PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تئوری جامع از موسیقی



mona12
Wednesday 24 July 2013, 05:04 PM
سلام به تمامی دوستان عزیز
در این تاپیک قصد دارم برای کسانی که خواستار یادگیری تئوری موسیقی هستن نکات مهم و تئوری رو آموزش بدم
امیدوارم که کمکتون بکنه
اگر سوالی داشتید آماده پاسخگویی هستم


به وسیله حامل یازده نت شناخته می شود ، به این ترتیب :
پنج نت در روی خطوط ، چهار نت در میان خطوط ویک نت در بالا ( چسبیده به خط پنجم ) و یک نت در زیر حامل ( چسبیده به خط اول )

نت بالای حامل نت های میان خطوط نت های روی خطوط


You can see links before reply






نام نت های موسیقی

نت هائی که درموسیقی به کار می روند ، هفت نام مختلف دارند :
دو ( اوت ) ، ر، می ، فا ، سل ، لا، سی ،
در انگلستان و آمریکا و آلمان A به جای لا و B به جای سی ، C به جای دو، D به جای ر، E به جای می ، F به جای فا،G به جای سل کار برد دارد ؛ با این تفاوت که در آلمان B معرف سی بمل و H معرف سی است .


کلید

کلید علامتی است که سمت چپ حامل قراردارد و نام موقعیت صدای نت ها را تعیین می کند .
کلید های که درموسیقی به کار می روند عبارتند از : کلید سل ، کلید دو ، کلید فا ، به وسیله حامل یازده نت شناخته می شود ، به این ترتیب :
پنج نت در روی خطوط ، چهار نت در میان خطوط ویک نت در بالا ( چسبیده به خط پنجم ) و یک نت در زیر حامل ( چسبیده به خط اول )

نت بالای حامل نت های میان خطوط نت های روی خطوط


You can see links before reply






نام نت های موسیقی

نت هائی که درموسیقی به کار می روند ، هفت نام مختلف دارند :
دو ( اوت ) ، ر، می ، فا ، سل ، لا، سی ،
در انگلستان و آمریکا و آلمان A به جای لا و B به جای سی ، C به جای دو، D به جای ر، E به جای می ، F به جای فا،G به جای سل کار برد دارد ؛ با این تفاوت که در آلمان B معرف سی بمل و H معرف سی است .


کلید

کلید علامتی است که سمت چپ حامل قراردارد و نام موقعیت صدای نت ها را تعیین می کند .
کلید های که درموسیقی به کار می روند عبارتند از : کلید سل ، کلید دو ، کلید فا ،


کلید های فا کلیدهای دو کلید سل


You can see links before reply








- - - Updated - - -

کلیدهای یاد شده برروی حاملی که دارای یازده خط است ( و حامل عمومی نام دارد ) موقعیتی مانند شکل زیررا دارند . به عبارت دیگر ، هر کلید بر روی حامل پنج خطی واقع شده ، ولی سطح خطوط حامل آن با سطح خطوط حامل کلید دیگر متفاوت است . مثلا ً خط اول حامل کلید سل شش خط بالاتر از سطح حامل کلید فا قراردارد .



قسمت صداهای متوسط قسمت صداهای بم


You can see links before reply




قسمت صداهای زیر

کلید سل معمول ترین کلید هاست و مبنایش خط دوم حامل پنج خطی ( خط هشتم حامل یازده خطی) است .
با کلید سل نتی که درروی خط دوم حامل قراردارد سل نامیده می شو د و بقیه نت ها به نسبت نت مزبور شناخته می شوند . نت سازهائی مانند ویلن و فلوت و ابوا و قره نی و دیگر سازهایی که صدای زیر دارند با این کلید نوشته و اجرا می شود .


نام نت ها بروی حامل با کلید سل



You can see links before reply






کلید فای خط چهارم را کلید باس نیزمی نامند ومورد استفاده سازهائی مانند کنترباس و ویلنسل و باسون و غیره است .
کلید فای خط سوم کلید باریتون و کلید دوی خط چهارم کلید تنور نامیده می شود . کلید دوی خط سوم کلید کنترآلتو و مورد استفاده سازهایی مانند ویلون آلتو و ترمبون آلتو است . کلید دوی خط دوم کلید متسو سپرانو و کلید سپرانو و کلید سل کلید آواز نام دارد .
علت وجود کلیدهای مختلف درموسیقی جلو گیری از ازدیاد خطوط اضافه ودر نتیجه سهولت در نت خوانی و اجرای قطعات است و ضمنا ً آشنائی کامل با آنها عمل «انتقال» نظری را بسیار آسان می کند .

- - - Updated - - -

خطوط اضافه
هرگاه نت ها از بالا و پائین حامل تجاوز کنند با استفاده از خطوط کوچک و موازی با حامل نوشته می شوند .


نام نت ها با خطوط اضافه دربالا و پایین
حامل با کلید سل


You can see links before reply






یاد آوری : اگر خطوط اضافه دربالای حامل بالاتر از نت ها ودرپائین حامل پائین تر از نتها قرار گیرند ، تغییر درنام و صدای آنها نخواهند داد ؛ بنابراین احتیاجی به وجود آنها نخواهند بود .





You can see links before reply






- - - Updated - - -

صدای انسان معمولاً به شش طبقه تقسیم شده است که هریک دارای گستره ای و کلیدی مخصوص به خود است :
سپرانو ( صدای زیر )
متسوسپرانو ( صدای متوسط )

آلتو یا کنتر آلتو ( صدای بم )
تنور( صدای زیر )
باریتون ( صدای متوسط )
باس ( صدای بم )



You can see links before reply





- - - Updated - - -

نردبان موسیقی
مجموعه صداهائی را که معمولا در موسیقی مورد استفاده قرار می گیرد بر روی دو حامل ( به فاصله یک خط ) به نام حامل عمومی ( 11 خطی ) با استفاده از تعدادی خطوط اضافه می نویسند .

این مجموعه را نردبان موسیقائی می گویند . در نردبان موسیقائی زیر صداهای محدود در پیانو نوشته شده ، ولی نردبان حقیقی موسیقائی از این مثال هم گستره بیشتری دارد .



You can see links before reply






- - - Updated - - -

وزن
منظورازوزن درموسیقی به کار بردن صداها و سکوتها با امتدادهای گوناگون است که از نظرزمان با یکدیگر متناسب باشند .
برای تعیین امتداد کششهای صداها هفت شکل درموسیقی به کارمی رود به این ترتیب :



You can see links before reply






- - - Updated - - -

نسبت امتدادهای مذکور به یکدیگر را با این شکل نیز می توان نشان داد :



You can see links before reply






به طوریکه ملاحظه می شود یک گرد معادل با 2 سفید یا 4 سیاه یا 8 چنگ یا 16 دو لا چنگ یا 32 سه لا چنگ یا 64 چهار لا چنگ است .

و یک سفید معادل با 2 سیاه 4 چنگ و ... است .

- - - Updated - - -

ارزش گرد بر حسب زمان قراردادی است یعنی ممکن است 2 یا 4 ثانیه یا کمتر یا بیشتر طول بکشد .
اگرنت گرد در یک قطعه موسیقی 4 ثانیه طول بکشد نت سفید 2 ثانیه نت سیاه 1 ثانیه و نت چنگ 2/1 و نت دولا چنگ 4/1 و نت سه لا چنگ 8/1 و نت چهار لا چنگ 16/1 ثانیه طول می کشد .


یاد آوری : چنانچه چنگها و دولا چنگها و غیره از یکی بیشتر باشند پرچم آنها معمولاً با دسته هایی دوتایی و سه تایی و چهار تائی ( بنا به وضع میزانها ی مختلف به وسیله خطوط افقی یا مایل به نام شاهین بهم متصل می شوند ؛ ولی در موسیقی آوازی به منظور تطبیق با اجزاء هجاهای کلمات پرچم نت های چنگ و غیره به شکل منحنی و جدا ازیکدیگر نوشته می شوند .


سکوتها :
برابر کششهای مختلف صداها و به منظور جدا کردن صداها از یکدیگر علامتهائی برای سکوتها با همان نامها در موسیقی به کار می رود که عبارتند از:
سکوت گرد مضاعف ( باارزشی معادل دو برابر گرد ) ، سکوت گرد ، سکوت سفید ،سکوت سیاه ،سکوت چنگ ، دولا چنگ ، سکوت سه لا چنگ ، سکو ت چهار لا چنگ .



You can see links before reply








You can see links before reply




- - - Updated - - -

اگردر قطعه ای به دو میزان سکوت احتیاج باشد ، مانند شکل می شود .



You can see links before reply








و اگر چهار میزان سکوت لازم باشد ، مانند شکل نوشته می شود .



You can see links before reply







سکوتهای طولانی را به وسیله مستطیلی افقی مشخص می کنند که بر روی عددی قرار دارد عدد مزبورمعرف تعداد میزانهای سکوت دار است .




You can see links before reply







- - - Updated - - -

علامتهای دیگر کششها

چون هفت شکل نت ها و سکوتها برای تمام کششهای لازم درموسیقی کافی نیست از این روی علامتها دیگری نیز به کار می روند که عبارتند از : خط اتحاد ، نقطه ، دونقطه .


خط اتحاد :
خطی است منحنی که دربالا یا پایین دونت همنام و همصدا گذارده می شود و کشش آن دو نت را با یکدیگر متحد می کنند .



You can see links before reply





نقطه
هرگاه نقطه ای سمت راست نت یا سکوتی قرار گیرد ، نصف بر کشش آن نت یا سکوت اضافه می شود .




You can see links before reply






- - - Updated - - -

دو نقطه
هرگاه دو نقطه سمت راست نت یا سکوتی گذاشته شود ، نقطه اول به اندازه نصف ودوم به اندازه 4/1 به ارزش کشش آن نت یا سکوت می افزاید .



You can see links before reply






اگر نقطه در بالا یا زیر نت قرار گیرد ، نصف ارزش زمانی آن نت اجرا شده و بقیه آن تبدیل به سکوت می شود .

این اجرا و علامت آن را مقطع می نامند .


You can see links before reply





اگرخط افقی کوتاهی در بالای نقطه بالا و یا زیر نقطه پایین نت قرار گیرد و یا خط اتصالی برروی چند نت ( که بالای آنها نقطه دارد ) قرار گیرد 4/3 ارزش زمانی هریک از نت ها اجرا و بقیه تبدیل به سکوت می شود .



You can see links before reply






این اجرا و علامتها ی آن را نیمه مقطع می نامند .


You can see links before reply






اگراین علامتYدربالا یا زیرنتی قرار گیرد 4/1 ارزش زمانی آن نت اجرا شده و بقیه آن تبدیل به سکوت می شود .
این اجرا و علامت آن بیش مقطع می نامند .


You can see links before reply






- - - Updated - - -

الفبای موسیقی (You can see links before reply)
برای پیاده کردن ویژگی اول، یعنی نواک یا زیر و بمی خط موسیقی، ابتدا باید الفبای موسیقی را بیاموزیم.
الفبای موسیقی، 7 نت هستند که به دو صورت در سراسر جهان نام گذاری می شوند:
الف) هجایی: در کشورهایی چون فرانسه، ایتالیا و ایران استفاده می شود که از یک شعر مذهبی قرون وسطی، سروده ی کشیشی فرانسوی به نام گوییدو د. آرتسو (قرن دهم میلادی)، گرفته شده است و در ابتدا به صورت زیر بوده است:

Ut Re Mi Fa Sol Laدر طول زمان به تدریج این 6 هجا به صورت امروزی خود درآمده اند:

Do Re Mi Fa Sol La Siب) الفبایی: در کشورهایی چون آلمان، اتریش، انگلیس و آمریکا استفاده می شود و به صورت زیر است:

C D E F G A Bنت های معادل در این دو سیستم به صورت زیر هستند:

Do = CRe = DMi = EFa = FSol = GLa = ASi = Bنت ها به ترتیب از نت "دو" تا نت "سی" زیر می شوند و برعکس. لازم است ترتیب نت ها چه به صورت زیرشونده و چه به صورت بم شونده، از هر نتی یادگرفته شود.
از آنجایی که دامنه ی صداهای موسیقی بسیار بیشتر از 7 نت است (بیشترین دامنه ی صوتی موسیقیایی از آن ارگ کلیساست) برای راحت شدن یادگیری از این 7 نت به صورت تناوبی استفاده می شود.
دو ر می فا سل لا سی دو ر می فا سل لا سی دو ر می فا سل لا سی دو ر می فا سل لا سی دو ر می ....
تعریف اکتاو: به فاصله ی میان هر نت تا نت هم نام بعد از خودش یک اکتاو گویند که فرکانس نت دوم در این حالت دو برابر فرکانس نت اول شده است. گفتنی است دامنه ی صدایی پیانو، 7 اکتاو و 2 نت و دامنه ی صدایی ارگ کلیسا 9 اکتاو می باشد.


- - - Updated - - -

پیش درآمد: صوت (You can see links before reply)
صوت (صدا):در نتیجه ی ارتعاش یک جسم تولید می شود و در محیط مادی مانند هوا یا آب، به صورت موج انتشار می یابد و به گوش ما می رسد.
ویژگی های صوت:
1. بسامد (فرکانس): تعداد حرکت تناوبی ارتعاشی در واحد زمان را گویند که با واحد هرتز (Hz) سنجیده می شود. هرچه بسماد بیشتر باشد، صدا زیرتر است و بعکس. گوش انسان صداهای بین حدود 20 تا 20000 هرتز را می شنود.
2. طول موج: به فاصله ی افقی یک دوره تناوب گویند که با واحد متر (m) اندازه گیری می شود. هر چه طول موج بیشتر باشد، صدا بم تر است و بعکس.
3. دامنه: حداکثر فاصله ی یک دوره تناوب موج از خط میانی تعادل. هرچه دامنه بلندتر باشد، صدا شدیدتر (بلندتر) است و بعکس.
4. طنین/ رنگ/ شیوش صدا: برای مثال اگر یک بسامد معین را با طول موج و دامنه ی یکسان توسط سازهای ویولون و پیانو ادا کنیم، تفاوت ایجاد شده ناشی از تفاوت رنگ صدایی آن هاست.
انواع صوت:
1. صداهای غیرموسیقیایی: صداهای ناگهانی و یا ممتد و...
2. صداهای موسیقیایی: صداهایی جز موارد بالا که عموما توسط سازهای موسیقی تولید می شوند.


- - - Updated - - -

تعریف اجمالی چند اصطلاح کلیدی (You can see links before reply)
ملودی: سیر خطی موسیقی که از تعدادی نت به دنبال هم تشکیل شده و در ساده ترین حالت خود نیز وابسته به دو عامل زیروبمی و کشش صداست.
آکورد: تعدادی (معمولا ۳ یا بیشتر) نت یا صدا که به صورت هم زمان شنیده می شوند.
هارمونی: علم بررسی و پیوند آکوردها (خط عمودی موسیقی) که از مبانی آهنگسازی به شمار می رود.
کنترپوآن: علم پیوند ملودی های مجزا با یکدیگر که از مبانی آهنگسازی به شمار می رود.


- - - Updated - - -

سنکپ - ضد ضرب
ادامه یافتن یا متحد شدن ضرب ضعیف یا قسمت ضعیف ضرب ، به ضرب قوی یا قسمت قوی ضرب بعدی ، که باعث جا به جا شدن ضربها و قسمتهای قوی شده و در نتیجه ضرب و قسمت ضعیف ، قوی اجرا می شود ، حالتی خاص درموسیقی ایجاد می کند که آن را سنکپ گویند .
این تمدید ممکن است به وسیله خط اتحاد یا بدون آن باشد .
از متحد شدن نت های همشکل سنکپ ساده ( مساوی ) و از متحد شدن نت های غیر همزمان سنکپ شکسته ( نامساوی ) به وجود می آید .




You can see links before reply







- - - Updated - - -

میزانهای ساده





You can see links before reply





- - - Updated - - -

میزانهای ترکیبی :



اگر هر ضرب میزان قابل تقسیم به 3 و 6 و 12 قسمت مساوی ( دارای تقسیمات سه تائی ) باشد ، آن میزان را ترکیبی گویند .
درمیزانهای ترکیبی هر ضرب میزان ساده را با اضافه کردن یک نقطه در سمت راست آن ) به کار می برند تا نت مزبور بتواند به طور طبیعی به 3 و 6 و 12 قسمت مساوی شود .
معمول ترین میزانهای ترکیبی را با کسر های زیر نشان می دهند .

میزانهای دوتائی ترکیبی ( دو ضربی ترکیبی )



You can see links before reply







میزانهای سه تائی ترکیبی ( سه ضربی ترکیبی )



You can see links before reply







میزانهای چهار تائی ترکیبی ( چهارضربی ترکیبی )




You can see links before reply







- - - Updated - - -

میزانهای 8/6 و 8/9 و 8/12 را به این شکل هم می توان نوشت .



You can see links before reply







- - - Updated - - -

نسبت بین میزانهای ساده و ترکیبی مربوطه
چون هر ضرب میزانهای ترکیبی پیش گفته یک نت سیاه نقطه دار است و نسبت این نت به نت سیاه ( درمیزانهای ساده ) مانند کسر 2/3 است ، به این ترتیب برای تبدیل میزانهای ساده به ترکیبی کافی است که کسر میزان ساده را درنسبت 2/3 ضرب کنیم .



You can see links before reply







و برای تبدیل میزانهای ترکیبی به ساده بهتر است صورت کسر به عدد 3 و مخرج آن به عدد 2 تقسیم شود تا کسرمیزان ساده آن به دست آید .




You can see links before reply







در میزانهای ترکیبی مخرج کسر معرف شکل 3/1 ضرب است ، مثلاً درمیزان 8/6 مخرج کسر که معرف نت چنگ است تعیین می کند که شکل هر ضرب سه برابر آن ( هر ضرب معادل یک سیاه نقطه دار ) است .
میزانهای ترکیبی دیگری با کسرهای 4/6 ، 4/9 ، 4/12، ( که هر ضرب آنها معادل با یک سفید نقطه دار است ) و 16/6 ، 16/9، 16/12 ( که هر ضرب آنها معادل با یک چنگ نقطه دار است )و غیره نیز درموسیقی به کار می روند . این میزانها را به شکل زیر می توان نوشت .



You can see links before reply







- - - Updated - - -

ضرب زدن
در وزن خوانی ( خواندن ریتم قطعات موسیقی بدون در نظر گرفتن آهنگ ) و یا سلفژ ( خواندن قطعات موسیقی با درنظر گرفتن ریتم و آهنگ و حالتها و حرکتها ) ضربها ی میزانها با دست راست به اشکال زیر به وسیله خطوطی فرضی در فضا مشخص می شود :



You can see links before reply







در رهبری ارکستر نیز همین روش با کمی اختلاف ( گاهی با دو دست ) کاربرد دارد ، ولی قطعات در قطعات کند که لازم است تقسیمات ضربها نشان داده شود . بنا به تقسیمات دوتائی ( میزانهای ساده ) و سه تائی ( میزانهای ترکیبی ) معمولاً ضربها و تقسیمات آنها به نحو زیر کاربرد دارند :



You can see links before reply







- - - Updated - - -

میزانهای مختلط ( لنگ )
میزان هایی هستند که از اجتماع دو یا چند میزان نا مساوی ( از نظر تعداد ضرب ) تشکیل شده اند ، مانند میزان 4/5 که ممکن است از یک میزان 4/3 ویک 4/2 یا به عکس تشکیل شده باشد . برای مشخص نمودن موقعیت میزانهای مختلط اغلب به وسیله خط قائم نقطه چین یا کسرمیزان تجزیه شده آنها را از هم تفکیک می کنند .






You can see links before reply






میزان های مختلط دیگری نیز در موسیقی به کار می روند مانند : 4/7 ، 4/8، 4/9 و غیره .




You can see links before reply








- - - Updated - - -

میزانها ی مختلط ساده


You can see links before reply






چون ضرب این میزانها دارای تقسیمات دوتائی است بنابراین جزء میزانهای ساده محسوب می شوند و چنانچه کسر آنها درنسبت 2/3 ضرب شود کسر میزانهای ترکیبی مربوطه به دست می آید .



You can see links before reply




- - - Updated - - -

ضرب زدن در میزانهای مختلط از توالی ضرب زدنها ی دو و سه و چهار ضربی حاصل می شود ، مثلاً در 4/5 از توالی دو ضربی و سه ضربی یا سه ضربی و دوضربی استفاده می شود .


میزانهای مختلط ترکیبی




You can see links before reply







- - - Updated - - -

تقسیمات نت ها
نت های موسیقی ممکن است به اقسام مختلف تقسیم شوند .
گاهی ضربها یا واحدهای کوچک تر میزان ساده ( که دارای تقسیم دوتائی است ) به سه یا شش قسمت تقسیم می شود . در حالت اول به شکل تقسیمات دوتائی نوشته شده و عدد 3 روی آنها قرارمی گیرد ، معمولاً این گونه تقسیمات سه تائی را تریوله یا سه بر دو می نامند .




You can see links before reply









چون کشش سه نت تشکیل دهنده سه بر دو با مجموع کشش دو نت از تقسیمات دوتائی همان شکل برابراست ، بنابراین سه بردومی تواند به شکلهای مختلف به کار رود ؛ ولی مجموع کشش نت ها یا سکوتهای آن با نت های سه بر دو برابر است .



You can see links before reply







در حالت دوم یعنی قسمت کردن ضرب یا واحدهای کوچک تر ( که دارای تقسیمات دوتائی است ) به شش نیز به شکل تقسیمات چهار تائی نوشته می شود و عدد 6 زیر یا روی آن قرار می گیرد .



You can see links before reply








- - - Updated - - -

این گونه تقسیم بندی به سه شکل نوشته می شود :



You can see links before reply







تقسیم اولی (a) را ممکن است شش بر یک و دومی را (b) تریوله تجزیه شده به دو و سومی (c) را تریوله مضاعف نامید که معمولاً اولی در موقع اجرا دارای یک اکسان ودومی سه اکسان و سومی دواکسان خواهد بود .

توضیح : این علامت «<» به منظور اکسان ( قوت بیشتر ) درموسیقی به کارمی رود . گاهی ضربها ی میزان ترکیبی که دارای تقسیمات سه تائی است به دو یا چهار قسمت مساوی تقسیم می شود درحالت اول به شکل سه تائی نوشته می شود و عدد 2 زیریا روی آن قرار می گیرد و دو بر سه نامیده می شود .




You can see links before reply







ودرحالت دوم گاهی به شکل تقسیمات سه تائی و گاهی شش تائی نوشته می شود و چهار بر سه و چهار بر شش نامیده می شود . به طور خلاصه سه بر دو از سه قسمت شدن تقسیمات دوتائی و دو بر سه از دوقسمت شدن تقسیمات سه تائی حاصل می شود .






You can see links before reply






- - - Updated - - -

سنکپ - ضد ضرب
ادامه یافتن یا متحد شدن ضرب ضعیف یا قسمت ضعیف ضرب ، به ضرب قوی یا قسمت قوی ضرب بعدی ، که باعث جا به جا شدن ضربها و قسمتهای قوی شده و در نتیجه ضرب و قسمت ضعیف ، قوی اجرا می شود ، حالتی خاص درموسیقی ایجاد می کند که آن را سنکپ گویند .
این تمدید ممکن است به وسیله خط اتحاد یا بدون آن باشد .
از متحد شدن نت های همشکل سنکپ ساده ( مساوی ) و از متحد شدن نت های غیر همزمان سنکپ شکسته ( نامساوی ) به وجود می آید .




You can see links before reply








- - - Updated - - -

فصل سوم
فاصله ها
فاصله موسیقی
درموسیقی اختلاف زیرو بمی ( زیرایی ) یا نسبت تواتر میان دو صدا را فاصله گویند .
فاصله دونت پی در پی را متصل و غیر آن را منفصل گویند .

فاصله منفصل فاصله متصل


You can see links before reply








بعضی از فاصله های متصل که بهم نزدیک ترند نیم پرده و آنهائی که دورترند پرده نامیده می شوند .

پرده پرده نیم پرده نیم پرده


You can see links before reply







فاصله را همیشه بالا رونده حساب می کنند .

- - - Updated - - -

هر فاصله به نام شماره نت های تشکیل دهنده آن نامیده می شود .


You can see links before reply







بدیهی است که تعداد فاصله های میانی هر فاصله همیشه یکی کمتر از شماره نام آن است .




You can see links before reply







اگر نت های موسیقی را ازنت دو ( اوت ) شروع کنیم وتا دوی بعدی دنبال یکدیگر بنویسیم فاصله های هر یک از آن ها ازنت اول چنین است :



You can see links before reply







ما بین دوتا خود آن نت فاصله ای موجود نیست و چنین فاصله ای را معمولاً هم صدا یا یکم درست می نامند.

- - - Updated - - -

هر فاصله به نام شماره نت های تشکیل دهنده آن نامیده می شود .


You can see links before reply







بدیهی است که تعداد فاصله های میانی هر فاصله همیشه یکی کمتر از شماره نام آن است .




You can see links before reply







اگر نت های موسیقی را ازنت دو ( اوت ) شروع کنیم وتا دوی بعدی دنبال یکدیگر بنویسیم فاصله های هر یک از آن ها ازنت اول چنین است :



You can see links before reply







ما بین دوتا خود آن نت فاصله ای موجود نیست و چنین فاصله ای را معمولاً هم صدا یا یکم درست می نامند.

- - - Updated - - -

نیم پرده دیاتونیک و کروماتیک
دو نت که هم اسم نبوده و نیم پرده فاصله داشته باشند ، نیم پرده دیاتونیک ، و دو نت که هم اسم بوده و نیم پرده فاصله داشته باشند ، نیم پرده کروماتیک نامیده می شوند .




You can see links before reply







هر پرده از یک نیم پرده کروماتیک ( 5 کما ) ویک نیم پرده دیاتونیک ( 4 کما) یا بعکس تشکیل شده است .




You can see links before reply







هر کما معادل 9/1 پرده است ، بنابراین 9 کما تشکیل یک پرده می دهد .



You can see links before reply





نت های مترادف ( آنار مونیک )
دونت که هم اسم نبوده ولی صدایشان یکی باشد مترادف یا آنارمونیک نامیده می شوند .



You can see links before reply






اگر نت بم ( نت اول ) یک فاصله رانیم پرده کروماتیک پائین یا نت زیر ( نت دوم) را نیم پرده کروماتیک بالا ببریم فاصله دورتر می شود ، ولی تعداد فاصله های میانی آن ثابت می ماند .


مثلاً اگر فاصله چهارم درست را که از دو پرده و یک نیم پرده تشکیل شده است ، به اندازه نیم پرده کروماتیک دور کنیم تبدیل به فاصله چهارم افزوده می شود .




You can see links before reply








اگر نت بم ( اول ) یک فاصله را نیم پرده کروماتیک بالا یا نت زیر ( نت دوم ) را نیم پرده کروماتیک پائین بیاوریم فاصله نزدیک تر می شو د ، ولی باز هم تعداد فاصله های میانی آن ثابت می ماند .
مثلاً اگر فاصله سوم بزرگ را که ازدو پرده تشکیل شده به اندازه نیم پرده کروماتیک نزدیک تر کنیم ، به فاصله سوم کوچک تبدیل می شود .



You can see links before reply







بنابراین اگر از فاصله بزرگ نیم پرده کروماتیک کسر شود به فاصله کوچک تبدیل می شود .

mona12
Wednesday 24 July 2013, 05:46 PM
معکوس فاصله ها
اگر نت بم ( اول ) یک فاصله را یک اکتاو بالا ببریم و بعد از نت زیر ( دوم ) قرار دهیم و یا اگر نت زیر ( دوم ) یک فاصله را یک اکتاو پایین بیاوریم و قبل از نت بم ( اول ) قراردهیم ، فاصله معکوس می شود .




You can see links before reply






چون شماره فاصله و معکوس آن عدد 9 را به وجود می آورد ، بنابراین برای پیدا کردن معکوس هر فاصله کافی است که شماره آن را از عدد 9 کم کنیم .
ضمناً معکوس فاصله های درست همیشه درست است .
معکوس فاصله های بزرگ همیشه کوچک است و بعکس .
معکوس فاصله های کاسته همیشه افزوده است و بعکس .
معکوس فاصله های افزوده تر همیشه کاسته تر است و بعکس .
فاصله های نغمگی ( ملودیک ) و هماهنگ ( هارمونیک )
دو صدای فاصله اگر پی در پی شنیده شوند فاصله را ملودیک و اگر باهم شنیده شوند فاصله راهارمونیک گویند .




You can see links before reply







فاصله های مطبوع ( ملایم ) و نامطبوع ( نا ملایم )
فاصله های یکم درست و پنجم درست وهشتم درست را مطبوع کامل و فاصله های سوم بزرگ و سوم کوچک و ششم بزرگ و ششم کوچک را مطبوع غیر کامل و فاصله چهارم درست را مطبوع مشترک و پنجم کاسته و چهارم افزوده را نامطبوع جاذب و بقیه فاصله ها را نا مطبوع گویند .




You can see links before reply








فاصله های ساده
فاصله هائی هستند که حدود آنها از یک اکتاو تجاوز نکند.
فاصله های ترکیبی
هر فاصله که از اکتاو تجاوز کند ترکیبی نام دارد .
برای ترکیبی کردن یک فاصله ساده کافی است که نت زیر( دوم ) آن را یک یا چند اکتاو بالا یا نت بم ( اول ) آن را یک یا چند اکتاو پائین ببریم .



You can see links before reply







کیفیت فاصله های ساده در ترکیبی آنها عوض نمی شود، یعنی فاصله های درست در ترکیبی درست و فاصله های بزرگ و کوچک در ترکیبی کوچک خواهد بود .
فاصله ترکیبی همیشه از اضافه کردن یک یا چند عدد 7 به فاصله ساده ان به دست می آید .
مثلاً اگر فاصله سوم بزرگ را به اندازه یک اکتاو دور کنیم فاصله دهم بزرگ و اگر به اندازه دو اکتاو دور کنیم فاصله هفدهم بزرگ حاصل می شود .
17=7+7+3 10=7+3




You can see links before reply








برای ساده کردن فاصله های ترکیبی نیز باید یک یا چند عدد 7 از آن کسر کرد تا فاصله ساده آن به دست آید .

مثلاً از فاصله هجدهم درست می توان دو عدد 7 کسر کرد تاعدد چهارباقی بماند و نتیجه چهارم درست شود . 4= (7+7) -18



You can see links before reply







توضیح : چون فاصله های یکم درست و هشتم درست هر دو فاصله ساده هستند ، فاصله ساده فواصل پانزدهم و بیست و دوم و بیست و نهم ، می تواند هشتم درست یا یکم درست باشد . فاصله های ترکیبی
هر فاصله که از اکتاو تجاوز کند ترکیبی نام دارد .
برای ترکیبی کردن یک فاصله ساده کافی است که نت زیر( دوم ) آن را یک یا چند اکتاو بالا یا نت بم ( اول ) آن را یک یا چند اکتاو پائین ببریم .



You can see links before reply







کیفیت فاصله های ساده در ترکیبی آنها عوض نمی شود، یعنی فاصله های درست در ترکیبی درست و فاصله های بزرگ و کوچک در ترکیبی کوچک خواهد بود .
فاصله ترکیبی همیشه از اضافه کردن یک یا چند عدد 7 به فاصله ساده ان به دست می آید .
مثلاً اگر فاصله سوم بزرگ را به اندازه یک اکتاو دور کنیم فاصله دهم بزرگ و اگر به اندازه دو اکتاو دور کنیم فاصله هفدهم بزرگ حاصل می شود .
17=7+7+3 10=7+3




You can see links before reply








برای ساده کردن فاصله های ترکیبی نیز باید یک یا چند عدد 7 از آن کسر کرد تا فاصله ساده آن به دست آید .

مثلاً از فاصله هجدهم درست می توان دو عدد 7 کسر کرد تاعدد چهارباقی بماند و نتیجه چهارم درست شود . 4= (7+7) -18



You can see links before reply







توضیح : چون فاصله های یکم درست و هشتم درست هر دو فاصله ساده هستند ، فاصله ساده فواصل پانزدهم و بیست و دوم و بیست و نهم ، می تواند هشتم درست یا یکم درست باشد .

- - - Updated - - -

فصل چهارم

گام و مایه ( تنالیته )

گام عبارت است از صداها یا نت هائی که به طورمتصل میان فاصله اکتاو قراردارند . گام به ردیف منظم صداها گفته می شود ، مثلاً گام دو باید ازنت دو شروع شده و پس از پیمودن منظم درجات پی در پی به اکتاو ( هشتم ) برسد.

ولی مایه یاتنالیته دارای این قید نیست و به ردیف منظم و نا منظم صداهای یک گام گفته می شود ، پس هر قطعه موسیقی در مایه یا تنالیته معینی ساخته می شود ، مثلاً مایه ی دو مایه ی لا و غیره .





گام دو



You can see links before reply






قطعه ای در مایه یا تنالیته دو



You can see links before reply











به عبارت دیگر یک صدا ی مرکزی که صداهای دیگر با آن ارتباط داشته باشند باعث ایجاد تنالیته ( مایه ) می شود ، این صدا تونیک نام دارد و مبنای تنالیته محسوب می شود بدیهی است که گام و مایه هردو نت اول گام معرفی می شوند . گام بر دو نوع است : گام دیاتونیک و گام کروماتیک .
الف) گام دیاتونیک

گامی است که از پرده و نیم پرده های دیاتونیک تشکیل شده باشد .

فاصله های میانی هر گام دیاتونیک ممکن است پرده یا نیم پرده باشد و به طور کلی درهرگام دیاتونیک پنج پرده و دو نیم پرده وجود دارد ( باستثنای گام کوچک هماهنگ که شرح آن بعداً خواهد آمد ) . هرگاه یکی از نیم پرده های گامی بین درجات سوم و چهارم دیگری بین هفتم و هشتم واقع شوند ، آن را گام بزرگ ( ماژور) گویند . به عبارت دیگر گام بزرگ به گامی گفته می شود که فاصله های درجات آن نسبت به درجه اول گام ( تونیک ) به ترتیب دوم بزرگ ، سوم بزرگ ، چهارم و پنجم درست ، ششم وهفتم بزرگ ، و هشتم درست باشد .

مقام قطعاتی که از نت های گام بزرگ ساخته شده اند نیز بزرگ است . دانگ یا تتراکورد هر دانگ مرکب از چهار نت ( صدای ) پی در پی است دانگ که حدود آن یک فاصله چهارم درست را تشکیل میدهد .

گام دیاتونیک شامل دو دانگ است که بوسیله یک فاصله دوم بزرگ (یک پرده) ازهم جدا شده اند .

در گامهای ماژور فاصله های درجات دودانگ بریکدیگر منطبقند . حد فاصل بین دو دانگ در تمام گامها یک پرده است .





گام دوی بزرگ ( ماژور)






You can see links before reply




هرگاه نیم پرده های گامی بین درجات دوم و سوم و پنجم و ششم واقع شوند ، آن گام کوچک نظری ( مینورتئوریک ) گویند فاصله های درجات این گام نسبت به تونیک به ترتیب عبارتند از :

دوم بزرگ ، سوم کوچک ،چهارم و پنجم درست ، ششم و هفتم کوچک ،هشتم درست .







گام کوچک نظری ( مینور تئوریک )





You can see links before reply








درموسیقی غربی سه قسم گام کوچک ( مینور ) متداول است که عبارتند از :

1- گام کوچک نظری ( مینورتئوریک )

2- گام کوچک هماهنگ ( مینورهارمونیک )

3- گام کوچک نغمگی ( مینور ملودیک )
گام کوچک هماهنگ ( مینور هارمونیک )

هرگاه درجه هفتم گام کوچک نظری (تئوریک ) را برای ایجاد محسوس (سانسیبل ) نیم پرده کروماتیک بالا ببریم ، به گام کوچک هماهنگ تبدیل می شود . دراین گام بین درجات دوم و سوم و پنجم و ششم و هفتم و هشتم خواهد بو د فاصله های درجات آن نسبت به تونیک به ترتیب عبارتند از: دوم بزرگ ، سوم کوچک ، چهارم و پنجم درست ، ششم کوچک ، هفتم بزرگ ، هشتم درست .





You can see links before reply






فاصله های درجات دانگهای این گام بر هم منطبق نیستند.
گام کوچک نغمگی ( مینور ملودیک )

هرگاه درجه ششم و هفتم گام کوچک نظری ( تئوریک ) را در حالت بالا روند ه نیم پرده کروماتیک بالا ببریم و در حالت پایین رونده مجددا آنها را پایین بیاوریم گام کوچک نغمگی ( مینورملودیک ) بوجود می اید که فاصله های درجا ت آن درحالت بالا رونده نسبت به تونیک از این قرار است .

دوم بزرگ ، سوم کوچک ، چهارم و پنجم درست ششم و هفتم بزرگ ، هشتم درست .

بدیهی است که حالت پائین رونده آن مانند گام مینور تئوریک خواهد بود .






You can see links before reply







دراین گام نیز فاصله های درجات دانگها بر همدیگر منطبق نیستند.
مقام قطعاتی که ازنت های گام کوچک ساخته می شود نیزکوچک نام دارد و چون مقام درموسیقی غربی عبارت از کیفییت فاصله ها از نظر دوری و نزدیکی درهر گام یا تنالیته در رابطه با تونیک آن است درنتیجه نمی توان تفاوتی میان یک گام کوچک قائل شد ولی میان مقام کوچک و بزرگ تفاوتهای وجود دارد . مثلاً :

اگر فاصله های درجات گام ماژور و مینورهارمونیک همنام را نسبت به تونیک آنها باهم مقایسه کنیم فاصله های سوم و ششم ودر گام ماژور نسبت به تونیک ماژور هستند ، و فاصله های سوم و ششم در گام مینور نسبت به تونیک مینور هستند ، ولی فاصله های بقیه درجات درهر دو گام مشابه است .






You can see links before reply









بنابراین با توجه به این که این دو گام با یکدیگر همنام هستند ، مشابه نبودن فاصله های سوم ششم در آنها باعث می شود که مقام آنها با یکدیگر تفاوت داشته باشد .






- - - Updated - - -

ضد ضرب
اگر به جای ضرب یا ضربها و یا قسمتهای قوی ضربها سکوت قرار گیرد ، حالتی که تا حدی به سنکپ شباهت دارد به وجود می آید ، که آن را ضد ضرب گویند . به عبارت دیگر ضد ضرب عبارت است از صدا یا صداهائی که ضرب ضعیف یا قسمت ضعیف ضربها شروع می شوند ، ولی روی ضرب بعدی امتداد پیدا نمی کنند .




You can see links before reply







ضد ضربها فرم های وزن داری هستند که کاربردهای فراوان دارند . بخصوص در همراهیها .



You can see links before reply






گامهای همنام

دو یا چند گام که دریک تنالیته باشند ، یعنی تونیک آنه باهم یکی باشد آنها را نسبت به یکدیگر همنام گویند .

این گامها طبیعتاً دارای مدالیته های مختلف هستند ، یعنی مقام آنها با یکدیگر متفاوت است مانند می ماژور و می مینور .



گام کروماتیک

گام کروماتیک گامی است که از 12 نیم پرده ( 7 نیم پرده دیاتوئنیک و 5 نیم پرده کروماتیک ) تشکیل شده است .

برای تبدیل گامهای دیاتونیک به کروماتیک معمولاً فاصله های متصل یک پرده ای را به ترتیب به دو نیم پرده کروماتیک و دیاتونیک تقسیم می کنند باستثنای فاصله های بین درجات ششم هفتم در گامهای بزرگ بالا رونده درجات پنجم و چهارم در گامهای بزرگ و کوچک پائین رونده که به ترتیب به دو نیم پرده دیاتونیک وکروماتیک تقسیم می شوند.

توضیح 1 : در مقامهای کوچک برای ساختن گام کروماتیک بالا رونده و پائین رونده از درجات گام مینورتئوریک استفاده می شود .

توضیح 2 : گام کروماتیک پائین رونده مقامهای کوچک مانند ماژور همنام آن است .



مورد استثناء در گام بزرگ بالا رونده



You can see links before reply






مورد استثناء در گام بزرگ پایین رونده





You can see links before reply







گام کوچک پائین رونده مانند گام بزرگ همنام آن است





You can see links before reply







گام کوچک بالا رونده مورد استثنائی ندارد




You can see links before reply





نت های مایگی :

درکلیه گامهای دیاتونیک درجات یکن و چهارم وپنجم و هشتم نسبت به تونیک فاصله درست دارند و جزء نت ها ی اصلی گام محسوب می شوند و به آنها نت های مایگی (تنال ) گویند .

ولی درجات سوم وششم (و نیزهقتم) متغیرند یعنی ممکن است فاصله آنها نسبت به تونیک بزرگ یا کوچک باشد و بزرگ وکوچک بودن مد گامها بستگی به این درجات دارد .

اگردرجه سوم وششم وهفتم گام ماژور رانیم پرده کروماتیک پائین بیاوریم گام ماژور تغییر مقام ( مد ) می دهد و به گام کوچک نظری تبدیل می شود .

از این رو درجات سوم و ششم ونیز هفتم نتهای مقامی یا مدال گویند .







You can see links before reply









نام درجات گام تونیک

نت یا درجه اول هر گام دیاتونیک را تونیک گویند .

نت یا درجه دوم هر گام دیاتونیک را روتونیک گویند .

نت یا درجه سوم هر گام دیاتونیک را میانه گویند .
نت یا درجه چهارم هر گام دیاتونیک را زیر نمایان گویند .
نت یا درجه پنجم هر گام دیاتونیک را نمایان گویند .

نت یا درجه ششم هر گام دیاتونیک را رونمایان ( میانه زیرین ) گویند .

نت یا درجه هفتم هر گام دیاتونیک رامحسوس گویند .

نت یا درجه هشتم هر گام دیاتونیک را اکتاو یا هنگام یا تونیک گویند .
پیدایش گامهای دیاتونیک ماژور دیزدار



اگر دانگ دوم گام ماژور راکه گام نمونه( مدل) است مبدا قرارداده ودانگ دومی برا ی آن بنویسیم ، گام جدیدی به وجود می آید که فاصله بین درجه ششم و هفتم برای آن نیم پرده و بین هفتم و هشتم آن یک پرده است که برای تطبیق فاصله های آن با گام نمونه بایستی درجه هفتم آن را نیم پرده کروماتیک بالا ببریم ( فا را دیز کنیم ). در نتیجه گامی به وجود می آید که از نظر فاصله ها مانند دو ماژور است و آن را گام سل بزرگ ( سل ماژور ) می نامند ، فا دیز آن را گام سل بزرگ ( سل ماژور )می نامند ، وفا دیز آن را در سر کلید قرار داده و آن راعلامتی ترکیبی ( علامتی که جزء ترکیبات ساختمانی این گام است می خوانیم .

حال اگر دانگ دوم گام جدید ( سل بزرگ ) را مبدا قرارداده و گام دیگری به همان نحو بسازیم ( شکل زیر ) روی درجه هفتم آن نیز دیزدیگری ( دو دیز ) پیدا می شود و اگر این عمل را تا پیدا شدن هفت دیز ادامه دهیم هفت گام دیز دار:

سل ، ر ، لا ، می ، فا دیز ، دو دیز بزرگ و به ترتیب دیزهای فا، دو ، سل ، ر ، لا ، می ، سی ، پیدا می شوند که آنها را به این شکل وترتیب ( شکل زیر ) دراول حامل می نویسیم .





You can see links before reply













You can see links before reply







ترتیب مزبور درموسیقی ( ترتیب دیزها) نام دارد که از روش دایره پنجمها درست بالا رونده به دست می آید .



You can see links before reply







تونیک هر گام ماژور دیزدار نیم پرده دیاتونیک بالاتر از آخرین دیز آن است ، مثلاً با داشتن فا دیزدر گام سل بزرگ و با داشتن فا دیز در گام ر بزرگ و سر انجام با داشتن هفت دیز در گام دودیز ماژور خواهیم بود .
پیدایش گامهای ماژور بمل دار
اگر نت چهارم ( زیر نمایان ) گام نمونه (دو بزرگ ) را مبدا قراداده گامی بسازیم فاصله بین درجه سوم وچهارم این گام یک پرده و فاصله بین درجات چهارم و پنجم آن نیم پرده است . حال اگر نت چهارم را نیم پرده کروماتیک پایین آوریم ( سی را بمل کنیم ) ، این گام نیز دارای یک علامت ترکیبی سی بمل خواهد شد .واگراین عمل را تا پیدا شدن هفت بمل ادامه دهیم گامهای بمل دار : فا، سی بمل ،لا بمل ،ربمل، سل بمل، دو بمل بزرگ و به ترتیب بمل ها سی ، می ، لا ، ر، سل ، دو ، فا ، پیدا می شوند که آنها را به این شکل وترتیب در روی حامل می نویسیم .


You can see links before reply






You can see links before reply











- - - Updated - - -

این ترتیب نیز (ترتیب بمل ها) نام دارد که از روش پنجمهای درست پایین رونده به دست می آید .


You can see links before reply





مایه شناسی گامها ی ماژور
هرگاه از آخرین دیز نیم پرده دیاتونیک بالا رویم تونیک گام ماژور دیزدار پیدا می شود و چون تونیک هر گام بزرگ دیز دار یک فاصله دوم کوچک بالاتر از آخرین دیز آن است با دردست داشتن تونیک می توان تعداد دیزهای آن را پیدا کرد .
هرگاه از آخرین بمل یک فاصله چهارم درست پائین بیائیم تونیک گام بزرگ بمل دار می شود و چون تونیک هرگام بزرگ بمل داریک فاصله چهارم درست پائین تر از آخرین بمل آن است یا در دست داشتن تونیک می تنوان تعداد بمل های آن را پیداکرد .
گام کوچک نسبی
اگر درجه ششم هر گام بزرگ را مبدا قرارداده و گامی بسازیم این گام را گام نسبی گویند .


You can see links before reply




پس چنین نتیجه می گیریم که فاصله بین تونیک گام ماژور تا تونیک گام نسبی کوچک ان ششم بزرگ بالا رونده و بین تونیک گام کوچک تونیک نسبی آن سوم کوچک بالا رونده است .
بنا براین اگراز تونیک گام ماژور یک فاصله سوم کوچک پایین برویم به تونیک گام کوچک نسبی آن و اگر از تونیک گام کوچک یک فاصله سوم کوچک بالا برویم به تونیک بزرگ نسبی آن می رسیم.
مایه شناسی گامها ی مینور
تونیک هر گام کوچک دیزداریک فاصله دوم بزرگ پایین تر ازآخرین دیز آن است یعنی اگر از آخرین دیز یک فاصله دوم بزرگ پائین برویم به تونیک و بعکس اگراز تونیک یک فاصله دوم بزرگ بالا برویم به آخرین دیز آن می رسیم تونیک هر گام کوچک بمل دار یک فاصله سوم بزرگ بالاتر از آخرین بمل آن است ، یعنی اگراز آخرین بمل یک فاصله سوم بزرگ بالا برویم به تونیک و بعکس اگرازتونیک یک فاصله سوم بزرگ پایین برویم به آخرین بمل آن می رسیم .
برای پیدا کردن علامتها ی عرضی گامهای کوچک اگرازتونیک نیم پرده دیاتونیک پائین بیایم به علامت عرضی گام کوچک هم آهنگ می رسیم و اگرتونیک یک با یک پرده دیاتونیک و یک بار فاصله سوم کوچک پائین بیائیم علامتهای عرضی گام کوچک بالا رونده ملودیک پیدا می شود .
توضیح : گام کوچک پایین رونده ملودیک علامت عرضی ندارد و مانند گام تئوریک است .

گامهای آنارمونیک ( مترادف )
دو گام را وقتی مترادف گویند که دارای نامهای مختلف و صدای واحد باشند . دربین گامهای بزرگ تا هفت دیزو هفت بمل گام دو دیز ماژور با ر بمل ماژور و گام فا دیز ماژور با سل بمل ماژور و گام سی ماژور با دو بمل ماژور دو به دو آنارمونیک هستند . دربین گامهای کوچک تا هفت دیز و هفت بمل گام لا دیز مینور با سی بمل مینور و گام ر دیز مینور با می بمل مینور و گام سل دیز مینور با سل دیز با لا بمل مینور دو به دو مترادف هستند .


You can see links before reply





دایره گامها عبارت است از دو دایره که موقعیت گامها ی ماژور و مینورو نسبت آنها با یکدیگر با روش پنجمها بر روی آنها مشخص شده است . چنانچه از گامی شروع کنیم و 12 فاصله پنجم درست را بپیمائیم دوباره به گام مترادف آان می رسیم . مثلاً با پیمودن 12 فاصله پنجم درست از دو ماژور گام سی دیز ماژور که مترادف دو ماژور است به دست می آید .



You can see links before reply






گامهای بزرگ و کوچک با علامتهای ترکیبی و عرضی آنها


You can see links before reply







You can see links before reply





مایه ها و مقامهای همسایه
مایه ومقامهائی که یک علامت ترکیبی یا یک علامت عرضی ( با یک اختلاف ) با یکدیگر تفاوت داشته باشند نسبت به هم همسایه هستند .
یادآوری : در تقسیم بندی یاد شده فقط درجات مقام کوچک هارمونیک از میان سایر مقامهای کوچک برای مقامهای کوچک هارمونیک منظور شده است .
درمیان مایه ها و مقامهای همسایه مایه هائی که فقط یک علامت ترکیبی و یایک عرضی با یکدیگر تفاوت دارند ( با یک اختلاف ) همسایه دسته اول ( اصلی ) و سایرین که باهم بیش ازیک علامت تغییر دهنده اختلاف دارند همسایه دسته دوم ( فرعی ) محسوب می شوند .


You can see links before reply




هر تنالیته ماژور دارای سه همسایه اصلی و دو همسایه فرعی درتنالیته مینور دارای یک همسایه اصلی و چهار فرعی است .
مایه شناسی همسایه
در ماژورها : تن مینوری که یک فاصله دوم بزرگ بالاتر از تونیک است ( با اختلاف 2 علامت ) فرعی محسوب می شود.
تن مینوری که یک فاصله سوم بزرگ بالاتر از تونیک است ( با اختلاف 2 علامت ) فرعی محسوب می شود .
تن ماژوری که یک فاصله چهارم درست بالاتر از تونیک است ( با اختلاف 1علامت ) فرعی محسوب می شود .
تن ماژوری که یک فاصله پنجم درست بالاتر از تونیک است ( با اختلاف 1علامت ) فرعی محسوب می شود .
تن مینوری که یک فاصله ششم بزرگ بالاتر از تونیک است ( با اختلاف 1علامت ) فرعی محسوب می شود .
در مینورها : تن ماژوری که یک فاصله سوم کوچک بالاتر از تونیک است ( با اختلاف یک علامت ) اصلی محسوب می شود .
تن مینوری که یک فاصله چهارم درست بالاتر از تونیک است ( با اختلاف 2علامت ) فرعی محسوب می شود .
تن مینوری که یک فاصله پنجم درست بالاتر از تونیک است ( با اختلاف 2علامت ) فرعی محسوب می شود .
تن ماژوری که یک فاصله ششم کوچک بالاتر از تونیک است ( با اختلاف 2علامت ) فرعی محسوب می شود .
تن ماژوری که یک فاصله هفتم کوچک بالاتر از تونیک است ( با اختلاف 2علامت ) فرعی محسوب می شود .

انتقال :
نوشتن و یا اجرای یک قطعه موسیقی را درمایه دیگر انتقال نامند . عمل انتقال به منظور قابل اجرا ساختن قطعات موسیقی برای گستره صدا و یا ساز دیگر است مثلا قطعه ای را که برای صدای باس مناسب است باید حدود یک فاصله دوازدهم بالاترانتقال داد تا خواننده سپرانو بتواند آن را به راحتی اجرا کند
انتقال بر دو قسم است : 1 . نظری 2. عملی
درانتقال نظری ، کلیدی را درنظر می گیرند که به وسیله آن نت ها ی مایه مورد نظر به جای نت های قبلی خوانده شود ؛ بعلاوه بادرنظر گرفتن علامتهای ترکیبی و عرضی مایه جدید آن را عملاً اجرا می کنند .
مثلا اگر قطعه ای در سل بزرگ برای گستره صدای سپرانو ساخته شده و با کلید سل نوشته شده باشد ، و با کلید فای خط چهارم درنظرگرفته شود به اندازه یک فاصله سیزدهم به پائین (ودر نتیجه به مایه سی ماژوردارای پنج دیزبه عنوان علامتهای ترکیبی ) انتقال می یابد که برای صدای باس مناسب خواهد بود .
در انتقال عملی ، قطعه مورد نظر را درمایه دلخواه پائین تریا بالاترمی نویسند و علامتهای ترکیبی مایه دلخواه درسر کلید قرارمی دهند علامتهای عرضی رانیز باتوجه به بالارونده یا پایین رونده بودن درارتباط با مایه مودر نظر درمایه دلخواه تعیین و درجلو نت های مورد نظر می نویسند مثلا قطعه زیررا که درمایه لای بزرگ است پس ازانتقال عملی به یک فاصله پنجم کاسته بالاترو سپس به یک فاصله سوم بزرگ پایین ترچنین می نویسند :


You can see links before reply





قطعه مورد نظر به یک فاصله پنجم کاسته بالاتر انتقال داده شده است .


You can see links before reply





قطعه مورد نظر به یک فاصله سوم بزرگ پایین تر انتقال داده شده است .


You can see links before reply





یاد آوری : نت های تغییر یافته درمیزانهای اول قطعه اصلی و انتقال اول و دوم چون دراصل بکاربوده اند پس از تغییر یافتن به بالا به صورت دیز در آمده اند ، ولی نت تغییر یافته درمیزان سوم ( ر دیز ) درانتقال اول و دوم چون آن نتها قبلاً بمل بوده اند پس از تغییر به صورت بکار نوشته شده اند درمیزان چهارم نیز چون نت تغییر یافته انتقالی اولی قبلاً بمل بوده ( سی بمل ) ، درنتیجه پس ازتغییربه صورت بکاردرآمده است .
مد گردی ( مدولاسیون )یکی از وسایل ایجاد تنوع درموسیقی که تاثیر آن ترجمه احساس و ادراک روشنائی وتاریکی است مد گردی نام دارد.
مد گردی عبارت است از تغییراتی که درمایه یا مقام یاهردو به وسیله علامتهای تغییر دهنده جدید در ملودی و هارمونی به وجود می آید موسیقی با استفاده ازدرجات اصلی مایه یا مقام جدید روی تونیک آن توقف می کند .

قسمت کوچکی را که بوسیله آن به شنونده احساس توقف ، درمایه و یا مقام جدید دست می دهد کدانس یا فرود می نامند .


You can see links before reply





مهم ترین نتی که باعث مد گردی می شود درجه ای است که پس از تغییر به عنوان محسوس مایه جدید معرفی شده و برروی تونیک آن حل می شود .
درمدولاسیون بالا درجه چهارم مایه رماژور ( نت سل ) دیز شده و درنتیجه درنقش محسوس لای بزرگ به تونیک آن حل شده و احساس طبیعی ورود به لای بزرگ را ایجاد کرده است .
مد گردی یکی از عوامل سه گانه اکسپرسیون ، است و درنتیجه آن بیان احساسات درونی است .


- - - Updated - - -


فصل پنجم

حالتها

ازآنجا که موسیقی مانندهنرهای دیگرمبین احساسات متنوع ومختلف است و موسیقی بدون آزادی در احساس همانند صدای منظم ماشین خواهد بود اصطلاحاتی به منظور روح دادن به آن به وجود آورده اند که بعضی معرف حالات برونی و برخی مبین حالات درونی هستند که درنتیجه هدف هنر را که اکسپرسیون نام دارد ، تحقق می بخشند و به وسیله آنهاست که موسیقی با روش زنده اجرا می شود .



حالتهای برونی



قوی
Forte


دوبرابر قوی
Fortissimo (ff)


سه برابر قوی
Forte Fortissimo (ffff)


ملایم
Piane (p)


دوبرابر ملایم
pianissimo (pp)


سه برابر ملایم
piano pianissimo (ppp)


اول قوی و بلافاصله ملایم
forte piano ( f-p)


نیمه قوی
Mezzo forte (mf)


نیمه ملایم ( قوی تر ازP )
Mezzo piano (Mp)


سُبک
Leggiero


متصل
Legato


مشخص ، واضح ،مقطع
Marcato


مقطع
Staccato ( stacc)


دوباره قوی کردن صداها
Rinforzando (rinforz)


شدت و آکسان ناگهانی
SDforzando (sfz)


برروی یک نت صدا
Forzando (fz)


صداها ناگهان یکباره ملایم
Subito Piano


به تدریج قوی کردن صداها
Crescendo (Creesc)


به تدریج ملایم کردن صداها
Decrescendo (decresc)


به تدریح ملایم کردن صداها
Diminuendo (dim)







این حالتها در موسیقی دینامیک نام دارد که تاثیرش ترجمه احساس و ادارک نسبی شدت و ضعف است . دینامیک نیز یکی از عوامل سه گانه ی اکسپرسیون است




حرکتها

تُندا

میزان تندی و کند ی درهرقطعه موسیقی را تندای آن می نامند . چون شکلهای مختلف نت های گرد ، سفید ، سیاه و غیره دربین خود دارای ارزشهای زمانی نسبی هستند و طول زمانی آنها درقطعه های مختلف موسیقی باهم تفاوت دارد . از این رو اصطلاحاتی در شروع هر قطعه به کار می رود که دربالای حامل قرار دارد .

این اصطلاحات به زبان ایتالیائی است و وتنداهای گوناگون دردوره های مختلف را تا حدودی تعیین می کند گاهی هم اعدادی بعد ار این اصطلاحات پس از یکی از اشکال نت دیده می شود که طول زمانی هر ضرب را دردقیقه مشخص می کند به این ترتیب که عدد نوشته شده را باید مخرج کسری که صورت آن یک است فرض نمود؛ در نتیجه طول زمانی هر ضرب به نسبت دقیقه تعیین می شود ، مثلاًٌ 60= C به معنی هر ضرب برابر1/60 دقیقه ( یک ثانیه ) . 120= C به معنی هر ضرب معادل 120دقیقه ( نیم ثانیه ) است .

برای کنترل تنداهی مختلف از اسبابی به نام مترونم استفاده می شود که در سال 1816 به وسیله یوهانس نپوموک ملتسل اختراع شد . این اسباب بازی معمولا شکل هرم بوده و دارای تیغه ای است که روی آن وزنه ای ذوزنقه نصب شده است با پائین و بالا بردن وزنه مذکور حرکت تیغه تند و کند می شود .

تیغه مترونم ازمقابل صفحه مدرجی به راست و چپ حرکت کرده و مانند لنگر ساعت صدای تیک و تاک می دهد .

با میزان کردن وزنه برروری اعداد معین ، تیغه مترونم با تنداهای مورد نظربین 40 تا 208 ضربه د ردقیقه تیک و تاک می کند .

این اسبا ب بازی علاده برآنکه تند وکند کردن ضربها به وسیله مبتدیان رااصلاح می کند وسیله خوبی برای رعایت تندای قطعات موسیقی است .

تندای هر یک ازقطعات مختلف موسیقی دردوره های مختلف تا حدودی با هم متفاوت است ضمناً باتوجه به سلیقه نوازنده یارهبرارکسترهرتندا محدوده ای بین دو عدد دارد مثلاً درمترونم ویتنر سرعت الگرو بین 120 تا 168 ضربه در دقیقه تعیین شده است .




یاد آوری : تنداهای تعیین شده درجدول فوق از کتابها ومترونم های مختلف گرفته شده و اصطلاحات فارسی که تا حدود زیادی معنی و مفهوم اصطلاحات ایتالیائی معمول برای تنداها ی مختلف موسیقی در جهان را دارد به وسیله متخصصان موسیقی در فرهنگستان زبان ایران انتخاب شده است و تنداهای مربوطه به مترونم وینتر درحدود سال 1940 و کادنسیا حدود و 1960ست توماس حدود 1965 معمول شده است . و جدول مربوط به علینقی وزیری از کتاب این موسیقی دان ارزنده گرفته شده است .



مترونم یا ماها
مترونم کادنسیا سویسی
مترونم وینتر آلمانی
مترونم ست توماس آمریکایی

علینقی وزیری

اصطلاحات ایتالیائی تنداهای مختلف



40 گرانبیش سنگین
48 سنگین
62 کم سنگین
بییش آهسته
52 آهسته
شکوهان
56 آرام
بیش پای
70 روان
78 بیش روان

69-40
100-69




152-100

152-126




60-40
66-60




76-66

108-76




69-42
98-69




126-98

154-126




48-4450-48
52-50

54-52

76-66

66-60
80-66


40 Grave
42 Larghissimo
44 Largo
48 Larghetto
50 Lentissimo Lent
Lento
60 Maestoso Maest
Adagio
66 Andante And
72 Andantion and

تنداهای کـنـــــد



82 پویان


120-108

100-80
84 Moderato Mod
تنداهای متوسط






جدول تنداهای تعیین شده




مترونم یاماها
مترونم کادنسیا سویسی
مترونم وینتر آلمانی
مترونم ست توماس آمریکایی

علینقی وزیری

اصطلاحات ایتالیائی تنداهای مختلف



تند پویان106 کم تند
130تند
150 تازان 158
شادان
ش.وبان
زیوان
میوان
180 دوان
شیوا
بیش تند
208 بیش دوان
بیش تازان

184-152184-152




200-184



168-120





200-168


208-200

190-154





208-190




116-100
126-116
144-126
160-130

184-160
184-144







204-184

Allegro Moderato120 Allegretto Alle
120 Allegro All
144 Vivace
Brioso bri
Agitato Agit
Animato Ani
Mosso

160 Presto
Veloce Vel
Allegrissimo
208 Prestissimo

Vivissimo Vivi


تــنـداهـای تـنـد













تغییرات تنداچون اصل تنوع یکی ازاصول عمده موسیقی است . موسیقی دانان برای جلوگیری ازیکنواختی آثار خود ، معمولاً درقطعات مختلف تغییراتی از نظر تندا بوجود می آورند . این تغییرات یا ثابت است ویا تدریجی .در تغییرات ثابت تندای قبلی یکباره عوض می شود و قطعه تا مدتی با تندای جدید ادامه می یابد . درتغییرات تدریجی قسمتی از قطعه بتدریج تندتر یا کندتر می شود و پس از مدت کوتاهی با آمدن اصطلاح Atempo ویا Tempo Primo دوباره به تندای اصلی و یا اولیه برمی گردد.اصطلاحات مربوط به تند کردن تندا عبارتند از :

با روح ، باهیجان
Animato


بتدریج تند تر
Accelerando


بتدریج تند تر، فشرده تر

Stretto


بتدریج تند تر

Stringendo


با روح ، باهیجان
piu moto


بتدریج تند تر
piu mosso


کمی تند تر
Un poco piu mosso


خیلی تند تر
Molto Piu mosso










اصطلاحات مربوط به کند کردن تندا عبارتند از:







بتدریج سنگین کردن
Rallentando Rall


بتدریج سنگین کردن
Ritardando Ritard


بلافاصله کند کردن
Ritenuto Rit


کند تر
Meno mosso


کمی کند تر
Un poco meno mosso








اصطلاح مربوط به قطع کردن ناگهانی برای چند لحظه :


سزور

Caesur Saestura





با استفاده از اجرای آزاد زمانی در موسیقی برای بهتر اجرا شدن آن که شامل تند و کند کردن تدریجی - قطعه کردن به شکل منظم یا غیر منظم در قسمتهای موزن موسیقی می باشد ، اصطلاح آلمانی آگوگیک کاربرد دارد که تاثیرش ترجمه ی احساس و ادراک نسبی آرامش انقلاب است.آگوگیک یکی دیگر از عوامل سه گانه اکسپرسیون است.اصطلاحات مربوط به اجرای آزادتر عبارتند از :


اجرای آزاد

Ad libitum( ad. lib.)


اجرای قطعه بدلخواه نوازنده
A piacere








در نظر گرفتن تغییراتی از نظر زمانی در بعضی از نت ها به منظور اجرای قطعه با احساس شخصی نوازندهبدون درنظر گرفتن تندای معین - اجرای آزاد تندا اصطلاحات مربوط به برگشتن به تندا ی اولیه پس از تغییرات قبلی عبارتند از:

بازگشت به تندای قبلی
A tempo


بازگشت به تندای اولیه
Tempo


همان تند ا
1Tempo primo





اصطلاح stesso tempoمعمولاً موقعی به کار می رود که میزان چهارضربی به سه ضربی یا دو ضربی و یا میزان ساده به ترکیبی ویا واحد ضرب سفید به سیاه یا چنگ تبدیل شود ولی تندای ضرب ثابت مورد نظر باشد .



- - - Updated - - -


فصل ششم

اختصارات

به منظور رهایی از قسمتهای تکراری و ساده تر و کوتاه تر شدن قطعات موسیقی ، درنت نویسی علامتهای اختصاری به شرح زیر کاربرد دارند ؛

1 - برگشت

تمام میزانهائی که مابین دو دولا خط پایان دونقطه ای قرار دارند بایستی دوبار اجرا شوند .





You can see links before reply











چنانچه میزان آخر برگشت با تکرار آن متفاوت باشد دومی را بعد ازبرگشت می نویسند و دربالای اولی اینYou can see links before reply و در بالای دومی You can see links before reply این علامت را می گذارند .







You can see links before reply













2 - نقطه توقف

این علامت ² که درنقاط ویژه ای برروی نت یا سکوت قرار دارد ، باعث می شود که نت یا سکوت اجرای آزادتری ( معمولاً یک ونیم تادو برابر ارزش زمانی ) را به وسیله نوازنده و یا رهبر ارکستر داشته باشند .

علامتهای اعاده

در برگشت طولانی از این علامتها °  استفاده می شود به طوری که هر یک از آنها یکی در اول ویکی د رآخر قسمتی که باید تکرار شود قرار می گیرند . دراین صورت با رسید ن به دومی به اولی برگشته و تمام آن قسمت را دوباره تکرار می کنند و تمام آن قسمت را دوباره تکرار می کنند ، ولی در علامت کدا پس از اجرای قسمتها ی قبل موسیقی را مستقیماً از علامت کدای اولی به دومی وصل می کند



در مورد علامت ° که رجعت نام دارد ، گاهی اصطلاح Da segno al fine که مخفف آن D. S . al fine به معنی از علامت تا انتها است به چشم می خورد .

دراین موقع بایداز محل نوشته شدن اصطلاح مذکور به علامت ° مراجعت کرده و قسمتهای بعد از آن را تا جائی که علامت fine وجود دارد تکرار کرد و در آنجا قطعه را به پایان رسانید .



این علامتها معمولاً درمواقعی کاربرد دارند که قسمتها ی مختلف موسیقی برگشتهائی وجود داشته باشد .





You can see links before reply











اگر بخواهید بعد از برگشتن به علامت رجعت از برگشتهای قبلی استفاده نشود از اصطلاح بدو ن برگشت استفاده شود .

اگر اصطلاح Da capo al fine ( به معنی از ابتدا تا انتها ) که علامت اختصاری آن D. c . al fine است د رآخر قطعه ای ملا حظه شود، چون آن نقطه د رحقیقت پایان قطعه نیست بایستی دوباره از اول قطعه شروع کرده و درنقطه ای که اصطلاح fine در زیر آن نوشته شده قطعه را به پایان رسانید .

علامت اکتاو

اگر دربالای قسمتی از یک قطعه موسیقی علامتSopra ´ گذاشته شود تا جائی که نقطه چین دردنباله آن وجود دارد بایستی تمام نتها آن در یک اکتاو بالاتر اجرا کرد چنانچه علامت bassa ´ که در پائین آن باشد اجرای نتها در یک اکتاو بالاتر اجرای نت ها در یک اکتاو پائین تر ضـروری خـواهـد بود . نـوشـتـن ایـن عـلامتـها به منظور جلوگیری ازتعداد زیـاد خـطوط



اضافه است که گاهی ایجاد مزاحمت می کند .





You can see links before reply














نت های زینت

نتهای زینت غالبا نتها ی کوچکی هستند که قبل یا بعد از نت های اصلی اساسی ) قراردارند و کاربرد آنها به منظور زینت بخشیدن به ملودی است . طول زمانی این قبیل نت ها باستثنای بعضی از آنها بسیار کوتاه بود وبه منظور مشخص شدن آنها از نت های اصلی و جلوگیری از صرف وقت و انرژی زیاد است و دارای اشکالی هستند که درشمارعلامت های اختصاری محسوب می شوند .



اَپوژیاتور ( پیشا )

پیشا نت کوچکی است که به فاصله متصل قبل از نت اصلی قرار گرفته و به وسیله خط اتصال کوچکی به آن متصل می شود . که اگر بالاتر از نت اصلی باشد پیشای فوقانی وچنانچه پایین تر از آن باشد پیشای تحتانی نام دارد . این نت نصف ارزش نت اصلی را در ضربهای ساده و دو سوم ارزش نت اصلی را درضربهای ترکیبی دارد .





You can see links before reply








اچاکاتورا ( پیشای کوتاه )

نت کوچکی است که معمولا به شـکـل یـک نـت چـنگ کـوچـک کـه خط مـوربـی پرچم آن را قطع کرده است قبل از نت اصلی

قرارمی گیرد .

دراجرای آن باید مقدار بسیار کوچکی از زمان نت اصلی را به آن اختصاص داد گاهی دویا سه نت دولا چنگ کوچک نیز به همان منظور به کار می رود که اولی پیشای کوتاه مضاعف و دومی پیشای کوتاه سه تائی نام دارد . این پیشا نیز ممکن است تحتانی یا فوقانی باشد .









You can see links before reply



















گروپتو ( قلاب )

قلاب علامتی است که در بالای یک نت و یا بین دو نت قرار می گیرد و باعث می شود گروه کوتاهی از نت های که شامل نت بالائی و پائینی و خود نت اصلی هستند ، به طرز زیبائی نت را تزیین کنند . قلاب نیز ممکن است فوقانی یا تحتانی باشد : قلاب بالا و قلاب رو به پایین (¦).



You can see links before reply











یاد آوری : در بعضی از کشورها علامت قلاب تحتانی به جای فوقانی و فوقانی به جای تحتانی در شکلها بالا به کار می رود.

تریل : ( غلت )

علامتی است با قرار گرفتن آن روی یک نت ، حرکتی سریع بین آن نت و نت بالائی متصل به آن به طور متناوب به انداره طول زمانی نت اصلی به وجود می آید و چنانچه فاصله نت بعدی متصل باشد، تریل معمولا با استفاده از گروپتو به پایان می رسد.

تریل ها ی قدیمی تر از نت بالاتر از نت اصلی شروع می شدند ولی امروزه از نت اصلی شروع می شوند ، مگرآنکه مانند قسمت دوم( شکل زیر) با نت پیشای کوتاه شروع شوند .







You can see links before reply













گزش فوقانی

علامتی است که با قرا رگرفتن آن در بالای یک نت ، آن نت به طور سریع به نت بالاتررفته و دوباره به جای اصلی خود برمی گردد و چنانچه علامت تغییر دهند ه ای دربالای آن باشد نت بالاتر با استفاده از همان علامت اجرا می شود .









You can see links before reply













گزش تحتانی

دراین گزش که خط قائم کوچکی علامت گزش را قطع کرده است نت اصلی به طور سریع به نت پایین تر از خود رفته و دوباره به جای اصلی به طور سریع به نت پایین تر از خود رفته و دوباره به جای اصلی خود برمی گردد و چنانچه علامت تغیر دهند ه ای در پایین آن باشد ، نت پایین تر با استفاده از همان علامت اجرا می شود .







You can see links before reply








زیور

نت ها ی کوچکی به شکل دولا یا سه لا چنگ هستند که به منظور جلوگیری ازیکنواختی و ایجاد تزئین و ظرافتی بدیع درموسیقی به کار می روند . اجرای این نت ها د راکثر موارد حالتی نسبتاً آزاد دارد .





You can see links before reply






صوت بر

در قطعات آوازی غالباً به منظور بهتر شدن دونت نسبتاً طولانی که با هم فاصله منفصل دارند ، قبل ازرسیدن به نت دوم با اجرای آن به طور بسیار سریع ( که درهارمونی آن را پیش نت می نامند ) نت اول را به طرزی ماهرانه به نت دوم متصل می کند .خط اتصالی که دراین قبیل موارد در بالای دونت قرار می گیرد ، صوت بر نام دارد .





You can see links before reply








- - - Updated - - -

آکورد شناسی

آکورد

چند صدا را که در یک زمان باهم شنیده شوند آکورد می نامند ، که اگر از فواصل سومهای رویهم تشکیل شده باشد آن را به حالت پایگی گویند .

نت های آکورد را معمولا به ترتیب از پائین به بالا حساب می کنند .





You can see links before reply











آکورد شناسی

آکورد شناسی علم شناسائی آکوردهای مختلف ووجه تمایز ووجه تسمیه ی آنهاست . ساده ترین آکوردها آکورد سه صدائی است که ازنت به نام پایه و نت دیگری که نسبت به پایه فاصله سوم دارد ) به نام سوم آکورد و نتی که با پایه فاصله پنجم دارد ( به نام پنجم آکورد) تشکیل شده است .





You can see links before reply







آکوردهای سه صدائی تریاد چهار قسمند

1- درآکوردهای سه صدائی اگرفاصله سوم آن از نت پایه بزرگ و پنجمش درست باشد آن را آکورد کامل بزرگ ( قسم اول ) گویند .





You can see links before reply











2- اگر فاصله سوم آکورد ازنت پایه کوچک و پنجمش کاسته باشد آن را آکورد کامل کوچک ( قسم دوم ) گویند .








You can see links before reply








3- اگر فاصله سوم آکورد ازنت پایه کوچک و پنجمش کاسته باشد آن را آکورد پنجم کاسته ( قسم سوم ) گویند .





You can see links before reply











4- اگر فاصله سوم آکورد ازنت پایه بزرگ و پنجمش افزوده باشد آن را آکورد پنجم افزوده ( قسم چهارم ) گویند .





You can see links before reply






5- اگر یک فاصله سوم بزرگ به بالای این آکورد اضافه شود ، اکتاو به سه قسمت مساوی ( سه سوم بزرگ ) تقسیم می شود .

به بیان دیگر هر آکورد سه صدائی ازدو فاصله سوم بین پایه سوم - سوم وپنجم تشکیل شده است که به موقعیت آنها ازیکدیگر متمایز و به شرح زیر است .



در آکورد کامل بزرگ سوم اولی بزرگ وسوم دومی کوچک است .

در آکورد کامل کوچک سوم اولی کوچک وسوم دومی بزرگ است .

در آکورد پنجم کاسته سوم اولی کوچک وسوم دومی نیزکوچک است .

در آکورد کامل بزرگ سوم اولی بزرگ وسوم دومی کوچک است .

در آکورد پنجم افزوده سوم اولی بزرگ وسوم دومی نیز بزرگ است .

اگر روی هر یک از درجات گام بزرگ یک آکورد سه صدائی به وجود آید :





You can see links before reply







آکوردهای درجات اول و چهارم و پنجم ، کامل بزرگ و آکوردهای در جات دوم و سو م و ششم ، کامل کوچک و آکورد درجه هفتم ، پنجم کاسته خواهد بود . اگر روی هریک ازدرجات گام کوچک آرمونیک یک آکورد سه صدائی به وجود آید :







You can see links before reply







آکوردهای درجات پنجم وششم کامل بزرگ و آکوردهای درجات اول و چهارم ، کامل کوچک وآکوردهای درجات دوم وهفتم پنجم کاسته و اکورد درجه سوم ، پنجم افزوده خواهد بود .

اگرروی هر یک از درجات گام کوچک ملودیک بالا رونده یک آکورد سه صدائی به وجود آید .







You can see links before reply









آکوردهای درجات چهارم و پنجم ، کامل بزرگ و آکوردهای درجات اول و دوم ، کامل کوچک و آکوردهای درجات ششم وهفتم ، پنجم کاسته و آکورد در جه سوم ، پنجم افزوده خواهد بود .


اگرروی هر یک از درجات گام کوچک تئوریک ( آنتیک ) یک مورد سه صدائی به وجود آید :





You can see links before reply









آکوردهای درجات سوم و ششم وهفتم ، کامل بزرگ و آکوردهای اول و چهارم و پنجم ، کامل کوچک و آکورد درجه دوم ، پنجم کاسته خواهد بود .

از مطالب بالا چنین نتیجه گرفته می شود که :

هر آکورد کامل بزرگ به درجه اول یک گام بزرگ به درجه چهارم یک گام بزرگ دیگربه درجه پنجم یک گام بزرگ و یک گام کوچک ( ملودیک یا هارمونیک ) و درجه ششم یک گام ( تئوریک یا هارمونیک ) دیگر متعلق است .



یاد آوردی : البته آکورد درجه چهارم گام کوچک ملودیک و آکوردهای درجات سوم و هفتم گام کوچک تئوریک نیز کامل بزرگ هستند، و به این ترتیب یک آکورد کامل بزرگ به درجه چهارم یک گام کوچک ملودیک و درجه سوم یک گام کوچک تئوریک ودرجه هفتم یک گام تئوریک دیگر نیز متعلق است .





You can see links before reply





هارمونیک و ملودیک ( تئوریک VII d و تئوریک III a)

هارمونیک تئوریک ( ملودیک IVG ( g



هر آکورد کامل کوچک به درجه دوم یک گام بزرگ وسوم یک گام بزرگ دیگر وششم یک گام بزرگ و اول یک گام کوچک و چهارم یک گام کوچک هارمونیک یا تئوریک دیگر متعلق است .

یاد آوری : آکورد درجه دوم گام کوچک ملودیک و آکورد درجه پنجم گام کوچک تئوریک نیزکامل کوچک هستند بنابراین یک آکورد کامل کوچک به درجه دوم یک گام کوچک ملودیک درجه پنجم یک گام کوچک تئوریک دیگرنیز متعلق است .





You can see links before reply







هرآکورد پنجم کاسته به درجه هفتم یک گام بزرگ و کوچک هارمونیک و ملودیک و درجه دوم یک گام کوچک تئوریک و هارمونیک دیگر متعلق است .



You can see links before reply









یاد آوری : آکورد درجه ششم گام کوچک ملودیک نیز پنجم کاسته است و دراین صورت یک آکورد پنجم کاسته به درجه ششم یک گام کوچک ملودیک نیز متعلق است .

هرآکورد پنجم افزوده متعلق به درجه سوم یک گام کوچک آرمونیک و ملودیک است .





You can see links before reply








آکوردهای تشکیل شده روی درجه اول هرگام را آکورد تونیک .(I)

آکوردهای تشکیل شده روی درجه دوم هرگام را آکورد روتونیک(II)

آکوردهای تشکیل شده روی درجه سوم هرگام را آکورد میانه(III)

آکوردهای تشکیل شده روی درجه چهارم هرگام را آکورد زیر نمایان (IV)

آکوردهای تشکیل شده روی درجه پنجم هرگام را آکورد نمایان (V)

آکوردهای تشکیل شده روی درجه ششم هرگام را آکورد رو نمایان(VI)

آکوردهای تشکیل شده روی درجه هفتم هرگام را آکورد محسوس می نامند .(VII)



فونکسیون

موقعیت هر آکورد را در هر تنالیته فونکسیون آن آکورد می نامند . مثلاً فونکسیون آکورد دو، می ، سل ، درتنالیته دو ماژورI ودرسل ماژورIV و در فا ماژور یا فا مینور ( ملودیک یا هارمونیک )V ودرمی مینور( تئوریک یا هارمونیک ) VIخواهد بود.

فونکسیون هر آکوردی با اعداد رومی مشخص می شود . به این ترتیب I ،II، III وغیره



اعداد عربی 1و2و3و4و5و6و7وغیره را به عنوان عدد گذاری( شیفراژ ) برای فواصل نتهای آکورد نسبت به نت پائین ی( باس ) به کار نمی برند مثلا ً زیر آکورد اعداد 5/3 می گذارند که معرف فاصله های سوم آکورد ( دو ، سل ) ( خلاصه آن عدد 5 ) است .



You can see links before reply








درتمام گامها و تنالیته ها آکوردهای تونیک وزیرنمایان ونمایان راآکوردهای اصلی تنال و درجات دیگررا آکوردهای فرعی گویند .
وارونگی ( معکوسها ) ی آکوردهای سه صدائی

اگر نت سوم آکورد باس قرار گیرد آکورد به صورت وارونگی اول ( معکوس اول ) می آید و شیفراژ آن 6/3 ( خلاصه آن 6) است . در آکورد معکوس اول فواصل نت ها نسبت به باس سوم و ششم است .







You can see links before reply







آکورد چهار و شش

اگر نت پنجم آکورد در باس قرار گیرد ، آکورد به صورت وارونگی دوم معکوس دوم در می آید و شیفراژ آن 6/4 است .

در آکورد معکوس دوم فواصل نت ها نسبت به باس چهارم وششم است .







You can see links before reply







پس هرآکورد سه صدائی سه حالت دارد :

1- به حالت پایگی که پایه در باس است وفواصل نت ها ی دیگر آن آن نسبت به باس سوم و پنجم است.

2- وارونگی اول ( معکوس اول ) که سوم آکورد در باس است و فواصل نت ها ی دیگر نسبت به آن چهارم و ششم است .

3- وارونگی دوم ( معکوس دوم ) که پنجم آکورد در باس است و فواصل نت ها ی دیگر نسبت به آن چهارم وششم است .

برای هر سه حالت آکورد یک فونکسیون در نظر گرفته می شود ، مثلاً برای آکورد درجه دوماژور فونکسیون تونیک در زیر هر سه حالت آکورد گذاشته می شود که اگر به حالت پایگی باشدنت باس درجه یک است و اگر به حالت معکوس اول باشد نت باس میانه گام است ، و اگر به حالت معکوس دوم باشد نت باس نمایان گام است .







You can see links before reply







آکوردهای چهار صدائی

اگر یک فاصله سوم به بالای آکورد سه صدائی ( تریاد ) اضافه شود آکورد چهار صدائی به وجود می آید .

چون فاصله پایه تا بالاترین نت ( نت اضافه شده به آکورد سه صدائی ) هفتم است ، این آکورد را آکورد هفتم گویند که شیفراژ آن 7/5/3 به طور خلاصه 7 خواهد بود .





You can see links before reply







آکوردهای هفتم (7) هفت قسمند که پنج قسم آن د رشیوه کلاسیک دسته بندی شده است . این آکوردها با توجه به اولویت در خوش صدائی به ترتیب زیر هستند :



قسم اول - آکورد هفتم نمایان

چون پایه این آکورد درجه پنجم نمایان یک گام بزرگ یا کوچک است و سوم آن محسوس و دارای فاصله هفتم کوچک نسبت به پایه ) است، آن را هفتم نمایان گویند که اضافه کردن یک فاصله سوم کوچک برروی آکورد کامل بزرگ به دست می آید .





You can see links before reply







قسم دوم آکورد هفتم کوچک

اگر یک فاصله سوم کوچک بهبالای هر آکورد کامل کوچک اضافه کنیم اکورد هفتم کوچک به دست می اید که روی درجات دوم و سوم وششم گامهای بزرگ و درجه چهارم گامهای کوچک هارمونیک و تئوریک قرار گرفته است .




You can see links before reply







یاد آوری : البته آکوردهای درجات اول و پنجم گامهای کوچک تئوریک ودرجه دوم گامها ی کوچک ملودیک نیز آکورد هفتم کوچک هستند .
قسم سوم - آکورد هفتم کوچک و پنجم کاسته
این آکورد از اضافه کردن یک فاصله سوم بزرگ به بالای آکورد پنجم کاسته به دست می آید که اگر روی درجه هفتم گام بزرگ قرار گیرد ، آن راهفتم محسوس گویند .




You can see links before reply






این آکورد روی درجه هفتم گام بزرگ و درجه دوم گامهای کوچک آرمونیک و تئوریک قرار می گیرد .
یاد آوری : آکورد درجه ششم گام کوچک ملودیک نیزاز این نوع است .

قسم چهارم - آکورد هفتم بزرگ
اگر یک فاصله سوم بزرگ به بالای آکورد کامل بزرگ اضافه شود آکورد هفتم بزرگ به دست می آید .
این آکورد روی درجات اول و چهارم گامهای بزرگ و ششم گام کوچک تئوریک . آرمونیک قرار می گیرد .



You can see links before reply







قسم پنجم آکورد هفتم کاسته
این آکورد از اضافه شدن یک فاصله سوم کوچک به بالای آکورد پنجم کاسته به دست م یآید و شیفراژ حقیقی آن چنین است : یعنی از زوی هم قرار گرفتم سه فاصله سوم کوچک به دست م یآید که در نتیجه هفتم آن نیز کاسته است .
این آکورد هفتم کاسته فقط روی درجه هفتم گامهای مینورآرمونیک قرار می گیرد ، ولی گاهی در گامهای بزرگ نیز به کار می رود .
نت های این آکورد فاصله اکتاو را به چهار قسمت مساوی تقسیم می کنند .



You can see links before reply






قسم ششم- آکورد هفتم بزرگ و کامل کوچک
این آکورد از اضافه شدنسون بزرگ به بالای آکورد کامل کوچک به دست می آید و روی درجه اول گامهای کوچک هارمونیک و ملودیک واقع می شود .



You can see links before reply







قسم هفتم - آکورد هفتم بزرگ یا پنجم افزوده
این آکورد از اضافه شدن سوم کوچک روی آکورد پنجم افزوده به دست می آید و روی درجه سوم گامهای کوچک هارمونیک و ملودیک واقع می شود .



You can see links before reply






معکوس آکوردهای چهار صدائی
1. به حالت پایگی ( به شکل سوم رویهم ) .


You can see links before reply






2. به حالت معکوس اول که سوم آکورد در باس قرار دارد ( شیفراژ خلاصه 6)
5


You can see links before reply






3. به حالت معکوس دوم که پنجم آکورد باس است( شیفراژ خلاصه 4)
3


You can see links before reply






4. به حالت معکوس سوم که هفتم آکورد باس است شیفراژ خلاصه 2 )



You can see links before reply






یاد آوری : فرانسویها شیفراژ آکورد هفتم نمایان را به این ترتیب :




به حالت پایگی
معکوس اول
معکوس دوم

معکوس سوم


7
6
6†
4†



5






وآکورد هفتم کاسته به این ترتیب است :





6†
4†



7
5
3
2†








You can see links before reply






آکورد هفتم کوچک و پنجم کاسته درجه هفتم را با این اعداد مشخص می کنند .




You can see links before reply






آکوردهای پنج صدائی
اگر به بالای آکوردهای هفت یک فاصله سوم اضافه شود ، آکورد پنج صدائی به وجود می آید و چون از نت پایه تا بالاترین نت آکورد فاصله نهم است آن را آکورد نهم می نامند .
معمول ترین آکورهای نهم روی درجات پنجم ( نمایان ) گامهای ماژور ومینور به کار می رود که عبارتند از: آکورد نهم نمایان کوچک .
نهم نمایان دوی کوچک نهم نمایان دوی بزرگ


You can see links before reply






یاد آوری 1 ) : اگر پایه آکورد نهم نمایان بزرگ حذف شود آکورد هفتم کوچک و پنجم کاسته به دست خواهد آمد .




You can see links before reply






یاد آوری 2 ) : اگر پایه آکورد نهم نمایان کوچک حذف شود آکورد هفتم کاسته به دست خواهد آمد .





You can see links before reply







آکوردهای نهم ده قسم هستند که شش قسم آن کلاسیک و بقیه ( چهار قسم آخر ) بعداً شخصیت آرمونیک پیدا کرده اند :
1. آکور نهم نمایان بزرگ


You can see links before reply






2.آکور نهم نمایان کوچک



You can see links before reply





3. نهم بزرگ با هفتم کوچک



You can see links before reply








4. نهم کوچک با هفتم کوچک



You can see links before reply





5. نهم بزرگ با پنجم کاسته




You can see links before reply






6. نهم بزرگ با هفتم بزرگ



You can see links before reply





7. نهم افزده




You can see links before reply








8. نهم کوچک با هفتم کاسته



You can see links before reply








9. نهم بزرگ با هفتم بزرگ و کامل کوچک



You can see links before reply








10. نهم بزرگ با پنجم افزوده



You can see links before reply






عدد گذاری نهم ها قسم سوم و چهارم و پنجم و ششم ووارونگی های آنها به این ترتیب است .




وارونگی سوم
وارونگی دوم
وارونگی اول
حالت پایگی


.4
6
7
9


.3
5
6
7


.2
4
5





معکوس های نهم نمایان بزرگ و کوچک
در معکوس اول سوم آکورد در باس قرار دارد .
در معکوس دوم ، پنجم آکورد و در معکوس سوم هفتم آکورد باس قرار دارد.


عدد گذاری نهم کوچک نمایان لا مینور ووارونگیهایش نهم بزرگ


You can see links before reply









چون درمعکوس چهارم نت نهم آکورد بایستی در باس قرار گیرد و این عمل از نظر اصولی صحیح نیست، معکوس چهارم آکورد مورد استفاده قرار نمی گیرد .


آکورد یازدهم و سیزدهم تونیک
چنانچه آکورد هفتم نمایان را برروی نت تونیک ( به فاصله پنجم از آن) قراردهیم آکوردی به نام یازدهم تونیک به دست می آیِد که آکوردی است شش صدائی و معمولا سومش حذف می شود .




You can see links before reply






اگر آکورد نهم نمایان بزرگ و یا کوچک را به فاصله پنجم رو ی نت تونیک قرار دهیم ، آکورد سیزدهم بزرگ یا کوچک تونیک به دست می آید که آکوردی است هفت صدائی و معمولاً سومش حذف می شود .
آکورد سیزدهم کوچک تونیک گاهی درماژور نیز به کار می رود .





You can see links before reply






آکورد یازدهم نمایان وسیزدهم نمایان
چنانچه آکورد هفتم کوچک درجه دوم گام ماژوررا با فاصله پنجم روی نت نمایان قراردهیم ، آکورد یازدهم نمایان به دست می آید . این آکورد شش صدائی است و معمولاً سومش حذف می شود .



You can see links before reply







اگربه بالای اکورد هفتم نمایان ( با حذف پنجم آن ) آکورد سه صدایی درجه ششم (IV) گام ماژور یا مینور با (حذف سوم آن) قرارگیرد . آکورد سیزدهم نمایان حاصل می شود که اغلب ، پنجم و یازدهم آن حذف می شود . چنانچه نهم سیزدهم این آکورد بزرگ باشد سیزدهم بزرگ نام دارد و درماژورها به کار می رود و چنانچه کوچک باشد آکورد سیزدهم کوچک نام دارد و درمینورها به کار می رود .


You can see links before reply

mona12
Wednesday 24 July 2013, 06:02 PM
امیدوارم که مطلب قید شده مورد استفاده شما قرار گرفته باشه
دوره تئوری ما تموم شد و تمامی مطالب لازمه رو براتون گفتم
مطالبی که ذکر شده میتونه برای شما مفید باشه و برخی از این مطالب حتی در بعضی از کلاس های تئوری گفته نمیشه
اما اگر شما فرصت کنید و کامل مطالعه بفرمایید خیلی براتون مفیده و میتونم به جرئت بگم در حد اطلاعات یک استاد تئوری می تونه به علم شما اضافه کنه
و در آخر از شما عزیزان تشکر دارم که مطالعه می کنید و برای نوشته ارزش قائل هستید و بعد از آن از مسئولین عزیز که اجازه دادن من این تاپیک رو اینجاد کنم تشکر دارم

پــــــــــــــــایــــــ ـــــــان

aftaban
Wednesday 24 July 2013, 09:47 PM
امیدوارم که مطلب قید شده مورد استفاده شما قرار گرفته باشه
دوره تئوری ما تموم شد و تمامی مطالب لازمه رو براتون گفتم
مطالبی که ذکر شده میتونه برای شما مفید باشه و برخی از این مطالب حتی در بعضی از کلاس های تئوری گفته نمیشه
اما اگر شما فرصت کنید و کامل مطالعه بفرمایید خیلی براتون مفیده و میتونم به جرئت بگم در حد اطلاعات یک استاد تئوری می تونه به علم شما اضافه کنه
و در آخر از شما عزیزان تشکر دارم که مطالعه می کنید و برای نوشته ارزش قائل هستید و بعد از آن از مسئولین عزیز که اجازه دادن من این تاپیک رو اینجاد کنم تشکر دارم

پــــــــــــــــایــــــ ـــــــان



دزود بر تو دوست عزیز. مطالب جامع و کاملی نوشته بودی و این نشان از درک بالا و درست شما از موسیقی دارد.با عث افتخاز بخش ویولن سایت هست که همکاری همچون شما دارد.با مهر و افتخار.محمد خورشیدی

doday
Sunday 22 June 2014, 09:54 AM
سلام به شما اهل موسیقی
بنظر کامل و جامع میومد البته چون کامل فرصت نشد بخونم اینو میگم
موفق باشید

arei
Sunday 22 June 2014, 06:05 PM
کپی برابر اصل

نظر من اینه: که دوستان کتابشو میگرفتن و میخوندن سوال داشتن سوالاشونو میپرسیدن،نظر من این بود




- - - Updated - - -


کپی برابر اصل

نظر من اینه: که دوستان کتابشو میگرفتن و میخوندن سوال داشتن سوالاشونو میپرسیدن،نظر من این بود

ahmad6999
Sunday 22 June 2014, 09:39 PM
سلام و درود فراوان
سپاس از پست بسیار جالب و مفیدتون