PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تمدن ایران در جستجوی موسیقی ملی



akanani
Monday 24 September 2007, 07:16 PM
جهان به یقین وامدار موسیقی ایرانی است.

ایرانیان یکی از اولین اقوامی بوده اند که از موسیقی در راه آرامش و تربیت ذهن استفاده کرده اند. در " آیین مانوی " سرودهای مذهبی جایگاه به خصوصی دارند. سرودهای مذهبی در کیش مانی یکی از ارزشمندترین میراث ما ایرانیان است، سرودهایی که با شیوه ای خاص و گروهی خوانده میشود و سینه به سینه در طی نسل ها گشته و علی رغم خواست بدخواهان به ما رسیده است ... میراث ملی و ارزشمندی که به راحتی به دست فراموشی سپرده شده است...

اجداد ما ایرانیان به موسیقی اهمیت بسیار می داده اند، هخامنشیان حاکمانی بوده اند که در دربار خود از موسیقی بهره ی بسیار می برده اند. استفاده از موسیقی در زمان خسرو پرویز به بالاترین حد خود رسید و خنیاگرانی از قبیل باربد و نکیسا بزرگترین آهنگ های خویش را در همین زمان ساختند.
موسیقی نه تنها در دربار پادشاهان که در بین عوام هم رواج بسیار داشت به خصوص در جشن هایی مثل "جشن نوروز" و "جشن مهرگان". آموختن هنر موسیقی در زمان ساسانیان بسیار متداول شد تا آنجا که حتی به کودکان کم سن و سال نیز آموزش داده میشد.

دانش موسیقی در ایران دانشی کهن و قدیمی است، این دانش بر خیلی از ملت های مجاور ایران تاثیر شگرفی داشته است ...
یونانیان برخی از سازهای خود را با الگو برداری از سازهای ایرانی ساخته اند از جمله ی این سازها ؛ باربیتوس و پاندورا است .که در حقیقت باربیتوس همان بربط یا سینه ی مرغابی و پاندورا همان تنبور ایرانی است.
عود ، سرنای ، دونای و رباب سازهایی هستند که در میان دورود و بعد ها در بین دیگر تازی ها رواج یافته است .

این اقتباس از آلات موسیقی ایرانی به همین جا ختم نمی شود ، موسیقی و سازهای ایرانی همراه با انتشار اسلام به سایر نقاط جهان راه یافتند .

تنبور : که در ایران به تنبوره معروف شده بود به چین رسید و به تنپولا معروف گشت، در یونان تامپوراس، در آلبانی تامورا ، در روسیه دومورا ، و در مغولستان و سیبری به دومبره و دمبور موسوم گشت.
سه تار: این ساز در کشورهای همجوار ایران مثل ترکیه و هندوستان رواج یافت و در چین نیز به سی تره معروف شد.
رباب: همانند تنبور به کشورهای بسیاری راه یافت در چین به لپاپو ، در سوماترا به اربو، و در انگلستان و کشورهای مغرب زمین به "ربل" یا "ربک" یا "روبب" مشهور گشت.
قیچک: در روسیه گی گا ، در نروژ گیگ یا ، در فرانسه گی گا ،و در چین گشاکو خوانده شد.
سازهای دیگر که به طور مستقیم یا غیر مستقیم از ایران اقتباس شده اند عبارتند از سرنای ، نفیر _دهل _ نقاره _و قانون . که بیشتر این ها از غرب تا انگلیس و از شرق تا چین راه یافته اند. (7)

اما...
چرا موسیقی ایرانی با این همه شکوه و عظمت انکارناپذیر به این جا رسید؟
چرا این چنین نگرش منفی نسبت به سازهای ایرانی در جامعه به وجود آمد؟
چرا ایرانیان این چنین از موسیقی ملی خویش دور افتادند؟

در ایجاد انزوای موسیقی ایرانی به یقین قوانین متفاوت این دین الهی تازه عرضه شده بر جهانیان نقش داشته ، همان دینی که مایه ی گسترش موسیقی و سازهای ایرانی در سرتاسر جهان شد خنیاگری را امری حرام و اکثر گونه های موسیقی را غنا می دانست و بدین سبب پایه های ایجاد نگرش منفی نسبت به هر نوع موسیقی را بنا نهاد.
و شاید دلیل دیگر آن نبود "روش های مکتوب " و محدودیت حافظه ی هنر آموزان بوده باشد. در گذشته انتقال موسیقی از نسلی به نسل دیگر با شیوه ی " سینه ای _گوشی " صورت می گرفته است.استفاده از این شیوه_ در زمانی که هنرجویان به خاطر نگرش منفی نسبت به موسیقی بسیار اندک بوده اند_ به فراموشی هرچه بیشتر آهنگ های ایرانی انجامید.
بعد از روی کار آمدن مذهیون در ایران روند زوال این میراث عظیم با سرعتی بیش از پیش ادامه یافت.
دید غلط برخی از مسئولان نسبت به موسیقی و تبلیغ این دیدگاهها در جامعه با رنگ و لعاب تقدس، به کم رنگ شدن هرچه بیشتر ارزش این گنجینه ی گرانقدر منتهی شد.

اگر بی اعتنایی به موسیقی ملی ادامه یابد، زوال این هنر به جای مانده از قرون گذشته دور از ذهن نخواهد بود.

منبع سایت تمدن ایران