PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : معرفی موسیقی ایران



akanani
Saturday 8 September 2007, 07:57 AM
از آنجاییکه نمی خواهم وارد مقوله های های علمی موسیقی و سلفژ و ...شوم ، خیلی در این زمینه وارد بحث نمی شوم ولی خیلی مختصر باید گفت کل اصوات در موسیقی بر اساس فرکانسهایشان نامگذاری شده اند که به آنها الفبای موسیقی گفته می شود (دو-ر-می....) که به فاصله میان این نتها پرده گفته می شود.در موسیقی کلاسیک و موسیقی اروپا و کلاً دنیا می توان علاوه بر این نتها گاهی آنها را به اندازه نیم پرده بم (بملflat) و یا به اندازه نیم پرده زیر کرد(دیزsharp) و هر ترکیبی از نتهای اصلی و زیر و بم شده های آنها داشت. اما در موسیقی ایرانی علاوه بر آنکه نتها به اندازه نیم پرده زیر و بم شده اند گاهی نتها به اندازه یک چهارم (ربع)پرده تغییر کرده اند.
به همین دلیل است که گفته می شود موسیقی ایرانی بسیار پیچیده تر از موسیقی کلاسیک و اروپایی است. بطوریکه همانطور که همه می دانند موسیقی کلاسیک بر پایه دو گام مینور و ماژور نهاده شده است. اما موسیقی ما از نظر علمی دارای 5 گام است که در قالب هفت دستگاه موسیقی ایرانی نهاده شده است. به عبارت ساده تر قطعاتی که در قالب موسیقی ایرانی ساخته و اجرا می شوند بالاخره در یکی از این هفت دستگاه هستند. دستگاههای موسیقی ایرانی عبارتند از : «همایون، شور، نوا، سه گاه، چهارگاه، راست پنجگاه، ماهور» که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان گام ماژور در موسیقی کلاسیک همان گام ماهور ما است. گام مینور هم شباهت زیادی به گام بیات اصفهان دارد که از متعلقات دستگاه همایون است .

منبع : کتاب تاریخ موسیقی ایران

Sina_Eftekhari
Saturday 8 September 2007, 02:43 PM
به همین دلیل است که گفته می شود موسیقی ایرانی بسیار پیچیده تر از موسیقی کلاسیک و اروپایی است. بطوریکه همانطور که همه می دانند موسیقی کلاسیک بر پایه دو گام مینور و ماژور نهاده شده است. اما موسیقی ما از نظر علمی دارای 5 گام است که در قالب هفت دستگاه موسیقی ایرانی نهاده شده است.

متاسفانه بايد عرض كنم با اين حرف اصلا موافق نيستم. نمي دانم اين اعتقاد و در واقع اين استدلال در كجا ريشه دارد به طوري كه حتي بعضي از اساتيد موسيقي ما هم به آن باور دارند.
اين قبول كه موسيقي ايراني و به طور كلي موسيقي شرقي از نظر مدال غني تر از موسيقي غرب است كه اين هم در صورتي درست است كه موسيقي قرن بيستم و به اصطلاح مدرن غرب به اضافه موسيقي قبل از باروك و رنسانس كه مقدار زيادي از آن در واقع همين موسيقي مدال است صرف نظر كنيم.
اما مگر تنوع مد و مقام تنها پارامتري است كه ميتواند در چنين قضاوتي اثر داشته باشد. پس تكليف موسيقي چند صدايي و امكانات فراوان موجود در آن چه مي شود؟ هارموني و كترپوان؟ تنوع فرم در موسيقي غربي؟ چگونه از اركستر موسيقي كلاسيك غربي و تنوع رنگ آميزي سازهاي آن صرف نظر كنيم؟
با توجه به چيزهايي كه گفتم اين قبيل استدلال ها مثل اين مي مانند كه مثلا يك موسيقي دان غربي بگويد موسيقي ما يك موسيقي چند صدايي است و تنها شاما ملودي نمي شود بنابراين از موسيقي ديگر ملل كه تكصدايي و تنها شامل يك خط صداي يا همان ملودي است پيچيده تر است.

به نظرم بايد كمي منصفانه تر نگاه كنيم.

rostam
Sunday 9 September 2007, 04:36 PM
حرف سينا جان درست، اما حتي لازم نيست به موسيقي چندصدايي هم بپردازيم تا تفاوت يا برتري يك موسيقي بر ديگري را بررسي كنيم. به نظر من اين دو موسيقي حداقل از بحث توناليته(اينكه فلان گام با فلان مقام يكي و اينا) قابل مقايسه نيستند. به نظر من موسيقي ايران بسيار بر ملودي استوار است و اينكه مثلا گام ماژور مثل ماهور ايراني است، حرف اشتباهي است. مثلا مي توانيد بسياري از ملودي هاي گام ماژور غربي را گوش كنيد و انصافا حس ماهور ندارد. يا بالعكس بسياري از ملودي هاي ماهور ما اصلا در موسيقي كلاسيك غرب وجود ندارد. به طور كلي به نظر من اصلا دستگاه با گام مفهومي كاملا متفاوت است.