PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مصرع بعدی باشما !



صفحه ها : [1] 2 3 4 5 6

hichnafar
Tuesday 23 October 2007, 06:08 PM
سلام
این تاپیک روتوی فروم پرشین تولزدیدم (سرقت باذکرمنبع :D)
نفراول یک مصرع ازاشعارشاعری رومی نویسه ونفربعدی ،مصرع دوم روازخودش می گه
ممنون.
مصرع اول :
چشم هارابایدشست

خره
Tuesday 23 October 2007, 09:36 PM
چشم ها را بايد شست چشم چراني تعطيل

بي تو مهتاب شبي باز از آن كوچه گذشتم...................

Majed
Wednesday 24 October 2007, 07:57 AM
فکر نکن فکر تو بودم... کار نداشتم ول میگشتم(sms)

گفته بودم که اگر بوسه دهی توبه کنم

sara
Wednesday 24 October 2007, 08:42 AM
حالا که بوسه ندادی توبه را ول می کنم

باز باران با ترانه.....

3tar
Wednesday 24 October 2007, 05:50 PM
اين منم اين خوش‌ترانه

قاصدک هان چه خبر آوردي ........

hichnafar
Thursday 25 October 2007, 07:47 PM
ازدوستان بی وفاچه آوردی ؟
بعدی :سرارادت ماوآستان حضرت دوست

3tar
Friday 26 October 2007, 06:48 AM
از عشق نماند، جز استخواني و پوست

مجلس تمام گشت و به آخر رسيد عمر......

beatbox
Friday 26 October 2007, 07:34 AM
حالا من یه رپ میگم
فکر اینی که چطوری پول جمع کنی بیشتر
تا که تو اینده به مردم بزنی نیشخند

فکر اینی مردم به خاطر پول بشن فدات
یا دوست داری مردم بمیرن با اوج صدات

Hes_r
Friday 26 October 2007, 11:19 AM
اگه میخوای مردم فدات شن

جای دعوا ، همه باهات شن

بس کن نامردی و پول دوستی رو

بیا باهم کمک کنیم نو دوستی رو !!!

اگر دیدی جوانی بر درختی تکیه کرده

.t.A.T.u
Friday 26 October 2007, 12:16 PM
بدان شاعر شده و سکته کرده!
تو را من چشم در راهم...

خره
Friday 26 October 2007, 04:17 PM
دلتنگت نيستم پول مي خواهم

اي ننگ تمام كفش دوزان

3tar
Saturday 27 October 2007, 05:47 AM
رفتند و شدند مست و سوزان

اي آبشار نوحه‌گر از بهر چيستي؟....

Majed
Saturday 27 October 2007, 07:19 AM
این همه جون کنده ای باز راضی نیستی

ای ز غم فراق تو مست تو گشته ام خدا

sara
Saturday 27 October 2007, 11:06 AM
کی شوم مست و سوی تو آیم خدا

چه گویم از حدیث زلف ورویش...

hichnafar
Thursday 1 November 2007, 04:22 PM
زبسی حمام نرفتن کبره بسته برهرسویش(چیزجدی به فکرم نرسید )بعدی:اگرآن ترک شیرازی به دست آرددل مارا

منتظر
Friday 2 November 2007, 02:35 AM
اگر دیدی جوانی بر درختی تکیه کرده
بدان سازش شکسته گریه کرده :f

3tar
Friday 2 November 2007, 05:30 AM
منتظر جان. خوش‌آمدي. ليکن چرا به بيت بالا جواب ندادي؟ چرا خودت بيت ندادي؟ به هر حال خوش آمدي
اگر آن ترک شيرازي به دست آرد دل ما را بدان عقلش نمي‌ارزد به يک ذره، به ي ارزن

دوش ديدم که ملائک گل ميخانه‌ زنند .......

hichnafar
Friday 2 November 2007, 08:01 PM
جناب منتظربه سایت وبخش شعروترانه خیلی خیلی خوش اومدید.لطفا"برای پست زدن توی هرتاپیکی اولین پست رومطالعه کتیدتاازقوانین تاپیک مطلع بشید اینجابایدمصرع بعدی مصرع نفربالایی روبگید (ازخودتون )ویک مصرع هم ازیک شاعربرای اینکه نفربعدی کامل کنه بنویسید.(مثلااگرآن ترک شیرازی به دست آرددل مارا .. جواب شما - مصرع انتخابی شما)ممنون.آقامحسن اگراشتباه نکنم منظورتون باید این باشه :دوش دیدم که ملائک درمیخانه زدند

3tar
Saturday 3 November 2007, 05:47 AM
نايس گرل جان درسته. ببخشيد. دوش ديدم که ملائک در ميخانه زدند / گل آدم بسرشتند و به پيمانه زدند!
تشکر که تذکر دادي

Majed
Saturday 3 November 2007, 06:34 AM
دست آدم بگرفتند و به سلانه زدند

دانی که را سزد صفت پاکی/

sara
Saturday 3 November 2007, 11:34 AM
دانی که را نام نهند آدمی؟

صبا هر گاه وصف آن پری کرد

3tar
Sunday 4 November 2007, 06:07 AM
دلم‌ غم‌هاي دنيا را رهي[يعني رها] کرد


اي دوست شکر بهتر، يا آنکه شکر سازد

sara
Wednesday 7 November 2007, 08:18 AM
من گویم قند بهتر است باید قند سازد


از کشتن من زیان چه داری؟

3tar
Wednesday 7 November 2007, 08:31 PM
از رفتن من بیان چه داری؟

گر توکل میکنی در کار کن ...

Majed
Thursday 8 November 2007, 11:10 AM
دل همنوع خودت را شاد کن

بیا بریم یه جای دور

3tar
Thursday 8 November 2007, 11:25 AM
بريم پي تنگ بلور

دوست آن باشد که گيرد دست دوست...

sara
Thursday 8 November 2007, 04:40 PM
نه آنکه زند هر لحظه زیر پای او

خیزیدو خزارید که هنگام خزان است...

3tar
Thursday 8 November 2007, 05:25 PM
ني نيست خزان وقت بهار است

راهي است راه عشق که هيچش کناره نيست .....

kaka
Wednesday 14 November 2007, 12:37 PM
دردا که عشق دل من بهانه نیست

بسی دود خوردم در این سال سی

hichnafar
Tuesday 27 November 2007, 08:38 PM
لیک ندیدم زین همه دودهیچ بار
___________
تلقین ودرس اهل نظریک اشارتست ...

sara
Monday 17 December 2007, 09:28 AM
بنگر که در آن اشارت هاست


ز روی دوست مرا چون گل مراد شکفت

موفقیت online
Tuesday 18 December 2007, 09:53 AM
ولی مراد چرا این را به من نگفت


دلبر برفت و دل شدگان را خبر نکرد

sara
Wednesday 19 December 2007, 01:06 PM
دل ما خون شد چرا وداع نکرد

جان نبرده هر کس اینجا برده جان

hichnafar
Sunday 6 January 2008, 11:03 AM
رفته وبازهم ندیده رخ دلبرجان

بعدی :دانی که راسزدصفت پاکی

sara
Sunday 20 January 2008, 11:14 AM
کز اندرون او برآرد آفتابی


شورت در سر خمار نگذاشت

mahdi.d
Sunday 20 January 2008, 04:21 PM
که سرت پُکید و له شد
بعدی:ثلث نویسان در میکده

nabegheh95
Sunday 20 January 2008, 07:39 PM
می نویسند از غم دختر دهکده


بعدی: پیری آن نیست که از سر بزند موی سپید

hichnafar
Monday 21 January 2008, 08:07 AM
پیری آنست که یأس بگیرددردل جای امید

بعدی :صلاح کارکجاومن خراب کجا

arian
Monday 21 January 2008, 11:40 AM
ببين تفاوت ره كز كجاست تا به كجا.
ب .ب:گر چه صد رود است در چشم مدام

hichnafar
Monday 21 January 2008, 07:52 PM
جناب آرین شماباید ازخودتون مصرع بعدی روبفرمایید نه این که مصرع دوم اصلی روبنویسید.

arian
Tuesday 22 January 2008, 10:04 AM
سوختم از حاصل كارو غمزه ي يار چرا
بعدي:گر چه صد رود است در چشم مدام

kaka
Wednesday 23 January 2008, 12:29 PM
لیکن این دل نگیرد هرگز آرام

ماييم و آستانه عشق و سر نياز............

arian
Wednesday 23 January 2008, 01:15 PM
تا به كي در پشت اين در ،دست دراز

تو گر خواهی که جاویدان جهان یک سر بیارایی

kaka
Wednesday 23 January 2008, 03:06 PM
تامل کن تو در شعری که می گویی... بها یابی

زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نيست..........

hichnafar
Wednesday 23 January 2008, 04:02 PM
لیک حال ماازدرون است ووی دراین احوال نیست

بعدی : یارب سببی ساز که یارم به سلامت

Kamanche
Wednesday 23 January 2008, 04:42 PM
باز آید و برهاندم از بند ملامت

بعدی :خدایا مطربان را انگبین ده

ضمناسارا خانوم ادامه بیت kaka فکر میکنم این باشه
در حق ما هر چه گوید جای هیچ اکراه نیست

kaka
Wednesday 23 January 2008, 05:05 PM
خانم یا اقای کمانچه شما باید بقیه ی شعرو خودتون بگید امیدوارم که فهمیده باشید باید از خودتون باشه

بقیه ی شعرو

Kamanche
Wednesday 23 January 2008, 07:57 PM
خانم یا اقای کمانچه شما باید بقیه ی شعرو خودتون بگید امیدوارم که فهمیده باشید باید از خودتون باشه

بقیه ی شعرو

خب منم بقیه ی شعر رو گفتم اصلا پست من رو خوندی شما؟مگه نباید شعر کاربر قبلی رو کامل کنم و یه مصراع بعدی رو خودم بگم؟

خدایا مطریان را انگبین ده ........برای ضرب دستی آهنین ده

بعدی:
بگذار تا بگرییم چون ابر در بهاران
...........

kaka
Thursday 24 January 2008, 07:46 AM
کز چشم من بر افتاد اشکی به حال یاران

صوفي نهاد دام و سر حقه باز کرد............

arian
Thursday 24 January 2008, 07:49 AM
خب منم بقیه ی شعر رو گفتم اصلا پست من رو خوندی شما؟مگه نباید شعر کاربر قبلی رو کامل کنم و یه مصراع بعدی رو خودم بگم؟

خدایا مطریان را انگبین ده ........برای ضرب دستی آهنین ده

بعدی:
بگذار تا بگرییم چون ابر در بهاران
...........
كمانچه جون به خودم اميدوار شدم كه توي اين سايت فقط من ناشي نيستم.تو هم مثل خودمي.كمانچه جان بايد ادامه ي شعر را از خودت وبا هوش و ذكاوت و هنر خودت بسازي و بگي. نه مال بنده خدا شاعرو.من هم اول اشتباه شما رو كردم .حالا كه پا گذاشتي اينجا همه منتظرند .ذوقت رو نشون بده.

hichnafar
Thursday 24 January 2008, 07:45 PM
کاکاجان وجناب آرین خیلی ممنون ازتوضیحتون .
جناب کمانچه دوستان هم گفتن لطفا"مصرع دوم روازخودتون بگید .
مرسی
___________
مارافریفت وخود بی محلی پیشه بازکرد

بعدی:رسیدمژده که ایام غم نخواهد ماند

kaka
Saturday 26 January 2008, 12:22 PM
نمانده و غم هجران دگر نباید ماند

ساقي چمن گل را بي روي تو رنگي نيست..........

hichnafar
Saturday 26 January 2008, 02:54 PM
پس بیاکه بی وجودتودراین جهان امیدی نیست

بعدی :بازاین چه شورش است که درخلق عالم است

kaka
Saturday 26 January 2008, 03:03 PM
باز این چه هیاهویی که در ذهن آدم است

ديدي که يار جز سر جور و ستم نداشت............

sara
Tuesday 29 January 2008, 08:31 AM
دیدی که چگونه بر دلم پای گذاشت

عیش جوانی شد و تو در غم پیری...

ciity_night
Tuesday 29 January 2008, 08:35 AM
یاد آن شب که به دیوانگیم قه قهه زد
ریخت ان سلسلهی زلف چو بر شانه مر

kaka
Tuesday 29 January 2008, 01:30 PM
آتشم زد و مرا عاشق دیوانه شمرد

يک دو جامم دي سحرگه اتفاق افتاده بود......

منتظر
Wednesday 30 January 2008, 06:25 PM
بر گمانم عکس مه جبینی در جام افتاده بود
پیرانه سرم عشق جوانی به سر افتاد..........

hichnafar
Thursday 31 January 2008, 07:20 PM
جناب منتظرخیلی حیلی به سایت خوش اومدید
__________________

ای وای که این عشق آتش شدوبرجگرافتاد

****
بعدی : دوش دیدم که ملائک درمیخانه زدند

منتظر
Monday 4 February 2008, 10:53 PM
ممنون از خوشامدگوییتون
یه شوخی کوچیک با حافظ :
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
کچلی بگرفتند و سرش شانه زدند

sara
Tuesday 5 February 2008, 10:23 AM
منتظر جان مصراع اول رو شما می گین و مصراع بعدی رو نفر بعد می سازه
-------------------------------------------------------------------
پریشان دماغیم ساقی کجاست ...

rainbow_girls
Friday 8 February 2008, 09:30 PM
همین جا پریشان پیش ماست

بیا ای دل از اینجا پر بگیریم

arian
Saturday 9 February 2008, 08:20 AM
به سوي كوي او سكنا بگيريم
ره نديدم چو برفت از نظرم صورت دوست

kaka
Sunday 10 February 2008, 01:39 PM
عشق او حرف عجیبیست که در باور اوست

از وي همه مستي و غرور است و تکبر..........

Majed
Sunday 10 February 2008, 01:52 PM
حیف که این دل نرود سوی تنفر

برید عهد مودت نگار دلبندم

kaka
Sunday 10 February 2008, 02:30 PM
دگر به هیچ کس جز او دل نمی بندم

يکي از عقل مي‌لافد يکي طامات مي‌بافد.......

rainbow_girls
Wednesday 13 February 2008, 11:42 PM
یکی نخ تابد و دیگری شلوار می بافد

اگر رفیق شفیقی درست پیمان باش

خان
Thursday 14 February 2008, 03:09 PM
اگر راست میگویی تو هم خودت باش.

دردم ز یار است و درمان نیز هم...............

nabegheh95
Friday 15 February 2008, 10:02 AM
فریاد از این یار و داد از آن یار نیز هم!

دیدی که رسوا شد دلم ...

kaka
Sunday 17 February 2008, 04:58 PM
پنهان و پیدا شدم دلم

زلفت هزار دل به يکي تار مو ببست.........

hichnafar
Tuesday 26 February 2008, 07:39 PM
هرهزاررابرجای گذاشت وخود برفت

بعدی :
دلبربرفت ودلشدگان راخبرنکرد

arian
Wednesday 27 February 2008, 09:39 AM
گويي ز جان من برآمد وبه خيال دگر برفت
----------------------------------------
تا كي غم آن خورم كه دارم يا نه

kaka
Wednesday 27 February 2008, 02:27 PM
تا كي غم آن خورم كه دارم يا نه
در حسرت اين و آن بسوزم يا نه



به صوت چنگ بگوييم آن حکايت‌ها..........

arian
Wednesday 27 February 2008, 02:41 PM
حكاياتي ز باطنهاي بي همتا
----------------------------------
ايكاش كه جاي آرميدن بودي

kaka
Saturday 8 March 2008, 03:48 PM
ايكاش كه جاي آرميدن بودي.....

یا عشق به جای خواب دیدن بودی



چشمان مرا به چشمهایش گره زد............

soheilhelper
Thursday 13 March 2008, 11:42 AM
تورا من چشم در راهم
که با چشمان معصومت
به ظلمت گاه این قلب شکسته
چهره بنمایی....
______________________
منو از خودم جدا کن با یه شعر عاشقونه ...
__________________
این مصرع آخریه و اون بالایه مال خودمه یه شعر کامل لبته شما ادامش بدین :d:d

kaka
Thursday 13 March 2008, 05:21 PM
منو از خودم جدا کن با یه شعر عاشقونه ...
تا بفهمی منو چشمام عمری همرنگ خزونه


دوش از مسجد سوي ميخانه آمد پير ما........

hichnafar
Sunday 16 March 2008, 07:51 AM
من قاطی کردم اون بالاچی شد ؟:D
آقاسهیل اینجافقط باید ازخودتون یک مصراع برای کامل کردن مصرع نفربالایی بگین ،یکی هم ازیک شاعردیگه که نفربعدکاملش کنه.

تاکه یابد لحظه ای آرام زین گردون ما

بعدی :دل داده ام بربادبرهرچه باداباد

kaka
Sunday 16 March 2008, 02:37 PM
دل داده ام بربادبرهرچه باداباد....
زین سان کند روزی از عشق من فریاد


طفيل هستي عشقند آدمي و پري................

hichnafar
Wednesday 9 April 2008, 07:02 PM
طفيل هستي عشقند آدمي و پري ***وجز عشق نباشد برآنها دری

بعدی :دلم رمیده شد غافلم من درویش

kaka
Wednesday 9 April 2008, 07:10 PM
دلم رمیده شد غافلم من درویش ...
که عشق سوی من غم زده نیاید پیش


ما را ز خيال تو چه پرواي شراب است....

Babak_mix
Wednesday 16 April 2008, 08:00 AM
ما را ز خيال تو چه پرواي شراب است....
از عشق تو روز و شب من همچو سراب است

جانا ز دل زار عزيزان تو چه داني...

kaka
Wednesday 16 April 2008, 07:04 PM
جانا ز دل زار عزيزان تو چه داني...
از دفتر بی برگ دل من تو چه خوانی

به لطف خال و خط از عارفان ربودي دل...

Majed
Thursday 17 April 2008, 12:00 PM
به لطف خال و خط از عارفان ربودي دل...

اندر سرای عارفان ما را نمودی ول

hichnafar
Thursday 17 April 2008, 08:25 PM
آقاماجد مصرع بعدی رو نگفتین

Majed
Thursday 17 April 2008, 09:24 PM
آخ .. ببخشید.. هواسم نبود.. اینم مصرع ما:

گل در بر و می در کف و معشوق به کام است

kaka
Friday 18 April 2008, 08:40 PM
گل در بر و می در کف و معشوق به کام است...
ساقی لب من تشنه و چشمم به دو جام است


رسيدن گل و نسرين به خير و خوبي باد....

Babak_mix
Saturday 19 April 2008, 09:11 AM
رسيدن گل و نسرين به خير و خوبي باد....
وصال خسرو شيرين به خير و خوبي باد

نباشد در دلم امشب توان ديدن فردا...

Majed
Saturday 19 April 2008, 09:20 AM
نباشد در دلم امشب توان ديدن فردا...
که فردا چون(چگونه) توانم گفت که ای دردا و ای دردا؟


ز من بگذشت مشتاقی و صبر از دل غمت یارا ...

kaka
Saturday 19 April 2008, 01:40 PM
ز من بگذشت مشتاقی و صبر از دل غمت یارا ...
نمی یابم دوایی بهتر از وصل از برای مرهمت یارا


دمي با غم به سر بردن جهان يک سر نمي‌ارزد...

Majed
Saturday 19 April 2008, 02:59 PM
دمي با غم به سر بردن جهان يک سر نمي‌ارزد...
بـه مي بفروش دلق ما کز اين بهتر نـميارزد...

این شعر حافظ یکی از اشعاری بود که خیلی خیلی روی من تاثیر گذاشت... بسیار زیباست.. خوشحالم که شما هم خوندیش و حتما در اون تامل کردی که این مصرع رو الان گفتی.. به این خاطر ترجیح دادم مصرع دوم از خودم نباشه ... بقیه شعر رو هم دلم نمیاد ننویسم... ببخشین پستم طولانی میشه ...

مي با غم به سر بردن جهان يک سر نمي‌ارزد
بـه مي بفروش دلق ما کز اين بهتر نـمي‌ارزد
به کوي مي فروشانش به جامي بر نمي‌گيرند
زهي سـجاده تـقوا که يک ساغر نـمي‌ارزد
رقيبـم سرزنش‌ها کرد کز اين به آب رخ برتاب
چـه افـتاد اين سر ما را که خاک در نمي‌ارزد
شکوه تاج سلطاني که بيم جان در او درج است
کـلاهي دلکش است اما به ترک سر نمي‌ارزد
چـه آسان مي‌نمود اول غم دريا به بوي سود
غلط کردم که اين طوفان به صد گوهر نمي‌ارزد
تو را آن به که روي خود ز مشتاقان بـپوشاني
کـه شادي جهان گيري غم لشکر نـمي‌ارزد
چو حافظ در قناعت کوش و از دنيي دون بـگذر
کـه يک جو منت دونان دو صد من زر نمي‌ارزد

و اما حالا مصرع من :

عشق در دل ماند و يار از دست رفت ...

zahraf3000
Sunday 20 April 2008, 12:23 PM
عشق در دل ماند و يار از دست رفت
غربت و اشک ماند و دیده از دست رفت

zahraf3000
Sunday 20 April 2008, 12:29 PM
اینم مصرع جدید

فریبم دادی و کارد به استخوان رسید....

Majed
Sunday 20 April 2008, 12:30 PM
دوست عزیز هر 2 تا رو تو 1 پست بزن.. ممنون

Majed
Sunday 20 April 2008, 01:10 PM
فریبم دادی و کارد به استخوان رسید...
افسوس که حال باید نشست و آه کشید


دلبرا دل به تو دادم که به من گوش کنی

kaka
Sunday 20 April 2008, 06:54 PM
دلبرا دل به تو دادم که به من گوش کنی ...
نه که فردا سخنم زود فراموش کنی

بشنو اين نکته که خود را ز غم آزاده کني...

Babak_mix
Monday 21 April 2008, 10:57 AM
بشنو اين نکته که خود را ز غم آزاده کني...
شادي و شور و صفا هر سه را آماده كني

ساقيا با دل بي درد من آشفته سخن مي گفتي...

hichnafar
Monday 21 April 2008, 03:08 PM
ساقیا بادل بی درد من آشفته سخن می گفتی
من مدهوش، لیک بادبگری راز دلت می گفتی

___________

بشنو از نی چون حکایت می کند

kaka
Monday 21 April 2008, 07:30 PM
بشنو از نی چون حکایت می کند...
حق عاشق را رعایت می کند... یا (رای باطل را شماتت می کند)


بعد از اين دست من و دامن آن سرو بلند...

Babak_mix
Tuesday 22 April 2008, 06:42 AM
بعد از اين دست من و دامن آن سرو بلند...
هر دو بر ريشه من تيشه بد نامي زدند

آسمانم گريه كن، فرياد و آه و ناله كن...

kaka
Wednesday 23 April 2008, 01:51 PM
آسمانم گريه كن، فرياد و آه و ناله كن...
از دل شب تا سحر فریاد و عجز و لابه کن

صبا وقت سحر بويي ز زلف يار مي‌آورد...

Babak_mix
Wednesday 23 April 2008, 02:04 PM
صبا وقت سحر بويي ز زلف يار مي‌آورد...
سحر از بوي زلف يار شكايت وار مي آمد

دل يارم ندارد غم، غم عالم دلم دارد...

kaka
Wednesday 23 April 2008, 02:10 PM
دل يارم ندارد غم، غم عالم دلم دارد...
نمی فهمم دلم آخر چه کم دارد چه غم دارد؟

خمي که ابروي شوخ تو در کمان انداخت...

marzi_a1732
Wednesday 23 April 2008, 09:53 PM
خمی که ابروی شوخ تو در کمان انداخت
هزار عاشق دلخسته از توان انداخت

مکن به چشم حقارت نگاه در من مست

hichnafar
Thursday 24 April 2008, 07:31 PM
مکن به چشم حقارت نگاه درمن مست
که من در ره عشق گذشتم از همه هست


خبرت هست که ازخویش خبرت نیست مرا ...

marzi_a1732
Saturday 26 April 2008, 09:35 AM
خبرت هست که از خویش خبرت نیست مرا
به تو محتاجم ، ندانی که به دل چیست مرا


رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند

Majed
Saturday 26 April 2008, 12:17 PM
رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
بنوش و شاد باش که یار خواهد ماند

در این در گه که گه که که و که که شود ناگه

kaka
Sunday 27 April 2008, 07:58 PM
در این در گه که گه که که و که که شود ناگه...
نمی دانم چه گویم از دلم تا او شود آگه


دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند...

sara
Monday 28 April 2008, 07:11 PM
به من خسته تن،آب حیاتم دادند.


امشب مه چارده ز خورشیدم...

kaka
Tuesday 29 April 2008, 07:00 PM
امشب مه چارده ز خورشیدم...
زیرا که جمال یار را دیدم


بود آيا که در ميکده‌ها بگشايند...

Majed
Wednesday 30 April 2008, 04:30 PM
بود آيا که در ميکده‌ها بگشايند
شادمان و همگی باده به دست در آیند

های های های های .دل تنگ من

kaka
Thursday 1 May 2008, 03:48 PM
های های های های .دل تنگ من...
مردم از دوری تو ...دل سنگ من (لام ساکنه)


ما درس سحر در ره ميخانه نهاديم...

marzi_a1732
Friday 2 May 2008, 05:39 PM
ما درس سحر در ره میخانه نهادیم
تا صبح همه عشق چشیدیم و به غم گوش ندادیم


من که در آتش سودای تو آهی نزنم

Majed
Friday 2 May 2008, 07:14 PM
من که در آتش سودای تو آهی نزنم
تو چه دانی که از آنم نه سر است و نه تنم

دانی که را سزد صفت پاکی؟

marzi_a1732
Saturday 3 May 2008, 10:52 PM
دانی که را سزد صفت پاکی؟
خدای عزوجل کآفرید کره ی خاکی


دنیا همه هیچ و کار دنیا همه هیچ

Majed
Sunday 4 May 2008, 07:27 PM
دنیا همه هیچ و کار دنیا همه هیچ
به که گویم که دلم هی میزند پیچ وا پیچ


تا کی به تمنای وصال تو یگانه

صداي اعتراض
Sunday 4 May 2008, 10:47 PM
تا کی به تمنای وصال تو یگانه
__________

نظري كن اي تو بهترين يگانه


چه شد آن همه عشق و پاكي در اين زمانه

marzi_a1732
Monday 5 May 2008, 06:37 PM
چه شد آن همه عشق و پاکی در این زمانه
کجا عشق است ، کو جز در فسانه؟


دانی که ز آدمی پس از مرگ چه ماند

Majed
Saturday 10 May 2008, 09:08 AM
دانی که ز آدمی پس از مرگ چه ماند؟
خاکی و گلی؟ ..کسی چه داند؟


اگر با من نبودش هیچ میلی

marzi_a1732
Saturday 10 May 2008, 12:37 PM
اگر با من نبودش هیچ میلی
روان می ساختم از اشک سیلی

زان یار دلنوازم شکریست با شکایت

Majed
Saturday 10 May 2008, 03:57 PM
زان یار دلنوازم شکریست با شکایت
داند که از وجودم؛دارم به او عنایت


من آن نیم که مهر از روی تو بردارم

kaka
Saturday 10 May 2008, 08:27 PM
من آن نیم که مهر از روی تو بردارم...
یا کوله ی قلبم را از کوی تو بردارم

به کوي ميکده هر سالکي که ره دانست...

Babak_mix
Sunday 11 May 2008, 06:57 AM
به کوي ميکده هر سالکي که ره دانست...
گم شد ز خود و در جمع سالكان ننشست

در غربت و بي كسي، نيست دلي كه فرياد كند...

Majed
Sunday 11 May 2008, 12:49 PM
در غربت و بي كسي، نيست دلي كه فرياد كند...
قلبم شکسته است و گمانم مجال فریادم نیست (فریادم= فریاد هم)


در این سرای بی کسی کسی به در نمیزند

marzi_a1732
Tuesday 13 May 2008, 06:41 PM
چه چشم پاسخ است از این دریچه های بسته ات

مباش منتظر که اشک نمی به برّ نمی زند
( منظور از این مصرع اینه که اوضاع اینقدر خرابه که تک و تنها و با تعداد کم نمی شه درستش کرد )


می سوزم از فراقت روی از جفا بگردان

kaka
Thursday 15 May 2008, 06:07 PM
می سوزم از فراقت روی از جفا بگردان...
ای مهربانترینم روی از وفا مگردان


اي روي ماه منظر تو نوبهار حسن...

marzi_a1732
Monday 2 June 2008, 07:08 PM
ای روی ماه منظر تو نوبهار حسن
وی عشق آسمانیت رنگ و جلای حسن


جز دل من کز ازل تا به ابد عاشق رفت

hichnafar
Saturday 14 June 2008, 11:35 AM
جز دل من کز ازل تا به ابد عاشق رفت
کس دیگری ندیدم که ابد با دل رفت

بعدی: بار ها گفته ام و بار دگر می گویم

marzi_a1732
Wednesday 18 June 2008, 05:58 PM
بارها گفته ام و بار دگر می گویم
کز ازل تا به ابد عشق تو را می جویم

بمیرید بمیرید در این عشق بمیرید

Majed
Thursday 19 June 2008, 02:45 PM
بمیرید بمیرید در این عشق بمیرید
نگویید که سیرید.چو من پر بگیرید


سالها دل طلب جام می از ما میکرد

maryama
Thursday 19 June 2008, 04:37 PM
آنچه خود داشت زبیگانه تمنا میکرد

hichnafar
Friday 20 June 2008, 01:49 PM
خانم مریم ا در این تاپیک باید مصراع بعدی مصراعی که نفر قبلیتون گفته رو از خودتون بگیدو یک مصراع هم از یک شاعر دیگه بفرمایید که نفر بعدی ادامه ش بده .
ممنون.

Babak_mix
Saturday 21 June 2008, 10:27 AM
سارا جان، با اجازتون من به جاي مريم خانم مصرع بعدي رو مي گم تا تاپيك نخوابه.
ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــ
باز ديدم در ميان ابر و باد...

Majed
Saturday 21 June 2008, 10:44 AM
خوب پس با همون ادامه بدید

سالها دل طلب جام می از ما میکرد

marzi_a1732
Tuesday 24 June 2008, 06:30 PM
سالها دل طلب جام جم از ما می کرد
عاشقی پیشۀ ما بود و دل حاشا می کرد

یا رب ز چه این دل به چنین حال فکندی

hichnafar
Saturday 28 June 2008, 11:47 AM
یا رب ز چه این دل به چنین حال فکندی
غم این دل را ندیدی ، کارمان زار بکردی

بعدی : دل عشاق روا نیست که دلبر شکند

Babak_mix
Saturday 28 June 2008, 12:35 PM
دل عشاق روا نیست که دلبر شکند
قلب معشوق گلي نيست كه گلبر بكند

آن شب كه مه و ماه و دل و عشق نباشد...

hkh
Saturday 28 June 2008, 03:31 PM
آن شب كه مه و ماه و دل و عشق نباشد
عشق و دل و ماه و مه و معشوق نخواهد

بعدی: ما می رویم چون دلمان جای دیگر است...

hichnafar
Sunday 29 June 2008, 10:31 AM
ما می رویم چون دلمان جای دیگر است
ازهم جداییم وحرف دل ،یار دیگر است

بعدی: دل سراپرده ی محبت اوست

kaka
Sunday 29 June 2008, 10:53 AM
دل سراپرده ی محبت اوست...
با محبت تمام زندگی نیکوست

ما آزموده‌ايم در اين شهر بخت خويش...

hichnafar
Thursday 3 July 2008, 09:32 AM
ما آزموده‌ايم در اين شهر بخت خويش
رنج ها برده و دیده ایم زدوست نیز نیش

بعدی: دست عشق از دامن دل دور باد

kaka
Thursday 3 July 2008, 10:16 AM
دست عشق از دامن دل دور باد...
عشق جاويدان من پر شور باد


مرا روز ازل کاري بجز رندي نفرمودند...

hichnafar
Wednesday 23 July 2008, 04:33 PM
مرا روز ازل کاري بجز رندي نفرمودند
تا ابد نبز مرا راه خلاصی نفرمودند

(به زور گفتم ...خیلی جالب نشد )

بعدی : دین و دنیا و دل و جان همه دادم چه کنم

elykak
Wednesday 23 July 2008, 06:02 PM
دین و دنیا و دل و جان همه دادم چه کنم ؟!
چه کنم ؟! این همه را بهر نگارم دادم ... !


بعدی : در نمازم خم ابروی تو در یاد آمد ...

kaka
Wednesday 23 July 2008, 10:34 PM
در نمازم خم ابروی تو در یاد آمد ...
عشق را از خم ابروی تو فریاد آمد

آنان که خاک را به نظر کيميا کنند...

Babak_mix
Saturday 26 July 2008, 12:18 PM
آنان که خاک را به نظر کيميا کنند
نظري بر دل مسكين بي ريا كنند

هر دم كه مي پرد ز دلم مرغ عاشقي...

hichnafar
Saturday 2 August 2008, 12:54 PM
هر دم كه مي پرد ز دلم مرغ عاشقي
می رسد به گوش من فریاد عاقلی

بعدی : گواهی دهد چهره ی زرد من

elykak
Saturday 2 August 2008, 01:13 PM
گواهی دهد چهره ی زرد من
غم ِ تو مرا زرد و بیمار کرد ... !!

بعدی : ای عاشقان ای عاشقان دل را چراغانی کنید

kaka
Sunday 10 August 2008, 05:07 PM
ای عاشقان ای عاشقان دل را چراغانی کنید
ای مهربانان چشم را از اشک بارانی کنید


سرو چمان من چرا ميل چمن نمي‌کند...

Babak_mix
Monday 11 August 2008, 07:28 AM
سرو چمان من چرا ميل چمن نمي‌کند
جامه سبز عشق را لاله به تن نمي كند

در دل آسماني ات پر كشم و رها شوم...

kaka
Monday 11 August 2008, 10:13 AM
در دل آسماني ات پر كشم و رها شوم...
همچو پرنده ای که از بند خودم رها شوم


هر آن کسي که در اين حلقه نيست زنده به عشق...

Babak_mix
Monday 11 August 2008, 11:14 AM
هر آن کسي که در اين حلقه نيست زنده به عشق
يا مرده به نفرين است يا فرشته ايست در بهشت

وقتي كه ديدي دلم ز دوريت چه كرد...

kaka
Monday 11 August 2008, 07:54 PM
وقتي كه ديدي دلم ز دوريت چه كرد...
چون شیشه ای شکست از دوریت چه سرد

زلف بر باد مده تا ندهي بر بادم...

Babak_mix
Tuesday 12 August 2008, 08:26 AM
زلف بر باد مده تا ندهي بر بادم
شانه بر زلف بزن تا نروي از يادم

همه جا بوي خوش ساغر جانان آمد...

kaka
Wednesday 13 August 2008, 05:07 PM
همه جا بوي خوش ساغر جانان آمد...
بوی مهر و بوی لطف و بوی ایمان آمد D:

نيست بر لوح دلم جز الف قامت دوست...

Babak_mix
Monday 18 August 2008, 06:59 AM
نيست بر لوح دلم جز الف قامت دوست
هرچه از دوست رسد بر دل ديوانه نكوست

درد دنيا دارم و مرهم نباشد در جهان...

kaka
Monday 18 August 2008, 09:22 AM
درد دنيا دارم و مرهم نباشد در جهان...
ای تو تنها مرهمم با من بمان با من بمان

عقل ديوانه شد آن سلسله مشکين کو...

Babak_mix
Monday 18 August 2008, 11:02 AM
عقل ديوانه شد آن سلسله مشکين کو
جگرم سوخت، بگو جام دل خونين كو

صبح و شب ياد تو و بوي خوشت مي آيد...

fanoos
Monday 18 August 2008, 08:46 PM
صبح و شب یاد تو و بوی خوشت می آید
هر کجا پا بنهم چشم . تو را میابد


نرود یاد تو از خاطر من گر بروی...

Babak_mix
Tuesday 19 August 2008, 07:10 AM
نرود یاد تو از خاطر من گر بروی
نرو اي دوست كه يادت نفس و جان منست

فكر بي تو شدن و مرگ زمان يكسان است...

fanoos
Tuesday 19 August 2008, 11:33 AM
فکر بی تو شدن و مرگ زمان یکسان است
زندگی بی تو برایم مثل یک زندان است



یکدم مرا به گوشه ای راحت رها مکن..

Babak_mix
Tuesday 19 August 2008, 12:56 PM
یکدم مرا به گوشه ای، راحت رها مکن
فانوس راه عشق را، از من جدا مكن

هستم ستاره اي در دام شب اسير...

fanoos
Tuesday 19 August 2008, 03:13 PM
هستم ستاره ای در دام شب اسیر
گشتی فرشته ای بر بام یک امیر
از من گسسته ای از من رمیده ای
قلبم شکسته ای عشقم ندیده ای


بودی پرنده ام در آسمان عشق...

Babak_mix
Wednesday 20 August 2008, 06:35 AM
بودی پرنده ام در آسمان عشق
گشتم ترانه ات در كهكشان عشق
تنها و بي نشان فانوس راه من !
آخر كشم پري در بي كران عشق

يادي كن از دلم چون، زندانيت شدم...

fanoos
Wednesday 20 August 2008, 09:05 PM
یادی کن از دلم چون .زندانیت شدم
در کاروان غم من. همراهیت شدم

با خود هنوز هم من غمگین نشسته ام چون...

elykak
Wednesday 20 August 2008, 09:16 PM
با خود هنوز هم من غمگین نشسته ام چون
دلتنگ دیدن تو ، من غرق انتظارم ... !

Guitaro
Thursday 21 August 2008, 03:56 PM
با خود هنوز هم من غمگین نشسته ام چون
دلتنگ دیدن تو ، من غرق انتظارم ... !

مصراع بعدی رو نگفتیا ! ^.^

elykak
Thursday 21 August 2008, 06:18 PM
از مزایای پیر شدنه ;)

خب مصرع بعدی :

روز وصل دوست داران یاد باد

Guitaro
Thursday 21 August 2008, 07:08 PM
روز وصل دوست داران یاد باد
آن هوای عشق و مستی یاد باد

بعدی :

هوا هوای بهار است و باده باده ی ناب

elykak
Friday 22 August 2008, 08:31 PM
هوا هوای بهار است و باده باده ی ناب
ولیک عشق تو کو ؟ دور ِ دور ، همچو سراب !!

بعدی : بیا تا گل بر افشانیم و می در ساغر اندازیم

Babak_mix
Saturday 23 August 2008, 06:38 AM
بیا تا گل بر افشانیم و می در ساغر اندازیم
به ياد ساقي بي دست، بيا خون جگر ريزيم

كنارم لحظه اي بنشين، نرو من را نكن نفرين...

hichnafar
Sunday 24 August 2008, 11:57 AM
كنارم لحظه اي بنشين، نرو من را نكن نفرين
جان من هم درفرار ست دیگر ندارم بیش از این

بعدی
از بد اندیشان نیندیشم که یار من تویی

elykak
Sunday 24 August 2008, 08:26 PM
از بد اندیشان نیندیشم که یار من تویی
آگه از این روز و حال ِِ داغ و زار ِ من تویی

بعدی : دیدی ای دل که غم یار دگر بار چه کرد ؟!

fanoos
Monday 25 August 2008, 01:53 PM
دیدی ای دل که غم یار دگر بار چه کرد ؟!
آتشی برهمه جانم بزد و زود برفت


بعدی : ای دوست برای دل من شمع تو بودی

kaka
Monday 25 August 2008, 07:31 PM
ای دوست برای دل من شمع تو بودی...
آخر تو برای این دلم بود و نبودی

اي قباي پادشاهي راست بر بالاي تو...

apsez
Tuesday 26 August 2008, 07:05 AM
اي قباي پادشاهي راست بر بالاي تو
کاش می شد قسمت من حال و احوالات تو !


ای مرغ سحر حاجت ما را به پرت کش

Babak_mix
Tuesday 26 August 2008, 09:11 AM
ای مرغ سحر حاجت ما را به پرت کش
تا عشق شود زير پرت مهد ستايش

عقل دادم دست عشق، بر باد رفتم تا ابد...

kaka
Tuesday 26 August 2008, 10:13 AM
عقل دادم دست عشق، بر باد رفتم تا ابد...
از کنار عاقلان دل شاد رفتم تا ابد

گر مي فروش حاجت رندان روا کند...

apsez
Tuesday 26 August 2008, 02:17 PM
گر مي فروش حاجت رندان روا کند
بیچاره دست خالی از اینجا کجا رود ؟!



ای آنکه به دست نامدی ، خوش باشی

kaka
Friday 29 August 2008, 11:14 AM
ای آنکه به دست نامدی ، خوش باشی
همراه ستارگان مه کش باشی ...

ماجراي من و معشوق مرا پايان نيست...

apsez
Saturday 30 August 2008, 06:39 AM
ماجراي من و معشوق مرا پايان نيست
کاش پایان جهان را به دلم ربط دهند

در آسمان تیره اینجاها ، بال و پری برای پریدن نیست

hichnafar
Sunday 31 August 2008, 10:46 AM
در آسمان تیره اینجاها ، بال و پری برای پریدن نیست
خواستم اوج بگیرم ، بالم شکستند و گفتند ایست !

بعدی
آه که از جورچرخ ،وز ستم روزگار

Babak_mix
Sunday 31 August 2008, 01:03 PM
آه که از جورچرخ ،وز ستم روزگار
آمد به لب جانم و تمام شد عمر يار

در دلم آتش به پا كن سردي جانم بگير...

nabegheh95
Sunday 31 August 2008, 02:05 PM
در دلم آتش به پا كن سردي جانم بگير
من که افتادم زپا پس تو دستانم بگیر

باز هم، آمدی تو بر سر راهم ...

fanoos
Monday 1 September 2008, 09:41 PM
در دلم آتش به پا كن سردي جانم بگير
من که افتادم زپا پس تو دستانم بگیر

باز هم، آمدی تو بر سر راهم ...




باز هم آمدی تو بر سر راهم
باز هم تو نشنیدی گریه و آهم



هر شب از عشق تو فرهاد منم شیرینت...

Babak_mix
Tuesday 2 September 2008, 07:43 AM
هر شب از عشق تو فرهاد منم شیرینت
ليلي من تو شدي در شب مجنوني من

ساز من افسرده شد، قلب بي جانم شكست...

kaka
Tuesday 2 September 2008, 12:12 PM
ساز من افسرده شد، قلب بي جانم شكست...
چشمهای خسته ام دل به عشق تو نبست


به عشق روي تو روزي که از جهان بروم...

fanoos
Thursday 4 September 2008, 11:56 PM
به عشق روی تو روزی که از جهان بروم
غم فراق تورا با خود از جهان ببرم


تو که نزدیک نمی آیی و هر دم دوری...

E_h_s_a_n
Friday 5 September 2008, 01:00 AM
تو که نزدیک نمی آیی و هر دم دوری
هر لحظه بسوزم من از این آتش دوری

------------------------------------------
دل دیدن رویت از خدا میخواهد

kaka
Monday 15 September 2008, 10:04 AM
دل دیدن رویت از خدا میخواهد...
احوال دلم فقط خدا می داند

مژده دادند که بر ما گذري خواهي کرد ...

marzi_a1732
Wednesday 29 October 2008, 08:53 PM
مژده دادند که بر ما گذري خواهي کرد
دل محنت زده ام چشم براه است هنوز

دلت به وصل گل ای بلبل سحر خوش باد ....

fanoos
Wednesday 29 October 2008, 10:49 PM
دلت به وصل گل ای بلبل سحر خوش باد
ز این وصال بمان همیشه خرم و شاد


دل عاشقم به یادت گره از فلک گشاید..

kaka
Thursday 30 October 2008, 08:23 AM
دل عاشقم به یادت گره از فلک گشاید...
و دمی بدون یادت نفسی هرگز نشاید

مرا اميد وصال تو زنده مي‌دارد ...

marzi_a1732
Friday 31 October 2008, 11:13 PM
مرا اميد وصال تو زنده مي‌دارد
وگرنه این دل تنها همیشه می نالد

نشان عهد و وفا نیست در تبسم گل....

kaka
Thursday 6 November 2008, 11:07 AM
نشان عهد و وفا نیست در تبسم گل...
تمام عمر گرانمایه اش همین دو صباست !

عجب بالا و پایین داره دنیا ...

marzi_a1732
Tuesday 11 November 2008, 08:33 PM
عجب بالا و پایین داره دنیا
گهی مهر و گهی کین داره دنیا (کین = کینه)



باغبان، از من آزرده نشو غنچه نچیدم .........

kaka
Monday 17 November 2008, 05:15 PM
باغبان، از من آزرده نشو غنچه نچیدم ...
من از این گلها بریدم چون تو دیدم

تو گر با من چرا من از تو دورم ؟ ...

hichnafar
Tuesday 18 November 2008, 08:39 PM
توگر بامن چرا من از تو دورم
تو گر نوری چرا من با تو کورم

بعدی
مراگفتی که دل دریا کن ای دوست

Majed
Wednesday 19 November 2008, 07:25 PM
مراگفتی که دل دریا کن ای دوست
برای عاشقی پروا کن ای دوست


- تو دوری از برم دل در برم نیست

marzi_a1732
Sunday 23 November 2008, 09:38 AM
تو دوری از برم دل در برم نیست
همی گویم به زاری دلبرم نیست

جمال شخص نه چشم است و زلف وعارض و خال

Majed
Sunday 23 November 2008, 12:46 PM
جمال شخص نه چشم است و زلف وعارض و خال
به باطن نگر که هم سیرت است و خوی و جمال

شعر از این سخت تر نبود بدی؟... :)

------------------------------------
آدمی میشناسم که از دوزخ ، خوف و تشویش دارد و من نه

kaka
Friday 5 December 2008, 12:14 PM
آدمی میشناسم که از دوزخ ، خوف و تشویش دارد و من نه
توی زندگی همیشه و هر جا,غصه ی کم و بیش دارد و من نه

روزگاريست که سوداي بتان دين من است ...

mos167
Friday 5 December 2008, 12:22 PM
روزگاریست که سودای بتان دین من است
غم این کار نشاط دل غمگین من است

بعدی :
ماییم و می و مطرب و این کنج خراب

kaka
Tuesday 9 December 2008, 09:44 AM
ماییم و می و مطرب و این کنج خراب
ماییم و خیال یار چون نقش بر آب یا (ماییم و خیال برکه ای همچو سراب )
رسم بدعهدي ايام چو ديد ابر بهار ...

fanoos
Wednesday 17 December 2008, 10:12 PM
رسم بد عهدی ایام چو دید ابر بهار
خجل از این همه زاری شد و رفت


ای آسمان به سوز دل من گواه باش...

mos167
Wednesday 17 December 2008, 11:11 PM
ای آسمان به سوز دل من گواه باش...
دمی برو به پیش یار و کمی گریان باش

--
در عجبم از مرام این مردم پست..

fanoos
Wednesday 17 December 2008, 11:54 PM
در عجبم از مرام این مردم پست
تعجب نکن دوره زمونه همین هست(دی)

من با امید وصل تو شب را شکسته ام...

mos167
Thursday 18 December 2008, 12:31 AM
من با امید وصل تو شب را شکسته ام...
افسوس که صبح هم نشانی ز تو من ندیده ام

آنکس که مرا ندیده بگذاشت ..

fanoos
Thursday 18 December 2008, 08:39 PM
آنکس که مرا ندیده بگذاشت
حالا به ندیدن عادت کردست

شمع خاموش شد از تندی باد..

mos167
Thursday 18 December 2008, 09:53 PM
آنکس که مرا ندیده بگذاشت
حالا به ندیدن عادت کردست

شمع خاموش شد از تندی باد..

پس قافیش کجا رفت ؟

شمع خاموش شد از تندی باد
خاموش نشد مهر تو از سینه ی ما

fanoos
Thursday 18 December 2008, 11:02 PM
لزوما همه ابیات قافیه ندارن ...وزن هم مهمه

حالا مصرع بعدی کجا رفت؟(دی:)

violin-m
Thursday 18 December 2008, 11:44 PM
حالا مصرع بعدی کجا رفت؟
با دل ما در پی عشق و صفا رفت :az:am


امشب که سرم داغه طبع شعرم خدا دانه ......

hichnafar
Wednesday 24 December 2008, 08:17 PM
امشب که سرم داغه طبع شعرم خدا دانه
به چه حرف می رود و سوی کدام خانه
بعدی
چو نی نالدم استخوان از جدایی

Mona
Wednesday 7 January 2009, 07:30 PM
چو ني نالدم استخوان از اين جدايي
كه سوختم واي از جدايي واي از جدايي
بعدي:
دعايي گر نمي گويي به دشنامي عزيزم كن.....

Mohi_Liebert
Wednesday 7 January 2009, 10:03 PM
دعايي گر نمي گويي به دشنامي عزيزم كن
اگر نا مهربانی پس جفایم کن


چون عهده نمی شود کسی فردا را...

kaka
Saturday 10 January 2009, 09:29 PM
چون عهده نمی شود کسی فردا را...
امروز بیا و فرصتی ده ما را (ده = بده)

اي آن که به تقرير و بيان دم زني از عشق ...

mos167
Saturday 10 January 2009, 11:42 PM
اي آن که به تقرير و بيان دم زني از عشق
بی چاره و بی فغان زنی دم از عشق

گو زهد چهل ساله به هیهات بر آرید...

hichnafar
Monday 19 January 2009, 02:52 PM
گو زهد چهل ساله به هیهات برآرید
وز رندی و مستی در این راه در آیید

بعدی :
گرمن زمی مغانه مستم هستم

Babak_mix
Tuesday 20 January 2009, 06:32 AM
گر من زمی مغانه مستم هستم
مستي ز پياله ي شرابت جُستم

بعدي :
روزي نشود كه يادت از ياد رود

kaka
Tuesday 20 January 2009, 01:49 PM
روزي نشود كه يادت از ياد رود
این غم زده را نگاهت از یاد رود

دیوانه ای زنجیریم , زنجیر زلف یار کو ؟

violin-m
Tuesday 20 January 2009, 11:04 PM
دیوانه ای زنجیریم , زنجیر زلف یار کو ؟
مادر او آرایشگر است،آن سلسله گیسوی یار کو؟


من تو رادیدم که امروزم روز نیست

marzi_a1732
Wednesday 21 January 2009, 05:38 PM
من تو را دیدم که امروزم روز نیست
بی تو ترسم که هر روز نباشد ما را

ای ساربان آهسته رو، کارام جانم می رود

Mona
Wednesday 21 January 2009, 06:11 PM
ای ساربان آهسته رو، کارام جانم می رود
كارام جانم امشب، تنها و بي ما مي رود




دريا به خيال خويش موجي دارد

hichnafar
Friday 13 February 2009, 08:58 PM
دریابه خیال خویش موجی دارد
امانه که در محضرعشاق خروشی آرد
(بسی بدشد :D)
من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید

nabegheh95
Sunday 15 February 2009, 01:15 PM
من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید
گاهگاهی مرا در گوشه دل یاد کنید
------------
صبح است ساقیا قدحی پر شراب کن

m_abdi
Sunday 15 February 2009, 05:44 PM
صبح است ساقیا قدحی پرشراب کن
دور فلک درنگ ندارد شتاب کن شتاب کن

---------------------------------------------------
ایزد چو گل وجود ما می آراست

kaka
Tuesday 17 February 2009, 02:14 PM
سلام

m_abdi عزیز لطف کنید مصراع دوم رو خودتون بگید و اصل رو ننویسید ... ممنون

ایزد چو گل وجود ما می آراست
از قعر وجودمان صدایی برخاست یا از هر چه بدی درون ما کاست (کم کرد)

marzi_a1732
Tuesday 17 February 2009, 04:57 PM
kakaی عزیز
مصرع یادت رفته!!!

kaka
Tuesday 17 February 2009, 09:52 PM
سلام , ببخشید طبق معمول بله ...

مصراع بعد :

بيا که با سر زلفت قرار خواهم کرد ...

nabegheh95
Wednesday 18 February 2009, 01:22 PM
بيا که با سر زلفت قرار خواهم کرد ...
گر تو نباشی گریه بسیار خواهم کرد.

-------------------------------
تو کز محنت دیگران بی غمی

m_abdi
Wednesday 18 February 2009, 02:23 PM
تو کز محنت دیگران بی غمی
نگه کن در آیینه خود را دمی

----------------------------------
چون ابر به نوروز رخ لاله بشست

zahra2003
Wednesday 18 February 2009, 04:50 PM
چون ابر به نوروز رخ لاله بشست
هيچ از داغ دل لاله نگفت

---------------------------------
به مهر غير در اخلاص من خلل کردي

m_abdi
Wednesday 18 February 2009, 09:26 PM
به مهر غير در اخلاص من خلل کردي
نبخشودم ترا چون بی علل کردی
---------------------------------------------
گر باده به کوه وردهی رقص کند

fatemeh.1994
Wednesday 18 February 2009, 10:21 PM
گر باده به کوه وردهی رقص کند

جان و تن عشاق همگی لرز کند

،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،، ،،،،،،،،،،،،،،،

هرچند که دل را غم عشق آیین است

Mona
Wednesday 18 February 2009, 11:10 PM
هرچند که دل را غم عشق آیین است
مغموم و فسرده از پي آن نشوم

------------------------------------------------

سخن ار شعر بود جان دارد

m_abdi
Thursday 19 February 2009, 09:54 AM
سخن ار شعر بود جان دارد
دان عشق در دل ما میکارد
--------------------------------------
ساقی ار باده از این دست به جام اندازد

fatemeh.1994
Saturday 21 February 2009, 02:39 PM
ساقی ار باده از این دست به جام اندازد

شوق معشوق پرستی به دلم اندازد
............................................
تا چند مرا به دست هجران دادن ؟

marzi_a1732
Saturday 21 February 2009, 03:52 PM
تا چند مرا به دست هجران دادن
در شوق رخت هزار دم جان دادن
----------------

در حسرت دیدار رخت، روز و شبم در گذر است

m_abdi
Saturday 21 February 2009, 10:37 PM
در حسرت دیدار رخت، روز و شبم در گذر است
شوق من گوشه آن چشم خماری صنم است

----------------------------------------------------------
صانع به جهان کهنه همچون ظرفی است

hichnafar
Friday 6 March 2009, 07:07 PM
صانع به جهان کهنه همچون ظرفی است
که درونش لمس آینده به جاست

بعدی:
نهادم عقل را ره توشه از می

nabegheh95
Wednesday 11 March 2009, 01:21 PM
نهادم عقل را ره توشه از می
ببردم دل را با نوای نی


--------------------
اگر گفتم دعای می فروشان

m_abdi
Thursday 12 March 2009, 12:06 AM
اگر گفتم دعای می فروشان
که پندش به ز این نیرنگ پوشان
----------------------------------------
عید آمد و کارها نکو خواهد شد

Mona
Thursday 12 March 2009, 06:35 AM
عید آمد و کارها نکو خواهد شد
بزن مطرب كزين بهتر نخواهد شد

______________________________



يكبار دگر نسيم نوروز وزيد

nabegheh95
Thursday 12 March 2009, 07:21 AM
يكبار دگر نسيم نوروز وزيد
بادا که ایام خوش و به روز رسید

دیگه دارم شاعر می شمااااااا
--------------------------------------
به چمن خرام و بنگر بر تخت گل که لاله

Mona
Thursday 12 March 2009, 10:23 AM
به چمن خرام و بنگر بر تخت گل که لاله
خوش نشسته و مي نوازد روح را


__________________________


بر سفره‌ی هفت سين نشستن نيكوست

nabegheh95
Monday 4 May 2009, 10:21 AM
بر سفره‌ی هفت سين نشستن نيكوست

تو را شادی و سلامتی بر من آرزوست

---------------------------
پند بی حاصل مگو، حرف آب و گل مگو

fatemeh.1994
Monday 4 May 2009, 02:55 PM
پند بی حاصل مگو، حرف آب و گل مگو
چون به مستان می رسی ، از نشاط دل بگو

:::::::::::::::::::::::::::::::::::

فریاد که از عمر جهان هر نفسی رفت

nabegheh95
Monday 11 May 2009, 10:22 AM
فریاد که از عمر جهان هر نفسی رفت
هر روز دل ما از طرز نگاه نفسی رفت

در اینجا کلمه نفس دو معنی داره. بر و بچ شاعر می دونن دیگه، ای بابا:66:
--------------------------------------
چنان ابری به پیش ما چه بستی؟

kaka
Wednesday 10 June 2009, 11:55 PM
چنان ابری به پیش ما چه بستی؟
گرت مهر است بنما (تا که هستی) ! (تا زمانی که هستی)

ما را که به خدمتت رسیدن سخت است ...

HamedSedighi
Thursday 11 June 2009, 12:10 AM
ما را که به خدمتت رسیدن سخت است
آن چیز که در هواست دست من است



درآ که در دل خسته توان درآید باز(حافظ)