PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : دونگاه به کنسرت گروه عارف به سرپرستي پرويز مشکاتيان : شکر و شکايت



موفقیت online
Wednesday 5 December 2007, 07:38 AM
پرويز مشکاتيان پس از حدود سه سال در شب هاي 6 تا 9 آذر همراه گروه عارف در تالار بزرگ وزارت کشور به روي صحنه رفت و بدين ترتيب جدول کنسرت استادان و گروه هاي بزرگ موسيقي کشور در سال جاري تکميل شد. آنچه مي خوانيد گزارش شب سوم کنسرت گروه عارف است.

زمان شروع برنامه ساعت 20 اعلام شده بود که به روال تمام کنسرت هاي موسيقي با تاخير (و البته اين بار با نيم ساعت) آغاز شد و گروه عارف متشکل از شانزده نفر کار خود را با آهنگسازي و سرپرستي پرويز مشکاتيان شروع کرد. استفاده از سنتورباس، قيچک باس و تارباس عملاً در جهت افزايش وسعت صوتي (رژيستر) بم انجام گرفته که عموماً ساز منطقه بالاتر خود را در اکتاو پايين تقويت (دوبله) مي کنند. قطعات انتخاب شده همان گونه که اعلام شده بود ترکيبي از کارهاي جديد و قديم بود. قسمت اول برنامه در ابوعطا، شور و دشتي اجرا شد. پس از اجراي قطعات ضربي پيش درآمد و چهارمضراب خسرو و شيرين، حميدرضا نوربخش آواز ابوعطا را با جواب آواز مشکاتيان آغاز مي کند و موجب تعجب مي شود وقتي که به رغم گذشت حدود ده دقيقه از برنامه، دقايق اوليه را فالش (خارج) مي خواند. در ادامه تصنيف فرياد با شعري از سايه اجرا شد که يک شش هشتم سنگين است و در آن به گوشه هاي مختلف ابوعطا گذر مي شود. با پايان گرفتن تصنيف، تکنوازي کيوان ساکت زمينه را براي ورود به گوشه و چهارمضراب حجاز مهيا مي سازد. ساکت در اينجا نيز شاخص هاي خاص خود را به نمايش مي گذارد و استفاده زياد او از ويبراتورها (لرزش روي سيم) و گذرهاي کروماتيک غيرمعمول موسيقي ايراني خسته کننده مي شود. چهارمضراب حجاز را که قبل از اين در ?صبح مشتاقان? شنيده ايم و گوشه حجاز با زيبايي تمام در قالب يک قطعه ضربي اجرا مي شود. تعويض نقش سازها و سوال و جواب بين آنها بخصوص در ارائه گوشه يقولون جالب و در نوع خود بديع است. تصنيف ?شکر و شکايت? پس از حجاز با همان خصوصيات اجراهاي قبل و با اندک تغييري در سازبندي آن اجرا مي شود و پس از آن بهداد بابايي با سه تار جواب آواز خواننده را مي دهد تا گذر به شور انجام شود و خوب نيز از عهده کار برمي آيند. در واقع تنها جايي که صداي سه تار به گوش مي رسد نيز همين قسمت است و صداي آن در ميان صداي سازهاي ديگر آن چنان گم است که بود و نبود آن را علي السويه مي کند و اين از خصوصيات سه تار به شمار مي رود که سازي خصوصي است.تصنيف ?گون? با شعر مشهور شفيعي کدکني در شور اجرا مي شود و قسمت اول برنامه را پايان مي دهد. اين تصنيف با برداشتي از قطعه در قفس (ساخته ابوالحسن صبا - پرويز مشکاتيان که قبلاً توسط گروه عارف اجرا شده بود) شروع و ختم مي شود. بخش انتراکت که در بروشور برنامه آمده است حذف شده و تکنوازي تنبک نويد افقه پرکننده فاصله بين دو بخش برنامه است، در واقع مدت زمان نسبتاً طولاني اين تکنوازي در خدمت گسستن فضاي برنامه از شور و ورود به فضاي بيات ترک (که شاهد آن فاصله يک سوم کوچک بالاتر از شاهد شور قرار دارد) است. افقه پس از ارائه قالب هاي ريتمي مختلف تکنوازي خود را به ميزان هفت ضربي خاتمه مي دهد که آغازگر تصنيف ?بهارا? با شعر سايه است؛ تصنيفي که به خوبي شنونده را به فضاي جديد قسمت دوم برنامه که قرار است در آوازهاي بيات ترک- دشتي و کرد بيات اجرا شود مي برد. (اگر چه بخش کرد بيات آن بسيار کمرنگ و بيشتر به اشتباه لپي خبرگزاري ها در گزارش خبر کنسرت که آن را خرده بيات ذکر کرده بودند نزديک است،) چهار مضراب بيات زند که يک شش شانزدهم چابک است پس از تصنيف اجرا مي شود و به دنبال آن دونوازي ني و تار با کيفيتي بسيار پايين اجرا مي شود (ظاهراً در شب اول اجرا نقش ني در اين بخش بيشتر بوده و در شب سوم به کل از برنامه حذف شده است). حسن ناهيد در کل برنامه و بخصوص در اين قسمت حضوري کمرنگ و دور از حد انتظار داشت که به نظر دليل اصلي آن و همچنين تعويض بخش ني و واگذاري آن به سازهاي ديگر در قطعات آشنايي که قبلاً شنيده ايم بايد از ضعف عمومي جسمي او باشد. اميدوارم استاد هرچه زودتر به وضعيت ايده آل خود بازگردند.تصنيف کجاييد يک تصنيف دوضربي در آواز دشتي است که روي شعر علي اکبر دهخدا ساخته شده است که به شدت حس ميهن دوستي و آزاديخواهي را تقويت مي کند؛ اگرچه به زعم من اين حس ناشي از شعر انتخاب شده است تا موسيقي، چون آنچنان حس حماسي در آهنگ به چشم نمي خورد.

پس از اين تصنيف سيامک آقايي گوشه شهابي را طي يکي از معدود سولوهايي که از قيچک باس شنيده ايم اجرا کرد که اجراي آن به خصوص در منطقه صوتي بم فضايي غم انگيز خلق مي کند. شهابي به عنوان گوشه مشترکي بين بيات ترک، شور و دشتي انتخاب شده است. به نظر مي رسيد همراهي عود به عنوان يک ساز مضرابي بم کيفيت و فضاي بهتري به اجراي اين ساز آرشه يي مي داد.

تصنيف هاي پنهان چو دل و ققنوس پايا ن بخش برنامه بودند که تصنيف اخير (که عنوان برنامه را نيز به خود اختصاص داده بود) را بايستي اوج هنر آهنگسازي مشکاتيان در تلفيق يک شعر نو و موسيقي ايراني دانست. گروه عارف در پايان و در پاسخ به تشويق پرشور حضار تصنيف هميشه جاودان اي ايران اثر روح الله خالقي را اجرا کرد.

اولين دغدغه فکري بيشتر علاقه مندان و پيگيران آثار مشکاتيان خصوصاً پس از سه سال غيبت از صحنه، کيفيت و قدرت نوازندگي اوست. مشکاتيان را بايد يکي از صاحب سبک هاي موسيقي ايران تلقي کرد که تاثيري عميق بر نوازندگي سنتور گذاشته است ولي همان گونه که خود او در مصاحبه چند روز قبلش با روزنامه جام جم گفته بود ?با افزايش سن، جسم رو به کاستي و ضعف مي گذارد و به تبع آن، قدرت تکنيک و شفافيت و شادابي و سرعت عمل کاهش مي يابد?. پس انتظار هميشه در اوج بودن او منطقي نيست. او معتقد است هنرمند با افزايش سن به استقراري عالمانه يا اشراق شاعرانه مي رسد و در نتيجه بايد بيشتر به کار تحقيق و پژوهش و کارهاي ذهني و نوشتاري بپردازد که تحرک و نيروي عضلاني کمتري طلب مي کند. و در عمل هم ثابت مي کند که اگر قدرت نوازندگي اش افت داشته باشد از نظر آهنگسازي همچنان ذهني پويا دارد.مشکاتيان هنرمندي متعهد در برابر اجتماع خود است و اين را از همان دوران آغاز فعاليت هاي هنري خود در زمان انقلاب و تغيير و تحولات آن دوره در آثار ماندگار خود در چاووش ها نيز به اثبات مي رساند. اين حساسيت پذيري امروز نيز در آثار او ديده مي شود. پوستر برنامه صفحه يي مملو از سيم خاردار را به صورت حامل موسيقي نشان مي دهد که چند پرنده روي يکي از آنها نشسته اند. طراحي صحنه نيز که به وسيله عباس کيارستمي انجام گرفته است همين معني را القا مي کند. در جلوي سن و در برابر نوازندگان، برگ هاي فروريخته بر زمين پاييز را مجسم مي سازند، در پشت سر اما قامت سرفراز درختان هميشه سبز نشان از زندگي و استقامت دارند. اشعار و قطعات همگي در اين راستا انتخاب شده اند. گويي مشکاتيان و گروه او شرايط زمانه را به نقد مي کشند.به هر جهت، بازگشت مشکاتيان به عرصه موسيقي کشور در نفس خود اتفاق مبارکي است و اميد که جامعه موسيقي را دوباره تنها نگذارد.