akanani
Sunday 7 October 2007, 11:22 AM
ساخت ترانه و موسيقي كلامي براي تيتراژ فيلمهاي پيش از انقلاب امري لازم بود تا مردم را به سينماها بكشاند و فيلمهاي كم رمق آن زمان را به خوردشان دهد.
هر چند كه دهها موسيقي و ترانه خوب هم براي معدود فيلم هاي مطرح آن زمان ساخت شد و بسياري از آهنگسازان و خوانندگاني كه امروز ، همه آنها را ميشناسند، محصول اين نوع ترانه خواني هستند.
پس از انقلاب هم چندين آهنگ و ترانه مناسب براي برخي از سريالهاي تلويزيوني ساخته شد كه از نظر موسيقي و هماهنگي شعر با موضوع سريال، قابل دفاع بودند.
اما چند سالي است كه ساخت آهنگ و ترانه براي سريالهاي تلويزيوني ، چنان رايج شده كه گويي تهيهكننده احساس ميكند اگر تيتراژ سريالش فاقد ترانه باشد، مخاطب خود را از دست ميدهد.
در واقع موسيقي كلامي آن هم از نوع عامه پسند آن كه براي تيتراژ همه سريالها ساخته ميشود، از انتخاب فيلمنامه نويس خوب و كارگردان كاردان واجبتر است.
از طرفي همين تهيهكننده كه لزوم توجه به موسيقي فيلم را درك كرده، يك كارشناس در اين زمينه محسوب ميشود و هر نوع موسيقي را نميپذيرد.
به همين دليل به جز موارد انگشت شمار، از آهنگساز صرفا يك سري ملودي ساده و عامه پسند و از ترانه سرا، شعرهاي بيربط درخواست ميشود، كه براي هر سريال با هر موضوعي قابل استفاده هستند.
اگر اين حرف را قبول داشته باشيم كه موسيقي فيلم و سريال تابعي از موضوع آن فيلم يا سريال است ؛ بايد گفت ترانههايي كه براي سريالهاي مناسبتي ساخته ميشوند، نه تنها اين كاركرد را ندارند، بلكه گاه تأثير منفي بر مخاطب ميگذارند؛ چون اغلب اين ترانه با موضوع سريال هم خواني ندارند.
هر چند ممكن است اشعار برخي از آنها در ارتباط با موضوع سريال باشد، اما نوع ملودي، سازبندي و اركستراسيوني كه آهنگساز براي آن شعر انتخاب ميكند، تأثير شعر را از بين ميبرد.يا برعكس، آهنگ و ملودي با موضوع هماهنگ است اما شعر و ترانه به غلط انتخاب شده است.
از طرفي شتاب سريالسازيهاي مناسبتي و هزينه اندكي كه هر تهيهكننده براي آهنگساز در نظر ميگيرد، باعث شده آهنگساز - نام برخي از آنها در تيتراژ همه سريالها تكرار ميشود- براي ساخت موسيقي از صداهاي سمپل به جاي صداي اصلي هر ساز استفاده كند.نتيجه اين بيتوجهي به موسيقي سريالهاي تلويزيوني همين است كه شاهديم.
يعني بايد صداي كمانچهاي كه در واقع صداي لولاي در زنگ زده است را تحمل كنيم يا گوش بسپاريم به صداي عجيبي كه گويي نوازنده به جاي كلاويههاي پيانو، روي يك سنتور ناكوك با دست، هنرنمايي كرده است و...اما امسال نيز مانند سالهاي گذشته، 4 شبكه سيما، سريال هايي را براي ماه رمضان آماده كردهاند كه در تيتراژ همه آنها از ترانه استفاده شده است كه بهتر از موسيقي سريالهاي سال گذشته نيستند.
البته در اين ميان موسيقي سريال اغماء فرق دارد. چون كارن همايونفر در تيتراژ پاياني، يكي از شعرهاي مولانا كه كاملا با موضوع سريال هماهنگ است را روي تمي از اذان تنظيم كرده و در واقع شعر را با تركيب موسيقي اذان كه بيمناسبت با رمضان نيست براي القاي بهتر موضوع سريال، به خدمت گرفته است.
هر چند كه دهها موسيقي و ترانه خوب هم براي معدود فيلم هاي مطرح آن زمان ساخت شد و بسياري از آهنگسازان و خوانندگاني كه امروز ، همه آنها را ميشناسند، محصول اين نوع ترانه خواني هستند.
پس از انقلاب هم چندين آهنگ و ترانه مناسب براي برخي از سريالهاي تلويزيوني ساخته شد كه از نظر موسيقي و هماهنگي شعر با موضوع سريال، قابل دفاع بودند.
اما چند سالي است كه ساخت آهنگ و ترانه براي سريالهاي تلويزيوني ، چنان رايج شده كه گويي تهيهكننده احساس ميكند اگر تيتراژ سريالش فاقد ترانه باشد، مخاطب خود را از دست ميدهد.
در واقع موسيقي كلامي آن هم از نوع عامه پسند آن كه براي تيتراژ همه سريالها ساخته ميشود، از انتخاب فيلمنامه نويس خوب و كارگردان كاردان واجبتر است.
از طرفي همين تهيهكننده كه لزوم توجه به موسيقي فيلم را درك كرده، يك كارشناس در اين زمينه محسوب ميشود و هر نوع موسيقي را نميپذيرد.
به همين دليل به جز موارد انگشت شمار، از آهنگساز صرفا يك سري ملودي ساده و عامه پسند و از ترانه سرا، شعرهاي بيربط درخواست ميشود، كه براي هر سريال با هر موضوعي قابل استفاده هستند.
اگر اين حرف را قبول داشته باشيم كه موسيقي فيلم و سريال تابعي از موضوع آن فيلم يا سريال است ؛ بايد گفت ترانههايي كه براي سريالهاي مناسبتي ساخته ميشوند، نه تنها اين كاركرد را ندارند، بلكه گاه تأثير منفي بر مخاطب ميگذارند؛ چون اغلب اين ترانه با موضوع سريال هم خواني ندارند.
هر چند ممكن است اشعار برخي از آنها در ارتباط با موضوع سريال باشد، اما نوع ملودي، سازبندي و اركستراسيوني كه آهنگساز براي آن شعر انتخاب ميكند، تأثير شعر را از بين ميبرد.يا برعكس، آهنگ و ملودي با موضوع هماهنگ است اما شعر و ترانه به غلط انتخاب شده است.
از طرفي شتاب سريالسازيهاي مناسبتي و هزينه اندكي كه هر تهيهكننده براي آهنگساز در نظر ميگيرد، باعث شده آهنگساز - نام برخي از آنها در تيتراژ همه سريالها تكرار ميشود- براي ساخت موسيقي از صداهاي سمپل به جاي صداي اصلي هر ساز استفاده كند.نتيجه اين بيتوجهي به موسيقي سريالهاي تلويزيوني همين است كه شاهديم.
يعني بايد صداي كمانچهاي كه در واقع صداي لولاي در زنگ زده است را تحمل كنيم يا گوش بسپاريم به صداي عجيبي كه گويي نوازنده به جاي كلاويههاي پيانو، روي يك سنتور ناكوك با دست، هنرنمايي كرده است و...اما امسال نيز مانند سالهاي گذشته، 4 شبكه سيما، سريال هايي را براي ماه رمضان آماده كردهاند كه در تيتراژ همه آنها از ترانه استفاده شده است كه بهتر از موسيقي سريالهاي سال گذشته نيستند.
البته در اين ميان موسيقي سريال اغماء فرق دارد. چون كارن همايونفر در تيتراژ پاياني، يكي از شعرهاي مولانا كه كاملا با موضوع سريال هماهنگ است را روي تمي از اذان تنظيم كرده و در واقع شعر را با تركيب موسيقي اذان كه بيمناسبت با رمضان نيست براي القاي بهتر موضوع سريال، به خدمت گرفته است.