Amir
Thursday 15 November 2007, 10:32 AM
You can see links before reply
اشاره:
اولین فرهنگ عظیمی كه كل جامعه خود را با جادوی موسیقی و رقص درآمیخت، مصر باستان بود. مصریان باستان از زندگی به تمامی استفاده میكردند و در مصر باستان جشنی برگزار نمیشد، مگر اینكه در آن موسیقی و رقص وجود داشت. در مهمانیها خوانندگان و رقصندهها، همنوا با صدای چنگ، عود، طبل، فلوت، دایرهزنگی، قاشقك و سنج برنامه اجرا میكردند. در جشنوارهها، جمعیت كف میزدند و میخواندند و با ریتم اركسترهای مصری همنوایی میكردند، درحالیكه رقصندهها با حركات حیرتانگیزی با آنها همراهی میكردند.
اغلب مصریان باستان بیدین بودند و زندگی روحانی آنها منحصر به اجرای موسیقی و رقص بود. این جنبه مهم زندگی روزمره مصریها به دوران قبل از تشكیل سلسلهها برمیگردد. معماری و وسایل سفالی باقیمانده از آن دوران نشان میدهد كه موسیقی در مصر، حتی در دورههای بسیار كهن، از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است. این اهمیت از تعداد فراوان سازهای دوران كهن مصر باستان كه در موزههای مختلف دنیا وجود دارد نیز مشهود است.
در بسیاری از صحنههای ضیافتهایی كه در آرامگاههای مصر باستان بر دیوارها تصویر شدهاند، غیردینی بودن مهمانیها بهخوبی مشاهده میشود. این تصاویر بیش از آنكه وقایع حقیقی را نشان دهند، نشانهای از آرمانها و ایدهآلهای مصریان باستان هستند. اجزای اصلی این صحنهها در طول تاریخ، در مصر تغییر چندانی نكرده و تا دوران پادشاهی نوین همچنان به همان شكل باقی مانده است.
در حدود قرن هیجدهم، تغییری بنیادین در كاراكتر در ترانهخوانی و رقص و مفهوم و حس كلی كه از این صحنهها درك میشود، به وجود آمد. در این دوره، حس اروتیك در این هنرها به شكلی بارز جلوه میكند. گلهای نیلوفر آبی، مهر گیاه، كلاهگیسها و میوههای كاج و همچنین زنان و مردانی كه لباسهای بدننما به تن دارند و حركات و اطوارهای اغراقآمیز، این حس را در بیننده ایجاد میكنند. موسیقی، عشق و حساسیت در بیشتر تمدنها سینه به سینه منتقل میشود و این مسأله در دوران باستان هم مثل دنیای معاصر و در زمینههای مختلف دیده میشود. موسیقی در كلیت خود، جزء عمدهای از زندگی و بخش مهمی از زندگی روحانی و غیرروحانی بشر است.
احتمالاً بهترین نشانه لذتجویی مصریان باستان و ارزش موسیقی و رقص در تمدن مصر، نوعی پاپیروس كنایهآمیز است كه در آن یك قاطر را در حال نواختن هارپ، شیر را در حال نواختن چنگ، تمساح را در حال نواختن عود و یك میمون را در حال نواختن دونی نشان میدهد.
رقص در مصر باستان
رقص فقط یك گذران لذتبخش در مصر باستان نبود. از روزگاران بسیار كهن تصاویری از زنانی كه احتمالاً الهه یا راهبه هستند، به دست آمده است كه آنها را در حال رقصیدن با دستهای كشیده رو به بالا نشان میدهد. در این دوران رقص بیتردید جزء مهمی از آیینهای مذهبی و اعیاد در مصر باستان بوده است.
مردم عادی بسیار در معرض موسیقی قرار میگرفتند. بردهها با ترانهها و سازهای كوبهای، با حركات ریتمیك به صورتی موزون كار میكردند و افرادی در خیابانها میرقصیدند و رهگذرها را سرگرم میكردند. در زندگی عادی و روزمره، موسیقیدانها و رقصندهها بخش مهم و منسجمی از ضیافتها و جشنها بودند. گروههای رقصنده همیشه اجیر میشدند تا در مهمانیها، اقامتگاهها و معابدی كه در آنها مراسم مذهبی اجرا میشد، برقصند. برخی از زنان حرمسراها هم ناچار بودند موسیقی و رقص را یاد بگیرند، اما هیچ مصری اصیل زادهای در معرض عام نمیرقصید. اشراف و بزرگان، خدمتكارها یا بردگانی را اجیر میكردند تا در ضیافتهایشان، مهمانان آنها را سرگرم كنند. الیزابت آرتمیس مورات(1)، استاد حركات موزون، رقصهای مصر باستان را به شش دسته تقسیم میكند:
× رقصهای مذهبی
× رقصهای غیرمذهبی و جشنوارهای
× رقصهای ضیافتی
× رقصهای حرمسراها
× رقصهای مبارزهای
× رقصهای خیابانی
در مصر باستان رقصهای آیینی ویژهای وجود داشت كه برای موفقیت آیینهای دینی و مراسم تدفین، جنبه حیاتی داشت. این موضوع، بهویژه در مورد رقصندههای مو(2) واقعیت داشت. آنها كسانی بودند كه دامن مردانه میپوشیدند و تاجهای نیی بر سر میگذاشتند و در كنار تشییعكنندگان تابوت، برنامه اجرا میكردند.
با پیدایش آیین دینی واسیر(3) (در یونان اوسیریس(4))، رقص عنصری حیاتی در جشنوارههایی شد كه برای او و آست(5) (در یونان ایسیس(6))، خواهر ـ همسرش برگزار میشد. این جشنوارهها در تمام طول سال ادامه داشت. رقص در جشنوارههایی هم كه متعلق به آپیس(7) بود، اهمیت داشت.
رقص از موسیقی تفكیكناپذیر بود و بنابراین در تمام نقاشیهای مقابر فراعنه و معابد، رقصندهها همراه با گروه نوازندگان دیده میشوند و یا خودشان قاشقك میزنند تا ریتم را حفظ كنند. بین رقص و كاری كه امروز بهعنوان آكروبات مطرح است، تفاوت زیادی وجود نداشت. بسیاری از رقصندههایی كه در نقاشیهای معابد و مقابر تصویر شدهاند، حركات ورزشی ازجمله پشتكوارو و امثال آنها را انجام میدادند.
حركات رقصندههای مصری نامهایی چون «هدایت یك حیوان»، «به دست آوردن طلا» و «گرفتن پیروزمندانه قایق» را به خود گرفته بود.
در این نقاشیها هرگز رقصیدن زنان و مردان را با هم نمیبینیم، بلكه زنها بهصورت زوج میرقصیدند.
1. Elizabeth Artemis Mourat
2. Muu – Dancers
3. Wasir
4. Osiris
5. Aset
6. Isis
7. Apis
منبع سوره مهر
می گم این مصری ها هم عجب خفن هایی هستنا :g
اشاره:
اولین فرهنگ عظیمی كه كل جامعه خود را با جادوی موسیقی و رقص درآمیخت، مصر باستان بود. مصریان باستان از زندگی به تمامی استفاده میكردند و در مصر باستان جشنی برگزار نمیشد، مگر اینكه در آن موسیقی و رقص وجود داشت. در مهمانیها خوانندگان و رقصندهها، همنوا با صدای چنگ، عود، طبل، فلوت، دایرهزنگی، قاشقك و سنج برنامه اجرا میكردند. در جشنوارهها، جمعیت كف میزدند و میخواندند و با ریتم اركسترهای مصری همنوایی میكردند، درحالیكه رقصندهها با حركات حیرتانگیزی با آنها همراهی میكردند.
اغلب مصریان باستان بیدین بودند و زندگی روحانی آنها منحصر به اجرای موسیقی و رقص بود. این جنبه مهم زندگی روزمره مصریها به دوران قبل از تشكیل سلسلهها برمیگردد. معماری و وسایل سفالی باقیمانده از آن دوران نشان میدهد كه موسیقی در مصر، حتی در دورههای بسیار كهن، از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است. این اهمیت از تعداد فراوان سازهای دوران كهن مصر باستان كه در موزههای مختلف دنیا وجود دارد نیز مشهود است.
در بسیاری از صحنههای ضیافتهایی كه در آرامگاههای مصر باستان بر دیوارها تصویر شدهاند، غیردینی بودن مهمانیها بهخوبی مشاهده میشود. این تصاویر بیش از آنكه وقایع حقیقی را نشان دهند، نشانهای از آرمانها و ایدهآلهای مصریان باستان هستند. اجزای اصلی این صحنهها در طول تاریخ، در مصر تغییر چندانی نكرده و تا دوران پادشاهی نوین همچنان به همان شكل باقی مانده است.
در حدود قرن هیجدهم، تغییری بنیادین در كاراكتر در ترانهخوانی و رقص و مفهوم و حس كلی كه از این صحنهها درك میشود، به وجود آمد. در این دوره، حس اروتیك در این هنرها به شكلی بارز جلوه میكند. گلهای نیلوفر آبی، مهر گیاه، كلاهگیسها و میوههای كاج و همچنین زنان و مردانی كه لباسهای بدننما به تن دارند و حركات و اطوارهای اغراقآمیز، این حس را در بیننده ایجاد میكنند. موسیقی، عشق و حساسیت در بیشتر تمدنها سینه به سینه منتقل میشود و این مسأله در دوران باستان هم مثل دنیای معاصر و در زمینههای مختلف دیده میشود. موسیقی در كلیت خود، جزء عمدهای از زندگی و بخش مهمی از زندگی روحانی و غیرروحانی بشر است.
احتمالاً بهترین نشانه لذتجویی مصریان باستان و ارزش موسیقی و رقص در تمدن مصر، نوعی پاپیروس كنایهآمیز است كه در آن یك قاطر را در حال نواختن هارپ، شیر را در حال نواختن چنگ، تمساح را در حال نواختن عود و یك میمون را در حال نواختن دونی نشان میدهد.
رقص در مصر باستان
رقص فقط یك گذران لذتبخش در مصر باستان نبود. از روزگاران بسیار كهن تصاویری از زنانی كه احتمالاً الهه یا راهبه هستند، به دست آمده است كه آنها را در حال رقصیدن با دستهای كشیده رو به بالا نشان میدهد. در این دوران رقص بیتردید جزء مهمی از آیینهای مذهبی و اعیاد در مصر باستان بوده است.
مردم عادی بسیار در معرض موسیقی قرار میگرفتند. بردهها با ترانهها و سازهای كوبهای، با حركات ریتمیك به صورتی موزون كار میكردند و افرادی در خیابانها میرقصیدند و رهگذرها را سرگرم میكردند. در زندگی عادی و روزمره، موسیقیدانها و رقصندهها بخش مهم و منسجمی از ضیافتها و جشنها بودند. گروههای رقصنده همیشه اجیر میشدند تا در مهمانیها، اقامتگاهها و معابدی كه در آنها مراسم مذهبی اجرا میشد، برقصند. برخی از زنان حرمسراها هم ناچار بودند موسیقی و رقص را یاد بگیرند، اما هیچ مصری اصیل زادهای در معرض عام نمیرقصید. اشراف و بزرگان، خدمتكارها یا بردگانی را اجیر میكردند تا در ضیافتهایشان، مهمانان آنها را سرگرم كنند. الیزابت آرتمیس مورات(1)، استاد حركات موزون، رقصهای مصر باستان را به شش دسته تقسیم میكند:
× رقصهای مذهبی
× رقصهای غیرمذهبی و جشنوارهای
× رقصهای ضیافتی
× رقصهای حرمسراها
× رقصهای مبارزهای
× رقصهای خیابانی
در مصر باستان رقصهای آیینی ویژهای وجود داشت كه برای موفقیت آیینهای دینی و مراسم تدفین، جنبه حیاتی داشت. این موضوع، بهویژه در مورد رقصندههای مو(2) واقعیت داشت. آنها كسانی بودند كه دامن مردانه میپوشیدند و تاجهای نیی بر سر میگذاشتند و در كنار تشییعكنندگان تابوت، برنامه اجرا میكردند.
با پیدایش آیین دینی واسیر(3) (در یونان اوسیریس(4))، رقص عنصری حیاتی در جشنوارههایی شد كه برای او و آست(5) (در یونان ایسیس(6))، خواهر ـ همسرش برگزار میشد. این جشنوارهها در تمام طول سال ادامه داشت. رقص در جشنوارههایی هم كه متعلق به آپیس(7) بود، اهمیت داشت.
رقص از موسیقی تفكیكناپذیر بود و بنابراین در تمام نقاشیهای مقابر فراعنه و معابد، رقصندهها همراه با گروه نوازندگان دیده میشوند و یا خودشان قاشقك میزنند تا ریتم را حفظ كنند. بین رقص و كاری كه امروز بهعنوان آكروبات مطرح است، تفاوت زیادی وجود نداشت. بسیاری از رقصندههایی كه در نقاشیهای معابد و مقابر تصویر شدهاند، حركات ورزشی ازجمله پشتكوارو و امثال آنها را انجام میدادند.
حركات رقصندههای مصری نامهایی چون «هدایت یك حیوان»، «به دست آوردن طلا» و «گرفتن پیروزمندانه قایق» را به خود گرفته بود.
در این نقاشیها هرگز رقصیدن زنان و مردان را با هم نمیبینیم، بلكه زنها بهصورت زوج میرقصیدند.
1. Elizabeth Artemis Mourat
2. Muu – Dancers
3. Wasir
4. Osiris
5. Aset
6. Isis
7. Apis
منبع سوره مهر
می گم این مصری ها هم عجب خفن هایی هستنا :g