توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : افتخاري، خوشصداي ...
3tar
Friday 31 August 2007, 12:28 PM
افتخاري خوشصداي .... . بيهنر ديگه خيلي بيانصافيه ولي من با کم هنرش موافقم.
به نظر من افتخاري عليرغم صداي خوبي که داره هنر و خلاقيتش کمه. شايد هم از تواناييهاي صدايش خارجه. منظورم اينه که اصلا لحن خاص و بازي با صدا نداره.
مثلا اگه يه غزل را بگذارند جلوي يه آدم معمولي با يک لحن شروع ميکنه به خوندن ولي اگه همون را بگذارن جلوي يه خوانندهي استاد مثل شجريان يا ... با لحني متفاوت ميخونه. ولي افتخاري مثل همون آدم معمولي ميخونه فقط صداي خوشي داره که انصافا صداش خيلي خوبه.
نظر شما چيه؟ من اشتباه ميکنم؟ ولي به هر جهت از اساتيد عذرخواهي ميکنم که در کارشون فضولي کردم. ببخشيد
تشکر
gcsinfo
Friday 31 August 2007, 01:09 PM
ببین دوست من موافق نیستم.
اشکال کار اینجاست که آقای افتخاری شعر رو اون جور که شما انتظار ندارید میخونن و این باعث به وجود آمدن این دیددر شما شده.
این خلاف راه و رویه ی خیلی از اساتید آواز ایرانی از جمله آقای شجریان هستش.
به طور مثال توی آخرین آلبوم آقای افتخاری ایشون یه آهنگی دارن به نام چشم نرگس که اتفاقا آقای شجریان هم همین رو خونده.فقط فرقش اینه آقای شجریان با همون تحریر ها و کشش های همیشگی و اونچیزی که اکثرا گوش بهش آشنا هست و روی یک دستگاه خونده ولی آقای افتخاری با تحریر های متفاوت و بعضا من درآوردی(که این از ناشی گری نیست به نظر من بلکه از اینجا نشات میگیره که ایشون حسشون رو میزارن رو آهنگ و یه جاهایی از قید و بند قوائد آزاد میشن) این قطعه رو اجرا کرده و ضمنا با سبک موسیقی تلفیقی که ادغام چند دستگاه هست و وقتی که یکی که ایندو آهنگ رو باهم گوش کنه میبینه که خیلی اون کار آقای افتخاری به گوشش آشنا نیست.و اینجور مشکلاتی پدید میاد.
الته جدای از اینها یه جاهایی واقعا آقای افتخاری بدجور سوتی هایی توی اهنگ هاشون میدن و بعضا حتی تحریر های ناکوک میزنن و یه اشکال دیگشون هم این هست که توی اکثر آهنگ ها یه جور خاصی به صداشون حالت میدن و میخونن و این خیلی یکنواخت کننده هست و بعضا تحریر های فوق العاده تکراری توی جای جای آهنگهاشون و بعد از هر بیت به کار میبرن که اصلا به نظر من جالب نیست.
ولی از حق که نگذریم توی نو آوری هیچکی به پای آقای افتخاری نمیرسه.چه از لحاظ به کار بردن تکنیک های آوازی جدید(منظورم از جدید این هست که یک چیزی که تا حالا وجود نداشته هست نه اون چیزی که بوده و ایشون تاحالا یاد نگرفته بودن) و دیگری رویکرد جدید به موسیقی که دارن روی سبک تلفیقی مختص خودشون مانور میدن که این کار رو هنوز کسی از سنتی خون ها اجرا نکرده و اگر هم کرده نا با اون پیگیری آقای افتخاری.
3tar
Saturday 1 September 2007, 05:08 AM
دوست عزيز انتقاد من به آقاي افتخاري و انتقاد شما به آقاي افتخاري هر دو يکي است.
بعد اين که با اين که يه طوري ميخونه که من انتظار ندارم موافق نيستم. اتفاقا برعکش. همون طوري ميخونه که من انتظار داردم. و از اونجايي که من آواز بلد نيستم اون ريتمي را ميخونه و لحني را ميگيره که يه نفر که آواز بلد نيست هم همون ريتم و لحن را ميگيره.
ولي از حق نبايد گذشت. همين که اينهمه شنونده داره و کارهاي متفاوت (البته نسبتا متفاوت) خيلي خوبه.
gcsinfo
Saturday 1 September 2007, 08:59 AM
نمی دونم.شاید!!
Amir
Saturday 1 September 2007, 09:09 AM
به نظر من علی زضا افتخاری دیگه خیلی داره خودشو قاطی دنیای تجارت می کنه
البته بازم به نظر من تمام کاست هاش حرفی واسه گفتن دارن و نمیشه گفت مثل خیلی ها فله ای آهنگ میده بیرون
alireza_amirsamimi
Saturday 1 September 2007, 10:25 AM
اگر بحث نوآوری در تحریر باشه هیچکس به پای استاد شجریان نمیرسه.دلیل اینکه ما این نکته را احساس نمیکنیم اینه که ما به صدای استاد عادت کردیم.ولی وقتی که ما کارهای نسل قبل از استاد شجریان رو گوش میکنیم کمتر از این ترکیبات تحریر میبینیم.نکته دیگه اینکه شهرام ناظری هم از تحریر های ریتمیک استفاده میکنه و به گفته خودش این کار ابداع خودش هست.ومیبینیم که گاهی اوقات خیلی جالب از اون استفاده میکنه و حتی میبینیم از صداش مثل یک ساز کمک میگیره.مثل کاست لولیان.ولی به نظر من آقای افتخاری گاهی اوقات با تحریر های نابجاش وسط قطعه حس اون رو میگیره.من هم کارهای اولیه و قدیمی تر افتخاری رو که با آهنگسازهای بزرگ ایران مثل استاد مشکاتیان و استاد علیزاده واستاد فریدون شهبازیان و... رو که کار کرده دوست دارم ولی بعضی از این قطعات جدیدش واقعا از لحاظ ملودی بی کیفیت هست و داره به کارهای عامیانه قبل از انقلاب نزدیک میشه.ما میبینیم که استاد شجریان کارهایی رو با نام به یاد عارف قزوینی یا در سوگ بنان داره اینجوری که افتخاری داره پیش میره باید منتظر کاست های به یاد جواد یثاری و به یاد ایرج قادری یا در سوگ مهستی از علیرضا افتخاری باشیم!!
Majed
Saturday 1 September 2007, 12:49 PM
من به شخصه با کاست های جدید افتخاری اصلا حال نمیکنم...
منم با امیر موافقم.... افتخاری یه کم پولکی شده و بیشتر به بازار فکر میکنه تا به کیفیت...
واقعا حیف از صدای زیباش....
کاست های قدیمیش مثل غریبستان.. سرو سیمین.... یا کاست های اینجوریش خیلی باحاله.. اما جدیدیاش واقعا از لحاظ موسیقی ضعیفه .. من اینجوری فکر میکنم
Amir
Saturday 1 September 2007, 01:17 PM
یه مثل قدیمی میگه خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو
با این وضع افتضاحی که موسیقی ما داره خب معلومه همینم میشه دیگه امیدوارم وضع بدتر از این نشه و افتخاری عزیز روزی نرسه که با بنیامین کنسرت بذاره
خداییش ثبات قدم امثال شجریان ایول داره
3tar
Saturday 1 September 2007, 01:23 PM
در مورد ضعف کارهاي جديد افتخاري واقعا بايد غصه خورد.
البته من با کاست قلندروار حال کردم البته نه به خاطر افتخاري. هر کس ديگري بود هم همين ميشد. گروه و موسيقي جالب بود. سازها به کل کوبهاي (غير از استثنا) و استفاده از صداي افراد به عنوان مکمل موسيقي.
ولي به هر جهت افتخاري حروم شد رفت..... اي پول، چه بر سر هنر آوردهاي بگو!
gcsinfo
Saturday 1 September 2007, 10:35 PM
این یه قسمت از مقاله ای ایست که توی سایت ostad-eftekhari.com نوشته شده در باره آقای افتخاری.نظرتون رو جلب میکنم.:
آهنگسازان جواني همچون بهزاد خدارحمي را حمايت كرد و با همكاري آنها، آلبومهاي موفقي مثل سفر را بهدست علاقهمندانش رساند و هميشه و هميشه به سمت كارهايي حركت كرد كه انتظار ميرفت با واكنش اهالي سنتي موسيقي اصيل ايران مواجه شود.
فراموش نميكنيم روزي را كه در برنامه سهيل محمودي، به خوانندگان پاپ تاخت و اعلام كرد كه قصد دارد ساخت موسيقي پاپ واقعي را به ايندسته موزيسينها نشان دهد. علاوه بر آن هميشه حضور داشت. به همين دليل هم برخي، ارائه آلبومهاي پرشمار او در طول اين سالها را نقد ميكنند و بر آن خرده ميگيرند.
برخي با همين استدلال، بهراحتي از كنار آثار خوب او ميگذرند و نوآوريهاي او را در اين عرصه هم ناديده ميگيرند. خود استاد افتخاري هم در اين باره گفته: «ما با ناشرین قرارداد میبندیم و ناشرین بنا به رقابتی که با يكديگر دارند، کار را در زمانی خاص عرضه میکنند که این رقابت موجب عرضه همزمان چند آلبوم توامان میشود و بعضاً ناشرین هم متضرر میشوند.»
استاد افتخاري معمولاً سعي ميكند كارهاي جديدي ارائه كند و به تكرار كارهاي گذشته فكر نميكند. خودش هم گفته: «چند تا همایون بخوانیم؟ این سبکها از گذشتگان به ما رسیدهاند. ما نیز حق هرکدام را ادا کردهایم. اما برای آیندگان چه میکنیم؟ و چه میخواهیم به فرهنگ آیندگان تحویل دهیم؟ هر شعری تحریر خود را دارد. تا کی تمام شعرها را با یک تحریر بخوانیم.»
اين جملات از زبان كسي است كه به دليل وسعت صدا، تحريرهاي بسيار خوب و گرماي ويژهاي كه همواره خواندنش به مخاطب القا ميكند، با بزرگاني همچون پرويز مشكاتيان، جلال ذوالفنون، عليزاده و كيانينژاد همكاري كرده است و به نوعي امتحانش را پس داده. در همين امتداد است كه او يك تجربه جديد را از سر ميگذراند.
استاد افتخاري در آلبوم بسيار متفاوت «قلندروار» با عماد توحيدي آهنگساز جوان و تحصيلكرده و بابك شهركي ويولنيست و تنظيم كننده خوب كشورمان همكاري كرده است. توحيدي و شهركي با تكيه بر سازهاي ضربي و كوبهاي ايران، هند و كشورهاي عربي، موفق شدهاند فضاهاي موسيقي پرتحركي خلق كنند و در همين امتداد هم، نوع آوازخواني استاد افتخاري، كاملاً با آنچه پيش از اين، از او شنيدهايم، متفاوت است و تحريرهاي جديدي را در اين قطعات از او ميشنويم. خود استاد افتخاري در اين باره ميگويد: «نبايد از كارهاي نو هراس داشت. اما من از اساتيد پير اين عرصه گلايه دارم كه از ورود به عرصه تجربيات جديد، حذر ميكنند و همچنان به رديفهاي آوازي ايران بسنده ميكنند».
پيش از اين هم از استاد افتخاري شنيده بوديم كه مردم خستهاند از تكرار. به همين دليل هم هست كه حركت به سمت موسيقي تلفيقي را آغاز كرده و در اين راه نيز مصمم است. ميگويد: «بدون هيچگونه پرده و حجابي بايد درباره نوگرايي در موسيقي صحبت كرد و نوشت. بايد آثار جديدي در اين عرصه ارائه كرد و درباره ضعف و قوتهايش بحث كرد. نبايد نگران نقدهاي ديگران بود. بايد ثابت كرد كه اين مسير، مسير درستي است.»
حركت بر مسير موسيقي تلفيقي، مسيري است كه بيشك براي حضور و بروز بينالمللي موسيقي ايران از آن گريزي نيست. چه خود استاد افتخاري هم اين مساله را تاييد ميكند: «يك استاد شجريان كافي است. بهتر است كساني كه به تجربههاي جديد انتقاد ميكنند، به سمت كارهاي نو بروند و از درجا زدن بپرهيزند
همين چند هفته پيش بود كه بليتي خريديم و به كنسرت استادي رفتيم كه سالها دوري از وطن را تحمل كرده بود. اما آنچه شنيديم، همان كارهايي بود كه پيش از اين هم شنيده بوديم. آيا مردمي كه به اين كنسرت آمده بودند، راضي از آن خارج شدند؟ براي اينكه بتوانيم در اين اوضاع و احوال، مردم را با موسيقي و از آن مهمتر با فرهنگ ايرانزمين، آشتي دهيم، گريزي نداريم از اينكه به خلاقيتها و استعدادهاي جوان، فرصت آزمون و خطا بدهيم تا آنها هم بهزودي به اساتيد عرصه خود تبديل شوند.
Powered by vBulletin® Version 4.2.5 Copyright © 2024 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.