akanani
Thursday 22 November 2007, 09:07 AM
تابستان امسال براي اهل موسيقي به واسطه برگزاري كنسرتهاي متعدد و البته موفق، نويدبخش فصلي تازه در موسيقي و ارائه اجراهايي متفاوت از گذشته بود
تابستاني كه با برگزاري كنسرت محمدرضا لطفي در كاخ نياوران و جشنواره موسيقي بانوان در تالار وحدت آغاز شد و با كنسرت محمدرضا شجريان (You can see links before reply) در تالار وزارت كشور و كامكارها و چندين برنامه ارزشمند ديگر به پايان رسيد و هماكنون درآستانه برگزاري چند كنسرت و اجراي متنوع ديگر در فصل جاري قرار داريم. همچنين جشنواره موسيقي فجر هم مانند هر سال در راه است، همه موسيقي دوستان علاقهمندند تا بتوانند از اين اجراها تا آنجا كه برايشان مقدور باشد، استفاده كنند؛ اما قيمت بليت اين كنسرتها عاملي بر عام نشدن آن است و قطعا اين سوال را به وجود ميآورد كه چه معياري براي تعيين بهاي بليت كنسرتها وجود دارد و چه عواملي بر آن تأثير ميگذارد؟!
در حال حاضر بهاي بليت كنسرتها برحسب شهرت و پيشينه گروه بين 10 تا 30 هزارتومان است كه در مواردي قيمت همين بليتها در بازار سياه بين 20 تا 50 هزار تومان در نوسان است.
كنسرتهاي ميليوني در موسيقي هنري ايران را شايد بتوان پديده نوظهوري دانست كه در چند سال اخير شاهد بودهايم. تالارهاي چند هزار نفري، بليتهاي چند ده هزار توماني و استقبال غيرمنتظره مردم، همه نشان از يك موقعيت استثنايي براي اهالي موسيقي هنري ايران دارند.اگرچه درآمدهاي چند صد ميليون توماني اين گونه كنسرتها، زمزمههاي انتقادي برخي از اهالي موسيقي و مطبوعات مانند استفاده از الفاظي همچون كنسرتهاي تجاري و ... را در پي داشته است؛اما نميتوان از يك واقعيت مسلم يعني ظرفيت بالاي جذب مخاطب در شرايط امروز موسيقي ايران چشمپوشي كرد.
از آنجا كه برگزاري يك كنسرت موسيقي نيازمند طي كردن مراحلي است، بنابراين در روند برگزاري يك كنسرت موسيقي و تعيين بهاي بليت آن، بايد هم به برگزاركننده توجه داشت و هم به مكاني كه امكانات برگزاري را در اختيار قرار ميدهد.در اين ميان، تلاش اصحاب موسيقي را كه صرفنظر از برخي كمبودها و دشواريهايي كه براي صدور مجوز و ... آن وجود دارد، هر يك به سهم خود براي ارائه اجرايي بهتر و انجام حركتي در جهت تعالي هنر موسيقي ايران زمين ميكوشند، نبايد ناديده گرفت.
مسئول واحد موسيقي فرهنگسراي نياوران تصميم نهايي را درباره اين قيمت گذاري با مجري و هنرمند ميداند و در اين باره ميگويد:« ما مبلغ ثابتي را بابت در اختيار گذاشتن سالن دريافت ميكنيم؛اما تصميم نهايي با خود مجري است و اصولاً در موضوع هنر، معيار دقيق و قابل محاسبهاي مانند ساير امور وجود نداشته و تنها ميتوان ميزان استقبال مردم و محبوبيت گروه را اصليترين عامل دانست.»
ساسان رسولي تبليغات را چندان مرتبط با گران بودن بهاي بليتها نميداند و ميافزايد:«اگر بهاي بليت يك كنسرت گران است، اين بر اساس تصميمگيري خود هنرمندان بوده و تبليغات در آن نقشي ندارند.در اين ميان، عوامل جامعهشناختي بسيار اهميت دارد و اينكه نوع موسيقي ارائه شده تا چه حد مورد پسند جامعه و مخاطب امروز باشد.» وي همچنين به عواملي همچون مشكلات گرفتن مجوز اجرا و فاصله زياد بين اجراهاي يك گروه در طول سال اشاره ميكند و ادامه ميدهد:«شايد يكي از علل گراني بهاي بليت برخي كنسرتها، محدوديتها و مشكلاتي است كه براي برخي سبكهاي موسيقي در جامعه وجود دارد.از جمله، برخي كنسرتهايي كه بسيار دير يا به سختي مجوز ميگيرند و امكان اجراي برنامه براي آنها تنها سالي يك بار ميسر است و در نتيجه با استقبال خوبي روبهرو ميشوند.»
از سويي هم گروههاي موسيقي همواره ميكوشند تا بهايي را كه براي بليت اجراهايشان توافق ميكنند، آن قدر مناسب باشد كه بيشتر علاقهمندان به موسيقي با حداقل توان مالي بتوانند از آن بهره ببرند.رضا موسوي زاده، سرپرست گروه فاخته كه اوايل آذر ماه امسال در تالار وحدت كنسرتي را اجرا خواهد كرد، 2 عامل را در تعيين بهاي بليت كنسرتها مؤثر دانسته و ميگويد:«يكي سطح گروه و معروفيت آن است و ديگري مكان اجراي برنامه؛اما در كل نميتوان معيار مشخصي را براي تعيين بهاي بليت كنسرتها دقيقاً نام برد.»
رئيس نظارت و ارزشيابي دفتر موسيقي وزارت فرهنگ و ارشاد نيز با تأييد نبودن همين معيار مشخص، بيشتر نحوه توافق گروهها را با سالن در اين زمينه مؤثر ميداند و ميگويد:«معيار خاصي از سوي دفتر موسيقي تا كنون وجود نداشته و عرف اين است كه گروه يا نوازنده به تناسب شأن و منزلت خود با سالن توافق ميكند.»
با توجه به اينكه بليت اجراي برخي گروهها به نسبت سايرين گرانتر است و اين در حالي است كه هزينه زيادي را متحمل نشده اند، بايد اين توضيح را داد كه بهطور كلي هنرمندان از سوي هيچ سازماني حمايت نميشوند و بنابراين بيش از سالي يك بار هم قادر به برگزاري كنسرت نيستند و با وجود اينكه گاه بهاي بليتهاي آنها به بازار سياه هم كشيده ميشود؛اما اين هيچ گونه سودي براي هنرمند ندارد.
سامان احتشامي از اعضاي گروه شرقي بر اين باور است كه به بازار سياه كشيده شدن بليتها در تمام دنيا اگرچه امري است عادي؛اما اين گرانتر فروش رفتن بليتها هيچ سودي براي هنرمندان نداشته و تنها افراد سودجو هستند كه به بالا رفتن بهاي بليتها دامن ميزنند و درصورت استقبال مخاطبان از اجرا و ناياب شدن بليتها، تنها افرادي كه توان مالي بالايي دارند، ميتوانند بليتها را با اين قيمتهاي گزاف تهيه كنند.
اگر چه امسال برخي گروهها براي فروش بليت كنسرت خود و جلوگيري از ايجاد بازار سياه دست به ابتكارهايي همچون فروش اينترنتي و ... زدند؛اما اين اقدامات هم كمك چنداني به تعديل بهاي بليتها نكرد و در نهايت ايجاد بازار سياه را بهدنبال داشت.هرچند هنر و هنرمند قيمت ندارد و نميتوان آن را با معيارهاي مالي سنجيد؛اما گران يا ارزان بودن بهاي بليت يك كنسرت نيز نميتواند ملاك خوبي يا بدي آن باشد و بيشتر ميزان استقبال مخاطبان و عواملي همچون معيارهاي هنري، كيفيت كار، بحث جامعهشناسي، مسائل اجتماعي موجود و از همه مهم تر، هزينههايي كه طي برگزاري يك كنسرت توليد ميشوند در آن دخيل هستند.
از آنجا كه برگزاري هر كنسرت هر چند با صرفهجويي زياد هزينههاي سرسام آوري را بهدنبال دارد، گروههاي موسيقي ميكوشند تا مناسبترين قيمت را براي بليتهايشان تعيين كنند؛اما با همه اينها، باز هم هزينهها حرف اول و آخر را در اين زمينه ميزنند.سامان احتشامي ضمن تأكيد بر هزينههاي بالاي اجراي موسيقي ميگويد:«هزينه برگزاري يك كنسرت بسيار بالاست و اين خاص ايران نبوده و در تمام دنيا متداول است.اگر درآمد يك كنسرت را 100در نظر بگيريم، چيزي بالاي 80درصد آن هزينه تبليغات و كار گروه ميشود و در واقع، هزينهها حرف اول را در اين زمينه ميزنند و تنها 20درصد، درآمد يك كنسرت خواهد بود.»
ساسان رسولي نيز هزينهها را بر تعيين بهاي بليتها مؤثر دانسته و ميگويد:«هزينهها تأثير زيادي بر اين امر دارد و يكي از راههاي تعديل بهاي بليتها، كاهش همين هزينه هاست.اين هزينهها معمولاً شامل 6 ماه تمرين، حمل ساز، تهيه لباس و رفت و آمد است و البته بايد گفت كه همه هنرمندان بيهيچ چشمداشت مالي و به خاطر علاقه شان به هنر موسيقي و تلاش براي اعتلاي اين هنر اقدام به برگزاري چنين برنامههايي ميكنند و اين هزينهها را هم متقبل ميشوند.ما نيز ميكوشيم تا آنجا كه امكان دارد، شرايط مناسبي را در حد امكانات موجود براي اجراي گروهها فراهم و به نوعي با هنرمندان همكاري كنيم.از جمله اين همكاريها، تعرفهاي كه براي سالن در نظر گرفته ايم، 40درصد بهاي اصلي بوده و تبليغات را نيز در برمي گيرد.»
به هر حال اين نكته را هم نبايد فراموش كرد كه در حال حاضر، بهاي بليت هر كنسرت بيشتر براساس شاخصههاي هنري و ميزان اقبال عام درنظر گرفته ميشود تا شاخصههاي اقتصادي ؛ به ويژه اينكه در برنامههاي مرتبط با موسيقي ايراني برخلاف مسابقات ورزشي و...معمولاً استفاده از حمايت كننگان مالي رسم نيست و اگر باشد، بايد حتماً مرتبط با هنر موسيقي بوده و حمايتكننده مورد بحث در همان حيطه موسيقي سابقه فعاليت داشته باشد.با توجه به اين مسئله و اين نكته كه در اماكن و تالارهاي دولتي، شركتهاي خارجي اجازه حمايتكننده مالي شدن ندارند و كنسرتها نيز معمولاً درآمدزا نيستند، حتي با قيمت گذاري بالا براي بليتها نيز نميتوان پاسخگوي هزينهها بود و كاهش هزينهها بازمي گردد به كمكهايي كه انتظار ميرود از سوي دولت صورت گيرد.
در عين حال، «محمدحسين احمدي» مديركل دفتر موسيقي وزارت فرهنگ و ارشاد در نشست خبري كه به منظور آگاهي رساني درباره چگونگي برگزاري بيست و سومين جشنواره موسيقي فجر بود، درباره جذب حمايتكنندگان مالي در اين جشنواره به خبرنگاران حاضر در جلسه گفته بود:«جذب حمايتكننده مالي به منظور تأمين برخي هزينهها نيست؛بلكه دخيل كردن مراكز غيرفرهنگي در كارهاي فرهنگي است كه بهنظر من نوعي ارتباط برقرار كردن با مخاطب به شمار ميآيد.»
عامل ديگري نيز كه در تعيين قيمت بليت يك كنسرت تا حدي نقش دارد، محل و نحوه برگزاري آن است؛ اينكه برنامه در چه سالني و با چه شرايطي برگزار ميشود و نيز جايگاهي كه براي آن بليت ميفروشند، در كجاي آن سالن قرار دارد بسيار مهم بوده و به هنگام قيمت گذاري در اين رابطه بسيار مؤثر است.ضمن اينكه در شهرستانها به نسبت تهران بهاي بليت مانند ساير چيزهاي ديگر ارزانتر است؛ اما نكته در اينجاست كه تعداد شهرستانهايي كه در آنها كنسرت برگزار ميشود و اصلاً امكانات برگزاري كنسرت موسيقي وجود دارد، بسيار محدود هستند و هنرمندان نيز به سبب هزينههاي رفت و آمد، كمتر حاضر به اجراي برنامه در خارج از تهران ميشوند؛مگر با شرايط خاص.
بهاي فعلي بليت ها؛مناسب يا نامناسب
اما در اين نكته كه بهاي در نظر گرفته شده براي كنسرتهاي فعلي در حال حاضر تا چه حد مناسب است، ميان نظر هنرمندان و مسئولان تفاوتهايي وجود دارد.سامان احتشامي اين قيمت گذاري را تا حد زيادي مناسب ميداند و ميگويد:«بهايي كه در حال حاضر براي بليتها در نظر گرفته ميشود، تقريباً مناسب است.ضمن اينكه تلاش ميشود تا كمترين و عادلانهترين بهاي بليت براي برنامهها درنظر گرفته شود.»مجيد درخشاني، سرپرست گروه خورشيد نيز با قيمت گذاري فعلي بليتها موافق است و ميگويد:«بهاي بليتها در حال حاضر مناسب است و همه هنرمندان ميكوشند تا در آينده براي بليتها تخفيف درنظر گرفته يا كلاً بهاي آن را كاهش دهند.»
وي با اشاره به اينكه برخي هنرمندان به صورت خودجوش فعال هستند، ميافزايد:«كنسرتها بايد توجيه اقتصادي داشته باشند.وقتي كنسرتي درآمدزا باشد، ميتوان بهاي بليتها را هم كاهش داد.متأسفانه ما پشتوانه مالي از سوي دولت نداريم.البته هدف هيچ هنرمندي از اجراي كنسرت كسب درآمد نيست و صرف انجام يك كار فرهنگي براي همه هنرمندان حرف نخست را ميزند؛اما همه كساني كه در زمينههاي فرهنگي و هنري فعاليت ميكنند ، به ويژه اگر جوان باشند، نياز به حمايت دارند.»
اما رضا موسويزاده اين قيمت گذاري را چندان هم مناسب نميداند و ميگويد:«قيمت بليتها در حال حاضر مناسب نبوده و بايد تا حدي تعديل شود كه همه اقشار بتوانند از برنامهها استفاده كنند.گروهها هم به خاطر اينكه برگزاري كنسرتها داراي هزينههايي است، دستشان چندان براي تعديل بهاي بليتها باز نبوده و تقريباً كار چنداني نميتوانند بكنند.براي كاهش يا تعديل بهاي بليت كنسرتها، از دست هنرمند تقريباً كاري ساخته نيست و تنها گاهي امكان دارد كه گروهها بتوانند براي قشرهاي خاصي مانند دانشجويان و هنرجويان موسيقي تخفيف ويژهاي قائل شوند.»
به هر حال، اگر شرايطي فراهم شود تا هنرمندان موسيقي بتوانند مرتب اجرا داشته باشند و اين اجراها هم محدود به تهران نباشد، شايد بتوان براي قيمت بليتها هم فكري كرد كه اين بازمي گردد به شرايط سالن ها.يك راه خوب براي تعديل قيمت بليتها اين است كه امكانات مورد نياز گروهها و هنرمندان موسيقي با حمايت دولت در اختيارشان قرار داده شود و امكان اجراي گروهها در طول سال افزايش يابد.حتي اگر اين امكان وجود داشته باشد كه دست كم محل تمرين گروه را به رايگان در اختيار آنها قرار دهند، كمك بسياري در كاهش هزينههاي گروه خواهد بود.راه بهتر هم اينكه رسانه ملي كنسرتها را هفتهاي يك بار پوشش دهد تا مردم در تمام كشور با موسيقيهاي گوناگون آشنا شوند.از آنجا كه در كار هنر هر كس در جاي خود منحصر به فرد است، نهايتاً بهاي بليت كنسرت را خود با توجه به هزينهها و آنچه گفته شد، تعيين ميكند.
تابستاني كه با برگزاري كنسرت محمدرضا لطفي در كاخ نياوران و جشنواره موسيقي بانوان در تالار وحدت آغاز شد و با كنسرت محمدرضا شجريان (You can see links before reply) در تالار وزارت كشور و كامكارها و چندين برنامه ارزشمند ديگر به پايان رسيد و هماكنون درآستانه برگزاري چند كنسرت و اجراي متنوع ديگر در فصل جاري قرار داريم. همچنين جشنواره موسيقي فجر هم مانند هر سال در راه است، همه موسيقي دوستان علاقهمندند تا بتوانند از اين اجراها تا آنجا كه برايشان مقدور باشد، استفاده كنند؛ اما قيمت بليت اين كنسرتها عاملي بر عام نشدن آن است و قطعا اين سوال را به وجود ميآورد كه چه معياري براي تعيين بهاي بليت كنسرتها وجود دارد و چه عواملي بر آن تأثير ميگذارد؟!
در حال حاضر بهاي بليت كنسرتها برحسب شهرت و پيشينه گروه بين 10 تا 30 هزارتومان است كه در مواردي قيمت همين بليتها در بازار سياه بين 20 تا 50 هزار تومان در نوسان است.
كنسرتهاي ميليوني در موسيقي هنري ايران را شايد بتوان پديده نوظهوري دانست كه در چند سال اخير شاهد بودهايم. تالارهاي چند هزار نفري، بليتهاي چند ده هزار توماني و استقبال غيرمنتظره مردم، همه نشان از يك موقعيت استثنايي براي اهالي موسيقي هنري ايران دارند.اگرچه درآمدهاي چند صد ميليون توماني اين گونه كنسرتها، زمزمههاي انتقادي برخي از اهالي موسيقي و مطبوعات مانند استفاده از الفاظي همچون كنسرتهاي تجاري و ... را در پي داشته است؛اما نميتوان از يك واقعيت مسلم يعني ظرفيت بالاي جذب مخاطب در شرايط امروز موسيقي ايران چشمپوشي كرد.
از آنجا كه برگزاري يك كنسرت موسيقي نيازمند طي كردن مراحلي است، بنابراين در روند برگزاري يك كنسرت موسيقي و تعيين بهاي بليت آن، بايد هم به برگزاركننده توجه داشت و هم به مكاني كه امكانات برگزاري را در اختيار قرار ميدهد.در اين ميان، تلاش اصحاب موسيقي را كه صرفنظر از برخي كمبودها و دشواريهايي كه براي صدور مجوز و ... آن وجود دارد، هر يك به سهم خود براي ارائه اجرايي بهتر و انجام حركتي در جهت تعالي هنر موسيقي ايران زمين ميكوشند، نبايد ناديده گرفت.
مسئول واحد موسيقي فرهنگسراي نياوران تصميم نهايي را درباره اين قيمت گذاري با مجري و هنرمند ميداند و در اين باره ميگويد:« ما مبلغ ثابتي را بابت در اختيار گذاشتن سالن دريافت ميكنيم؛اما تصميم نهايي با خود مجري است و اصولاً در موضوع هنر، معيار دقيق و قابل محاسبهاي مانند ساير امور وجود نداشته و تنها ميتوان ميزان استقبال مردم و محبوبيت گروه را اصليترين عامل دانست.»
ساسان رسولي تبليغات را چندان مرتبط با گران بودن بهاي بليتها نميداند و ميافزايد:«اگر بهاي بليت يك كنسرت گران است، اين بر اساس تصميمگيري خود هنرمندان بوده و تبليغات در آن نقشي ندارند.در اين ميان، عوامل جامعهشناختي بسيار اهميت دارد و اينكه نوع موسيقي ارائه شده تا چه حد مورد پسند جامعه و مخاطب امروز باشد.» وي همچنين به عواملي همچون مشكلات گرفتن مجوز اجرا و فاصله زياد بين اجراهاي يك گروه در طول سال اشاره ميكند و ادامه ميدهد:«شايد يكي از علل گراني بهاي بليت برخي كنسرتها، محدوديتها و مشكلاتي است كه براي برخي سبكهاي موسيقي در جامعه وجود دارد.از جمله، برخي كنسرتهايي كه بسيار دير يا به سختي مجوز ميگيرند و امكان اجراي برنامه براي آنها تنها سالي يك بار ميسر است و در نتيجه با استقبال خوبي روبهرو ميشوند.»
از سويي هم گروههاي موسيقي همواره ميكوشند تا بهايي را كه براي بليت اجراهايشان توافق ميكنند، آن قدر مناسب باشد كه بيشتر علاقهمندان به موسيقي با حداقل توان مالي بتوانند از آن بهره ببرند.رضا موسوي زاده، سرپرست گروه فاخته كه اوايل آذر ماه امسال در تالار وحدت كنسرتي را اجرا خواهد كرد، 2 عامل را در تعيين بهاي بليت كنسرتها مؤثر دانسته و ميگويد:«يكي سطح گروه و معروفيت آن است و ديگري مكان اجراي برنامه؛اما در كل نميتوان معيار مشخصي را براي تعيين بهاي بليت كنسرتها دقيقاً نام برد.»
رئيس نظارت و ارزشيابي دفتر موسيقي وزارت فرهنگ و ارشاد نيز با تأييد نبودن همين معيار مشخص، بيشتر نحوه توافق گروهها را با سالن در اين زمينه مؤثر ميداند و ميگويد:«معيار خاصي از سوي دفتر موسيقي تا كنون وجود نداشته و عرف اين است كه گروه يا نوازنده به تناسب شأن و منزلت خود با سالن توافق ميكند.»
با توجه به اينكه بليت اجراي برخي گروهها به نسبت سايرين گرانتر است و اين در حالي است كه هزينه زيادي را متحمل نشده اند، بايد اين توضيح را داد كه بهطور كلي هنرمندان از سوي هيچ سازماني حمايت نميشوند و بنابراين بيش از سالي يك بار هم قادر به برگزاري كنسرت نيستند و با وجود اينكه گاه بهاي بليتهاي آنها به بازار سياه هم كشيده ميشود؛اما اين هيچ گونه سودي براي هنرمند ندارد.
سامان احتشامي از اعضاي گروه شرقي بر اين باور است كه به بازار سياه كشيده شدن بليتها در تمام دنيا اگرچه امري است عادي؛اما اين گرانتر فروش رفتن بليتها هيچ سودي براي هنرمندان نداشته و تنها افراد سودجو هستند كه به بالا رفتن بهاي بليتها دامن ميزنند و درصورت استقبال مخاطبان از اجرا و ناياب شدن بليتها، تنها افرادي كه توان مالي بالايي دارند، ميتوانند بليتها را با اين قيمتهاي گزاف تهيه كنند.
اگر چه امسال برخي گروهها براي فروش بليت كنسرت خود و جلوگيري از ايجاد بازار سياه دست به ابتكارهايي همچون فروش اينترنتي و ... زدند؛اما اين اقدامات هم كمك چنداني به تعديل بهاي بليتها نكرد و در نهايت ايجاد بازار سياه را بهدنبال داشت.هرچند هنر و هنرمند قيمت ندارد و نميتوان آن را با معيارهاي مالي سنجيد؛اما گران يا ارزان بودن بهاي بليت يك كنسرت نيز نميتواند ملاك خوبي يا بدي آن باشد و بيشتر ميزان استقبال مخاطبان و عواملي همچون معيارهاي هنري، كيفيت كار، بحث جامعهشناسي، مسائل اجتماعي موجود و از همه مهم تر، هزينههايي كه طي برگزاري يك كنسرت توليد ميشوند در آن دخيل هستند.
از آنجا كه برگزاري هر كنسرت هر چند با صرفهجويي زياد هزينههاي سرسام آوري را بهدنبال دارد، گروههاي موسيقي ميكوشند تا مناسبترين قيمت را براي بليتهايشان تعيين كنند؛اما با همه اينها، باز هم هزينهها حرف اول و آخر را در اين زمينه ميزنند.سامان احتشامي ضمن تأكيد بر هزينههاي بالاي اجراي موسيقي ميگويد:«هزينه برگزاري يك كنسرت بسيار بالاست و اين خاص ايران نبوده و در تمام دنيا متداول است.اگر درآمد يك كنسرت را 100در نظر بگيريم، چيزي بالاي 80درصد آن هزينه تبليغات و كار گروه ميشود و در واقع، هزينهها حرف اول را در اين زمينه ميزنند و تنها 20درصد، درآمد يك كنسرت خواهد بود.»
ساسان رسولي نيز هزينهها را بر تعيين بهاي بليتها مؤثر دانسته و ميگويد:«هزينهها تأثير زيادي بر اين امر دارد و يكي از راههاي تعديل بهاي بليتها، كاهش همين هزينه هاست.اين هزينهها معمولاً شامل 6 ماه تمرين، حمل ساز، تهيه لباس و رفت و آمد است و البته بايد گفت كه همه هنرمندان بيهيچ چشمداشت مالي و به خاطر علاقه شان به هنر موسيقي و تلاش براي اعتلاي اين هنر اقدام به برگزاري چنين برنامههايي ميكنند و اين هزينهها را هم متقبل ميشوند.ما نيز ميكوشيم تا آنجا كه امكان دارد، شرايط مناسبي را در حد امكانات موجود براي اجراي گروهها فراهم و به نوعي با هنرمندان همكاري كنيم.از جمله اين همكاريها، تعرفهاي كه براي سالن در نظر گرفته ايم، 40درصد بهاي اصلي بوده و تبليغات را نيز در برمي گيرد.»
به هر حال اين نكته را هم نبايد فراموش كرد كه در حال حاضر، بهاي بليت هر كنسرت بيشتر براساس شاخصههاي هنري و ميزان اقبال عام درنظر گرفته ميشود تا شاخصههاي اقتصادي ؛ به ويژه اينكه در برنامههاي مرتبط با موسيقي ايراني برخلاف مسابقات ورزشي و...معمولاً استفاده از حمايت كننگان مالي رسم نيست و اگر باشد، بايد حتماً مرتبط با هنر موسيقي بوده و حمايتكننده مورد بحث در همان حيطه موسيقي سابقه فعاليت داشته باشد.با توجه به اين مسئله و اين نكته كه در اماكن و تالارهاي دولتي، شركتهاي خارجي اجازه حمايتكننده مالي شدن ندارند و كنسرتها نيز معمولاً درآمدزا نيستند، حتي با قيمت گذاري بالا براي بليتها نيز نميتوان پاسخگوي هزينهها بود و كاهش هزينهها بازمي گردد به كمكهايي كه انتظار ميرود از سوي دولت صورت گيرد.
در عين حال، «محمدحسين احمدي» مديركل دفتر موسيقي وزارت فرهنگ و ارشاد در نشست خبري كه به منظور آگاهي رساني درباره چگونگي برگزاري بيست و سومين جشنواره موسيقي فجر بود، درباره جذب حمايتكنندگان مالي در اين جشنواره به خبرنگاران حاضر در جلسه گفته بود:«جذب حمايتكننده مالي به منظور تأمين برخي هزينهها نيست؛بلكه دخيل كردن مراكز غيرفرهنگي در كارهاي فرهنگي است كه بهنظر من نوعي ارتباط برقرار كردن با مخاطب به شمار ميآيد.»
عامل ديگري نيز كه در تعيين قيمت بليت يك كنسرت تا حدي نقش دارد، محل و نحوه برگزاري آن است؛ اينكه برنامه در چه سالني و با چه شرايطي برگزار ميشود و نيز جايگاهي كه براي آن بليت ميفروشند، در كجاي آن سالن قرار دارد بسيار مهم بوده و به هنگام قيمت گذاري در اين رابطه بسيار مؤثر است.ضمن اينكه در شهرستانها به نسبت تهران بهاي بليت مانند ساير چيزهاي ديگر ارزانتر است؛ اما نكته در اينجاست كه تعداد شهرستانهايي كه در آنها كنسرت برگزار ميشود و اصلاً امكانات برگزاري كنسرت موسيقي وجود دارد، بسيار محدود هستند و هنرمندان نيز به سبب هزينههاي رفت و آمد، كمتر حاضر به اجراي برنامه در خارج از تهران ميشوند؛مگر با شرايط خاص.
بهاي فعلي بليت ها؛مناسب يا نامناسب
اما در اين نكته كه بهاي در نظر گرفته شده براي كنسرتهاي فعلي در حال حاضر تا چه حد مناسب است، ميان نظر هنرمندان و مسئولان تفاوتهايي وجود دارد.سامان احتشامي اين قيمت گذاري را تا حد زيادي مناسب ميداند و ميگويد:«بهايي كه در حال حاضر براي بليتها در نظر گرفته ميشود، تقريباً مناسب است.ضمن اينكه تلاش ميشود تا كمترين و عادلانهترين بهاي بليت براي برنامهها درنظر گرفته شود.»مجيد درخشاني، سرپرست گروه خورشيد نيز با قيمت گذاري فعلي بليتها موافق است و ميگويد:«بهاي بليتها در حال حاضر مناسب است و همه هنرمندان ميكوشند تا در آينده براي بليتها تخفيف درنظر گرفته يا كلاً بهاي آن را كاهش دهند.»
وي با اشاره به اينكه برخي هنرمندان به صورت خودجوش فعال هستند، ميافزايد:«كنسرتها بايد توجيه اقتصادي داشته باشند.وقتي كنسرتي درآمدزا باشد، ميتوان بهاي بليتها را هم كاهش داد.متأسفانه ما پشتوانه مالي از سوي دولت نداريم.البته هدف هيچ هنرمندي از اجراي كنسرت كسب درآمد نيست و صرف انجام يك كار فرهنگي براي همه هنرمندان حرف نخست را ميزند؛اما همه كساني كه در زمينههاي فرهنگي و هنري فعاليت ميكنند ، به ويژه اگر جوان باشند، نياز به حمايت دارند.»
اما رضا موسويزاده اين قيمت گذاري را چندان هم مناسب نميداند و ميگويد:«قيمت بليتها در حال حاضر مناسب نبوده و بايد تا حدي تعديل شود كه همه اقشار بتوانند از برنامهها استفاده كنند.گروهها هم به خاطر اينكه برگزاري كنسرتها داراي هزينههايي است، دستشان چندان براي تعديل بهاي بليتها باز نبوده و تقريباً كار چنداني نميتوانند بكنند.براي كاهش يا تعديل بهاي بليت كنسرتها، از دست هنرمند تقريباً كاري ساخته نيست و تنها گاهي امكان دارد كه گروهها بتوانند براي قشرهاي خاصي مانند دانشجويان و هنرجويان موسيقي تخفيف ويژهاي قائل شوند.»
به هر حال، اگر شرايطي فراهم شود تا هنرمندان موسيقي بتوانند مرتب اجرا داشته باشند و اين اجراها هم محدود به تهران نباشد، شايد بتوان براي قيمت بليتها هم فكري كرد كه اين بازمي گردد به شرايط سالن ها.يك راه خوب براي تعديل قيمت بليتها اين است كه امكانات مورد نياز گروهها و هنرمندان موسيقي با حمايت دولت در اختيارشان قرار داده شود و امكان اجراي گروهها در طول سال افزايش يابد.حتي اگر اين امكان وجود داشته باشد كه دست كم محل تمرين گروه را به رايگان در اختيار آنها قرار دهند، كمك بسياري در كاهش هزينههاي گروه خواهد بود.راه بهتر هم اينكه رسانه ملي كنسرتها را هفتهاي يك بار پوشش دهد تا مردم در تمام كشور با موسيقيهاي گوناگون آشنا شوند.از آنجا كه در كار هنر هر كس در جاي خود منحصر به فرد است، نهايتاً بهاي بليت كنسرت را خود با توجه به هزينهها و آنچه گفته شد، تعيين ميكند.