PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : استاد جلال ذوالفنون



Hes_r
Saturday 9 December 2006, 01:50 PM
نام سه تار كه مي آيد، همه بي اختيار ياد جلال ذوال?نون مي ا?تند، چرا كه اين استاد برجسته، تمام عمر خويش را صر? نواختن و آموزش اين ساز كرده است.
هميشه ?راهم شدن ?رصت ديداري با وي و پاي صحبت هايش نشستن غنيمتي است پربها كه شايد به آساني به دست نيايد، اما اگر اين ?رصت ?راهم شد مي تواني تا روزها سرمست از صداي سازي باشي كه او وقت آموزش به شاگردي مي نوازد.
ذوال?نون ساز را كه در دست مي گيرد، عاشقانه ترين نواي هستي را رقم مي زند. اين گ?ت وگو در آموزشگاه موسيقي سازبارون شكل گر?ت. در اين متن كه سه تار در گوشه گوشه اش آن را زينت داده است همراه با سروش قهرمان لو كه استاد، او را به شوخي و جدي سخن گوي مكتب موسيقي ذوال?نون مي نامد، همراه بوديم.
استاد ذوال?نون با مهرباني و دقت به سؤالات پاسخ مي گويد؛ ?ارغ از ژست هايي كه بزرگي مانند او مي توانست بگيرد و او نمي گيرد.
از مكتب موسيقي ذوال?نون كه حر? مي زند، تمام وجودش سراپا شوق مي شود و حرارت؛ انگار آينده اي روشن را مي بيند كه تو قادر به درك آن نيستي.
با ا?تخار از كنسرت هايي كه با هد? ترويج ?رهنگ موسيقي شكل مي گيرد، مي گويد و ساعتي گ?ت وگو با او مي تواند تو را به ?ضايي ببرد كه شايد تا مدت ها ديگر نتواني آن را تجسم كني.
ت?كر شكل گيري مكتب ذوال?نون چگونه شكل گر?ت؟
من معتقدم كه هم اكنون موسيقي ملي، از مسير اصلي خود منحر? شده و در دام سودجويي ها و جاه طلبي ها و هواهاي ن?ساني اسير گشته و جالب اينجاست كه اكثر كساني هم كه در ?ضاي موسيقي ايران هستند آنقدر با معيارهاي غلط و ?ضاي مسموم خود خوگر?ته اند كه توجهي به اين موضوع ندارند؛ بنابراين براي رهايي از اين ?ضاي مسموم، نياز به يك تحول بزرگ و اساسي است.
?كر نمي كنيد رسيدن به اين اهدا?، نيازمند بودجه اي هنگ?ت باشد؟
قطعاً و به همين خاطر ما از علاقه مندان موسيقي دعوت كرده ايم كه در اين راه به ما كمك كنند. ما به عنوان يك نهاد خصوصي عمل خواهيم كرد و بنابراين ازكمك هاي دولتي محروم هستيم و تمايلي هم به دريا?ت اين كمك ها نداريم. بنابراين تنها علاقه مندان موسيقي هستند كه مي توانند به ما كمك كنند.
البته نتيجه راه اندازي اين مركز، بدون شك در آينده مشخص خواهد شد و نبايد اين انتظار وجود داشته باشد كه نتيجه آن در آينده اي نزديك خود را نشان دهد؛ همان طور كه وقتي مركز ح?ظ و اشاعه موسيقي پيش از انقلاب تشكيل شد و بزرگ ترين و برترين موسيقي دانان ايراني از آنجا سر بر آوردند كه هم اكنون در حال ?عاليت هستند و در زمان تأسيس، انتظاري به اين شكل از آن نمي ر?ت.
از حضور اهالي موسيقي هم بهره خواهيد برد؟
اميدوارم كه اين ت?كر چنان همگاني شود كه تمام موسيقي دانان براي شركت در آن از خود تمايل نشان دهند و ما را ياري دهند.
?كر مي كنيد كه رسيدن به اين اهدا? تا چه اندازه با كمك هاي مردمي امكان پذير باشد؛ به خصوص آنكه ما در اين زمينه تجربه باغ هنر بم را هم داشته ايم كه نتوانست چندان متكي به كمك هاي مردمي باشد؟
ما در اين مركز به هيچ عنوان داراي ت?كرات اقتصادي نيستيم. اين حركت ابتدا آغاز مي شود و پس از آنكه نتايج خود را نشان داد، اهالي هنر و مخاطبان موسيقي تشويق خواهند شد تا در اين زمينه اقدامات مؤثرتري انجام دهند؛ به خصوص آنكه دغدغه ما بيش از هر چيز، ?رهنگي است و اميدواريم كه به تدريج بتوانيم اين علاقه را در بين مخاطبان خود به وجود آوريم. اگر سهم مخاطبان در شكل گيري موسيقي كم است، قسمت عمده اي از مشكل به خودمان باز مي گردد كه به راحتي با مخاطبان ارتباط برقرار نكرده ايم و اگر ارگان هاي موسيقي وظي?ه خود را انجام نمي دهند ما نيز نبايد پاي خود را پس بكشيم. ما بايد در اين راه سرمايه گذاري هاي بسياري را انجام دهيم و بايد هر كس كه مي تواند كار خود را انجام دهد. بايد سلاحي برداشت و به جنگ تمام ناملايمات ر?ت و نبايد به راحتي دلسرد شد.
چقدر اميدواريد تا مركز ح?ظ و اشاعه بتواند به اهدا? خود برسد؟
ما اميد بسياري براي رسيدن به اين اهدا? داريم. متأس?انه از آنجا كه در موسيقي ايران از اين اقدامات كمتر انجام شده است، از نظر بسياري بعيد به نظر مي رسد تا اقدامي كه بر اساس يك ت?كر انجام مي گيرد مو?ق باشد؛ در حالي كه ما مي خواهيم اين ت?كر را زنده كنيم و بنابراين تمام كساني كه در اين راه همراه ما باشند جزو همكاران ما به حساب مي آيند و طي آن از تمام شنونده هاي موسيقي و به خصوص اهالي موسيقي براي رسيدن به اين هد? ياري مي طلبيم.
سروش قهرمان لو: ما به دنبال اين هستيم تا تمام شنونده هايي كه با موسيقي قهر كرده اند را با آن آشتي دهيم و حتي شنونده هاي تازه اي هم براي موسيقي ايراني ?راهم كنيم. از طر?ي مي خواهيم امكاناتي را در اختيار مردم قرار دهيم تا براي ديدن يك برنامه در ص? هاي طولاني نايستند يا قيمت هاي برنامه ها به اندازه اي گران نباشد كه بسياري نتوانند از آن است?اده كنند. ما در مناطق محروم كه بسياري از آنان هيچ گونه آشنايي با سازهاي موسيقي ايران ندارند به اجراي برنامه مي پردازيم كه به اين وسيله، مردم را با موسيقي آشنا خواهيم كرد و علاوه بر آن، نوعي ?رهنگ سازي خواهيم كرد. از طر?ي بسياري از ?ارغ التحصيلان موسيقي، بازار كار ندارند و ناشران اعتمادي به كار آنان ندارند. وقتي اين همگامي به وجود آيد، بسياري از مشكلات از بين خواهد ر?ت و شاهد پويايي موسيقي ايراني خواهيم شد.
ممكن است در مورد اهدا? اين مركز توضيح دهيد؟
اهدا? اين مركز در سه بخش آموزش، ارائه كنسرت و توليد آثار هنري خلاصه مي شود. ارائه كنسرت رايگان- به خصوص براي مناطق محروم- از اهميت بسياري برخوردار است و علاوه بر آن، سعي خواهيم كرد تا با كش? و پرورش استعدادهاي جوان، امكان ارائه برنامه يا توليد آلبوم را در اختيارشان قرار دهيم و سرانجام آنكه اين مركز، در نظر دارد تا در توليد و پخش محصولات ?رهنگي استعدادهاي جوان گام بردارد. اشاعه موسيقي امري ضروري و يكي از اركان ?رهنگ جامعه است؛ بنابراين مقداري از اين مسير به بخش خصوصي برمي گردد.
يعني اهدا?ي كه سازمان هاي دولتي بايد در پي يا?تن آن باشند؟
دقيقاً؛ اين اهدا?ي كه ما در نظر داريم، اهدا?ي هستند كه نيل به آنان وظي?ه ارگان هاي دولتي است اما از آنجا كه اين ارگان ها علاقه چنداني به اين مسائل ندارند، در نظر داريم كه خود، آن را انجام دهيم، زيرا بيكارنشستن در اين زمان، به هيچ عنوان راه درستي نيست.
البته طي اين سال ها، بسياري دم از تحول موسيقي مي زنند؛ بدون آنكه اقدامي عملي انجام داده باشند؟
بله، چگونگي تحول و ارائه راه حل نيز از اهميت ?وق العاده اي برخوردار است كه اگر اين موضوع درست باشد مي تواند موسيقي را در مسير درست خود هدايت كند و اگر نه، نتيجه چنداني در پي نخواهد داشت.
نقش مخاطب را در موسيقي ايراني چگونه ارزيابي مي كنيد؟
من چندين سال قبل نيز به اهميت مخاطب در موسيقي اشاره كرده بودم و همچنان بر اين عقيده خود پا?شاري مي كنم كه سهم مخاطبان در اعتلاي موسيقي، كمتر از خود اهالي موسيقي نيست. براي رشد موسيقي ردي?ي و دستگاهي ما و رسيدن به اين هد?، تنها موسيقي دانان نمي توانند ?عاليت كنند، بلكه علاوه بر سعي و كوششي كه اين عده به خرج مي دهند، بايد شنونده ها و مخاطبان موسيقي نيز حركت هاي گسترده اي را انجام دهند. البته اهميت مخاطب در اعتلاي موسيقي و رسيدن به اهدا? متعالي آن، حر? جديدي به نظر مي رسد و اين چندان مايه تعجب نيست، زيرا لايه هاي غلط و پوسيده بايد از ميان برداشته شده و پايه هايي محكم جاي آن را بگيرد. خوشبختانه در حال حاضر- بر خلا? گذشته- بسياري از مخاطبان موسيقي به اهميت نقش خود در اعتلاي موسيقي پي برده اند كه اين ?رصت بسيار مغتنم است؛ ضمن آنكه مخاطبان موسيقي از دو طريق مي توانند با ?ضاي موسيقي همگام شوند كه يكي بالار?تن آگاهي شان از موسيقي است و ديگري همكاري مستقيم.
طي اين سال ها به خاطر برخي از مسائل بسياري كنار كشيده و بسياري ديگر خانه نشين شدند. شما چرا همچنان به ?عاليت هاي خود ادامه داديد؟
من معتقدم آن عده از اهالي موسيقي كه طي اين سال ها هيچ گونه اقدامي انجام نداده و به اجراي برنامه نپرداخته يا اثري را ارائه نكردند، حر?ي براي گ?تن نداشتند وگرنه هنرمندي كه حر?ي براي گ?تن و اثري براي ارائه داشته باشد، در هر شرايطي كه باشد هنر خود را عرضه خواهد كرد. من نيز طي اين سال ها مانند بسياري ديگر از هنرمندان با مشكلات عديده اي مواجه بودم اما هيچ گاه نه خواستم و نه توانستم كه خود را از عرصه ?عاليت هاي هنري بيرون بكشم چون اعتقاد دارم كه هنرمند بايد در هر شرايطي هنر خود را عرضه كند و كناركشيدن او ثمره اي جز تنگ ترشدن ?ضا نخواهد داشت.
?كر مي كنيد كه آثار گذشتگان موسيقي ما مي تواند در معر?ي صحيح موسيقي ايران گام بردارد؟
اگر بخواهيم تنها به گذشتگان تكيه كنيم، كا?ي نيست و مشاهده خواهيم كرد كه موسيقي ايران، نوعي موسيقي ش?اهي است و بدون داشتن يك رپرتوار مدون؛ كه اگر رپرتواري هم باشد، به عنوان تكيه گاه دوم است. البته اين، به اين معنا نيست كه موسيقي ردي?ي و دستگاهي ما موسيقي ضعي?ي است، بلكه ات?اقاً موسيقي ايران بسيار غني و پربار است، منتها اين منابع زماني مي تواند وجه هنري خود را پيدا كند كه موسيقي دانان ما ذهنيت و شخصيت خود را در جهت ?رهنگ اصيل ايراني تربيت كنند.
شما از معدود استاداني هستيد كه در زمينه موسيقي تل?يقي نيز ?عاليت مي كنيد و گاه مورد انتقادات ?راواني نيز قرارگر?ته ايد. نظرتان در مورد موسيقي تل?يقي چيست؟
به نظر من تنها هنرمندي مي تواند يك اثر تل?يقي را خلق كند كه ذهنيت بداهه نوازي و روحيه شاعرانه موسيقي داشته باشد و اگر بخواهيم آن را با يك كار ادبي خلاصه كنيم، نوازنده بايد مثل يك نويسنده خلاق از ال?با خارج و به سمت شعرگ?تن و داستان نوشتن ر?ته باشد. در اين مرحله است كه نويسنده به مرحله خلاقيت و ابتكار عمل رسيده است و مي تواند اين كار را لطي? و موزون انجام دهد. برخلا? تصور بسياري، در موسيقي، كار تل?يقي وابسته به ساز نيست، يعني در تل?يق، خود ساز از اهميت چنداني برخوردار نيست بلكه بايد ببينيم كه آيا نوازندگاني كه روي سن ر?ته اند از نظر ذهني و خلاقيت به اين توانمندي رسيده اند يا خير؟ اگر نوازندگان به اين ذهنيت خلاق رسيده باشند، با هر سازي و در هر شرايطي مي توانند كنار بيايند و اگر هنوز در شرايط ابتدايي كار باشند با مشكل مواجه خواهند شد. درست است كه اختلا? هاي اساسي در گام ها و نت هاي موسيقي ايراني و غربي وجود دارد، اما اين اختلا?ات براي يك نوازنده توانمند مشكل نخواهد بود. او مي تواند مشكل اختلا? گام ها و نت ها را حل كند و وجه اشتراك ديگري را به دست آورد. اگر ذهنيت نوازندگان به حالت مورد نظر رسيده باشد، ?رقي نمي كند كه آثار تل?يقي را در چه گامي بنوازند. در همه اين قطعات مي توان با تسلط كامل بخش هايي را حذ? يا اضا?ه كرد و درست وقتي كه ذهنيت پيدا شد، سازها نيز اهميت پيدا مي كنند. در بسياري از كنسرت هاي تل?يقي شايد بسياري براي ديدن سازهاي ايراني نيايند، اما ما بدين ترتيب اين ?ضا را مركبي مي كنيم براي آنكه سازهاي ايراني را نيز به جوانان بشناسانيم يا ذهنيت هاي غلطي را كه درباره سازهاي غربي در ميان عده اي است را از بين ببريم. بنابراين اين مسأله نوعي آموزش و تلنگري است كه در مقابل جبهه گيري ها به كار مي بريم.
تل?يق مي تواند نوعي ?رهنگ سازي كند. ما همچون يك نقاش كه براي كسب تجربه از رنگ جديدي است?اده مي كند، مي خواهيم نتايج همنوازي سازهاي مختل? ايراني و غربي را با هم بشناسيم.
اما هنوز هم بسياري از اساتيد با اين شيوه مخال? هستند.
اينكه برخي، سازهاي غربي را تنها براي كلاسيك نوازي و سازهاي ايراني را براي ايراني نوازي مي دانند و بدون هيچ گونه شناختي از نوآوري و ايرانيزه كردن آنها بري هستند، از بي حوصلگي براي ت?كر و همچنين توهم زايي نشأت مي گيرد. اينها ?قط بت سازي و غيرحقيقي است. ما هنوز مو?ق به بردن سازهاي ايراني و تل?يق آنها با سازهاي خارجي نشده ايم اما سعي داريم به قصد معر?ي سازهاي ايراني، نوازندگاني را انتخاب كنيم كه مشهور باشند و آنها را مركبي كنيم براي معر?ي موسيقي و سازهاي ايراني؛ همان طور كه تاكنون نوازندگان بسياري در دنيا با كمك تل?يق، سازهاي مختل?ي را به دنيا معر?ي كرده اند.
چرا اين سال ها كنسرت بزرگي نداده ايد؟
منظور شما از برگزاري كنسرت بزرگ چيست؟ اگر منظور، برگزاري كنسرتي دريك سالن بزرگ است، من تمايل چنداني براي اين كار ندارم. اما ما كنسرت هايي در شهرهاي مختل? برگزار كرده ايم كه با استقبال بسيار زيادي روبه رو شده است و بنابراين مي توان آنها را جزو برنامه هاي بزرگ قلمداد كرد. من تمايلي ندارم كه با برگزاري يك كنسرت بزرگ در سالني بزرگ و با شكوه، مردم را از سراسر شهرهاي ايران به تهران بكشانم و مشكلات ?راواني را براي آنان رقم بزنم، بلكه ترجيح مي دهم خود براي تمام ?رهنگ دوستان در سراسر ايران و حتي نقاط بسيار محروم، به اجراي كنسرت بپردازم و با راه اندازي مكتب موسيقي ذوال?نون و ايجاد رابطه دوطر?ه بين هنرمندان و سرمايه داران، از آنها براي حمايت و آموزش موسيقي دعوت كنم و بدين ترتيب اميدوارم كه بتوانم براي قشر محروم در سراسر كشور امكان شنيدن موسيقي صحيح را به وجود آورم و علاوه بر آن، مستعدان موسيقي در اين قشر، امكان آموزش رايگان و تهيه ساز رايگان را پيدا كنند.
طي اين سال ها كمتر تمايل به ارائه كاري با خوانندگان و به خصوص خوانندگان نامي داشته ايد. چرا؟
من طي اين سال ها تلاش بسياري كردم تا گوش مخاطبان را به شنيدن موسيقي صر? عادت دهم زيرا معتقدم موسيقي ما از چنان گستردگي و زيبايي برخوردار است كه خود، به تنهايي مي تواند شنيدني باشد. اگرچه كلام در موسيقي از اهميت ?وق العاده اي برخوردار است اما متأس?انه طي سال هاي اخير، خوانندگان نقشي بسيار پررنگ تر از آنچه لازم بوده است در موسيقي اي?ا كرده اند و اين به هيچ عنوان شايسته موسيقي ما نيست. بنابراين لازم است تا حد زيادي در موسيقي ايراني بت شكني شود. بسياري بر اين باورند كه اساس موسيقي ما بر پايه چند خواننده مي چرخد، در حالي كه بايد توجه داشت كه اين موسيقي است كه به اين عده خدمت بسياري كرده است. ما بايد تلاش كنيم كه ا?رادي كه چندان شناخته شده نيستند اما كارهاي خوبي را ارائه مي دهند نيز بتوانند و ?رصت آن را داشته باشند كه به ارائه كارهاي خود بپردازند و حتي نوجوانان با استعداد هم اين قدرت را داشته باشند كه در كنار همسالان خود به ارائه برنامه بپردازند و برنامه آنان نيز مورد استقبال قرار گيرد.
در نظر نداريد كه از طريق اجراي برنامه در خارج از كشور به اشاعه موسيقي در آنجا بپردازيد؟
زماني كه حر? از اشاعه موسيقي در خارج از كشور مي شود، هيچ كس به اين مسأله توجه ندارد كه اگر موسيقي درست در كشور ما عرضه شود خود به خود مخاطبان خود را در خارج از كشور نيز خواهد يا?ت و بدون شك در آنجا نيز منعكس خواهد شد؛ همان طور كه ما بسياري از گروه هاي خارج از كشور را مي شناسيم.
البته به نظر من ارائه كنسرت در خارج از كشور، بيشتر جنبه اقتصادي دارد و من ?علاً قصد دارم تا بيشتر در مناطق محروم ايران برنامه اجرا كنم. مثلاً ما برنامه اي داريم تا در تربت جام و اطرا? آن، كنسرت اجرا كنيم ولي در صورتي كه دريابيم برنامه هاي درخواست شده در خارج از كشور براي معر?ي موسيقي و ?رهنگ ايراني است، حتماً در آنها شركت خواهيم كرد.

سه تار زندگي
جلال ذوال?نون در سال 1316 در آباده ?ارس متولد شد و از 10 سالگي سه تار در دست گر?ت. براي ادامه ?راگيري موسيقي به هنرستان ر?ت. در آنجا سه تار چندان ?راگير نبود و بنا به گ?ته خود ذوال?نون سه تار سازي نبود كه همگاني باشد و ?قط مخصوص برخي از خواص بود و تار بيشتر جنبه همگاني داشت . پس او نيز به اجبار تار را برگزيد و در محضر استاد موسي خان معرو?ي آن را ?را گر?ت.
در هنرستان با سازهاي ديگر نيز آشنا شد و ويولن را نزد برادر بزرگش محمود ذوال?نون آموخت؛ اگر چه از نواختن سه تار نيز غا?ل نبود و در مدت هشت سال آموزش وي در هنرستان، سه تار، تار و ويولن را به خوبي آموخت.
همزمان با تأسيس رشته موسيقي در دانشگاه هنرهاي زيبا، به آنجا ر?ت و با شخصيت هاي ارجمند موسيقي چون مرحوم نورعلي برومند و داريوش ص?وت آشنا شد و از سال 1346 تمام توجه و تجربه اش را روي سه تار متمركز كرد.
وي هم اكنون به زعم خود پس از تجديد عهد با سه تار و تولد گل صد برگ كه اثري ماندني در موسيقي ايران است، مشغول رقم زدن سومين ات?اق زندگي خويش است و تلاش مي كند تا براي ساماندهي ?ضاي موسيقي كشور مكتب موسيقي ذوال?نون را با اهدا?ي چون ارائه كنسرت هاي رايگان و حمايت از استعدادهاي جوان راه اندازي كند.

s_guitar
Sunday 10 December 2006, 10:19 AM
مطلب م?یدی بود ممنون :)