا نابرابر (ميزانهاي لنگ) باشند.معمولا هنگام رقص مطابق با اين ضربها قدم برداشته ميشود.
2-ضربهاي ?رعي : كوتاهتر از ضربهاي اصلي هستند و از طريق تقسيم ضربهاي اصلي به قسمتهاي مساوي بدست ميايند(بيشتر موارد دوتايي يا سه تايي).
3-ريتم ملودي : ريتم اصلي ملودي در يك قطعه موسيقي كه استخوانبندي اصلي آن را دو مورد قبلي تشكيل ميدهد.(اين توضيح با توضيح متن اصلي مت?اوت است چون به نظرم آمد توضيح متن اصلي خيلي گنگ بود : "Melodic rhythm is the ongoing series of rhythm patterns in a piece of music")
خيلي مهم است كه تشخيص ريتم در يك قطعه موسيقي به جاي اينكه بصورت مصنوعي و به شكل يك ?رمول باشد مستقيم بر پايه شنيدن قطعه باشد چون اين مساله(يعني تشخيص ريتم) يك مساله كاملا عيني نيست و تا حدود زيادي ذهني است به شكلي كه ممكن است نظر ا?راد مختل? در مورد ريتم يك قطعه يكسان نباشد.
مثلا در مورد ريتم 4/4 ممكن است يك ن?ر ضربهاي اصلي را برابر با نت سياه و ديگري برابر با نت س?يد بگيرد و حتي شايد كسي ضربهاي اصلي را برابر با كل طول ميزان يعني برابر با نت گرد بگيرد.
ميزانها (Meters) (ميزان ترجمه مناسبي براي كلمه متر نيست اما براي ترجيح دادم از همين اصطلاح است?اده كنم):
ميزانهاي مختل? مطابق با شيوه اي كه ضربهاي اصلي تقسيم ميشوند يا ج?ت ميشوند تعري? ميشوند.
در ميزانهاي معمولي (( در متن اصلي usual meter آورده شده ومن براي اينكه با كاربرد متداول كلمه ميزان ساده دچار تضاد نشود از "ميزان معمولي" است?اده كردم اما شايد عنوان ميزان منظم(در برابر ميزان نامنظم) هم براي اين مورد مناسب باشد)) ضربهاي اصلي از نظر طول با هم برابرند و با همديگر ج?ت ميشوند(paired) (مطابق با الگوي يك "ضربه" در مقابل يك "خيز").
اين نوع ميزانها بسته به اين كه هر ضرب اصلي به چند ضرب ?رعي تقسيم شود شامل دو نوع دوتايي(usual duple) و سه تايي (usual triple) هستند. البته يك نوع ديگر ميزان مختلط (در متن اصلي Usual combined آورده شده و من براي اين كه اين نوع ميزان با كاربرد متداول اصطلاح تركيبي مطابق نيست از كلمه مختلط است?اده كردم) هم وجود دارد كه در آن ضربهاي اصلي به هر دو شكل قابل تقسيم هستند(اما نحوه نگارش جدايي براي نوشتن اين نوع پيشنهاد نشده چون همانطور كه گ?تم در متن واژه متر است?اده شده كه دقيقا به معناي ميزان نيست).
نوع دوم ميزانها ميزانها نامتعار? يا لنگ هستند(unusual meter) كه طول ضربه ها در اين نوع ميزانها با هم برابر نيست.
منبع : You can see links before reply