PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : انواع شعر از نظر قالب یا فرم



sara
Saturday 13 October 2007, 06:10 PM
مقدمه



منظور از قالب یک شعر، شکل آرایش مصراعها و نظام قافیه آرایی آن است. شعر به مفهوم عام خود نه در تعریف می گنجد و نه در قالب، ولی شاعران و مخاطبان آنها، به مرور زمان به تفاهم هایی رسیده اند و شکلهایی خاص را در مصراع بندی و قافیه آرایی شعر به رسمیت شناخته اند.
به این ترتیب در طول تاریخ، چند قالب پدید آمده و ؛ شاعران کهن ما کمتر از محدوده این قالبها خارج شده اند. فقط در قرن اخیر، یک تحوّل جهش وار داشته ایم که اصول حاکم بر قالبهای شعر را تا حدّ زیادی دستخوش تغییر کرده است.


1- قالبهای کهن

در قالبهای کهن، شعر از تعدادی مصراع هموزن تشکیل می شود. موسیقی کناری نیز همواره وجود دارد و تابع نظم خاصی است.
هر قالب، فقط به وسیله نظام قافیه آرایی خویش مشخّص می شود و وزن در این میان نقش چندانی ندارد. از میان بی نهایت شکلی که می توان برای قافیه آرایی داشت، فقط حدود چهارده شکل باب طبع شاعران فارسی قرار گرفته و به این ترتیب، قالبهای شعری رایج را پدید آورده است :




You can see links before reply
قصیده (You can see links before reply)

مثنوی (You can see links before reply)

غزل (You can see links before reply)

قطعه (You can see links before reply)

ترجیع بند (You can see links before reply A8%D9%86%D8%AF)

ترکیب بند (You can see links before reply A8%D9%86%D8%AF)

مسمط (You can see links before reply)

مستزاد (You can see links before reply F)

رباعی (You can see links before reply)

دو بیتی (You can see links before reply 8C)

تصنیف (You can see links before reply)

چهارپاره (You can see links before reply 7%D8%B1%D9%87)

مفرد (You can see links before reply)

تضمین (You can see links before reply)

2- قالبهای نوین


تا اوایل قرن حاضر هجری شمسی ،شاعران ما دو اصل کلی تساوی وزن مصراعهای شعر و نظم ثابت قافیه ها را رعایت کرده اند و اگر هم نوآوری در قالبهای شعر داشته اند، با حفظ این دو اصل بوده است. در آغاز این قرن، شاعرانی به این فکر افتادند که آن دو اصل کلّی را به کنار گذارندو نوآوری را فراتر از آن حدّ و مرز گسترش دهند. شعری که به این ترتیب سروده شد، شکلی بسیار متفاوت با شعرهای پیش از خود داشت.
در این گونه شعرها، شاعر مقیّد نیست مصراعها را وزنی یکسان ببخشد و در چیدن مصراعهای هم قافیه، نظامی ثابت را ـ چنان که مثلاً در غزل یا مثنوی بود ـ رعایت کند. طول مصراع، تابع طول جمله شاعر است و قافیه نیز هرگاه شاعر لازم بداند ظاهر می شود. در این جا آزادی عمل بیشتر است و البته از موسیقی شعر کهن بی بهره است.
پدیدآورنده جدی این قالبها را نیما یوشیج می شمارند،. البته پیش از نیما یوشیج نیز اندک نمونه هایی از این گونه شعر دیده شده است، ولی نه قوّت آن شعرها در حدّی بوده که چندان قابل اعتنا باشد و نه شاعران آنها با جدّیت این شیوه را ادامه داده اند.
نوگرایی نیما و پیروان او، فقط در قالبهای شعر نبود. آنها در همه عناصر شعر معتقد به یک خانه تکانی جدّی بودند و حتّی می توان گفت تحوّلی که به وسیله این افراد در عناصر خیال و زبان رخ داد، بسیار عمیق تر و کارسازتر از تحوّل در قالب شعر بود.
شاعران کهن سرا می کوشیدند نظام موسیقیایی را حفظ کنند هرچند در این میانه آسیبی هم به زبان و خیال وارد شود و شاعران نوگرا می کوشند آزادی عمل خویش در خیال و زبان را حفظ کنند هرچند آسیبی متوجه موسیقی شود. پس می توان گفت پیدایش شعر نو، ناشی از یک سبک و سنگین کردن مجدّد عناصر شعر و ایجاد توازنی نوین برای آنها بوده است.

قالب نیمایی (You can see links before reply 8C%D9%85%D8%A7%DB%8C%DB%8C)

شعر آزاد (You can see links before reply A7%D8%AF)

شعر سپید (You can see links before reply 8C%D8%AF)

Mona
Monday 27 July 2009, 06:40 PM
قَصیده یا چَکامه یک قالب شعر (کلاسیک) فارسی است. قصیده که معمولاً بسیار بلند (بیشتر از ۱۴ بیت) است بیشتر برای مدح، ذم، سوگواری، بزم، وصف طبیعت و موعظه سروده‌ می‌شود. در این نوع شعر مصراع اول با مصراع‌های زوج هم قافیه است. تفاوت قصیده با غزل در تعداد ابیات و موضوع شعر است. قصیده می‌تواند بر وزنهای گوناگونی باشد.

وجه تسمیه

از آن جا که در این گونه شعر نظر شاعر اغلب به شخص و مقصودی معیّن توجّه دارد آن را قصیده یعنی مقصود نام داده ‌اند. طبق نظر علمای ادب، در قصاید فارسی مطلع باید که مصرّع باشد و هر گاه که چنین نیست، به آن شعر قطعه می‌گویند و نه قصیده.

پیشینه

اگرچه پیشینه قصیده به شعر عربی در دوران جاهلیت می‌رسد، لیکن در شعر فارسی از قرن سوم هجری رواج یافت و دوران اوج شکوه آن تا قرن ششم هجری بوده است.

قوانین و اصطلاحات

قصیده دارای اصطلاحاتی خاص خود است. بیت اول آن مطلع نامیده می‌شود. به چند بیت ابتدایی قصیده تغزل گفته می‌شود که همان نقش مقدمه را ایفا می‌کند. تخلص به حلقه واسطه میان تغزل و مدح یا تنه اصلی شعر گفته می‌شود. ابیات پایانی قصیده نیز معمولا به ثنا و دعا اختصاص دارند. به لحاظ طولانی بودن قصیده و یکسان بودن قوافی، گاه شاعر مجبور به تجدید مطلع می‌شود. یعنی مصرع اول بیتی در اواسط قصیده با مصرع های زوج هم قافیه می‌گردد. پس از آن شاعر اجازه دارد که قوافی تکراری با بخش قبلی را در شعر خود استفاده نماید. خاقانی شروانی و سعدی شیرازی در قصاید خود از روش تجدید مطلع سود برده اند.



قصیده‌سرایان بزرگ فارسی


فرخی سیستانی
منوچهری دامغانی
عنصری
ناصر خسرو
خاقانی شروانی
انوری ابیوردی
ظهیر فاریابی
سعدی شیرازی

ساختار قصیده و اجزای تشکیل دهنده­ی آن به ترتیب زیر است


الف : تغزل (تَغَزُّل - تشبیت - نسیب) مقدمه­ی قصیده است با مضامینی چون عشق، یاد جوانی و وصف طبیعت و ...
ب : تخلص (تـَخـَلــّـُص) : پیوند میان مقدمه و تنه­ی اصلی قصیده است.
پ : تنه­ی اصلی : مقصود شاعر است با محتوایی چون مدح، رثا، پند و اندرز، حکمت، عرفان.
ت : شریطه و دعا : شامل دعا برای جاودانه بودن ممدوح است و در پایان قصیده و در جواب جمله­هایی شرطی می­آید.
مطلع و مقطع : بیت نخست و پایانی قصیده است.
نکته : در دوره­های بعد، نوع دیگری از تخلص در ادب فارسی رایج شد و آن آوردن نام هنری شاعر در پایان غزل و قصیده است.


شکل قصیده


------------× ------------× مطلع
------------ ------------× تغزل
------------ ------------×
------------ ------------× تخلص
------------ ------------×
------------ ------------×
------------ ------------×
------------ ------------× تنه­ی اصلی
------------ ------------× شریطه یا
------------ ------------× دعا
------------ ------------× مقطع

Mona
Monday 27 July 2009, 06:58 PM
قالبی از شعر فارسی است که دارای ابیات زیادی بوده و برای سرودن داستان‌ها و مطالب طولانی کاربرد دارد. در این قالب هر بیت دارای قافیه‌ای جداگانه است و به همین دلیل به آن مثنوی (دو تا دو تا) گفته می‌‌شود. کلیله و دمنه رودکی و آفرین نامه ابوشکور بلخی از اولین نمونه‌های مثنوی است. از جمله سرایندگانی که از این قالب استفاده کرده‌اند می‌‌توان از مولانا جلال‌الدین بلخی نام برد که مطالب عرفانی خود را در قالب مثنوی سروده است. جامی و نظامی نیز از دیگر شاعران بزرگ این قالب اند. این قالب شعری خاص زبان فارسی است.

محتوای مثنوی بر چهار نوع است

الف : حماسی مانند شاهنامه­ی فردوسی و تاریخی مانند اسکندرنامه­ی نظامی گنجه­ای.
ب : اخلاقی مانند بوستان سعدی و تعلیمی و آموزشی مانند گلشن راز شیخ محمود شبستری.
پ : عاشقانه مانند خسرو و شیرین نظامی و بزمی مانند ویس و رامین فخرالدین اسعد گرگانی.
ت : عارفانه مانند مثنوی معنوی مولوی و حدیقه الحقیقه سنایی و منطق الطیر عطار نیشابوری.

شکل مثنوی

------------× ------------×
------------+ ------------+
------------# ------------#