PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : درباره يك نوازنده پيانو:چشم هاى منتظر



Leon
Saturday 17 November 2007, 11:18 AM
با حضور على رهبرى در منصب رهبر اركستر سمفونيك تهران، بسيارى از ايرانيان داخل كشور با چهره برجسته اى روبرو شدند كه پيش از آن نام او را حتى يك بار هم نشنيده بودند. با چهره هايى ايرانى كه در خارج از ايران بسا شناخته شده تر هستند تا داخل. يكى ديگر از موسيقيدانان ايرانى تبار كه در سطوح بين المللى چهره اى كاملاً شناخته شده به شمار مى رود ولى هموطنان داخل كشور شناخت چندانى از وى ندارند پيانيست برجسته اى است به نام «گوتليب اميدواليش». گرچه به طور رسمى، مليت واليش اتريشى محسوب مى شود ليكن او هيچگاه تبار ايرانى خود را انكار نمى كند و هر از چندگاهى به وطن مادرى خود مى آيد و كنسرت هاى بى سروصدايى برپا مى كند. البته به نظر مى رسد رسيتال هاى پيانويى كه او در تهران برگزار مى كند، بيش از هر چيزى در حكم كنسرتى مقدماتى براى وى محسوب مى شود؛ تمرينى براى اجراهاى مهمتر در تالارهاى معتبر جهانى نظير «موزيك فراين» و «كارينگى هال».
واليش در سال ۱۹۷۸ در وين و در خانواده اى موسيقيدان متولد شد و نخستين دروس موسيقى را از مادرش فراگرفت. او در سن شش سالگى وارد مؤسسه اى تحت نظارت دانشگاه موسيقى و نمايش وين شد و زير نظر «هانتس مديمورك» به تحصيل پرداخت. در ساليان بعد او از مكاتب استادانى همچون «لولگ مايزنبرگ» و «ديميترى باشكيرف» تأثير پذيرفت و در دور ه هاى تخصصى (master classes) پيانيست بزرگ معاصر يعنى «اشتفان بيشاپ كواشويچ» شركت جست. او در سن شانزده سالگى برنده نخست مسابقه بين المللى «جايزه استرامينسكى» در آمريكا شد. همچنين واليش در سال ۱۹۹۹ در فستيوال «ملكه اليزابت» در بروكسل كه يكى از معتبرترين مسابقات نوازندگى پيانو در سراسر جهان محسوب مى شود به گروه فيناليست ها پيوست و به عنوان جوانترين شركت كننده اى كه توانسته است بدان راه يابد معرفى شد. اين موفقيت همچنين در كنكور كلارا هاسكيل نيز در سال ۲۰۰۵ تكرار شد.
واليش در مقام تكنواز با بسيارى از اركسترهاى صاحبنام حال حاضر جهان به اجراى آثار كنسرتو پرداخته از اين ميان مى توان به اركسترهاى ذيل اشاره كرد: اركستر فيلارمونيك وين، اركستر سمفونيك راديووين، اركستر مجلسى اشتوتگارت، اركستر رويال فيلارمونيك ليورپول، فيلارمونيك زاگرب و بسيارى ديگر. رهبران اركستر برجسته اى نيز همچون «جوزپه سينوپولى»، «يهودى منوهين»، «نويل مارينر» و بسيارى از چهره هاى صاحبنام ديگر در كنسرت هاى مختلف با واليش همكارى داشته اند. واليش كنسرتهاى بى شمارى را در كشورهاى مختلف منجمله آلمان، سوئيس، اسپانيا، آمريكا، انگلستان، ژاپن و بسيارى از كشورهاى ديگر و بالاخره ايران اجرا كرده است. او هر از چند در تالار وحدت و رودكى و نيز فرهنگسراى نياوران و اداره فرهنگى سفارت اتريش در تهران رسيتال پيانو ترتيب مى دهد و على الظاهر چندى پيش در شيراز نيز پيانو نواخته است.
او علاوه بر اين ضبط هاى بى شمارى براى شبكه هاى راديويى موسيقى نظير شبكهORF، راديو بين المللى فرانسه، RTBF بلژيك و BBC لندن انجام داد و همچنين آثار متنوعى از بسيارى از آهنگسازان موسيقى كلاسيك را برروى CD به بازار روانه كرده كه از ميان اين آهنگسازان مى توان به هايدن، شومان، برامز، شوبرت، اشتراوس و استراوينسكى اشاره كرد. آخرين CD منتشر شده از اجراى اميدواليش به سوناتهاى شوبرت اختصاص دارد كه اخيراً توسط كمپانى Naxos منتشر شده است و بسيار مورد توجه منتقدان موسيقى قرار گرفته است. بزودى CD دوم از همين مجموعه سوناتهاى شوبرت توسط همين كمپانى منتشر خواهد شد.
با نگاهى اجمالى به رپرتوار اميدواليش به سرعت متوجه گستردگى و تنوع آن خواهيم شد. او دست كم سى و پنج كنسرتو پيانو از آثار مصنفانى چون باخ، هايدن، موتسارت، بتهوون، برامز، شومان، گريك، راخمانيف، بارتوك و غيره را در رپرتوار خود جاى داده است. آثار سولواى كه در اين فهرست جاى مى گيرند طيف وسيعى از دوره باروك تا آثار موسيقى مدرن را دربردارند. از جمله آهنگسازان سده بيستم كه واليش بدانها توجه نشان داده بايد به راول، وبرن وبرگ اشاره كرد.
براساس برنامه كارى اركستر سمفونيك تهران، اميدواليش در آينده اى نزديك كنسرتو پيانو شماره يك اثر پترايليچ چايكوفسكى را به همراهى اين اركستر و به رهبرى على رهبرى در تالار وحدت اجرا خواهد كرد و ما نيز بى شك در انتظار شنيدن اين كنسرت خواهيم بود.
پيش از اين نيز او تلاش كرده تا در ايران طيف گسترده اى از آثار آهنگسازان مختلف را در برنامه كارى خود جاى دهد. دركنسرت هاى پيشين او در تهران سوناتهاى هجده، بيست و شش و بيست و هشت اثر لودويگ ون بتهوون و نيز سونات در دومينور شوبرت اجرا شده اندكه نشاندهنده توجه خاص او به فرم سونات است. در تأكيد بر اين نكته مى توان آثار ديگرى از همين فرم همچون سونات دومينور موتسارت، سونات ايگور استراوينسكى و سوناتهايى از دومينكو اسكارلاتى را بدين فهرست افزود. اين موضوع يعنى توجه خاص واليش به فرم سونات اساساً حاكى از گرايشات او به موسيقى دوره كلاسيك وين است. و اين درحالى است كه بسيارى از پيانيست هاى امروزى به هر تقدير از آثار اين دوره گريز مى زنند و بيش از هر چيز قطعات دوره مابعد كلاسيك يعنى رومانتيك را در برنامه كارى خود قرار مى دهند و بدين شكل به آثار به اصطلاح «پيانيستيك» رومانتيك كه پيانوهاى مدرن امروزى را به شكلى كاراتر به خدمت مى گيرند و طبيعتاً جذابيت بيشترى را براى مخاطب غيرمتخصص خود برمى انگيزند، اولويت مى بخشند.
اميدواليش علاوه بر اين آثار مفصل و طولانى را كه در رپرتوار پيانو از جايگاه درخشانى برخوردارند براى مخاطبان تهرانى اش اجرا كرده است. از اين دسته قطعات مى توان به مجموعه وارياسيونهاى برامس بر روى تمى از پاگايننى، آينه هاى راول و هومورسك اثر شومان اشاره كرد. اهميت اين موضوع از آنجاست كه بعيد به نظر مى رسد در آينده اى نزديك اين آثار مجدداً در تهران و در يك كنسرت نواخته شوند، مگر آنكه بخت مجدداً به ما رو كند و ما شاهد حضور پيانيست برجسته و ممتازى همچون اميدواليش باشيم.
در هرحال يقيناً او بر تبار ايرانى خود افتخار مى كند.
بايد تا تيرماه سال آتى منتظر بود. بى شك چشم هاى منتظرى هستند تا پس از سالها انتظار، شاهد اجراى رسيتالى در ايران در حد و اندازه استانداردهاى آكادميك جهانى باشند