PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : آرشیو معرفی‌ سبکهای Jazz و Blues



s_guitar
Monday 18 December 2006, 08:08 AM
جاز یا جَز یکی از گونه‌های موسیقی است که از مشخصات آن نت‌های آبی، مکث و ضدضرب، ضرب‌های تاب‌دار و خرامان (سوینگ)، پرسش‌وپاسخ‌خوانی، چندضربی بودن و بداهه‌نوازی است. جاز را نخستین گونه هنری پدید آمده در ایالات متحده امریکا می‌دانند.

جَز در ?رهنگ و موسیقی غرب ا?ریقا و نیز در سنت‌های موسیقائی سیاهان امریکا مانند بلوز و رگتایم و دسته‌های موسیقی نظامی اروپائی ریشه دارد. در آغاز سده بیستم این گونه موسیقی در میان سیاهان امریکا رواج یا?ت و در دهه 1920 در بسیار از کشورها رایج گردید. از آن زمان به بعد جَز تأثیر زیادی در عرصه موسیقی داشته و هنوز در تحول و تغییر است.

وینتون مارسالیس ترومپت نواز چیره‌دست امریکایی و برنده جایزه پولیتزر در باره جاز می‌‌گوید:

"جاز ابداع سیاه‌هاست. جاز بازگوکننده خیلی چیزهای عمیق روحی است و نه تنها درباره ما سیاه‌ها و نحوه نگاه ما به مسائل است بلکه درباره اصل معنی زندگی مردمسالارنه امروزی هم است. جاز همان شرا?ت نژاد سیاه است که به صورت صدا درآمده است. در این سبک از موسیقی همه چیز را می‌شود دید، چه ناگ?ته‌گذاشتن‌ها، چه ن?وذ کردن?ها، چه پیچیده‌بودن‌ها و چه مستور ماندن‌ها همه را می‌شود در این سبک دید. تا جاییکه من میدانم نواختن جاز از همه سبکها سخت‌تر است. جاز بهترین ت?سیر احساسات شخصی در تاریخ موسیقی غربی است."

جاز خود به سبک?های ?رعی زیادی تقسیم می‌شود که برخی از آن?ها عبارت‌اند از:

دیکسی?لند
بیگ?بند یا سوینگ
بی?باپ
کول جز
?ری جز
جاز برزیلی
سالسا جز
?یوژن
سول جز
اسید جز
سموث جز
واژه جاز از زبان عوام سیاه‌پوستان گر?ته شده و احتمال می‌رود که در اصل دارای معانی جنسی بوده، هرچند ریشه‌های دیگری نیز برای آن پیشنهاد شده است.
:)

s_guitar
Saturday 27 January 2007, 09:10 AM
سوینگ
دهه 1930 متعلق به این سبک از موسیقی یعنی سوئینگ بود. سوینگ از جمله سبک های موسیقی Jazz است که در آن بداهه نوازی نقش بسیار کمرنگی داشته است.
سویئنگ همان موسیقی ای است که اغلب ا?رادی چون Count Basie یا Duke Ellington آنرا دنبال میکردند یا خوانندگانی مانند Sinatra یا Fitzgerald آنها را اجرا میکردند.
موسیقی سوینگ اغلب بصورت Big Band توسط سازهای بادی مانند ترمپت، سکسی?ون، ترمبون - هر کدام چهار نوازنده! - از یک طر? و سازهای پیانو، کنترباس، گیتار و drums از طر? دیگر اجرا میشود.
هنگامی که سوئینگ توسط گروه بزرگ نواخته میشه شما براحتی میتوانید در آن حالت سئوال جواب - call & response - را مشاهده کنید حالتی که درآن قسمتی از ارکستر شروع به نواختن یک ملودی یا Riff میکند و بعد ساکت شده و قسمت دیگر دست بکار میشود و پاسخ لازم را ارائه میکند.
بخش ملودی در این سبک از موسیقی عموما" از نت های تریوله سیاه و چنگ (مجموعا" یک نت سیاه) بجای دو نت چنگ و یا با است?اده از نت های چنگ نقطه دار و نت دولا چنگ بجای دو نت چنگ تشکیل میشود، میزان تغییر کشش نت های چنگ کاملا" بستگی حس نوازنده دارد گاهی بسیار سنگین و گاهی بسیار سبک تغییر کشش در نت های چنگ دیده میشود.

این در حالی است که که بخش باس عموما" با حرکت نت های سیاه، پایه های آکورد را تحکیم میکند و پیانو یا گیتار با زدن آکوردهایی خارج از ضرب باس، هارمونی هر قسمت را مشخص میکنند. به همین دلیل موسیقی حاصله در این شکل حالت ریتمیک ?وق العاده محکم و قوی یی دارد و این توان را دارد که در ثانیه های اول اجرای موسیقی، با مخاطب ارتباط برقرار کند و اورا به حرکت موزون وادارد.

با وجود زیبایی بسیار و پر انرژی بودن این سبک از موسیقی Jazz، از اواخر دهه 50 به بعد حضور سوئینگ در سبک jazz کمرنگ تر شد، بگونه ای که در سالهای 1970 به بعد تقریبا" اثری از این سبک موسیقی در کارهای جدید مشاهده نشد، بسیاری دلیل این موضوع را نیاز این موسیقی به ارکستر بزرگ و هزینه های اجرای آن می دانند.


منبع: گ?تگوی هارمونیک

s_guitar
Sunday 28 January 2007, 01:12 PM
ترانه های بلوز
مضامین ترانه های بلوز برگر?ته از واقعیات زندگی بود: کار(در مزارع و اردوگاهها و کارخانه ها)، گرسنگی، بی خانمانی ، ?قر، خشونت ، تنهایی ، حسرت ، زن ، عشق ، بی و?ایی ، س?ر، مرگ، تبعیض و بی عدالتی.
خود کلمه بلوز در زبان انگلیسی به معنی «حزن و اندوه» می باشد. با اینحال نباید تصور کرد که بلوز صر?اً به ترانه های حزن انگیز و اعتراض آمیز محدود می شود. بلوز با تمام جنبه های زندگی ارتباط داشت و در مراسم رقص و شادمانی و پایکوبی هم نواخته می شد.
هد? نهایی از نواختن بلوز یا گوش دادن به آن غلبه کردن بر غم ها و ر?ع آلام و در واقع راندن حزن و اندوه (blue) از انسان است. در ترانه های بلوز تعابیری از این دست زیاد به چشم می خورد :
'n the wind gonna ride and blow my blues away ….
از نظر ساختاری هر بند ترانه های بلوز معمولاً سه خط دارد. خط اول و دوم معمولاً تکراری است و ( با اندکی تغییر) به یک شکل خوانده می شود تا در شنونده زمینه را برای دریا?ت خط سوم که با ملودی مت?اوتی خوانده می شود آماده کند. این الگوی ساختاری را اصطلاحاً AAB می نامند. به نمونه ای از این ساختار توجه کنید :
When a woman gets the blues, she goes to her room and hides
When a man gets the blues, he catches a freight train and rides
From: "Freight Train Blues" by Trixie Smith
معمولاً آهنگین خواندن این ترانه ها دشوار است اما خوانندگان بلوز با تأکید بر برخی هجاها و حذ? کردن برخی دیگر و دستکاری در کشش زمانی آنها قادرند ملودی مورد نظرشان را روی متـن ترانـه پیـاده کنند. این مسألـه بـه همراه لهجـه جنوبی برخی خوانندگان اولیه بلوز مانند Charley Pattlon گاهی اوقات ?همیدن معنی ترانه ها را با مشکل روبرو می کند. ضمن اینکه در واژگان بلوز کلمات و اصطلاحات عامیانه رایج در هر منطقه جغرا?یایی و برهه زمانی مربوط به و?ور به کار ر?ته است.
به همین جهت درک صحیح ترانه های بلوز مستلزم شناخت دقیق اوضاع و احوال اجتماعی، اقتصادی ، سیاسی و ?رهنگی هر مقطع زمانی خاص می باشد. یک سری از کلمات هم برخاسته از ?رهنگ آ?ریقایی قوم سیاه بود. مثلاً در آ?ریقا بعلت ارتباط نزدیکی که انسان با طبیعت دارد بسیاری از جانداران نمادی از نیروهای خاص طبیعی و غریزی محسوب می شوند و جایگاه ویژه ای در ?رهنگ ?ولکور آ?ریقا یا?ته اند. اشاره به این مقولات هم در ترانه های بلوز رایج است.
به هر حال موسیقی بلوز برخاسته از متن جامعه بود و همواره در تحولات اجتماعی همراه مردم باقی ماند.
مثلاً سیل وحشتناک و خانمان بر اندازی که در سال 1927 در ناحیه دلتای می سی سی پی رخ داد و بسیاری از مزارع و خانه ها را به زیر آب برد به قدری ابعاد وسیع و ?اجعه باری داشت که مسئوولین محلی به تنهایی از پس کنترل اوضاع بر نمی آمدند و مجبور شدند نیروی کار بیشتری از سایر ایالات به خدمت بگیرند.
حجم کار سنگین بود و پاکسازی زمینهای سیل زده و بازسازی سدها زمان زیادی می برد و کارگران را خسته و هلاک می کرد. به همین خاطر تصمیم گر?تند برای تقویت روحیه مردم و ا?زایش توان کاری کارگران منطقه از خوانندگان بلوز هم دعوت کنند تا به دلتا بیایند. حتی بین آنها مسابقه ای ترتیب دادند و مبلغ 500 دلار به عنوان جایزه بهترین آهنگ تعیین کردند. این جایزه را خواننده بزرگ بلوز Bessie Smith با آهنگ Back Water Blues از آن خود کرد. متن ترانه این گونه شروع می شود:
It rained five days and the clouds turned as dark as night
Lotta troubles takin' place, Lord, in the lowlands that night
I got up one morning, Poor me, I couldn't even get out of my door
Yes, I got up one morning, Poor me, I couldn't even get out of my door
Lord, thousands 'n thousands of poor people, I declare they didn't have no place to go
دو سال بعد هم Charley Patton آهنگ Highwater Everywhere را در مورد این واقعه ضبط کرد که از برجسته ترین ترانه های اجتماعی بلوز به شمار می رود و تأثیر آن به حدی بوده است که باب دیلان در آلبوم سال 2001 خود آهنگی به همین نام ساخته و آن را به Charley Patton تقدیم کرده است.

Hmd_N
Thursday 5 July 2007, 08:09 PM
دهه 1930 متعلق به این سبک از موسیقی بود، سوینگ از جمله سبک های موسیقی Jazz هست که درون بداهه نوازی نقش بسیار کمرنگی داره. سویئنگ همان موسیقی که اغلب ا?رادی چون Count Basie یا Duke Ellington آنرا دنبال میکردند یا خوانندگانی مانند Sinatra یا Fitzgerald این سبک رو اجرا میکردند. موسیقی سوینگ اغلب بصورت Big Band توسط سازهای بادی مانند ترمپت، سکسی?ون، ترمبون هر کدام چهار نوازنده! از یک طر? و سازهای پیانو، کنترباس، گیتار و drums از طر? دیگر اجرا میشود. هنگامی که سوئینگ توسط گروه بزرگ نواخته میشه شما براحتی میتوانید در اون حالت سئوال جواب - call & response - رو مشاهده کنید حالتی که دراون قسمتی از ارکستر شروع به نواختن یک ملودی یا Riff میکنه و بعد ساکت میشه و قسمت دیگه دست بکار میشه و پاسخ لازم رو ارائه میکنه.

بخش ملودی در این سبک از موسیقی عموما" از نت های تریوله سیاه و چنگ (مجموعا" یک نت سیاه) بجای دو نت چنگ و یا با است?اده از نت های چنگ نقطه دار و نت دولا چنگ بجای دو نت چنگ تشکیل میشود، میزان تغییر کشش نت های چنگ کاملا" بستگی حس نوازنده دارد گاهی بسیار سنگین و گاهی بسیار سبک تغییر کشش در نت های چنگ دیده میشود. این در حالی است که که بخش باس عموما" با حرکت نت های سیاه، پایه های آکورد را تحکیم میکند و پیانو یا گیتار با زدن آکوردهایی خارج از ضرب باس، هارمونی هر قسمت را مشخص میکنند. به همین دلیل موسیقی حاصله در این شکل حالت ریتمیک ?وق العاده محکم و قوی یی دارد و این توان را دارد که در ثانیه های اول اجرای موسیقی، با مخاطب ارتباط برقرار کند و اورا به حرکت موزون وادارد.

با وجود زیبایی بسیار و پر انرژی بودن این سبک از موسیقی Jazz، از اواخر دهه 50 به بعد حضور سوئینگ در سبک jazz کمرنگ تر شد، بگونه ای که در سالهای 1970 به بعد تقریبا" اثری از این سبک موسیقی در کارهای جدید مشاهده نشد، بسیاری دلیل این موضوع را نیاز این موسیقی به ارکستر بزرگ و هزینه های اجرای آن می دانند.

MonaLisa
Sunday 9 September 2007, 09:38 PM
دیکسی لند نام سبک جاز رایج در اوائل قرن بیستم در شهر نیواورلئان است.

این نام اگرچه برای دوست‌داران موسیقی جاز یادآور سبک بخصوصی از جاز است اما همه با کاربرد آن موافق نیستند و اصطلاحاتی مانند جاز کلاسیک یا جاز نیواورلئان را ترجیح می‌دهند.
تاریخچه:


اولین صفحه جاز که ضبط شد کار یک گروه از نوازندگان سفید پوست امریکائی بود که نام خود را گروه جاز دیکسی‌لند گذاشته بودند. تاریخ این ضبط ۲۶ فوریه ۱۹۱۷ است. در آن سال‌ها نوازندگان سیاه پوست به تدریج موسیقی جاز را ساختند ولی امکان (یا تمایل به) ضبط را نداشتند. تبعیض نژادی در جامعه امریکا بسیار رایج بود و سیاهان هم اغلب توان مالی این کارها را نداشتند. گروه جاز دیکسی‌لند با به‌کار بردن تکنیک‌هائی که از نوازندگان سیاه گرفته بودند این صفحه را پر کردند.

نوازندگان سیاه جاز اغلب در کافه‌ها و مجالس و محل‌های مشکوک نیواورلئان مینواختند. نیواورلئان در ایالت جنوبی لوئیزیانا قرار دارد که زمانی قبل از جنگ‌های انفصال امریکا در آن اسکناسی ده دلاری منتشر شده بود و روی آن به زبان فرانسه کلمه ده نوشته شده بود. فرانسوی‌ها ده را «dix» مینویسند و «دی» میخوانند. زبان بسیاری از مردم لوئیزیانا فرانسه است ولی خیلی‌ها در آن ایالت و ایالت‌های دیگر از این تلفظ بی‌خبر بودند و آن کلمه را «دیکس» می‌خواندند و محض شوخی به آن اسکناس می‌گفتند «دیکسی». کم‌کم به ایالت‌های جنوبی هم (به شوخی) گفتند «دیکسی‌لند» یعنی سرزمینی که در آن اسکناس دیکسی رایج است. و البته جنوب یا دیکسی‌لند هم مرکز و خاستگاه جاز بود. پس آن گروه سفید پوست که موسیقی جاز را به روش سیاهان جنوب (بخصوص نیواورلئان) می‌نواختند احتمالاً برای تبلیغ این‌که موسیقی آن‌ها همان موسیقی سیاهان جنوب است نام خود را گروه جاز دیکسی‌لند گذاشتند. اگرچه این نام بر روی این سبک ماند ولی خود سیاهانی که دیکس‌لند می‌‌نواختند نام‌های دیگر را بکار می‌بردند.
مشخصات:


جاز دیکسی‌لند مشخصه اصلی جاز را، که ضدضرب و بداهه‌نوازی است، دارد ولی بداهه‌نوازی نوازندگان دیکسی‌لند معمولاً هم‌زمان انجام می‌گیرد یعنی بجای اینکه قسمت ضرب زمینه‌ای فراهم کند و نوازندگان اصلی به نوبت بداهه‌نوازی کنند، همه باهم مشغول بداهه‌نوازی می‌شوند. نتیجه موسیقی شلوغ و پلوغی است که اگر نوازندگانش به‌حد کافی باهم نواخته باشند و باهم جور شوند بسیار هم شنیدنی و شاد است.

hichnafar
Monday 10 September 2007, 05:31 PM
کول جز(Cool Jazz) که به آن « وست‌کوست جز »نیزگفته می شودیکی اززیرمجموعه های سبک جازاست که باموسیقی پاپ نیزارتباط داردامااین سبک آرام ونرم وملایم ترازپاپ است .(نام کول جزدرتقابل باسبک قدیمی هات جز-hot jazzاست.)
دراجرای قطعات کول جزکمترازویبراسیون استفاده می شودونوازندگان تقریبا"آرام می نوازند،مدت زمان آهنگ های سبک کول جزمعمولا"طولانی ترازبیپاپ است وتکیه برتنظیم موسیقی درآنهابیشتراست.
کول جزدرحدودسالهای 1940 تا1960 به وجودآمده است.
ازپیشگامان و ابداع کنندگان این سبک می توان به استن گتز(stan getz –نوازنده ی ساکسیفون تنور)،لنی تریستانو(lennie tristano-پیانیست)،لستریانگ ،مایلزدیویس (نخست ترومپت نوازبود وسرپرست گروه جزکه کارش رادرسبک بیپاپ آغازکردودرادامه دردهه های 1960-70و80 به یکی ازچهره های مهم جزتبدیل شد)،دیوبروبک وجری مالیگن که عمدتا"ازنوازندگان سواحل غربی آمریکابودنداشاره کرد.
درقطعات کول جزگاهی ازسازهایی که درجزمتداول نبودندمانند :ویولنسل،فلوت وهورن استفاده می شد.

Leon
Saturday 13 October 2007, 01:58 PM
این موسیقی آفریده نوازندگانی ، اغلب از سیاهان آمریکا بود که در خیابان ها ، بارها ، محله های پست و سالن های رقص نیواورلئان و دیگر شهر های جنوبی ایالت متحده به اجرا می پرداختند
جاز را میتوان به طور عام به عنوان گونه ای از موسیقی که ریشه در بداهه نوازی دارد و ریتم سنکوپ دار ، ضرب یکنواخت و رنگ آمیزی و تکنیک های خاص اجرائی از
ویژه گیهای آن است توصیف کرد

جاز اولیه ،عناصر فرهنگ های موسیقیائی متعددی همچون فرهنگ های آفریقای باختری ، آمریکا و اروپا را در هم آمیخت . خاستگاه برده های آمریکائی که اغلب از آفریقای باختری که امروزه شامل غنا ، نیجریه و چند کشور دیگر است بود

تکیه بر بداهه نوازی ، استفاده از طبل ، صدا های کوبشی و ریتم های پیچیده ، شماری از عناصر موسیقی باختری هستند که بر جاز تاثیر داشته اند

از آهنگسازان برجسته این سبک میتوان از لوئی آرمسترانگ ، دوک الینگتون ، بنی گودمن چارلی پارکر و جان کالترین نام برد



تالیف : مسیح عطاریان (You can see links before reply)
ماخذ : تاریخ موسیقی از حسنی سعدی - مجله موزیک ایران - داستان مصور موسیقی مغرب زمین

Leon
Wednesday 17 October 2007, 01:19 PM
You can see links before reply
بابک امینی در آثارش تلفیقی از موسیقی ایرانی، فلامینکو و جاز را عرضه می کند
بابک امينی نوازنده و آهنگ ساز ايرانی شش سال است که در کانادا زندگی می کند و در اين مدت سعی کرده است تا فعاليت های خود را در زمينه موسيقی تلفيقی توسعه دهد.
به گفته بابک امينی که فعاليت های هنری خود را با نوازندگی گيتار شروع کرده است، زندگی در محيط چند فرهنگی شهر تورنتو به تکميل آثار او در زمينه موسيقی تلفيقی کمک بسيار زيادی کرده است.
آقای امينی به زودی برای برگزاری چند کنسرت راهی آمريکا می شود و قرار است در لس آنجلس، سن خوزه، سياتل، نيويورک و واشنگتن به اجرای برنامه بپردازد.
او پس از تور آمريکا، مجددا به کانادا باز خواهد گشت تا در شهرهای مونترال و ونکوور آخرين آثار خود را برای علاقه مندان اجرا کند.
پيش از برگزاری اين تور با آقای امينی گفتگويی کرديم و از او درباره موسيقی تلفيقی جويا شديم.
بابک امينی که متولد سال ۱۹۷۰ ميلادی است می گويد در ابتدا به خاطر علاقه به موسيقی فلامينکو به نوازندگی گيتار روی آورده است و در بيست سالگی نخستين آلبوم خود را با نام آبی خاکستری عرضه کرده است.
به گفته او با گذشت زمان متوجه زيبايی های موسيقی سنتی ايرانی شده است و به مطالعه ريتم ها و نواهای آن پرداخته است.
بر اين اساس، جذابيت دستگاه های موسيقی سنتی ايرانی باعث شد تا بابک امينی پيش از مهاجرت به کانادا در سال ۲۰۰۰ به فعاليت در زمينه موسيقی تلفيقی بپردازد.

You can see links before reply برای ساختن آثارم در زمينه موسيقی تلفيقی بهترين های دنيا، يعنی موسيقی سنتی ايرانی، فلامينکو و جاز را در کنار هم گذاشته ام
You can see links before reply

بابک امینی


بابک امينی موسيقی سنتی ايران و اسپانيا را دارای رگ و ريشه مشترک می داند.
به گفته او موسيقی عربی که پس از گسترش اسلام به ايران غنی شده بود، پس از تصرف جنوب اسپانيا به وسيله ارتش خلفای اسلامی بر موسيقی آندلس تاثير گذاشت و به همين علت موسيقی فلامينکو دارای شباهت های زيادی با موسيقی ايرانی است.
در اين حال به گفته بابک امينی، زندگی در محيط چند فرهنگی کانادا باعث شده است تا به علاقه او برای به کارگيری موسيقی جاز در آثار تلفيقی افزوده شود .
او می گويد هارمونی جاز يکی از پيشرفته ترين هارمونی های موسيقی است و از آن برای کامل کردن تلفيق موسيقی های ايرانی و فلامينکو نهايت استفاده را کرده است.
به گفته بابک امينی او برای ساختن آثارش در زمينه موسيقی تلفيقی بهترين های دنيا، يعنی موسيقی سنتی ايرانی، فلامينکو و جاز را در کنار هم گذاشته است.
از بابک امينی درباره استقبال عمومی از آثارش می پرسيم.
بابک امينی از استقبال ايرانی های مقيم کانادا از کنسرت هايش راضی است و حمايت آنها را از هنرمندان درخور تقدير می داند.
در اين حال به گفته او نمايندگانی از چند شرکت بين المللی تهيه و توزيع آثار هنری در آخرين کنسرت عمومی او در جشنواره جاز تورنتو حاضر بودند و نسبت به امضای قرارداد با او ابراز علاقه کرده اند.
bbcpersian

hichnafar
Tuesday 6 November 2007, 01:15 PM
اسیدجز

اسیدجزکه بانام club jazz هم شناخته می شود محدوده ی وسیعی ازموسیقی رادربرمی گیرد وبین سال های 1980 تا1990 درانگلستان ودرنمایش های رقص گسترش یافت.اسیدجزازبه هم پیوستن وترکیب شدن عناصرجز ،فانک(دهه 70) ،هیپ هاپ ،سول ودیسکوبه وجودآمده است .این سبک می تواندبه صورت اجرای زنده ویاسمپل ها یاترکیب این دوباشد.تمرکزدراین سبک بیشتربرموسیقی است تاشعروکلمات.اسید جز نام یک بنگاه صفحه پرکنی درانگلستان بوده است که به وسیله ی Gilles Peterson و Eddie Piller تأسیس شده .حرکت اسید جزباعث احیاوتقویت فانک جز ،فیوژن جزوسول جزبه وسیله ی دی جی هایی مانند Norman Jay و Gilles Peterson و Patrick Forge شد.
سازهای معرف :ساکسیفون ،ترومپت ،ترومبون ،کلارینت ،پیانو،گیتار،دوبل باس ،درامز وسازهای زهی.
ریشه ها: جز(Jazz) ،سول (Soul)،فانک(Funk) ،دیسکو(Disco)،هیپ هاپ (Hip-hop)
ریشه فرهنگی :دهه 80 جنوب انگستان .
منابع :
ویکی پدیاانگیسی
ویکی پدیافارسی
You can see links before reply (You can see links before reply)

Amir
Thursday 15 November 2007, 10:03 AM
اشاره:

در حدود سالهايي كه موسيقي جاز پديد آمد، شكل ديگري از موسيقي به نام رگتايم به صحنه آمد. رگتايم نخستين شكل موسيقي جاز بود كه محبوبيت عامه پيدا كرد. اوج شكوفايي اين سبك، سالهاي 1898 تا 1908 بودند. رگتايم عمدتاً يك سبك نوازندگي در پيانوست كه بر سينكوپيشن (Syncopation) تكيه دارد.
يكي از شناخته‌‌شده‌ترين نوازندگان پيانو، بي‌ترديد اسكات ژوپلين (Scott Joplin) است كه در سال 1868 در تكزار كاناي (Texarkana) تگزاس به دنيا آمد. در كودكي پيانو را به شكل خودآموز ياد گرفت و در نوجواني در مناطق فقيرنشين، براي كسب معاش به نوازندگي پرداخت. در سال 1885 به سنت لوئيز (Saint Louis) رفت و در سال 1893، در شيكاگو، در نمايشگاه جهاني كلمبيا، پيانو نواخت. پس از نقل مكان به سدالياي (Sedalia) ميسوري، در سال 1899 اوريجينال رگز (Original Rags) و مي‌پل ليف رگ (Maple Leaf Rag) را منتشر كرد. سپس به نيويورك رفت و يك استوديوي آموزشي را افتتاح كرد. در سال 1911، اپراي خود به نام تري‌موني‌شا (Treemonisha) را با هزينه خود چاپ كرد. ژوپلين پيوسته از شكست اپراي خود و عدم استقبال شنوندگان آثارش، هراس داشت؛ ولي در سال 1975، اين اثر احيا و اجرا شد.

سوئينگ
گروه بزرگ بن‌ني گودمن Benny Goodman

در سالهاي 1920، گروههاي بزرگي از موسيقيدانها، نواختن جاز را با يكديگر آغاز كردند، در حالي كه قبلاً اين موسيقي توسط تك‌نوازها اجرا مي‌شد. اين گروهها تحت عنوان «گروههاي بزرگ» شناخته شدند و آن دوره را نيز هنوز دوره سوئينگ مي‌نامند. اين گروهها شبيه به گروههاي رقص بودند و به‌تدريج در همه جا محبوبيت عظيمي را كسب كردند. جامعه آمريكا در اين دوره، دچار تحولات و دگرگونيهاي مهمي شد و پذيرش اين گروههاي «نژادي»، يكي از اين تحولات بود.
سبك سوئينگ از اين جهت كه از كانزاس سيتي (Kansas City) و هارلم (Harlem) آغاز شده است، سبك معتبري است، هر چند زمينه‌هاي پيشرفت آن در جاي ديگري فراهم شد. مثل انواع اين موسيقي كه از نظر جغرافيايي سبكهاي گوناگوني در سوئينگ پديد آمدند. سوئينگ كانزاس سيتي كم و بيش با سوئينگ هارلم تفاوت داشت.
رهبر سوئينگ نيويورك، دوك الينگتون (Duke Ellington) بود كه به سال 1899 به دنيا آمد و در سن 17 سالگي جاز را به صورت حرفه‌اي مي‌نواخت. او به نيويورك رفت و گروهي متشكل از ده ساز را تشكيل داد و در باشگاه كات‌تون (Cotton) به نوازندگي پرداخت او در تمامي سالهاي 30 و 40، همراه با گروهش به سفر پرداخت، در تئاترها، باشگاههاي شبانه، راديو و حتي تالار كارنگي (Carnegie) برنامه اجرا كرد. الينگتون آثار بي‌شماري را ساخته و به عنوان مبدع سبك جازي منحصر به فرد، در تاريخ موسيقي جاودانه شده است. او مي‌گويد: «من همه همكارانم را در موسيقي دوست دارم. چه آنهايي كه مي‌نويسند و مي‌نوازند و چه آنهايي كه گوش مي‌دهند. ما از منظر خود مي‌نويسيم و مي‌نوازيم و آنها از منظر خود گوش مي‌دهند و هنگامي كه طرفين با هم به توافق مي‌رسيم، زماني است كه من احساس خوشبختي مي‌كنم.»
٭٭٭
يكي ديگر از رهبران بزرگ گروههاي موسيقي كه اينك لقب «شاه سوئينگ» به خود گرفته است، بن‌ني گودمن (Benny Goodman) است. اين نوازنده جاز كلارينت در سال 1909 به دنيا آمد و از همان ابتدا، چه از نظر تكنيك و چه از لحاظ بداهه‌نوازي، نبوغ خود را نشان داد. او نواختن كلارينت را از ده سالگي آغاز كرد و پس از چهار سال، همراه با گروههاي رقص، ساز مي‌نواخت. او در سال 1934، گروه خود را تشكيل داد كه تا سال 1936، با كمك راديو، به يكي از محبوب‌ترين گروههاي قرن تبديل شد. او همچنين صفحاتي را با گروههاي كوچك‌تري كه دچار تبعيض نژادي بودند پر كرد.
اين كار در آن دوران، بسيار غير عادي بود، هر چند بن‌ني گودمن، سفيدپوست بود. مشهورترين خواننده بلوز ـ جاز دوره سوئينگ، بي‌ترديد كسي جز بيل‌لي هاليدي (Billie Holiday) نيست كه به او لقب ليدي دي (Lady Day) داده بودند. او در سال 1915 در بالتيمور به دنيا آمد و دوره كودكي را در فقر مطلق گذراند. در اواخر سالهاي 20 به نيويورك رفت و در كلوپهاي شبانه هارلم مشغول كار شد. پس از كسب شهرت، در سال 1935 نخستين صفحه خود را ضبط كرد. بعدها با همكاري گروههاي معروف، از جمــله گروه كنت بيسي (Count Bassie) و‌ آرتـي شـاو (Arti Shaw) آثار درخشاني را ضبط كرد.
بيل‌لي‌ هاليدي به‌ندرت بلوزهاي سنتي را مي‌خواند؛ ولي، در تبديل هر ترانه‌اي به يك تجربه عاطفي، مهارت حيرت‌انگيزي داشت. هاليدي در طول سالهاي 40 و 50 در كلوپهاي سراسر كشور به خواندن پرداخت، ولي صداي او به طرز روزافزوني تحت تأثير اعتياد به هروئين از بين رفت. او پس از دستگيري به خاطر حمل مواد مخدر، در بيمارستاني در نيويورك درگذشت.

منبع : سوره مهر

ehsanmir
Saturday 14 February 2009, 09:21 PM
بوگی ووگی (Boogie Woogie)، موسیقی ای پرتحرک و رنگارنگ با تاریخی به همان اندازه پر نقش و نگار است. مبدا پیدایش این موسیقی که در ابتدا به عنوان موسیقی رقص سیاهپوستان فقیر جنوب آمریکا شناخته شده، چندان مشخص نیست.

You can see links before reply
در سال 1938، تب بوگی ووگی در آمریکا و سپس اروپا همه گیر شد، و این زمانی بود که نوازندگانی چون آلبرت آمونز (Albert Ammons)، پیت جانسون (Pete Johnson) و مید لاکس لوییس (Meade Lux Lewis) در کارنگی هال (Carnegie Hall) به اجرای برنامه پرداختند.

با وجود اینکه بوگی ووگی تاثیر فراوانی بر انواع موسیقی پس از خود برجا گذاشت اما چنان که باید به حفظ و بازگویی تاریخ جالب توجه آن اهمیت داده نشده بود. به تازگی بعضی از علاقمندان و محققان موسیقی به کار کشف و تحقیق در باره این موسیقی پرداخته اند که خلاصه ای از جالبترین نکات تاریخی و همچنین شرح کوتاهی از مشهورترین نوازندگان این سبک را در اینجا آورده ایم.
لوکوموتیو بخار الهام بخش اولین نوازندگان بوگی ووگی شد
پل الیور (Paul Oliver) مورخ موسیقی، در کتاب خود به نام "داستان بلوز" (The Story of the Blues) آورده است:

"هنگامی که دوران بلوز آغاز شد، حومه شهرها آرام و ساکت بود و بلندترین صدایی که این سکون را برهم میزد غرش ترن بخاری بود که مسیر خود را در درون دشت دنبال میکرد و لکه ای از دود را در آسمان آبی برجای میگذاشت و در حالی عبور لحظه کوتاهی از هیجان ایجاد میکرد، صفیر سوت واضحی که مانند نغمه های بلوز کاهش مییافت و کم کم به ناله ای تبدیل میشد و بعد، قطار رفته بود."

"میگویند که مهندسین، لوله سوت قطار را طوری تنظیم کرده بودند که نوایی مانند موسیقی بلوز از آن خارج شود اما احتمالا این سوت تنها برای کارگرانی که ساعت را از طریق عبور قطارها محاسبه میکردند، چنین صدایی میداد."

" نوازندگان ناشناس سیاهپوست، که در آرزوی سوار شدن بر قطار و دور شدن از مشکلات خود بودند، ریتم لوکوموتیو بخار و ناله سوت آنرا به شکل موسیقی رقص تازه ای درآوردند که آنرا در تالارهای رقص و کافه های بین راه مینواختند.به این ترتیب، بوگی ووگی یا موسیقی نوازندگان نه چندان ماهری که پیانو را به سازی با آوای یک قطار پلی ریتمیک مبدل کرده بودند، روش نواختن پیانو را برای همیشه تغییر داد."

در سال 1986، پل الیور در یک برنامه تلویزیونی درباره انتشار بوگی ووگی توضیحات بیشتری داد:

"حالا دیگر مامورین قطار به دیدن نوازندگان پیانویی که از کمپهای چوب بری می آمدند، عادت کرده بودند، آنها چند داستان برای مامور تعریف میکردند، از قطار پایین میپریدند و به یک کمپ چوب بری دیگر میرفتند و برایشان هشت ساعت موسیقی میکده ای یا barrelhouse (از نامهای اولیه بوگی ووگی) مینواختند."

"به این ترتیب این موسیقی - در سرتاسر تگزاس- و متعاقبا، در خارج از تگزاس منتشر شد و پس از خروج از تگزاس به لوییزیانا رسید. یک نوازنده پیانو به نام جورج توماس George Thomas که از سال 1910 در لوییزیانا مسکن گزیده بود، به نوشتن ترانه هایی به نام New Orleans Hop Scop Blues پرداخت که موسیقی آن دارای رگه هایی از سبکی است که امروز به عنوان بوگی میشناسیم."

19 ژوئن 1865، نقطه عطفی در شکل گیری بوگی ووگی
یکی از محققین سبک بوگی ووگی به نام جان تنیسون (John Tennison) که به نانجان (Nonjohn) شهرت دارد، در کتاب خود به نام بوگی ووگی، چنین آورده است:

"جستجوی من در باره مبداء بوگی ووگی در داخل ایالات متهده بیشتر بر شواهدی درباره سبک اوستیناتو (ostinato، که از یک لغت ایتالیایی به معنای سمج گرفته شده است، یک موتیف یا جمله موسیقایی است که به طور مداوم در یک دانگ مشخص تکرار میشود) در نواختن سازهای کوبه ای و همچنین روش نواختن ملودیهای اصلی با این سازها در میان اهالی آفریقای غربی و همچنین تعمیم دادن این شیوه خاص در نواختن پیانو متمرکز شده است."

من چند فرضیه دارم که امیدوارم صحیح باشند. اول اینکه بردگان در دوران قبل از جنگهای انفصال، دسترسی بسیار اندکی به پیانو داشتند و در کل فعالیتهای بردگان در زمینه موسیقی بسیار محدود بود زیرا اربابان آنها اعتقاد داشتند که چنین فعالیتهایی روحیه شورشی آنها را تقویت میکند. البته شکی نیست که در آن زمان استثنائاتی نیز وجود داشته اند و بوگی ووگی در میان چنین افرادی شکل گرفته است."

"اما مهمترین واقعه به نظر من، روز 19 ژوئن 1865 است که در این روز، پایان جنگ انفصال و پایان برده داری در تگزاس اعلام شد. در نتیجه از این تاریخ اهالی آفریقایی/آمریکایی تگزاس به درک تازه ای از آزادی رسیدند و در چهار عرصه مختلف زندگی خود، تغییراتی اساسی به وجود آورند که از عشق به موسیقی نشات میگرفت :

• به دست آوردن امکان سفر آزادانه
• پرداختن به موسیقی و کسب تجربه در آن
• تبادل نظریات و ایده های خود در زمینه موسیقی با یکدیگر
• دسترسی به وسایلی که قبل از آن ممنوع بود، از جمله پیانو"
:Laie_28::8ysyvb::Laie_28::8ysyvb::Laie_28::8ysyvb ::Laie_28::8ysyvb::piano:

Amirrelax
Saturday 25 July 2009, 12:42 PM
اغلب گفته می‌شود که موسیقی Jazz جز تنها شکل هنری است که در آمریکا بوجود آمده، با این حال موسیقی Blues بلوز درست پابه‌پای آن پیشرفته رفته است. در واقع این دو سبک شباهتهای زیادی با یکدیگر دارند.
هر دو بوسیله سیاهپوستان آمریکا و در جنوب ایالات متحده، در نیمه دوم قرن ۱۹ پدید آمده‌اند و سپس در دهه‌های اوایل قرن ۲۰ به مناطق دیگر گسترش یافته‌اند؛ هر دو دارای نت غمگین بلو هستند که از تغییر شکل یک نت خاص به ربع پرده یا نیم پرده بوجود می‌آید و هر دو از اصل بداهه نوازی بهره می‌گیرند. بلوز و جز هر دو تاثیرات زیادی بر موسیقی پاپ در آمریکا داشته‌اند و در واقع بسیاری از عناصر کلیدی در موسیقی پاپ، سول، ریتم اند بلوز و راک اند رول ریشه در موسیقی بلوز دارند. مطالعه و بررسی دقیق این سبک، سهم زیادی در فهم بیشتر دیگر سبکها خواهد داشت. گرچه هیچگاه بلوز در لیست پرفروشترینها قرار نگرفت، اما با این حال همیشه بطور جدی نه تنها در کنسرتها و فستیوالها در سراسر ایالات متحده، بلکه در همه جای زندگی روزمره حضور آن احساس می‌شود.


سبک بلوز دقیقا چیست؟ به گفته آهنگساز و خواننده مشهور، ویلی دیکسون، در حقیقت بلوز واقعیت‌های زندگی است. نگاهی به گذشته و به زادگاه سبک بلوز منظور دیکسون را روشن‌تر می‌سازد.


● تاریخچه بلوز:
این سبک هنری‌، ریشه در سختی‌ها و مشکلات سیاهان آمریکا دارد. بین سالهای ۱۶۱۹ و ۱۸۰۸ هزاران نفر از مردم غرب آفریقا که بیشترشان از قبایل: ارادا، داهومی و فالانی بودند، به زور اسلحه دستگیر، و با بی‌رحمی تمام بعنوان برده به آمریکا آورده شدند. آنها در حراجی‌ها در معرض فروش قرار گرفتند و سپس روانه مزارع و کشتزارها شدند و به کار طاقت فرسا از طلوع تا غروب آفتاب وادار شدند؛ در حالیکه به انسانیتشان هیچگاه اهمیتی داده نمی‌شد. این کارگران هنگام کار ناراحتی‌های خود را با سردادن ملودیهای قدیمی موطن خود ابراز می‌کردند. سنت اینان آوازخوانی گروهی بود و بسیاری از این سرودها از یک الگوی پرسش و پاسخ پیروی می‌کرد که در آن رهبر گروه چیزی را می‌خواند و سپس بقیه با تکرار یا پاسخ به او همراهی‌اش می‌کردند. این نوع آوازها فریادهای سر مزرعه نامیده می‌شدند. پس از انتشار منشور آزادی در سال ۱۸۶۳ و رهایی بردگان و طی دهه‌های بعد، سیاهپوستان جنوب، سنت آوازخوانی خود را ادامه دادند در حالیکه بعنوان رعیت همچنان با حقوق ناچیز کار می‌کردند. آنها در مراسم کلیسا و نیز در سفرهائی که گروههای رقص و آواز اروپائی در آنجا حضور داشتند، کم کم با موسیقی اروپائی آشنا شدند. رفته رفته این سیاهان در برنامه‌های شو با رقص یا اجرای موسیقی و برنامه‌های کمدی شرکت داده شدند. تنوع ملودیهای قدیمی آفریقایی و ترکیب آن با سبکهای مختلف موسیقی اروپائی، سبک جدیدی را بوجود آورد که ما امروزه آنرا با نام بلوز می‌شناسیم. طی دهه نخست قرن بیستم گیتار بعنوان ساز اصلی جانشین بانجو شد که ریشه در آفریقا داشت و الگوی پرسش و پاسخ ترانه خوانی در مزارع آن زمان تبدیل شد به پرسش از سوی خواننده و پاسخ توسط گیتاریست.

Amirrelax
Saturday 25 July 2009, 12:43 PM
● راهیابی بلوز به شهر:
موسیقی بلوز همراه با سیاهان جنوب آمریکا، در طول رودخانه می‌سی‌سی‌پی، کم‌کم از مزارع و روستاها به شهرها، بویژه نیو‌اورلئان، ممفیس و سنت لوئیس راه یافت. رهبر گروه سیار بلوز،‌ هندی W.C.Handy، با نوشتن ترانه‌های ممفیس بلوز در سال ۱۹۱۲ و سنت لوئیز بلوز در سال ۱۹۱۴ رشد و شکوفائی سبکهای جدید را خاطر نشان کرد. در سال ۱۹۲۰ اولین آلبوم گروه تحت عنوان Crazy Blues ضبط شد. دهه‌های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ سالهای شکوفائی بلوز بود و تعدادی خواننده و موسیقی‌دان از طریق کنسرت و فروش آلبوم در جامعه سیاهان آمریکا به شهرت رسیدند. طی جنگ جهانی دوم بسیاری از سیاهان نوازنده بلوز به شهرهای شمالی مهاجرت کردند. پس از اتمام جنگ سبک جدبد Urban Blues بلوز شهری توسعه یافت. در اواخر دهه ۱۹۴۰ این سبک به وسایل الکترونیکی مجهز شد و درام نیز به سری گروه آنها که قبلا بیس ،گیتار الکتریک، پیانو و هارمونیکای تقویت شده در اختیار داشتند، افزوده شد. شیکاگو نیز مرکز فعالیت بلوز شد. با گسترش مهاجرت سیاهپوستان از جنوب به شمال، موسیقی بلوز نیز با آنها منتقل شد و در سبکهای مختلف توسعه پیدا کرد. در یکی از این سبکها که شیکاگو بلوز نامیده می‌شود، گیتار و هارمونیکا سازهای اصلی هستند. در سبک دیگر، ممفیس بلوز موسیقی‌دانانی نظیر B.B.King بی‌بی‌کینگ مطرح هستند که گیتار را با سازهای بادی بویژه ساکسیفون و ترومپت ترکیب کرده‌اند. با این حال سبک دیگری بنام دلتا بلوز، گیتار آکوستیک را ساز اصلی می‌دانند و بالاخره در تگزاس نوازندگان، گیتار الکتریکی سبک وزن را ابداع کردند که با کاپو (۱) و با هر ۴ انگشت و یا انگشت شست نواخته می‌شود.

(۱) کاپو Capo وسیله کوچکی است که در ناحیه گردن ساز برای بالا بردن کوک سیم‌ها بکار می‌رود.

● تاثیر بلوز بر موسیقی پاپ:
اولین ترانه‌های موفق و محبوب ستارگانی نظیر الویس پریسلی و جری لی لوئیس در دهه ۱۹۵۰ به دنبال پیشرفت آکورد و الگوهای شعری در میزان استاندارد دوازده حاصل شد. در ضرب اصلی بلوز، ریتم سه چهارم نواخته می‌شود. به هر حال این سرعت گرفتن ضرب بود که باعث شد ویژگیهای بلوز به راک‌اند‌رول تکامل پیدا کند و بالاخره اینکه راک‌اند‌رول بخش عظیمی از موسیقی پاپ را برگرفت و بلوز همچنان به بازار کوچک خود بسنده کرد.

● ساختار آهنگ در سبک بلوز:
شعرهای بلوز اغلب دارای سه سطر و دوازده میزان است. از ابتدا آکوردهای اصلی برای سطر یک و چهار میزان اول نواخته می‌شود. سپس چهار آکورد برای میزان پنج و شش نواخته می‌شود و به دنبال أن یک آکورد برای میزانهای هفت و هشت نواخته می‌شود. سطر آخر متفاوت است و پنج آکورد برای میزانهای نه و ده و به دنبال آن یک آکورد برای میزانهای یازده و دوازده زده می‌شود. شعر در موسیقی بلوز سه سطر احساسی است. سطرهای اول و دوم یکسان هستند البته با‌ آکوردهای مختلف، ولی سطر سوم متفاوت است. این ساختار را میزان دوازده بلوز می‌نامند. برای مثال به این سه سطر از لوئیس بلوز توجه کنید:

هیچ دوست ندارم غروب خورشید را ببینم I hate to see that evening sun go down
هیچ دوست ندارم غروب خورشید را ببینم I hate to see that evening sun go down
چون فکر می‌کنم این بار، دیگه دفعه آخره. It makes me think I�۰۳۹;m on my last go round

Amirrelax
Saturday 25 July 2009, 12:44 PM
● سازهای موسیقی:
در گروههای مدرن بلوز، که به سازهای الکترونیکی مجهزند بیش از یک سری استاندارد از این سازها وجود دارد. برای مثال در سبک Urban Style آربن استایل در شیکاگو، سازهای اصلی گیتار الکتریک و هارمونیکای تقویت شده می‌باشند و سازهای فرعی شامل بیس، درام، پیانو و ریتم گیتار است. گروههای جنوب آمریکا نظیر ممفیس و نیواورلئان، اغلب یک سری سازهای بادی مثل ساکسیفون و ترومپت دارند ولی اغلب بصورت Solo سولو اجرا نمی‌شوند. در بلوز صدای خواننده همیشه واضح و بلند است و البته بیشتر در ابتدا و بعنوان صدای اصلی شنیده می‌شود و همخوانیهای هارمونیک در سبک بلوز به ندرت به چشم می‌خورد.


● تاثیرات سبک بلوز:
به هر حال تا دهه ۱۹۶۰ بلوز بیشتر طرفداران خود را از دست داده بود و بسیاری از هنرمندان اصلی بلوز بازنشسته شده و یا از دنیا رفته بودند، با این حال اجرای دوباره ترانه‌های قدیمی بلوز توسط گروههای محبوب راک نظیر Rolling Stones رولینگ استونز و Led Zeppelin لد زپلین باعث شد که بلوز مجددا توسط جوانان کشف شود. بسیاری از موسیقیدانان قدیمی بلوز،‌ حتی برخی‌ها که اجراهای اولیه‌شان به چند دهه قبل برمی‌گشت، دوباره کشف شدند: مادی واترز، جونیور ولز، بادی گای، فردی کینگ، جیمز کاتن، بو دیدلی، هاولینگ ولف، جان لی هوکر و بالاخره بی‌بی کینگ. وقتی طرفداران جوان، از گروههای سبک بلوز استقبال کردند و آنها را در آغوش گرفتند، دیگر بلوز از زمره موسیقی‌دانان سیاهپوست خارج شده بود. موسیقی‌دانان سفیدپوستی مانند گیتاریست جانی وینتر و نوازنده هارمونیکا پاول باترفیلد با الهام از آهنگهای قدیمی بلوز و اجرای جدید خود شهرت فراوان بدست آوردند. موسیقی بلوز در بین موسیقی‌دانان بریتانیا نیز محبوبیت خاصی پیدا کرد. پیانیست و نوازنده هارمونیکا، جان مایال، یک گروه بلوز را رهبری کرد که با اجراهای بسیار ماهرانه گیتار، بوسیله Eric Clapton اریک کلاپتن، تا جائی جلو رفت که با اجرای اکثر ترانه‌های بلوز، این سبک از موسیقی را دوباره به طرفداران بیشمار راک معرفی کرد. در اصل طی دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ موسیقی‌دانان انگلیسی سفیدپوست و جوان، دوباره بلوز را در آمریکا احیاء کردند. مفسران اجتماعی این ادغام و همیاری موسیقی‌دانان سیاهپوست و قدیمی بلوز با طرفداران جوان و سفیدپوست را به فال نیک گرفته و معتقدند که این امر به موفقیت جنبش حقوق شهروندی و پیشرفت روابط نژادی در آمریکا کمک زیادی کرده است. گرچه بلوز و موسیقی پاپ امروزه اشتراک زیادی باهم ندارند ولی شباهتهای زیادی بین بلوز و سبک Hip-Hop هیپ-هاپ وجود دارد: نه از لحاظ موسیقی، هرگز! بلکه از لحاظ اینکه هردو دارای خواننده‌هایی هستند که از سختی‌ها، درد و رنجها و بی‌عدالتی‌ها در زندگی شکایت می‌کنند و هر دو یک الگوی پرسش و پاسخ را به نمایش می‌گذارند. بلوز بخاطر اینکه پایه و الهام بخش دیگر سبکهای موسیقی در آمریکاست، تاثیرهای بسیار زیادی را نیز داراست.

● وضعیت فعلی بلوز:
موسیقی بلوز امروزه باردیگر تجدید حیات یافته و بازار نوار و کنسرت آن کاملا داغ است. تعداد کمی از موسیقیدانان نسل قدیمی بلوز اکنون زنده و در صحنه‌های موسیقی فعالند. بی‌بی ‌کینگ و بادی گای راه را برای موسیقیدانان جوانی که سنت آنان را ادامه می‌دهند هموار کردند. کینگ پس از سالها انتظار برای همنوازی با Eric Clapton اریک کلاپتن بالاخره با اجرای مشترک (همسفر با شاهان) برنده جایزه Handy هندی برای آلبوم جدید خود شد. گای نیز در Legend Club خود در شیکاگو مشغول است و با آلبوم Sweet Tea (چای شیرین) خود برنده جایزه هندی سال ۲۰۰۲ برای بهترین هنرمند مرد و بهترین گیتاریست سال شد. بعضی از اعضای مشهور نسل جدید بلوز عبارتند از: رابرت کری خواننده و گیتاریست، اتا اسمیت خواننده، کب مو گیتاریست، لاکی پیترسن نوارنده چند ساز و شوگر بلو نوازنده هارمونیکا. تعدادی از شرکتهای ضبط و نوار با هنرمندان بلوز کار می‌کنند. شیکاگو الیگیتور رکورد، تنها یکی از چندین شرکت است که فقط با بلوز کار می‌کند. مالاکو رکورد، در می‌سی‌سی‌پی سالهاست که اجراهای بلوز را ضبط می‌کند و هنرمندانی نظیر لیتل میلتن، بابی بلند، رابی راش و دیگران را مطرح کرده است. پخشهای زنده موسیقی بلوز در میان طرفداران در کنسرتها و کلوپها همچنان محبوبیت خاص خود را حفظ کرده است و شنوندگان بلوز همیشه ویژگیهای اساسی این سبک، یعنی احساسات عمیق و بداهه‌نوازی را ارج می‌نهند. فستیوالهای بلوز گسترش یافته‌اند و گروههای مختلف با اجراهای پی‌در‌پی در صدد‌ند که مشتاقان خود را راضی نگه دارند. مشتاقانی که از شنیدن موسیقی بلوز حتی از شب تا صبح سیر نمی‌شوند.

Amirrelax
Saturday 25 July 2009, 12:45 PM
● معرفی ستارگان سیاه آسمان بلوز:
▪ Bessie Smith: بسی اسمیت را بعنولن امپراتریس بلوز می‌شناسند و او با ارتعاشات گرم صدا و نیز اجراهای پرشور براستی شایسته این لقب است. او در سال ۱۸۹۵ در تنسی بدنیا آمد و کارش را با خواندن ترانه‌های مذهبی در کلیسا شروع کرد. در سال ۱۹۲۳ ترانه بسیار موفق او Down Hearted Blues بیش از ۲ میلیون نسخه فروش داشت. او در ۲۶ سپتامبر ۱۹۳۷ در یک سانحه رانندگی در می‌سی‌سی‌پی شمالی جان خود را از دست داد. او را بخاطر سیاه بودنش به اولین بیمارستان بعد از این تصادف راه نداده بودند.

▪ John Lee Hooker: جان لی هوکر طی حرفه طولانی خوانندگی خود سبک جدیدی را بنام Boogie برای بلوز به ارمغان آورد. او در سال ۱۹۱۷ در می‌سی‌سی‌پی بدنیا آمد. اولین تاثیراتش را از پدر که یک مبلغ مذهبی بود گرفت و پدرخوانده وی نیز اولین گیتارش را به او هدیه داد. مثل خیلی از سیاهپوستان دیگر اهل جنوب آمریکا، او نیز روستاهای جنوب آمریکا را رها کرد و به شهرهای شمالی رفت. در سال ۱۹۴۳ به دیترویت رفت و در کارخانه‌های اتومبیل سازی و فولاد مشغول بکار شد. در اولین سال ضبط آثارش در سال ۱۹۴۸ ترانه موفق Boogie Chillen (حالت عامیانه Boogie Children که به معنی بچه‌‌های خوش رقص است) را اجرا کرد و سپس با ترانه I�۰۳۹;m in the Mood دوباره رتبه اول چارت موسیقی را در گرفت. در سال ۱۹۹۰ با اجرای Healer برنده جایزه گرمی شد و در این اجرا علاوه بر بزرگانی چون Carlos Santana کارلس سانتانا، کیس ریچاردز و بانی ریت بعنوان نوازندگان مهمان حضور داشتند. او با ون موریسون ترانه‌سرا و خواننده ایرلندی نیز چندین آلبوم منتشر کرد. هوکر در سال ۲۰۰۱ از دنیا رفت.

▪ Roy Buchanan: از هنرمندان سفید‌پوست صاحب سبک در بلوز می‌باشد و Alligator اولین شرکتی بود که با وی قرارداد بست. اوج هنر بداهه‌ نوازی خود را در آهنگ After Hours نشان می‌دهد و آهنگهای احساسی‌ Roy نظیر Black Autumn، Sweet Dreams، Hey Joe، Five String Blue مهر تاییدی بر آهنگسازی او می‌زند. بوچانان در حالی از دنیا رفت که موسیقیش را کمتر کسی درک کرد و سولوهایش برای بیگانگان بلوز اصیل، مفهومی نداشت.

▪ Muddy Waters: مادی واترز را بنیان‌گذار بلوز مدرن و مجهز به سازهای الکترونیکی می‌شناسند. او در سال ۱۹۱۵ در می‌سی‌سی‌پی بدنیا آمد. او هنگانیکه راننده تراکتور بود شروع به یادگیری و نواختن گیتار کرد و در سال ۱۹۴۱ بلوز آکوستیک را ضبط کرد و در سال ۱۹۴۳ به شیکاگو رفت و تا سال ۱۹۵۰ توانست گروه کوچک بلوز خود را راه بیندازد که خود واترز نیز گیتار الکتریک می‌نواخت. او تا زمان مرگش در سال ۱۹۸۳ به اجراهای قوی خود هم بصورت خواننده و هم گیتاریست ادامه داد.

▪ Robert Johnson: رابرت جانسون ملقب به شاه خوانندگان دلتا بلوز در نواختن گیتار نیز استاد بود. او در سال ۱۹۱۱ در می‌سی‌سی‌پی بدنیا آمد. بیشتر زندگی کوتاه هنری خود را به نواختن گیتار در رقصهای محلی سپری کرد. شعرهای احساسی و مهارت وی در نواختن گیتار، کار او را از دیگران متمایز می‌کند. او در سال ۱۹۳۸ درگذشت. برخی بر این عقیده‌اند که شاید یک عاشق عصبانی او را مسموم کرده است ولی نحوه دقیق مرگ وی هنوز هم یک راز است.

▪ B.B. King: امروزه بی‌بی کینگ سرشناس‌ترین موسیقیدان بلوز است. شهرتی که واقعا شایسته اوست. او در سال ۱۹۲۵ در ایندیانا‌نولای می‌سی‌سی‌پی بدنیا آمد و اسم مستعار ‌‌B.B بی‌بی (بلو بوی Blue Boy) را هنگام اجرای برنامه‌های رادیوئی در ممفیس تنسی به او دادند. مانند دیگر سیاهان ساکن دلتای می‌سی‌سی‌پی، او نیز از مهاجران جنوب بعد از جنگ جهانی دوم بود. از دهه ۱۹۴۰ تا دهه ۱۹۶۰ در کلوپهای مختلف در جنوب گیتار می‌نواخت ولی بدلیل تبعیض نژادی تمامی حاضران در برنامه‌‌های او سیاه پوست بودند. او در سال ۱۹۴۸ با نواختن در فستیوالهای بلوز، سالنهای کنسرت، دانشگاهها و در شوهای تلویزیونی در سراسر آمریکا به شهرت رسید. او سالهای زیادی Show برگزار کرد و در هر سال بیش از ۳۰۰ اجرا داشت که در نوع خود بی‌نظیر است و هیچ هنرمند بلوز تاکنون نتوانسته در سخت‌کوشی به گرد پای او برسد.

تا اواخر دهه ۱۹۶۰ کینگ سبک مشهور نواختن گیتار خود را کامل می‌کند. او با ارتعاش دست چپ روی سیمهای گیتار و با تغییر و بالا و پائین بردن نتها، می‌تواند نتهای بلوز را که لازم و جزء‌ لاینفک این سبکهاست، به زیبائی بنوازد. این صدای آوازگونه گیتار همراه با صدای رسای او در سال ۱۹۶۹ یکی از بزرگترین موفقیتها را برای او با اجرای The Thrill is Gone به ارمغان آورد. این ترانه درست در هنگامیکه فروش نوارهای بلوز در بازار با رکود مواجه شده با موفقیت تمام به فروش می‌رود و جایزه گرمی را برای وی به ارمغان آورد. ترانهّ‌‌های او طیف وسیعی از احساسات را در کنار ناراحتیهایی که همیشه با موسیقی بلوز همراه است نشان می‌دهد. او شوخ‌طبعی را با درکی عمیق از طبیعت انسانی در هم می‌آمیزد که: هرکسی بالاخره کمی دروغ می‌گوید. کینگ طی دوران طولانی موسیقیائی خود در بسیاری از آثار همکاری داشته است.
موسیقیدانان جوان راک، بویژه همکاریها و کمکهای او به پیشبرد این سبک موسیقی را ارج می‌نهند. در سال ۱۹۸۸ بی‌بی کینگ همراه با گروه ایرلندی U۲ در ترانه موفق When Love Comes to Town خواننده و نوازنده گیتار بود. او در سال ۲۰۰۱ همراه با Eric Clapton آلبومی را تحت عنوان همسفر با شاه ضبط کرد که جایزه عالی موسیقی را برد. کارهای گیتار او تاثیر بسیاری روی نوازندگان جوان داشته است و تا به امروز تنها سفیر و نمایده بلوز است

منبع: سایت موسیقی راک

bbaei
Sunday 16 May 2010, 09:49 AM
mer30،،الان بابک امینی ایرانه یا اونور آبه؟و درسته که میگن با حمید عسگری کار می کنه؟و توی کنسرت زاهدان حمید کار گیتارشو برعهده داشته؟

avm
Sunday 16 May 2010, 10:36 AM
mer30،،الان بابک امینی ایرانه یا اونور آبه؟و درسته که میگن با حمید عسگری کار می کنه؟و توی کنسرت زاهدان حمید کار گیتارشو برعهده داشته؟

راستش تا اوجایی که من میدونم برای اون امید و ایمان حجت گیتار میزنن

ارسلان

piano4all
Tuesday 6 September 2011, 11:23 AM
در رابطه با موسیقی جاز


جاز یا جَز یکی از گونه.های موسیقی است که از مشخصات آن نت.های آبی، مکث و ضدضرب، ضرب.های تاب.دار و خرامان (سوینگ)، پرسش.وپاسخ.خوانی، چندضربی بودن و بداهه.نوازی است. جاز را نخستین گونه هنری پدید آمده در ایالات متحده امریکا می.دانند.

جَز در فرهنگ و موسیقی غرب افریقا و نیز در سنت.های موسیقائی سیاهان امریکا مانند بلوز و رگتایم و دسته.های موسیقی نظامی اروپائی ریشه دارد. در آغاز سده بیستم این گونه موسیقی در میان سیاهان امریکا رواج یافت و در دهه 1920 در بسیار از کشورها رایج گردید. از آن زمان به بعد جَز تأثیر زیادی در عرصه موسیقی داشته و هنوز در تحول و تغییر است.

وینتون مارسالیس ترومپت نواز چیره.دست امریکایی و برنده جایزه پولیتزر در باره جاز می..گوید:

"جاز ابداع سیاه.هاست. جاز بازگوکننده خیلی چیزهای عمیق روحی است و نه تنها درباره ما سیاه.ها و نحوه نگاه ما به مسائل است بلکه درباره اصل معنی زندگی مردمسالارنه امروزی هم است. جاز همان شرافت نژاد سیاه است که به صورت صدا درآمده است. در این سبک از موسیقی همه چیز را می.شود دید، چه ناگفته.گذاشتن.ها، چه نفوذ کردن‏ها، چه پیچیده.بودن.ها و چه مستور ماندن.ها همه را می.شود در این سبک دید. تا جاییکه من میدانم نواختن جاز از همه سبکها سخت.تر است. جاز بهترین تفسیر احساسات شخصی در تاریخ موسیقی غربی است."

جاز خود به سبک‏های فرعی زیادی تقسیم می.شود که برخی از آن‏ها عبارت.اند از:

دیکسی‏لند
بیگ‏بند یا سوینگ
بی‏باپ
کول جز
فری جز
جاز برزیلی
سالسا جز
فیوژن
سول جز
اسید جز
سموث جز
مدال جز
آوانگارد جز
واژه جاز از زبان عوام سیاه.پوستان گرفته شده و احتمال می.رود که در اصل دارای معانی جنسی بوده، هرچند ریشه.های دیگری نیز برای آن پیشنهاد شده است.


.................................................. ..



تولد دوباره موسیقی جاز سیاهان بریتانیا

نيويورك تايمز:آمریکا، سرزمین اصلی موسیقی جاز است، و تقریبا تمام موسیقی.دان.های بزرگ جاز تاکنون از این کشور بوده.اند. اما در سال.های اخیر، ورق برگشته است. در دهه اخیر، بررسی.های متخصصان تاریخ موسیقی جاز نشان می.دهد آمریکا دیگر اولین و آخرین سرزمین جاز نیست. کشورهای جهان دیگر در این عرصه مقلدان صرف آمریکا نیستند، بلکه خود به جایگاهی والا دست یافته..اند و صاحب سبک شده.اند.
یکی از گروه.هایی که در سال.های اخیر تعدادی از مهم.ترین آثار موسیقی جاز را تولید کردند، گروهی است متشکل از چند سیاه.پوست بریتانیایی که رهبری آن را چهره آشنای موسیقی جاز، گری کرازبی بر عهده دارد. این گروه که نام آن «جزجاماییکا» است، از اواسط دهه نود به این سوتعداد زیادی آلبوم جز منتشر کرده. است که چند آلبوم از این بین جزء بهترین آثار این شاخه از موسیقی در سال.های اخیر است. اعضای این گروه عبارت.اند از سوتو کینچ نوازنده جوان ساکسیفون، دنیس باپتیست نوازنده ساکسیفون تنور، آبرام ویلسون، نوازنده ترومپت و خواننده گروه که متولد آمریکا است، و خود کرازبی که رهبری گروه را برعهده دارد.
اولین نکته جالب توجه در مورد این گروه، هویت آن.هاست که ترکیبی است از سیاه.پوستان آفریقایی و حوه دریای کاراییب ساکن بریتانیا. نکته دیگر این که اعضای این گروه، هر کدام گرایش.ها و ایده.هایی متفاوت از یک.دیگر دارند و همین امر موجب تنوعی خاص در قطعات آن.ها شده است. به این ترتیب، در موسیقی این گروه می.توان تلفیق جالبی از بلوز، جز کلاسیک، موسیقی آفریقایی و رگي، موسیقی مردم جاماییکا، را یافت.
از سویی دیگر، این گروه را می.توان نماینده موسیقی جز سیاهان بریتانیا دانست. این موسیقی، در واقع شکل گسترش.یافته.ای از جز کلاسیک آمریکایی است که تاکید بیشتری بر ریتم دارد. کرازبی و دیگر اعضای گروه، به نژاد و طبقه اجتماعی خود نیز بسیار اهمیت می.دهند و تلاش می.کنند این مساله به نوعی در موسیقی گروه نمود داشته باشد. جزییات بیشتر را بهتر است از زبان خود آقای کرازبی بشنویم.
گری کرازبی 50 ساله، یک جاماییکایی.الاصل متولد بریتانیا، خواهرزاده نوازنده سرشناس گیتار، ارنست رانگلین است. در حدود پانزده سال پیش، او یکی از بنیان.گزاران سازمان کانتری.پاین بود که در واقع مرکز آموزش موسیقی جاز سیاه.پوستان به شمار می.رود. پس از آن، او به همراه چند نوازنده دیگر گروه «جز وریورز» را تاسیس کرد که از گروه.های مهم جز بریتانیا در دهه هشتاد به شمار می.رود. خود او در این باره می.گوید: «در گروه «جز وریور» به خاطر مسائل مالی تمام سعی.مان را می.کردیم تا موسیقی.مان تا حد ممکن مخاطبان بیشتری داشته باشد و تجاری.تر باشد. اما نقطه عطف گروه ما آن.جا بود که برای اجرا به «کافه جز» لندن دعوت شدیم. در آن.جا توقعات از ما بسیار بالاتر بود و بعد از ظهرهای شنبه باید با ایده.های تازه و موسیقی جدی.تری که بیشتر شبیه به جز کلاسیک آمریکایی باشد به روی صحنه می.رفتیم.»
به این ترتیب بود که کرازبی بیش از پیش با جز کلاسیک آمریکایی درگیر شد و نهایت تلاشش را کرد که در این موسیقی تغییراتی ایجاد کند و مقلد صرف نباشد.
اما گری کرازبی در راه گسترش ایده.هایش با مشکلات زیادی هم مواجه شد. حتی تا همین سال.های اخیر نیز نوازندگان سیاه.پوست موسیقی جاز در بریتلانیا با مشکلات زیادی مواجه بودند، و تنها همین اواخر فشار سیاست.مداران رادیکال انگلیسی باعث شد آزادی.های بیشتری برای موسیقی..دانان و نوازندگان سیاه.پوست انگلیسی به وجود آید. تنها در همین سال.های اخیر این امکان فراهم شده که سیاه.پوستان در مدرسه موسیقی گیلدهال انگلیس جز تدریس کنند و آموزش ببینند، و مالک کافه جز لندن نیز کمک بزرگی در این راه به نوازندگان سیاه.پوست کرد و مکانی فراهم کرد تا این موسیقی.دان.ها گرد هم بیایند و با فراغ بال به تبادل تجربیات موسیقایی بپردازند.
«ما تنها گروهی هستیم که می.تواند معنای واقعی موسیقی جاز اروپایی را به جهانیان نشان دهد. ما تنها گروه اروپایی هستیم که با هیچ نوع محدودیت نژادی مواجه نیست و می.تواند به هر چه می.خواهد دست پیدا کند.»

piano4all
Tuesday 6 September 2011, 11:23 AM
آشنایی با Modal Jazz



اگر به موسیقی سبک بی باپ (bebop) توجه کرده باشید حتماً متوجه شدید که چگونه همراهی کنندگان سولیست از آکوردهای مختلف برای تغییرات سریع ملودی استفاده می کنند و یا برعکس چگونه سولیست برای هماهنگ با هارمونی - که به سرعت تغییر می کند - ملودی های روان بالا و پایین رونده با استفاده از نتهای کروماتیک اجرا می کند.

بسیاری از موسیقیدانان جز در دهه 50 از چنین تغییرات سریع هارمونی در ساخت موسیقی خود پیروی می کردند. تغییرات آکوردها در این دوره آنقدر زیاد بود که اغلب به نوازندگان برای اجرا، جز برگه حوای توالی آکوردها (Chord Progression) داده نمی شد و کافی بود تا سولیست با توجه به بالا و پایین رفتن هارمونی ملودی ای را بداهه اجرا کند. به همین دلیل در این دوران خیلی شاهد ساخت ملودی های بدیع، زیبا و شاخص نبودیم.

در واقع اگر به قعطات موسیقی به جا مانده از این دهه توجه کنید بوضوح شاهد آن هستید که موسیقیدانان بر روی خطوط حامل بدون سر کلید شروع به نوشتن آکوردهای مختلف می کردند بدون آن که گام مشخصی را برای قطعه انتخاب کرده باشند.

اما اواخر دهه 50 موسیقیدانان Jazz متوجه مشکلات خاص این روش ساخت و اجرای موسیقی شدند و به همین دلیل رویکرد خود در ساخت موسیقی را بتدریج تغییر دادند و شروع به استفاده از مدهای مختلف و مشخص گام های موسیقی در ساخت قطعات خود کردند.

این تغییر در ساخت و اجرا موسیقی پیامدهای جالبی در بر داشت به عنوان مثال در بی باپ نوازنده باس (Bass) ناچار بود همواره روی نتهای آکورد - که سریعاً هم تغییر داده میشد - اجرا داشته باشد در حالی که در مدل جدید با توجه به مد و گامی که در آن موسیقی اجرا می شد می توانست به راحتی آزادی حرکت بیشتری داشته باشد.

Miles Davis - Kind of Blue

نوازنده های پیانو و گیتار که عموماً تامین کننده هارمونی قطعات بودند نیز آزادی بیشتری پیدا کردند چرا که دیگر مجبور نبودند دقیقاً هارمونی و توالی آکوردهای پی در پی - که معلوم نبود از کدام مد کدام گام بیرون آمده اند - را مراعات کنند، دیگر آنها می توانستند برای همراهی ملودی در چهارچوب گام و هارمونی کلی آزادی عمل بیشتری داشته باشند.

همچنین سولیست نیز دیگر لازم نبود تا بدون برنامه از پیش تعیین شده حرکتهای افقی، بالا و پایین رونده - حتی شاید بی مورد - روی آکورد ها داشته باشد. او دیگر مد و گامی داشت که می توانست روی آن اندیشه کند تا ملودی زیبایی را خلق و اجرا کند. چرا که تا پیش از این ملودی او می بایست در چهارچوب تنگ آکوردهایی که با سرعت زیاد تغییر می کردند می گنجید در حالیکه در حالت مدال جز تغییر آکوردها، فرکانس بسیار پایین تری داشتند. بخصوص اینکه عموماً دو یا سه توالی آکورد ساده چند بار در قطعه ای مدال تکرار می شد.

در نهایت مهمترین نتیجه ای که این تغییر سیاست در ساخت و اجرای موسیقی برای Jazz به دنبال داشت راحتی و آزادی بیشتر برای بیان احساسات نوازندگان بود.

البته ناگفته نماند که ساخت ملودی در جز مدال بسیار دشوار تر است چرا که لازم است تا نوازنده عموماً در مدت زمان اجرای قطعه در یک مد و گام - که بندرت ممکن است تغییر هم بکند - به اجرای ملودی بپردازد و چنانچه از عهده این کار به خوبی بر نیاید با توجه به سادگی فضای هارمونی و ثبات نسبی مد و گام، نتیجه حاصله می تواند برای شنونده خسته کننده باشد.

خلاصه بحث
در موسیقی جز مدال هارمونی و توالی آکوردها به مراتب با فرکانس کمتری تغییر می کند تا سبکهایی نظیر بی باپ (bebop) یا هات جز (hot jazz) و بر خلاف دو سبک اخیر پایه و اساس جز مدال، گام و مدی است که موسیقی در آن نوشته شده است. این سبک از موسیقی جز بیشترین توانایی بیان احساسات را دارد.

piano4all
Tuesday 6 September 2011, 11:23 AM
سيمينولوژی: موسيقی جاز و عرفان

گروه سيمينولوژی با ترکيبی از موسيقی جاز و اشعار عرفانی ايرانی ، در طی چند سال اخير موفق به جلب نظر بسياری از منتقدان وهواداران موسيقی جاز در آلمان و ديگر نقاط دنيا از جمله کره جنوبی شده است.



اين گروه چهار نفره (سيمين سماواتی : خواننده و آهنگساز، بنديکت يانل : پيانو، رالف شوآرتز : کنترباس، کتان باتی: درامز) از سال 2002 ميلادی بطور مداوم در بسياری از فستيوال های موسيقی جاز آلمان برنامه اجرا کرده و چندين جايزه مانند جايزه موسيقی جاز و بلوز برلين را به خود اختصاص داده است.



موسيقی اين گروه مورد ستايش بسياری از نشريه های معتبر موسيقی جاز آلمان قرار گرفته است. نشريه Jazzpodium در باره اين گروه نوشته:



" .... گروه چهار نفره ای که موفق شده کلام و فرهنگ موسيقی ايران باستان را با موسيقی جاز بياميزد.... شايد اين بهترين راه برای ساختن پلی بين اين دو فرهنگ باشد.... جريانی بسيار مفيد برای موسيقی معاصر جاز در صحنه موسيقی آلمان."



نشريه Jazzthing نيز در باره گروه سيمينولوژی نوشته:



" گروه سيمينولوژی حسی جادويی می آفريند که شما را به رقص وا می دارد و لبخندی بر روی لبانتان ترسيم می کند. موسيقی اين گروه سرشار از فعل و انفعال پر احساس بين چهار نوازنده است همراه با صدای الهام بخش سيمين سماواتی که با لطافت صدای خود شما را تا آخرين لحظه به سکوت وا می دارد."



اولين آلبوم گروه مجموعه ای از اجراهای زنده موسيقی آنها با نام Get Stronger بود که درسال 2002 ميلادی به بازار ارائه شد و اولين آلبوم استوديی اين گروه با نام Per Se در سال 2005 راهی بازار شد.



سيمين سماواتی خواننده گروه متولد 14 ژانويه سال 1976 ميلادی در شهر برانشوگ آلمان است. او دوازده ساله بود که نواختن پيانو را آغاز کرد و يک سال بعد شروع به آموختن آوازخوانی کرد و در گروه های مختلف کر می خواند.



در سال 1992 سيمين همراه با رالف شوآرتز نوازنده گيتار (که بعدا نوازنده کنترباس گروه شد) گروه دو نفره RACY را تشکيل داد. اين دو در چندين شهر آلمان مشغول به اجرای موسيقی خود شدند و به اين ترتيب هسته مرکزی گروه شکل گرفت.



چندی بعد در سال 1995 سيمين به مدت چهار سال مشغول تحصيل موسيقی کلاسيک و نواختن پيانو، درامز و همينطور آواز خوانی در Hochschule fur Musik und Theater در شهر هانوور شد. در اين مدت سيمين علاقه خود را برای موسيقی جاز از دست نداد و از اين رو از سال 2000 تا 2005 در Hochschule der kunste مدرسه هنری شهر برلين به ياد گرفتن آواز خوانی در سبک جاز پرداخت.



ديگر اعضای گروه نيز هر کدام به نوبه خود نوازنده های ماهر و مسلطی هستند که در نواختن ساز موسيقی خود مهارت ويژه ای دارند و بارها موفق به کسب جايزه از سوی آکادمی های موسيقی آلمان شده اند.



Per Se آلبومی است در سبک Vocal Jazz که از قابليت و مهارت بالايی برخوردار است. در آن از اشعار خيام، حافظ و محمود ميرزايی به جای ترانه ها استفاده شده که به فارسی با صدای جذاب سيمين سماواتی اجرا شده اند.



سازها بطور پراکنده تنظيم و ضبط شده اند در نتيجه موسيقی جای نفس کشيدن برای خواننده باقی می گذارد. آلبوم بطور کل حال و هوايی اروپايی دارد و تمايلی آنچنانی به موسيقی جاز مرسوم آمريکايی ندارد برای مثال نمی توان آن را در کنار آلبوم Diana Krall گذاشت، Per Se از جنسی ديگر است. اين از طرفی بدليل اشاره هايی به موسيقی کلاسيک در موسيقی آلبوم است و از طرفی ديگر در ريتم هايی که باتی دارمر گروه می نوازد. ريتم های او در سبک جاز سنتی نيستند. ريتم های درامز مينيمال(حد اقل) هستند ولی همراه با کنترباس شوآرتز قسمت ريتم گروه را با مهارت و خلاقيت پر می کنند.



اولين نقطه قوت آلبوم Per Se و گروه سيمينولوژی بيش از هر چيز ديگر داشتن صدای مخصوص به خود است. به اين معنی که آلبوم و موسيقی گروه را بطور مشخص با گروه ديگری نمی توان مقايسه کرد بلکه فقط تاثيرات آنها از ديگر نوازندگان و سبک های موسيقی جاز را می توان بيرون کشيد و يا نشان داد. برای مثال شباهت سبک اجرای خواننده گروه، سيمين را می توان با Bobby McFerrin مقايسه کرد و يا در پيانوی يانل، می توان تاثير شايد غير مستقيمی از پلی ريتم های Dave Brubeck يافت. به عبارت ديگر بعد از شنيدن آلبوم برای اولين بار وجذب موسيقی آن به راحتی می توان اين گروه را از ميان انبوه جدا کرد. اين امر تنها هنگامی ميسر است که اعضای گروه کاملا مسلط و از هماهنگی منسجمی بر خوردار باشند.



نکته دوم لطيف و ساده بودن آلبوم است. ساده بدين معنا که ملودی ها و موتيف های موسيقی بيش از اندازه آرايش نشده اند. هر قطعه به طور روان به قطعه بعدی می پيوندد. اين نشانه قدرت ساختن و پرداختن موسيقی توسط آهنگساز و نوازنگان است. گاهی دانستن اين که چه نتی را نبايد نواخت سودمندتر است.



ملودی زبان فارسی هنوز محور مرکزی برای هارمونی موسيقی سيمينولوژی نيست. اشعاری که سيمين می خواند اگرچه به زبان فارسی هستند ولی در قالب ريتم ها و هارمونی موسيقی جاز اجرا می شوند. استفاده اشعار ايرانی به زبان فارسی هنوز به صورت تزيینی است. اين شيوه کاملا متفاوت با آهنگسازان موسيقی جاز ده 50 - 60 ميلادی است که از ملودی های موسيقی غير آمريکايی به صورت خالص استفاده می کردند و در نتيجه هارمونی می بايست خود را با آنها تطبيق می داد. يکی از بهترين نمونه اين آميختگی ملودی و هارمونی را در کار Gil Evans و Miles Davis در آلبوم Sketches of Spain سال 1959 می توان يافت.



دومين آلبوم گروه سيمينولوژی در سال 2007 به بازار ارائه خواهد شد.

piano4all
Tuesday 6 September 2011, 11:25 AM
دیکسیلند



دیسکی.لند نام سبک جاز رایج در اوائل قرن بیستم در شهر نیواورلئان است.

این نام اگرچه برای دوست.داران موسیقی جاز یادآور سبک بخصوصی از جاز است اما همه با کاربرد آن موافق نیستند و اصطلاحاتی مانند جاز کلاسیک یا جاز نیواورلئان را ترجیح می.دهند.

تاریخچه
اولین صفحه جاز که ضبط شد کار یک گروه از نوازندگان سفید پوست امریکائی بود که نام خود را گروه جاز دیکسی.لند گذاشته بودند. تاریخ این ضبط ۲۶ فوریه ۱۹۱۷ است. در آن سال.ها نوازندگان سیاه پوست به تدریج موسیقی جاز را ساختند ولی امکان (یا تمایل به) ضبط را نداشتند. تبعیض نژادی در جامعه امریکا بسیار رایج بود و سیاهان هم اغلب توان مالی این کارها را نداشتند. گروه جاز دیکسی.لند با به.کار بردن تکنیک.هائی که از نوازندگان سیاه گرفته بودند این صفحه را پر کردند.

نوازندگان سیاه جاز اغلب در کافه.ها و مجالس و محل.های مشکوک نیواورلئان مینواختند. نیواورلئان در ایالت جنوبی لوئیزیانا قرار دارد که زمانی قبل از جنگ.های انفصال امریکا در آن اسکناسی ده دلاری منتشر شده بود و روی آن به زبان فرانسه کلمه ده نوشته شده بود. فرانسوی.ها ده را «dix» مینویسند و «دی» میخوانند. زبان بسیاری از مردم لوئیزیانا فرانسه است ولی خیلی.ها در آن ایالت و ایالت.های دیگر از این تلفظ بی.خبر بودند و آن کلمه را «دیکس» می.خواندند و محض شوخی به آن اسکناس می.گفتند «دیکسی». کم.کم به ایالت.های جنوبی هم (به شوخی) گفتند «دیکسی.لند» یعنی سرزمینی که در آن اسکناس دیکسی رایج است. و البته جنوب یا دیکسی.لند هم مرکز و خاستگاه جاز بود. پس آن گروه سفید پوست که موسیقی جاز را به روش سیاهان جنوب (بخصوص نیواورلئان) می.نواختند احتمالاً برای تبلیغ این.که موسیقی آن.ها همان موسیقی سیاهان جنوب است نام خود را گروه جاز دیکسی.لند گذاشتند. اگرچه این نام بر روی این سبک ماند ولی خود سیاهانی که دیکس.لند می..نواختند نام.های دیگر را بکار می.بردند.

مشخصات
جاز دیکسی.لند مشخصه اصلی جاز را، که ضدضرب و بداهه.نوازی است، دارد ولی بداهه.نوازی نوازندگان دیکسی.لند معمولاً هم.زمان انجام می.گیرد یعنی بجای اینکه قسمت ضرب زمینه.ای فراهم کند و نوازندگان اصلی به نوبت بداهه.نوازی کنند، همه باهم مشغول بداهه.نوازی می.شوند. نتیجه موسیقی شلوغ و پلوغی است که اگر نوازندگانش به.حد کافی باهم نواخته باشند و باهم جور شوند بسیار هم شنیدنی و شاد است.

za2
Sunday 24 March 2013, 12:34 PM
اغلب گفته می‌شود که موسیقی Jazz جز تنها شكل هنری است كه در آمریكا بوجود آمده، با این حال موسیقی Blues بلوز درست پابه‌پای آن پیشرفته رفته است. در واقع این دو سبك شباهتهای زیادی با یكدیگر دارند. هر دو بوسیله سیاهپوستان آمریكا و در جنوب ایالات متحده، در نیمه دوم قرن ۱۹ پدید آمده‌اند و سپس در دهه‌های اوایل قرن ۲۰ به مناطق دیگر گسترش یافته‌اند؛ هر دو دارای نت غمگین بلو هستند كه از تغییر شكل یك نت خاص به ربع پرده یا نیم پرده بوجود می‌آید و هر دو از اصل بداهه نوازی بهره می‌گیرند. بلوز و جز هر دو تاثیرات زیادی بر موسیقی پاپ در آمریكا داشته‌اند و در واقع بسیاری از عناصر كلیدی در موسیقی پاپ، سول، ریتم اند بلوز و راك اند رول ریشه در موسیقی بلوز دارند. مطالعه و بررسی دقیق این سبك، سهم زیادی در فهم بیشتر دیگر سبكها خواهد داشت. گرچه هیچگاه بلوز در لیست پرفروشترینها قرار نگرفت، اما با این حال همیشه بطور جدی نه تنها در كنسرتها و فستیوالها در سراسر ایالات متحده، بلكه در همه جای زندگی روزمره حضور آن احساس می‌شود.

سبك بلوز دقیقا چیست؟
به گفته آهنگساز و خواننده مشهور، ویلی دیكسون، در حقیقت بلوز واقعیت‌های زندگی است. نگاهی به گذشته و به زادگاه سبك بلوز منظور دیكسون را روشن‌تر می‌سازد.
تاریخچه بلوز:
این سبك هنری‌، ریشه در سختی‌ها و مشكلات سیاهان آمریكا دارد. بین سالهای ۱۶۱۹ و ۱۸۰۸ هزاران نفر از مردم غرب آفریقا كه بیشترشان از قبایل: ارادا، داهومی و فالانی بودند، به زور اسلحه دستگیر، و با بی‌رحمی تمام بعنوان برده به آمریكا آورده شدند. آنها در حراجی‌ها در معرض فروش قرار گرفتند و سپس روانه مزارع و كشتزارها شدند و به كار طاقت فرسا از طلوع تا غروب آفتاب وادار شدند؛ در حالیكه به انسانیتشان هیچگاه اهمیتی داده نمی‌شد. این كارگران هنگام كار ناراحتی‌های خود را با سردادن ملودیهای قدیمی موطن خود ابراز می‌كردند. سنت اینان آوازخوانی گروهی بود و بسیاری از این سرودها از یك الگوی پرسش و پاسخ پیروی می‌كرد كه در آن رهبر گروه چیزی را می‌خواند و سپس بقیه با تكرار یا پاسخ به او همراهی‌اش می‌كردند. این نوع آوازها فریادهای سر مزرعه نامیده می‌شدند. پس از انتشار منشور آزادی در سال ۱۸۶۳ و رهایی بردگان و طی دهه‌های بعد، سیاهپوستان جنوب، سنت آوازخوانی خود را ادامه دادند در حالیكه بعنوان رعیت همچنان با حقوق ناچیز كار می‌كردند. آنها در مراسم كلیسا و نیز در سفرهائی كه گروههای رقص و آواز اروپائی در آنجا حضور داشتند، كم كم با موسیقی اروپائی آشنا شدند. رفته رفته این سیاهان در برنامه‌های شو با رقص یا اجرای موسیقی و برنامه‌های كمدی شركت داده شدند. تنوع ملودیهای قدیمی آفریقایی و تركیب آن با سبكهای مختلف موسیقی اروپائی، سبك جدیدی را بوجود آورد كه ما امروزه آنرا با نام بلوز می‌شناسیم. طی دهه نخست قرن بیستم گیتار بعنوان ساز اصلی جانشین بانجو شد كه ریشه در آفریقا داشت و الگوی پرسش و پاسخ ترانه خوانی در مزارع آن زمان تبدیل شد به پرسش از سوی خواننده و پاسخ توسط گیتاریست.

FMETAL
Saturday 20 July 2013, 07:29 PM
به علت عدم فعالیت از ۶ سال پیش تا کنون، این تاپیک بسته میشود.

FMETAL
Saturday 20 July 2013, 07:35 PM
به علت عدم فعالیت از ۶ سال پیش تا کنون، این تاپیک بسته میشود.

FMETAL
Sunday 21 July 2013, 08:04 AM
آرشیو معرفی‌ سبکهای Jazz