akanani
Sunday 18 November 2007, 10:16 AM
شمارش معكوس براي بيست و سومين جشنواره موسيقي فجر آغاز شده است؛ جشنوارهاي كه قرار است بهعنوان مهمترين رويداد موسيقايي ايران قلمداد شود.
اتفاقي كه تا كنون هيچ گاه روي نداده و نتوانسته است جايگاه خود را در موسيقي كشور بهعنوان يك اتفاق تأثيرگذار باز كند.
جشنواره موسيقي فجر تا كنون در22 دورهاي كه برگزار شده است، تبديل به جشنوارهاي شده با محدوده زماني اندك و تعداد زيادي كنسرت كه در بسياري اوقات، اجراها از نظر موسيقايي نيز سطح قابل قبولي ندارند.
اين مشكلات زماني پر رنگتر ميشود كه به اين مسئله توجه داشته باشيم جشنواره موسيقي فجر در سالهاي بسياري تنها براي رفع تكليف و بدون هيچ گونه هدف خاصي برگزار شده است، بهطور كلي نميتوان ذهنيتي كه بايد در يك جشنواره وجود داشته باشد را در مهمترين رويداد موسيقايي كشور مشاهده كرد، اين در حالي است كه اين جشنواره ميتواند فرصت بسيار خوبي را در اختيار گروهها قرار دهد و نقطه عطفي در جريانات موسيقي باشد.
آنچنان كه عليرضا مشايخي در اين باره ميگويد: جشنواره موسيقي فجر فرصتي است براي ارزيابي آثار در مهمترين رويداد فرهنگي سال و ميتواند فرصت مغتنمي براي كشف استعدادهاي جوان در عرصههاي مختلف موسيقي باشد.
پرسش اساسي اكنون نيست، چرا بسياري از بزرگان موسيقي رغبت چنداني براي شركت در اين مراسم ندارند و حاضر به اجراي آثار متمايز و تاثير گذار خود در جشنواره نيستند.
هوشنگ كامكار، سرپرست گروه موسيقي كامكارها كه همواره بهعنوان يكي از گروههاي فعال در داخل و خارج از ايران مطرح بوده است، با بيان اين مطلب كه اين جشنواره براي موسيقي ايران فايدهاي ندارد، بر اين اعتقاد است كه بايد درجشنواره موسيقي فجر گروههاي معتبر موسيقي حضور داشته باشند تا هم براي جشنواره فجر اعتبار باشد و هم براي موسيقي ايران.
او ميگويد: در تمام دنيا، جشنوارهها و فستيوالها براي معتبرترين گروههاي موسيقي تنظيم ميشوند و از آنها براي حضور در جشنواره دعوت ميشود، اما در كشور ما ظاهرا برعكس اين اتفاق ميافتد، هر گروهي كه دستمزد كمتري بگيرد، در جشنواره شركت ميكند.
هر سال برنامهها تكراري است، ضمن آنكه ما گروههاي دست پنجم خارجي را هم در جشنواره نداريم. اين گروههاي خارجي بيشتر به گفته سفارتخانهها و از روي آشناييهاي محلي به ايران دعوت ميشوند، نه بر اساس معيارهاي هنري و موسيقايي. در نتيجه سطحشان بسيار پايين است.
در شرايط كنوني كه بهنظر ميرسد موسيقي پس از سالها اندكي از تنگنايي كه در آن قرار گرفته بود، رها شده، جشنواره ميتواند در روزهاي باقي مانده راهي براي حل مشكلات آن بينديشد.
در فرصت پيش روي ميتوان با مديريت راهبردي جشنواره شرايط را به گونهاي فراهم آورد كه هنرمندان تأثير گذار در جشنواره بينالمللي موسيقي فجر شركت كنند. البته بايد اين مسئله را نيز در نظر گرفت كه جشنواره موسيقي زماني ميتواند از مشكلاتي كه فراروي آن قرار دارد، رهايي يابد كه از زير چتر حمايت دولت بيرون آمده و نهادهاي خصوصي موسيقي نيز در برگزاري آن حضور پر رنگ تري داشته باشند. ضرورت بازنگري در سياستهاي جشنواره زماني جدي ميشود كه هنرمندان بسياري خواستار انجام تغييرات گسترده در جشنواره هستند.
حسام الدين سراج ، خواننده، نيز به اين مسئله صحه گذاشته و بر اين اعتقاد است كه جشنواره بينالمللي موسيقي فجر بايد منجر به انتقال تجربيات گروههاي قديمي به گروههاي موسيقي جوان شود:
جشنواره موسيقي فجر با نهادينه شدن اصول اوليه ميتواند گام مهمي در توسعه و حتي جريانسازي هنر مهجور موسيقي بردارد. البته جريانسازي نياز به تصميمگيريهاي مقتدرانه و شجاعانه مسئولان فرهنگي و آگاهي از قابليتهاي داخلي و بهخصوص بينالمللي اين هنر دارد.
جشنواره موسيقي در حالي با چنان نابسامانيهايي دست و پنجه نرم ميكند كه جشنوارههايي چون سينما و تئاتر توانستهاند تا حد زيادي بر اين مشكلات فايق آمده و به همين خاطر است كه اين جشنوارهها را ميتوان هر ساله ويترين تمام نمايي براي آنچه در اين حوزهها رخ ميدهند، دانست. جشنواره موسيقي اما هر ساله با چنان مشكلاتي روبهروست كه هنرمنداني كه در يك دوره آن شركت داشته اند، همان تجربه را كافي دانسته و هرگز حاضر به تكرار آن نيستند.
ناهماهنگيهايي كه در برگزاري جشنواره موسيقي فجر به چشم ميخورد، به قدري زياد بود كه ما ديگر در اين جشنواره شركت نميكنيم. وضعيت صدا، پاركينگ، بليت، برخوردهايي كه با اعضا و گروهها ميشود، همگي با نابسامانيهاي بسياري روبهروست، در حالي كه برنامهريزي و كنترل تالارهاي موسيقي در ايام مهمترين جشنواره موسيقي سال، كار راحتي است كه ميتوان آن را به راحتي انجام داد.
جشنواره بيست و سوم
جشنواره بيست و سوم اما در حالي آغاز ميشود كه در سالجاري فضاي موسيقايي كشور به طرز اعجاب انگيزي متفاوت با سالهاي اخير بوده است. حضور بزرگان موسيقي كشور در برنامههاي متعدد و طنين انداز شدن آواي موسيقايي حتي در ماههايي كه همواره بهعنوان فصل تعطيلي كنسرتهاي موسيقي به شمار ميرفته است، اين انتظار را به وجود ميآورد كه جشنواره بيست و سوم ميتواند از حال و هوايي متفاوت نسبت به تجربهاي كه تا كنون پشت سر گذاشته ايم، برخوردارباشد.
بهخصوص آنكه دبيري اين دوره از جشنواره را بار ديگر كامبيز روشن روان بر عهده دارد و او با تجربه يك دوره از دبيري جشنواره و همچنين با كارنامه درخشان هنري و سابقه اجرايي اش اين انتظار را به وجود ميآورد كه از پتانسيلهاي موجود در موسيقي كه در سالجاري به وجود آمده است، حداكثر استفاده را ببرد، بهخصوص آنكه محمد حسين احمدي، مديركل دفتر مويسقي ارشاد نيز اين وعده را ميدهد كه امسال جشنواره موسيقي از صفر شروع نخواهد شد، اگر چه بايد اين واقعيت را پذيرفت كه نميتوان از روشن روان انتظار معجزه داشت، بهخصوص آنكه جشنواره موسيقي فجر با عمر بيست و چند ساله خود تا كنون نمره قابل قبولي از اهالي موسيقي و صاحبنظران دريافت نكرده است.
آنچنانكه داريوش طلايي ميگويد: متأسفانه در برهه كنوني نه تنها عرصه موسيقي بلكه بيشتر عرصهها از نداشتن عنصر مهم هماهنگي رنج ميبرند، به همين خاطر در چنين شرايطي كه هر كس ساز خودش را ميزند نبايد اتفاق نو بيفتد. مسئولان فرهنگي بايد گروههاي موسيقي داخلي را به صحنه بكشانند و بهخصوص از گروههاي جوان حمايت كنند و در طول سال از آنها برنامه بخواهند.
كيوان ساكت ، آهنگساز و نوازنده سه تار، نيز در اين خصوص ميگويد: در جشنواره موسيقي فجر، اصلا به گروههاي سرشناس موسيقي ايران بهايي داده نميشود. هيچ اتفاقي در جشنواره موسيقي فجر نميافتد و بهنظر من آنچه بهعنوان اتفاق در موسيقي ايران قلمداد ميشود، هرگز در جشنواره موسيقي فجر روي نداده است. دليل تمام اين مشكلات، عدم حمايت مسئولان از گروههاي سرشناس موسيقي ايران است و به همين خاطر گروههاي خوب موسيقي ايران كه در اين زمينه فعاليت جدي دارند، به صحنه نميآيند و جشنواره اين ميشود كه ميبينيد.
به هر روي جشنواره بيست و سوم در3 بخش رقابتي، بينالملل و بخش جنبي برگزار خواهد شد و در بخش رقابتي تمام گروههاي موسيقي سنتي، تلفيقي، كلاسيك و پاپ ميتوانند شركت كنند.
همچنين گروههاي شركتكننده در هر شاخه ميتوانند بين 3 تا 12 نفر كه متشكل از خواننده، نوازنده، رهبر گروه و... است با برگزاري يك كنسرت كامل 80 دقيقهاي كه طي 2 روز اجرا ميشود، حضور داشته باشند. اين در حالي است كه قرار است در سالجاري تسهيلاتي براي منتخبان در نظر گرفته شود. براي مثال گروهها ميتوانند بدون دريافت مجوز تا سال آينده با حمايت دفتر موسيقي در هر نقطهاي از كشور بدون هر گونه محدوديتي كنسرت اجرا كنند و سي دي و نوار خود را نيز از آثار اجرا شده در جشنواره منتشر كنند.
پژوهش
امسال نيز چون سالهاي پيشين بخش سخنرانيها بهعنوان بخش جنبي جشنواره
در نظر گرفته شده است، چنانچه از نام اين بخش بر ميآيد قرار است در آن نتيجه تحقيقات پژوهشي يك سال به منصه ظهور گذاشته شود، در حالي كه اين بخش در حال حاضر تنها به چند سخنراني محدود شده است و از آنجا كه تا كنون هيچ كدام از چكيده مقالاتي كه بهعنوان پژوهش در جشنواره رخ داده، منتشر نشده است، نميتوان ارزيابي دقيقي در مورد آن انجام داد، اما با وجود تمام مشكلاتي كه اين بخش دارد، همواره بهعنوان يكي از بخشهاي مورد توجه استادان موسيقي است، آنچنان كه شاهين فرهت كه ازآغاز اضافه شدن بخش پژوهش در جشنواره در آن حضوري جدي داشته است، در اين باره ميگويد: يكي از بخشهاي جذاب در اين سالها بخش كنسرت پژوهشي و سخنراني است.
يكي از بخشهايي كه مفيد و البته قابل توجه است؛ حضور جوانان مشتاق در سخنرانيها در 10 روز برگزاري جشنواره و بحث، بررسي و آسيب شناسي درمورد مسائل و مشكلات درعرصه موسيقي است كه در حال حاضر ضرورت آن به سختي احساس ميشود.
حذف بخش بانوان
امسال جشنواره، بخش ويژه بانوان را ندارد و اين در حالي است كه بانوان موسيقيدان در اين سالها فرصت اندكي براي اجراي برنامه داشتهاند و جشنواره موسيقي فجر تنها راهي بود كه آنها ميتوانستند به اجراي برنامه بپردازند. بانوان در حالي از جشنواره حذف شدهاند كه در تمام اين سالها در شرايط نابساماني و در بدترين شرايط به اجراي برنامه ميپرداختند.
اين اتفاق در حالي رخ ميدهد كه دبير جشنواره تأكيد ميكند سالن ويژه مختص اجراي تكخوانان زن در بيست و سومين جشنواره موسيقي فجر در اختيار گروههاي موسيقي بانوان قرار ميگيرد:
خانمها چنانچه مايل باشند اجراهايي مختص بانوان داشته باشند، ميتوانند در سالنهاي مشخص، مجموع آثار خود را اجرا كنند و هيچ جاي نگراني براي تك خوانهاي خانم وجود ندارد.
اتفاقي كه تا كنون هيچ گاه روي نداده و نتوانسته است جايگاه خود را در موسيقي كشور بهعنوان يك اتفاق تأثيرگذار باز كند.
جشنواره موسيقي فجر تا كنون در22 دورهاي كه برگزار شده است، تبديل به جشنوارهاي شده با محدوده زماني اندك و تعداد زيادي كنسرت كه در بسياري اوقات، اجراها از نظر موسيقايي نيز سطح قابل قبولي ندارند.
اين مشكلات زماني پر رنگتر ميشود كه به اين مسئله توجه داشته باشيم جشنواره موسيقي فجر در سالهاي بسياري تنها براي رفع تكليف و بدون هيچ گونه هدف خاصي برگزار شده است، بهطور كلي نميتوان ذهنيتي كه بايد در يك جشنواره وجود داشته باشد را در مهمترين رويداد موسيقايي كشور مشاهده كرد، اين در حالي است كه اين جشنواره ميتواند فرصت بسيار خوبي را در اختيار گروهها قرار دهد و نقطه عطفي در جريانات موسيقي باشد.
آنچنان كه عليرضا مشايخي در اين باره ميگويد: جشنواره موسيقي فجر فرصتي است براي ارزيابي آثار در مهمترين رويداد فرهنگي سال و ميتواند فرصت مغتنمي براي كشف استعدادهاي جوان در عرصههاي مختلف موسيقي باشد.
پرسش اساسي اكنون نيست، چرا بسياري از بزرگان موسيقي رغبت چنداني براي شركت در اين مراسم ندارند و حاضر به اجراي آثار متمايز و تاثير گذار خود در جشنواره نيستند.
هوشنگ كامكار، سرپرست گروه موسيقي كامكارها كه همواره بهعنوان يكي از گروههاي فعال در داخل و خارج از ايران مطرح بوده است، با بيان اين مطلب كه اين جشنواره براي موسيقي ايران فايدهاي ندارد، بر اين اعتقاد است كه بايد درجشنواره موسيقي فجر گروههاي معتبر موسيقي حضور داشته باشند تا هم براي جشنواره فجر اعتبار باشد و هم براي موسيقي ايران.
او ميگويد: در تمام دنيا، جشنوارهها و فستيوالها براي معتبرترين گروههاي موسيقي تنظيم ميشوند و از آنها براي حضور در جشنواره دعوت ميشود، اما در كشور ما ظاهرا برعكس اين اتفاق ميافتد، هر گروهي كه دستمزد كمتري بگيرد، در جشنواره شركت ميكند.
هر سال برنامهها تكراري است، ضمن آنكه ما گروههاي دست پنجم خارجي را هم در جشنواره نداريم. اين گروههاي خارجي بيشتر به گفته سفارتخانهها و از روي آشناييهاي محلي به ايران دعوت ميشوند، نه بر اساس معيارهاي هنري و موسيقايي. در نتيجه سطحشان بسيار پايين است.
در شرايط كنوني كه بهنظر ميرسد موسيقي پس از سالها اندكي از تنگنايي كه در آن قرار گرفته بود، رها شده، جشنواره ميتواند در روزهاي باقي مانده راهي براي حل مشكلات آن بينديشد.
در فرصت پيش روي ميتوان با مديريت راهبردي جشنواره شرايط را به گونهاي فراهم آورد كه هنرمندان تأثير گذار در جشنواره بينالمللي موسيقي فجر شركت كنند. البته بايد اين مسئله را نيز در نظر گرفت كه جشنواره موسيقي زماني ميتواند از مشكلاتي كه فراروي آن قرار دارد، رهايي يابد كه از زير چتر حمايت دولت بيرون آمده و نهادهاي خصوصي موسيقي نيز در برگزاري آن حضور پر رنگ تري داشته باشند. ضرورت بازنگري در سياستهاي جشنواره زماني جدي ميشود كه هنرمندان بسياري خواستار انجام تغييرات گسترده در جشنواره هستند.
حسام الدين سراج ، خواننده، نيز به اين مسئله صحه گذاشته و بر اين اعتقاد است كه جشنواره بينالمللي موسيقي فجر بايد منجر به انتقال تجربيات گروههاي قديمي به گروههاي موسيقي جوان شود:
جشنواره موسيقي فجر با نهادينه شدن اصول اوليه ميتواند گام مهمي در توسعه و حتي جريانسازي هنر مهجور موسيقي بردارد. البته جريانسازي نياز به تصميمگيريهاي مقتدرانه و شجاعانه مسئولان فرهنگي و آگاهي از قابليتهاي داخلي و بهخصوص بينالمللي اين هنر دارد.
جشنواره موسيقي در حالي با چنان نابسامانيهايي دست و پنجه نرم ميكند كه جشنوارههايي چون سينما و تئاتر توانستهاند تا حد زيادي بر اين مشكلات فايق آمده و به همين خاطر است كه اين جشنوارهها را ميتوان هر ساله ويترين تمام نمايي براي آنچه در اين حوزهها رخ ميدهند، دانست. جشنواره موسيقي اما هر ساله با چنان مشكلاتي روبهروست كه هنرمنداني كه در يك دوره آن شركت داشته اند، همان تجربه را كافي دانسته و هرگز حاضر به تكرار آن نيستند.
ناهماهنگيهايي كه در برگزاري جشنواره موسيقي فجر به چشم ميخورد، به قدري زياد بود كه ما ديگر در اين جشنواره شركت نميكنيم. وضعيت صدا، پاركينگ، بليت، برخوردهايي كه با اعضا و گروهها ميشود، همگي با نابسامانيهاي بسياري روبهروست، در حالي كه برنامهريزي و كنترل تالارهاي موسيقي در ايام مهمترين جشنواره موسيقي سال، كار راحتي است كه ميتوان آن را به راحتي انجام داد.
جشنواره بيست و سوم
جشنواره بيست و سوم اما در حالي آغاز ميشود كه در سالجاري فضاي موسيقايي كشور به طرز اعجاب انگيزي متفاوت با سالهاي اخير بوده است. حضور بزرگان موسيقي كشور در برنامههاي متعدد و طنين انداز شدن آواي موسيقايي حتي در ماههايي كه همواره بهعنوان فصل تعطيلي كنسرتهاي موسيقي به شمار ميرفته است، اين انتظار را به وجود ميآورد كه جشنواره بيست و سوم ميتواند از حال و هوايي متفاوت نسبت به تجربهاي كه تا كنون پشت سر گذاشته ايم، برخوردارباشد.
بهخصوص آنكه دبيري اين دوره از جشنواره را بار ديگر كامبيز روشن روان بر عهده دارد و او با تجربه يك دوره از دبيري جشنواره و همچنين با كارنامه درخشان هنري و سابقه اجرايي اش اين انتظار را به وجود ميآورد كه از پتانسيلهاي موجود در موسيقي كه در سالجاري به وجود آمده است، حداكثر استفاده را ببرد، بهخصوص آنكه محمد حسين احمدي، مديركل دفتر مويسقي ارشاد نيز اين وعده را ميدهد كه امسال جشنواره موسيقي از صفر شروع نخواهد شد، اگر چه بايد اين واقعيت را پذيرفت كه نميتوان از روشن روان انتظار معجزه داشت، بهخصوص آنكه جشنواره موسيقي فجر با عمر بيست و چند ساله خود تا كنون نمره قابل قبولي از اهالي موسيقي و صاحبنظران دريافت نكرده است.
آنچنانكه داريوش طلايي ميگويد: متأسفانه در برهه كنوني نه تنها عرصه موسيقي بلكه بيشتر عرصهها از نداشتن عنصر مهم هماهنگي رنج ميبرند، به همين خاطر در چنين شرايطي كه هر كس ساز خودش را ميزند نبايد اتفاق نو بيفتد. مسئولان فرهنگي بايد گروههاي موسيقي داخلي را به صحنه بكشانند و بهخصوص از گروههاي جوان حمايت كنند و در طول سال از آنها برنامه بخواهند.
كيوان ساكت ، آهنگساز و نوازنده سه تار، نيز در اين خصوص ميگويد: در جشنواره موسيقي فجر، اصلا به گروههاي سرشناس موسيقي ايران بهايي داده نميشود. هيچ اتفاقي در جشنواره موسيقي فجر نميافتد و بهنظر من آنچه بهعنوان اتفاق در موسيقي ايران قلمداد ميشود، هرگز در جشنواره موسيقي فجر روي نداده است. دليل تمام اين مشكلات، عدم حمايت مسئولان از گروههاي سرشناس موسيقي ايران است و به همين خاطر گروههاي خوب موسيقي ايران كه در اين زمينه فعاليت جدي دارند، به صحنه نميآيند و جشنواره اين ميشود كه ميبينيد.
به هر روي جشنواره بيست و سوم در3 بخش رقابتي، بينالملل و بخش جنبي برگزار خواهد شد و در بخش رقابتي تمام گروههاي موسيقي سنتي، تلفيقي، كلاسيك و پاپ ميتوانند شركت كنند.
همچنين گروههاي شركتكننده در هر شاخه ميتوانند بين 3 تا 12 نفر كه متشكل از خواننده، نوازنده، رهبر گروه و... است با برگزاري يك كنسرت كامل 80 دقيقهاي كه طي 2 روز اجرا ميشود، حضور داشته باشند. اين در حالي است كه قرار است در سالجاري تسهيلاتي براي منتخبان در نظر گرفته شود. براي مثال گروهها ميتوانند بدون دريافت مجوز تا سال آينده با حمايت دفتر موسيقي در هر نقطهاي از كشور بدون هر گونه محدوديتي كنسرت اجرا كنند و سي دي و نوار خود را نيز از آثار اجرا شده در جشنواره منتشر كنند.
پژوهش
امسال نيز چون سالهاي پيشين بخش سخنرانيها بهعنوان بخش جنبي جشنواره
در نظر گرفته شده است، چنانچه از نام اين بخش بر ميآيد قرار است در آن نتيجه تحقيقات پژوهشي يك سال به منصه ظهور گذاشته شود، در حالي كه اين بخش در حال حاضر تنها به چند سخنراني محدود شده است و از آنجا كه تا كنون هيچ كدام از چكيده مقالاتي كه بهعنوان پژوهش در جشنواره رخ داده، منتشر نشده است، نميتوان ارزيابي دقيقي در مورد آن انجام داد، اما با وجود تمام مشكلاتي كه اين بخش دارد، همواره بهعنوان يكي از بخشهاي مورد توجه استادان موسيقي است، آنچنان كه شاهين فرهت كه ازآغاز اضافه شدن بخش پژوهش در جشنواره در آن حضوري جدي داشته است، در اين باره ميگويد: يكي از بخشهاي جذاب در اين سالها بخش كنسرت پژوهشي و سخنراني است.
يكي از بخشهايي كه مفيد و البته قابل توجه است؛ حضور جوانان مشتاق در سخنرانيها در 10 روز برگزاري جشنواره و بحث، بررسي و آسيب شناسي درمورد مسائل و مشكلات درعرصه موسيقي است كه در حال حاضر ضرورت آن به سختي احساس ميشود.
حذف بخش بانوان
امسال جشنواره، بخش ويژه بانوان را ندارد و اين در حالي است كه بانوان موسيقيدان در اين سالها فرصت اندكي براي اجراي برنامه داشتهاند و جشنواره موسيقي فجر تنها راهي بود كه آنها ميتوانستند به اجراي برنامه بپردازند. بانوان در حالي از جشنواره حذف شدهاند كه در تمام اين سالها در شرايط نابساماني و در بدترين شرايط به اجراي برنامه ميپرداختند.
اين اتفاق در حالي رخ ميدهد كه دبير جشنواره تأكيد ميكند سالن ويژه مختص اجراي تكخوانان زن در بيست و سومين جشنواره موسيقي فجر در اختيار گروههاي موسيقي بانوان قرار ميگيرد:
خانمها چنانچه مايل باشند اجراهايي مختص بانوان داشته باشند، ميتوانند در سالنهاي مشخص، مجموع آثار خود را اجرا كنند و هيچ جاي نگراني براي تك خوانهاي خانم وجود ندارد.