moomak
Tuesday 18 September 2007, 08:24 AM
موسيقي در ایران، در دورههاي دور كه تنها جنبة اجرايي داشته و هنوز موضوع نشر آن به صورت صوتي يا تصويري و حتي مكتوب مطرح نبوده است، خدمتي تلقي ميشد كه در اختيار افرادی خاص بود و طبعا به عنوان يك پديده يا عامل اقتصادي براي عامة مردم مطرح نميشد.اما در يكصد سال اخير كه نشر موسيقي موجب شد تدريجا نوعي تقاضاي فراگير در ميان مردم ما براي بهرهگيري از خلاقيتهاي هنر موسيقي شكل بگيرد موسيقي نيز به عنوان یک كالاي اقتصادي وارد سبد تقاضاي مردم شد و نشر آثار موسيقايي در گونههاي مختلف براساس ذائقه و علايق گروههاي مختلف اجتماعي و سني بازاری را ايجاد كرد كه در شرايط و موقعيتهاي مختلف اجتماعي اوج و حضيضي را طي كرده است.
از ديدگاه علم اقتصاد پديدهاي كه در جامعه وجه اقتصادي به خود بگيرد، يعني به يك نياز براي بخشي از آن تبديل ميشود با دو مقولة عمده يعني عرضه و تقاضا مواجه است كه در شرايط مختلف براساس كميت هر يك در محل تقابل اين دو عامل قيمت آن كالا يا خدمت تعيين ميشود.
موسيقي در كشور، در دورههاي دور كه تنها جنبة اجرايي داشته و هنوز موضوع نشر آن به صورت صوتي يا تصويري و حتي مكتوب مطرح نبوده است، خدمتي تلقي ميشد كه در اختيار افرادی خاص بود و طبعا به عنوان يك پديده يا عامل اقتصادي براي عامة مردم مطرح نميشد.اما در يكصد سال اخير كه نشر موسيقي موجب شد تدريجا نوعي تقاضاي فراگير در ميان مردم ما براي بهرهگيري از خلاقيتهاي هنر موسيقي شكل بگيرد موسيقي نيز به عنوان یک كالاي اقتصادي وارد سبد تقاضاي مردم شد و نشر آثار موسيقايي در گونههاي مختلف براساس ذائقه و علايق گروههاي مختلف اجتماعي و سني بازاری را ايجاد كرد كه در شرايط و موقعيتهاي مختلف اجتماعي اوج و حضيضي را طي كرده است.
بديهي است بررسي جامعي از موسيقي ايران از جهات مختلف اقتصادي، فرهنگي و محدودههاي پذيرفته شده و شناور در حوزة نشر و معضلات توليد و نارساييهاي بازار و دستيابي سهل و سريع متقاضيان به انتشارات موسيقايي همچنین تاثير ويژة تبليغات كه جايگاه مهمي در رونق بازار دارد، نيازمند دسترسي به آمارهای لازم از بخشهاي مختلف ذيربط در امر توليد و نشر اين توليد اقتصادي جذاب براي اكثريت قريب به اتفاق مردم است. ليكن نظري عمومي بر عوامل تاثيرگذار بر روند توليد و عرضة آن ميتواند زمينه را براي بررسيهاي جامع آتي كه بيترديد در ارتقاي بينش و برداشت فعالان اين بخش از اقتصاد كشور تاثير خواهد داشت فراهم كند.
به نظر ميرسد براي دستيابي به ديدگاهي شفاف از روند فعاليت و حضور موسيقي و توليد و عرضة آن در جامعه نگاهي اجمالي براي معرفي وجوه مختلف آن ما را به ارزيابي بهتري هدايت كند.
1- عرضه: مراحل مختلف توليد يك اثر موسيقايي از آغاز ميتواند به شرح زير انجام گيرد:
الف-آهنگسازي: كه ميتواند با سفارش متقاضي و يا با انگيزة شخصي آهنگساز انجام شود. بديهي است هنگامي كه اين توليد براساس سفارش توليدكننده انجام ميگيرد بررسيهاي اولية اقتصادي براي عرضة آن و ميزان تقاضا با توجه به قيمت و شرايط عمومي بازار در مقطع خاص مدنظر قرار داشته است و اميد موفقيت اقتصادي آن يا حداقل تامين خواست اوليه از توليد مورد انتظار است. البته مواردي نيز وجود دارد كه سفارشدهنده براساس نيات ديگري از توليد يك اثر موسيقايي دارد كه ممكن است جهات تبليغاتي براي توليدي ديگر و يا نوعي فعاليت فرهنگي هدف توليد واقع شده باشد.
ب-اجرا و نشر: اجراي يك اثر ميتواند تنها براي برگزاري يك كنسرت فراهم شده باشد كه در اين صورت عرضه و تقاضا در محل اجرا شكل گرفته و اثرات اقتصادي اين فعاليت محدود به دورة اجراي آن و فعاليت اقتصادي مرتبط با آن در حوزة توليد، تبليغات، اجرا و خدمات جنبي مربوطه است.
در مواردي كه از اجراي انجام شده اقدام به تهيه و انتشار نوارهاي صوتي و تصويري نيز ميشود ميتواند بازار جديدي نيز براي اين محصول جديد در مجموعة يك فعاليت هنري- اقتصادي منظور شود.
ولي در عموم موارد يا حداقل براي هنرمنداني كه در آغاز فعاليتهاي خود هستند توجه اولية خود را به نشر چند مجموعة موسيقي معطوف ميكنند تا بتوانند با بهرهگيري از استقبال احتمالي زمينة برگزاري كنسرتهاي اجرايي را نيز فراهم كنند. در اين فعاليت تخصصهاي هنري و خدماتي مختلفي اعم از نوازندگان سازهاي مختلف، استوديوهاي ضبط موسيقي، صدابرداران، نتنويسان و ... شركت دارند و ابعاد اقتصادي آن تا ناشر اثر، توزيعكننده و فروشنده تسري پيدا ميكند. سرمايهگذاري در بخش نشر آثار انگيزههاي ويژهاي را ميطلبد كه از مهمترين آنها پذيرش ريسك «خواب سرمايه» و ميزان انتظار از بازگشت سرمايه و سود احتمالي است. تبديل يك اثر موسيقي به نوار «كاست» يا «سيدي» و يا «ديويدي» مستلزم صرف سرمايه از جانب تهيهكننده است. اين سرمايهگذاري شامل هزينههاي مربوط به توليد اثر، مواد خام (كاست، سيدي) و انتشارات مكتوب (برگ داخل نوار يا روي سيدي، هزينههاي طراحي و چاپ، پوستر) ميشود كه نهايتا پس از توزيع در خردهفروشي يا تدريجا با فروش آنها سرماية به كار گرفته شده بايد مستهلك شده سود احتمالي به دست آيد كه موضوع فاصلة زماني ميان سرمايهگذاري و بازگشت آن حايز كمال اهميت است.
2- تقاضا: تقاضاي آثار موسيقايي در بازار موسيقي ايراني به عوامل مختلف و پيچيدهاي مرتبط است كه پيشبيني و برنامهريزي براي آن براي توليدكنندگان اين آثار تدريجا مشكلتر و خطر عدم موفقيت در سرمايهگذاري بيشتر ميشود. از آنجايي كه بخشي از اين عوامل با شرايط اجتماعي و عدم اطمينان از دستيابي به مجوزهاي نشر پيوند پيدا ميكند طبعا «ريسك» سرمايهگذاري افزايش يافته و انگيزههاي فعاليت در اين بخش را براي سرمايهگذاران محدود ميكند.
در اين ميان معدودي ناشران مرتبط با نهادهاي دولتي با انگيزه و طرح عنوان «نشر اثر فرهنگي» با نگراني كمتري در بازار آثار موسيقايي فعاليت ميكنند و ميتوانند از حمايتهاي مالي در شرايط نامناسب بازار برخوردار باشند.
رونق بازار تقاضاي يك اثر موسيقايي به عوامل مختلفي از جمله امكانات تبليغي از طريق رسانههاي صوتي و تصويري و نشريات، فرصت حضور در هنگام وجود خلأ براي نوعي از موسيقي در بازار، بهرهگيري از حضور هنرمندان سرشناس در توليد، كيفيت فني توليد و توزيع به موقع و گستردة اثر همزمان با تبليغ رسانهاي و نهايتا معيار هنري اثر كه تضمينكنندة استمرار فروش آن در بلندمدت است، بستگي دارد.
3- قيمت: موضوع قيمت آثار موسيقايي از اهم مواردي است كه ميتواند موجب تشويق يا تحديد انگيزههاي توليد به ويژه در ارتقاي كيفيت آن آثار باشد.
چنانچه هزينة توليد يك اثر موسيقايي به تفكيك بررسي و با قيمت عرضه شده در بازار مقايسه شود ترديد بسياري از توليدكنندگان اينگونه آثار جهت افزايش سرمايهگذاري براي ارتقاي كيفيت آثار اعم از ساخت و اجرا را قابلتوجيهتر ميكند.
عموما با قيمت بالفعلي كه در مقايسه با قيمت اينگونه آثار در بازارهاي ساير كشورها بسيار نازل است. قیمت بخشهايي كه مرتبط با مواد اوليه است مرتبا طي سالهاي اخير افزايش يافته و طبعا با توجه به ثابت ماندن نسبي قيمت اين آثار در بازار، توليدكننده تنها ميتواند براي اطمينان از بازگشت سرمايه و پذيرش «ريسك» فعاليت اقتصادي خود از هزينههاي بخش هنري اثر بكاهد كه عملا به تنزل كيفيت اين آثار از جهت بروز و حضور خلاقيتهاي هنري در اثر و ضعف اجرا ميانجامد.
بر همين اساس امكان سرمايهگذاري با قيمتهاي كنوني و اميد به بازگشت سرمايه و حداقل سود در «تيراژهاي» بسيار بالا ميسر ميشود و آن نيز بدون برخورداري از حمايتهاي تبليغاتي و رسانهاي تقريبا ناممكن است و به همين جهت توليدكنندگان امتياز ويژهاي براي هنرمنداني كه امكان پخش رسانهاي آثارشان فراهم باشد قايل بوده عملا ميدان براي ورود هنرمندان جوان و جديد به اين بازار بدون دستيابي به مجرايي جهت معرفي تواناييهاي خود به مستمعين تنگتر ميشود.
عواملي كه ميتواند در پايين نگاه داشتن قيمت آثار موسيقايي مورد توجه قرار گيرند، عبارتند از:
- جايگاه محصولات فرهنگي در سبد مصرف خانواده: اين امر ارتباط مستقيمي با سطح توسعهيافتگي كشورها و توجه دولت به ترغيب جامعه «به شيفت» الگوي مصرف خانواده از مواد مصرفي و تزييني به توليد فرهنگي (اعم از كتاب و ساير جنبههاي فرهنگي و هنري) دارد. بديهي است سطح درآمد سرانه در اين گونه كشورها، نيز زمينة مناسبي براي اعمال اين گونه سياستها است.
- تاكنون شأن و جايگاه خالقان آثار هنري و آن اعتباري كه جامعه بايد همانند مالك يك ملك براي آثار آنها كاملا تامل شود در فرهنگ عمومي جامعة ايراني جاري نشده و با وجود آن كه عمر و اهميت يك اثر هنري ميتواند به مراتب طولانيتر و كيفيت ارزشمندتري را نسبت به يك كالاي اقتصادي (منقول و يا غيرمنقول) داشته باشد توجه و تعهد كمتري نسبت به حفظ و بهرهبرداري از آن احساس ميشود و به همين لحاظ تكثير و استفادة بدون رعايت حقوق پديدآوردندگان، اقدامي ناشايست و مذموم شناخته نميشود و ميتوان با پرداخت قيمت يك واحد از يك اثر تعداد كثيري را به ضرر توليدكنندة داخلي تکثیر و توزيع كرد. اين اقدام به خصوص در گرماي بازار نشر يك اثر بسیار ضربه زننده است.
در خاتمه
اقتصاد موسيقي در دنياي امروز جدا از جهات فرهنگي آن كه محتملا از نظر عيار هنري تنزل كرده است اما در بعد اقتصادي بازار صدها ميليارد دلاري با ميليونها فعال در بخشهاي هنري و خدماتي آن را تشكيل ميدهد. در حال حاضر هر روز صدها اثر جديد با تيراژهاي ميليوني در نقاط مختلف جهان منتشر ميشود و از مرزهاي ملي كشور توليدكننده عبور كرده در بازارهاي ديگري نيز عرضه ميشود و طبعا با بهرهگيري از مزاياي توليد انبوه و هزينة توليد كمتر به ويژه دسترسي به امكانات تبليغات ماهوارهاي سود سرشاري به دست ميآورد. در اين ميانه ايران از جمله معدود كشورهايي است كه براي انتشارات فرهنگي و هنري ضوابط خاصي متناسب با هنجارهاي اجتماعي و فرهنگي جامعه قايل است و به ويژه در موسيقي كلامي كه حوزة اصلي براي رونق اقتصاد موسيقي را تشكيل ميدهد حفظ سطح كيفي و عيار اثر و توجه به جايگاه فرهنگي توليد اين گونه آثار از اهميت و اولويت خاصي برخوردار است.
از سوی دیگر در جهان امروز، ذائقة شنيداري نسل حاضر تغيير عمدهاي كرده و نسل امروز كشور نيز از اين تحول سطحينگري بينصيب نمانده است. البته بخشي از اين تغيير مربوط به شرايط عمومي زندگي اجتماعي فرهنگي و تكنولوژيك دنياي مصرفي معاصر است. هر روزه فعالان حوزة اقتصاد و تكنولوژي خواستههاي جديدي را در جوامع مختلف خلق ميكنند و بهرهگيري از پديدهها و خلاقيتهاي معنوي نيز در قبال استفاده از مواهب و ابداعات مادي به زمان و دفعاتي كوتاهتر محدود ميشود و موسيقي يكبار مصرف، همانند ليوان يك بار مصرف سرفصل تولد نشر در مغرب زمين قرار ميگيرد.
اكنون پايبندي به اصول فرهنگي و اخلاقي نشر و فعاليت در بازار فرهنگ و هنر به نحوي كه در دهههاي قبل اعتبار محسوب ميشد، روز به روز كمرنگتر ميشود. ناشران براي ادامة حيات خود كمكم از آن اعتبار و اعتقاد به حفظ موازين فرهنگي در فعاليتهاي خود فاصله ميگيرند و بخش دولتي نيز برنامههاي به روز و بلندمدتي متناسب با تحول ابزارهاي فرهنگي كنوني در جهان و با توجه به آنچه كه در قرن تحول عظيم ارتباطات ميگذرد، تدوين و به مورد اجرا نگذاشته است در اين ميانه در كشوري 70 ميليوني و ظرفيتهاي اقتصادي قابل توجه به ويژه گرايش و انگيزة حضور در بازار موسيقي به عنوان يك تقاضاي موثر از يك سو و زمينههاي مطلوب عرضه از جهت كمي و كيفي براي توليد آثار مناسب فعاليت در حوزة اقتصاد موسيقي با ابهام و ترديد توليدكنندگان سنتي، امتناع توليدكنندگان و علاقهمندان جديد براي سرمايهگذاري در اين حوزه روبهرو است.
*دکتر محمد سریر
از ديدگاه علم اقتصاد پديدهاي كه در جامعه وجه اقتصادي به خود بگيرد، يعني به يك نياز براي بخشي از آن تبديل ميشود با دو مقولة عمده يعني عرضه و تقاضا مواجه است كه در شرايط مختلف براساس كميت هر يك در محل تقابل اين دو عامل قيمت آن كالا يا خدمت تعيين ميشود.
موسيقي در كشور، در دورههاي دور كه تنها جنبة اجرايي داشته و هنوز موضوع نشر آن به صورت صوتي يا تصويري و حتي مكتوب مطرح نبوده است، خدمتي تلقي ميشد كه در اختيار افرادی خاص بود و طبعا به عنوان يك پديده يا عامل اقتصادي براي عامة مردم مطرح نميشد.اما در يكصد سال اخير كه نشر موسيقي موجب شد تدريجا نوعي تقاضاي فراگير در ميان مردم ما براي بهرهگيري از خلاقيتهاي هنر موسيقي شكل بگيرد موسيقي نيز به عنوان یک كالاي اقتصادي وارد سبد تقاضاي مردم شد و نشر آثار موسيقايي در گونههاي مختلف براساس ذائقه و علايق گروههاي مختلف اجتماعي و سني بازاری را ايجاد كرد كه در شرايط و موقعيتهاي مختلف اجتماعي اوج و حضيضي را طي كرده است.
بديهي است بررسي جامعي از موسيقي ايران از جهات مختلف اقتصادي، فرهنگي و محدودههاي پذيرفته شده و شناور در حوزة نشر و معضلات توليد و نارساييهاي بازار و دستيابي سهل و سريع متقاضيان به انتشارات موسيقايي همچنین تاثير ويژة تبليغات كه جايگاه مهمي در رونق بازار دارد، نيازمند دسترسي به آمارهای لازم از بخشهاي مختلف ذيربط در امر توليد و نشر اين توليد اقتصادي جذاب براي اكثريت قريب به اتفاق مردم است. ليكن نظري عمومي بر عوامل تاثيرگذار بر روند توليد و عرضة آن ميتواند زمينه را براي بررسيهاي جامع آتي كه بيترديد در ارتقاي بينش و برداشت فعالان اين بخش از اقتصاد كشور تاثير خواهد داشت فراهم كند.
به نظر ميرسد براي دستيابي به ديدگاهي شفاف از روند فعاليت و حضور موسيقي و توليد و عرضة آن در جامعه نگاهي اجمالي براي معرفي وجوه مختلف آن ما را به ارزيابي بهتري هدايت كند.
1- عرضه: مراحل مختلف توليد يك اثر موسيقايي از آغاز ميتواند به شرح زير انجام گيرد:
الف-آهنگسازي: كه ميتواند با سفارش متقاضي و يا با انگيزة شخصي آهنگساز انجام شود. بديهي است هنگامي كه اين توليد براساس سفارش توليدكننده انجام ميگيرد بررسيهاي اولية اقتصادي براي عرضة آن و ميزان تقاضا با توجه به قيمت و شرايط عمومي بازار در مقطع خاص مدنظر قرار داشته است و اميد موفقيت اقتصادي آن يا حداقل تامين خواست اوليه از توليد مورد انتظار است. البته مواردي نيز وجود دارد كه سفارشدهنده براساس نيات ديگري از توليد يك اثر موسيقايي دارد كه ممكن است جهات تبليغاتي براي توليدي ديگر و يا نوعي فعاليت فرهنگي هدف توليد واقع شده باشد.
ب-اجرا و نشر: اجراي يك اثر ميتواند تنها براي برگزاري يك كنسرت فراهم شده باشد كه در اين صورت عرضه و تقاضا در محل اجرا شكل گرفته و اثرات اقتصادي اين فعاليت محدود به دورة اجراي آن و فعاليت اقتصادي مرتبط با آن در حوزة توليد، تبليغات، اجرا و خدمات جنبي مربوطه است.
در مواردي كه از اجراي انجام شده اقدام به تهيه و انتشار نوارهاي صوتي و تصويري نيز ميشود ميتواند بازار جديدي نيز براي اين محصول جديد در مجموعة يك فعاليت هنري- اقتصادي منظور شود.
ولي در عموم موارد يا حداقل براي هنرمنداني كه در آغاز فعاليتهاي خود هستند توجه اولية خود را به نشر چند مجموعة موسيقي معطوف ميكنند تا بتوانند با بهرهگيري از استقبال احتمالي زمينة برگزاري كنسرتهاي اجرايي را نيز فراهم كنند. در اين فعاليت تخصصهاي هنري و خدماتي مختلفي اعم از نوازندگان سازهاي مختلف، استوديوهاي ضبط موسيقي، صدابرداران، نتنويسان و ... شركت دارند و ابعاد اقتصادي آن تا ناشر اثر، توزيعكننده و فروشنده تسري پيدا ميكند. سرمايهگذاري در بخش نشر آثار انگيزههاي ويژهاي را ميطلبد كه از مهمترين آنها پذيرش ريسك «خواب سرمايه» و ميزان انتظار از بازگشت سرمايه و سود احتمالي است. تبديل يك اثر موسيقي به نوار «كاست» يا «سيدي» و يا «ديويدي» مستلزم صرف سرمايه از جانب تهيهكننده است. اين سرمايهگذاري شامل هزينههاي مربوط به توليد اثر، مواد خام (كاست، سيدي) و انتشارات مكتوب (برگ داخل نوار يا روي سيدي، هزينههاي طراحي و چاپ، پوستر) ميشود كه نهايتا پس از توزيع در خردهفروشي يا تدريجا با فروش آنها سرماية به كار گرفته شده بايد مستهلك شده سود احتمالي به دست آيد كه موضوع فاصلة زماني ميان سرمايهگذاري و بازگشت آن حايز كمال اهميت است.
2- تقاضا: تقاضاي آثار موسيقايي در بازار موسيقي ايراني به عوامل مختلف و پيچيدهاي مرتبط است كه پيشبيني و برنامهريزي براي آن براي توليدكنندگان اين آثار تدريجا مشكلتر و خطر عدم موفقيت در سرمايهگذاري بيشتر ميشود. از آنجايي كه بخشي از اين عوامل با شرايط اجتماعي و عدم اطمينان از دستيابي به مجوزهاي نشر پيوند پيدا ميكند طبعا «ريسك» سرمايهگذاري افزايش يافته و انگيزههاي فعاليت در اين بخش را براي سرمايهگذاران محدود ميكند.
در اين ميان معدودي ناشران مرتبط با نهادهاي دولتي با انگيزه و طرح عنوان «نشر اثر فرهنگي» با نگراني كمتري در بازار آثار موسيقايي فعاليت ميكنند و ميتوانند از حمايتهاي مالي در شرايط نامناسب بازار برخوردار باشند.
رونق بازار تقاضاي يك اثر موسيقايي به عوامل مختلفي از جمله امكانات تبليغي از طريق رسانههاي صوتي و تصويري و نشريات، فرصت حضور در هنگام وجود خلأ براي نوعي از موسيقي در بازار، بهرهگيري از حضور هنرمندان سرشناس در توليد، كيفيت فني توليد و توزيع به موقع و گستردة اثر همزمان با تبليغ رسانهاي و نهايتا معيار هنري اثر كه تضمينكنندة استمرار فروش آن در بلندمدت است، بستگي دارد.
3- قيمت: موضوع قيمت آثار موسيقايي از اهم مواردي است كه ميتواند موجب تشويق يا تحديد انگيزههاي توليد به ويژه در ارتقاي كيفيت آن آثار باشد.
چنانچه هزينة توليد يك اثر موسيقايي به تفكيك بررسي و با قيمت عرضه شده در بازار مقايسه شود ترديد بسياري از توليدكنندگان اينگونه آثار جهت افزايش سرمايهگذاري براي ارتقاي كيفيت آثار اعم از ساخت و اجرا را قابلتوجيهتر ميكند.
عموما با قيمت بالفعلي كه در مقايسه با قيمت اينگونه آثار در بازارهاي ساير كشورها بسيار نازل است. قیمت بخشهايي كه مرتبط با مواد اوليه است مرتبا طي سالهاي اخير افزايش يافته و طبعا با توجه به ثابت ماندن نسبي قيمت اين آثار در بازار، توليدكننده تنها ميتواند براي اطمينان از بازگشت سرمايه و پذيرش «ريسك» فعاليت اقتصادي خود از هزينههاي بخش هنري اثر بكاهد كه عملا به تنزل كيفيت اين آثار از جهت بروز و حضور خلاقيتهاي هنري در اثر و ضعف اجرا ميانجامد.
بر همين اساس امكان سرمايهگذاري با قيمتهاي كنوني و اميد به بازگشت سرمايه و حداقل سود در «تيراژهاي» بسيار بالا ميسر ميشود و آن نيز بدون برخورداري از حمايتهاي تبليغاتي و رسانهاي تقريبا ناممكن است و به همين جهت توليدكنندگان امتياز ويژهاي براي هنرمنداني كه امكان پخش رسانهاي آثارشان فراهم باشد قايل بوده عملا ميدان براي ورود هنرمندان جوان و جديد به اين بازار بدون دستيابي به مجرايي جهت معرفي تواناييهاي خود به مستمعين تنگتر ميشود.
عواملي كه ميتواند در پايين نگاه داشتن قيمت آثار موسيقايي مورد توجه قرار گيرند، عبارتند از:
- جايگاه محصولات فرهنگي در سبد مصرف خانواده: اين امر ارتباط مستقيمي با سطح توسعهيافتگي كشورها و توجه دولت به ترغيب جامعه «به شيفت» الگوي مصرف خانواده از مواد مصرفي و تزييني به توليد فرهنگي (اعم از كتاب و ساير جنبههاي فرهنگي و هنري) دارد. بديهي است سطح درآمد سرانه در اين گونه كشورها، نيز زمينة مناسبي براي اعمال اين گونه سياستها است.
- تاكنون شأن و جايگاه خالقان آثار هنري و آن اعتباري كه جامعه بايد همانند مالك يك ملك براي آثار آنها كاملا تامل شود در فرهنگ عمومي جامعة ايراني جاري نشده و با وجود آن كه عمر و اهميت يك اثر هنري ميتواند به مراتب طولانيتر و كيفيت ارزشمندتري را نسبت به يك كالاي اقتصادي (منقول و يا غيرمنقول) داشته باشد توجه و تعهد كمتري نسبت به حفظ و بهرهبرداري از آن احساس ميشود و به همين لحاظ تكثير و استفادة بدون رعايت حقوق پديدآوردندگان، اقدامي ناشايست و مذموم شناخته نميشود و ميتوان با پرداخت قيمت يك واحد از يك اثر تعداد كثيري را به ضرر توليدكنندة داخلي تکثیر و توزيع كرد. اين اقدام به خصوص در گرماي بازار نشر يك اثر بسیار ضربه زننده است.
در خاتمه
اقتصاد موسيقي در دنياي امروز جدا از جهات فرهنگي آن كه محتملا از نظر عيار هنري تنزل كرده است اما در بعد اقتصادي بازار صدها ميليارد دلاري با ميليونها فعال در بخشهاي هنري و خدماتي آن را تشكيل ميدهد. در حال حاضر هر روز صدها اثر جديد با تيراژهاي ميليوني در نقاط مختلف جهان منتشر ميشود و از مرزهاي ملي كشور توليدكننده عبور كرده در بازارهاي ديگري نيز عرضه ميشود و طبعا با بهرهگيري از مزاياي توليد انبوه و هزينة توليد كمتر به ويژه دسترسي به امكانات تبليغات ماهوارهاي سود سرشاري به دست ميآورد. در اين ميانه ايران از جمله معدود كشورهايي است كه براي انتشارات فرهنگي و هنري ضوابط خاصي متناسب با هنجارهاي اجتماعي و فرهنگي جامعه قايل است و به ويژه در موسيقي كلامي كه حوزة اصلي براي رونق اقتصاد موسيقي را تشكيل ميدهد حفظ سطح كيفي و عيار اثر و توجه به جايگاه فرهنگي توليد اين گونه آثار از اهميت و اولويت خاصي برخوردار است.
از سوی دیگر در جهان امروز، ذائقة شنيداري نسل حاضر تغيير عمدهاي كرده و نسل امروز كشور نيز از اين تحول سطحينگري بينصيب نمانده است. البته بخشي از اين تغيير مربوط به شرايط عمومي زندگي اجتماعي فرهنگي و تكنولوژيك دنياي مصرفي معاصر است. هر روزه فعالان حوزة اقتصاد و تكنولوژي خواستههاي جديدي را در جوامع مختلف خلق ميكنند و بهرهگيري از پديدهها و خلاقيتهاي معنوي نيز در قبال استفاده از مواهب و ابداعات مادي به زمان و دفعاتي كوتاهتر محدود ميشود و موسيقي يكبار مصرف، همانند ليوان يك بار مصرف سرفصل تولد نشر در مغرب زمين قرار ميگيرد.
اكنون پايبندي به اصول فرهنگي و اخلاقي نشر و فعاليت در بازار فرهنگ و هنر به نحوي كه در دهههاي قبل اعتبار محسوب ميشد، روز به روز كمرنگتر ميشود. ناشران براي ادامة حيات خود كمكم از آن اعتبار و اعتقاد به حفظ موازين فرهنگي در فعاليتهاي خود فاصله ميگيرند و بخش دولتي نيز برنامههاي به روز و بلندمدتي متناسب با تحول ابزارهاي فرهنگي كنوني در جهان و با توجه به آنچه كه در قرن تحول عظيم ارتباطات ميگذرد، تدوين و به مورد اجرا نگذاشته است در اين ميانه در كشوري 70 ميليوني و ظرفيتهاي اقتصادي قابل توجه به ويژه گرايش و انگيزة حضور در بازار موسيقي به عنوان يك تقاضاي موثر از يك سو و زمينههاي مطلوب عرضه از جهت كمي و كيفي براي توليد آثار مناسب فعاليت در حوزة اقتصاد موسيقي با ابهام و ترديد توليدكنندگان سنتي، امتناع توليدكنندگان و علاقهمندان جديد براي سرمايهگذاري در اين حوزه روبهرو است.
*دکتر محمد سریر