PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : یه بیت بگو نمره بگیر (اشعارکاربران )



صفحه ها : [1] 2 3 4

hichnafar
Saturday 24 November 2007, 05:23 PM
سلام
به پیشنهادساراجان برای منظم ترشدن تاپیک به بیت بالایی نمره بده ،ازاین به بعد لطفا"بیت هایی که سروده ی خودتون هستند رودراین تاپیک بنویسید و اشعارشعرای دیگه رو درتاپیک بخش بحث وگفتگو.
ممنون.

sara
Sunday 25 November 2007, 10:27 AM
ممنون سارا جان به خاطر قبول پیشنهاد

شب است و من سر در گریبان
چه کنم با این غم پنهان

همین جوری بود شرمنده دیگه

sara
Saturday 15 December 2007, 09:20 AM
انقدر سخته از خودتون شعر بگین؟
بابا این همه بداهه گوو داریم

hichnafar
Saturday 15 December 2007, 03:24 PM
19

بوی عشق آمدوعشاق راخبرکرد *** دل غم دیده راازترس حذر کرد
_____
دوستان محترم شعرنوهم می تونید بنویسید.

akanani
Sunday 16 December 2007, 08:04 AM
20
ساقی به نور باده برافروز جام ما
مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما

hichnafar
Saturday 12 January 2008, 12:11 PM
19.5

درفراسوی جهان جاییست *** که شاید بتوان درآن زیست

akanani
Saturday 12 January 2008, 02:15 PM
20
خمی که ابروی شوخ تو در کمان انداخت
به قصد جان من زار ناتوان انداخت

hichnafar
Thursday 17 January 2008, 04:39 PM
20

الهانظر کن توبراحوال ما *** دل دردمندست وتوراه ودوا

kaka
Friday 18 January 2008, 02:51 PM
20

یکی میگرن می گیره اون یکی سرماخوردگی

یکی ادم می کشه اونم یواش یواشکی

akanani
Friday 18 January 2008, 03:02 PM
20

ساقیا آمدن عید مبارک بادت
وان مواعید که کردی مرواد از یادت

kaka
Saturday 19 January 2008, 10:49 AM
آقای اکانانی باید شعر مال خودتون باشه

در انتهای کوچه های بی کسی
دوباره این دل شکسته را صدا زدم
دوباره این دل بهانه گیر و لوس را
به حرمت قشنگی گذشته ها ندا زدم

akanani
Saturday 19 January 2008, 12:35 PM
کا کا جان این تاپیک را به همان اسم دوباره زدن چرا یک اسم بهتر نمی گزارن که اشتباه نشه :ak

hichnafar
Thursday 31 January 2008, 07:24 PM
کاش می شد به ندایی دل من تازه شود
ورهرگونه غمی آواره در خانه شود

kaka
Friday 1 February 2008, 11:33 AM
سارا نمره ندادیاااااااااااااااا

20

همیشه بازی قشنگ عشق را نبرده ام

قبول من قبول می کنم شکست خورده ام

hichnafar
Sunday 3 February 2008, 06:10 PM
هردوشون 20 !

(این یه قسمت دیگه ازبالایی هست)
گل دوستی نهادم دردلم اماای وای
قدرنداست کسی تاغم من تازه شود

kaka
Sunday 3 February 2008, 07:35 PM
20

تو مهربان و ساده ای زلال و پاک و با صفا
فدای مهربانیت رفیق پاک و بی ریا

hichnafar
Monday 11 February 2008, 12:47 PM
19.75

گاه گاهی می اندیشم که چرا
غارت می کنیم ازخودنیزامیدرا

kaka
Tuesday 12 February 2008, 05:37 PM
20

چشمان گریانم پر از اشک است آقا
سجاد چشمانش پی مشک است آقا

sina_sb2008
Tuesday 12 February 2008, 08:55 PM
شفاي ديده دل بويت اندر كلبه احزان به غربت ****** به قربت سجده آرم بردرت صديق كنعاني كجايي .

kaka
Sunday 17 February 2008, 05:04 PM
20

عشق یعنی مانده ای را از سفر
عشق یعنی مهر ما یعنی گذر

hichnafar
Monday 18 February 2008, 07:03 PM
19.5
گذرکردن ازطرف کوی یارسخت است
لیک ماندن وبی او دلی داشتن درد است

آقاسینا خیلی ممنون که اینجاشرکت کردین باید به بیت نفربالایی هم نمره بدین .
ممنون.

kaka
Tuesday 19 February 2008, 08:18 AM
20

آقا خیالت روی چشمان غریبم
غربت که چشمانش پر از رشک است آقا

hichnafar
Sunday 4 May 2008, 02:57 PM
19

حالم چه پرسی که من از شیدایی تو
درعالم ندارم آرامی جز درچهره ی تو

kaka
Saturday 10 May 2008, 08:14 PM
19.75

میان عقربه های ساعت گیر کرده ام
و او جلوتر از من است و من دیر کرده ام

hichnafar
Tuesday 12 August 2008, 04:42 PM
19.5
چه نشستی که زمان در گذر است
دست دل نیز ازعشق بر حذراست

kaka
Wednesday 13 August 2008, 04:07 PM
20

کبوترم برای هر اشاره ای بهانه جور می کند
و آخرش مرا به یک نگاه خود همیشه کور می کند

fanoos
Sunday 17 August 2008, 12:08 PM
20

آره تو مثله قفسی منم شدم اسیر تو
خدا کنه تموم بشه اسارت فقیر تو

kaka
Sunday 17 August 2008, 12:16 PM
20

بدون تو و یاد تو چه بی فروغ بوده ام
تمام لحظه لحظه ام پر از دروغ بوده ام

fanoos
Monday 18 August 2008, 05:18 PM
20 20 بود


تو دریای بزرگی از کلامی
و من دمبال هر قطره روانم

تو خورشیدی سر از پا آبی و پاک
و من در اوج چشمانت خرابم

mehdihooman
Tuesday 21 October 2008, 06:17 PM
19
تو خدايي شايد ، كه هياهو داري
چشمهايي زيبا مثل آهو داري

salemi
Tuesday 21 October 2008, 06:31 PM
رفتي و داغ غمت بر دل و جان است هنوز
دل ما پر ز غم و راز نهانست هنوز

forough11
Tuesday 21 October 2008, 07:08 PM
من تا الان 8 تا 11 تا یعنی 88 تا بیت شعر گفتم. حالا فعلا دو سه بیتشو می ذارم اگه نمه ی قبولی گرفتم بازم می ذارم
(اسم شعرم هست غریبم)


غریبم من در این شهر خودم وقتی نباشی در ستیزم با دل دیوانه ام وقتی نباشی
تنم خسته ایت و قلبم پر ز درد است و بهانه ولی با یاد تو من سرخوشم وقتی نباشی
نگاهت چشم گریام مرا تا آسمان برد بگیرم چشمم از بیگانه ها وقتی نباشی...

hichnafar
Tuesday 21 October 2008, 08:26 PM
سلام
به جناب سالمی :نمره ندادید
_______________
فروغ جان خیلی خوش اومدید ،می تونیدشعرهاتون رو در یک تاپیک جدید هم بگذارید تا دیگران نظرشون رو بگن .
ممنون.
19.5
تا به کی در آن روز به سر خواهم برد
یاازآن می گذرم یاکه در آن خواهم مرد

forough11
Wednesday 22 October 2008, 02:12 PM
آخ معذرت می خوام. یادم رفت. اینم نمره ی جناب سالمی 19.75
من تازه کاربر این سایت شدم. می شه بگید چطور می شه تاپیک جدید ایجاد کرد. من زیاد آشنایی ندارم

Majed
Thursday 23 October 2008, 07:06 PM
با سلام..

شما میتوانید در بخش مورد نظر با کلیک بر روی دکمه ی موضوع جدید تاپیک خود را ایجاد کنید....

اگر مشکلی داشتید به هر کدام از مسئولین پیغام خضوضی بزنید آنها این کار را برای شما انجام خواهند داد

پیروز و موفق باشید..
با آرزوی بهره مندی از اشعار و حضور ارزنده شما

Majestic
Tuesday 28 October 2008, 10:33 PM
سلام دوستان !

به جان یار کز دو دیار نماند برایم نجمه ای / باور ندارم زین دیار با خود برم محبوبه ای

ای یار من گم گشته ای در این بهشت بی کسی ؟ / دریاب مرا در این زمان زیرا ندارم همدمی

دستم بگیر در این رهم تا بیابم چاره ای / چرا ندارم چاره ای در این دم بیچارگی ؟

رخت ای یار من گشته چون ترانه ای / شاید که روزی بینمت در جامه ی پروانه ای

دانم که روزی نرسد تا بینم ز باهم بودنی / پس بدان ای یار من ، من نبرم محبوبه ای

دنبال وزن و قافیه و ردیف درست حسابی نباشید :دی

منتظر نمره شما عزیزان هستم

fanoos
Tuesday 28 October 2008, 10:57 PM
سلام دوست عزیز خوشحالم که اولین پستت و اینجا زدی اگه اشعار دیگه ای داری میتونی برامون تو یه تاپیک جدا بنویسی تا بیشتر با شعرت آشنا شیم

19 ..چطوه؟

و من آرام پس از تو به ایوان جستم
با تو بودم که دری را به غمها بستم
با تماشای خیالت از ایوان بگذشتم
در هوای یادت بنشستم

Majestic
Wednesday 29 October 2008, 03:54 PM
ممنون دوست عزیز

البته من کی باشم که به شعر شما نمره بدم ... 19.5

اینم تقریبا یه دوبیتی !

ای که جانم میبری آهسته تر
تا که یارم در رسد آشفته تر
چون که یارم در رسید بیند که من
دردی در دل داشتم پرناله تر

mehdihooman
Tuesday 2 December 2008, 04:57 PM
با اجازه شما 19


معشوق گل ياس و ميناي بهاراني
بوي خوش گيسويت اسباب پريشاني
گويند كه عشق تو كفر است مرا هر دم
گويم تو خداوندي كفر است مسلماني

mos167
Tuesday 2 December 2008, 05:19 PM
منم اومدم امیدوارم شعرام ارزش نمره دادن داشته باشه .

هق هق گریه ی من از برای یار بود
اشک هر نیمه شبم یار ؛ برای یار بود
خونی که از این دیده ی گریان روان بود
بر جان من ای یار ؛ نشان بود

nabegheh95
Wednesday 11 March 2009, 12:45 PM
17

تو را خبر ز دل بی قرار باید و نیست
غم تو هست ولی غمگسار باید و نیست
اسیر گریه ی بی اختیار خویشتنم
فغان که در کف من اختیار باید و نیست

hichnafar
Sunday 22 March 2009, 07:21 PM
20

سیل آرزوهامان پیوسته در راه است
اما که خواهد گفت این موج از آه است

marzi_a1732
Sunday 22 March 2009, 09:28 PM
20

مدارا کن به صبر خویش با غم
غم عشق و غم یار و غم وغم
همیشه در گمانم می کنی ناز
ندیدم از خیالت هیچ جز غم

fatemeh.1994
Tuesday 24 March 2009, 01:06 AM
20

من اگر دم نزنم از دردم
نه از آنست که من بی دردم
گه زنم خنده ای کوتاه ، اما
میکشد شعله،غم هجر تو از هر بندم

mehdihooman
Thursday 26 March 2009, 12:39 PM
20

مفتي سر منبر است و ارشاد كند
شهنه به برش نشسته بيداد كند
آرام كنـار گــوش مـــن يــارم گفت
كو عشوه گري كه عشق بنياد كند

marzi_a1732
Thursday 26 March 2009, 03:57 PM
20

دراوج جنون یاد تو تسکین من است
این مایۀ فخر دل مسکین من است
گویند به من، که عشق کذب است و دروغ
ای کاش بدانند، همه یاد تو تسکین من است

elykak
Thursday 26 March 2009, 08:00 PM
19 ( توي مصرع آخر ، وزن از دست ميره ! )

ما در ره عشق ناسپاسيم
بيگانه ز دوست نشناسيم
دنيا شده پر ز نارفيقان
بايد كه به اين غصه بسازيم

marzi_a1732
Thursday 26 March 2009, 08:10 PM
20

دلم گرفته از این روزگار پر نیرنگ
فرار می کنم از خود، ز هستی ام، این ننگ
تمام زندگی ام بی تو گشته است تکرار
چگونه عشق تو را در دلم کنم بیرنگ؟

fatemeh.1994
Friday 27 March 2009, 12:05 AM
20

باران!
صدای عشق،صدای دوست،صدای یار دیرینه
صفای دل ، شفای جان ، نـــگاه پاک آئینه
چنان شاد است،چنان سر مست و پر غوغاست
که لبـــــــخند خدا در قطره اش پیداست...

marzi_a1732
Friday 27 March 2009, 12:58 PM
20


به یاد آور مرا
ای آنکه هر شب در خیال من
سراسر عشق میریزی
دمادم نور می پاشی
من آن شبگرد تنهایم
که با مهر آشنا کردی؟
شکوهم را بیاد آور
من آن فانوس پر نورم
همانم که شبی بی من
سحرگه را نمی دیدی
به یاد آور به یاد آور
دلم غمگین و پر درد است
گناهم چیست جز عشقت؟؟
چرا دنیا چنین سرد است؟
چرا بی من تو می خندی؟
چرا بی من تو می گریی؟
فراموشم چرا کردی؟
ببین دنیا چه نامرد است.


میشه اسم تاپیک رو از یک بیت بگو نمره بگیر به یک شعر بگو نمره بگیر تغییر بدید؟؟؟ ..... لول

fatemeh.1994
Friday 27 March 2009, 03:43 PM
20
(مرضیه جانم ، خیلی عالی بود.تشکر)

تقدیم به شما!

مرا از اوج بر پستی کشاندی
و هم در حلقه ی غمها نشاندی
سپس از من بگرداندی تو رویت
شدم آواره و حیران کویت
تمام عـــمر به سویــــت من دویدم
چنان خاری به پای دشمنانت می خلیدم
کنون دارم تمنــــایی...
منم زنده به شوق یک نگاهی
دگر کم کن جفا را ای فسونکار
ندارم من به کف صبر و قراری

ـــــــــــــــــــــــــ ـ
پیشنهاد خیلی خوب و به جایی بود...منم موافقم :))

Mona
Friday 27 March 2009, 04:16 PM
20


نه شعر سخته، همون بيت بهتره D:

___________________________


سلام سلام سلام سلام
سلام سلام سلام سلام بر شما

(اين رو من كاملا بداهه سرودم، به بزرگواري خودتون ببخشيد)

marzi_a1732
Friday 27 March 2009, 04:51 PM
فاطمه جونم ............. You can see links before reply

You can see links before reply مونا جون با این بیت شعری که گفتی من باید بهت 25 بدم از بیست ..... You can see links before reply




در آسمان نگاهت پرنده ای هستم
ز مهربانی آغوش این سما مستم
تو روح و جان منی ای ترانۀ آبی
منم همان که ز شوق ستایشت مستم
یا
(منم همان که بدون تو هیچمو پستم)
یا
(منم که با تب چشمانت از قفس رستم)
یا
.
.
.
لول



منظورم از اون پیشنهادی که دادم این بود که تعیین نکنیم چند تا بیت باشه.

elykak
Friday 27 March 2009, 05:36 PM
20 محشر بود ;)


دست ميكشم روي قلم ، طرح يه ماشين مي كشم
مي خوام برم ! مي خوام برم ! اما كجا ... نمي دونم ...


( به شدت اين روزا تحت تاثير يغما گلرويي هستم D: )

Mona
Friday 27 March 2009, 08:01 PM
20

كلنگي از آسمان افتاد و بشكست
و الا من كجا و بي وفايي

marzi_a1732
Friday 27 March 2009, 08:03 PM
12 ............... مونا جون از قدیم گفتند جور استاد به ز مهر پدر ....... اما برای شروع خوبه



عبور از جادۀ تاریک و بی پایان تنهایی
غم عشقی به دل پیدا
و هرگز تو نمی آیی
کنون بنگر به حال خویش
به ظلمی که به من کردی
گذشتی از من و عشقم
گمان کردی که بی دردی
من اینجا در غمی مبهم
تو آنجا خسته و تنها
من و آن خاطرات از عشق
تو و آن رنج بی همتا
نمی دانی که می دانم
چه کرده با دلت، بی رحم
پشیمانی و می دانی
جز از فکرم نداری سهم
تو رفتی تا بجویی عشق
به خاطر آوری آیا؟
نه عشقی جُستی و نه مهر
ز آن شیطان بی همتا !!!
غرور لعنتی ما را
به گرداب فنا افکند
من و تو با غمی از عشق
همیشه بی کس و دربند

fatemeh.1994
Friday 27 March 2009, 08:56 PM
20

چون رخت در دیده ی دل جا گرفت
جان ز خود بیخود شد و در منزلت ماوا گرفت

marzi_a1732
Friday 27 March 2009, 09:59 PM
20



چنان مست خودم کردی
که من جز تو نمی بینم
چنین آسان ز من مگذر
تویی آنکه بَرَد دینم

elykak
Sunday 29 March 2009, 03:14 PM
20 ( ‌ميشه 200 بدم به جاي 20 ؟! كاملا" با حال و هوام مچ بود ... ;) )

اينم دو تا بيت نسبتا" قديمي از خودم :

ما لايق آنيم كه با عشق بميريم
از كينه و نفرت همگي فاصله گيريم
بي جرم كشاندند به زندان دل ما را
زهرآب جگر ،‌خون جگر ،‌ درد كشيديم ...

marzi_a1732
Sunday 29 March 2009, 08:21 PM
20 .......... قشنگ بود



من بوسه زنم بر آن رخ چون ماهت
حج من و کعبۀ رخت، چشمانت
هر شب به سحر کنم دعا از غم تو
ای کاش بدانی که منم شیدایت

Mona
Monday 30 March 2009, 10:11 AM
20

كلنگي از آسمان افتاد و بشكست
و الا من كجا و بي وفايي



12 ............... مونا جون از قدیم گفتند جور استاد به ز مهر پدر ....... اما برای شروع خوبه




D: مرضيه جان، اينجا اين مثل از خودت خيلي معني ميده: " قافیه چو تنگ آید شاعر به جفنگ آید "

hichnafar
Tuesday 31 March 2009, 05:17 PM
خوب مراجعه می شود به پست 60:
19.5

بیت منم امضام

elykak
Tuesday 31 March 2009, 06:02 PM
17 ... بین شعر نو و شعر موزون درگیر شده ... نمیشه با آهنگ خوندش ...

شاید باید تموم بشه قصه ی عشق من و تو
وقتی تو از سر میگیری یه قصه ی تازه و نو ...

marzi_a1732
Tuesday 31 March 2009, 11:42 PM
19 .......... قشنگه


باز از عشق تو لبریز و قلم بر دستم
باز مهمان خیال توام و من مستم
ناز چشمان تو از من ببرد هوش و حواس
بی تو در اوج حقارت، پستم

mehdihooman
Wednesday 1 April 2009, 04:02 PM
نوزده و نيم زيبا بود ولي مصرع آخر وزنش رو از دست داده بود



اي زائر دشت كربلا گر رفتي ، حتماً ز ادب سلام من را برسان
آنگه ره خود به سوي ديگر بر گير ، يك بوسه به دشت قادسيه بنشان

marzi_a1732
Wednesday 1 April 2009, 06:49 PM
20

سخته فراموشت کنم، حق داری باور نکنی
عشق منی، دوست دارم، چرا روتو اونور می کنی؟
صدای مهربون تو، تو لحظه لحظۀ منه
خدا ببین دوستش دارم، تو که دیگه باور می کنی؟

khazaie01
Monday 6 April 2009, 12:13 PM
19.75

شب شدو باز اومدی به یادم / یادته چطور دادی به بادم ؟
گفتی همیشه با من می مونی / باورم نمیشه ، هنوز همونی ؟!

دوستان شرمنده من ادبیاتم خوب نیست ! همیجوری یه چیزی گفتم :D

elykak
Tuesday 7 April 2009, 10:27 PM
نمي دونم چه نمره اي بدم ;)

15 خوبه ؟! :)

راستي راستي رفتي انگار ، اما باورم نميشه ...
رفتي اما مثل سايه ،‌ مي مونم با تو هميشه ...

marzi_a1732
Wednesday 8 April 2009, 10:39 AM
19

روی تو پریزاد و دل بی خبر من
مهرت که ز یادش بشود خون جگر من
بیداد ز عشفی که مرا تاب گرفتست
بعد از تو دگر نیست امید سحر من

Ajika
Wednesday 8 April 2009, 12:53 PM
19/5


غصه مهمون چشام *** با یک ترس سرد و مبهم
وقتی نیستی از تو دارم *** چهره ای تاریک و در هم



حالا کی نمره ما رو میده؟

marzi_a1732
Wednesday 8 April 2009, 01:13 PM
17 ........... قشنگ بود
اما به نظرم اونجوری که سرودی ننوشتی. چون ریاد قافیه اش درست نیست. شاید بر خلاف چیزی که نوشتی بیت اول رو اینجوری سروده باشی:
غصه مهمون چشامه *** با یه ترس سرد و مبهم

البته دوست عزیز جسارت منو ببخش ...........


You can see links before reply

با تو خوشبخت می شوم یک روز، این توهم برای من کافیست
منم و کوله باری از امید، این امید از نگاه من جاریست
همچنان می بری ز بطنم هوش، باز هم عشوه می کنی ای گل
من و دل ، دلبر و پریشانی، در خیالم جواب تو آریست
گیسوانت چو شب، سیه، پرراز، حسرت یک نوازشش در من
عطر آن گیسوان پر تابت، چون نفس در هوای من جاریست
من ز چشمان پر می ات مستم، عاشق ابروان مشکینت
باز هم در دلم ز دیدارت، شوق و ذوقی چو کودکی، باریست ( آری هست )
هر دمم با رخت عجین گشته، فکر تو دیده ام کند پر نور
باز از عشوه ات پریشانم، نازنینم چه رسم دلداریست؟
با خیالت چو تشنه ای سیراب، من و می، ساقی و سبکبالیست
با تو خوشبخت می شوم یک روز، این توهم برای من کافیست

Ajika
Wednesday 8 April 2009, 01:47 PM
درست بود اشتباه من و ببخشید...


نکنه که تو میدونی واسه دیدنه تو اینجام *** آخه مهر تو باعث شد اگه هنوزم پابرجام

با تشکر

marzi_a1732
Wednesday 8 April 2009, 02:00 PM
17
خواهش می کنم دوست من
نمرۀ من چی شد؟؟؟؟ یعنی اینقدر بد بود که اصلا نمره نداشت؟ .......... لول
من بازم جسارت می کنم و اشکالت رو می گیرم ........ به شزط اینکه قول بدی از این جسارت من ناراحت نشی ......... لول

شاید اگر اینجوری می نوشتی بهتر بود

نکنه که تو میدونی، واسه دیدنه تو اینجام *** آخه مهر تو باعث شد، اگه من هنوز پابرجام

اونجوری آهنگ شعر به هم می خوره


You can see links before reply



یار من رفت و همه عشقم مرد
باز هم در دلم آیا گل امیدی هست؟
تا سحرگاه، من و شوق وتمنای وصال
گفتی هرگز نبود هجر و فراق، دیدی هست؟

Ajika
Wednesday 8 April 2009, 05:28 PM
17
خواهش می کنم دوست من
نمرۀ من چی شد؟؟؟؟ یعنی اینقدر بد بود که اصلا نمره نداشت؟ .......... لول
من بازم جسارت می کنم و اشکالت رو می گیرم ........ به شزط اینکه قول بدی از این جسارت من ناراحت نشی ......... لول

شاید اگر اینجوری می نوشتی بهتر بود

نکنه که تو میدونی، واسه دیدنه تو اینجام *** آخه مهر تو باعث شد، اگه من هنوز پابرجام

اونجوری آهنگ شعر به هم می خوره


You can see links before reply



یار من رفت و همه عشقم مرد
باز هم در دلم آیا گل امیدی هست؟
تا سحرگاه، من و شوق وتمنای وصال
گفتی هرگز نبود هجر و فراق، دیدی هست؟




اولا که بازم ممنون از توجهت و معذرت به خاطر اشتباهاتم...
دوما به قول استادم انتقاد و باید نتقد کرد و تعریفی و باید تعریف کرد...
سوما من اینا رو از روی آهنگهایی که قبلا ساختم دارم مینویسم به همین خاطر اینجوری میشه...
چهارما 18/5
پنجما با تشکر

nabegheh95
Saturday 25 April 2009, 10:34 AM
ششما پس یه بیت شعرت کو؟!


و من سکوت ميکنم به حرمت سکوت تو
تمام لحظه هاي من فداي تار موي تو

marzi_a1732
Saturday 25 April 2009, 12:54 PM
یار من رفت و همه عشقم مرد
باز هم در دلم آیا گل امیدی هست؟
تا سحرگاه، من و شوق وتمنای وصال
گفتی هرگز نبود هجر و فراق، دیدی هست؟[/RIGHT]


دوست عزیز ممنون که این تاپیک رو دوباره راه انداختی

هشتما باید به این شعر نمره میدادید ......... نمره قبلی برای شعر قبلیش بود.

نمرۀ شما ...... 19 (نمرۀ بیست برای معلم هست ببخشید)


You can see links before reply



بنگر به جهان، به عشق، بر زیبایی
بنگر به خودت، ببین چه بی همتایی
تا اوج خوشی چو مرغکی پر بزنی
گر راه دلت به سوی حق بنمایی

fatemeh.1994
Saturday 25 April 2009, 01:27 PM
19

ای همسفر عشق کجا مانده ای
گفتند که از قافله جا مانده ای
اندوه ندارم که نبینم تو را
زیرا که تو در سینه بجا مانده ای

rumour
Saturday 25 April 2009, 01:45 PM
اشک های وجود در درونش نشسته*** ولی در ظاهر لبخدیست
همچو پریانی با بالهای خسته*** ولی در ظاهر لبخدیست

fatemeh.1994
Saturday 25 April 2009, 01:48 PM
نمره ی من چی شد؟؟
از بس بد بود نمره نداشت؟؟لول

rumour
Saturday 25 April 2009, 02:08 PM
ای وای یادم رفت.18.خوب حالا ماله من چی؟

fatemeh.1994
Saturday 25 April 2009, 02:18 PM
مال تو رو نفر بعد که اومد شعرشو نوشت میده :)

mehdihooman
Saturday 25 April 2009, 03:16 PM
18
زده ام قرعه به نام دل بي بنيادم
مست لحنت شده ام يار مده بر بادم

nabegheh95
Monday 4 May 2009, 10:10 AM
20

سر ز بالين به چه اميد بر آرم سحري
که در آن روز نبينم رخت اي رشک پري

mehdihooman
Monday 4 May 2009, 08:49 PM
20
ديده ام پرتو تو مي شكند جبر زمان
گفتني نيست كه در صبح شود نور عيان

mehdihooman
Friday 29 May 2009, 12:17 AM
كسي نمي خواد ديگه مشاعره كنه .
بابا لا اقل يكي بياد يه نمره به من بده

Arash-hadian
Friday 29 May 2009, 12:44 AM
20
شخصی همه شب بر سر بیمار گریست
صبح شد شخص بمرد و بیمار بزیست

mehdihooman
Friday 29 May 2009, 10:39 PM
20
اي خفته در اين خواب تو آزاد بيانديش
بيدار شو از خواب و تو آزاد بيانديش
_____________________________
دستت درد نكنه كه بالاخره اين قسمت يه بيت بگو نمره بگير رو راه انداختي . نمي دونم بچه هاي ديگه كجا هستن؟

Arash-hadian
Friday 29 May 2009, 10:56 PM
19.5
دیگر ز شاخ سرو سهی،بلبل صبور / گلبانگ زد که چشم بد از روی گل بدور
ای گل به شکر آنکه تویی پادشاه حسن / با بلبلان بیدل شیدا مکن غرور

Arash-hadian
Friday 29 May 2009, 11:06 PM
19.5
دیگر ز شاخ سرو سهی،بلبل صبور / گلبانگ زد که چشم بد از روی گل بدور
ای گل به شکر آنکه تویی پادشاه حسن / با بلبلان بیدل شیدا مکن غرور

rumour
Monday 1 June 2009, 10:39 AM
19

دوش که on شدم تا بزنم پست
بابام زد بر سرم و گفت بگیر بخسب(بخواب)

Arash-hadian
Thursday 4 June 2009, 07:16 PM
18.5
سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی
چه خیالها گذر کرد و گذر نکرد خوابی

HamedSedighi
Thursday 4 June 2009, 09:31 PM
16.25

از صدف یاد دار نکته حلم

هر که برد سرت گوهر بخشش

mehdihooman
Thursday 4 June 2009, 09:34 PM
20
یک دشت کنار کودکی بی جان بود
یک چشمه کنار دختر باران بود

Arash-hadian
Thursday 4 June 2009, 11:58 PM
16

ای در دو نفس عمر تو افزاینده / بادی است نفس شونده و آینده
بر باد نهاده ای بنای همه عمر / بر باد کجا بود بنا پاینده
"ابو علی سینا"

مژگان
Friday 5 June 2009, 12:40 AM
16
می گر چه به شرع زشت نام است خوش است
تا در کف ساقی غلام است خوش است
تلخ است و حرام است خوشم می آید
دیری است که تا هر چه حرام است خوش است

Arash-hadian
Friday 5 June 2009, 01:01 AM
19
لطفا به شعر قبلی خود نمره دهید

mehdihooman
Friday 5 June 2009, 06:44 PM
19
تو ولی با من باش، من که کور از کفرم
دفتر عشق تو نیز کور کم دارد اگر

شاهين
Friday 5 June 2009, 07:00 PM
برو برو بدون ديگه من نميام سراغت
بزار بسوزه عشق من تو آتيشه نگاهت

mehdihooman
Friday 5 June 2009, 08:35 PM
19.5
دوست من نمره من هم میدادی . حالا نمره منو کی بده؟؟؟
ترکیب می شویم باهم چه خوب و زشت
از اتحادمان دنیا شود بهشت

شاهين
Friday 5 June 2009, 09:03 PM
ببخشيد دوست عزيز نمره ي شما هم قبليتون 19 و بعديتون 18

من يه مرداب يخي بودم تو دنيا
تو تلاطم بودي از موجاي دريا
تو سكوت سردمو از نو شكستي
به من نا آشنا دلت رو بستي

Arash-hadian
Friday 5 June 2009, 09:18 PM
19
سوزی که در آسمان نگنجد دارم / وان ناله که در دهان نگنجد دارم
گفتی ز جهان چه غصه داری آخر / آن غصه که در جهان نگنجد دارم

ببخشید یه سوال: این شعرهایی که میگیم الزاما باید سروده خودمون باشه یا نه؟

مژگان
Friday 5 June 2009, 11:20 PM
17
گردنده کار و مرده و زنده تویی
دارنده این چرخ پراکنده تویی
من گر چه بدم خواجه این بنده تویی
کس را چه گنه که آفریننده تویی

Arash-hadian
Friday 5 June 2009, 11:51 PM
18.5
مژگانا نگفتی جواب سوالم را
شعر خود نهم یا دیگری را؟

HamedSedighi
Saturday 6 June 2009, 12:59 AM
16
به پیش آینه دل هر آنچه میدارم
بجز خیال جمالت نمی نماید باز

nabegheh95
Saturday 6 June 2009, 11:45 AM
17
برقی از منزل لیلی بدرخشید سحر
وه که با خرمن مجنون دل افگار چه کرد

fatemeh.1994
Saturday 6 June 2009, 11:50 AM
19
سرشته اند گل مرا به شوق عشق و مهر تو
گرفته تار و پود من ، هوا و رنگ و بوی تو
نیست به دل شهامتی ، که خوانمت قرار جان
ولی پناه من تویی ، به آشکار و در نهان

fatemeh.1994
Saturday 6 June 2009, 11:51 AM
19


ببخشید یه سوال: این شعرهایی که میگیم الزاما باید سروده خودمون باشه یا نه؟



100 البته که باید سروده ی خودمون باشه !

مژگان
Saturday 6 June 2009, 07:40 PM
17
گر باده به کوه وردهی رقص کند
ناقص بود آنکه باده را نقض کند
از باده زمن توبه چه میفرمایی!
دیری است که او تربیت شخص کند

HamedSedighi
Sunday 7 June 2009, 01:13 AM
20
حالا تو ستاره من به شب که می درخشی
کی شده مهتاب شبات که اون و تو می پرستی؟

fatemeh.1994
Monday 8 June 2009, 04:31 PM
مژگان جانم وقت کردی به نفر قبل از خودت عنایتی بکن و نمره بده!لول

مژگان
Tuesday 9 June 2009, 05:21 PM
14
می گر چه حرام است ولی تا که خورد
آنهم به چه مقدار و با که خورد
هر وقت که این سه شرط شد راست بگو
گر مرد دانا نخورد پس که خورد؟

rainysky50
Wednesday 10 June 2009, 01:02 AM
من هم چند تا بیت از خودم در کردم یکی از یکی مضخرفتر!دو تاشون رو میزارم اینجا اگه مضخرف نبود بقیشو میزارم!
از وقتی رفتم به غربت..........فهمیدم قدر دیار مادر(صلوات!!!!!)
فهمیدم دنیا همش یه زندونه .......فرق نقطه به نقطه اش تو دربون و نگهبونه(!!!!!)
همین دیگه!!!!خوب بید؟؟؟من امین دو برریه بیدم ملقب به گیسوووووووووو!!!

zn_n2003
Wednesday 10 June 2009, 08:28 AM
كم مباش از درخت سايه فكن
هر كه سنگت زند ثمر بخشش

mahtab
Wednesday 10 June 2009, 08:28 AM
سلام. منم اين شعرو خودم گفتم اميدوارم نمرم صفر نشه!!!!
حافظ و سعدي و طاهر همه استاد منند .......... توي بيستون زندگي همه فرهاد منند
چون بديدم روي غمهاي نهان زندگي.............. همه آنند كه همخانه اسرار منند

fatemeh.1994
Friday 12 June 2009, 07:18 PM
20
آسمان ابریست ، هوا خاکستری
دل خراب است در فراغ دلبری
من به یادش زخمه بر دل می زنم
شعله ها بر جان و بر دل می زنم
...
دوست خوبم به نفر قبل از خودت نمره ندادی :)

راستی بچه ها یه پیشنهاد:
برای بهتر شدن شعرهایی که میگیم و پیدا کردن اشکالاتمون ، بیاین هر نمره ای که کم میکنیم ، علتش رو هم ذکر کنیم!
اوکی؟!

Atta-Flamenco
Saturday 13 June 2009, 01:05 AM
اول سلام می کنم به همه دوستای اهل دل خودم.

اسمم عطا - مکتبم مکتب دل - رسمم رسم عشق

من تازه تو این سایت پر مهر و محبت عضو شدم .الان داشتم تک تک شعرای شما دوستان رو می خوندم واقعا کار همگی تون عالیه دس مریزا - فقط تاپیک یه اشکال کوچیک داره اونم اینه که تعداد نفراتی که افتخار می دن شعرا شون بگن تا همه لذت ببرن یه کم کمه. فقط 4-5 نفر واقعا فعالن فاطمه خانوم-مونا خانوم-مرضیه خانوم -mehdihooman (You can see links before reply) و choolack (You can see links before reply) اگه بقیه رو از قلم انداختم به بزرگی خودتون ببخشین آخه اکثر ارسال ها تو 8صفه قبلی از این دوستان بود.

امید وارم بقیه دوستای اهل دلم افتخار بدن و با شعرهای عمق(دل) خودشون ما رو سر افراز کنن.

این اولین 2 بیتی که گفتم راستش تا حالا به هیچ کس اینو نگفته بودم چون این 2 بیتی تو بدترین شب زندگیم که تا حالا داشتم به ذهنم اومده. حالتی که فکر کنم هیچ وقت نتونم فراموشش کنم چون هر وقت این دوبیتی و می بینم یا به ذهتم می یاد اون روزهای تلخ ثانیه به ثانیه جلوی چشمام می یاد ولی نمی دونم امشب چی شد که دلم خواست برای اولین باز اینجا بگمش

امشب شب عشق است و
********چراغ عشق من هست خاموش
نفرین به تو ای دزد که
*******کردی چراغ عشق مرا خاموش


اگه بد بود دوستان به بزرگی خودشون ببخشن چون اولین دو بیتیم بوده ولی حالتی که اولین بار گفتمش رو هیچ وقت فراموش نمی کنم.ولی اینم بگم با ارزشترین دو بیتی هم برام همین دوبیتیه چون توی همین دو سطر هزاران جلد خاطره سوخته پنهان است.

اگه زیاد حرف زدم ببخشین.



نمره 20 هم برای شعر فاطمه خانوم - واقعا قشنگ گفتین .چون حقیقته.

zn_n2003
Saturday 13 June 2009, 07:45 AM
من اولين شعري كه گفتم رو خيلي دوست دارم اولش رو براتون مي نويسم اگه دوست داشتن و درخواستي بود كلش رو براتون ميزارم....
كاش مي شد بتوان ريخت بر برگ زمان موج احساس دل انسان را وا زآن اوج بگيرد طوفان كه دهد شور و حياتي به دل سنگ جهان ........

mehdihooman
Sunday 14 June 2009, 12:38 PM
20
معمولا‌ اولين شعرها با اينكه ممكنه حرفه اي نباشن ولي واسه آدم خيلي عزيزن منم اولين شعرم رو خيلي دوست دارم . ولي اينجا قانونش عوض شده ؟ يه بيت بگو نمره بگير بود نه يه شعر. نمره به شعر من بيادتون نره
_____________________________
نقش خون مردم ما همه تقديم تو باد
شوك و دردو غم اينجا همه تقديم تو باد

Arash-hadian
Monday 15 June 2009, 05:48 AM
20
سرِ آن ندارد امشب که برآید آفتابی / چه خیال‌ها گذر کرد و گذر نکرد خوابی
نفس خروس بگرفت که نوبتی بخواند / همه بلبلان بمردند و نماند جز غرابی

با توجه به حال و اوضاع غمناکی که این روزا تمام ملت دارن بهتر از این شعر دیگه ای پیدا نکردم .حس و حال سرودن شعر هم در این ایام ندارم.

mehdihooman
Monday 15 June 2009, 08:39 AM
20
دوست خوبم سعي كن نا اميد نشي
گرچه در سلسله ماييم كه قامت داريم
با دلي خون و تني خسته صلابت داريم
سر در صفحه تاريخ نويسيد به شب
ما به خرداد پر از حادثه عادت داريم

eiman01
Monday 15 June 2009, 09:36 PM
و صد افسوس
همان شد که نمیخواستیم:
عروسک غاصب دیار ما
به همت ارباب بندهای خیمه شب بازی اش
گستاختر از قبل،بر تخت نشست.
و چه زیباست که این،در کَت عده ی فهیم مردم ما نرفت

mehdihooman
Monday 15 June 2009, 10:07 PM
20
چرا نمره منو ندادي آخه ؟ حالا نمره منو كي ميده ؟



افسوس ندانستم تو شرح سما بودي
ورنه گله ام كم نيست افسوس خدا بودي

Atta-Flamenco
Tuesday 16 June 2009, 12:39 AM
20
دلم مي خواست همدمم باشي/تو شادي و غم يارم باشي
اما نشد ،نخواستي/تو تنهائي جام گذاشتي

همين جوري ساعت 2شب فل بداهه گفتم. زياد حسش نبود.

mehdihooman
Tuesday 16 June 2009, 07:16 AM
19

فتنه گر باز هم هويدا شد
در صفوف قبيله پيدا شد

eiman01
Tuesday 16 June 2009, 12:03 PM
19{پست پیشین}
20{پست 120}

من و تو،ما همه با هم،غریبه ایم
چرا که زیر چتر استبداد یک قبیله ایم

mehdihooman
Tuesday 16 June 2009, 10:41 PM
20 زيبا بود خيلي زيبا

بغض هاي من و تو سرشكن مي گردد
گر كه با هم باشيم گر كه من ما گردد

موفقیت online
Tuesday 14 July 2009, 08:38 AM
20
چون بیایی آسمان خم می شود
دست هادر ساغرت گم می شود
شمع گرمای تو را حس می کند
هستی اش غرق ترنم می شود

Babak_mix
Tuesday 14 July 2009, 09:31 AM
20
دل به دست عاشقي دل مي شود
برگ زرد، از شاخه ات ول مي شود
ليلي ي دل راه منزل ميکند
حرف مجنون آهِ باطل مي شود

mehdihooman
Tuesday 14 July 2009, 09:33 AM
20

دختري دلش شكست و خدا گريان شد
عشق در منظر او سمبل شيطان شد

موفقیت online
Tuesday 14 July 2009, 10:44 AM
20
شراب تلخ میخواهم که مرد افکن بود زورش
که تا یک دم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش

hmd_kro
Wednesday 15 July 2009, 07:02 PM
سلام من شاعر نیستم اما هر 3-4سال یه بار یه ترانه هایی میگم .

میخوام پررویی کنم و بین شاعران عزیز یه ترانه کوچیکمو اینجا بزارم امیدوارم که خوشتون بیاد:



اگه حتی یه مسافر توی این جاده نباشه
تنها نیستم، تنها نیستم، تورودارم، تورودارم
اگه تو سیاهی شب ماه آسمون نباشه
راه من روشن با تو،اگه باشی ماه و دارم



اگه حتی یه ستاره توی خوابم نمیاد
تو اومدی قشنگ ترین و تنها ترین ستاره دلم شدی
اگه دنیا مثل یه غریبه دلمو پرت میکنه
تو دلمو، تمامی وجودمو با یک نگات صاحب شدی

fatemeh.1994
Friday 17 July 2009, 10:29 PM
20

عشق است حریف دل،ای عقل تو چه می کوشی
مطرب دل پرخون است،تو نغمه چه اندیشی
تا آتش عشق است،مرهم به دل پر سوز
تو رخت طبیبان را،از بهر چه می پوشی

dj-samy
Wednesday 22 July 2009, 03:45 PM
بخش خوبیه ممنون

vdod
Thursday 23 July 2009, 03:05 AM
19

بوی عشق آمدوعشاق راخبرکرد *** دل غم دیده راازترس حذر کرد
_____
دوستان محترم شعرنوهم می تونید بنویسید.


سلام
اخه شعر نو که شعر نیست نثر است
جمله های را که میتوانند یه صورت عمودی بنویسند به صورت افقی مانند شعر نوشتند

AmonAmath
Friday 28 August 2009, 12:35 AM
20

باشد ...
بجایم تو بزی
و بجایم تو بخند
که من از دیده ی مبهوط هبوت میخندم
به سکوت زجه ی زیستنه تو .

اینم نو . شاید کاملشو تو تایپیکه " فصل آخر " که نوشته هام و میذارم نوشتم

AmonAmath
Friday 28 August 2009, 01:46 AM
سلام
اخه شعر نو که شعر نیست نثر است
جمله های را که میتوانند یه صورت عمودی بنویسند به صورت افقی مانند شعر نوشتند

نثر ؟ مثلا آدم یه نامه مینویسه واسه کسی میشه شعر نو ؟
شعر نو قواعد و مفاهیم ژرف خودش رو داره
و هر چیزیرم که به صورته افقی بنویسن نمیگن شعر . وگرنه من تا حالا خودم یه حافظ میشدم . چون دفترام پره از چیز های افقی و عمودی !

البته ببخشید با اطلاعات خیلی خیلی کمم به خودم اجازه ی نظر دادم

desplus
Friday 28 August 2009, 11:41 AM
نثر و نظم تفاوت دارن با هم (البته اگر اشعار آزاد (سپید ، نو یا...) رو نظم بدونیم ، چون شعر منظم...)
البته شباهت بعضی از نثرهای مسجع با اشعار سبک آزاد رو هم نباید نادیده گرفت
مجالش نیست اینجا بیشتر بنویسم
کوچیک همه
موفق باشید

mehdihooman
Tuesday 1 September 2009, 12:40 PM
20
آن نگاری که صید دل می کرد ، دل به دامش نهاده ام اما
الطفاطی نمی کند یارم ، بهر این عشق باز بی سر و پا

desplus
Tuesday 1 September 2009, 04:24 PM
در حدی نیستم به شعر کسی نمره بدم ، ولی باید بگم شما خودت 20 ی

بهتر جواب من به تو یک خیر باشد
بهتر که دستت توی دست غیر باشد
کـِی گفته بودم عاشقم؟ استغفرالله!
شرمنده خانم خواب دیدی خیر باشد

mehdihooman
Tuesday 1 September 2009, 05:03 PM
آقا چرا نمره منو ندادی؟
آخه اینجا چرا همه منو یادشون میره؟:102:
هیچکی منو دوست نداره ، هیچکی :dash1:

hichnafar
Tuesday 1 September 2009, 05:05 PM
بهتر جواب من به تو یک خیر باشد
بهتر که دستت توی دست غیر باشد
کـِی گفته بودم عاشقم؟ استغفرالله!
شرمنده خانم خواب دیدی خیر باشد

جالب ِ ...18

خستگی راه مرا از غم جداست ...تا به کی بار عدم بر من هواست

AmonAmath
Saturday 5 September 2009, 11:15 PM
20

شنیدمت که نظر میکنی بحال ضعیفان ... تبم گرفت و دلم خوش به انتظار عیادت
( سعدی )

AmonAmath
Sunday 13 September 2009, 01:09 PM
پست بالایی که اشتباهی شد چون باید شعر از خودم بود . ما کجا و سعدی کجا !

واسه همین نمره 0

گذشت بهار عمر و آمد خزان مرگ و نخشکید یادت
دیوانه شد عاقل و عاشق ، فارق و مانده چشم در راهت

zn_n2003
Thursday 5 November 2009, 06:57 AM
كاش مي شد بتوان ريخت بر برگ زمان موج احساس دل انسان را
و از آن اوج بگيرد طوفان كه دهد شور و حياتي به دل سنگ جهان

mahtab26
Thursday 5 November 2009, 08:04 AM
چقدر اين كوچه غريبه ، غروبا بي تو گذشتن
مثل مرهم روي زخم سر خاك تو نشستن
سر خاك تو چه سرده ، اما دل گرم كنارت
لحظه اي كه مي فرستم حمد و توحيد رو مزارت

ham-nafas
Thursday 5 November 2009, 08:07 AM
در دو پست قبلی احساسات رو با حماسه تلفیق کردی و خیلی عالی شد.از نظر محتوا عالی.وزن خیلی خوبی هم داشت. ببخشید من با دانش کمم دارم نمره میدم.و جسارت میکنم: 18

پست قبل هم 17

معشوقه ما هرزه و هر دم به سرایی
غافل دل ما بود که در آتش او سوخت

linda_6811
Thursday 5 November 2009, 12:11 PM
هر کسی از ظن خودش چهره ی عاشق گیرد
در ره پاکی عشق چهره ی صادق گیرد

Solo
Thursday 5 November 2009, 08:46 PM
نگاهی نمی بینم
تا مرا از پشت پنجره ای
باز
حتی به آسمان مثال زند !
اکنون پاییز را میبینم
و اشکهایش که مثال برگ زردی از باد گریزان است .
بهار نزدیک است گل سپید .

اصفهان - پاییز 82 :-)

ham-nafas
Friday 6 November 2009, 10:06 PM
سولو جان خیلی زیبا بود
خیلی
19

بیت من هم اینه:

آن قوی سپیدی که پروبال مرا سوخت
هر لحظه نگاهش به نگاه دگران دوخت
معشوقه ما هرزه و هر دم به سرایی
غافل دل ما بود که در اتش او سوخت

Nassim_Agha
Saturday 7 November 2009, 12:18 AM
آفرین همنفس نمره 18.5

آن زلف شکسته را ز رخ یک سو زن
بر هر دو طرف مزن تو بر یک سو زن
گر آتش عشق تو فتد یک سوزن
یک سو همه مرد سوزد و یک سو زن
:-)

nabegheh95
Saturday 7 November 2009, 07:51 AM
دوستان عزيز هر كس اول نمره شعر نفر قبلي رو بنويسه، بعد شعر خودش رو .

ham-nafas
Tuesday 10 November 2009, 06:15 PM
نسیم سحر عزیز.عالی بود.جناس و ایهام رو به حد عالی اجرا کردی.فوق العاده بود.خیلی لذت بردم
19.5

گرناز تو پایان نپذیرد چه کنم؟
گر قلب تو عشقم نپذیرد چه کنم؟
جان از پی ادغام تو از تن در شد
جان تو اگر جان نپذیرد چه کنم؟

Mehraneh
Tuesday 10 November 2009, 07:35 PM
هم نفس جان شعرت خیلی زیبا بود به نظرمن 19 خوبه البته بازم شرمنده من با اطلاعات محدود خودم نمره دادم:ax
__________________
اگه تو معنی عاشقی رو می فهمیدی
به دل عاشق من ساده نمی خندیدی
اگه تو دلت واسم پر می کشید
چشای عاشق من غم نمی دید
________________________
(من که مردم از خجالت....)

mehdihooman
Tuesday 10 November 2009, 09:45 PM
ترانه زيبايي بود
19.5

پروانه شدن طلوع يك زندگي است ،‌ با نور سحر پيله شكستن دارد
چون كرم نگشتن به خم بي خبري ، از پيله رها گشتن و رستن دارد

Nassim_Agha
Tuesday 10 November 2009, 11:27 PM
آفرین 18.5

شَب خیال آفتاب روی تو از من ربود
کاش این شب میشد و آن آفتابم می رسید
ماهی ام از پیچ و تاب افتاده در صحرای دور
آه گر رودی روان پر پیچ و تابم می رسید

ham-nafas
Wednesday 11 November 2009, 09:29 AM
خیلی خیلی زیبا.از نظر احساس فوق العاده بود.
وزن هم خوب و استعاره هم عالی
18.5

هنوز خیال میکنم کنار من نشسته ای
چرا برای این خیال راه مرا نبسته ای
هنوز میشود تو را درون سینه ام نوشت
اگرچه این کتیبه را تو تا ابد نوشته ای

vnn
Wednesday 11 November 2009, 10:29 AM
شور عاشق شدن داره این دل

nabegheh95
Wednesday 11 November 2009, 02:11 PM
vnn عزيز شعرت رو كامل كن! و به نفر قبلي هم نمره بده!

حالا شعراي محترم بيان ادامه بدن لطفا - فقط اينكه قراره شعرها از خودتون باشه!

mehdihooman
Wednesday 11 November 2009, 04:40 PM
زيبا بود
18.5

وقتي كه قلب مي شكند آمدن چه سود
آن رفتنت چه بود و ، اين آمدن چه بود

Mehraneh
Wednesday 11 November 2009, 07:37 PM
جالب بود
19
دیگه اسمتو نمی گم . نمی خوام بارون بباره
نمی خوام یاد بدیهات . پاشو تو شبم بذاره

ham-nafas
Wednesday 11 November 2009, 09:46 PM
مهرانه جان توی ترانت صنعت های شعر فارسی رو استفاده کردی که خیلی قشنگش کرده.مثل استعاره بارون ... پاگذاشتن یاد بدیهاش ...
19

اگر بر سنگ کوبم این سخن را
توانم بیستون سازم وطن را

(تو سبک فردوسی گفتم ... عجب جسارتی کردم!!!)

sobheomid
Wednesday 11 November 2009, 09:52 PM
تاكي نشسته اي ب تماشاي اين و ان
برخيز پرده برانداز ز ماه جان
بشنو صداي خنده عشاق بي نشان
بلبل ب شاخ گل پروانه در ميان

Mehraneh
Wednesday 11 November 2009, 10:07 PM
شعر زیبایی بود 18.5
____________________
برای این دل تنها تویی مرهم ترانه
برای زندگی بازم تویی تنها بهانه

mos167
Wednesday 11 November 2009, 10:16 PM
روزگاریست که ما یار ندیدیم
در باغ صدای نفس زاغ شنیدیم

باغ که نه دشت خبیثان
در آن ز ستم آه کشیدیم

mos167
Wednesday 11 November 2009, 11:13 PM
کسی به من نمره نمیده ؟؟؟

nabegheh95
Thursday 12 November 2009, 07:59 AM
کسی به من نمره نمیده ؟؟؟
شما عزيزم به نفر قبلي نمره بده ، نفر بعدي به شعر شما نمره خواهد داد.

mehdihooman
Friday 13 November 2009, 08:11 AM
18
این زبان سرخ است و در عشقت مدارا می کند
در سکوت چشم تو این دل چه غوغا می کند

Nassim_Agha
Saturday 14 November 2009, 11:43 PM
آفرین
18.5
دیده بر هم چو نهم نقش تو را می بینم
دیده بر در دوزم تا به برم باز آئی

mehdihooman
Sunday 15 November 2009, 05:32 PM
18

شعر در کاکل باغ سیب می رقصاند
شعر بر قله عشق تا ابد می خواند

mos167
Sunday 15 November 2009, 09:21 PM
19

در این دنیا که دائم در دوان است
دلم دائم به یاد یاد آنست
دمی با یاد او آرام جستم
دمادم در خیالم کام جستم

Nassim_Agha
Tuesday 17 November 2009, 11:47 PM
18.5 آفرین
من امشب تا سحر بیدار خواهم ماند
به یادت با دو چشم دوخته بر در

mahmoud.sardar
Wednesday 18 November 2009, 12:02 AM
18
به نام نامیه نامی ترین عشق
که هر نامی برایش نازنین است

Nassim_Agha
Wednesday 18 November 2009, 12:10 AM
18.5 آفرین
به نام نامیه نامی ترین عشق
که هر نامی برایش نازنین است
-------------------------------
عزیزم وقت خواب من رسیده
ز من این بیت امشب آخرین است :-)

mahmoud.sardar
Wednesday 18 November 2009, 12:16 AM
19
توانایی برای شعر ای دوست
که شاعر نازنین است,نازنین دوست :-)

mleedragon
Wednesday 18 November 2009, 02:02 PM
خط چشمو قیافه زشتو کوکائینو همه دردای دنیا
کوکائینو در یاب
اسلحتو بردار
اونوقت میبینی من اینجا سرپام
من مرز قدرتم دنبال فرصتی واسه تسخیرم هرجاو هر کار
ه ه اسلحت لوازم آرایشته نه؟

mehdihooman
Wednesday 18 November 2009, 03:12 PM
دوست عزیز نمره نفر قبلی رو یادتون رفت که بدید
برای محمود سردار عزیز : 18
برای ملیدراگون : 15

یک گل سرخ چیده شد ، اشک چکید و جان دمید
زآتش اشک چشم او ، صد گل نوجوان رسید

maryam21
Wednesday 18 November 2009, 04:50 PM
13

صدا مي ايد
صداي پاي كسي مي ايد
شايد تو باشي
و من تا ابد
در انتظارت مينشينم
تا كه بيايي
و به شوق ان روز پلك برهم نمي گذارم
فقط براي باري ديگر
برگرد
من هنوز منتظرم

Mehraneh
Wednesday 18 November 2009, 05:36 PM
18

تا به کی در حسرت دیدار تو
بی خبر در گوشه ای پنهان شوم
در تمام لحظه های انتظار
این منم که بی تو پر پر می شوم

mehdihooman
Wednesday 18 November 2009, 09:38 PM
19
تقصیر غزل نیست اگر شعر بد است
گر شاعر آن کوردل و نابلد است

Nassim_Agha
Wednesday 18 November 2009, 10:55 PM
18
امشب سر من هوای شعرش در نیست
خشکیده درخت است و به شاخش بر نیست :-)

mehdihooman
Thursday 19 November 2009, 09:13 PM
18.5
گفتار تويي و ما همه خاموشيم
فتانه تويي و ما همه مدهوشيم

ham-nafas
Friday 20 November 2009, 10:53 AM
19 بدون تعارف
حال که از بام دلم میپری
بال مرا دگر کجا میبری؟

maryam21
Friday 20 November 2009, 04:42 PM
18
اگر چون قيص نشم مجنون حرامم باد عشقت
اگر عمري به پايت من نشينم حرامم باد عمرم

Nassim_Agha
Friday 20 November 2009, 10:53 PM
ما در این شهر غریبیم و نه یاری داریم
نه دمی نه همدمی نه کار و باری داریم

mehdihooman
Saturday 21 November 2009, 08:42 AM
نمره نفر قبلي رو يادتون رفت بديد
براي مريم 21 : 15
براي نسيم سحر : 18

اي كودك فرداي سرا شاد بيانديش
بيدار شو از خواب و تو آزاد بيانديش

fanoos
Saturday 21 November 2009, 01:04 PM
20

دوباره آمدي و من از اين قداستت هنوز در تحيرم

هميشه در مني و من هميشه غافل از توام

mehdihooman
Saturday 21 November 2009, 09:46 PM
19
نه عزيز دل من ، زندگي نيست چنين
زندگي رويش توست ،‌ در زميني خونين

Nassim_Agha
Sunday 22 November 2009, 11:54 AM
18.5 آفرین
چه شود باز بیائی و غم دل ببری
دو سه روزی است نفس ای ز تو جان خوش بازآ

maryam21
Monday 23 November 2009, 04:26 PM
17/5
دلبرم كجايي
تاج سرم كجايي
بي تو ميميرم من
كجايي تو كجايي

ham-nafas
Monday 23 November 2009, 08:02 PM
16
همیشه من از عاشقی با تو خواندم
میان ره عشق تو را میکشاندم

moein babayee
Monday 23 November 2009, 08:18 PM
18
آنچه دل را به درد می آرد
آه مظلومیست که ز درد می نالد

mehdihooman
Tuesday 24 November 2009, 09:20 AM
18
وقتي كه قلب مي شكند ، آمدن چه سود
آن رفتنت چه بود ، كه اين آمدن چه بود

Nassim_Agha
Tuesday 24 November 2009, 06:53 PM
18 آفرین
بی خبر شو زخود آنگه سوی دلدار برو
تا در آئینه نبینی جز او یار نه ای

Mehraneh
Tuesday 24 November 2009, 09:59 PM
19
نه دیگه آهی نمونده واسه من از عشقت اما
مطمئن باش که یه روزی تو میشی تنهای تنها

Nassim_Agha
Tuesday 24 November 2009, 10:30 PM
19.5 آفرین

یا میری سر می زاری به جنگل و به کوه و صحرا
یا میای تو کوچه مون باز می خونی از اون غزلها

mehdihooman
Tuesday 24 November 2009, 11:16 PM
19
ترانه خوان شدم اگر ترانه جان نمي دهد
اگر براي زندگي كسي امان نمي دهد

Nassim_Agha
Wednesday 25 November 2009, 03:17 PM
19
روی خود را شسته ای در آبشار نقره ئی ماه

با دو چشم چون ستاره عاشقان را رهزنی بر راه

Mehraneh
Wednesday 25 November 2009, 10:09 PM
19 آفرین
می خوام بگم دست تو تو دست پاک و عاشقم
واسه قلب مهربونت من هنوز شقایقم
_____________________________
(You can see links before reply (You can see links before reply)
منتظر حضور گرمتون هستم)

Nassim_Agha
Wednesday 25 November 2009, 11:39 PM
19 ،فرین
من یه عمری سرمو به دیوار خونه ات سائیدم
هر گلی که باد آورد از توی باغچه ات بوئیدم

Nassim_Agha
Saturday 28 November 2009, 12:35 AM
0
گل و گلدسته توئی کفتر پر بسته منم
اوج آسمون توئی در قفس و خسته منم

scofild
Saturday 28 November 2009, 12:43 AM
18 و بیست و پنج صدم!!

صدای بازیه بچه ها تو کوچه
بوی نون و سبزیو کمی کلوچه

پیچیده بود لا گــلای خونمون
اما رفتو دیگه نیستیم اون زمون

با این دو بیتی که گفتم یاده مرحوم "فرهاد" افتادم !!

Nassim_Agha
Saturday 28 November 2009, 01:47 AM
18.5
عمو زنجیر باف من زنجیرو از پام کشیدم
مثل یک پرنده آزادم و از دام پریدم

Mehraneh
Saturday 28 November 2009, 10:51 AM
19 آفرین
نمی دونم چه جوری با تو باشم
که چشمامم نگن این دنیا تلخه
چه جوری با نگاهت آشنا شم
که یک لحظه نشه قلبم نخنده
_______________________-
You can see links before reply (You can see links before reply)
منتظرتون هستم

mehdihooman
Saturday 28 November 2009, 03:02 PM
18.5 درود به تو
سرمست از خياليم ، تا مرگ را نبينيم
تا سر به سجده آريم ، تا در خفا بميريم
آبشخور من و ماست ، وهم و فريب اما
ققنوس فكر داريم ، بايد كه جان بگيريم

Nassim_Agha
Saturday 28 November 2009, 04:35 PM
18.5 آفرین
تو نگه به زیر دستان نکنی ز خود پرستی
تو کجا و عشق و مستی تو کجا و جان هستی

mehdihooman
Sunday 29 November 2009, 06:48 AM
20 بي تعارف
هنوز در تحيرم ، ترانه جان نمي دهد
اگر براي زندگي ، كسي امان نمي دهد

fatemeh.1994
Sunday 29 November 2009, 12:28 PM
19
او که با یک شبی بود و برفت
یار ما بود و به کام دگران بود و برفت
آشنا بود ولی با عاشقان بیگانه بود
رنگ رخساره ی او آرام هر دیوانه بود

Nassim_Agha
Sunday 29 November 2009, 08:49 PM
18.5

من باده به لب گیرم و لباده بسوزم
این خرقه و این دفتر و سجاده بسوزم

mehdihooman
Monday 30 November 2009, 08:36 AM
19
در وصل یار خویش به سر یا که پا روم
هر رو روم سزاست که از خود رها روم

Nassim_Agha
Monday 30 November 2009, 10:49 PM
20 آفرین

این شعر رابه همنفس عزیز تقدیم نموده ام:

من مرغ لب بامم و تو اوج سرایی
همپای تو چون گردم؟ تو فر همایی
هم همنفس جانی و هم همدم روحی
شب سوزی و نوری که ز آفاق برایی

Nassim_Agha
Tuesday 1 December 2009, 09:38 PM
؟
دوشم به راه دیدم مرغی شکسته می خواند
با ساز مرگ گشتیم آوازه خوان غربت

mehdihooman
Wednesday 2 December 2009, 08:40 AM
19
مي حرام و لب حرام و جام عرفاني حرام
بوسه و رقص و طرب بر تخت سلطاني حرام

Nassim_Agha
Wednesday 2 December 2009, 09:30 PM
20

در هیچکس نشانی از آشنا ندیدم
تا شرح باز گویم از داستان غربت

mehdihooman
Wednesday 2 December 2009, 09:37 PM
20
گويند بشر ز خاك و گل انسان شد
ايمان من است از شراب انسان شد
چون آتش عشق شعله زد بر مي ناب
خون شد دل آن خانه خراب انسان شد

Nassim_Agha
Wednesday 2 December 2009, 10:46 PM
20+1


ای عشق به صحرای تو ره پیمودم
هر نقش بغیر تو ز دل بزدودم
در راه تو چون بی خود و بی دل گشتم
دانستم پس که خود همان معبودم

maryam21
Friday 4 December 2009, 09:08 PM
20
عاشقم عاشق چشمان سياهت
من از دوري تو اورده ام روي به شكايت
بيش ميازار مرا كه اين دل دگر طاقت ندارد
يا بيا يا بكش كه بي تو بودن جز عذاب چيزي ندارد

M8H
Friday 4 December 2009, 10:25 PM
21 D:

شاخه گلی به من دادی
توی اون روزهای شادی
به خدا آینه ی دغ بود
کاشکی هیچ وقت نمی دادی

گلت خشکید خودت ماندی
منو در حسرتت راندی
:ilovemusic:

Mehraneh
Sunday 6 December 2009, 12:53 PM
19/5
نگاه مهربون تو شده درمون درد من
همون دست های گرم تو میون دست سرد من

Arash-hadian
Sunday 6 December 2009, 01:01 PM
18
مرا بعلت بیگانگی ز خویش مران
که دوستان وفادار بهتر از خویشند

Nassim_Agha
Sunday 6 December 2009, 07:53 PM
18.5
مگر ستاره چشم توام کند روشن
چنین که دلگرفته از این شام تار هجرانم

Nassim_Agha
Tuesday 8 December 2009, 11:40 PM
؟
گذشت سالی و دور از دیار و یارانم
نماند اشکی و در دل هنوز گریانم

Nassim_Agha
Friday 11 December 2009, 10:55 PM
؟
چو تیغ کند شدم در نیام این هجران
خوشا به معرکه بودن که مرد میدانم

sh-roxana
Saturday 12 December 2009, 09:49 AM
19.5
معلم در کلاس اول عشق
خدای عشقم ان فرزانه استاد
به من اموخت بخشی دوبخش است
همین یک درسم از او مانده در یاد

Nassim_Agha
Sunday 13 December 2009, 12:20 AM
20
چون از پی پرویز فرامرز هم شد
سنتور دگر یتیم و بی همدم شد

ham-nafas
Sunday 13 December 2009, 11:11 AM
16

اما این بیت رو چون کسی نمره نداد من میخوام 19 بدم :
گذشت سالی و دور از دیار و یارانم
نماند اشکی و در دل هنوز گریانم
آفرین نسیم سحری ... آفرین

این هم بیت خودم
برو ای عاشق دیوانه که من بیمارم
ننگِ نامی چو هوس باز به دامن دارم
تو چون آهوی نجیبی و نجابت داری
من نه چون شیر , که شَر چنان کفتارم

Nassim_Agha
Sunday 13 December 2009, 08:53 PM
19.5
یک بیت دیگر در سوگ استاد پایور و استاد مشکاتیان می نویسم و امیدوارم جبران آن 16 هم بشود:-)
---------------------------------------------------------
در فصل خزان شاخه ای از سرو هنر باز شکست
در سوگ دو استاد نه سنتور که هر ساز نشست

ham-nafas
Sunday 13 December 2009, 11:39 PM
19(بی تعارف)
البته اگه شکست رو ردیف میکردی و میگفتی ((هر ساز شکست)) میتونست از یه نظر دیگه جالب بشه
ولی در کل خیلی خوب بود

ز جمع دوستان و خوب رویان *** نمانده ماه رویی,تیره,پنهان
به دور محفلم رنگین کمان است *** که هر رنگی ببینم میهمان است
می از انگور روی دوست دارم *** دلی درگیر موی دوست دارم

ببخشید که سه بیت شد ... این شعر رو کامل میکنم و تقدیم میکنم به جمع دوستان این سایت مخصوصا بخش ترانه و شعر

maryam21
Tuesday 15 December 2009, 04:27 PM
19/75

نرسيدن به ارزو ها هم گاهي ممكنه ميشه
گاهي جذب و تمركز و تلاش و مخ زني فايده نداره
گاهي سرنوشت ما ادما دست ما نيست
يكي نميذاره كه ما اوني بشيم كه ميتونيم
اما اگه روزي بشه ما همون اوني بشيم كه ميتونيم
همه ميگن كار هموني بود كه نميذاشت بزرگ بشيم
اخه سخته اينو باور بكنيد هرچي ميگن بشنويم و دم نزنيم
گاهي وقتا ادما اسير اين فرهنگ هاي غلط ميشن
گاهي وقتا ادما واسه ي دلتنگي هاي الكي كوچيك ميشن

به سبك دكلمه هاي مريم حيدر زاده بخونيد

Nassim_Agha
Thursday 17 December 2009, 12:34 AM
19.99
ناز شست میگساران
عشق کاران
بر زمین گرم یکرنگی
یکرنگان
قلبهاشان ماه تابان
چشمهاشان نور باران
نعره هاشان همچو طوفان
می درد از هم سکوت تلخ این شبهای بی پایان
پیکهای نوبهاران بازگشت بلبلان بر شاخساران
ناز شست میگساران

ham-nafas
Thursday 17 December 2009, 09:03 AM
19
از بام من تا ستاره خواب میتابد
چشمان آبی تو در شب مهتاب میتابد

چشم تو چشمه آبادی روح من ست
از چشم آبی تو در کویر شب آب میتابد

Nassim_Agha
Thursday 17 December 2009, 11:49 PM
19.9999
پرواز کبوتر سپیدی مقراض کشید آسمان را
در سایه ماه داس چرخید تا پر شکند کبوتران را

احمد درگاهی
Friday 18 December 2009, 06:10 AM
همان دم که خط ابرو شکستی / ندانستم که دل از من گسستی
به تیر چشمت ای مستانه معشوق / هزارم دام اگر ، یک دانه جستی:ilovemusic:

Nassim_Agha
Friday 18 December 2009, 10:42 PM
نمره ما؟
نمره تو 18

این هستی ما ز رفتگان آمده است
تازه نفسی ز خسته گان آمده است
این جام شراب چون نمودی خالی
باری پر کن که مست آن نامده است

Nassim_Agha
Saturday 26 December 2009, 01:51 AM
نمره؟
کار دل من بسته به گیسوی تو شد
بر باد دهی چو زلف دل را چه کنم؟

ham-nafas
Saturday 26 December 2009, 03:49 PM
19.5 عالی
بس حیله زدم برای عاشق شدنت
این حیله آخرم نگیرد چه کنم؟

&unknown&
Saturday 26 December 2009, 04:46 PM
بچه ها این جمله از خودم نیست ولی به نظرم خیلی قشنگه!نظر شما چیه؟
کاش بودم چون کتاب افتاده در کنجی خموش, تا نگردد روبرو جز مردم دانا مرا

Nassim_Agha
Saturday 26 December 2009, 06:39 PM
20 آفرین همنفس جان.
چون شما هنوز به این حیله آخر امیدوارید برایتان آرزوی موفقیت دارمر حالی که من پس از همه حیله ها با نا امیدی دیدم که نخیر طرف عاشق بشو نیست !
با اجازه:
خون دل من اشک شد از چشم فرو ریخت
با دیده پر خون دل شیدا چه کنم؟

ham-nafas
Saturday 26 December 2009, 11:23 PM
ممنونم که به شعرم همچین نمره ای دادی
این قضیه ((چه کنم؟)) داره ادامه پیدا میکنه
من این شعر رو بعدا برات ارسال میکنم و یه پیشنهاد هم برات دارم

اما در مورد نمره ات...
بخدا بدون تعارف میگم 19.95

بیت من :
جان از پی ادغام تو از تن در شد
جان تو اگر جان نپذیرد چه کنم؟

Nassim_Agha
Sunday 27 December 2009, 03:09 AM
منهم بدون تعارف و بدون اغماض نمره می دم .
نمره 19.99


در این شب یلدا مه نو تا که برآمد
هم دشمن غم راحت دل مونس جان باش

تهرانی
Sunday 27 December 2009, 10:40 AM
نمره : 18

پُرسید نی از تار ، ای بینوا که من سرترم یا پیانو در صدا

پاسخی داد تار به نی،بی ریا آه تا که بنوازد این دو را !!!

maryam21
Sunday 27 December 2009, 10:52 AM
19

اين مال دوستمه

من درتمام رنگ های بی رنگی گم شده ام..

من درتمام پایان های بی پایان صبرکرده ام

من درتمام شکستن های بی صدا صدایی شده ام..

من درتمام عشق های بی احساس عاشقی کرده ام..

من درتمام عاشقی های بی معشوق اولین عاشق بودم

وانگاه درتمام نجواهای بیکران پایان پذیرعشق عشقی راصداکرده ام

وفقط عشق بود...

وعشق که تمام کهکشان های بی ستاره راستاره ای بخشید...

وتمام رنگ های بی رنگی را گم کرد درمن..

ودرتمام پایان های بی پایان صبرکرد...

درتمام شکستن های بی صدا صدایی شد...

وفقط میتوانی عاشق باشی تااین هارا بگویی...

وبا تمام وجودم فریادمیزنم:ای عشق توتاابدهستی...

ham-nafas
Sunday 27 December 2009, 10:46 PM
نمره نسیم سحر عزیز 19.5

بند گیسویت دلم را دار زد
دست و پاها گرچه دل بسیار زد

Nassim_Agha
Sunday 27 December 2009, 11:25 PM
بند گیسویت دلم را دار زد
دست و پاها گرچه دل بسیار زد

19.75 آفرین همنفس !
همنفس جان
--------------------------------------
بیچاره دلت تا پی دلدار بیفتاد
آخر سرو کارش به سر دار بیفتاد

-----------------------------------------
گفتم که نگه دار دل خویش ز گیسوش!
چون گوش نکردی دلت زار بیفتاد
------------------------------------

********************
بیدل شدی ای همنفس من چون دهم دلداریت
رفتی به دام زلف او این بود آن مکاریت؟

ham-nafas
Monday 28 December 2009, 10:17 AM
جز 20 جسارت نمیکنم نمره دیگه ای بدم
واقعا ذوق شاعرانه عالی داری که اینقدر زیبا و راحت شعرت رو برای هر موضوعی میتونی بنویسی
فوق العاده ای نسیم سحر

اما نسیم سحر عزیز :
با من بگو تو جرم و گناه من *** بر من نشان ده خطای راه من
یا قانعم کن که خطا از من بود*** یا علتی بیاور به سر بی کلاه من

Nassim_Agha
Monday 28 December 2009, 04:20 PM
همنفس عزیز با تشکر فراوان از مهر و محبت هایت 19.75
در اصل 19.5 بود ولی چون از آنچه که بر دلت رفت بسیار متالم گشتم 25 صدم هم اضافه دادم :-)
باور کن این داستان غم انگیز چنان مرا آشفته کرد که فی الواقع دیشب تا صبح خواب از چشمانم ربود.
اماپاسخ!
بله همچنانکه عرض کردم:

بیدل شدی ای همنفس من چون دهم دلداریت
رفتی به دام زلف او این بود آن مکاریت؟

گفتم که بس کن حیله را گفتی همین یکبار را
رقصان دلت بر دار و در گل ماند چرخ گاریت

ای دوست من آشفته ام خواب از دو چشمم رفته ام
کاری ز دستم بر نیاید بهر زخم کاریت

دل بی گنه بر دار شد چشمم پر از خوناب شد
تا دیده ام در چشم تو سیلاب اشک جاریت

گفتم شفا کن در د خود دل را مکن قربان خود
هر چند می دانی ولی عشق است آن بیماریت

در راه عشق و عاشقی چون می روی بی دل برو ( آقا اصل مطلب همین است!)
وانگاه دور افکن دگر این حیله و طراریت

(یک ساعت بعد.....چون اصلا نمی توانم این سناریو را در ذهنم بپذیرم مثل یک رویا می خواهم آن را تغییر دهم و یک راه امیدی را باز کنم )
"خورشید" دل در بند آن گیسوی " سرخ کافر" است
همچون "سمک" در راه وی آغاز کن عیاریت

اشاره ایست به داستان سمک عیار و خورشید شاه و سرخ کافر. یادش بخیر بچه که بودیم ( من شیش هفت سالم بود) شبهای سرد زمستون زیر کرسی می نشستیم و بابام هر شب بخشی از این داستان رو برامون می خوند!

ham-nafas
Monday 28 December 2009, 07:25 PM
نسیم سحر عزیز امیدوارم لیاقت فکر و احساس شبانه تو رو داشته باشم
خیلی زیبا سرودی
به خدا تعارف ندارم
20
کاش بالاتر از 20 هم بود

هر کو که مرا دید در این میکده عشق
او خواند مرا خسته و ویران شدده عشق
او کــی خــبر از حــال دل مــن دارد؟
من زنده شدم سبز شدم به شیره عشق
جز پوست و استخوان نماندست بدن
فربه بدنم لیــک به دیــده عشق
من نیز به سان توی عاقل بودم
در میکده من خام شدم به حیله عشق
چون خام شدم به حیله ی او پختم
دردا که بسوختم به حیله عشق

حتما به خاطر این شعرت میخوام از خجالتت در بیام
امیدوارم که بتونم

Nassim_Agha
Monday 28 December 2009, 10:06 PM
همنفس عزیز
20 البته این دفعه بدون ارفاق :-)
این رباعی همین الان به ذهنم رسیده کم و کاستش را به بزرگی خودتان ببخشید.


آن دلبر ما چو آمد آنشب بر ما
برد از بر دل قرار و دل از بر ما

هر دل که شنید قصه دل بر ما
شیدا شد و آواره پی دلبر ما

ham-nafas
Tuesday 29 December 2009, 10:52 AM
19.80
مخصوصا قافیه رو خیلی حال کردم

برو ای عاشق دیوانه که من بیمارم
ننگ نامی چو هوس باز به دامن دارم

Nassim_Agha
Tuesday 29 December 2009, 11:36 AM
19.99 است که با 0.001 ارفاق می شود 20

امروز به ذهنم چیزی نمی رسه . انگار توی سرم مثل میز جلو دستم همه چیز به هم ریخته این دو خط رو همینجوری می نویسم اگه برای تصحیحش چیزی به نظرتون می یاد .......!
باران باران ترانه پاییزی
اشکی که بیاد عاشقان می ریزی
در خاک چو قلب عاشقی بنهادند
با سرو جوان ز خاک او برخیزی

ham-nafas
Tuesday 29 December 2009, 06:06 PM
واقعا اینا رو فی البداهه گفتی؟
پس 20

در دست همه خلق جهان می بگذارم
وقف شعفِ آدمیان دار و ندارم